سبد خرید  (خالی) 0 ريال
سبد خرید  (خالی) 0 ريال
سبد خرید  (خالی) 0 ريال
سبد خرید  (خالی) 0 ريال

خبر ها و مقالات

اخبار شرکت

The our most popular Football

روزگار عجیبی است و هر روز هم عجیب تر می شود و عده ایی در  کشور - که تحولات زمانه را نمی شناسند - بدنبال فروریختن همه چیز و نفی و انکار و ندیدن واقعیات موجودند، گاهی وقت ها حالم از این چشم بستن ها،  سوء تدبیرهای جاهلانه و بعضا هم عامدانه بهم می خورد، بعضی نیز در ظاهر ژست کمک می گیرند ولی دلهای کوچکشان از تنگ نظری رو به انفجار است.

خدا می داند که طی هفت هشت سال گذشته چند بار مرا از محل کارم با حکم جلب برده اند و چقدر سختی های مالی و چالش های فنی وگرفتاری های دیگر را پشت سر گذاشته ایم تا کم کم سرویس اشتراک ویدیو آپارات و نمایش فیلم فیلیمو مورد استقبال ایرانیان و فارسی زبانان در سراسر دنیا ، بخصوص ایران، آمریکای شمالی و بخشی از اروپا قرار گرفته و روزانه بیش از 6 میلیون بار برایشان ویدیو نمایش می دهیم .

هرکس می خواست و می توانست -از صدا و سیما گرفته تا وزارت ارشاد - در حد توان و قابلیت های قانونی، ما را تحت فشار گذاشته و می گذارند، و هنوز متوجه نشده اند که بزرگترین مهاجرت انسانی تاریخ -  از فضای حقیقی به فضای مجازی - صورت گرفته و بالطبع اسم ها و رسم ها و قوانین ملموس و محدودیت های اجتماعی درفضای مجازی فرو ریخته است و باید طرحی نو در انداخت و کثیری ازمقررات وچارچوب های گذشته را به خاطره ها سپرد.

روزگاری در کشورمان هرکس که به دنبال انتشار نوشتاری بود باید از پیچ و خم مجاری قانونی اقدام می کرد و کتابش ممیزی می شد تا بتواند آن را به رویت خوانندگان  برساند، از 8 سال پیش و با حضور جدی تر وبلاگها و پس از آن شبکه های اجتماعی  و این روزها سرویس های مسیجینگ مثل تلگرام همه چیز تمام شده، هر کس هر چیزی و از هر جایی برای هر کسی می نویسد ، به همین سادگی، این یک جهش تکنولوژیک و تغییر عظیم فرهنگی - اجتماعی است و به علاقه من و شما کاری ندارد، این تکنولوژی - خوب یا بد - کار خودش را می کند و مردم هم کارخودشان را.

این روزها همان نقمت یا نعمتی که بر سر متون و نوشتار ها بارید بر سر محتواهای صوتی و تصویری  باریده است ولی مانده ام آنها که باید باورکنند چرا باور نمی کنند؟ هر چه برای عده ای ناله می کنیم و برای بعضی فریاد می کشیم که صدای مهیب این طوفان را بشنوند، انگشتان خود را در گوششان فرو برده اند که این صدای بلند را نشوند و هر چه شد، بشود ! به نظر شما نام این گونه برخورد ها با این تحول عظیم تکنیکی، اجتماعی و فرهنگی را چه می توان گذاشت؟ مقابله با تهاجم فرهنگی ؟ حفظ ارزشها؟ انسجام ملی؟ یا اشتباه تاریخی !!

پس از  1 سال و نیم کار  شبانه روزی بروی سایت نمایش فیلم فیلیمو، ناگهان گروهی به میدان می آیند و می خواهند در زمین مواتی که ما با خون دل آباد کرده ایم، سهیم شده و محدود کنند !!  و با انواع روشها چوب لای چرخ می گذارند و به قوانین و مقرراتی متمسک می شوند که تفسیرشان را در بالا دادم.

آخر برادران عزیز، انگار اصلا خبر ندارید چه شده !!! آمریکا با هالیوود ذهن جهانیان را گرفته است نه با موشک و بمب اتم، گذشته از اقشار بزرگی از مردم، اکنون در حوزه علمیه شهر قم به گزارش موثق یکی از اقوام که طلبه دروس دینی  است، بعضی از طلبه های جوان در حجره هایشان سریال های گیم آو ترونز، هاوس آو کاردز و .. می بینند، بخش قابل ملاحظه از مردم هم که کلا پای ماهواره ها هستند و عشق های مثلثی را با بستنی کاله و چیپس چی توز دنبال می کنند، این روزها حتی فیلم های سانسوری  وزارت ارشاد را هم از  سی دی فروشی روی پل ها یا سایتهای دانلود غیر قانونی فیلم  دوبله و سانسور نشده می بینند،  حال اگر آپارات و فیلیمو توانسته اند سرویسی مبتنی بر چارچوب های کلی این کشور علم کنند و خیلی از مردم هم اقبال کرده اند باید معطل شان کنید؟ تخریبشان کنید؟ خاموششان کنید؟

باید همه بیدار شویم و بدانیم  همه چیز عوض شده است، 4 ماه پیش که وزارت ارشاد و صدا و سیما دردسر های جدیدی برایمان راه انداختند، به ایشان دردمندانه گفتم شرکت نمایش فیلم  چند ملیتی نتفیلکس در حال خرید محتوای دوبله فارسی در ایران است و بزودی شروع به سرویس دهی می کند، گفتند فیلتر می شود، خندیدم که فیلترینگ دیگر مانع بتونی نیست، پرده لطیفی است که هر بچه 14 ساله ایی در 5 دقیقه یا چند سرچ ساده کنار می زند، گفتم بگذارید سایت فیلیمو با دست بازتر در محتوی و سرعت بیشتری و حداقل با محدویت های شبیه نتفیلیکس فعالیت کند، نه آنکه ما را  100 بار بیشتر محدود و رقیق کنید و در چم و خم مقررات کشور پیچ و تاب دهید، هر چه گفتم، نشنیدند و شد آنچه شدنش نمایان بود و خواهد شد آنچه نمایان است .

امروز  ایمیلی از نتفیلکس دریافت کردم که به کاربران ایرانی خوش آمد گفته و آغاز فعالیت رسمی خود در ایران را اعلام و از مردم درخواست ثبت نام می کند، وبه تبع آن یک سال و نیم تلاش شبانه روزی فنی، سرمایه گذاری مالی و محتوایی فیلیمو نیز به باد هوا رفت .!! ولی برای مردم، خوش حالم که اگر ما نتوانسته ایم به سلیقه آنها در فیلیمو سرویس دهیم، حداقل یک سرویس خوب با محتوی مورد سلیقه شان را دریافت می کنند.

حالا دست اندرکاران محترم هی بنشینند و جلسه بگذارند و مقررات آی پی تی وی، وی او دی، او تی تی و ممیزی و مجوز و رگولاتوری و نمایش و مجاز و غیرمجاز را بالا و پائین و اینور و اونور کنند که « چون پرده ورافتد نه تومانی و نه من ».

چه اندازه بی توجهی! و چه قدر توانمندیم در تبدیل فرصت ها به تهدید! براستی که مدیریت  خوبی نداریم و درفرصت سوزی استادیم ! راستی با این بی تدبیریها اگر هر جای دیگر دنیا بودیم حالمان بهتر نبود؟ یا تاثیر عمیق تر بر مردم روزگار خویش نمی گذاشتیم؟به قول حضرت علی (ع) آنها در کفرشان متحد و ما در ایمانمان متفرقیم که البته در میزان ایمان ما و کفر ایشان هم جای بسی تردید است  !!

 شما را به خدا تمامش کنید، روزگاری در این کشور داشتن دستگاه ویدئو و دستگاه فاکس جرم بود ،آیا اکنون به آن ضوابط نمی خندیم؟ چرا چشمانتان را باز نمی کنید و مطابق با شرایط پرسرعت و لحظه ای و امکانات جهانی رسانه ایی تصمیم نمی سازید؟ چقدر تفرق؟ چقدر تاخیر؟ چقدرکش و قوس؟ چقدر دلسرد کردن؟ چقدرهدردادن نیروی انسانی کاربلد؟ اصلا" چقدر مقررات، چقدر ضوابط ،چقدر بوروکراسی ، چقدر پیچ و خم، چقدر مجوز، چقدر کمیته، چقدر شورا، چقدر سازمان، چقدر واحد، چقدر مسئول، چقدر امضا؟ با این وضعیت بجز ناکجا آباد مقصدی متصور است؟

در نوشته های مصطفی چمران می خواندم که با آن همه صفات نیکوی اخلاقی و دانش فرهنگی و فنی ، در آن شرایط اجتماعی پر از ایثار و برادری اوایل جنگ،  به خداوند از این همه تهمت و کارشکنی گلایه می کرد، من  و امثال من در این زمانه تنگ دیگر چه بگوییم !!!

متأسفانه برخي از مديران و مسئولان شهري با معضل آلودگي هوا ابزاري برخورد مي كنند اين در حالي است كه شهروندان و در رأس آنها مأمورين پليس راهور در كف خيابان ها و تقاطع ها از لحاظ جسمي و روحي در معرض شديد ترين آسيب ها قرار دارند و قضاوت اين موضوع با افكار عمومي است.

در اين راستا برخي از آقايان با اظهار نظرهاي غير كارشناسانه و غير مسئولانه ادعا مي كنند كه تنها ده درصد از خودروهاي شهر تهران داراي معاينه فني بوده و نود درصد آنها فاقد معاينه فني هستند. در صورتيكه بر اساس آمار دقيق سامانه شماره گذاري پليس راهور، 5/42 درصد از خودروهاي سواري مدل توليد و ساخت آنها سال 90 به بعد بوده كه بر اساس مصوبه مجلس شوراي اسلامي  از داشتن معاينه فني معاف هستند همين مورد كافي است كه پايه و اساس آمار آنها زير سوال برود.

پليس راهور به انجام صحيح فرآيند معاينه فني در جهت بهبود سلامت محيط زيست اصرار دارد زيرا معتقد است برگ معاينه فني،‌ گواهي سلامت خودرو به لحاظ آلايندگي محسوب مي شود. در اين راستا چنانچه مسئولان معاينه فني، هم دلسوزانه به فكر رفع آلودگي هوا و مشكلات شهروندان هستند و به سلامت آن ها اهميت مي‌دهند، اين شرايط بغرنج ايجاب مي كند بدون گرفتن وجه از شهروندان بعنوان تسهيلات تشويقي،‌ آنها را به اخذ معاينه فني ترغيب نمايند.

معاينه فني داراي عجايب چندگانه است؛ يكي از اين عجايب خودروهايي هستند كه در شهر تردد مي‌كنند و عليرغم داشتن گواهي معاينه فني از مراكز مجاز شهر تهران، دودزا مي باشند عجيب تر اينكه خودرويي در داخل پاركينگ بعلت تصادف شديد غيرقابل حركت بوده و معاينه فني براي آن صادر ‌مي‌شود. از ديگر عجايب اين عرصه،‌ صدور برگ معاينه فني به صورت غيابي است؛ به نحوي كه خودروها بدون اينكه به مراكز معاينه فني مراجعه كنند صاحب گواهي سلامت فني مي شوند.
 بنابر اين مسئولين شهري به جاي فرافكني بهتر است به نحوه صدور برگ معاينه فني نظارت و كنترل داشته باشند و پاي دلالان را از مدار فرآيند معاينه فني در مراكز قطع نمايند و صرفاً‌ به نصب دوربين در ورودي مراكز معاينه فني و اخذ تصاوير اكتفا ننمايند.

لذا پيشنهاد مي شود با ايجاد كارگروه هاي تخصصي متشكل از نهادهاي دولتي و غير دولتي،‌ فرآيند صدور برگ معاينه فني در مراكز مربوطه به دقت مورد نظارت قرار گيرد تا ديگر شاهد صدور گواهي معاينه فني صوري و تردد خودروهاي دودزا با داشتن گواهي سلامت فني در سطح خيابان ها نباشيم.

رفع معضل آلودگي هوا از دغدغه هاي اصلي پليس راهور بوده و بر حسب تدابير سردار فرماندهي محترم ناجا اين عمل در اولويت مأموريت هاي اين پليس قرار دارد و برخورد با خودروهاي فاقد معاينه فني در سال جاري و رشد 70 درصدي آن نسبت به مشابه سال قبل حكايت از اهتمام پليس راهور نسبت به حل اين معضل دارد.

رئيس مركـز اطلاع رسانـي پليس راهـور فاتب سرهنـگ مـراد مـرادي

شب گذشته فراخوانی خودجوش در شبکه های اجتماعی شهر بابل و شهرهای پیرامون آن دست به دست شد که حکایت از نیاز مبرم خانم بیماری به خون داشت و در آن از مردم تقاضا شده بود به یاری وی بشتابند؛ فراخوانی که موجب به صف شدن اهدا کنندگان خون در نیمه های شب شد و تا صبح امروز ادامه یافت تا صحنه های دلپذیری در این خطه رقم بخورد.

آن گونه که در این فراخوان آمده بود، مشکل از آنجا نشأت گرفته بود که زائویی بعد از وضع حمل دچار خونریزی شده بود و نیاز به دریافت گروه خونی AB- داشت؛ موضوعی که برای آنهایی که اندک آشنایی با بحث گروه های خونی دارند، عجیب به نظر می‌رسد، زیرا گروه خونی یاد شده می‌تواند از همه گروه های خونی منفی، دریافت خون داشته باشد؛ اما این نکته هم نتوانست مانع از حضور پر رنگ اهالی منطقه در پایگاه های انتقال خون برای یاری رساندن به این خانم شود.

استقبال از این فراخوان و تلاش برای پیوستن به صف اهدا کنندگان خون آنقدر زیاد بود که گفته می‌شود برخی از شهرهای مجاور هم در نیمه های شب خود را به بابل رساندند. اتفاق کم سابقه‌ای که به مدد ارتباطات گسترده و استفاده از شبکه های اجتماعی و نرم افزارهای ارتباطی موبایلی رقم خورد تا برگ زرینی در نوع دوستی در این خطه به ثبت برسد.

مازندرانی ها در این زمینه پیشرو هستند

البته این موضوع برای اهالی دیاری که بسیار در خون دادن کوشا هستند و هوای بیماران دیارشان را در این خصوص دارند، طبیعی به نظر می‌رسد. این را می‌شود از سخنان دکتر اسماعیل پوریانی، مدیرکل انتقال خون استان مازندران که به خبرنگار «تابناک» می‌گوید: به لطف خدا و همراهی چشمگیر اهالی نوع دوست استان مازندران و همچنین همکاری اصحاب رسانه، خدا را شکر تقریبا دو سال است که مازندران در تأمین خون مورد نیاز به خودکفایی رسیده است که اگر این گونه نبود، برای تأمین نیاز بیماران و مراکز درمانی با مشکل مواجه می‌شدیم، به ویژه آنکه ما دومین مصرف کننده خون در کشور هستیم.

او می‌‌افزاید: در استان مازندران، بالغ بر 4500 بیمار خاص زندگی می‌کنند که حدود 100 هزار واحد خون، یعنی 60 درصد خون های اهدایی به مصرف ایشان می‌رسد. علاوه بر آن، چهار مرکز جراحی قلب باز در استان فعالیت می‌کنند و همچنین تردد و اسکان حدود 20 میلیون گردشگر در سال به استان، موجب شده که نرخ تصادفات و نیازمندی ها به خون بالا برود. با نوع دوستی مردم است که می‌توانیم از پس این تقاضا برآییم و به یکی از رسالت هایمان که تامین خون و فرآورده های خونی سالم است، عمل کنیم.

اما واقعیت ماجرای شب گذشته چیست؟

پوریانی که صبح امروز برای بررسی ماجرای خانم بیمار از ساری راهی بابل شده و با حضور در بیمارستان، در این باره توضیحاتی دریافت کرده، در تشریح ماجرا می‌گوید: این خانم به دلیل بیماری که داشته، زودتر از موعد به بیمارستان منتقل شده و به شیوه سزارین وضع حمل کرده است که در ادامه به دلیل ابتلای به بیماری، دچار اختلال انعقادی می‌شود و مجبور می‌شوند به بیمار خون و فراورده‌های خونی تزریق کنند.

وی می‌افزاید: بیمار حوالی ساعت چهار عصر به اتاق عمل منتقل شده و بعد به دلایل دیگر، برای بار دوم در ساعت 20:15 تا 21:35 راهی اتاق عمل و جراحی شده است و در این فاصله، فرآورده های مختلف خونی را دریافت نموده است. به این صورت که 7 واحد FFP [پلاسمای تازه منجمد]، 8 واحد پک سل [مجموعه گلبول قرمزمتراکم] و 7 واحد کرایو [کرایوپورپلاسما ((Cryo Poor Plasma] گرفته است که مجموعا 22 واحد می‌شود.

تزریق این تعداد فرآورده خونی به بیمار، انتقاد برانگیز است

مدیرکل انتقال خون استان در ادامه با تأکید بر اینکه این میزان مصرف هیچ کمبودی در بانک خون فراهم نیاورده، در ادامه می‌گوید: علاوه بر اینها، از 11 شب تا 10 صبح هم بار دیگر 21 واحد محصول به بیمار تزریق شده است؛ یعنی بیمار 43 واحد محصول از ساعت چهار عصر روز گذشته تا صبح امروز دریافت کرده که احتمالا در دنیا کم سابقه است و اهل  فن را شگفت زده خواهد کرد. بنده هم شخصا به مصرف این تعداد محصول برای یک بیمار انتقاد دارم، چون در هیچ کجا این گونه نیست، زیرا تزریق این تعداد محصول به بیمار به دلیل اینکه سیستم ایمنی بدن واکنش نشان می‌دهد، ممکن است مشکلاتی به همراه داشته باشد.

پوریانی با تأکید بر اینکه در کشورهای پیشرفته به این سمت حرکت می‌کنند که مشکلات انعقادی را نه با تزریق فوری خون، که با استفاده از فاکتور و دارو اصلاح نمایند، می‌افزاید: چه خوب است که بیمارستان ها و کادر درمانی و به طور کل، نظام درمانی کشور در این باره تخصصی تر عمل کرده و تزریق خون را نخستین راهکار در چنین مواقعی ندانند.

چرا برای دریافت خون فراخوان دادند؟

مدیرکل انتقال خون استان مازندران در پاسخ به این پرسش می‌گوید: ظاهرا پزشک بیمار درخواست «خون گرم» می‌کند و به این دلیل همراهان تصمیم می‌گیرند فراخوان دهند وگرنه کمبودی وجود نداشته است. به هر حال با استقبال مردم از این فراخوان، عده ای مقابل پایگاه انتقال خون صف می‌کشند تا خون اهدا کنند. البته فرایند توزیع خون 24 ساعته است و تعطیلی ندارد، ولی چون دریافت خون امر رایجی نیست، انتظار دریافت خون در نیمه شب نمی‌رفت و صف شکل گرفت.

وی می‌افزاید: در تمامی مراکز درمانی بانک خون هایی وجود دارند. بر اساس نیازهای اعلام شده و پیش بینی ها، ذخایری از خون و فرآورده های خونی در آنها نگهداری می‌شود. به این صورت که به اندازه نیاز یک هفته خون و فرآورده های خونی را در بانک خون نگهداری می‌کنیم که البته با توجه به موج سرمایی که در راه بود و نگرانی از وقوع حوادث غیر مترقبه، هفته گذشته تصمیم بر افزایش ذخایر بانک های خون استان گرفتیم و آنها را به حدود 9 روز ذخیره رساندیم تا مشکلی پیش نیاید. با وجود این، باز هم امروز که قصد بازدید از بابل و بررسی مورد اورژانسی شب گذشته را داشتم، به همراه خودم مقادیر دیگری فرآورده های خونی برای اطمینان بیشتر و تجدید ذخیره های شهر آوردم.

بیش از 100 واحد دیگر هم خون لازم باشد، هیچ مشکلی نداریم

پوریانی با اشاره به اینکه علاوه بر کادر درمانی، بر بالین بیمار حاضر شده و با خانواده هم گفت‌وگو داشته، می‌گوید: خدا را شکر وضعیت بیمار از دیشب بهتر شده است و امیدواریم این روند بهبودی به سرعت ادامه پیدا کند. باید اطمینان دهیم که نه تنها کمبودی وجود ندارد، بلکه ذخایر بانک خون استان بیش از استاندارد کشوری است. علاوه بر آن، مکانیزم دریافت خون در کشورمان به گونه‌ای است که در صورت نیاز به اهدا کنندگان، از طریق پیامک به ایشان فراخوان می‌دهیم و همواره بانک خون های شهرهای مجاور، به عنوان پشتیبان هم عمل می‌کنند.

وی در ادامه می‌افزاید: از همه این موارد مهم تر آن است که ما بخشی از شبکه خون رسانی کشور هستیم و در صورت نیاز به استان های همجوار مراجعه می‌کنیم؛ بنابراین، اگر برای درمان همین بیمار بیش از واحد دیگر خون هم لازم باشد، نه تنها مشکلی نداریم، که وظیفه داریم تأمین نماییم و هیچ مشکلی وجود ندارد.

تجهیزات روز دنیا را در اختیار داریم

مدیرکل انتقال خون استان مازندران در ادامه از تجهیز سازمان انتقال خون به تکنیک های روز دنیا اشاره کرده و می‌گوید: به کمک دستگاه «پلاکت فرزیس» که همگام با دانش روز دنیا خریداری شده و استان مازندران هم به آن تجهیز شده است، هرچند جز وظایف انتقال خون نیست، قادریم با دریافت پلاکت از یک اهدا کننده، به ميزان شش تا هشت برابر روش اهداي خون عادی،‏ پلاكت تهيه کنیم. علاوه بر این، به «اشعه گاما سل» مجهز شده‌ایم که با کمک آن می‌توانیم خون بیماران پیوندی را در معرض اشعه قرار داده و احتمال پس زدن پیوند را کاهش دهیم. بر این اساس است که از متخصصان و جراحان هم انتظار داریم با علم روز پیش بروند.

وی در پایان می‌گوید: امیدواریم به آنجا برسیم که اگر فردی مبتلا به آنمی قرار است جراحی شود، پیش از آن که کمبود خون وی را اصلاح کنند یا حتی تلاش شود به سمتی برویم که به مانند کشورهای اروپایی و آمریکایی از خون همان فرد در اتاق عمل بهره برده شود. در سازمان انتقال خون تلاش ما بر این امر استوار است و به همین دلیل است که رتبه نخست را در زمینه انتقال خون در منطقه به دست آورده‌ایم.

اتفاقات چند روزه اخیر در روابط ایران با عربستان سعودی، پس از جنایت به شهادت رساندن روحانی مبارز شیخ نمر و اعلام قطع روابط دیپلماتیک توسط قبیله آل سعود به بهانه حمله به سفارت در تهران و کنسولگری سعودی در مشهد( که صد البته کاش...)  و پیروی دیگر قبایل مواجب بگیر و  مستعمره اشان در بحرین و سودان و جیبوتی، از تجربیات سیاسی است که سران بی تجربه قبیله آل سعود در کمال خامی به تکرار آن دست زده اند.

این اقدام  نشان از بی تجربگی  سران آل سعود در عرصه سیاسی است و  عرف دیپلماسی  این گونه تصمیمات احساسی و شتابزده رانشان از  ضعف در منطق دانسته  و کارشناسان  آن را با هدف انحراف افکار عمومی از نقض گسترده حقوق بشر در آن کشور می دانند که البته این گونه حرکت ها  نمی تواند مسولیت  سعودی ها در جریحه دار شدن  قلوب جهان اسلام  را بکاهد!  بدون تردید این اقدام عجولانه  ثمره ای جز ندامت و پشیمانی برای  آل سعود و قبایل هم پیمان آن ندارد، و البته در حافظه تاریخی ملت بزرگ ایران خواهد ماند.

این اقدام سابقه‌ای تکراری در تاریخ ایران اسلامی دارد. در سال 67 پس از حکم تاریخی امام خمینی(ره) مبنی بر مهدورالدم بودن سلمان‌ رشدی ملعون، کشورهای عضو اتحادیه اروپا سفرای خود را از ایران خارج کردند که با بی محلی تمام از سوی جمهوری اسلامی ایران مواجه شده و پس از مدتی با حقارت تمام به ایران بازگشتند.

دوم بار در جریان دادگاه میکونوس در سال 76 بود که کشورهای عضو اتحادیه اروپا ، سفرای خود را از ایران فراخواندند که در اینجا مقام معظم رهبری، مسئولین کشور را به رعایت مثلث سیاست خارجی جمهوری اسلامی مندرج در قانون اساسی که بر پایه سه عنصر «عزت»،«حکمت»و«مصلحت» استوار شده است، ملزم کردند و این‌گونه بود که باز هم سران کشورهای غربی با بی محلی از جانب جمهوری اسلامی مواجه شدند و پس از گذشت 6 ماه  خودشان با حقارت تمام طرح آشتی را برای برگشت به ایران مطرح کردند که با این واکنش رهبر انقلاب مواجه شدند: «کسانی که می‌خواهند به عنوان یک حرکت آشتی جویانه برگردند، مانعی ندارد، خودشان رفته‌اند، خودشان هم بر می‌گردند. دیدند که رفتنشان هیچ اهمیتی ندارد؛ اما در رفتن سفرای ایران به کشورهای آنان هیچ عجله‌ای نباید بشود.» و همچنین رهبر انقلاب به مسئولین وزارت خارجه تاکید کردند که سفیر آلمان را برای مدتی حتی اگر التماس هم کردند به کشور راه ندهند. 

دکترین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران  روابط  با تمام کشورهای دنیا  به غیر از رژیم اشغالگر قدس بر اساس احترام متقابل و منافع مشترک ترسیم شده و درباره کشورهای اسلامی  از این هم فراتر رفته  و تقویت همدلی و اخوت اسلامی  در راس امور قراردارد. سران قبیله آل سعود بهتر است  دچار اشتباه محاسباتی نشوند ، اشتباهی استراتژیک است اگر حکام جوان  سعودی خود را با ملت قهرمان ایران مقایسه کنند. ایران اسلامی از ابتدای پیروزی انفلاب از این نوع قهرهای و اقدامات ایذایی  فراوان به خود دیده و خم به ابرو نیاورده و اصولا جمهوری اسلامی بیدی نیست که به این بادها بلرزد!

 جوانان ایران هنوز نهیب  روح خدا را به یاد دارند که فرمود: من به تمام دنیا با قاطعیت اعلام می‌کنم که اگر جهانخواران بخواهند در مقابلِ دین ما بایستند، ما در مقابل همه دنیای آنان خواهیم ایستاد!

اکنون نیز سعودی و هم پالگی های آنان سران قبایلی که به این نوع اقدامات امتحان شده دست زده و یا می زنند، باید بدانند که در آن سو، پرونده خیانت ها، خطاها، نابرادری ها، کارشکنی ها، زبان درازی ها ...و قدری( البته بیش از قدری) پا از گلیم خود فراتر رفته و  در این سو اخوت و برادری بر پایه  حکمت، عزت و مصلحت در روابط خارجی حکم فرما بوده  و همان سیدعلی رهبر است ، استوارتر، محبوب تر، مصمم تر و قدرتمندتر! و تازگی فرموده: تا حالا خویشتن‌داری کردیم. ما می‌توانیم عکس‌العمل نشان بدهیم. اگر بنا شد عکس‌العمل نشان بدهیم، عکس‌العمل‌های ما خشن هم خواهد بود، سخت هم خواهد بود.
 
فَتامّل جَید قبل ان تندم !  من جرّب المجرّب حَلّت به الندامة ..!

ثبت نام پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری پایان یافت. آنانی که خود را واجد شرایط می دیده اند،
با احساس تکلیف در این رقابت انتخاباتی شرکت کرده و ثبت نام  نموده اند.

 حال باید منتظر ماند تا شورای محترم نگهبان، بر اساس قانون و با در نظر گرفتن نظارت خدا! صلاحیت های افراد را بررسی نموده و اسامی داوطلبان  مجلس خبرگان را که اشتهار به دیانت و شایستگی اخلاقی دارند، دارای بینش سیاسی و اجتماعی هستند و با مسایل روز آشنایی دارند، اجتهاد و... را در موعد مقرر اعلام نماید. قداست و اهمیت مجلس خبرگان در کشور ما علاوه بر حضور افراد در آن (که شرف المکان بالمکین  است) بیشتر به ماموریت و وظیفه اصلی مجلس خبرگان رهبری بر می گردد.

وظیفه تعیین عالی ترین مقام در نظام جمهوری اسلامی! ماموریتی سترگ، که حقا و انصافا پس از رحلت بنیان گذار جمهوری اسلامی به شایستگی آن را انجام داد، بطوری که پس از ربع قرن، دوست و دشمن به درستی آن انتخاب در آن شرایط بحرانی معترف اند.

 بر این اساس، به نظر می رسد همه باید کمک کنند تا قداست این جایگاه حفظ شود. بیش و پیش از هر کس، افرادی که خود را در این سطح از شایستگی دیده اند، باید حرمت این جایگاه بس عظیم را حفظ کنند!

قطعا آنچه در رقابت های انتخاباتی در دیگر کشورها انجام می شود، زیبنده انتخابات این مجلس محترم نیست. حتی آنچه در رقابت های انتخاباتی مجلس شورای اسلامی اتفاق می افتد هم شایسته  این مجلس نمی باشد! گرچه رقابت های انتخاباتی مجلس شورای اسلامی نیز درکشور ما باید در طراز جمهوری اسلامی باشد و مرز اخلاق همواره باید محترم شمرده شود، اما درباره انتخابات مجلس خبرگان  موضوع چیز دیگری است!

نقل کردند که یکی ازرقبای انتخاباتی یکی از علمای برجسته اخلاق، پس از اطلاع از نامزدی ایشان برای انتخابات مجلس خبرگان خدمت آن استاد فرزانه اخلاق می رسد و می گوید: من هم مانند شما داوطلب انتخابات مجلس خبرگان هستم، شما عکسی، تبلیغی، کاری نمی خواهید انجام دهید؟ گویا استاد اخلاق می گوید: بنده پولی بابت این کارها ندارم و بخاطر احساس وظیفه داوطلب شده ام، مردم هم به وظیفه خود عمل می کنند.

رقیب انتخاباتی استاد اخلاق ما می گوید: من رفتم تصویر استاد اخلاق و خودم را در کنار هم، چاپ کردم و به در و دیوار زدم ... اما وقتی نتیجه انتخابات اعلام شد، مردم به استاد اخلاق رای داده بودند! این را برای همه داوطلبین مجلس خبرگان نوشتیم! 36 سال ما باور داشتیم که موقعیت کنونی انتخابات حساس است، این بار شما باور کنید، واقعا موقعیت کنونی حساس است. مشترکات را جمع کنید، اختلافات را منها کنید و در دوستی ضرب کنید. لطفا به اطرافیان بگویید، بگذارند تا بدانیم، مقدس اردبیلی، سیداحمد خوانساری، ملا حسینقلی همدانی،  نخودکی اصفهانی، میرزا جواد آقای ملکی تبریزی و... افسانه نبودند!

مردم ما به شما بعنوان آیات الله می نگرند، نه به معنی لغوی، که به مفهوم اصطلاحی آن! ساحت شما از گروه و جناح بدور است و مردم ما، شما را تنها در یک حزب می بینند! حزب الله! لطفا به اطرافیان بگویید، بال و پرشان را از اطراف شما کمی جمع کنند! باور کنید نسل ما دوست دارد طی الارض را درک کند!  دوست دارد جفت شدن کفش در مقابل شما را بعینه ببیند! نسل ما دوست دارد خود واقعی شما را ببیند! لطفا به اطرافیانتان بگویید هرآنچه هستید را به دیگران نشان دهند نه آنچه خود می خواهند! بگویید: بگذارند، نشانه های خدا برای ما، خدا ندیده ها، نشانِ زیبایی باشد از خدا...!

یکم مهر ماه سال 92، چند ماه پس از تشکیل دولت یازدهم، نخستین سال تحصیلی در دوران عمر این دولت نوظهور، با سخنانی آغاز شد که بسیار متفاوت و البته دلنشین بود؛ سخنانی در باب دایر کردن چند درس جدید در مدارس و احیای برخی درس های مهم که فراموش شده‌اند و نقشی اساسی در آینده دانش آموزان دارند.

زمانی که رئیس جمهور اعتراض را حق دانش آموزان خواند، از احیای درس انشا در مدارس سخن گفت و در باب اهمیت این درس سخنانی کرد و از همه مهم تر، خواستار ایجاد کلاس های کتاب خوانی و گفت‌وگو در مدارس شد، این باور پدید آمد که قرار است در برنامه خشک و مقرراتی مدارس تغییری بزرگ به وجود آید؛ تغییری در راستای برطرف نمودن برخی نقاط ضعف بزرگ و مشهود در جامعه که سال های سال است دیده می‌شوند، ولی برای رفع و رجوعشان تدبیری اندیشیده نمی‌شود.

زمانی که روحانی از ناتوانی برخی افراد با سواد از تنظیم و نگارش یک نامه اداری سخن گفت و این اتفاق را عامل مهمی در زایل شدن حقوق مردم خواند، هیچ کسی نمی‌توانست با تقاضای وی مبنی بر احیای درس انشا مخالفتی کند، چون همه می‌دانیم ضعف نمودار شده در افراد تحصیل کرده، نتیجه بی توجهی به اموری از جمله درس انشا در مدارس است.

به همین قرینه، نمی‌شد از جدایی مردم از فرهنگ کتاب خوانی اشاره ای کرد، به جدایی دانش آموزان از کتاب اشاره‌ای نداشت و از پیشنهاد شکل گیری زنگ کتاب خوانی در مدارس استقبال نکرد. همچنین پیشنهاد شکل گیری کلاس های گفت‌وگو که می‌تواند بهترین بستر برای به رسمیت شناختن حق اعتراض برای مردم باشد.

البته این پیشنهاد رئیس جمهور به نوعی متفاوت با دیگر پیشنهادهای وی بود؛ آنقدر متفاوت که انتظار داشتیم پیش از هر پیشنهاد دیگری، به آن توجه شده و در راستای اجرایی شدنش گام برداشته شود. به ویژه آنکه در راستای تأکیدات رهبر انقلاب مبنی بر ایجاد کرسی های آزاد اندیشی تلقی می‌شد.

با این حساب، توقع می‌رفت که سال تحصیلی 93 در حالی آغاز شود که دست کم زیرساخت های تحقق بخشی از این درخواست ها فراهم آمده و در راستای عینیت بخشیدن به درخواست‌های درست رئیس جمهور، چارچوب هایی مشخص شده باشد؛ اتفاقی که نه تنها در سال تحصیلی گذشته رخ نداد، بلکه سال تحصیلی جدید (95-94) نیز بی وجود آن آغاز شده و پیش رفته است.

موضوعی نگران کننده که تنها توجیه برای کم اثر کردن بی توجهی مسئولان آموزش و پرورش به آن، احتمالاتی مانند فراهم نبودن امکان دایر کردن درس ها و کلاس های جدید باشد. یا کمبودهای بودجه ای، کمبود کلاس و برخی زیرساخت های لازم، سختی های تدوین برنامه ای کارآمد در راستای دایر کردن کلاس درس های مناسب درباره گفت‌وگو و کتاب و امثال اینها.

این در حالی است که می‌بینیم در درس انشا هم تغییری رخ نداده و حتی به اندازه اصلاح شیوه نامه تدریس و درس نامه نیز، تحولی رخ نداده است؛ رویکردی که اگر بگوییم نشان دهنده وضعیت نا مناسب حاکم بر نظام گسترده آموزش و پرورش در کشور است، غیرمنصفانه به نظر نمی‌رسد و حتی ممکن است تأیید برخی مسئولان این نهاد را نیز به دنبال داشته باشد.

این را می‌شود از اخباری فهمید که در روزهای اخیر درباره دایر شدن کلاس های درس برجام شنیده می‌شود. اخباری که خیلی زود از شایعه به واقعیتی انکار ناپذیر تبدیل شدند، زیرا محتوای این درس و جامعه هدف آن هم مشخص شده و چه بسا بودجه بندی متناسب با تدریس آن هم به مدارس ابلاغ شده باشد!

درسی که مسئولان آموزش و پرورش تهران پیشگام ارائه آن شده‌اند تا هم ثابت کنند تافته جدا بافته‌ای در این خصوص هستند و هم به همه نشان دهند که اگر قرار به دایر کردن کلاس درسی جدید باشد، تنها کافی است اراده شود؛ چه درس برجام باشد و چه هر درس دیگری!

رویکردی که نشان می‌دهد تنها دلیل بی توجهی به درخواست های دو سال پیش رئیس جمهور، بی توجهی مسئولان آموزش و پرورش بوده است، نه هیچ گونه کمبودی، که اگر غیر از این بود، دایر نمودن کلاس درس برجام نیز ممکن نمی‌شد؛ درسی که سخنان مدیران آموزش و پرورش تهران درباره آن نشان می‌دهد که زمان تصمیم درباره گنجاندن آن در برنامه درسی مدارس، به چند هفته هم نکشیده، زیرا مربوط به دوران پسابرجام است!

درسی که مسئولان آموزش و پرورش تهران پیشگام ارائه آن شده‌اند تا هم ثابت کنند تافته جدا بافته‌ای در این خصوص هستند و هم به همه نشان دهند که اگر قرار به دایر کردن کلاس درسی جدید باشد، تنها کافی است اراده شود؛ چه درس برجام باشد و چه هر درس دیگری!

رویکردی که نشان می‌دهد تنها دلیل بی توجهی به درخواست های دو سال پیش رئیس جمهور، بی توجهی مسئولان آموزش و پرورش بوده است، نه هیچ گونه کمبودی، که اگر غیر از این بود، دایر نمودن کلاس درس برجام نیز ممکن نمی‌شد؛ درسی که سخنان مدیران آموزش و پرورش تهران درباره آن نشان می‌دهد که زمان تصمیم درباره گنجاندن آن در برنامه درسی مدارس، به چند هفته هم نکشیده، زیرا مربوط به دوران پسابرجام است!

ارتباط با ما

 آدرس دفتر: تهران ، میدان توحید ، خیابان توحید ، خیابان اردبیل، پلاک 10 ، طبقه اول ، واحد 1
تلفن ثابت : 66561696-021
تلفن همراه : ۰۹۱۲۱۰۴۲۷۰۵
پست الکترونیکی: info[a]artimandec.ir

logo-samandehi