سبد خرید  (خالی) 0 ريال
سبد خرید  (خالی) 0 ريال
سبد خرید  (خالی) 0 ريال
سبد خرید  (خالی) 0 ريال

کاغذدیواری

  • استاد «محمدرضا شجریان» رییس شورای عالی خانه موسیقی و صاحب صدای ماندگار موسیقی سنتی ایران روز شنبه هفتم شهریور 1394 خورشیدی به دلیل عارضه ریوی در بیمارستان «کسری» تهران بستری شد. پس از بستری شدن خسروی آواز ایران، مسوولان دولتی همچون «سیدحسن قاضی زاده هاشمی» وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و «حسین فریدون» دستیار ویژه رییس جمهوری به عیادت وی رفتند و از نزدیک جویای احوالش شدند. می توان این رخداد را نشانی از پایبندی دولت یازدهم به ارزش های فرهنگی و قدرشناسی از سرمایه های فرهنگی کشور دانست. عیادت مسوولان از شجریان باعث شد تا در چند روز گذشته برخی جریان های افراطی، واکنش های تندی از خود نشان دهند. این جریان ها که همواره می کوشند همه حوزه ها را با سیاست گره بزنند و به اصطلاح موضوع را سیاسی کنند، این بار هم با بی اخلاقی تمام به یک شخصیت فرهنگی مانند استاد شجریان تاختند و اتهام های ناروایی را به وی نسبت دادند؛ از «رفیقِ بهاییانِ بی بی سی» گرفته تا «ارادتمند خوانندگان کاباره ای». در همین چارچوب یک روزنامه اخیرا با انتشار خبری بدون درنظرگرفتن اخلاق حرفه ای در کار روزنامه نگاری به حرمت شکنی از یک چهره فرهنگی شناخته شده در جهان پرداخت و نوشت: بی اعتنایی مردم باعث شد که رفیق بهاییان بی بی سی به بهانه سرماخوردگی خود را در بیمارستانی بستری کند، با این گمان که شاید نظرها به سویش جلب شود! این روزنامه مدعی شد که شجریان که مدتیست با بی محلی دوستان سابقش روبرو شده و کنسرتش در استانبول به دلیل نفروختن بلیت لغو شد، برای مطرح شدن، عوارض سرماخوردگی را بهانه کرده و برای بستری شدن به یک بیمارستان خصوصی رفته است. این رویکرد غرض ورزانه که به نظر می رسد در پس آن هدف های شخصی و سیاسی خاص دنبال می شود، هرگز در تراز حرفه ای یک رسانه مکتوب و کهنه کار نیست. برخی این رویکرد را تا اندازه ای خارج از چارچوب اخلاقی عنوان می کنند که معتقدند می توان آن را نوعی بی احترامی به چهره های فرهنگی و البته خیل هواداران شان عنوان کرد؛ چهره هایی که مردم خاطره های فراوانی از آنان دارند و سال های زیادی را با هنر آنان زیسته اند و از برکت این هنر، لحظه های غم و شادی شان به یادماندنی تر شده است. در ادامه به بیان چند نکته در خصوص چرایی التزام رسانه ها، جامعه و مسوولان به پاسداری از فرهنگ و قدرشناسی از اهالی واقعی آن می پردازیم: 1- تاختن به شخصیت های فرهنگی و هنری این مرز و بوم با عمل، زبان یا قلم آن هم در این وسعت، اشتباهی نابخشودنی و قابل توجه است؛ چراکه در بیشتر نقاط جهان به ویژه کشورهای توسعه یافته همواره از شخصیت های فرهنگی قدرشناسی می شود و حفظ شان و منزلت آنان برای تمام نگرش ها واجب است. در این پیوند، باید به این نکته مهم اشاره کرد که اکنون دیگر رفتارهای تنگ نظرانه و تخریبی که همواره از سوی برخی تفکرها و جریان های افراطی دنبال می شود، تا اندازه زیادی ارزش و اثرگذاری خود را در افکار عمومی از دست داده و نمی توانند مقام اهالی فرهنگ، ادب و هنر را خدشه دار سازند؛ چراکه جامعه به مرحله ای از بلوغ فرهنگی و سیاسی رسیده که درک زشتی از خوبی برایش آسان تر از قبل شده است. اکنون جامعه امروز ایران بسختی رفتارهای غیرمتمدنانه و ضدفرهنگی را می پذیرد و در برابر این گونه رفتارها از خود سرسختی خاصی نشان می دهد. مردم ایران این روزها بیش از هر زمان دیگر قدرشناس میراث داران فرهنگ و هنر سرزمین خود هستند؛ چراکه به این آگاهی رسیده اند که باید همچون دیگر ملت ها که شاید کشورشان قدمت فرهنگی به مراتب کمتر از ایران داشته باشد، فرهنگ هزاران ساله خود را ارج نهند و قدر اهالی آن را بدانند. این آگاهی زمانی شورانگیزتر می شود که حمایت فرهنگی دولت با آن پیوند بخورد و با تاکید مقام معظم رهبری بر لزوم توجه بیشتر به حوزه فرهنگ زینت یابد؛ توجهی که در شعار «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» که برای نامگذاری سال گذشته (1393 خورشیدی) از سوی رهبر معظم انقلاب انتخاب شد، تبلور یافت. 2- توجه به اهالی فرهنگ و حفظ جایگاه آنان وظیفه ای بر عهده رسانه ها، جامعه و مسوولان به ویژه مسوولان فرهنگی است. بزرگان فرهنگ و هنر ایران نیز خواسته ای جز این ندارند؛ آن گونه که تعداد زیادی از آنان برای در امان ماندن از برچسب های گوناگون، حتی از خیر کمترین حقوق خود گذشته اند و در خانه هایشان کنج تنهایی گزیده اند و گاه بسختی روزگار می گذرانند. آنان دغدغه شان کار فرهنگی است و نمی خواهند از تلاش فرهنگی خود برای جامعه باز بمانند، آنان نمی خواهند درگیر سیاست بازی های عده ای شوند که برای منافع شخصی خود هراسی از تخریب و قربانی کردن دیگران، حتی شخصیت های برجسته فرهنگی جامعه ندارند. 3- اهالی فرهنگ و هنر، سرمایه های اجتماعی جامعه هستند و آفریدن زیبایی و الهام بخشیدن به انسان ها یکی از نتایج حضور آنان در جامعه است. از این رو رعایت حقوق و حفظ جایگاه اجتماعی آنان، حتی باوجود متفاوت بودن با دیدگاه و سلیقه ما، از اصول اولیه اخلاق اجتماعی است. با این وجود می توان آنان را نقد کرد چراکه وجود فضای نقد از ضرورت های یک جامعه سالم و مردم سالار است. افراد و نگرش های گوناگون باید بتواند برای پویایی، سازندگی و رشد جامعه خود به نقد سالم یکدیگر بپردازند، اما نباید این نقد با تخریب یکسان انگاری شود. دیدگاههای گوناگون در جامعه باید بتوانند به نقد یکدیگر بپردازند؛ نقدی که با رعایت احترام و بدون غرض ورزی صورت گیرد. نباید فضای جامعه به سمتی پیش رود که با کوچکترین موضع گیری یک شخصیت فرهنگی، ادبی، هنری و...منتقدان از او چهره ای سیاسی و مخالف بسازند و ارزش هنر و خدمات وی به جامعه را زیر سوال ببرند. 4- در پایان باید دوباره بر لزوم توجه به فرهنگ و مفاخر فرهنگی کشور و اهمیت قدرشناسی از آنان در دوران حیاتشان تاکید کرد؛ چراکه آنان بخشی از تاریخ، فرهنگ و هنر ایران هستند و شاید دیگر تکرار نشوند. به نظر می رسد دولت یازدهم و مسوولان فرهنگی این دولت نیز بخوبی بر این امر واقفند و به همین دلیل در طول عملکرد 2ساله خود همواره کوشیده اند در برابر یکه تازی های برخی جریان های فکری در حوزه فرهنگ، ایستادگی و تا حد امکان از حقوق اهالی فرهنگ حمایت کنند. 

     

    ادامه مطلب...
  • به عکس ها که نگاه کنی فکر می کنی اینجا از ابتدا شوره زاری خشک و عاری از زندگی بوده است. ولی اینجا نه کویر است و نه بیابان. زمین، اینجا هنوز جاری بودن آب و زیبایی تلالو غروب بر سطح آن را به یاد دارد. در روزگاری نه چندان دور، این مکان سرشار از حیات و زیبایی بود؛ امروز اما تَرَک های زمین و تلی از نمک و نیمکت های غمگینی که روزی جایگاه افرادی بودند که برای تماشای منظره یی زیبا به اینجا می آمدند، همه ی آن چیزی است که از این مکان باقی مانده است. اینجا مهارلوست؛ دریاچه یی که روزی نور چشم استان فارس بود و امروز خاری است در چشم ایران زمین. 
    خبر خشک شدن کامل دریاچه ی مهارلو، دیروز سه شنبه سی ام تیرماه به همراه عکس های این رخداد، در رسانه های کشور منتشر شد. این دریاچه در استان فارس و 10 کیلومتری جنوب شرقی شهر شیراز و در شهرستان سروستان واقع شده است. مهارلو که با نام های «مهلو»، «مهلویه» و «جنکال» نیز شناخته می شود، از دریاچه های نمکی کشور محسوب می شود که به دلیل عمق کم، جزو تالاب ها به شمار می آید. 
    طی سال های اخیر و بویژه ماه های گذشته و در پی تشدید بحران محیط زیست ایران، اخباری از این دست بارها و بارها به گوش مردم رسیده و دوستداران طبیعت را داغدار از دست رفتن گنجینه های بی مثال محیط زیست ایران کرده است؛ ولی انتشار دوباره ی اخباری از این دست و تکرار این داغ، هر بار دردناک تر از گذشته است و نهیب و هشداری بزرگ به مردم ایران است برای تلاش در راستای حفظ آنچه از میراث طبیعی آن ها برای آیندگان این سرزمین باقی مانده است. به بهانه ی این اتفاق در ادامه به چند نکته اشاره خواهیم کرد: 
    1. ارومیه، هامون، کافتر، پریشان، گمیشان، بختگان، طشک، خور، گاوخونی، هورالعظیم، شادگان؛ اینها تنها بخشی از تالاب ها و دریاچه های ایران است که حال ناخوش و خبر خشک شدن آن ها طی ماه های گذشته منتشر شده است. اکنون مهارلو نیز مانند همسایه ی خود بختگان به این لیست سیاه اضافه شد تا سندی دیگر بر بی توجهی و بی تدبیری همه ی افرادی باشد که محیط زیست و حفظ آن، کوچک ترین جایگاهی در سیاست گذاری و تصمیم گیری های آن ها نداشته است. 
    باوجود اینکه بسیاری معتقد هستند در شرایط فوق بحرانی محیط زیست ایران، گشتن بدنبال مقصران بروز این شرایط فایده ی چندانی ندارد، ولی بدون شک بی توجهی به این امر، تکرار سیاست های نادرست گذشته را بدنبال خواهد داشت. کارشناسان محیط زیست مدت ها است که در خصوص شرایط وخیم مهارلو و فعالیت هایی نظیر دست اندازی به این دریاچه و بویژه ساخته شدن سد «تنگ سرخ» هشدار می دهند. فروردین ماه گذشته که آب این دریاچه به رنگ قرمز درآمد و خاطره ی تلخ ارومیه را در ذهن ها تداعی کرد، بسیاری از فعالان محیط زیست با هشدار در این خصوص خواستار رسیدگی دستگاه های مربوطه و حفظ این دریاچه شدند؛ هشداری که زمین ترک خورده ی امروزِ مهارلو نشان از نشنیده ماندن آن دارد. 
    2. «بحران محیط زیست را جدی بگیرید»! به راستی چقدر جای این جمله، تحلیل های پیرامون چگونگی بروز این بحران و راهکارهای چگونگی خروج از آن در زندگی ما خالی است. این مساله بقدری جدی است که اگر همه ی بیلبوردهای شهر و ده ها برنامه ی تلویزیونی و رادیویی تخصصی و همه ی پیامک های تبلیغاتی نیز به آن اختصاص پیدا کند، شاید باز هم برای کاستن از عمق این بحران و افزایش آگاهی ها در این خصوص کافی نباشد. 
    در شرایط کنونی به نظر می رسد نگرانی در خصوص بحران آب، تنها محدود به شبکه های اجتماعی و یادداشت های گاه و بیگاه برخی فعالان محیط زیست و گزارش هایی محدود در مطبوعات است. این در حالی است که شرایط محیط زیست ایران ایجاب می کند توجه رسانه یی به این موضوع بسیار گسترده تر و کارشناسی تر باشد. 
    در این میان نباید از ظرفیت نهفته در حرکت های مردم نهاد نظیر تشکیل کمپین های مختلف چشم پوشی کرد. برای مثال کمپین «یک قطره آب» که مدتی است از سوی برخی از هنرمندان راه اندازی و حمایت شده می تواند با حمایت بیشتر رسانه ها و همراهی دولت، به حرکتی گسترده تبدیل شود. یا چرا نباید پدیده هایی نظیر امر به معروف و نهی از منکر را به بحران آب گره زد و از مردم در خواست کرد با حساس بودن به آینده ی خود و کشور، در صورت مشاهده ی رفتارهای نادرست با آب و محیط زیست، واکنش نشان دهند؟ نباید فراموش کرد تا زمانی که این حوزه ها تبدیل به مساله یی اجتماعی نشود و گفت و گو پیرامون آن صورت نگیرد، این بحران به پیشتازی خود ادامه خواهد داد. 
    3. نکته یی که خشک شدن دریاچه هایی نظیر مهارلو و البته ارومیه را از سایر دریاچه های کشور مجزا می کند، نمکی بودن آن ها است. کارشناسان مدت ها است که در خصوص بروز بحران هایی اجتماعی نظیر مهاجرت و همچنین بروز بیماری های تنفسی ناشی از ریزگردهای نمکی هشدار می دهند. بنابراین لازم است دستگاه های مربوطه در کنار تلاش برای احیای دریاچه ها، سیاست های لازم برای جلوگیری از بروز چنین پدیده هایی را نیز پیش بینی کنند. 
    4. امروز یک هفته از حصول توافق هسته یی ایران و گروه 1+5 می گذرد. دستاوردی بزرگ که پیامی بزرگ تر در خود داشت. پیام همدلی، حمایت، برنامه ریزی و استفاده از نیروهایی کاربلد برای رسیدن به هدفی بزرگ. امروز نیز کشور با بحرانی روبرو است که به گفته ی بسیاری، تبعات حاصل از آن بارها بزرگ تر و خطرناک تر از تهدیدهایی است که زیر تاثیر پرونده ی هسته یی، متوجه کشور بود. بحرانی که مستلزم سیاست هایی درست و توام با حقیقت(حتی گزنده و تلخ) است. 
    به گفته ی کارشناسان محیط زیست، بحران کنونی بقدری بزرگ است که مدیریت آن از عهده ی دولت به تنهایی خارج است و استفاده از نیروی انسانی و بسیج ملی تنها راهی است که می توان از طریق آن، آینده ی ایران را از خشکسالی و تبعات آن حفظ کرد. در این شرایط، دولت باید برنامه یی درست و کارشناسی شده برای حفظ میراث طبیعی ایران تدوین کند و در راه اجرای آن از همه ی مردم درخواست کمک کند. کمکی که در صورت صداقت دولت و دستگاه های مسوول در خصوص ابعاد بحران محیط زیست و کنار گذاشتن سیاست های و سیاستگذارانی که بحران کنونی زیر سایه ی تصمیم های آن ها روز به روز بزرگ تر شده، راهگشای خروج ایران از بحران خواهد شد. 
    5. در این میان نباید فراموش کرد که در شرایط کنونی، اصلاح سیاست های نادرست گذشته و پایه ریزی سیاست های مدیریتی درست برای حفظ منابع آبی و محیط زیستیِ آینده، نیازمند بودجه یی قابل توجه است که امید می رود اکنون و با حصول توافق هسته یی و آزاد شدن بخش مهمی از دارایی های ایران، بخش مهمی از آن صرف مدیریت این بحران شود. 

    ادامه مطلب...
  • بخشی از مطالب:
    کلیات اجرایی ساختمانهای یک طبقه به شرح ذیل می باشد:
    ساختمان های مصالح بنایی ، یک سیستم سازه ای جعبه مانند را تشکیل می دهند،شامل اجزای سازه ای قائم یعنی دیوارها و اجزای سازه ای افقی یعنی سقف ها. بارهای قائم از سقف ها به عنوان اعضای خمشی افقی به دیوارهای باربروازدیوارهای باربربه عنوان اعضای فشاری قائم به پی ها منتقل می شوند.
    هنگامی که ساختمان تحت تاثیر حرکات زمین لرزه قرار می گیرد،نیروهای اینرسی درسیستم سازه به وجود می آید.مجدداً نیروهای اینرسی از سقف ها به عنوان دیافراگمهاصلب افقی، به دیوارهای باربروازدیوارهای باربر که در آنها اثرات خمشی وبرشی به وجود می آید،به پی هامنتقل می گردند.به علت توزیع جرم دیوارها،نیروهای اینرسی توزیع شده،خمش خارج ازصفحه ی دیوارهارا موجب می شود.
    تحلیل رفتارساختمان های با مصالح بنایی که درمعرض زمین لرزه قرارگرفته اند،به وضوح نشان دهنده ی اهمیت شکل و فرم ساختمان است.ساختمان های با شکل سازه ای منظم،بادیوارهایی که درتراز سقف ها به یکدیگر بسته شده اند، به مراتب رفتاری مناسب دارند،حتی هنگامی که به صورت مقاوم در برابر زمین لرزه طراحی نشده باشند. این موارد نشان گر آن می باشد که بارعایت اصول ساده ی معماری و سازه ای و همچنین باالتزام به کیفیت مصالح واجرا،می توان به مقاومت لرزه ای مناسبی دست یافت.

    شکل ساختمان
    ضوابط کلی زیربایدهنگام طراحی ساختمان های بامصالح بنایی درنظرگرفته شوند:
    الف) کل ساختمان یاقسمت های مختلف آن،هرکدام بایدنسبت به دو محوراصلی حتی المقدور متقارن باشند.طبق آیین نامه ی ۲۸۰۰ایران ساختمان می تواند نسبت به دو محور اصلی نزدیک به متقارن نیز باشد.ناتقارنی ساختمان موجب اثرات پیچشی شده وسارت را در یک ناحیه بحرانی از ساختمان متمرکز می سازد.تقارن باید در انتخاب محل بازشوها نیز رعایت شود.
    ب) ساختمان های با شکل چهارگوش یامستطیل در پلان،هنگامی که در معرض زمین لرزه قرارمی گیرند،درمقایسه بااشکال دیگر،بهتررفتار می نمایند.اثرات پیچشی ناشی از حرکات زمین،برساختمان های مستطیلی کشیده درپلان نیز نامطلوب است.بنابراین نسبت طول به عرض هرقسمت ساختمان بایدبه۵/۳ محدود گردد.آیین نامه ی ۲۸۰۰ افزایش این نسبت رااز۳مجاز نمی داند. چنانچه برای ساختمان طول بیشتری موردنظراست باید بادرزهای جداکننده،به قسمت های متعدد تقسیم گردد.
    پ) درتقسیم یک ساختمان به قسمت های ساده تر،بایدهر قسمت مستطیلی شکل ومتقارن باشد.برای اجتناب از ضربه زدن قسمت های مختلف به یکدیگر، باید مقدار درزکافی باشد.توصیه می شود عرض درزکمتر از۳۰ میلیمترنباشد. همچنین باید برای هرطبقه۱۰ میلیمتر(یا۳میلیمتر)هنگامی که ارتفاع ساختمان از۹مترتجاوزمی نماید،به مقدار درز اضافه گردد.مطابق آیین نامه ی ۲۸۰۰ایران حداقل درزانقطاع در تراز هرطبقه برابر۰۱/۰ارتفاع آن ترازاز روی ترازپایه می باشد.ادغمه ی این درزها در شالوده الزامی نمی باشد.
    ت) پلان ساختمان بایدحتی المقدور ساده باشد.پیش آمدگی ها و پس رفتگی های نا مناسب نداشته باشد. الحاقات ساخمان مانند کتیبه ها،طره هی بلندافقی و قائم،تابلوهای سنگی و مشابه آنهاازنقطه نظرلرزه ای،خطرناک و نامطلوب است.کلیه الحاقات ساختمان که استفاده از آنا ضروری است،باید کاملاً مسلح و مهار شده باشند.ابعاد پیش آمدگی در پلان ساختمان بدون تعبیه ی درزانقطاع به مقادیر محدوداست.دراین صورت محدودیتی برای بعدریگر وجود ندارد،به شرطی که پلان ساختمان به طورنامناسبی نا متقارن نگردد.
    ث) توزیع سختی چه در پلان وچه در ارتفاع بایدتاجایی که امکان دارد یکنواخت باشد.تغییرات ناگهانی سختی که به دلیل تغییرات پلان درطبقات مختلف است،موجب تمرکز شدید خسارت در آن مناطق می گردد.
    ج) درسیستم های سازه ای مختلط،باید از ترکیب سیستم باربر بنایی و بتنی مسلح چه در ارتفاع و چه در پلان اجتناب نمود.مگر این که تحلیل خاصی دراین موردانجام گیرد.درصورتی که ستون های بتنی مسلح منفرد به عنوان اعضای باربرقابل اجتناب نباشد،دیوارهای بنایی بایدبتوانند تمام بارلرزه ای راتحمل نمایند.
    ابعادپلان،ارتفاع ساختمان وتعداد طبقات
    براساس مشاهده خسارات ناشی از زمین لرزه ها،مصالح وسیستم های سازه ای که در اجرای ساختمان های بنایی مورد استفاده قرار می گیرند و باتوجه به دانش فنی رایج و فناوری اجرایی،کشورهای مختلف ازجمله هندوستان ومنطقه بالکان حدود خاصی رادرابعادپلان وارتفاع ساختمان های بنایی درآیین نامه های لرزه ای خود مقرر می دارند. شباهت منطقه ی بالکان و خصوصیات ساختمان های آن باشرایط ساخت و ساز کشورما،استفاده از این آیین نامه ها رابرای ما نیز ممکن می سازد.این محدودیت ها بر اساس لرزه خیزی منطقه،لرزه خیزی کم(L)،متوسط(M)وزیاد(H)درآیین نامه ها تعریف شده اند.
    اخیراً تحقیقات قابل توجهی،دررابطه با رفتار ساختمان های بنایی ودیوارهای تحت شرایط لرزه ای صورت گرفته ودرحال انجام است.دراین مورد افزایش مقاومت وشکل پذیری دیوارهای بنایی که درآنها از تسلیح افقی و قائم استفاده شده است، جلب توجه می نماید. بدین ترتیب نتایج تحقیقات نشان می دهند که می توان محدودیتهای ابعادی ذکرشده را تخفیف داد.بااین وجود براساس نتایج نهایی کار،محدودیتهایی که دربخش های زیرتوصیه گردیده است قابل توجه است.
    ابعاد پلان
    به منظور کاهش اثرات اختلاف درجه حرارت،جمع شدگی وافت بتن مسلح در طبقات،نشت خاک در ساختمان های کشیده و طویل وهمچنین اجتناب از اثرات ناشی از تفاوت های حرکت زمین در طول ساختمان، طول ساختمان مصالح بنایی یا بخش های تفکیک گشته آن باید به۴۰متر درنواحی لرزه باشدت زیاد(H)وبه ۵۰متردرنواحی باشدت های متوسط(H)وکم(L)محدود گردد.
    همچنین به منظور محدود کردن خسارت ناشی از اثرات پیچشی ساختمان ها هنگامی که در معرض زمین لرزه قرار می گیرند،نسبت طول به عرض ساختمان های بنایی نباید از ۵/۳ تجاوز نماید.
    درصورتی که دروضعیت خاک محل،نامناسب باشد،محدودیت هایی در نظر گرفته شده باید باشرایط خاک تغییر یابند.
    ارتفاع و تعداد طبقات
    ارتفاع ساختمان و تعداد طبقات باید با توجه به سیستم سازه ای و لرزه خیزی منطقه محدود گردد.
    ارتفاع ساختمان فاصله ی قائم تراز زمین(یا کف زیر زمین) تا بالای کف طبقه ی فوقانی ساختمان به حساب می آید.چنان چه زیرزمین جزء طبقات منظور نمی گردد.حداکثر تعداد طبقات زیر زمین یک طبقه است.
    جدول زیر مقادیر توصیه شده ای برای حداکثر ارتفاع انواع ساختمان ها و حداکثر تعداد طبقات برای سیستم های سازه ای مختلف و مناطق با لرزه خیزی مختلف ارائه می دهد.
    نوع سیستم سازه ای لرزه خیزی منطقه
    کم متوسط زیاد
    خنثی H 3 3 3
    n 1 1 –
    مصالح بنایی معمولی H 9 6 3
    n 3 2 1
    مصالح بنایی مسلح H 18 14 11
    n 5 4 3

    مقطع قائم ساختمان
    به طور کلی ترجیح دارد ساختمان فاقد پیش آمدگی در مقاطع قائم باشد و در صورت ایجاد پیش آمدگی باید ضوابط زیر رعایت گردند:
    الف) طول جلو آمده ی طره در مورد بالکن های سه طرف باز از۲۰/۱متر و برای بالکن های دوطرف باز از۵۰/۱متربیشترنباشد و طره ها به خوبی در سقف طبقه مهار شوند.در صورتیکه طول جلو آمده ی طره از حدود فوق تجاوز نمایند،طره باید در برابر نیروی قائم زلزله محاسبه گردد.
    ب‌) پیش آمدگی ساختمان در مقطع قائم به طوریکه بالا به صورت طره جلوتر از طبقه پایین باشد تنها با رعایت شرایط زیر مجاز است:
    ۱- طول جلو آمده ی طره از ۱ متربیشتر نباشد؛
    ۲- سازه قسمت پیش آمده طوری طراحی شود که هیچ یک از دیوارهای آن،بار سقف ویا دیوارهای فوقانی را تحمل نکند؛
    ۳- دیوارهای قسمت پیش آمده،به وسیله ی کلاف های قائم فولادی و یا بتن مسلح با اتصال مناسب نگه داشته شوند و دو سر کلاف در عنصر سازه ای کف و سقف گیر دار شوند.
    کلاف بندی باید به نحوی انجام گیرد که اولاً هر کلاف حداکثر۲متر از دیوار را نگه دارد و ثانیاً دو طرف پنجره های با عرض بیشتر از۲مترنیز دارای کلاف باشد.حداقل مقطع و میل گرد گذاری این کلاف های قائم، مطابق کلاف های معمولی قائم ساختمان می باشد:
    آییین نامه ی ۲۸۰۰ایران احداث اختلاف سطح دریک طبقه ی ساختمان را مجاز نمی داند و اعلام می دارد، در صورت اختلاف سطح بیش از۶۰سانتی متر باید دیوارهای حدفاصل دو قسمتبی که اختلاف سطح دارند، با کلاف بندی اضافی مناسب تقویت شوند ویا اینکه دو قسمت ساختمان بوسیله ی درز انقطاع از یکدیگر جدا شوند.
    آیین نامه ی ۲۸۰۰ایران حداکثر تعداد طبقات ساختمان های با مصالح بنایی،بدون احتساب زیرزمین را برابر۲طبقه می داند و همچنین تصریح می کند که تراز روی بام نسبت به متوسط تراز زمین مجاور نباید از۸متر جاوز نمایند.دراینآیین نامه حداکثر ارتفاع طبقه(از روی کلاف افقی زیرین تا زیرسقف)۴ متر می باشد واعلام می دارد در صورت تجاوز از این حد،علاوه بر کلاف بندی معمول، باید یک کلاف افقی اضافی در داخل دیوارها و در ارتفاع حداکثر ۴ متر از روی کلاف زیرین تعبیه گردد.بدین ترتیب می توان ارتفاع طبقه را حداکثر تا۶متر افزایش داد. همانطور که ملاحظه می گردد، این آیین نامه ضوابطی به تفکیک نوع ساختمان بنایی یا لرزه خیزی منطقه ارائه نمی دهد.
    توزیع دیوارها
    به منظور دستیابی به یک رفتار مناسب در ساختمانی که در معرض زمین لرزه قرارمی گیرد، دیوارهای بنایی باید به صورت یک نواخت و متقارن در دو جهت ساختمان توزیع گردند و در تعداد و مقاومت برای مقابله با نیروی جانبی کفایت نمایند، تا با تحمل یکنواخت نیروی افقی زلزله ،پیچش در ساختمان به حداقل برسد. دیوارها باید به گونه ای به سقف ها متصل گردند که هر سقف بتواند به عنوان ی دیافراگم صلب افقی،نیروهای اینرسی را نسبت سختی بین دیوارها پخش کند.
    از دیدگاه سیستم سازه ای، دیوارها در یک ساختمان بنایی به دو صورت تعریف می شوند:
    الف) دیوارهای سازه ای، که قادر به تحمل وزن خود و بارهای قائم و افقی که بر آنها وارد می شوند هستند؛
    ب‌) دیوارهای ناسازه ای، که تنها نقش جداکردن فضاها را دریک ساختمان ایفا می نمایند.وزن آنها به وسیله ی کف ها به دیوارهای سازه ای منتقل می گردد.
    دیوارهای سازه ای در دو گروه قابل طبقه بندی می باشند:
    الف) دیوارهای باربر، که بارهای قائم ناشی از کف های سازه ای، وزن خود و بارهای افقی را تحمل می کنند؛
    ب‌) دیوارهای برشی یا طولی، که وزن خود وبارهای افقی را تحمل می نمایند.
    با توجه به اهمیت دیوارهای سازه ای، حداقل ضخامت در این دیوارها باید۴۰ سانتی متر برای ساختمان های خشتی و سنگی و۲۰ سانتی متر برای ساختمان های آجری یا با بلوک باشد.در این دیوارها علاوه بر مقاومت،پایداری آنها نیز باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد. از این رو آیین نامه ی ۲۸۰۰ایران تعیین حداقل نسبت ضخامت به ارتفاع دیوارهای با مصالح بنایی را با استفاده از دستورالعمل ها ی مناسب لازم دانسته و تصریح می نماید،این نسبت از۱/۰برای دیوارها ی باربر۱۲/۱برای دیوارهای غیر باربر مهار نشده کمتر نباشد.
    استاندارد۵۱۹ایران،حداقل بارهای وارده بر ساختمان ابنیه ی فنی،ارتفاع آزاد دیوارها و همچنین فاصله ی تکیه گاه های جانبی را بر حسب ضخامت دیوار محدود نماید.
    به منظور حصول رفتاری مناسب برای سیستم های بنایی مختلف، فاصله ی بین دیوارهای سازه ای، با توجه به لرزه خیزی منطقه باید محدود گردد.این محدودیت ها در جدول آمده است:

    ادامه مطلب...
  • به منظور مقاوم سازی و تقویت درب و پنجره های تولیدی، از پروفیل های گالوانیزه با ضخامت مناسب در داخل پروفیل های UPVC استفاده می شود. به کارگیری پروفیل گالوانیزه در داخل پروفیل اصلیUPVC و پیچ شدن یراق آلات روی قطعات تقویت شده ، ضمن جلوگیری از خطر هرز شدن پیچ ها و افتادگی بازشوی پنجره ها ، مقاومت درب و پنجره های ساخته شده را نیز افزایش می دهد.
    از دیگر خواص استفاده از پروفیل های گالوانیزه در داخل پروفیل هایUPVC بالابردن استقامت آن ها در برابر فشار باد و فشارهای وارده از طرف ساختمان به درب و پنجره است ، چرا که در ارتفاعات زیاد (در برج ها) نیروی باد بطور قابل ملاحظه ای افزایش می یابد و در طبقات پایین در اثر نشست ساختمان پنجره ها در معرض فشار بیشتری قرار می گیرند.
    هر چقدر فشارهای وارده به پنجره بیشتر بوده و سطح پنجره بزرگتر باشد ضخامت پروفیل های گالوانیزه باید بیشتر شود ؛ این ضخامت از ورق 1 میلیمتر شروع شده و برحسب مورد تا ضخامت2 میلیمتر نیز می رسد . نوع معمول آن ضخامت 1.25 میلی متر است .

    ادامه مطلب...
  • درست زمانی که بحث های داخلی در آمریکا میان دولت و اعضای جمهوری خواه کنگره به منظور تصویب «برجام» (برنامه ی جامع اقدام مشترک) به اوج خود رسیده است موسسه ی «علوم و امنیت بین المللی» (ISIS) در آمریکا ادعای تازه یی علیه برنامه ی هسته یی ایران مطرح کرده است. این موسسه چهارشنبه گذشته پنجم اوت (پانزدهم مرداد ماه) با انتشار تصاویری ماهواره یی ادعا کرد که ایران در تاسیسات پارچین به منظور پاکسازی این پایگاه، فعالیت هایی انجام داده است؛ ادعایی که با واکنش تند مقام های جمهوری اسلامی ایران مواجه شد و نمایندگی کشورمان در سازمان ملل با صدور بیانیه یی این ادعاها را مضحک و تکرار همان سناریوهای تکراری و پوسیده یی دانست که در گذشته بارها تکرار شده و هر بار واهی بودن آن ها به اثبات رسیده است. از 12 سال پیش تاکنون قصه پردازی های زیادی در ارتباط با سایت نظامی پارچین صورت گرفته است. اکنون ترمیم جاده یی در مقابل سد «ماملو» در نزدیکی پارچین برای تردد ماشین های راهسازی به سوژه یی تازه برای اختلاف افکنان و کارشکنان توافق هسته یی تبدیل شده است؛ بی توجه به اینکه این منطقه ی وسیع در بردارنده ی بخش های نظامی، صنعتی، اداری و همچنین مسکونی است. به منظور بررسی عمیق تر این موضوع لازم است نگاهی گذرا به عملکرد موسسه ی علوم و امنیت بین المللی و «دیوید آلبرایت» موسس و رییس این موسسه داشت. هرچند موسسه ی علوم و امنیت بین الملل خود را به عنوان موسسه یی غیرانتفاعی و بی طرف با اهداف گزارش دهی بی طرفانه در ارتباط با منع گسترش سلاح های اتمی، شفاف سازی از اقدام ها و فعالیت های هسته یی در سراسر جهان و همچنین تقویت رژیم منع گسترش سلاح های هسته یی به جهانیان معرفی کرده است اما نقض آشکار در این اصول اعلام شده بارها از سوی این موسسه ی نزدیک به رژیم صهیونیستی مشاهده شده است. نمونه های بارز نقض این اصول را می توان در پیوند با فعالیت های هسته یی ایران آشکارا مشاهده کرد. این موسسه ی به اصطلاح تحقیقاتی بارها با جمع آوری و انتشار اسناد غیرواقعی از تاسیسات و فعالیت های هسته یی صلح آمیز ایران به ویژه سایت نظامی پارچین توانسته است به بازویی برای لابی صهیونیستی آیپک (کمیته ی روابط عمومی آمریکا- اسراییل) و گروه های تندرو در آمریکا و محوری برای شایعه پراکنی به سود این گروه ها مبدل شود. ارتباط نزدیک نیروهای فعال در آیپک همچون «استیون روزن» و «چاس فریمن» با آلبرایت و حمایت مالی این افراد از موسسه ی تحقیقاتی زیر کنترل وی بر جهت گیری های ضدایرانی این موسسه افزوده است. این موسسه در ادامه ی سیاست های ایران هراسانه ی خود در سال 2014 ادعا کرد که ایران به بمب اتم دست خواهد یافت. بر اساس همین قصه پردازی ها و ادعاهای بی اساس بود که پارچین 2 بار (در دی ماه 83 و آبان ماه 84) از سوی بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی مورد بازرسی قرار گرفت اما در این بازرسی ها هیچ گونه اثری از موارد ادعایی موسسه ی علوم و امنیت بین الملل مبنی بر آزمایش های اتمی در پارچین مشاهده نشد و آن ها هیچ مدرکی دال بر انحراف در برنامه ی هسته یی ایران به دست نیاوردند. کارشکنی های ISIS حتی پس از «طرح اقدام مشترک» میان ایران و 1+5 نیز ادامه یافت و سال گذشته در حین بازار داغ گفت و گوها، رییس این موسسه، ایران را به نقض توافق متهم و تاکید کرد که تهران در سانتریفیوژهای IR5 گاز اورانیوم وارد کرده است؛ این موضوع با مفاد توافق ژنو در تضاد بود چرا که ایران در این توافق پذیرفته بود که از این نسل سانتریفیوژ استفاده نکند. این توطئه ها نیز کار به جایی نبرد تا این که ایران و 1+5 در نهایت چهاردهم ژوییه (بیست و سوم تیرماه) به توافقی تاریخی در وین دست یافتند. بیش از سه هفته است که متن برجام برای اعلام نظر نهایی در اختیار کنگره ی آمریکا قرار گرفته است و کنگره تا هفدهم سپتامبر (بیست و ششم شهریورماه) مهلت دارد تا متن توافق صورت گرفته را تصویب یا رد کند. از سوی دیگر آژانس نیز طبق توافق با ایران تا پانزدهم دسامبر (بیست و چهارم آذرماه) فرصت دارد تا نظر و گزارش نهایی خود را در ارتباط با فعالیت های هسته یی ایران به شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی ارایه دهد. بنابراین در این شرایط طبیعی است که مخالفان توافق هسته یی ایران و غرب از هیچ تلاش و کوششی برای به بن بست کشاندن این توافق دریغ نکنند. پرواضح است توافق هسته یی نه تنها از سوی 1+5 بلکه از جانب سایر کشورهای جهان به ویژه اتحادیه ی 28 عضوی اروپا مورد قبول واقع شده است و مخالفت این افراد و گروه ها با توافق ناشی از منافع و مصالح آن ها است ضمن این که این توافق بدون شک توانمندی ایران را در همه ی زمینه ها بالا می برد و رژیم صهیونیستی را در انزوایی بیشتر فرو خواهد برد. البته سناریوی دیگری نیز در پیوند با چرایی طرح و تکرار قصه پردازی ها درباره ی پارچین وجود دارد و آن تلاش مخالفان توافق جهت کسب آگاهی از متن توافق صورت گرفته میان ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی است. تیم های مذاکره کننده ی ایرانی و طرف مقابل برای مقابله با همین کارشکنی ها خارج از متن برجام به توافق جداگانه یی با آژانس اقدام کردند. از این رو، «یوکیا آمانو» مدیرکل آژانس که چند روز پیش به کمیته ی روابط خارجی سنا دعوت شده بود به رغم اصرار جمهوریخواهان مخالف از توضیح جزییات توافق با ایران خودداری کرد؛ مقاومتی که موجبات نارضایتی شماری از سناتورهای جمهوریخواه از جمله «باب کورکر» رییس این کمیته را فراهم کرد. در مجموع، باوجود تکرار دعاها و قصه پردازی های موسسه های وابسته به لابی صهیونیستی در آمریکا و در پی آن بازرسی های مداوم از ایران تاکنون هیچ مدرک و نشانه یی دال بر تلاش تهران برای ساخت سلاح های اتمی به دست نیامده است و مانور تبلیغاتی مخالفان توافق و تکرار ادعاهای بی اساس ِآن ها هدفی جز بر هم زدن فضای تفاهم ندارد. در پایان جای طرح این پرسش است، اندیشکده ها و موسسه های تحقیقاتی همچون ISIS که با استناد به خاکبرداری و آسفالت جاده ی نشست کرده در منطقه ی پارچین به این اندازه تیزبین و ریزنگر شده آیا تاکنون تلاشی در ارتباط با فعالیت های هسته یی اروپا و آمریکا انجام داده است و آیا فعالیت های غیرصلح آمیز رژیم صهیونیستی با بیش از 200 کلاهک هسته یی جای تحقیق، بررسی و افشاسازی ندارد؟ 

     

    ادامه مطلب...
  • روابط چین و آمریکا را شاید بتوان پیچیده ترین، گسترده ترین و در همین حال پرچالش ترین روابط در میان قدرت های بزرگ دانست؛ روابطی که با تاثیرپذیری از متغیرهای گوناگون و پرشمار، دارای نوسان ها، فراز و فرودها و حتی پیش بینی ناپذیری های خاص خود بوده است. در وضعیت کنونی اگر چه این روابط همچنان سرشت پیچیده و گاه متناقض خود را حفظ کرده، اما به دلیل افزایش دامنه و حجم مناسبات در زمینه های گوناگون از فاصله ی کانون های فرازین و فرودین نمودار نوسان در آن کاسته شده است. «باراک اوباما» رییس جمهوری آمریکا روز دوم مهر در حالی از رییس جمهوری چین در کاخ سفید استقبال کرد که این نخستین سفر شی به آمریکا از زمان روی کار آمدن در سال 2013 میلادی (1392 خورشیدی) است. از دید بسیاری از تحلیلگران، هرچند اختلاف های بسیاری میان این 2 قدرت بزرگ جهانی وجود دارد، اما رهبران پکن و واشنگتن کشور تلاش می کنند تا این اختلاف ها را کاهش دهند؛ اختلاف هایی که از دیرباز و زمان زمامداری رهبران پیشین چین آشکارتر از امروز بود. به نظر می رسید که شی با رهبران پیشین چین از جمله «هو جین تائو» رییس جمهوری پیشین تفاوت هایی در نگرش به غرب دارد. او به فرهنگ آمریکا علاقمند است و از کتاب های «مارک تواین» و «ارنست همینگوی» و همچنین سریال های تلویزیونی آمریکا سخن می گوید که به احتمال زیاد ناشی از دوره ی اقامت وی در آمریکا (در سال های میانی دهه ی 80 میلادی) است. چنین ملاحظاتی سبب شد تا پس از روی کار آمدن شی در مارس 2013 ، برخی با خوش بینی بیشتری به آینده ی روابط پکن و واشنگتن بنگرند؛ خوشبینی که البته در عرصه ی عمل مصداق قابل انتظار را نیافته است. بسیاری از صاحبنظران، روابط آمریکا و چین را مهمترین روابط دوجانبه از منظر تاثیرها و پیامدهای آن بر سیاست و نظام بین الملل کنونی و آینده دانسته اند. این برآورد بیراه نیست زیرا این روابط از یک سو تعامل راهبردی میان 2 ابرقدرت در عرصه ی نظام بین الملل در دوران پساجنگ سرد است و از دیگر سو مسایل همگرایانه و واگرایانه ی متعددی در روابط کنونی 2 کشور وجود دارد؛ مسایلی که دارای ظرفیت اثرگذاری بر فرایندهای کلان بین المللی و منطقه یی است. از منظر آمریکا، همکاری با چین برای تامین منافع اقتصادی و امنیتی ضروری است و از دید چینی ها نیز همکاری با آمریکا به علت های گوناگونی مانند کمک به رشد اقتصادی و فناورانه ی چین و حفظ ثبات جهانی و منطقه یی اهمیت و اولویت دارد. با این حال، مشکل مهمی که رهبران پکن با آن رو به رویند نگرانی بسیاری از کشورهای غربی به ویژه آمریکا از رشد قدرت چین در حوزه های نظامی و اقتصادی و پیرو آن افزایش سریع قدرت این کشور در صحنه ی بین المللی است. به عبارت دیگر، در حالی آمریکا بیشترین مناسبات اقتصادی را با چین دارد که این پرسش برای بسیاری در آمریکا ایجاد شده که «ظهور و قدرت گیری چین» چه تاثیرهایی بر نظم بین المللی و منطقه یی برجای خواهد گذاشت و رهبران چین نیز با این مشکل مواجه اند که بسیاری در آمریکا به آنان به مانند یک تهدید نگاه می کنند. با چنین پیشینه یی از همکاری ها و رقابت ها و با توجه به اهمیت سفر رییس جمهوری چین به واشنگتن نکته هایی قابل ذکر است: 1- روابط آمریکا و چین در دهه های گذشته، فراز و فرود های بسیاری به خود دیده است. از زمان پیروزی انقلاب ملی گرایان در چین در سال 1911 و سپس تسلط نیروهای سوسیالیستی بر پکن در سال 1949 میلادی، تاکنون الگوهای گوناگونی در طیفی با 2 سوی تعارض و تعامل بر روابط چین و آمریکا حاکم شده است. در وضعیت کنونی، آنچه در مناسبات دوجانبه مشهود است، ورود پکن و واشنگتن به عرصه یی گسترده از رقابت و همکاری است که 2 کشور ضمن حفظ همکاری در بخشی از حوزه ها به ویژه حوزه های دیپلماتیک و اقتصادی در عرصه های امنیتی، نظامی و حتی فرهنگی رقابت ها را تشدید کرده اند. 2- مناسبات اقتصادی آمریکا و چین را می توان مهمترین نمونه ی همکاری های دوجانبه دانست. در سفر اخیر شی، این حوزه از مناسبات مورد توجه 2 طرف قرار گرفت. سفر رییس جمهوری چین به شهر صنعتی سیاتل آمریکا و تاکید بر گسترش مناسبات اقتصادی میان 2 کشور نشان از تقویت این روند دارد. در سال های میانی دهه ی 1970میلادی و با عادی شدن روابط 2 کشور، سطح مبادله های اقتصادی چین و آمریکا حدود 13 میلیون دلار بود که این رقم در سال 1979به حدود 45 میلیارد دلار رسید. در فاصله 10 ساله ی 1979 تا 1989 میلادی، واردات چین از آمریکا 15 درصد و صادرات این کشور به آمریکا 22 درصد افزایش داشت. حجم روابط تجاری از آن پس به سیر صعودی خود ادامه داد و در سال 2013 میلادی میزان مبادله های 2 کشور از مرز 562 میلیارد دلار گذشت. 3- حوزه ی نظامی- امنیتی را می توان پرتنش ترین وجه مناسبات 2 کشور دانست. چین به پشتوانه ی رشد 10 درصدی اقتصادی طی یک دهه ی گذشته، دست به نوسازی ارتش خود زده است. بودجه ی نظامی رسمی چین در دوره ی زمانی 2000 تا 2011 میلادی سالانه بطور میانگین 11.8 درصد افزایش داشته و در سال 2015 به 145 میلیارد دلار رسید. چنین سطحی از افزایش بودجه ی نظامی همراه با تنش های مزمن پکن با آمریکا و متحدان منطقه یی این کشور نظیر ژاپن، کره ی جنوبی و تایوان در محدوده ی آب های «دریای چین جنوبی» و «دریای چین شرقی» باعث شده تا واشنگتن از توسعه طلبی پکن نگرانی هایی داشته باشد. همچنین چین بارها اعلام کرده مداخله جویی آمریکا در حوزه ی آسیا- اقیانوس آرام و ایجاد ترتیبات امنیتی برای مهار چین در قلمروی سرزمینی این کشور را برنخواهد تافت. 4- جاسوسی اطلاعاتی- سایبری یک موضوع چالش برانگیز در روابط آمریکا و چین است که با توجه به اهمیت روزافزون آن در واشنگتن و پکن با دیدگانی نگران به آن نگریسته می شود. هر 2 کشور در سال های اخیر با توجه به تهدیدهای متقابل، تمرکز بسیاری بر حوزه ی فضایی و سایبری داشته اند. البته رییس جمهوری چین در سفر خود به آمریکا موضوع جاسوسی اطلاعاتی از آمریکا را رد و اعلام کرد که کشورش حاضر است در این باره با آمریکا همکاری کند. رییس جمهوری آمریکا نیز در نشست خبری مشترک خود با رییس جمهوری چین اعلام کرد هر 2 کشور توافق کرده اند اقدام به جاسوسی سایبری اقتصادی علیه یکدیگر نکنند. در این میان البته به موضوع جاسوسی اطلاعاتی در حوزه ی امنیت ملی اشاره ی مستقیمی نشده است. 5- یکی دیگر از زمینه های تعامل پکن و واشنگتن همکاری در زمینه ی تغییرات اقلیمی و چالش های زیست محیطی به ویژه همکاری برای کاهش گازهای گلخانه یی است. چین و آمریکا در مجموع نزدیک به 45 درصد از گاز دی اکسید کربن جهان را تولید می کنند و بالاترین سهم را در آلودگی زیست محیطی کره ی زمین دارند. در سفر رییس جمهوری چین به آمریکا این موضوع مورد بررسی قرار گرفت و 2 کشور بر این موضوع تاکید کردند که باید تلاش کنند تا میزان تولید گازهای گلخانه یی خود را تا سال 2025 میلادی بین 26 تا 28 درصد کاهش دهند. فرجام سخن اینکه آمریکا و چین به عنوان 2 قدرت بزرگ جهانی تلاش دارند همزمان با پیشبرد رقابت های راهبردی در زمینه های گوناگون و کسب دست برتر به ویژه در حوزه های اقتصادی و نظامی، به صورت بیشینه از مزیت های همکاری متقابل بهره جویند و رقابت های پیش رو را به صورت مدیریت شده و همراستا با افزایش قدرت ملی و منزلت جهانی گام به گام به پیش برند. 

     

    ادامه مطلب...
  • روحانی دوشنبه شب ششم مهرماه به وقت تهران، در نشست هفتادم مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی کرد. ضرورت مسوولیت پذیری بانیان حادثه ی «منا»، لزوم ایجاد جبهه ی متحد مبارزه با افراط گرایی و خشونت، تحقق حقوق هسته یی به رغم بی عدالتی ها، ضرورت همکاری میان کشورهای منطقه پس از «برجام» و در نهایت توجه و تمرکز جهانی بر صلح و توسعه از مهمترین پیام ها و محورهای مورد تاکید وی در این سخنرانی بود. 1-ضرورت مسوولیت پذیری سبب سازان حادثه ی منا بی کفایتی و بی مسوولیتی اداره کنندگان مراسم حج بار دیگر فاجعه آفرید و امسال به شکلی اسفناکتر از هر سال، هزاران مسلمان از جمله صدها زایر ایرانی در عید قربان جان خود را از دست دادند. این در حالی است که مقام های عربستان سعودی طی روزهای اخیر با سرپوش گذاشتن بر بی کفایتی خود، در تلاش برای فرار از بار مسوولیت حادثه و حتی فرافکنی بوده اند و در رسیدگی به امور حادثه دیدگان و حتی شناسایی قربانیان بیشترین کارشکنی را صورت داده اند. در چنین فضایی، اهمیت غیرقابل انکار نشست مجمع عمومی سازمان ملل مانع از آن نشد تا رییس جمهوری کشورمان به آسانی از رخدادهای منا گذر کند و پیگیری این فاجعه را اندکی فروگذارد. در همین پیوند، روحانی نخستین محور سخنرانی خود را به این حادثه ی اختصاص داد. روحانی در سخنان خود از مقام های ریاض خواست تا به مسوولیت بین المللی خود در تامین دسترسی کنسولی فوری برای شناسایی سریع و بازگرداندن بدون تاخیر اجساد مطهر عمل کنند. وی همچنین بر اهمیت بررسی مستقل و دقیقِ علت های این فاجعه و روش های پیشگیری از تکرار آن تاکید کرد. پس از ایراد این سخنان بود که رییس جمهوری برنامه های از قبل پیش بینی شده ی خود را ناتمام گذاشت و برای حضور در مراسم استقبال از حاجیان جانباخته ی مکه به کشورمان بازگشت. هرچند دولت تدبیر و امید همزمان با تلاش برای بهبود روابط با کشورهای فرامنطقه، از هیچ کوششی در بهبود روابط با کشورهای همسایه فروگذار نکرده است اما شماری از اقدام های خصمانه ی برخی دولت ها به ویژه عربستان سعودی تاکنون مانع از بهبود روابط شده است. در حادثه ی منا نیز سعودی ها با نوع رفتار خود نشان دادند که به دنبال پاسخگویی به حسن نیت ایران با زبانی غرض ورزانه هستند. در این میان، سخنان روحانی خطاب به سران ریاض به نوعی بازروایی سیاست تعامل سازنده در پیوند با پیگیری حقوق شهروندان ایرانی و تذکر به حاکمان سعودی برای عمل به مسوولیت های انکارناپذیر در قبال مسلمانان و به ویژه زایران ایرانی بود. 2- لزوم ایجاد جبهه ی مبارزه با افراط گرایی مبارزه با خشونت و افراط گرایی در طول سه دوره ی حضور روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد همواره به عنوان نقطه ی محوری سخنان وی خود را نشان داده است. روحانی در حالی در هفتادمین نشست مجمع، کشورهای جهان را به ایجاد «جبهه ی متحد مبارزه با افراط گرایی و خشونت» دعوت کرد که با توجه به اهمیت موضوع در نشست های پیشین نیز بارها بر این ایده پای فشرده بود. طرح «جهان علیه خشونت و افراطی گری» در نشست شصت و هشتم از ابتکارهای رییس جمهوری کشورمان بود که مورد استقبال کشورهای جهان قرار گرفت و با همراهی 190 کشور عضو مجمع تصویب شد. در آن زمان گروه تروریستی داعش تازه سربرآورده بود و در بخش هایی از سوریه به دهشت افکنی و کشتار را گسترش می داد. متاسفانه با وجود استقبال کشورهای عضو مجمع از این طرح، گام های عملی برای اجرایی سازی این ایده برداشته نشد که مسوولیت اصلی این سهل انگاری متوجه قدرت های غربی بود. در شصت و نهمین نشست سالانه ی مجمع دیگر بار رییس جمهوری کشورمان بر طرح ابتکاری خود تاکید کرد. در آن زمان گروه تروریستی داعش از مرزهای سوریه گذشته و وارد عراق شده بود. امروز برای بار سوم زمانی روحانی شعار ایجاد جبهه ی مبارزه با افراط گرایی را سر می دهد که کشورهای خاورمیانه در گرداب ناامنی دست و پا می زنند و دولت های غربی بیش از پیش تهدیدهای گسترش تروریسم و خشونت را پیش روی خود می بینند. در همین پیوند، راهکارهایی نظیر تدوین و نگارش برنامه ی جامع اقدام مشترک به عنوان عاملی در کاهش شکاف ها و اختلاف های جهانی و نیز منطقه یی می تواند زمینه ساز رفع فقر، فساد، دیکتاتوری و در نهایت افراطی گری شود. در این زمینه با بهره گیری از الگوهای دیپلماتیک و سیاسی که سبب دستیابی به برجام شد می توان با ایجاد حرکتی جمعی و جهانی بحران و معضل جدی افراطی گری و خشونت را خشکاند. در این فضا، بمباران غیرنظامیان و ترویج خشونت پایان خواهد یافت و پس از آن می توان انتظار فرایندهایی را در منطقه داشت که در آن مردم بدون نزاع درونی و مداخله های خارجی بر خود حکومت کنند. البته در این میان نمی توان از نقش حامیان و بانیان گروه های دهشت افکن غافل ماند. گروه های تروریستی به شکل امروزی تا قبل از حمله ی آمریکا و متحدانش به افغانستان وجود نداشت. بنا براین، حمله ی نظامی آمریکا به افغانستان در سال 2001 و عراق در سال 2003 نه تنها کمکی به حل معضل تروریسم در منطقه نکرد بلکه بر گستره و پیچیدگی این بحران نیز افزود. به این ترتیب می توان گفت اینک برای رویارویی با بحران های کنونی، قدرت های منطقه یی و فرامنطقه یی به ویژه آمریکا مسوولیتی سنگین تر از دیگران دارند. 3-تحقق حقوق هسته یی به رغم بی عدالتی ها دیگر محور سخنان رییس جمهوری در مجمع عمومی سازمان ملل به پیشینه ی فعالیت های هسته یی ایران برمی گردد. به رغم تلاش ایران برای اثبات صلح آمیز بودن فعالیت های هسته یی خود طی یک دهه، تا زمان توافق تاریخی وین، غرب و مجامع بین المللی از پذیرش حقوق هسته یی کشورمان خودداری کردند. جمهوری اسلامی ایران ضمن اینکه عضوی از اعضای «پیمان منع گسترش سلاح های هسته یی» (ان. پی. تی) به شمار می رود و به صورت داوطلبانه نیز «پروتکل الحاقی» را اجرا می کند اما سالیان سال با بی عدالتی جهانی رو به رو بود. تحریم های تحمیلی زیر 6 قطعنامه ی سنگین شورای امنیت سازمان ملل تنها گوشه یی از این اقدام های ناعادلانه بود حال آن که ایران بر اساس فتوای رهبری و همچنین دکترین دفاعی خود هرگز در پی تولید و کاربرد سلاح های هسته یی نبوده است. به دنبال تلاش های دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران، امروز قدرت های جهانی و آژانس بین المللی انرژی اتمی از ادعاهای واهی گذشته ی خود عقب نشسته اند. در همین پیوند بود که رییس جمهوری کشورمان اقدام سازمان ملل در پذیرش حقوق هسته یی ایران و صدور قطعنامه ی 2231 را - که لغو همه ی قطعنامه های گذشته را به دنبال دارد- نخستین تصمیم درست این سازمان در برابر ایران دانست. تکیه بر ابزار دیپلماسی و گفت وگو نقش چشمگیری در اثبات حقانیت و پذیرش حقوق هسته یی ایران داشت؛ گفت وگوهایی که نزدیک به 2 سال میان ایران و 6 قدرت جهانی در قالب مذاکرات 1+5 ادامه یافت تا سرانجام در تیرماه امسال به توافق جامع و نهایی رسید. از طرفی پایداری ایران در مقابل موجی از تحریم های جهانی باعث شد تا غرب از کاربرد این ابزار فرسوده دست بکشد و دیپلماسی را برای حل این بحرانی 12 ساله برگزیند. 4-ضرورت همکاری میان کشورهای منطقه پس از برجام دستیابی ایران و 6 قدرت جهانی به «برنامه ی جامع اقدام مشترک» می تواند آغازی بر مناسبات تازه باشد. در همین راستا بود که روحانی در سخنان خود تاکید کرد:«امروز، فصل جدیدی در روابط ایران با جهان آغاز شده است.» مردم در خردادماه 1392 خورشیدی با بیش از 18 میلیون رای، رویکرد تعامل سازنده با جهان را به جای رویکردهای پیشین برگزیدند. به این ترتیب، مذاکرات هسته یی بر بستر تعامل سازنده به پیش رفت و اختلاف های هسته یی که بیش از یک دهه محل چالش و تنش بود با «تفاهم لوزان» و سپس «توافق وین» رو به پایان است. حل و فصل مسالمت آمیز اختلاف ها در پرونده ی هسته یی ایران پس از این نیز می تواند به عنوان الگویی پایدار برای حل و فصل دیگر تعارض ها مورد توجه قرار گیرد. افزون بر آن، این توافق همان طور که رییس جمهوری در سخنان خود به آن اشاره کرد می تواند سرآغاز دوره یی تازه باشد و پیامدهای مثبتی را برای صلح در منطقه به ارمغان آورد. بنا بر این، در نظر گرفتن توافق هسته یی به عنوان هدف، بسیار ساده انگارانه است و این دستاورد می تواند به عنوان تحولی در آغازِ راه تلقی شود. اهمیت این توافق برای هموار شدن مسیر آینده به حدی بود که روحانی و «باراک اوباما» همتای آمریکایی وی در سخنرانی اخیر خود، این دستاورد را از مجمع عمومی سازمان ملل به گوش مردم جهان رساندند؛ موضوعی که تنها با کاربرد ابزار دیپلماسی و رایزنی پس از 22 ماه سرانجام به نتیحه رسید. جالب تر آن که گفت و گوهای مهم هسته یی در مهرماه 1392 برای نخستین بار نیز در حاشیه ی همین نشست کلید خورد و بستر برای گفت وگوهای پیچیده و مستمر فراهم شد. در اهمیت راهکار دیپلماتیک رفع اختلاف های هسته یی بود که روحانی در سخنان خود از توافق وین به عنوان «سازه ی استوار» نام برد و تاکید کرد: «برای نخستین بار در تاریخ ملل، 2 طرف به جای مذاکره پس از جنگ برای دستیابی به صلح، پیش از مخاصمه به مصالحه دست یافتند.» 5-صلح و توسعه همجواری و همپیوندی صلح با توسعه از محورهای برجسته در سخنرانی رییس جمهوری بود. پس از تلاش در 2 سال گذشته با هدف بهبود روابط با کشورهای منطقه و فرامنطقه، کشور ما امروز در جایگاهی قرار گرفته است که از دیدگاه جهان دیگر خطر و تهدید تلقی نمی شود و در برابر به عنوان لنگرگاه ثبات به چشم می آید. توافق هسته یی به عنوان دستاوردی مهم و ماندگار، نگاه ها را به سوی ایران متمرکز کرده است تا پس از چند دهه، هیات های اقتصادی، سیاسی و... از سراسر جهان بار دیگر با هدف برقراری و بهبود روابط در زمینه ها و سطح گوناگون راهی ایران شوند. در این فضا تکیه ی صرف بر بدعهدی ها و بی عدالتی های گذشته علیه ایران، شانس پیشرفت و توسعه را از کشور ما سلب خواهد کرد. در این زمینه رییس جمهوری تاکید کرد : «ما جنگ و تحریم را از یاد نمی بریم اما به صلح و توسعه فکر می کنیم.» وی همچنین تصریح کرد: « ما گذشته را فراموش نمی کنیم اما نمی خواهیم در گذشته بمانیم.» بی تردید، ماندن در گذشته موجب از بین رفتن فرصت های پیش رو خواهد شد؛ فرصت هایی که به آسانی حاصل نشده است و نتیجه ی سال ها تلاش و کوشش شبانه روزی مقام های عالی رتبه و همچنین تیم دیپلماسی کشورمان است. 

     

    ادامه مطلب...
  • اتاق نشیمن‌
    1. عکس های‌ خانوادگی‌ خود را از آلبوم هابیرون بیاورید . از یک‌ قاب ‌عکس بزرگ‌ خالی‌ یا یک آیینه‌ استفاده‌ کنید و تعدادی‌ از آنها را با سنجاق‌ به‌ قاب‌ وصل‌ نمایید.
    2. قفسه‌های‌ کتاب‌ فقط‌ برای‌ کتابها نیستند ! می‌ توانید آنها را با هر شی دیگری‌ که‌ دوست‌ دارید ، به خصوص‌ ظروف‌ سفالی‌ و چوبی و‌ قاب عکس تزیین ‌کنید  .
    3. از پارچه‌های‌ رنگی‌  بلند یا روسری ، با انداختن روی میله پرده ، به عنوان پرده استفاده کنید .
    4. یک‌ جام‌ ورزشی‌ یا یک‌ یخدان ، می ‌تواند نقش یک‌ گلدان‌ را برای‌ شما بازی کند .
    5. یک‌ چهار پایه‌ چوبی‌ قدیمی‌ را می‌ توانید کنار مبل‌ نشیمن‌ برای‌ گذاشتن‌ کتاب هایی‌ که‌ می‌ خوانید ، قرار دهید .
    6. اسباب‌ و وسایل‌ اتاق‌ نشیمن‌  خود را نزدیک‌ به‌ هم‌ قرار دهید تا محیط صمیمی ‌تر و گرمتر جلوه‌ کند .
    7. گاهی‌ می ‌توان‌ از پارچه‌هایی‌ که‌ در منزل‌ است‌ به‌ جای‌ روکش‌ مبل‌ راحتی‌ استفاده‌ کرد تا تغییری‌ در نمای‌ آن‌ داده‌ شود . کافی‌ است‌ آن‌ را روی‌ مبل‌ پهن‌ کنید و گوشه‌ های‌ آن‌ را لابه‌لای‌ درزها فرو ببرید .
    8. تعدادی‌ شمع ‌ در اشکال ‌مختلف‌ را جمع ‌آوری‌ کنید و کنار پنجره‌ یا روی یک میز قرار دهید.
    9. روی‌ یک‌ طاقچه‌ را پر از مجسمه‌ های‌ کوچولوی‌ زیبا یا بشقاب‌های‌ قدیمی‌ کنید.  

    نور پردازی‌
    10. در صورت‌ لزوم‌ دقت‌ کنید پرده‌ها  به‌ گونه‌ای‌ انتخاب‌ شوند که‌ قابلیت‌ ورود نور به‌ فضا‌ را داشته باشند.
    11. پایهِ چراغ‌ رومیزی‌ را هر از چند گاهی ‌با تغییر رنگ ، از نو بسازید . از روبان  ، پارچه‌ یا تور می‌ توانید برای‌ تغییر مدل ‌کلاهک چراغ‌ رومیزی استفاده کنید .
    12. با استفاده از کلاهک‌هایی‌ که‌ در پایین‌ عرض‌ زیادتری‌ دارند ، نور به‌ طرف‌ پایین‌ بیشتر تابانده‌ می شود و فضایی‌ گرم‌ و لطیف‌ ایجاد می شود.
    13. با چسباندن‌ کاغذهای طرح و نقش‌ ‌دار روی‌ کلاهک ، خالق فضایی‌ متفاوت‌ باشید.

    پرده‌ها
    14. میله‌ پرده‌های‌ کهنه‌ و قدیمی را‌ با استفاده از اسپری‌ طلایی‌ و نقره ‌ای‌ دوباره‌ نو کنید.
    15. از روبان های‌ ساده‌ همراه‌ پارچه‌ها و تورهای‌ رنگی‌ جهت‌ جمع‌ آوری‌ پرده‌ استفاده‌ کنید .
    16. از یک شاخه درخت خیلی‌ ساده ، به‌ عنوان‌ میله‌ پرده‌ استفاده‌ کنید.
    17. استفاده‌ از چندین‌ تخته‌ پرده‌  می‌ تواند ، شکل‌ اتاق‌ را دگرگون‌ سازد ، والان ها یا آویزهای‌ سادهِ پارچه‌ ای‌ به‌ این‌ امر کمک‌ می‌ کنند.
    18. پارچه‌ های‌ ساده‌ را با نوارهایی‌ از پارچه‌های ‌رنگی ‌به‌ پرده‌هایی‌ زیبا تبدیل‌ کنید  .
     
    بالشتک ها
    19. به عنوان‌ یک‌ تغییر کوچک ، می‌ توانید با لباسها و پارچه هایی که‌ دیگر استفاده‌ ندارد ، بالشتک ها و کوسن ها را روکش کنید.
    20. چند عدد کوسن‌  را پایین‌ مبل‌ روی‌ فرش‌ قرار دهید تا هنگام‌ خستگی‌ به‌ آن‌ها لم‌ دهید.
    21. بالشتک‌ اتاق‌ خود را می‌ توانید ، با تکه ‌دوزی‌ یا برودری‌ که‌ به‌ شکل‌ اسم‌ فرزندتان‌ باشد ، زیبا سازید.
     
    رومیزی‌  
    22. یک‌ تکه ‌دوزی‌ زیبا می ‌تواند علاوه بر اینکه روکشی‌ خوب‌ برای‌ میز کنار مبل‌ باشد ، آنچه‌ را که‌ در زیر آن‌ می‌ گذارید را هم مخفی‌ نگه دارد .
    23. تکه‌ پارچه‌های‌ کوچک‌ را می‌ توان‌ به‌ عنوان‌ طرحی برای وسط‌ میز ‌بکار برد.
    24. میز وسط‌ اتاق‌ را با یکی‌ از روسری های ‌بزرگ‌ و پر از رنگ‌ خود آرایش‌ دهید .

    فضاسازی‌ در اتاق های‌ کوچک‌
    25. با قرار دادن میوه‌های‌ کاج، دانه‌ های‌ گیاهان ، گل های‌ خشک‌ و رنگی در یک‌ کاسهِ شیشه ‌ای‌ گوشه‌ ای‌ از اتاق‌ یا روی‌ میز را تزیین کنید.
    26. یک‌ قطعه‌ چوب‌ مثلث‌ شکل‌ را به‌ کنج‌ دیوار متصل‌ کنید ، یک‌ صندلی‌ جلوی‌ آن‌ بگذارید و برای خود یک میز تحریر با کمترین هزینه ایجاد کنید .
    27. می توانید گوشه‌ ای‌ از اتاق‌ را از کف‌ تا سقف ، قفسه‌ بزنید . حالا فضای‌ زیادی‌ برای‌ کتاب ها و لوازم تزیینی‌ دارید.
    28. از خرید مبلمان‌ بزرگ ، سنگین‌ و تیره‌ رنگ برای فضاهای کوچک‌ خودداری‌ کنید . مبلمان‌ چوبی‌ روشن‌ و سبک‌ مطمئناً بهتر و زیباتر است و در عین حال فضا را بازتر نشان می دهد.
    29. یک‌ تابلوی‌ بزرگ‌ در اتاق ‌نشیمن‌  بسیار شکیل تر از چندین‌ تابلوی‌ کوچک به نظر خواهد آمد‌ .
    30. از بافت‌ پارچه‌ های‌ مختلف‌ برای‌ ایجاد فضای‌ روشن‌ و سبک‌ و راحت‌ بهتر می ‌توان‌ استفاده‌ کرد تا از رنگ‌ آنها.
    31. از کمدهایی‌ استفاده‌ کنید که‌ تعداد کشوی‌ زیاد دارند ، حتی می توانید فضای‌ کشوها را هم‌ تقسیم‌ کنید .
    32. گاهی‌ یک‌ مبل‌ راحتی‌ با طرح‌ متفاوت‌ در گوشه ‌ای‌ از اتاق‌ می‌ تواند نقطه‌ دنجی‌ برای‌ شما ایجاد کند.
    33. هنگام‌ خرید تختخواب‌  سعی‌ کنید ، آن‌ را به‌ گونه ‌ای‌ انتخاب‌ کنید که‌ در زیر، کشو و فضای‌ اضافی‌ داشته‌ باشد.
    34. اگر جایی‌ برای‌ میز کنار تخت‌ ندارید ، چراغ‌ مطالعه‌ را می‌ توانید به‌ گونه ‌ای‌ انتخاب‌ کنید که‌ روی‌ دیوار و یا زمین قرار گیرد .  

    انباری‌
    35. جعبه‌ های‌ سیگار ، بیسکویت‌ و... جای‌ مناسبی‌ برای‌ جمع‌ آوری‌ چیزهای‌ کوچک‌ و کم کاربرد است .
    36. شیشه‌های‌ مربا و سس‌ را دور نیندازید ، از آنها برای نگهداری میخ ها و پیچ ها استفاده کنید .

     آشپزخانه‌ و حمام‌
    37. ظروف‌ و لیوان هایی‌ را که‌ دوست‌ دارید در سینی‌ چوبی‌ یا فلزی ، گوشه‌ای‌ از آشپزخانه‌ قرار دهید .
    38. از قفسه‌ های‌ چوبی‌ یا فلزی‌ بر روی‌ دیوار برای قرار دادن گلدان یا مجسمه  استفاده‌ کنید .
    39. روی‌ میز آشپزخانه‌ را با دستمال ‌سفره‌های‌ زیبا  تزیین‌ کنید .
    40. احتیاجات‌ روزمرهِ آشپزخانه‌  را تا حد امکان‌ درون‌ یک‌ سبد حصیری‌ قرار دهید .
    41. از اسانس‌ لیمو ، پرتقال‌ یا کاج‌ برای معطر کردن حمام‌ استفاده کنید .

    گوناگون‌
    42. برای دیوار بالای‌ تختخواب ، از قاب  های‌ کوچک‌ عکس‌ یا نقاشی‌ استفاده کنید .
    43. می ‌توانید از یک‌ سینی‌ نقره‌ای‌ به عنوان رویه میز استفاده کنید .
    44. می توانید از کاردستی هایی که خودتان یا کودکتان آنرا درست کرده است به عنوان لوازم تزیینی استفاده کنید.  
    45. اتاق‌ بچه‌ها را می توانید با یک‌ ستاره‌ دنباله‌ دار کاغذی‌ تزیین کنید.
    46. تختخواب ها را می توانید با روتختی های‌ رنگی ، بافته‌ شده‌ و طرح ‌دار تزیین کنید.
    47. یک‌ چراغ‌ قدیمی ، ساعت‌ یا مجسمه‌ می تواند ظاهری کلاسیک به منزل شما ببخشد .
    48. گلدان های‌ سفالی‌ خود را با نقوش‌ مختلف‌ رنگ ‌آمیزی‌ و تزیین‌ نمایید .
    49. فضاهای کناری دستشویی و توالت ، محل مناسبی برای نگهداری گیاهان سبز است .
    50. مخلوط‌ صابون های‌ رنگی‌ و گل ها در شیشه‌های‌ خالی‌ سس‌ و مربا ، رنگ های‌ زیبایی‌ می‌ سازد.

    ادامه مطلب...
  • گرمایش زمین، جدی ترین شکل تغییرات آب وهوایی است که دنیا تاکنون به خود دیده است. زمین، گرم ترین دوران خود را در دهه اخیر تجربه نموده و سال 2005 گرم ترین سال این دهه بوده است. بر اساس تحقیقات محققان مؤسسه تکنولوژی ماساچوست MIT، از دهه 1970 شدت و طول مدت تندبادها و گردبادها افزایش بی سابقه ای داشته است. و این موضوع به خاطر افزایش انتشار گازهای گلخانه ای است که منجر به افزایش میانگین درجه حرارت زمین شده و به همین دلیل است که میزان بارش برف کاهش یافته است. در کل می توان گفت که تمامی ساکنان کره زمین از تاثیرات منفی ناشی از گرمایش جهانی متضرر شده اند.

    با روال کنونی تا سال 2050 بیش از یک میلیون گونه از موجودات زنده اعم از گیاهان و جانوران ناپدید شده و تقریبا از هر ده گونه، یکی از آنها منقرض خواهد شد. به عقیده محققان، در قرن آینده بخش هایی از کره زمین به دلیل گرمای بیش از حد غیر قابل سکونت و به کویر و بیابان تبدیل خواهد شد.

    گرچه در طول حیات این سیاره، آب و هوا به دفعات تغییر پیدا کرده اما پیش بینی شده که سال های نیمه دوم قرن حاضر گرم ترین سال های پانصد سال اخیر خواهد بود و در سال 2100 به علت گرمایش فوق العادۀ کره زمین؛ خشکسالی شدید، گرمای سوزان، فوران های آتشفشانی، زمین لرزه ها و طوفان های سهمناکی را تجربه خواهیم نمود. با شدت یافتن این پدیده، جنگل ها و مراتع فراوانی بر اثر آتش سوزی از بین خواهند رفت. سطح آب دریا در قطبها به دلیل ذوب شدن سریع یخچال های قطبی بالا آمده و بسیاری از جزایر برای همیشه به زیر آب فرو خواهند رفت.

    دلایل گرمایش کره زمین

    بخشی از انرژی خورشید که پس از برخورد با سطح زمین به فضا پراکنده می شود، توسط مولکول های گازهای گلخانه ای (بخار آب، دی اکسید کربن، متان  و...) به سرعت جذب می شود و این حرارت تولید شده نمی تواند از جو زمین خارج شود و در نتیجه دمای کل نواحی زمین افزایش می یابد، گویی که دور تا دور زمین توسط پتویی احاطه شده است.

    نقش پنجره های UPVC در کاهش گرمایش زمین

    یکی از عوامل مهمی که در گرمایش زمین و به دنبال آن افزایش انتشار گازهای گلخانه ای موثر است، استفاده نادرست و گسترده از انرژی گرمایی است. در بیشتر کشورهای صنعتی حدود 35 درصد از کل انرژی مصرفی در بخش ساختمان های مسکونی و تجاری به کار می رود و بیش از نیمی از این مقدار صرف گرمایش و سرمایش ساختمان در فصول گوناگون می شود که می بایست این میزان مصرف انرژی به حداقل رسانیده شود. یکی از روش های موثر در این زمینه، استفاده از عایق دمایی در ساختمان هاست. بدون شک، پنجره های عایق ( پنجره های دوجداره UPVC ) به علت میزان مقاومتی که در برابر انتقال گرما و سرما دارند، در کاهش بار حرارتی و برودتی و در نتیجه عدم نیاز به استفاده بیشتر از سوخت و انرژی در ساختمان ها نقش عمده ای را ایفا می نمایند.

    پنجره ها مهم ترین عوامل مصرف انرژی در ساختمان ها هستند، چرا که بین 30 تا 40 درصد از حرارت داخل ساختمان از طریق در و پنجره های نامناسب اتلاف می شود. پنجره سنتی به منزله حفره ای در دیوار است و انتقال دما توسط این نوع پنجره حدود 10 برابر یک دیوار بتنی معمولی است. علاوه بر این، فریم ها نیز که بخش عمده ای از پنجره را تشکیل داده اند سهم بسزایی در انتقال دما دارند.

    پنجره های UPVC عایق بسیار مناسبی برای سرما و گرما هستند که با استفاده از آنها تا 40 درصد از اتلاف انرژی و در نتیجه از انتشار دی اکسید کربن جلوگیری خواهد شد.

    در کشورهای جهان سوم که دارای مصرف سرانه انرژی بالا اما تولید پایین می باشند، ساختمان ها اغلب دارای پنجره های سنتی می باشند. این موضوع باعث هدر رفتن مقدار زیادی از انرژی گرمایی می شود. در اینحالت به جای اینکه خانه خود را گرم کنیم ؛ انرژی را پرت و دمای کره زمین را بالا می بریم .

    با رعایت اصول اولیه استاندارد در ساختمان، از جمله نصب پنجره های دوجداره UPVC و یا با تعویض پنجره های قدیمی می توانیم انرژی را مدیریت نموده و از مصرف بی رویه انرژی جلوگیری و به نوبه خود در گرم شدن روز افزون کره زمین و خطرات ناشی از آن سهیم نباشیم .

    ادامه مطلب...
  • بررسی آمارهای جهانی نشان می دهد که سالانه حدود 5/4 میلیون نفر بر اثر آلودگی هوا جان خود را از دست می دهند. آلودگی هوا همواره در شرایط بحرانی منجر به مرگ و میر انسانها شده است. محاسبات آماری نشان می دهد با توجه به جمعیت تهران ، در شرایط بحران آلودگی هوا احتمال مرگ و میر سالانه پنج هزار نفر وجود دارد . بیشترین آمار مرگ و میر در تهران و شهرهای بزرگ در ماههای آذر و دی صورت می گیرد که که در اثر  وارونگی هوا آلودگی هوا به حد هشدار می رسد .

    آلودگی هوا

    با توجه به اینکه بیش از 90% وقت مردم ، در محیط های بسته سپری می شود ، بیشترین مرگ و میر هایی که در پی آلودگی هوا رخ می دهد در فضاهای بسته  صورت می گیرد . این موضوع باعث می شود که در اکثر اوقات برای آسیبهای مغزی و عقب ماندگی های ذهنی ، سکته های قلبی و سرطان های ریه که در ارتباط مستقیم با آلودگی هوا می باشند به دنبال دلایلی غیر از آلودگی هوا باشیم و از جدی گرفتن این موضوع چشم پوشی کنیم .

    معمولا در فصول سرد سال که پنجره ها را می بندیم غلظت آلودگی هوا به دلیل وارونگی هوا ( شاید اشتباه باشد) به بیشترین حد ممکن و در حد هشدار قرار می گیرد . در این زمان به خردسالان و کهنسالان و افراد دارای بیماریهای قلبی توصیه می شود که از منزل خارج نشوند یا در فضای باز قرار نگیرند و در برخی از این روزها مدارس و ادارات بدلیل آسیب ندیدن افراد جامعه و کاهش آلودگی هوا تعطیل می شوند . حال اگر در هنگام حضور در منزل یا اداره از پنجره های مناسبی که ما را از نفوذ این غبار و ذرات آلاینده و هوای نامطلوب در امان دارند برخوردار نباشیم در سرتاسر ایام سال در معرض این هوای آلوده قرار گرفته و در دراز مدت به ما و افرد خانواده مان آسیبهای جبران ناپذیری وارد خواهد آمد .

    پنجره های دو جداره یو پی وی سی شما را پولدار و شاداب کرده و بر روابط کاری و خانوادگی شما تاثر مثبب می گذارد .

    بیشترین آسیبی که آلاینده های هوا بر انسان می گذارند بر سیستم ریه و قلب انسان است . آسیبی که به ارگان های بدن میرسد به نوع و میزان آلاینده ها ارتباط دارد .

    صداهای بلند محیط مثل صدای ترافیک یا کارخانجات بر کاهش شنوایی تاثیر می گذارد .بعضی از آلاینده ها می توانند سبب بروز سرطانهای حنجره ، بینی و عفونت سینوسها شوند . هنگامی که در اثر آلودگی صوتی خواب و استراحت راحت و کافی ندارید نمی توانید در روز بعد به کار و فعالیت اقتصادی موفقی بپردازید و تنفس هوای ناسالم و نداشتن خواب و استراحت کافی دو دلیل موثر در کسالت و عدم کارایی در طول روز است . چنین افرادی نمی توانند فعالیت خود را به بهترین نحو انجام داده و بهترین رفتار و تصمیمات را در زندگی و کار خود داشته باشند . عدم موفقیت در کار و کسالت و بی حوصلگی و عصبانیت در مرد خانواده و نیزخستگی زن خانواده از نظافت و گردگیری مداوم و همچنین کاهش ضریب هوشی بچه ها و پایین آمدن نمرات درسی آنها، وضعیت خانواده را به بحران کشیده و آن را در آستانه متلاشی شدن قرار می دهد . در چنین شرایطی قبضهای سنگین و بدون رایانۀ برق و گاز که در اثر اتلاف انرژی ارقام نجومی پیدا کرده اند ضربه آخر را بر پیکر خانواده وارد آورده و پیدا کردن مقصر برای زیادشدن قبض در خانواده و عدم وجود پول کافی برای پرداخت آن و در نتیجه قطع آب و برق که در اثر استفاده بیش از حد کولر در فصول گرم و  همچنین قطع گاز در فصول سرد که در اثر اتلاف انرژی بوجود آمده ضربۀ نهایی را برپیکر آن خانواده وارد می آورد .

    آمارها نشان می دهد پس از تعویض پنجره های قدیمی به یو پی وی سیِ دو جداره در یک خانه ، روابط افراد خانواده محکم تر شده و شادابی و موفقیت در آن خانواده به طور چشمگیری افزایش می یابد . این آمار ها نشان می دهند پس از روی آوردن مردم به تعویض پنجره های قدیمی به پنجره های دوجداره درصد طلاق به طور مشخصی کاهش یافته است .

    برای جلوگیری از ورود ذرات مضر و آلودگی صوتی به داخل محیطی بسته ، بهترین راه  استفاده از درب و پنجره UPVC  دو یا سه جداره می باشد چرا که این پنجره ها :

    •    آلودگی صوتی را به میزان 45 الی 75 دسی بل کاهش می دهند .

    •    آلودگی هوا را به میزان 80 درصد کاهش می دهند .

    پس اگر به فکر سلامت خود و فرزندانتان و هچنین خواستار موفیت و تحکیم روابط خانوادگی هستید همین امروز اقدام به تعویض پنجره های خود کنید فردا دیر است .

    ادامه مطلب...
  • پوشش های پایه حلالی تماماً از چهار جزء اصلی تشکیل شده اند: رزین، رنگدانه، حلال و مواد افزودنی. این اجزا خواص نهایی سامانه پوشش را معین می کنند و پوشش های بر پایه آب سامانه هایی هستند که آب حلال اصلی آنها به شمار می رود.پژوهش در باره پوشش های بر پایه آب از دهه 1950 آغاز شد و امروزه با گذشت بیش از 50 سال، کاربردهای متعددی پیدا کرده اند.در سال های اخیر با توجه به سخت تر شدن قوانین زیست محیطی ، سازندگان پوشش ها برای بهبود کیفیت پوشش های بر پایه آب اولویت زیادی قائل شده اند و نتیجه آن پیشرفت های فناورانه ای است که ضمن برخورداری از مزایای متعدد، با مشخصه های اصلی و کارآمد پوشش های بر پایه حلال برابری می کند.

     

    مزایا و معایب
    یکی از مهمترین مزایای پوشش های بر پایه آب ، کاهش شدید VOC در آن هاست. این امر موجب می شود تا این نوع پوشش ها جوابگوی سخت ترین مقررات زیست محیطی باشند . میزان آلاینده ها در پوشش های بر پایه آب دارای حد VOC زیر 25% است و از آن جا که این نوع پوشش ها به جای حلال ابتدا با آب رقیق می شوند، می توان آن ها را با آب و صابون پاک کرد، بنابر این برای کاربران موجب صرفه جویی زیادی در هزینه حلال می شود. کاهش بو در حین کار و حذف خطرات ناشی از آتشگیری نیز از دیگر عوامل کاهش هزینه است که نتیجه آن پایین آمدن حق بیمه و بالا رفتن ایمنی کار می گردد.
    پوشش های بر پایه آب روی اغلب سطوح مانند :فلز، پلاستیک، چوب ، شیشه ، مصالح ساختمانی ، با انواع روش های رنگ کاری مانند افشاندن ، غوطه وری یا پوشش دهی از راه الکترواستاتیک قابل اعمال اند. برخی از پوشش های بر پایه آب هوا خشک و برخی از آنها به پخت نیاز دارند.
    کابرد پوشش های بر پایه آب محدود است این پوشش ها فقط تا ضخامت فیلم خشک در حدود mils2/1 کارایی خوبی دارند و هنگامی که رطوبت زیاد باشد، خشک شدن پوشش های بر پایه آب بیشتر طول می کشد. بنابراین، سامانه های گردش هوا یا خروج بخارات بیشتری مورد نیاز است. در ضمن رنگدانه های آن نسبت به سایر سامانه های پوشش دهی گرانترند.
    انواع پوشش های بر پایه آب
    پوشش های بر پایه آب کاملاً فاقد حلال نبوده و دارای مقدار کمی حلال آلی نیز هستند. این پوشش ها اغلب به همان روش سامانه های بر پایه حلال از راه واکنش های اکسایش یا ایجاد پیوند عرضی گرماسخت، سخت می شوند.پوشش های بر پایه آب از نوع لاتکسی از راه به هم پیوستگی لاتکس سخت می شوند. این امر هنگامی رخ می دهد که حلال و آب هر دو تبخیر شده و در اثر فشار های حاصل، ذرات لاتکس در پوشش به هم می پیوندند.
    امروزه بیشتر پوشش های بر پایه آب دارای یکی از 3 نوع بسپارهای سنتزی است که تا حد زیادی خواص نهایی پوشش ها را معین می کند:
    1-بسپار های امولسیونی یا به حالت پراکندگی آبی
    2-بسپارهای انحلال پذیر در آب یا به حالت پراکندگی کلوئیدی
    3-رزین های کاهش پذیر در آب
    این سه نوع بسپار دارای خواص مکانیکی و فیزیکی بسیار متفاوتی هستند. بنابر این، در توسعه سامانه های پوشش های بر پایه آب، فرمول نویس آزادی عمل کاملی دارد و با توجه به سامانه های متنوع رزین می توان به طیف کاملی از خواص کاربر شیمیایی و فیزیکی آن ترکیبات دست یافت ، که ضمن برخورداری از خواصی چون سختی، مقاومت در برابر لکه شدن، انعطاف پذیری و پایداری بالا در برابر خوردگی با براقیت بالا در برابر حلال و رطوبت نیز مقاوم باشد.
    1-پوشش های امولسیونی آبی
    پوشش های امولسیونی آبی حاوی بسپارهای امولسیونی اند که از ذرات کروی گسسته با وزن مولکولی زیاد تشکیل شده اند و در آب پراکنده اند. با جدا شدن ذرات بسپار از آب ، وزن مولکولی بسپار ها بالا می رود، بدون آنکه روی گرانروی اثر بگذارد و بدین ترتیب خواص کاربری بهبود می یابد. به دلیل این مزیت ، بسپارهای امولسیونی بیشترین مقدار چقرمگی و مقاومت در برابر آب و مواد شیمیایی را در بین انواع پوشش های بر پایه آب دارا هستند.
    با روش خشک شدن از طریق الکترواستاتیک می توان به سختی های مدادی از H2 تا H3 دست یافت . همچنین، پوشش های امولسیونی آبی می توانند بیشترین درصد جامد را هنگام اعمال داشته باشند.
    در سال های اخیر، توسعه رزین های امولسیونی با کارایی بالا پیشرفت های چشمگیری را در فن آوری پوشش های امولسیونی آبی به وجود آورده و انتخاب صحیح مونومر و اصلاح و بهسازی در کنترل وزن مولکولی به بهبود سامانه های پوشش های بر پایه آب کمک کرده است. اصلاح و بهسازی در سامانه امولسیونی آبی باعث بهبود چسبندگی آنها به پلاستیک های جدید نیز شده است.
    پوشش های امولسیونی آبی می توانند هوا خشک باشند ولی برای بهبود مقاومت در برابر حلال و مقاومت شیمیایی در برخی از موارد افزایش چقرمگی در معرض فرایند گرماسخت شدن قرار می گیرند که در این صورت با افزایش وزن مولکولی همراه می شوند. این پوشش ها به طور روز افزون ، در صنایعی به کار می روند که مستلزم کارایی بیشتر و بهتر از آنهاست، به ویژه در پوش نهایی فلزات، پلاستیک های مورد استفاده در خودرو ها و ماشین های اداری.
    2-پوشش های انحلال پذیر
    پوشش های انحلال پذیر در آب شامل ذرات کروی پراکنده در آب اند. این ذرات از ذرات امولسیون آبی کوچکتر بوده و در آب متورم می شوند، بنابر این وزن مولکولی آن ها بین بسپارهای آب متورم امولسیونی و محلول های حقیقی است. این ذرات که به بسپارهای پراکنده کلوییدی موسوم اند ، دارای گروه های قطبی اسیدی یا بازی هستند که در تعیین درجه انحلال پذیری نقش اساسی دارند.
    بسپارهای پراکنده کلوییدی به عنوان هیبریدهای بسپارهای محلول و امولسیونی در نظر گرفته می شوند، زیرا این بسپارها مشخصه های هر دونوع را دارند. پوشش های انحلال پذیر در آب براقیت، چقرمگی و مقاومت در برابر آب و مواد شیمیایی خوبی دارند و افزون بر آن از دوام بالا و آسانی کاربرد نیز بر خوردارند. این پوشش ها اغلب در بسیاری از پوشش های صنعتی به عنوان لایه نهایی کاربرد دارند.
    3-پوشش های کاهش پذیر در آب
    پوشش های کاهش پذیر در آب شامل هم بسپارهایی هستند که طی واکنش های بسپاری شدن در حلال های آبی قابل اختلاط با آب مانند الکل ها و استر ها تشکیل می شوند. گروه های قطبی روی بسپار باعث تشکیل محلول های حقیقی بسپار در آب و در نتیجه کاهش پذیری در آب می شوند.
    بر خلاف بسپار های امولسیونی آبی، گرانروی و خواص این پوشش ها به وزن مولکولی شدیداً وابسته است. پوشش های کاهش پذیر در آب بسیار براق و شفاف بوده و از ترشدگی رنگدانه و پراکندگی خوب و خواص کاربردی مناسبی برخوردارند. این پوشش ها اغلب به عنوان پوشش های صنعتی جهت فلزات استفاده می شوند. با استفاده از رزین های جدید در این پوشش ها مقاومت آنها در برابر عوامل خوردگی نیز افزایش یافته است.
    انواع رزین
    در ترکیب پوشش های بر پایه آب، رزین های آلکید، لاتکس، آکریلیکی، اپوکسی، هیبرید اپوکسی/آکریلیک، پلی یورتان، پلی استر و سایر رزین ها به کار می روند و در پوشش های صنعتی جهت فلزات معمولاً از پوشش های بر پایه آب همراه با رزین های آلکیدی استفاده می شود.آکریلیک ها نیز به مقدار زیادی در پوشش لایه نهایی فلزات به کار می روند. آلکید ها و اپوکسی استر های انحلال پذیر در آب به طور وسیعی جهت پوشش انواع قطعات خودرو به کار می روند.
    اپوکسی های کاهش پذیر در آب اغلب به عنوان پرایمر استفاده می شوند که با غالب پوشش های دیگر قابل پوشش دهی است. هنگامی که مقاومت در برابر عوامل خوردگی بالا و خواص کارکردی عالی مورد نیاز است، روی این نوع پرایمر ها بیشتر با پلی یورتان ها پوشش داده می شود.
    انتظار می رود در آینده با روند پیشرفت در فناوری پوشش های محلول در آب سامانه های پوشش همیشه برتر به وجود آید و بهبود مشخصات محصولات محلول در آب تا نیل به بهترین مشخصه های کاربردی ادامه یافته و کاربران پوشش ها نیز کارهای موثری در زمینه چالش VOC مورد قبول ارائه نمایند.
    مجله صنعت رنگ و رزین- شماره چهاردهم

    ادامه مطلب...
  • امروزه متفکران در عرصه فعالیت های زیست محیطی، عصر آینده را عصر تکنولوژی های متعادل کننده و سازگار با محیط زیست می دانند و در آن بشر به جای آن که خود را در تضاد با طبیعت احساس کند، حرمت به سوی بینشی تازه مبتنی بر همزیستی و هماهنگی با طبیعت را پیشه نموده و تولید بهینه به نحوی که منابع طبیعی به بهترین وجه استفاده شوند را شعار خود قرار داده است.

     

    پوشش های تزئینی سازگار با محیط زیست

     

    امروزه متفکران در عرصه فعالیت های زیست محیطی، عصر آینده را عصر تکنولوژی های متعادل کننده و سازگار با محیط زیست می دانند و در آن بشر به جای آن که خود را در تضاد با طبیعت احساس کند، حرمت به سوی بینشی تازه مبتنی بر همزیستی و هماهنگی با طبیعت را پیشه نموده و تولید بهینه به نحوی که منابع طبیعی به بهترین وجه استفاده شوند را شعار خود قرار داده است.


    اندیشه پوشش مناسب و زیبا برای محیط زندگی، همواره تولید کنندگان این مواد را بر آن داشته است تا محصولات جدید و همسو با طبیعت را به بازار عرضه کنند.
    استفادن از رنگ های پایه آبی در رنگ آمیزی ساختمان ، از سال 1950 میلادی در جهان متداول شد و از سال 1970 به بعد، میزان مصرف این رنگ ها، به دلیل کاهش مواد فرار آلی، افزایش یافت.
    رنگ های پایه آبی به دلیل ناچیز بودن مواد فرار ، خطرات کم آتش سوزی و به طور خلاصه، ایمنی و سلامت بیشتر در حین تولید و مصرف آن، به مرور بخشی از بازار رنگ های حلالی را به خود اختصاص داده و در آینده نیز، بیشتر گسترش خواهد یافت.
    پوشش تشکیل شده از مواد سلولزی تواماً نقش پر کن را ایفا می کند. در صورتیکه بخواهیم آن را به عنوان یک فیبر تلقی کنیم، جزو دسته رنگ های پراکنده آبی یا امولسیونی قرار خواهد گرفت که از متداول ترین گروه رنگ های پایه آبی محسوب می شود.
    پوشش سلولزی پس از اجرا ، امتیازهای ویژه ای را از لحاظ کششی ، برودتی-حرارتی، جذب صوت و رطوبت و بازتاب نور به محصول داده و رنگدانه های ترکیب شده با سلولز ، جلب رضایت همه سلیقه ها را امکان پذیر می کند.
    آنالیز مواد تشکیل دهنده پوشش
    رزین های خود امولسیون، حاوی گروه های قطبی مانند: گروه های کربوکسیلیک است که می تواند با آمونیاک یا آمین مناسب دیگری ، خنثی شود. ابتدا یک رزین آلکید با وزن مولکولی کم ، ارزش ئیدروکسیل بالا و عدد اسیدی کمتر از 5، تهیه شده و در مخزن دیگری، کوپلیمری از اسید چرب و اکریلیک، با استفاده از اسید اکریلیک یا یکی از مشتقات استری آن ، تولید می گردد.
    سپس، هر دو جزء آلکید و کوپلیمر موجود، استری می شود. رزین ایجاد شده در این مرحله، به صورت هسته ای است که در میان پوسته ای از کوپلیمر اسید چرب- متا آکریلات، قرار گرفته است. در مرحله بعد، رزین تولیدی با پلی اتیلن گلیکول، رقیق می شود. این رزین، قابلیت امولسیونی شدن داشته و برای تیدبل به حالت امولوسیونی، نیاز به ماده خارجی ندارد.
    ویژگی های پوشش سلولزی
    -عایق حرارت و برودت.
    -عایق رطوبت.
    -کاهش بازتاب صوت.
    -عدم نیاز به زیر سازی.
    -نداشتن بو و مواد فرار هنگام اجرا.
    -قابلیت شستشو.
    -خاصیت آنتی استاتیک.
    -مقاومت در برابر آتش و شعله ور نشدن.
    -مقاومت در برابر ضربه.
    -کاهش بازتاب مستقیم نور.
    -قابلیت ترمیم.
    -قابلیت بازیافت مواد.
    بهداشت
    این نوع پوشش، فاقد فرمالدئید بوده و همچنین میزان فلزات سنگین نظیر کادمیم، مس ، کبالت ، آرسنیک ، سرب و روی که بعضاً می توانند مشکلات بهداشتی و زیست محیطی ایجاد کنند، تقریباً در حد صفر می باشد. این پوشش فاقد مواد فرار بوده و PH آن برابر 7 می باشد.
    جاذب رطوبت
    الیاف سلولزی، همگی دارای گروه هایی در مولکول طویل خود هستند که قادر به جذب می باشند. به عنوان مثال ، سلولز دارای سه هیدروکسیل برای هر واحد می باشد. پوشش های فیبری ، رطوبت محیط را جذب کرده و باعث تعدیل رطوبت محیط می گردند. همچنین، این رطوبت جذب شده، در شرایط معکوس، به محیط بازگردانده می شود.
    جذب صوت
    معمولاً مواد فیبری متخلخل ، بهترین مواد جاذب صوت می باشند. مکانیزم جذب از طریق تبدیل انرژی صوت به انرژی حرارتی ، توسط ارتعاش فیبرها صورت گرفت و در این حالت، انرژی قابل انتقال صوتی ، حتی برای صداهای بالا جزئی بوده و بنابر این انتقال حرارت هم ، اندک خواهد بود. هرچه ضخامت مواد بیشتر باشد، قدرت عایق سازی نیز به ویژه در فرکانس های پایین تر بهتر است. اکثر مواد عایق صوت به صورت صفحات نازکی ساخته می شوند که لایه رویی متخلخل دارند.
    مقاومت در برابر آتش
    طول زمان حفاظت در مقابل آتش یا تحمل در برابر آن، برای ساختمان ها می تواند متفاوت باشد و بستگی به فاصله آن ها از مراکز آتش نشانی، وجود تجهیزات اطفاء حریق مستقر در ساختمان و یا وجود مواد قابل اشتعال در آن ها دارد.
    زمان تحمل آتش برای ساختمان های مسکونی و اداری باید 45 دقیقه تا یک ساعت باشد و این زمانی است که معمولاً برای تخلیه ساختمان لازم است. ساختمان های بلند، بیمارستان ها سینما، دو ساعت و اماکن تجاری و صنعتی حداقل باید سه ساعت تحمل آتش را را داشته باشند. انتخاب نوع پوشش مقاوم به آتش و ضخامت آن برای ساختمان ها ، بستگی به جنس آن ها و همچنین زمانی دارد که برای تحمل آتش ، برای آن ها در نظر گرفته شده است. در شرایط ثابت، ضخامت لایه پوشش مقاوم به آتش، نسبت مستقیم با زمان تحمل حریق دارد و با افزایش ضخامت، زمان تحمل طولانی تر می شود. پوشش های سلولزی مطابق استاندارد نظیر DIN 4120 دارای مقاومت مطلوب به آتش بوده و به سختی قابل اشتعال می باشند.
    مجله پوشش های سطحی-شماره 4
    تهیه تنظیم: شرکت سازه گستر

    ادامه مطلب...
  • تاکید بر حقوق اقوام و اقلیت های دینی از شعارهای مهم «حسن روحانی» در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم بود که پس از پیروزی و آغاز به کار دولت وی، در فرصت های پیش آمده تا اندازه یی رنگ واقعیت گرفت. تعریف جایگاه دستیاریِ ویژه ی رییس جمهوری در امور اقوام و اقلیت های دینی، برگزاری نشست ها و دیدار با اقلیت ها و توجه به خواسته های آنان، تاکید بر آموزش به زبان مادری در مدرسه ها، وعده ی راه اندازی بخش کردی خبرگزاری رسمی دولت و... نمونه هایی از اقدام های دولت روحانی در امور اقلیت ها است و این بار انتخاب یک شهروند اقلیت قومی از جامعه ی اهل سنت کشور شاهدی دیگر بر این مدعا است. از آنجا که ایران، کشوری در بردارنده ی گروه های گوناگون دینی، قومی و زبانی در قلمرویی واحد و دارای تاریخی مشترک است از این رو پذیرش این گوناگونی ها و به عبارتی اصلِ تنوع قومی، دینی و زبانی، امری انکارناپذیر میان جامعه و مسوولان سیاسی کشور است. انتخاب یک کُرد از اهل تسنن کشور به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در کشورهای کامبوج و ویتنام رخدادی بود که نشان داد روحانی در عرصه ی عمل بر شعارهای خود در زمینه ی حقوق اقلیت ها پافشاری دارد. با توجه به مساله ی تکثر در کشورهای چند قومی و چندمذهبی، همچنین تلاش دولت یازدهم در رسیدگی به امور قومیت ها و اقلیت های دینی در ایران به بیان نکته هایی در این زمینه می پردازیم: 1- امروزه چندگونگی های فرهنگی اعم از قومی، زبانی، دینی و نژادی امری پذیرفته شده در جهان است و کمتر کشوری به ویژه در منطقه ی غرب آسیا پیدا می شود که از این نظر همگن باشد. توجه به این موضوع در مدیریت سیاسی جوامع چندقومی بسیار اهمیت دارد. برقراری توازن و تعامل میان قومیت ها، دولت و مدیریت سیاسی رویکرد مهمی است که می تواند به کارآمدی حاکمیت سیاسی و تحقق اهداف آن در ایجاد همبستگی ملی منجر شود. در مدیریت تنوع قومی و مذهبی، کشور و دولتی موفق است که با توجه به این تفاوت ها و چندگونگی ها، به همبستگی و هم افزایی ملی دست یابد. 2- تا مدت ها سیاست های قومی در کشور بر پایه ی همانند سازی و زدودن تفاوت ها بود تا اینکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در راستای پیاده سازی اصل پانزدهم و نوزدهم قانون اساسی، توجه به امور اقوام و اقلیت های دینی و مذهبی و خواسته های آنان در چارچوب منافع ملی در دستور کار دولت ها قرار گرفت. در دوره هایی چون دولت «اصلاحات» مساله ی حقوق اقلیت ها تا حد قابل توجهی برجسته شد اما این حقوق طی نزدیک به یک دهه ی گذشته برای سال ها در وضعیت محاق قرار گرفت و اینک دولت «تدبیر و امید» بر آن است در راستای توجه به این حقوق، گام های مهمی بردارد. دولت یازدهم با ایجادِ تعامل مبتنی بر گفتمانِ اعتماد و احترام میان حاکمیت سیاسی با گروه های گوناگون قومی، دینی و زبانی، با در نظر گرفتن حقوق اساسی همه ی شهروندان ایرانی اعم از کرد، ترک یا شیعه و سنی و... در راستای افزایش مشارکت سیاسی و تحقق حقوق شهروندی تلاش می کند. 3- همه گروه های قومی، دینی و... در ایران با وجود تفاوت ها، دارای ریشه های مشترک نژادی، سرزمینی و فرهنگی و مهم تر از همه ملی هستند. توجه نداشتن به حقوق مسلم آنان در این چارچوب ملی و سرزمینی نه تنها موجب تقویت احساس محرومیت میان آنان می شود بلکه زمینه ی سوء استفاده ی فرصت طلبان و بیگانگان را فراهم می کند و به جای ایجاد تقویتِ همگرایی و هم آوایی با حاکمیت سیاسی، به شکل گیری تنش و ناآرامی می انجامد. از این رو اقدام های دولت روحانی برای مشارکت دادن اقوام و اقلیت ها در تصمیم ها و مدیریت کشور و تعامل سازنده با آنان، افزون بر آنکه نمود رعایت حقوق انسانی و شهروندی است موجب هم افزایی و همگرایی ملی و تقویت سرمایه های اجتماعی در کشور می شود. 4- توجه به نخبگان قومی و اقلیت های دینی و مذهبی در کشور، نشان دهنده ی باور روحانی به اصل «وحدت در کثرت» و از همه مهم تر کمرنگ شدن نگاه امنیتی دولت یازدهم به اقوام و اقلیت ها و حتی فرصت دانستن این تفاوت ها است. در حالی که سیاست های همانند سازی و بی توجهی به نخبگان و مولفه های فرهنگی و کنترل و نظارت همیشگی نشان دهنده ی نگاه امنیتی به قومیت ها و اقلیت ها و تهدید دانستن آنان برای امنیت ملی پنداشته می شد، در دولت تدبیر و امید، اقوام و گروه های دینی و مذهبی و به طور کلی خرده فرهنگ ها به چشم مزیت ملی نگریسته می شوند. در چنین شرایطی، مشارکت و اعتماد دوسویه ی کامل میان دولت و ملت به هر صورتی که باشد در حکم تحقق یکی از مهمترین اهداف نظام های مردمسالار است و در این میان فرهنگ و خط مشی سیاسی حاکمیت و دولت در زمینه ی قومیت ها و اقلیت ها نقشی تعیین کننده در زمینه ی دستیابی به اهداف یادشده دارد. به بیانی دقیقتر و بهتر، با توجه به معیارهای دین مبین اسلام برای ارزیابی و سنجش ارزش وجودی افراد برکنار از رنگ پوست، قومیت، زبان و... توجه جدی دولت یازدهم به امور اقوام و اقلیت ها به ویژه در زمینه های سیاسی و فرهنگی، گامی مهم در راستای تحقق مردمسالاری دینی در ایران به شمار می رود. 

     

    ادامه مطلب...
  • کویت، قطر و عراق سه مقصد برای دور تازه ی سفرهای «محمدجواد ظریف» وزیر امورخارجه ی جمهوری اسلامی ایران، هستند. 
    ظریف که همراه با گروه مذاکره کننده هسته یی تا چند هفته ی پیش، توان زیادی برای دستیابی به گام پایانی «برنامه ی جامع اقدام مشترک» (برجام) صرف کرد، اینک پس از به نتیجه رسیدن تلاش های خود به ویژه تصویب قطعنامه ی 2231 در شورای امنیت سازمان ملل متحد در تایید فعالیت های صلح آمیز هسته یی جمهوری اسلامی ایران، نخستین دور از رایزنی های منطقه یی را آغاز کرده است. 
    تهران بارها اعلام کرده است توافق هسته یی به افزایش صلح و ثبات در منطقه می انجامد و به سود همه کشورها خواهد بود. 
    ظریف در نخستین گام سه کشور همسایه یعنی کویت، قطر و عراق را برگزید؛ کشورهایی که به سبب پیوندهای دیپلماتیک، تجاری- اقتصادی و سیاسی- راهبردی جایگاه ویژه یی در عرصه ی سیاست خارجی و روابط منطقه یی تهران دارند. 
    از سوی دیگر، سیاست های متعادل تر این کشورهای عرب زبان منطقه در موضوع های کلیدی همچون پیگیری آرمان فلسطین، فعالیت گروه های تروریستی مانند داعش، دسیسه های تفرقه افکنانه برای افزایش شکاف میان برخی گروه های قومی- مذهبی، نقشه های صهیونیستی برای تنش آفرینی و تجزیه ی خاورمیانه، ناآرامی های داخلی در کشورهای منطقه و... اشتراک مواضع بیشتری با جمهوری اسلامی ایران پدید می آورد. 
    در کنار همگرایی منطقه یی و کشش بیشتر منافع مشترک میان تهران، کویت، دوحه و بغداد، هر چهار کشور بر تامین امنیت درونزای منطقه تاکید می کنند و بر این باورند که باید در مباحث امنیتی و راهبردی به همکاری میان همسایگان توجه بیشتری شود. 
    در همین پیوند «حسین امیرعبداللهیان» معاون عربی آفریقای وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی ایران، چهارم مردادماه در گفت و گو با خبرگزاری صداوسیما سفر منطقه یی ظریف را دربرگیرنده ی «پیام تعمیق دوستی ها و تقویت همه جانبه ی همکاری ها» دانست. 
    امیرعبداللهیان با بیان اینکه تهران امنیت کشورهای منطقه را امنیت خود می داند، افزود: مبارزه با افراط گرایی و خشونت و نیز تحکیم روابط منطقه یی ضرورتی بنیادین برای دستیابی به توسعه و امنیت پایدار منطقه یی است. 
    معاون وزیر امورخارجه گفت: نباید اجازه داد افراط گرایان و تروریست ها امنیت منطقه را به بازی بگیرند. 
    بنابراین روشن است بخش مهمی از سفر ظریف با موضوع های منطقه یی گره خورده که این روزها فکر و نیروی بسیاری از دولت های همسایه را درگیر خود کرده است. 
    در نگاهی کلان تر، موضوع فعالیت های هسته یی جمهوری اسلامی ایران که طی 13 سال گذشته به ابزار غرب برای ایران هراسی تبدیل شده بود، اینک در پی توافق هسته یی، برای اشتراک دانش و ژرف بخشی به فضای همکاری به دور از تنش آفرینی های دروغین جنبه تازه یی یافته است. 
    توافق هسته یی از یک سو برای همه ی کشورهای جهان حق بهره گیری از انرژی صلح آمیز هسته ای و دستیابی به این فناوری را تثبیت می کند و از این منظر موضوعی با ابعاد جهانی است و از سوی دیگر، در سطح منطقه جدا از تاثیر بر همکاری های آتی در حوزه ی زیست فناوری، پزشکی هسته یی، یافته های نوین کشاورزی- غذایی و... بر بایسته های خلع سلاح اتمی در منطقه تاکید دوباره یی می کند. 
    زرادخانه های رژیم صهیونیستی زیر ذره بین کشورهای جهان قرار گرفته و دستیابی به هدف «خاورمیانه عاری از سلاح اتمی» که مصوب نشست مجمع عمومی بازنگری معاهده ی منع گسترش سلاح های هسته ای (ان. پی. تی) در سال 1389 بود، دوباره بر سر زبان ها افتاده است. 
    از این رو، کشورهای منطقه مانند کویت، قطر و عراق هم در جنبه ی منطقه یی و هم در عرصه ی جهانی با پیامدهای ناشی از توافق هسته یی روبرو خواهند بود. در زمینه ی پیوندهای دوجانبه نیز لغو تحریم های بین المللی، یکجانبه و چندجانبه برای تهران فضای همکاری بیشتری با همسایگان پدید می آورد که به افزایش قدرت منطقه برای نقش آفرینی تجاری- بازرگانی در عرصه ی بین المللی می انجامد. 
    مبارزه با خشونت و افراطی گری یکی دیگر از مباحث دارای ابعاد جهانی است که در دستور کار سفر ظریف به کشورهای همسایه نیز قرار دارد. زمانی که رییس جمهوری اسلامی ایران در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال 1392 شعار «جهان علیه خشونت و افراطی گری» را مطرح کرد با نگاهی به اوضاع منطقه و دامنه ی رو به گسترش گروه های تروریستی فعال در خاورمیانه، درباره ی خطرها و آسیب های آتی این نوع نگرش ها و رفتارها برای همه کشورهای جهان هشدار داد. 
    شوربختانه به دلیل کوتاهی کشورهای غربی و برخی همپیمانان منطقه یی برای ریشه کنی گروه های تندرو در خاورمیانه برای تامین منافع کوتاه مدت و بلندمدتی مانند مشغول نگه داشتن کشورهای عرب و غیرعرب منطقه با تنش های داخلی، براندازی برخی از دولت ها، تضعیف محور مقاومت و افزایش امنیت رژیم صهیونیستی، اینک دامنه ی فعالیت های تروریستی این گروه ها به اروپا، آفریقا و اقیانوسیه رسیده است. قاره ی آمریکا نیز با رخدادهای همانندی مانند بمبگذاری سال 1392 در حاشیه ی مسابقه مارتن شهر «بوستون» روبرو بوده و بارها طعم تلخ چنین اقدام هایی را چشیده است. 
    در چنین شرایطی، شاید مهمترین گام برای خشکاندن ریشه ی این گروه ها در خاورمیانه، هماهنگی و همدستی کشورهای منطقه برای بستن راه های تغذیه مالی و تسلیحاتی و تامین نیروی انسانی تروریست ها باشد. 
    در گام بعدی، همکاری های نظامی، اطلاعاتی و امنیتی برای مبارزه با آنها و همچنین تقویت توان اقتصادی کشورهای درگیر در ناآرامی های برآمده از فعالیت های خرابکارانه قرار دارد چرا که بخشی از ناامنی به سبب نارضایتی های عمومی ناشی از شکاف های اجتماعی (قومی، مذهبی و نژادی) و نابرابری های اقتصادی پدید می آید و باید برای رسیدن به صلح پایدار، همگرایی هایی از این دست میان کشورهای منطقه صورت گیرد. 
    سفر وزیر امورخارجه ی جمهوری اسلامی ایران به سه کشور کویت، قطر و عراق که بازیگران مهمی در منطقه به شمار می روند، با سه محور روابط دوجانبه، مسائل منطقه یی و موضوع های بین المللی گام دیگری در راستای ژرف بخشی به همگرایی با همسایگان و توان افزایی منطقه ای است. 

    ادامه مطلب...
  • رقابت کم سابقه و هماوردی نفس گیر میان 2 حزب اصلی آمریکا بر سر «برنامه ی جامع اقدام مشترک» (برجام) بعد از 2 ماه در نهایت روز پنج شنبه گذشته بیست و ششم شهریور ماه (هفدهم سپتامبر) پایان یافت. دموکرات ها در آخرین روز مهلت تعیین شده توانستند با ناکام گذاشتن سومین تلاش سناتورهای جمهوری خواه نتیجه را به نفع خود ثبت کنند. با شکست جمهوری خواهان، فرایند اجرای برجام از همان روز کلید خورد و «جان کری» وزیر امور خارجه ی آمریکا طی بیانیه یی «استیون مال» سفیر پیشین این کشور در لهستان را به عنوان هماهنگ کننده ی ارشد اجرای توافق هسته یی با ایران منصوب کرد. عبور برجام از سد کنگره اما به آسانی صورت نگرفت و جمهوری خواهان تا دقیقه ی 90 با هدف رد برجام به هر بوته یی دست انداختند و طی این 2 ماه دست کم سه بار به صورت جدی به رد برجام اقدام کردند. پس از توافق تاریخی وین در بیست و سوم تیرماه (چهاردهم ژوییه)، متن این توافق در اختیار کنگره ی آمریکا قرار گرفت تا این نهاد قانونگذار ظرف 2 ماه (تا هفدهم سپتامبر/بیست و ششم شهریورماه امسال) نظر نهایی خود را در ارتباط با آن اعلام کند. این تصمیم در ماه می - حدود 2 ماه پیش از توافق- پس از آن گرفته شد که «باراک اوباما» رییس جمهوری آمریکا به خاطر فشار نمایندگان جمهوری خواه کنگره به امضای مصوبه یی زیر عنوان «بازنگری توافق هسته یی با ایران» مبادرت کرد؛ مصوبه یی که در سنا با 99 رای موافق در برابر یک رای مخالف و همچنین در مجلس نمایندگان با 400 رای موافق در برابر 25 رای مخالف به تصویب رسیده بود. در نتیجه ی این مصوبه، برجام برای اجرایی شدن باید از تصویب کنگره می گذشت. با آغاز این مهلت 2 ماهه شماری از اعضای تیم مذاکره کننده ی آمریکایی از جمله «ارنست مونیز» و «جیکوب لو» وزیران انرژی و دارایی به همراه کری یکم مردادماه (بیست و سوم ژوییه) در نشست کمیته ی روابط خارجی سنا حضور یافتند و به پرسش های سناتورها در ارتباط با توافق هسته یی با ایران پاسخ گفتند. پس از آن نوبت حضور در مجلس نمایندگان فرارسید و تیم هسته یی این کشور در این مجلس نیز -همانند آن چه در سنا گذشت- در برابر سیلی از اتهام ها و اعتراض های نمایندگان جمهوری خواه قرار گرفتند. تعطیلات چهار هفته یی کنگره در ماه آگوست باعث شد این تیم نفس راحتی بکشد اما کوشش با هدف یارگیری از نمایندگان در هر 2 سو شدت گرفت. در یک طرف رییس جمهوری و حزبش قرار گرفته بود تا با تلاش رسانه یی و اقناع سازی، بی طرف ها و حتی مخالفان برجام را با خود همراه کند. در سوی دیگر حزب قدرتمند و مخالفی چون حزب جمهوری خواه قرار داشت؛ این حزب که پس از انتخابات میان دوره یی کنگره از اقلیت به اکثریت تغییر جایگاه داده است با بهره گیری از تعطیلات رسمی به دنبال بسیج مخالفان توافق و فشار بر دولت و نمایندگان دموکرات برآمد. پس از پایان تعطیلات اعضای کنگره هفتم سپتامبر (هفدهم شهریور) بار دیگر بررسی برجام را آغاز کردند. عصر روز دهم سپتامبر (نوزدهم شهریور) سناتورها برجام را به رای گذاشتند و طرح رد توافق هسته یی که بیش از 60 رای نیاز داشت تنها توانست 58 رای مثبت جمهوری خواهان را به دست آورد و در عمل با 42 رای منفی دموکرات ها به شکست انجامید. بنابراین، مشاهده ی نتیجه و شمار موافقان و مخالفان برجام در سنا تعجب جمهوری خواهان را برانگیخت؛ نمایندگان این حزب که پیشتر شعار رد توافق را سر می دادند پس از آن حتی در صورت اعمال «فیلی باستر» دموکرات ها از رای گیری در این زمینه نیز ناتوان بودند. سناتورهای جمهوری خواه پس از ناامیدی در این مجلس یک روز بعد از اعضای حزب خود در مجلس نمایندگان یاری جستند تا هرچند به صورت نمادین و نمایشی اقدامی علیه این توافق انجام دهند. در چنین فضایی مجلس نمایندگان 2 قطعنامه علیه توافق هسته یی تصویب کرد. در یکی از این قطعنامه ها نمایندگان جمهوری خواه با 269 رای مخالف در برابر 162 رای موافق به رد برجام رای دادند. قطعنامه ی نمادین دیگر با هدف منع رییس جمهوری از تعلیق یا لغو تحریم ها با 247 رای مثبت در مقابل 186 رای منفی صورت گرفت. همان طور که اشاره شد طرح ها و قطعنامه هایی از این دست تنها جنبه ی نمادین دارند و هرگز عملی نخواهد شد زیرا برای اجرایی شدن هم باید به تصویب سنا برسد و هم از سد وتوی اوباما بگذرد. سه شنبه پانزدهم سپتامبر (بیست و چهارم شهریور) تنها 2 روز مانده به پایان مهلت بررسی برجام در کنگره، سناتورهای جمهوری خواه برای دومین بار تلاش کردند با تصویب قطعنامه یی علیه توافق، راه گذر برجام از سد کنگره را مسدود کنند که این اقدام آن ها نیز با ناکامی رو به رو شد و نتوانستند 60 رای لازم را به دست آورند. تا این که پنج شنبه گذشته (هفدهم سپتامبر) و همزمان با آخرین روز مهلت بررسی برجام در کنگره، جمهوری خواهان با نادیده گرفتن طرح رد برجام تصمیم گرفتند سومین و آخرین سناریوی خود را پیاده کنند. از این رو، متممی با چند پیش شرط را - آن طور که از قبل پیش بینی شده بود - به رای گذاشتند. بر اساس این متمم، جمهوری خواهان در قبال لغو تحریم ها نخست خواستار آن شدند تا ایران، رژیم صهیونیستی را به رسمیت بشناسد و سپس اینکه اتباع آمریکایی زندانی شده را آزاد کند؛ پیش شرط هایی که با رای مثبت 56 سناتور جمهوری خواه همانند تلاش های گذشته ی آن ها ناکام ماند زیرا برای اجرایی شدن از 100 رای موجود در سنا دست کم به 60 رای در سنا نیاز داشت. در مجموع، ناکامی جمهوری خواهان در هماوردی با دموکرات ها در رد برجام اما پیامدهای نامطلوبی برای این حزب و طرفداران آن به همراه دارد. به رغم هماهنگی و یکپارچگی در جبهه ی جمهوری خواهان، ناکامی آن ها در این جدال سخت با دموکرات ها ممکن است از محبوبیت شان بکاهد و این حزب را در انزوا قرار دهد. همچنان که پیروزی آن ها در این هماوردی بر افزایش توان رقابت حزبی در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده بی تاثیر نبود. افزون بر آن، ناکامی جمهوری خواهان در این جدال نشانگر شکست رویکردهای ستیزه جویانه و جنگ طلبانه ی این حزب در ایالات متحده و به طور ویژه در زمینه ی فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران است. هر چند به نظر می رسد پس از پیروزی دموکرات ها، جمهوری خواهان کارشکنی در ارتباط با اعمال تحریم های غیرهسته یی را در اولویت برنامه های خود قرار دهند. دیگر بازیگر شکست خورده و به انزوا رانده شده در این میان، رژیم صهیونیستی و لابی پرنفوذ صهیونیستی (ایپک) در آمریکا است. دشمنی آن ها با توافق هسته یی ایران و 1+5 که جهان آن را به رسمیت شناخته است بر کسی پوشیده نیست. کارشکنی های آن ها که از روز آغاز گفت و گوهای هسته یی شروع شده بود تا به امروز نیز با شدتی افزون تر ادامه دارد. تعطیلات رسمی کنگره فرصتی را برای آن ها ایجاد کرده بود تا با صرف هزینه های سرسام آور و تبلیغات هدفدار رسانه یی خود موجی از مخالفت علیه برجام به راه اندازند که این امر نه تنها تحقق نیافت بلکه باعث شد با نافرجام ماندن سومین و آخرین کارشکنی سناتورهای جمهوری خواه و ورود برجام به مرحله ی اجرایی شدن، رژیم صهیونیستی و لابی ضدایرانی ایپک در انزوایی خودساخته فرو روند. 

     

    ادامه مطلب...
  • دیروز دوشنبه بیست و نهم تیرماه (بیستم ژوییه) کمتر از یک هفته پس از توافق تاریخی هسته یی میان ایران و گروه 1+5، شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه یی تازه با هدف لغو تحریم های ایران را با 15 رای موافق و بدون رای مخالف از تصویب گذراند. بر اساس این قطعنامه که از 12 بند مقدماتی ،30 بند اجرایی و یک سند ضمیمه تشکیل شده است شورا موظف خواهد بود قبل از پیمودن روال قانونی در کشورهای مذاکره کننده، تمامی قطعنامه های ضد ایرانی پیشین را لغو کند. 
    صدور قطعنامه ی 2231 به عنوان مُهر تایید شورای امنیت بر «برنامه ی جامع اقدام مشترک» (برجام) یکی از مهمترین امتیازهای تیم دیپلماسی ایران بود که به رغم مخالفت شماری از اعضای 1+5 تحقق یافت. بر این اساس شورای امنیت برای نخستین بار پذیرفت کشوری با دست پُر از ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد خارج شود چرا که سابق بر این، کشورها تنها از راه جنگ یا تغییر رژیم می توانستند از ذیل این فصل بیرون آیند. 
    شورای امنیت که تا دو سال گذشته بر توقف کامل فعالیت های هسته یی ایران تاکید داشت و حتی به باقی ماندن پیچ و مهره های ماشین ها و دستگاه های موجود در تاسیسات هسته یی کشور ما رضایت نمی داد اینک با صدور قطعنامه ی 2231، حق غنی سازی در خاک ایران، ادامه ی فعالیت های صلح آمیز هسته یی، تعطیل یا متوقف نشدن هیچ یک از مراکز و تاسیسات هسته یی و همچنین ادامه ی برنامه ی تحقیق و توسعه را به طور رسمی تایید کرده است. 
    همچنین قطعنامه ی تازه ی این نهاد بین المللی 6 قطعنامه یی که از سال 1385 تا 1390 خورشیدی بر ایران تحمیل شده است شامل قطعنامه های 1696 (2006)، 1737 (2006)، 1747 (2007)، 1803 (2008)، 1835 (2008) و 1929 (2010) را یکجا لغو می کند که این خود دستاورد بزرگی برای ایران به شمار می رود. 
    در این پیوند اما موضوع «بازگشت پذیری» قابل بررسی است به این معنی که در صورت نقض تعهدها از سوی هر یک از 2 طرف، شرایط به حالت قبل از توافق برمی گردد. در آن شرایط همزمان با بازگشت تحریم ها، ایران نیز می تواند به فعالیت های هسته یی گذشته ی خود ادامه دهد. 
    در پیوند با موضوع بازگشت پذیری در بندهای یازدهم و دوازدهم قطعنامه بیان چند نکته ضروری است: نخست اینکه تنها تحریم هایی که تا سال 90 بر ایران تحمیل شده اند قابل برگشت خواهند بود. 
    دوم اینکه بازگشت پذیری امری متقابل و دوسویه است. در صورت اعمال دوباره ی تحریم علیه ایران، تاسیسات نطنز و فردو به سرعت به فعالیت های پیشین خود ادامه خواهند داد و تنها بازگرداندن رآکتور آب سنگین اراک است که اندکی با تاخیر برخواهد گشت. سوم اینکه تیم های مذاکره کننده ی ایران و اعضای 1+5 پس از نزدیک به 22 ماه گفت و گوهای شبانه روز با یکدیگر به چنین نتایجی تاریخی دست یافته اند و بی تردید بازگشت شرایط به قبل از توافق به معنی از بین رفتن تمامی زحمت های آن ها تلقی خواهد شد و از طرفی مشاهده ی توانمندی نظامی ایران و همچنین تجربه ی مقاومت مردم ایران در برابر فشار، تحریم و تهدید خود باعث می شود که تنها تهدید به بازگشت پذیری از سوی غرب در سطح شعار باقی بماند و هرگز عملی نشود. 
    در گذشته تمامی قطعنامه های ضدایرانی ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد با عنوان «اقدام در موارد تهدید علیه صلح، نقض صلح و اعمال تجاوز» صادر شده بود اما بر اساس قطعنامه ی تازه ی این شورا ایران از ذیل این فصل و بند 41 خارج شده است و از نظر آن ها دیگر به عنوان تهدیدی علیه جهان تلقی نمی شود. پس تنها در شماری از پاراگراف ها به منظور لغو قطعنامه های دیگر به ماده ی 41 اشاره شده است. بنابراین از دید این نهاد بین المللی ایران دیگر خطری برای امنیت منطقه و بین الملل محسوب نمی شود و به باور ناظران و آنچنان که در بند هفت مقدماتی قطعنامه 2231 نیز آمده است صدور این قطعنامه یک تغییر بنیادین در روابط ایران و شورای امنیت به شمار می رود. 
    قطعنامه ی 2231 به منزله ی چراغ راه آینده، نقشه ی راه را مشخص کرده است به این معنی که پس از این قطعنامه در صورت ادامه ی همین روند همکاری جویانه ی 2 طرف، قطعنامه ی دیگری صادر نخواهد شد ضمن این که پس از گذشت یک دهه قطعنامه ی کنونی نیز به کلی از دستور کار شورای امنیت خارج خواهد شد و پرونده ی هسته یی کشور ما در این شورا به خودی خود پایان می یابد. 
    از لحاظ همسنجی حقوق داخلی و بین الملل هرچند قوانین داخلی کشورها مقدم بر قوانین و تعهدهای بین المللی آن ها است اما ویژگی «الزام آور بودن» همین قطعنامه ها بود که کشورهای جهان را در مقابل ایران قرار داد. 
    بدون شک پس از صدور این قطعنامه براساس بند 25 منشور (بندی که برای تمامی اعضای سازمان ملل الزام آور است) نیز 193 کشور عضو سازمان ملل در ارتباط با ایران از رویه یی همسو پیروی خواهند کرد و اجرای آن تنها محدود به اعضای 1+5 نخواهد شد. افزون بر آن، در زمینه ی تسلیحاتی نیز برخلاف قطعنامه 1929 که بر اساس آن شدیدترین تحریم ها متوجه ی کشور ما بود در قطعنامه ی 2231 این ممنوعیت ها به محدودیت تبدیل شده است؛ محدویت های که طی چند سال آینده از میان خواهد رفت. 
    در مجموع، جمع ‏ بندی برنامه ی جامع اقدام مشترک سه شنبه ی گذشته و صدور قطعنامه ی تازه ی شورای امنیت در خصوص لغو قطعنامه های پیشین نشانگر برداشتن گام هایی سازنده از سوی ایران و 1+5 است تا به بحرانی فرسوده و غیرضروری پایان دهند. 
    بنابراین، قطعنامه ی تازه از آن جهت برای کشور ما حایز اهمیت است که همزمان با حفظ خطوط قرمز، تحریم های تحمیل شده در قالب 6 قطعنامه ی شورای امنیت نیز رخت برخواهد بست. 
    هرچند قطعنامه ی 2231 از نظر حقوقی کمیسیونی با عنوان «کمیسیونی مشترک» به منظور رفع اختلاف ها پیش بینی کرده است تا بی طرفانه و سریع به حل و فصل مسایل اختلافی اقدام کند اما از نظر سیاسی دبه کردن طرف غربی از تعهدات خود می تواند بر و وجهه ی آن ها نزد جهانیان تاثیر منفی گذارد. 

    ادامه مطلب...
  • در چند سال گذشته بانوان ایرانی در رشته های گوناگون ورزشی در میدان رقابت های آسیایی، جهانی و المپیک افتخار آفرینی های قابل توجهی داشته اند که این امر بیش از هر چیزی از توانمندی های بالای زنان ایرانی حکایت دارد و لزوم توجه بیشتر به این ظرفیت ها را آشکار می سازد. در نگاهی ژرفتر به موضوع تربیت بدنی بانوان باید گفت، ورزش در تامین سلامت و بهداشت جامعه نقشی بنیادین دارد و توجه به آن بایسته یی است که نمی توان نادیده انگاشت. در این میان، ورزش بانوان با توجه به جایگاهِ زنان و نقشی که در عرصه های گوناگون اجتماعی ایفا می کنند، چه در سطح پایه و چه قهرمانی از اهمیتی دوچندان برخوردار است. با توجه به اهمیت قهرمانی تیم فوتسال بانوان ایران و تاثیری که این رویداد در ورزش بانوان کشور می تواند داشته باشد بیان چند نکته ضروری است: قهرمانی تیم فوتسال زنان ایران، نخستین قهرمانی تیمی در تاریخ ورزش بانوان کشور و موفقیتی بزرگ به شمار می رود که باید الگویی برای زمینه سازی کسب قهرمانیِ دیگر رشته های ورزشیِ تیمی در آینده باشد. در عرصه ی ورزش های انفرادی، پیش از این بانوان ایرانی توانسته بودند افتخار آفرینی کنند چنانکه «کیمیا علیزاده» تکواندوکار جوان کشورمان توانست نخستین مدال تاریخ تکواندوی زنان ایران را در رقابت های جهانی سال جاری روسیه به دست آورد و مدال طلای خود را بر تارک افتخارهای ورزش بانوان کشور بنشاند. در کنار کامیابی های ورزشکاران رشته های انفرادی، افتخارآفرینی های ورزش های تیمی می تواند در سطح رقابت های قاره یی، منطقه یی، جهانی و المپیک ها، وضعیت ورزش قهرمانی کشور در این میدان های بزرگ را بهبود بخشد و جایگاه آن را تثبیت کند. تجربه نشان داده که ورزش بانوان در ایران از توانمندی ها و ظرفیت های مناسب و بسیاری برخوردار است که با سرمایه گذاری و برنامه ریزی بلندمدت، در اختیار گذاشتن امکانات، بهره گیری از مربیان کارآزموده و در مجموع توجه بیشتر می توان شاهد شکوفایی آن بود. بر کسی پوشیده نیست که ورزش بانوان چه در سطح پایه و همگانی از منظر تاثیر آن بر سلامت و بهداشت جسمانی و روانی و چه قالب قهرمانی مزیت های بسیاری برای زنان و در سطحی گسترده تر عموم جامعه در بردارند اما نهادینه نشدن فرهنگ ورزش بانوان در هر 2 سطح یاد شده، موجب شده است که ورزش بانوان کشور نتواند آن چنان که باید توسعه یابد و به شکلی بایسته در جامعه مورد توجه قرار گیرد. در این زمینه، برخی سوگیری های جنسیتی و باورهای پیشینی رسوب یافته به شکل مردسالاری بر لایه هایی از جامعه، طی سال ها به عنوان مهمترین چالش پیش روی توسعه ورزش بانوان خودنمایی کرده است؛ باورهایی که حتی در تخصیص بودجه و امکانات و توجه به رشته های ورزشی بانوان در برخی سطح های تصمیم گیری نیز می توان شاهد تاثیرگذاری آگاهانه یا ناخودآگاه آن بود. ورزش زنان پس از پیروزی انقلاب با وجود سوگیری های یادشده پیشرفت های زیادی داشته است و بر شمار رشته های ورزشی و همچنین بانوان ورزشکار افزوده شده است اما با وجود این، ورزش بانوان کشور هنوز با محدودیت ها و محرومیت هایی جدی دست و پنجه نرم می کند. در این شرایط، نبود امکانات ورزشی، تداوم نگاه مردسالارانه به ورزش، نبود توازن در اختصاص انواع منابع و امکانات ورزشی به محدودیت های ورزش های همگانی و قهرمانی زنان دامن می زند. با وجود این نابرابری ها، افتخار آفرینی های اخیر بانوان در رشته هایی همچون تکواندو، تیراندازی، دو و میدانی و اکنون فوتسال که در همسنجی با رقیبان خارجی با دشواری های بیشتری رو به رو هستند تاییدی بر مدعای توانمندی های چشمگیر بانوان ورزشکار ایرانی است. در بازی های آسیایی 2002 بوسان کره جنوبی «نسیم حسن پور» توانست مدال نقره ی رشته تیراندازی از فاصله 10 متر را به دست آورد و نخستین بانوی مدال آور ایرانی در این رقابت ها لقب گیرد. در بازی های آسیایی 2006 قطر حضور زنان در رشته های گوناگون جلوه یی پررنگتر یافت به گونه یی که «آتوسا پورکاشیان» با کسب مدال برنز شطرنج و«مهروز ساعی» و «افسانه شیخی» با کسب مدال برنز در رشته ی تکواندو، افتخار آفرینی بانوان ورزشکار ایرانی در میدان های ورزشی را شتاب بخشیدند. با شروع رقابت های انتخابی المپیک 2008 چین، «نجمه آبتین» در تیراندازی با کمان، «هما حسینی» در قایقرانی و «سارا خوش جمال فکری» در تکواندو توانستند نخستین سهمیه ی بانوان در رقابت های المپیک را به دست آورند. آویخته شدن نخستین مدال طلای تاریخ تکواندو بانوان ایران بر گردن « فاطمه نعمتی» در بازی های آسیایی 2010 چین در کنار افتخار آفرینی دیگر بانوان ورزشکار چهره یی دیگر از ورزش ایران را در آسیا نمایان ساخت. در رقابت های پارالمپیک لندن نیز «زهرا نعمتی» عضو تیم ملی تیراندازی با کمان ایران توانست مدال طلای این رقابت را از آنِ خود سازد. در ادامه ی این کامیابی ها، در رقابت های المپیک لندن هشت زن ایرانی در کنار 45 مرد پا به عرصه ی بزرگترین میدان ورزشی جهان گذاشتند. بازی های آسیایی 2014 اینچئون کره ی جنوبی یکی از درخشان ترین برهه های ورزش بانوان کشور بود. در حالی که بانوان ایرانی در بازی های آسیایی گوانژو چین در سال 2010 موفق به کسب 14 مدال رنگارنگ در رشته های مختلف شده بودند، زنان ورزشکار ایرانی در اینچئون توانستند با افزایش مدال های خود این شمار را به 16 برسانند. در این میان مدال های طلای «نجمه خدمتی» در ماده ی تیراندازی و«حمیده عباسعلی» در کاراته خوشرنگ ترین مدال های ایران در این دوره بود. در همین دوره، نخستین بارقه های درخشش زنان در رشته های تیمی آشکار شد و تیم ملی کبدی بانوان ایران توانست به دیدار نهایی بازی های آسیایی راه یابد. این افتخارآفرینی ها نشان می دهد که چنانچه بسترها، امکانات و فرصت های لازم برای زنان ورزشکار فراهم شود شاهد درخشش بیشتری در ورزش بانوان خواهیم بود. هوده ی سخن اینکه تغییر نگرش عمومی جامعه به ورزش بانوان، ایجاد برابری در امکانات و فرصت های ورزشیِ بانوان در همسنجی با مردان و زدوده شدن نگاه مردسالارانه در این زمینه بایسته هایی است که برای ایجاد امید در بانوان ورزشکار و فراهم آوردن زمینه های تکرار افتخارآفرینی های ورزش بانوان به آن نیازمندیم. ضمن اینکه توانایی های زنان ایرانی در عرصه ی ورزش قهرمانی بسیار فراتر از موقعیت کنونی است و می طلبد تا با توجه بیشتر به ظرفیت های بانوان توانمند کشور مسیر دستیابی ایران به جایگاهی شایسته در ورزش بانوان جهان هموار شود.

     

    ادامه مطلب...
  • دیروز دوشنبه دوازدهم بهمن ماه 1394 خورشیدی نشست سران سه قوه با حضور «حسن روحانی» رییس جمهوری اسلامی ایران، «علی لاریجانی» رییس مجلس شورای اسلامی و «صادق آملی لاریجانی» رییس قوه قضاییه در نهاد ریاست جمهوری برگزار شد. در این نشست سران سه قوه مهمترین مسایل کشور را مورد بحث و بررسی قرار دادند. 
    این نخستین باری نیست که سران قوا با یکدیگر دیدار و گفت وگو می کنند. طی 2 سال و اندی که از عمر دولت یازدهم می گذرد سران سه قوه دست کم پنج بار در چنین نشستی حضور یافته اند تا با هماهنگی بیشتری وظایف اجرایی، قانونگذاری و نظارتی خود را به پیش برند. این در حالی است که در هشت سال معروف (دولت های نهم و دهم) برخی تجربه های ناخوشایند از درگیری و هماوردی بین اعضا و حتی سران قوا مانع از همپیوندی ضروری ارکان حکومتی در کشور شده بود. رخدادهایی نظیر آنچه با عنوان «یکشنبه سیاه در بهارستان» (پانزدهم بهمن 1391) از آن یاد می کنند یا موضع گیری های تند سیاسی که بارها طی سال های گذشته میان رییسان سه قوه رد و بدل شد نمونه هایی از تجربه های یاد شده است. 
    پس از بروز این تجربه های ناخوشایند بود که روحانی در شعارهای انتخاباتی خود وعده ارتباط نزدیک قوا را داد و تاکید کرد نحوه تعامل سه قوه باید به گونه ای باشد که خواست مردم و منافع آنان تامین شود. پس از گذشت حدود 100 روز از آغاز به کار دولت روحانی، نخستین نشست میان سران سه قوه برگزار شد و تاکنون نیز در فضایی سازنده و ثمربخش ادامه یافته است. 
    در فضای کنونی زمینه های ناهماهنگی یا ایجاد اصطکاک بین سه رکن حکومتی در کشور به شدت کاهش یافته است و مسوولان عالی رتبه کشور با توجه به آسیب های ناشی از افتراق، مسیر سازنده وفاق در پیش گرفته اند. امروز آنچه در روابط میان قوا اهمیت دارد رعایت احترام و شکل گیری فهم متقابل در مورد حدود اختیارها و وظایف هر یک از سه قوه است. درک این موضوع مهم باعث خواهد شد تا روابط میان سه قوه از چالش های احتمالی که اغلب ناخواسته است تا حد زیادی در امان بماند. افزون بر این، هر چه این نوع نشست ها مداوم تر، منظم تر و نزدیک تر باشد از احتمال تکرار تجربه های نامطلوب گذشته کاسته و به همدلی بیشتر افزوده می شود. 
    همچنان که اشاره شد، نشست های مداوم سران سه قوه نشانگر وفاق، همدلی و همکاری این سه رکن حکومتی است. این وفاق مدت ها است که کارکردهای سازنده خود را به بهترین وجه نشان داده است. نمونه بارز این همکاری ها به حل و فصل موضوع هسته ای ایران برمی گردد. به جرات می توان گفت طی نزدیک به 2 سال گفت وگوهای هسته ای، رییس مجلس شورای اسلامی از جمله کسانی بود که بیشترین حمایت را از آن به عمل آورد تا در نهایت توافق هسته ای ایران و 1+5 براساس منافع ملی از تصویب مجلس گذشت. در این پیوند، رییس قوه قضاییه نیز بارها در اظهارنظرهایی صریح حمایت خود را از گفت وگوهای هسته ای بر اساس اهداف، منافع و خطوط قرمز نظام اعلام کرد. امروز نیز در فضای پسابرجام به خاطر ضرورت های ملی این دوره حساس، لزوم این هماهنگی ها بیش از پیش احساس می شود؛ امری که بی تردید به پیشبرد اهداف ملی منجر خواهد شد. 
    آنچه مشخص است در نقطه های عطف تاریخی، ضرورت همکاری، همفکری و هماهنگی کامل قوا بیشتر احساس می شود. ایران اینک در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری قرار دارد که هفتم اسفند ماه برگزار می شود. در این شرایط طبیعی است که هر یک از سران قوا دیدگاه های سیاسی خاص خود را داشته باشند چرا که برخورداری از سلیقه های سیاسی متفاوت لازمه ی حکومت های مردمسالار است. 
    با این حال در فضای انتخابات نیاز است تا مسایلی همچون لزوم جبران رد صلاحیت ها، گسترش مشارکت، تحکیم مشروعیت نظام، پیگیری اهداف کلان کشور و منافع ملی بر رقابت های سیاسی سایه بیفکند و منافع حزبی و جناحی را به حاشیه براند. به خاطر اهمیت انتخابات پیش رو بود که سران سه قوه دیروز در جلسه خود بر برگزاری انتخاباتی پرشور ، سالم و رقابتی تاکید کردند. بنابراین، این نشست می تواند همانند نشست های پیشین به تقویت همکاری های قوای سه گانه بیانجامد تا کشورمان از موقعیت حساس انتخابات نیز با سربلندی بیرون آید. 
    نکته دیگر به کارکردهای هماهنگی میان سه قوه در زمینه پیشرفت کشور بازمی گردد؛ نکته ای که رییس جمهوری در سخنان خود بر آن تاکید کرده است. به این ترتیب مهمترین پیام های نشست دیروز را باید معطوف به لزوم ایجاد وفاق و همدلی در جامعه ی سیاسی و فضای مدنی کشور، نهادینه شدن مفاهمه و گفت وگو و اولویت بخشی به منافع ملی و بایسته هایی چون گسترش مشارکت سیاسی، برگزاری انتخابات رقابتی و نیز پیشرفت های اقتصادی پس از برجام، دانست. 

    ادامه مطلب...
  • امروز میخوام راجع به فصل تابستون صحبت کنم و اینکه این فصل چه نویدی رو داره و چه تغییرات خوشایندی رو میشه مرتبط با این فصل در خانه و دکوراسیون داخلی ایجاد کرد. تابستان فصل میوه های آبدار و رنگارنگ هست. فصل تازگی و انرژی هست و فصل تعطیلات و تفریح هست. این فصل میتونه پر از انرژی برای ما و روحمون هم باشه.

    دکوراسیون داخلی

    از ترکیب رنگها استفاده کنید

    همونطور که میدونید در این فصل رنگهای شاد بازار گرمی دارن و مردم سعی میکنن بیشتر لباسهای رنگ روشن بپوشن و البته به این دلیل هست که گرما رو کمتر به خودش جذب میکنه. این شادابی و تازگی میتونه به داخل خونه های ماهم بیاد و فضای شادی رو در منزلمون ایجاد کنیم و با تغییراتی هرچند کوچک شادابی و طراوت رو در منزلمون احیا کنیم  که در شادابی روحمون هم بی تاثیر نیست. البته منظور من تغییرات مقرون به صرفه ای دکوراسیون داخلی هست که فشاری هم به وضع اقتصادیمون نیاره.

    دکوراسیون داخلی

    از ابتکار و خلاقیت استفاده کنید

    این موضوع رو در نظر داشته باشین که وقتی از دکوراسیون داخلی فصلی صحبت میشه منظور وصله و پینه کردن هست و قرار نیست اصول اصلی منزل تغییر کنه و تنها تغییرات جزیی میتونه اون تغییر و نشاطی که میخوایم رو ایجاد کنه. فقط کافیه کمی ابتکار و خلاقیت به خرج بدین و این رو هم بدونین که هیچ قانون فراگیری برای دکوراسیون داخلی منازل وجود نداره و این موضوع تنها به سلیقه شخصی و همچنین خلاقیت و هوشمندی شما بستگی داره که بتونین  راهکارهای مناسبی بدین و منزلتون رو زیباتر کنین. ذهنتون رو آزاد کنین و ساختارشکنی کنین. این رو بدونین که بعضی از تغییرات ممکنه در اول عجیب و غریب باشه ولی در عین حال هم میتونه جالب و خوشایند باشه. البته باید تغییرات کاملا برنامه ریزی شده و همخوان باشن تا دلنشین به نظر بیان وگرنه فقط فضای خونه رو شلوغ تر جلوه میدن و باعث آشفتگی میشن.

    دکوراسیون داخلی

    این تغییرات رو میتونید با پرده ها شروع کنین. پرده هایی با رنگهای روشن گزینه های مناسبی برای این تغییر هستن.  این روزها پارچه های به قولی گل گلی بازار گرمی دارن و میتونن گزینه های مناسبی برای این تغییر باشن . همچنین میتونین با قرار دادن لوازم تزیینی هرچند کوچک ولی همخوان با رنگ پرده ها این سبک پارچه هارو دل نشین کنین و یا حتی روکش کوسنهای مبلتون رو عوض کنین. البته به رنگها خیلی توجه کنین و سعی کنین طوری رنگهای شاد رو انتخاب کنین و کنار هم بچینین که همخونی لازم رو با رنگهای مبل و دیوار منزلتون داشته باشه.

    دکوراسیون داخلی

    البته لوازم تزیینی خاص موجود در بازار ابزار خوبی برای این تغییر هستن و ممیشه با ترکیبات رنگی مناسبی که میدیم و همچنین فرمهای خاصی که برای لوازم تزیینی انتخاب میکنیم به بهتر شدن و خوشایندی این تغییرات اضافه کنیم.

    یک آشپزخانه تابستانی بسازید

    وقتی از تغییر دکور آشپزخانه صحبت میشه ذهن ها به سمت تعویض کابینتها و میز ناهار خوری میره در حالیکه میشه با تغییرات جزیی که در زیر بشقابی ها یا دستمال های رنگی درون بشقاب و یا یک گلدان خوشرنگ و زیبا آشپزخانه رو دلنشینتر کرد یا حتی یک قالیچه گلیمی خوشرنگ و جدید میتونه کل فضای آشپزخانه مارو زیباتر کنه.

    دکوراسیون داخلی

    رنگها رو فراموش نکنین. رنگها و بافتهای جدیدی که به لوازم منزلتون میدین میتونن معجزه کنن. فقط باید یادتون باشه که رنگها، طرحها و بافتهایی که استفاده میکنین با زمینه کارتون یعنی دیوارها، مبلها، کابینتها و میز ناهارخوری همخونی داشته باشه و هماهنگ باشه.

    ادامه مطلب...
  • مشاهده رنگ هاى زیبا و چشم نواز، از عالى ترین تجربیاتى است که انسان در طول شبانه روز آن را تجربه مى کند.

    به گزارش ایسنا ، رنگ سبز حس شادابى و طراوت را به انسان منتقل مى کند.

    به اطراف خود نگاه کنید، رنگ ها همه جا هستند و ما را احاطه کرده اند. ما زندگى را از دریچه رنگ ها، شکل ها و صداها مى بینیم.

    رنگ هاى مختلف در زندگى ما از بسیارى جهات تاثیر گذارند، به عنوان مثال رنگ قرمز عموما به هنگام رانندگى یا استفاده از دستگاه هاى صنعتى و... ، توجه ما را به خطرها جلب مى کند.

    هنگام مشاهده مراتع سرسبز احساس شادابى می کنیم و هنگامى که دریاى آبى را مى بینیم احساس آرامش مى کنیم.

    یک اتاق تاریک در ما احساس وجود رمز و راز و یا ترس را ایجاد مى کند.

    اتاقى با رنگ آمیزى سفید، احساس تازگى و تمیزى را در ما القا مى کند.

    اگر رنگ ها در زندگى ما تاثیر دارند، این سؤال پیش مى آید که تاثیر درمانى آنها بر بیماری ها چیست؟
    رنگ درمانى یک شیوه درمانى پیوسته و بى وقفه است که شامل به کارگیرى رنگ ها در درمان بیماری هاى مختلف جسمى و اختلالات روانى است.

    در رنگ درمانى از اصول هارمونى رنگ ها و ترکیب آنها براى بهبودى بیماران استفاده مى شود. متخصصین رنگ درمانى معتقد هستند که هر عضو از بدن، انرژى خاص خود را دارد و اختلالات هر عضو را مى توان با به کارگیرى رنگى هم تراز با انرژى آن عضو در محدوده مشخص و یا کل بدن به سمت بهبودى پیش برد. رنگ ها در واقع امواج الکترومغناطیس پر انرژى با طول موج هاى قابل رویت هستند. سلول هایى مخروطى شکل که در شبکیه چشم قرار دارند، این امواج را به رنگ قابل تشخیص در ذهن تبدیل مى کنند.

    این سلول های مخروطی به سه دسته تقسیم مى شوند، گروهى براى تحریک شدن توسط رنگ آبى، گروهى براى رنگ سبز و گروه دیگرى براى رنگ قرمز.

    میزان یا شدت تحریک هر یک از آنها در آن واحد مى تواند رنگ هاى مختلفى را در ذهن ما تداعى کند. رنگ آبى حس آرامش و سفید حس پاکیزگی را به انسان منتقل مى کند.

    ما با دریایى از رنگ ها احاطه شده ایم که بر احساسات و سلامتى ما تاثیر مى گذارند؛ براى مثال رنگ آبى آرامش دهنده بوده و مى تواند براى پایین آوردن فشار خون مورد استفاده قرار گیرند. این رنگ مى تواند توانایى خوابیدن را در انسان افزایش داده و یا احساس درد را کاهش دهند.

    در مقابل رنگ قرمز، تاثیر تقریبا متضادى دارد. این رنگ مى تواند باعث بالا رفتن فشار خون و افزایش تولید آدرنالین در خون شود. به دنبال آن شما یقینا احساس ترس یا استرس خواهید کرد.

    استفاده صحیح از رنگ ها مى تواند یک فضاى مناسب یا نامناسب در زندگى ایجاد کند. در اینجا کاربردهاى بعضى از رنگ ها اشاره می کنیم:

    * رنگ زرد ذهن انسان را تحریک مى کند، بنابراین معمولا مناسب ترین رنگ براى اتاق مطالعه یا درس است.

    * رنگ آبى تسکین دهنده بوده و موجب آرامش شما مى شود، بنابراین براى اتاق خواب مناسب تر است.

    * رنگ سفید نشانگر تهى بودن، فضاى باز و پاکیزگى است، لذا براى حمام یا سرویس هاى بهداشتى بسیار مناسب است. باید دقت کنید که حتى المقدور از این رنگ براى اطاق درس یا مطالعه استفاده نکنید.

    گفتنى است رنگ درمانى بر افکار، رفتار و سلامتى فرد به طور قطع تاثیر مى گذارد. فراموش نکنید که استفاده درست از رنگ ها مى تواند آرامش را به زندگى شما هدیه دهد

    ادامه مطلب...

ارتباط با ما

 آدرس دفتر: تهران ، میدان توحید ، خیابان توحید ، خیابان اردبیل، پلاک 10 ، طبقه اول ، واحد 1
تلفن ثابت : 66561696-021
تلفن همراه : ۰۹۱۲۱۰۴۲۷۰۵
پست الکترونیکی: info[a]artimandec.ir

logo-samandehi