سبد خرید  (خالی) 0 ريال
سبد خرید  (خالی) 0 ريال
سبد خرید  (خالی) 0 ريال
سبد خرید  (خالی) 0 ريال

خبر ها و مقالات

اخبار شرکت

The our most popular Football

«جان کری» وزیر امور خارجه آمریکا یکشنبه دوم اسفندماه طی کنفرانس خبری در اردن اعلام کرد که با «سرگئی لاوروف» همتای روس خود به توافقی مقدماتی درباره اجرای آتش بس در سوریه دست یافته است. این آتش بس از نیمه شب شنبه هشتم اسفندماه به وقت دمشق آغاز خواهد شد.
کری با تاکید بر اینکه ظرف چند روز آینده رییسان جمهوری آمریکا و روسیه درباره توافق بر سر اصول گفت و گو خواهند کرد، افزود: اصولی که بر سر آن با همتای روس خود به صورت موقت به توافق رسیده است می تواند ترک مخاصمه را در روزهای آینده امکان پذیر کند.
با توجه به اختلاف در تعریف گروه های تروریستی سوریه، یکی از مهمترین موضوع های رایزنی معطوف به همین گروه ها است. بر این پایه، قرار شد تعیین این گروه ها بر عهده شورای امنیت سازمان ملل متحد باشد و آتش بس شامل آنان نشود. گفته می شود سازمان ملل، گروه های تروریستی «القاعده»، «جبهه النصره» و «داعش» را در زمره گروه های تروریستی دسته بندی کرده است.
پیش از این توافق، «بشار اسد» رییس جمهوری سوریه، در مصاحبه با روزنامه اسپانیایی «ال پاییس» اعلام کرد در صورتی حاضر است اجرای آتش بس را بپذیرد که این امر منجر به تجهیز معارضان نشود و ترکیه نیز از این فرصت برای تقویت آنها استفاده نکند.
این در حالی است که «استفان دی میستورا» نماینده سازمان ملل متحد در امور سوریه، سی ام بهمن ماه پس از آنکه ارتش ترکیه آتش بار منطقه های کردنشین شمال سوریه را تشدید کرد، از لغو گفت وگوهای صلح ژنو خبر داد؛ گفت وگوهایی که قرار بود ششم اسفندماه برگزار شود. همچنین، قرار بود آتش بس موقتی که در نشست امنیتی مونیخ بر سر آن توافق شده بود همان روز اجرایی شود که به دلیل فراهم نبودن مقدمه های آن، این امر صورت نگرفت. 
در این شرایط، اعلام آمادگی اسد برای برقراری آتش بس در کنار توافق مقدماتی آمریکا و روسیه به معنای روشن نگه داشتن شعله های امید به بازگشت صلح به سوریه است. این پرسش اما مطرح می شود که آیا می توان انتظار یک برجام منطقه ای دیگر را این بار در سوریه داشت؟ 
از طرفی، آمریکا و روسیه در شرایطی به دنبال ایجاد آتش بس عملی اند که پیشروی های ارتش سوریه در هفته های گذشته موازنه را در این کشور به سود دولت تغییر داده است. در عملیات هفته های گذشته، ارتش پس از کنترل بخش های مهمی از شهر «حلب» و اطراف آن، با همراهی گروه های کردی در حال حرکت به سمت مرزهای ترکیه و بستن مرزهایش با این کشور است. افزون برآن، ارتش به همراه گروه های مردمی توانسته است بخشی از ارتباط های داعش میان شهرهای «رقه» و حلب را قطع کند و یک گام به کنترل رقه به عنوان پایتخت داعش نزدیک تر شود.
در جبهه شمال شرق نیز گروه های کردی با پشتیبانی هوایی نیروهای ائتلاف ضد داعش توانستند شهر «الشدادی» را به کنترل خود درآورند و داعش را از این منطقه به عقب برانند. با آزادسازی این شهر، استان «حسکه» به طور نسبی از حضور داعش خالی می شود.
در این شرایط، ترکیه به شدت از پیشروی کردها به ویژه در منطقه شمال حلب واهمه دارد. همین موضوع باعث شده است تا تمام تلاش سیاسی و نظامی خود را برای مانع شدن از پیشروی کردها به سمت مرزهای ترکیه به کار بندد. ترکیه شهر «اعزاز» را به عنوان خط قرمز خود اعلام کرده است و در هیچ شرایطی تصرف این شهر به دست کردها را نخواهد پذیرفت. اهمیت این شهر برای سران آنکارا تا جایی است که در روزهای گذشته چندبار به بمباران شمال سوریه اقدام کرده است. ترکیه همچنین در تلاش است آمریکا را متقاعد کند تا دست از پشتیبانی کردهای سوریه بردارد.
به رغم تلاش های نظامی و سیاسی ترکیه برای جلوگیری از پیشروی کردهای سوریه به سمت منطقه های شمالی، این تلاش ها تاکنون به موفقیت نرسیده است. از طرفی، این ترس و نگرانی نیز وجود دارد که در اقدامی غیرعقلانی، ترکیه با تکیه بر نیروی نظامی خود شهر اعزاز و منطقه های اطراف آن را اشغال کند. چنین اقدامی می تواند بحران سوریه را از کنترل خارج و همه طرف ها را درگیر یک جنگ فراگیر کند.
این نکته قابل توجه است که با ورود روسیه به سوریه، این بحران شکل بین المللی به خود گرفته و از حالت منطقه ای فراتر رفته است؛ امری که پیش از هر چیز فضا را برای عرصه عمل کشورهایی مانند ترکیه و عربستان تنگ تر کرده است. در این میان، آمریکایی ها به خوبی به این مساله واقف اند و شواهد نیز نشان می دهد آنها حاضر نیستند تنها به خاطر تامین منافع ترکیه یا عربستان، وارد جنگ فراگیر در سوریه شوند.
این در حالی است که منافع آمریکا و ترکیه در مساله کردهای سوریه نیز در رویارویی با هم قرار دارد. ترکیه به هیچ عنوان نمی خواهد شاهد استقلال عمل بیشتر کردهای سوریه و ایجاد یک اقلیم کردی دیگر در همسایگی خود باشد. آنکارا در این راه نشان داده است که از هیچ اقدامی برای جلوگیری از موفقیت کردها فروگذار نمی کند. در مقابل، آمریکایی ها که از ایجاد یک ارتش میانه روی عربی برای رویارویی با دولت سوریه ناکام مانده اند، به گروه های مبارز کردی روی آورده اند. آنها می دانند که کردها نه تنها از لحاظ نظامی بسیار خوب سازماندهی شده اند بلکه تنها گروهی هستند که رویکردی سکولار دارند و می توانند در نظام آینده سوریه در برابر گروه های افراطی نقش مهمی برعهده گیرند.
به همین دلیل است که با وجود پیوند راهبردی آمریکا و ترکیه، 2 کشور بر سر مساله کردهای سوریه با یکدیگر اختلاف نظر دارند. همین موضوع زمینه ساز آن شده است تا واشنگتن در مقابل ترکیه با روسیه همراه شود و از کردهای سوری پشتیبانی های سیاسی و تسلیحاتی کند. این امر نشانگر نوعی اتحاد طبیعی و البته موضعی میان آمریکا و روسیه در سوریه است. افزون برآن، این مهم را نیز آشکار می کند که آمریکا و روسیه به عنوان 2 قدرت بزرگ بین المللی به خوبی می دانند که منافع فرامنطقه ای آن ها نباید زیر تاثیر رقابت قدرت های منطقه ای مانند ترکیه قرار بگیرد. 
با این توصیف ها، اکنون همگان منتظر نتیجه های توافق آمریکا و روسیه برای حل بحران سوریه هستند. این امر می تواند منجر به برجام دیگری در خاورمیانه شود که مهم ترین بحران کنونی را با تکیه بر ابزار دیپلماسی حل وفصل کند. در این مسیر، لازم است رایزنی های منطقه ای نیز در دستور کار قرار گیرد تا با تکیه بر آن، از ادامه اقدام های نظامی کشورهای عربستان و ترکیه جلوگیری به عمل آید.
همچنین، بهره گیری از توان سیاسی کشورهایی مانند ایران بستر را برای اجرایی شدن برجام خاورمیانه ای هموار خواهد کرد؛ کشوری که به تازگی از میدان یکی از موفق ترین پرونده های دیپلماتیک جهان خارج شده و می تواند سبب ساز شتاب بخشی به جریان دیپلماسی با هدف پایان دادن به بحران سوریه شود. در این میان، کشورهای صلح طلبی مانند عمان نیز می توانند بر تسریع روندهای دیپلماتیک تاثیر مثبت بگذارند.
با وجود همه این مسایل، این نکته را باید افزود که به دلیل پیچیدگی بحران سوریه و سطوح گوناگون بازیگرانی که در این بحران درگیر هستند، انتظار حل این بحران در کوتاه مدت انتظاری خوشبینانه است. این را نیز باید درنظر داشت که آمریکا و روسیه همچنان اختلاف های بنیادینی در سوریه دارند و این امر می تواند مسیر دستیابی به صلح در سوریه را با دشواری های بسیاری روبرو سازد.

رهبر انقلاب صبحِ روز چهارشنبه پنجم اسفندماه و در آستانه برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری، در دیدار با جمعی از مردم نجف آباد طی سخنان مهمی مردم را به حضور پای صندوق های رای فراخواند و رهنمودهایی را در این زمینه بیان کرد. 
رهبری در این رهنمودها از منظری آسیب شناسانه به انتخابات پرداخت و شاخص های مجلسی شایسته را برشمرد. در این زمینه چند نکته را باید مورد توجه قرار داد. 
1- رهبر انقلاب، دوقطبیِ «مجلس دولتی» و «مجلس ضددولتی» را یکی از دوقطبی های ساختگی و دروغین در فضای انتخاباتی برشمرد و تصریح کرد: «طراحان این دوقطبی تلاش دارند تا اینگونه القا کنند که بخشی از مردم ایران طرفدار مجلس دولتی هستند و بخش دیگر، مخالف مجلس دولتی، در حالی که ملت ایران نه مجلس دولتی می خواهد و نه مجلس ضد دولتی.» با توجه به سخنان رهبری و همچنین نامگذاری سال جاری به عنوان سال «دولت و ملت، همدلی و همزبانی» باید این نکته را در نظر داشت که مجلس به عنوان صدای ملت و به عبارت بهتر چکیده خواست و اراده مردم باید در عمل همدل و همیار دولت باشد. البته این به معنای برکناری مجلس از مسوولیت های قانونی این رکن حکومتی نیست بلکه ضرورت های نظارت و نقد عملکرد دولت را نیز برجسته می سازد. به عبارت دیگر مصداق همدلی و همزبانی ملت و دولت را می توان در همیاری مجلس و دولت دید؛ مجلسی که در کنار این همیاری باید چشم بینای مردم و منتقد دولت برای بهبود اوضاع و بهینه سازی تصمیم های مربوط به اداره کشور باشد.
2- تشریح ترفند و برنامه تازه دشمنان از دیگر محورهای سخنان اخیر رهبری بود که فرمود: «بدخواهان ملت ایران برای این انتخابات، به ایجاد دو قطبی های دروغین روی آورده اند تا القای وجود دودستگی در مردم بکنند. ... منشا اصلی دو قطبی سازی های دروغین، در خارج از کشور است اما متاسفانه برخی اوقات در داخل نیز تکرار می شود». این سخنان در حالی بیان شد که روزهای گذشته با نزدیک شدن به برگزاری انتخابات هفتم اسفند ماه، شاهد رفتارهای غیراخلاقی برخی افراد و جریان های حاضر در رقابت های سیاسی بودیم. این عده، سرخط رفتارهای خود را از رسانه های بیگانه مشق کردند و بر همین اساس، با کلیدواژه هایی چون «لیست انگلیسی»، «ارتباط با سرویس های بیگانه»، «غربگرایی» و ... به تخریب رقیبان خود پرداختند. نکته قابل تامل این که حرکت در جهت اهداف رسانه های بیگانه و بی اخلاقی های انتخاباتی، علیه رقیبانی صورت می گرفت که صلاحیت آنان مورد تایید فقیهان شورای نگهبان قرار گرفته بود و به این ترتیب به جز نامزدهای رقیب، نهادهای نظام نیز هدف حمله و تخریب قرار گرفتند.
3- برشمردن ویژگی های بایسته مجلس از دیگر محورهای سخنان رهبری بود. رهبر انقلاب در این باره تصریح کرد: «ملت ایران مجلسی می خواهد که «متدین»، «متعهد»، «شجاع»، «فریب نخور»، «مقاوم در مقابل زیاده خواهی ها و طمع ورزی های استکبار»، «مدافع عزت و استقلال ملی»، «علاقمند واقعی به پیشرفت کشور»، «معتقد به حرکت علمی استعدادهای جوان»، «معتقد به اقتصاد درون زا»، «آشنا با درد مردم» و «مصمم به حل مشکلات مردم» باشد و مرعوب آمریکا نشود و به وظایف قانونی خود عمل کند.» 
با توجه به یکی از بزرگترین تحولات سیاسی کشور در ماه های گذشته یعنی کسب و اجرای «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام)، بسیاری از نمایندگان مردم در مقام پشتیبان دولت در مذاکرات هسته ای قرار گرفتند و نشان دادند که همچون دیپلمات های ورزیده کشورمان با اعتماد به نفسی بالا و خودباوری می توانند برای پافشاری بر حقوق مسلم خود در صفوف مقابله با قدرتمندترین دولت های جهان قرار گیرند. همچنین با توجه به ویژگی های مورد نظر رهبری در خصوص مجلس دردآشنای مردم وعلاقمند واقعی به پیشرفت کشور، انتظار می رود مجلس دهم با توجه به لغو تحریم ها و بازشدن مسیر رشد و توسعه اقتصادی ایران، در جهت دستیابی به این ویژگی ها بلندترین گام ها را بردارد.
4- رهبر انقلاب به تبیین دقیق 2 واژه «میانه رو» و «تندرو» پرداخت. بنا بر سخنان رهبری: «در اسلام، چنین تقسیم بندی وجود ندارد و میانه و وسط، به معنای راه مستقیم است، بنابراین در مقابلِ راه میانه، تندروی قرار ندارد بلکه منحرفین از صراط مستقیم قرار دارند». با نگاهی به این رهنمود، می توان به سادگی دریافت که فاصله گرفتن از مسیر مستقیم و انحراف از آن، انسان را به سمت بیراهه تندروی خواهند کشاند. در کشوری که مبنای حرکت و تصمیم گیری بر اساس قانون اساسی به روشنی تبیین شده است، افراد نیز در جهت حفظ آرمان های انقلاب، مصلحت نظام و منافع مردم باید از تندروی یا به عبارت بهتر بیراهه روی در هر جریان سیاسی و خروج از خط مستقیم فاصله گیرند. همانگونه که رهبر انقلاب نیز تاکید کرد می توان در این مسیرِ مستقیم گاهی تند و گاهی کند حرکت کرد اما نمی توان از آن فاصله گرفت.

انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری، امروز، جمعه هفتم اسفندماه در حال برگزاری است و یک بار دیگر مردم منطقه و جهان شاهد بروز واقعیت ها و جلوه های مردمسالاری دینی ایران هستند؛ جلوه هایی که نه تنها موفقیت الگوی سیاسی جمهوری اسلامی ایران طی چهار دهه گذشته را به تصویر می کشد، بلکه گویای اراده مردم و نظام اسلامی برای حفظ و تداوم این الگو است. 
نمایش مظاهر مشارکت حداکثری ملت ایران در تعیین سرنوشتشان در حالی صورت می گیرد که قلمروهای آنسوی مرزهای کشور غرق در بی ثباتی، ناامنی و وحشت از کنشگری گروه های افراطی است. رخدادهای کنونی خاورمیانه از درگیری های سوریه، عراق و یمن گرفته تا ناامنی های اخیر ترکیه و برخی دیگر از کشورهای منطقه نشانگر تفاوت های آشکار تحولات درونی ایران با محیط پیرامون است. 
مردم ایران در حالی با امنیت کامل، امید به آینده و آزاد در تعیین سرنوشت خود پای صندوق های رای حاضر می شوند که خاورمیانه را اکنون می توان پرآشوب ترین منطقه در جهان به شمار آورد. نام این منطقه همواره با جنگ، آشوب و بی نظمی همراه بوده است به گونه ای که یک پای بی نظمی های روابط بین الملل را باید در این منطقه جست وجو کرد. سیر تحولات کنونی منطقه افزون بر تاثیرپذیری از متغیرهای دخالت بازیگران فرامنطقه ای، سربرآوردن اندیشه های واپسگرایانه و افراطی و ... ناشی از ویژگی های ساختاری دولت ها است.
اگر این انگاره را بپذیریم که فلسفه وجودی دولت در کارآمدی آن برای جامعه و انجام مسوولیت های قانونی و حاکمیتی نهفته است، در مسیر دستیابی به پاسخ چرایی تحولات کنونی منطقه قرار گرفته ایم.
آن چه از ماهیت دولت-ملت بر می آید این است که در کنار تامین نظم و امنیت و همچنین رفاه اقتصادی و اجتماعی مردم، نظام سیاسی باید فراتر از همه جناح ها و طبقه های سیاسی، قومی، مذهبی و اجتماعی در جامعه عمل کند و به مردم این حس را القا کند که حکومت نماینده همه مردم است. در پاسخ به چنین نیازی بود که با پایان دوره نظام های سیاسی مطلقه، دولت های مردمسالار شکل گرفتند. این در حالی است که در برخی کشورهای منطقه، نظام های سیاسی به جای این که نماینده همه مردم باشد، بر خواسته از قوم و قبیله یا طبقه خاصی است که یا به صورت موروثی قدرت را در دست گرفته و یا از راه کودتا و پشتیبانی های خارجی در راس قدرت قرار گرفته است.
اگر بخواهیم نگاهی به روندهای تاریخی- سیاسی منطقه داشته باشیم و آن را با محیط ورای خاورمیانه همسنجی کنیم خواهیم دید که از میان راهکارهای موجود و تجربه شده حکومت داری، تنها راهکار، روی آوردن به مردمسالاری است. در این میان اما یک چالش بنیادین وجود دارد و آن این که، منطقه خاورمیانه و جهان اسلام از لحاظ ماهیتی و تمدنی با بن مایه های مردمسالاری در غرب در تضاد است و فرهنگ این منطقه نمی تواند پذیرای الگویی غربی برای حکومت شود. تاریخ این منطقه – از سده های معاصر گرفته تا تحولات بهار عربی- نیز به خوبی گواه بر این مدعا است. 
تلاش غرب برای اعمال الگوهای مردمسالاری عرفی گرا (سکولار) حتی در سال های اخیر هم نتوانست مورد اقبال ملت های منطقه قرار گیرد. تجریه تحولات اخیر کشورهایی که پس از دوره کوتاهی از تجربه دموکراسی با رخدادهایی چون کودتا مواجه شدند سبب شد تا الگوهای یادشده بیش از پیش ناکارآمدی خود را نشان دهد.
در این میان، تنها الگوی موفقی که توانسته است مولفه های مردمسالاری را با آموزه های اسلامی تلفیق کند و تجربه موفقی از مردمسالاری دینی را برای چهار دهه به نمایش گذارد، الگوی نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران است.
الگوی مردمسالاری دینی در جمهوری اسلامی ایران، هم توانسته است در چرخش نخبگان موفق باشد و مردم را در کانون فرایند تعیین سرنوشتشان قرار دهد و هم قدرت سیاسی را با معیارهای اسلامی در یک ساختار سیاسی منسجم یکپارچه کند که مجموع این مسایل باعث حفظ انسجام ملی و وحدت رویه در جمهوری اسلامی ایران شده است.
موفقیت این ساختار حکومتی در طول برگزاری همه پرسی های قانون اساسی، 11 دوره انتخابات ریاست جمهوری، چهار دوره انتخابات شوراها، چهار دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری، 9 دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و نیز انتخابات امروز توانسته است طی چهار دهه گذشته کارنامه واقعی مردمسالاری دینی را به همگان بنمایاند.
اکنون نیز ویژگی های زمانی بسیاری وجود دارد که بر اهمیت انتخابات مجلس دهم و خبرگان رهبری پنجم برای سرنوشت مردم ایران و منطقه می افزاید. آنچه مشخص است اینکه حرکت رو به جلوی کشور به سمت توسعه و پیشرفت، اقدام موثر تهران به عنوان پایتخت ثبات خاورمیانه برای پایان یافتن درگیری ها و ناامنی ها در منطقه و ارتقای جایگاه بین المللی ایران در گروی حفظ و نهادینگی اقتداری است که از مسیر مشارکت گسترده مردم در انتخابات می گذرد.
از این رو هر برگه رای که به صندوق های انتخابات انداخته می شود نه تنها نقشی تعیین کننده در آینده مردم ایران خواهد داشت بلکه پیامدهای خود را در تامین ثبات و امنیت منطقه آشکارا خواهد نمایاند.

در فضای کنونی، چیزی که شاید بیش از رفتارهای انتخاباتی متعارف و قانونی به چشم می آید، ابتکارهای تبلیغاتی، حاشیه ها و در نهایت زد و خوردهای تبلیغاتی برخی رقیبان است که متاسفانه به دلیل فاصله چشمگیر از معیارها و شاخص های رفتار انتخاباتی بهنجار، بازتاب و انعکاس فراوانی نیز می یابد.
در این دوره از انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری به دلیل افزایش پهنه شبکه های مجازی، بداخلاقی های سیاسی و ناهنجاری های رفتارهای انتخاباتی، هم گستره تازه ای یافت و هم بازتاب بیشتری نسبت به دوره های پیشین پیدا کرد. از این رو تخریب ها، توهین ها، شایعه پراکنی ها و اقدام های غیرقانونی برخی نامزدها به شکلی آشکار در معرض دید و قضاوت مردم قرار گرفت.
در پیوند با موضوع بداخلاقی ها و نابهنجاری های رفتار انتخاباتیِ برخی گروه ها و چهره های سیاسی، توجه به نکته های زیر اهمیت دارد:
1- یکی از سنتی ترین انواع نابهنجاری های رفتار انتخاباتی، استفاده یا در واقع سوء استفاده شماری از نامزدها از امکانات عمومی و بیت المال است که در کنار مرزهای قانونی، اخلاق و آموزه های دینی را نیز در هم می شکند. البته در همین حوزه می توان به اتهام زنی های مربوط به سوءاستفاده های غیرقانونی از جایگاه های مسوولیت و امکانات یاد شده اشاره کرد. یکی از روزنامه ها امروز، دولت یازدهم را در جایگاه یکی از متهمان بهره جویی سیاسی از جایگاه قوه مجریه قرار داد و نشست «تبیین سیاست های برنامه ششم توسعه و اقتصاد مقاومتی» را «کارناوال تبلیغاتی دولتی» قلمداد کرد. پراکنش انگاره هایی از این دست نشان می دهد که حتی دولت منتخب مردم نیز از تیغ تیز بی اخلاقی ها و مخالف خوانی های سیاسی برکنار نبوده و نیست.
در این میان، برخی اتهام زنی ها بیشتر مورد توجه قرار گرفت. در این زمینه می توان به ادعای موهوم شماری از چهره ها و گروه ها، مبنی بر وابستگی و سرسپردگی برخی رقیبان به کشورهای غربی اشاره کرد. موج اصلی این اتهام زنی «انگلیسی» خواندنِ اعضای فهرستی از نامزدهای انتخابات پیش رو بود؛ اقدامی که نه تنها یورشی غیرمنصفانه، دروغین و ناجوانمردانه به رقیبان انتخاباتی بود، بلکه به دلیل تشکیک در مورد کارنامه این رقیبان، نهادهای قانونی چون شورای نگهبان به عنوان مرجع احراز صلاحیت آنان را زیر سوال برد.
برخی از نامزدها نیز با نیت خوانی طرف مقابلِ میدان رقابت های انتخاباتی، پیش از شروع رای گیری مدعی آوردن نزدیک به یک میلیون رای دهنده به پایتخت با هدف تاثیرگذاری بر نتیجه انتخابات تهران شدند.
زد و خورد واقعی و فیزیکی با هوادارانِ نامزدهای انتخاباتی و حمله به همایش های گروه ها و جریان ها یکی دیگر از مصداق های سنتی و همیشگی بی اخلاقی های انتخاباتی است؛ خشونت هایی که مقدمه دور تازه آن را می توان به حمله گروهی از نیروهای خودسر به «علی مطهری» نماینده تهران نسبت داد که اسفندماه پارسال برای سخنرانی در دانشگاه شیراز به این شهر رفته بود. به تدریج با انتخاباتی شدن فضا این دست اقدام ها افزایش یافت و به نشست ها و گردهمایی های حزبی نیز کشیده شد. اکنون نیز با نگاهی به اخبار برخی رسانه ها می توان شاهد اوج گیری خشونت ها و زد و خوردهای فیزیکی بین طرفداران برخی نامزدها بود.
2 - برخی رسانه های تندرو و دلواپس، برخلاف رسالت آگاهی بخشی، فراخوانی به قانون، ایجاد فضای بانشاط و پویای انتخاباتی و فراخوانی مردم به مشارکت حداکثری خود بر آتش بی اخلاقی ها دمیدند. این رسانه ها، افزون بر متهم ساختن دولتمردان و دیگر رقیبان به فساد اقتصادی، از ورود پول های کثیف در انتخابات نوشتند. «تا نباشد چیزکی....!»، «ارتباط اصلاح طلبان با مفسدان اقتصادی»، «افراطی یعنی ادعای پاکی باداشتن پرونده فساد» و ... نمونه هایی از تیترهایی است که شماری از رسانه ها تنها در زمینه اتهام پراکنی فساد طی روزهای گذشته منتشر ساختند.
در کنار رسانه های متعارف، بسیاری از شبکه های اجتماعی و کانال های مجازی نیز به ورطه بی اخلاقی های سیاسی و انتخاباتی افتادند و اقدام هایی چون انتشار اخبار دروغین به نقل از نامزدها و چهره های سیاسی، دستکاری پوسترهای انتخاباتی، انتشار شایعه و ... نقش و جایگاه خود به عنوان رسانه های نسل جدید را زیر سوال بردند.
3- شام و ناهار دادن در انتخابات برای جذب رای و پاره کردن پوستر رقیبان برای بسیاری مهمترین مصداق های بی اخلاقی انتخاباتی به شمار می رود. این در حالی است که طی سال های گذشته موارد تازه و رخدادهای شگفت آوری را می بینیم که همه تعریف ها و تصورهای پیشین را در هم می ریزد.
برخی رسانه ها در روزهای گذشته از پخش تراول های یکصد هزار تومانی در نشست های انتخاباتی گروهی خاص خبر دادند. برخی نوشتند که فلان نامزد برای رای آوردن و تبلیغ شدن در محافل مذهبی رقمی نزدیک به 130 میلیون تومان در جیب یکی از مداحان مشهور قرار داده است.
در این زمینه، تارنمایی چون «تابناک» در گزارشی تحلیلی با عنوان «لمپنیزم در تبلیغات انتخاباتی» به برخی از اینگونه رفتارهای شگفت آور انتخاباتی اشاره کرده و نمونه هایی چون توزیع «بذر درخت» و نیز «رژ لب» و «قاب عینک» صورتی بین زنان و مردان هوادار یک نامزد را برجسته ساخت.
این موارد حتی در برخی رسانه های بیگانه نظیر «رادیو زمانه» با استناد به شماری از رسانه های داخلی و کانال های مجازی انعکاس یافت و رخدادهایی نظیر استفاده از مدل های جاهلی و توزیع «تبلت چینی»، «بستنی رایگان»، «برنج هندی» و ... به عنوان نمودهای رفتارهای انتخاباتی برخی نامزدها قلمداد شد.
نکته های تاسف آورتری نیز در میان این خبرها دیده شد و به گوش رسید که از آن جمله می توان به توزیع متادون و سیگار بین معتادان اشاره کرد. خبرگزاری «میزان» نیز به نقل از یکی از کانال های تلگرامی از همایش های انتخاباتی با چاشنی قلیان خبر داد. در این پیوند، «خبر آنلاین» نیز از به آتش کشیدن خودروی یکی از نامزدهای انتخاباتی در یکی از شهرهای کشور خبر داد.
با توجه به نمونه هایی از این دست، ناهنجاری هایی چون خودنمایی نامزدهای انتخاباتی و طرفدارانشان با خودروهای گرانقیمتِ غرق در پوستر را باید به نسبت دیگر ناهنجاری ها، رخدادهایی قابل قبول تر به شمار آورد. 
به این ترتیب، اخلاق را می توان یکی از نخستین قربانیان تبلیغات نابهنجار برخی مشتاقان پیروزی در انتخابات به شمار آورد و پیش از انکه انتخابات به مرحله نهایی خود برسد و بازندگان انتخابات مشخص شوند ، بازندگان اخلاقی انتخابات از هم اینک مشخص شدند .

امروز هفتم اسفندماه موعد انتخابات مجلسی است که قرار است طی چهار سال پیش رو در راس امور کشور قرار گیرد؛ اموری که در سطح کلان بر زندگی و آینده میلیون ها ایرانی و حتی تحولات منطقه ای و جهانی نیز تاثیرگذار خواهد بود. بسیاری از ناظران از مدت ها پیش گمانه زنی هایی را درباره ترکیب سیاسی مجلس دهم صورت دادند و به پیش بینی رویکردهای آتی آن پرداختند. این در حالی است که مساله مهم تر یعنی ماموریت ها و کارکردهای مجلس دهم کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این زمینه چند نکته لازم به یادآوری است:
1- رهبر انقلاب در پیام نوروزی خود، «دولت و ملت، همدلی و همزبانی» را به عنوان شعار امسال برگزید و اعلام کرد؛ شعاری که بایسته های حمایت از دولت و همیاری با مسوولان اجرایی برای گذر از تنگناهای پیش روی کشور و بهبود شرایط را مهمترین دستورکار امسال همه مردم و مسوولان تعیین کرد. انتخابات دوره دهم مجلس نیز در واپسین ماه همین سال، یعنی زمان محک خوردن میزان پایبندی به این شعار و تحقق خواست رهبری برگزار می شود. این بدان معنا است که هفتم اسفندماه1394 مجلسی باید شکل گیرد که طی چهار سال آینده افزون بر همیاری و همدلی با دولت، چشم بینای مردم برای نقد مسوولان اجرایی باشد و همت خود را بر اصلاح امور و شتابندگی به سمت پیشرفت و اعتلای میهن اسلامی بگمارد. 
سخنان روز چهارشنبه (پنجم اسفندماه) رهبر انقلاب در جمع شماری از مردم نجف آباد مبنی بر ضرورت شکل گیری مجلسی که نه دولتی است و نه ضددولتی، بُعد دیگری از پیام رهبری را می نمایاند؛ مجلس به عنوان عصاره خواست و اراده ملت افزون بر همدلی، همزبانی و همیاری با مسوولان اجرایی، باید در فرایند انجام وظایف قانونگذاری ناظری امین، خیرخواه و دقیق بر همه تصمیم ها و روندهای کشور باشد.
رهبر انقلاب همچنین در آخرین رهنمودهای خود مجلس آینده را مجلسی دانست که باید «متدین»، «متعهد»، «شجاع»، «فریب نخور»، «مقاوم در مقابل زیاده خواهی ها و طمع ورزی های استکبار»، «مدافع عزت و استقلال ملی»، «علاقمند واقعی به پیشرفت کشور»، «معتقد به حرکت علمی استعدادهای جوان»، «معتقد به اقتصاد درون زا»، «آشنا با درد مردم» و «مصمم به حل مشکلات مردم» باشد.
2- رونق اقتصادی و گذر از سد چالش های کنونی اقتصاد کشور از اصلی ترین ماموریت هایی است که پیش روی مجلس دهم قرار گرفته است. اهمیت و لزوم تلاش در راستای دستیابی به این هدف، به پوسترها و شعارهای نامزدهای نمایندگی مجلس نیز حال و هوای اقتصادی بخشید. بنابراین شاید بتوان یکی از اصلی ترین انتظارها از مجلس آینده را تلاش در راستای بهبود شرایط معیشتی مردم، رفع معضلاتی چون بیکاری و پیامدهای فرهنگی- اجتماعی آن و به صورت کلی رونق اقتصادی کشور عنوان کرد؛ تلاشی که دولت یازدهم آن را کلید زد و امید می رود با همراهی دولت و مجلس، هرچه زودتر به نتیجه برسد.
3- شرایط بحرانی منطقه و محیط پیرامون، سال ها است که همه کشورهای خاورمیانه و سیاست هایشان را زیر تاثیر قرار داده است. شماری از کشورهای این منطقه درگیر جنگی خونبار و ویرانگر هستند که در کنار دخالت های بازیگران خارجی، برخی ریشه های داخلی دارد و همین واقعیت مانع فروکش آتش این جنگ ها شده است.
در این شرایط بحرانی، ایران به رغم بسیاری از چالش های داخلی و مواجهه با خصومت ورزی های خارجی، همواره وحدت و یکپارچگی خود را حفظ کرده است. واقعیت این است که قدرت فزاینده ایرانِ باثبات در منطقه که اکنون برای بسیاری لنگرگاه امنیت خاورمیانه به شمار می رود برآمده از همین انسجام و وحدت درونی و اقتداری است که منشا اصلی آن مردم هستند. نمایندگان مجلس دهم باید بخوبی این نکته را درک کنند که در یکی از حساس ترین برهه های تاریخی کشور و منطقه، بر کرسی های قانون گذاری کانونِ ثبات آفرینی در عرصه پهناور و پرآشوب خاورمیانه تکیه می زنند. از همین رو وحدت کلمه، انسجام و پرهیز از اختلاف های تفرقه افکن در زمره مهمترین ویژگی های مجلس دهم قرار می گیرد.
4- جای خالی تمرکز جدی بر مسایل و آسیب های فرهنگی و اجتماعی و زیست محیطی و حضور موثر افرادی که آگاهی و دغدغه آن ها در این خصوص، به تلاش برای رفع بحران های این حوزه ها منجر شود، در مجلس گذشته بسیار به چشم می خورد. همین مساله انتظارها را در خصوص افزایش توجه به این حوزه ها در مجلس دهم را افزایش می دهد. این امر به ویژه در حوزه محیط زیست نه تنها یک امید و انتظار، بلکه ضرورتی حیاتی است که شرایط بحرانی محیط زیست ایران به شدت نیازمند آن است.
5- یکی از ویژگی های مجلس نهم همچون دوره های پیشین، کمرنگ بودن حضور چهره های جوان بود. این بار اما فراوانی نامزدهای جوان نمایندگی مجلس که حتی در فهرست های انتخاباتی برخی گروه ها و جریان های کشور قرار گرفته اند، بر احتمال جوانتر شدن ترکیب مجلس آینده می افزاید. این مساله از آنجا که بسیاری از کارشناسان، گردش نخبگان در نظام سیاسی کشور را یکی عوامل شتاب دهنده به فرایند توسعه سیاسی ایران عنوان می کنند اهمیت پیدا می کند.
همچنین با در نظر گرفتن حضور اندک بانوان در مجلس های پیشین که در بسیاری از موارد، کم توجهی به مسایل زنان و کودکان را در پی داشت و با توجه به حضور امیدوار کننده بانوان در فهرست های انتخاباتی، امید می رود در مجلس آینده شاهد حضور بیشتر بانوان باشیم؛ امری که در صورت تحقق، گامی مثبت به سمت شکوفا شدن بخش مهمی از ظرفیت های سیاسی و مدنی کشور در فرایند قانونگذاری خواهد بود و بر ضریب بهینگی تصمیم گیری های کلان کشور خواهد افزود.

دیروز جمعه هفتم اسفندماه، حماسه آفرینی ایرانیان در مشارکت بیشینه آنان پای صندوق های رای تعبیر و آگاهی و بلوغ سیاسی آنان برای همگان تصویر شد.
به گفته رسانه ها، ناظران و کسانی که خود را برای تعیین سرنوشتشان به حوزه های رای گیری رسانده بودند، حضور مردم مانند همیشه پررنگ اما نسبت به دوره های پیشین متحیر کننده بود و این بار صف های طولانیِ مشارکت کنندگان در انتخابات از همان لحظه های نخست برگزاری شکل گرفت.
با پایان موعد رای گیری که در برخی حوزه ها تا ساعت 24 دیروز تمدید شد و پس از آغاز شمارش آرا، منابع غیررسمی نظیر شبکه های مجازی به گمانه زنی و انتشار خبر درباره پیشتازی جریان یا نامزدهایی پرداختند اما همین اخبار و گمانه های پرجاذبه و هیجان برانگیز هم زیر سایه مشارکت و حضور شگفت آور مردم در انتخابات قرار دارد. در این میان، بسیاری از افزایش چشمگیر و قابل توجه مشارکت مردم نسبت به دوره های پیشین انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری سخن می گویند.
در تحلیل آنچه دیروز در ایران رخ داد بیان چند نکته کلیدی اهمیت دارد:
1- خلق حماسه و شگفتی دیگر در عرصه مشارکت سیاسی ایرانیان، پاسخ به دعوت نظام و در راس آن رهبر انقلاب برای نشاندن مهر تایید و مشروعیت تام پای کارنامه جمهوری اسلامی بود. در انتخاباتی که رهبری بزرگترین دعوتگر برای بهره گیری مردم از حقوق سیاسیشان بود و با «حق الناس» خواندن رای تک تک آنان پشتوانه سلامت انتخابات و تحقق این حق قرار گرفت، پاسخ ملت خلق حماسه سیاسی دیگر بود. 
در انتخابات هفتم اسفند، همچنین شعار امسال یعنی «دولت و ملت؛ همدلی و همزبانی» نمودی نو یافت. از دید بسیاری از ناظران یکی از مهمترین دلایل مشارکت گسترده مردم در انتخابات مجلس دهم، برگزیدن افرادی بود که بتوانند در مقام نمایندگان اراده ملت، مسوولان اجرایی را در پیشبرد اهداف و وظایفشان یاری رسانند و مسیر پیش روی رفع مشکلات گوناگون کشور به ویژه در عرصه اقتصادی را هموار سازند. به این ترتیب، استقرار مجلسی همیار با دولت و در عین حال هوشیار و ناظر بر کارکردهای مسوولان اجرایی، متشکل از متخصصانی دلسوز، متعهد و آگاه به مشکلات مردم و بایسته های قانونگذاری کشور از مهمترین انگیزه هایی بود که به خلق حماسه هفتم اسفندماه 1394 انجامید.
2- در بحبوحه بحران هایی که منطقه را فراگرفته و یکی از بی ثبات ترین دوره های حیات خاورمیانه را رقم زده است، مردم ایران در امنیت کامل پای صندوق های رای حاضر شدند تا خطوط صفحه آینده شان را با دستان خود بنگارند؛ رخدادی که مردمسالاری دینی ایران را به رخ بسیاری از ملت های منطقه و کشورهای جهان کشید و نشان داد در ایران ملتی زیست می کنند که به عنوان پشتوانه های نظام جمهوری اسلامی زمام استقلال و آزادی خود را در مشت گرفته اند.
به یقین، این رخداد رشک برانگیز افزون بر برانگیختن تحسین، نوع نگاه جهانیان به ایران را بیش از پیش به سوی دگرگونی خواهد برد؛ همچنان که حماسه سیاسی انتخابات خردادماه 1392 نشان داد ملت پشتوانه دولتی هستند که در دفاع از حقوق مسلم ایران از هماوردی و در عین حال جست وجوی طریق تعامل با بزرگترین قدرت های جهان هراسی ندارد.
3- از زمان شروع رقابت های انتخاباتی تا موعد رای گیری شاهد زشت و زیباهای سیاسی بودیم. در کنار برگزاری همایش ها و نشست های سیاسی، انتشار آگهی ها و پوسترهای تبلیغاتی و دیگر فعالیت های انتخاباتی نامزدها و جریان های سیاسی در فضای حقیقی و مجازی که بسیاری در چارچوب های قانونی صورت گرفت، برخی بداخلاقی های انتخاباتی، تخریب ها، شایعه پراکنی ها و ... به چشم آمد که به رغم محدود و معدود بودن بازتاب زیادی یافت و مورد توجه قرار گرفت. با این حال انتخابات دیروز همچون بارانی بهاری همه زشت و زیباهای تبلیغاتی را شست و تنها طراوت، تازگی و هوایی تازه را در فضای سیاسی کشور برجای گذاشت. 
یکی از شاخص ترین ویژگی های انتخابات دیروز نظم و قانونگرایی بود و بسیاری از نامزدها و جریان های سیاسی نیز نشان دادند به رغم هفته ها رقابت سیاسی فشرده و یک هفته تبلیغات خستگی ناپذیر به این درک و بلوغ سیاسی رسیده اند که در آخر این رای مردم است که معیار نهایی راهیابی به مجلس شورای اسلامی یا خبرگان رهبری است. از این رو، انتخابات هفتم اسفند در فضایی آرام و برکنار از تنش یا نگاه خصومت بار جریان ها به یکدیگر به انجام رسید تا نمایانگر رشد جامعه سیاسی ایران باشد.
4- در بسیاری از حوزه ها هنوز معلوم نیست کدام نامزدها، از کدام جریان سیاسی بر کرسی مجلس شورای اسلامی یا خبرگان رهبری تکیه خواهد زد اما در پی خلق حماسه دیروز اینک پیروزی انتخاباتی برای همه جریان های اصیل سیاسی به ویژه اصلاح طلبان، به ثبت رسیده است؛ جریان هایی که در چارچوب قانون از هیچ تلاشی برای جلب رای مردم فروگذار نکردند اما در نهایت، اختیار و سرنوشت انتخابات را به دست مردم سپردند. به این ترتیب انتخابات هفتم اسفند را می توان آزمونی سیاسی به حساب آورد که بیشتر نامزدها و جریان های سیاسی - جز اندکی تندرو و دلواپس - توانستند با نمره قبولی از آن خارج شوند.
فرجام سخن اینکه ملت ایران را باید پیروز نهایی انتخاباتی دانست که امید است از دل آن خبرگانی امین و آگاه و نمایندگانی متعهد، متخصص و دردآشنا برآیند و در جایگاه مسوولیت نمایندگی اراده مردم قرار گیرند؛ نمایندگانی که همدل با مسوولان دولتِ منتخبِ همین ملت، کشور را به سمت اعتلا و پیشرفت رهنمون خواهند شد.

ارتباط با ما

 آدرس دفتر: تهران ، میدان توحید ، خیابان توحید ، خیابان اردبیل، پلاک 10 ، طبقه اول ، واحد 1
تلفن ثابت : 66561696-021
تلفن همراه : ۰۹۱۲۱۰۴۲۷۰۵
پست الکترونیکی: info[a]artimandec.ir

logo-samandehi