مفهوم ارگانیک
لغت ارگانیک در لغت نامه ها به عناوین مختلف ترجمه شده است.ازجمله عالی،بدست آمده از سازوارهای زنده،وابسته به اندام،تن مایه و…اثر ارگانیک به اثری گفته میشود که مانند گیاه وموجودی زنده کاملا به صورتی پویا درجهات مختلفی رشد کرده باشدوهیچ عاملی به جزنیروهای حیاتی مانع رشدآن نشده باشد. نمونه این آثار کلیه پدیده هاوموجودات طبیعی مختلف عالم است.انسان به عنوان نماینده خدا درروی زمین بادرک اصول پویاوحیاتی عالم طبیعت خود دست به آفرینش میزند،آفرینش ارگانیک نمونه های این نوع شکل گیری در تاریخ معماری کشورمان نیز فراوان است از آنجمله میتوان به شهرسازی کاملا ارگانیک وانسانی بافتهای قدیمی (نمونه بارزآن ارگ بم)معماری طبیعی واقلیمی ایرانی استفاده از مصالح متناسب با اقلیم وبسیاری از موارد دیگر نام برد.
تاریخچه معماری ارگانیک
بینش معماری ارگانیک ریشه در فلسفه رمانتیک دارد.رمانتیسم یک جنبش فلسفی هنری وادبی در اواخرقرن ۱۸و۱۹ میلادی در شمال غربی اروپا بود که به سایر نقاط اروپا و آمریکا سرایت کرد.این جنبش واکنشی در مقابل خردگرایی عقل مدرن بود.رمانتیکها همانند پیروان تفکر کلاسیک به ذهن انسان اعتقاد داشتند که بیشتر درمورد احساس وعواطف بود،به همین دلیل اکثر فلاسف رمانتیک شاعر بودند وبه تجلیل ازطبیعت،عواطف وتخیل می پرداختند که به مبانی علوم اثباتی مانند فیزیک وریاضی و منطق معتقد بودند.درآثار رمانتیک بر انگیختن احساس وعواطف،ایجاد ابهام وتوهم ومناظر تماشایی طبیعت مورد توجه است.به همین دلیل رمانتیک درپی تحسین طبیعت است برخلاف کلاسیک که به دنبال سلطه برطبیعت است.فریدریش ویلهم شیلینگ که یکی از بنیانگذاران فلسفه رمانتیک محسوب میشود معتقد بود که طبیعت جزئی از خود انسان است وبین انسان وطبیعت جدائی نیست دراین سبک معماری هنرمند میبایست ترکیبی میساخت که به موازات طبیعت باشد وپروسه حیات ورشدوتوسعه را به صورت انتزاعی نشان دهد.
برای توضیحات بیشتر و دریافت فایل به ادامه مطلب مراجعه نمائید…
مبانی نظری معماری ارگانیک
چیزی به عنوان یک مبنای نظری یکدست برای مجموعه معماری ارگانیک وجود ندارد . نه سخنان پر دامنه و تا حدی پراکنده فرانک لوید رایت و نه اظهارات کم و بیش دقیق تر هوکو هرینگ و نه اظهار عقیده های گاه و بیگاه هانس شارون و آلوار آلتو ، هیچ کدام را نمی توان جندان مفید دانست . معهذا سه اصل زیر یک طرح کلی ساده را ارایه میدهد :
۱: طبیعت به عنوان الگو : در نوعی گریز رمانتیک از شهرهای بزرگ و تمدن فنی ، ادعا این بود که طبیعت و قوانین آن تنها راهنما و آموزگار است .
۲: فرد گرایی : در فلسفه ای که گرایشهای روشنگری را مورد شک قرار میدهد ،به کمک واسطه های روانشناختی ،خود مختاری فردی و شخصیت مستقل فردی ترغیب می شود .
۳: ملی گرایی : همبستگی با کشور ، فرهنگ ، مذهب و سنتهای خود که در کنار بینش جهان وطنی جنبش فرد گرایی قرار گرفته است .
از این اصول سه صفت و خاصیت اساسی معماری ارگانیک بیرون کشیده می شود:
۱- ساختمان به مثابه یک عنصر طبیعی : این به آن معنا است که ساختمانهای ارگانیک بر خلاف عقاید لوکوربوزیه همچون پروانه های سبکبالی نیستند که بر فراز مرغزاری در پرواز باشند , بلکه یک جزء کامل , محکم و فروتن از محیطی را تشکیل می دهند که از آن روئیده می شوند , و نیز به این معنا که از این پس نه تنها رنگ سفید که منطقی و خنثی است و چیزی بیش از برخی تجربه های حجمی را ارائه نمی دهد, بلکه حتی رنگهای اصلی که مکتب د استیل ارائه می کرد نیز دیگر استفاده نمی شوند . اما در عوض تمامی طیف گرم و رنگینی که با محیط هماهنگی دارد به کار برده می شود , این موضوع همچنین به معنای کاربرد کمتر مواد و مصالح مصنوعی مانند شیشه و آهن و استفاده بیشتر از مصالح طبیعی مانند سنگ , چوب , آجر , مصالح بنایی و بتن –در موارد لزوم –است , در حالتی که هر یک به صورت مرئی و نمایان به کار برده شوند تا بتوانند بر استقلال و فردیت خود تاکید کنند ؛ در نهایت یعنی یک بیان معماری که به طور متعصبانه , نه تحت تسلط هندسه قائم الزاویه , که بسیار فارغ تر و دارای وازگانی غنی تر باشد .
۲- ساختمان به مثابه یک عنصر مشخص : هر فعالیت معماری , در برنامه ای که دارد , در شرایط اقتصادی حاکم بر آن , در شرایط مکانی و فردی اش و در رابطه با نیاز های روانشناختی صاحب و استفاده کننده اش , وضعیتی منحصر به فرد دارد و بنا براین در طراحی ساختمان تمامی جنبه ها باید در نظر گرفته شوند . به این ترتیب این پیش فرض خردگرایانه که نیازهای اساسی نوع بشر همه متساویند , نفی می شود . نکته حایز اهمیت اجزای احساسی اند که در موارد مختلف , تفاوت می کنند . موضوع استاندارد نیز که با پدید آمدن صنعت مطرح شده است به همان درجه مورد نفی قرار می گیرد . اما آنچه مورد اهمیت است رعایت جنبه های انسانی در استفاده از ماشین است , با توجه به این معنا که جنبه های انسانی متنوع و انفرادی هستند . معماری ارگانیک در شیفتگی به تکنولوزی ,همپا و همراه خرد گرایی نیست .
۳- ساختمان به عنوان یک عنصر سنتی : هر خانه باید شخصیت ویزه خود را به دست آورد و نه تنها از طریق نقشه ساختمانی , محیط و شخصیت فردی که برای او ساخته شده است , بلکه در رابطه با کشوری که در آنجا بنا می شود و بر اساس سنتهایی که در آنها ریشه دارد . این موضوع بایستی که در انتخاب نوع مصالح , روش ساختمانی و بیان و زبان طراحی تجلی یابد .