سبد خرید  (خالی) 0 ريال
سبد خرید  (خالی) 0 ريال
سبد خرید  (خالی) 0 ريال
سبد خرید  (خالی) 0 ريال

خبر ها و مقالات

اخبار شرکت

The our most popular Football

نکات مهم امنیتی در دکوراسیون  سرویس بهداشتی

حمام و توالت دو رکن اصلی خانه است که اگر درست و استاندارد چیده نشود ممکن است خطر آفرین باشد. در قدیم حمام در تمامی خانه ها وجود نداشت و به عنوان مکانی لوکس و غیر ضروری برای خانه به حساب می آمد. اما امروزه به یکی از پر استفاده ترین مکان های خانه تبدیل شده است. در هنگام دکوراسیون  سرویس بهداشتی توجه به انتخاب کفپوش مناسب و استاندارد بودن برق کاری های داخل حمام و توالت ضروری است. چراکه اگر این دو مساله به نحو احسن انجام نشود خطرات فراوانی را به وجود  خواهد آورد.

 

کفپوش سرویس بهداشتی

بهترین گزینه برای کفپوش حمام و توالت، کفپوشی از جنس سرامیک است. این نوع کفپوش علاوه بر اینکه در برابر آب مقاوم است طرح ها و رنگ های بسیار متنوعی دارد و دستتان را برای انتخاب طبق سلیقه خود باز می گذارد. سرامیک های شیار دار از امنیت بالاتری برخوردار اند و خطر لیز خوردن را کاهش می دهند. اما برای سطح های شیب دار بهتر است از موزاییک های کوچک استفاده کنید. این موزاییک ها هم شیب را کمتر نشان می دهد و هم کمتر اسیب می بیند. بهتر است برای حمام یا توالت خود کفپوش های زبر انتخاب کنید چون کفپوش های بدون لعاب به راحتی تمیز نمی شوند.

 


رنگ حتی برای دکور حمام و توالت هم از اهمیت بالایی بر خوردار است. توصیه می شود برای حمام های کوچک از رنگ های روشن استفاده کنید تا فضا بزرگتر به نظر بیاید. همچنین استفاده از رنگ های مورد علاقه و کاشی های طرح دار محیط را آرامش بخش ترو گرم تر نشان می دهد. توجه داشته باشید در توالت تمام سرویس با هم هماهنگ باشد. مثلا سرویس دسشویی‏، آینه و سطل زباله همگی ترکیبی از رنگ های سفید و آبی باشد.

 

رنگ حمام و دستشویی

 مساله دیگری که اهمیت فراوانی دارد وجود تهویه یا پنجره در حمام است. حمام محیطی مرطوب است و برای کسانی که مشکل تنفسی دارند مکانی خطرناک به نظر می رسد. بنابراین  درحمام خود باید از تهویه مناسب یا پنجره ای کوچک استفاده کنید. همچین استفاده از بخاری ها و ابگرمکن ها  در حمام خانه های قدیمی بسیار خطرناک است و موجب خفگی و سوختگی می شود. پس در استفاده از این وسایل دقت کافی را به عمل آورید. نکته دیگر در امنیت حمام نورپردازی مناسب است. از آنجا که حمام محیطی مرطوب است اگر تاریک باشد مکان مناسبی برای رشد قارچ ها به حساب می آید.'

 

چند نکته مهم در ایمنی حمام و توالت:


۱) مراقب برق گرفتگی باشید. مطمئن شوید تمام سیم هایی که در حمام و توالت کار شده است روکش عایق  و تمام پریز ها محافظ دارند و آب به هیچ وجه در آنها نفوذ نمی کند.
۲) چاره ای بیاندیشد که از سر خوردن در حمام جلو گیری شود. استفاده از کفپوش دو لایه یا دستگیره هایی در جاهای مختلف حمام ایده خوبی به نظر می رسد.
۳) درجه مناسب آب برای پوست ۳۵ تا ۳۷ درجه است. سعی کنید همیشه آب را به درستی تنظیم کنید تا دچار سوختگی نشوید.
۴) برای نظافت حمام یا توالت دقت کنید که از موادی استفاده کنید که باعث احتراق نشود و مشکلی برای سیستم تنفسی شما به وجود نیاورد.

 

برای طراحی دکوراسیون اتاق کودک برای پسر بچه ها باید انرژی و روحیات آن ها را در نظر گرفت تا اتاقی مورد علاقه و متناسب با شور و هیجان آنها طراحی شود. در ادامه به بررسی چند طراحی دکوراسیون داخلی اتاق کودک پسرانه می پردازیم با ما همراه باشید.

 

طراحی دکوراسیون اتاق کودک:

برای انتخابی درست در انجام طراحی دکوراسیون اتاق کودک پسر باید به طراحی اتاقی با انرژی و در عین حال ایمن فکر کرد. پسر بچه ها نیاز دارند انرژی خود را در سنین کودکی با تحرک و جنب و جوش بسیار زیادی تخلیه کنند. 

چه بهتر که این انرژی در محیط امن و ایمن خانه و مخصوصا اتاق خود صرف کنند. با بررسی چند دکوراسیون اتاق کودک به شما نشان می دهیم که چگونه می توان اتاقی پر انرژی برای کودکانمان طراحی کنیم.

استفاده از آویزهای متفاوت که روح آرامش در اتاق را نیز حفظ کند می تواند برای کودکان نشاط آور باشد.

 


اگر دارای چند کودک هستید که از یک اتاق خواب و تخت های چند طبقه استفاده می کنید طراحی تخت هایی با سبک مدرن و ایمن تر برای کودکان ایده ای بسیار جالبی است

 


ایجاد فضایی متفاوت در اتاق خواب کودک او را ساعت ها در طول روز مشغول فرمانروایی در اتاقش می نماید.

 


ممکن است برای خرید امکانات یک بازی کامپیوتری هزینه ی زیادی انجام دهید. شما می توانید با هزینه ای مناسب تر فضایی در اتاق کودک خود ایجاد کنید که ضمن سرگرم کردن و تخلیه درست انرژی، بتوانید از برخی آسیب های بازی های رایانه ای، کودک خود را دور نگه دارید.

 


به کودکان خود نقاشی کشیدن را یاد بدهید تا انرژی خود را بتوانند به درستی به محیط پیرامون خود انتقال دهند. برای تشویق آن ها مکانی در دکوراسیون اتاق کودک خود برای نگه داری و یا چسباندن نقاشی کودکتان تهیه کنید.

 


اگر دارای فضای آزاد هستید. ساخت یک کلبه ی چوبی برای پسر بچه ها می تواند ایده ی مناسبی باشد.

 


اتاق خواب پسر بچه ها را تنها به محیطی ساده و معمولی تبدیل نکنید. بگذارید آن ها از نردبان بالا بروند و راه صعود و ترقی را یاد بگیرند.


به کودکانتان یاد دهید هر وسیله ای مکان مربوط به خود را دارد. نظم و انضباط در دوران کودکی می تواند دست آوردهایی بزرگ برای آینده کودک شما داشته باشد.

 


امیدواریم از طراحی های دکوراسیون اتاق کودک پسر بهره مناسبی برده باشید. با مشاهده سایر طراحی های دکوراسیون اتاق کودکان به مناسب ترین ایده برای چیدمان اتاق کودک خود دست یابید.

شايد قديم‌ترها پرده‌ها فقط پارچه‌هايي بودند براي كم‌نور كردن پنجره‌هاي پر‌نور يا پوشاندن پنجره‌هايي كه از آنها درون اتاق‌هاي خانه ديده مي‌شدند؛پارچه‌هایی براي درست كردن يك حريم در خانه؛ پارچه‌هايي كه مي‌توانستند علاوه بر درست كردن حريم شخصي و تنظيم نور، ‌گرما و سرمايي كه از پنجره‌ها عبور مي‌كند را هم تنظيم كنند اما اين پارچه‌ها سال‌هاست كه در آپارتمان‌ها نقش بيشتري پيدا كرده‌اند؛ نقش زيباتر كردن خانه. 

حالا سال‌هاست با يك پرده در اتاق نشيمن يا پذيرايي هم مي‌توان نور را تنظيم كرد هم بايد آن پارچه را بخشي از دكوراسيون خانه به حساب آورد؛ بخشي كه درست و دقيق انتخاب كردنش مي‌تواند زيبايي مبلمان، فرش و باقي وسايل اتاق پذيرايي، ‌نشيمن، ‌خواب يا حتي آشپزخانه را چند برابر كند؛ پارچه‌هايي رنگارنگ كه قرار است موج‌دار بر سينه پنجره‌ها و ديوارها، ‌چشم‌نواز باشند. 

اين راهنما براي درست خريدن همين پارچه‌هاست كه جنس و زيبايي‌شان مثل يك ست مبلمان در زيبايي يك خانه اهميت دارد. بنابراين قبل از اينكه راهي يك پرده‌سرا شويد تا طول و عرض پرده پنجره مورد نظرتان را در اختيار مغازه‌دار بگذاريد، بهتر است تكليف خيلي چيزها را با خودتان مشخص كنيد تا بعد از خريد از پرده‌هاي خانه دوست‌داشتني‌تان نهايت رضايت را داشته باشيد. 

 


-  قبل از هر انتخابي بايد بدانيد پرده را براي كدام قسمت خانه مي‌خريد. پرده‌ای كه مي‌توانيد در اتاق پذيرايي نصب كنيد، مطمئنا با پرده آشپزخانه از لحاظ جنس، بافت و رنگ متفاوت است. براي اتاق پذيرايي مي‌توانيد پارچه‌هايي با جنس‌هاي سنگين مثل ساتن يا مخمل بخريد و البته به پرده اصلي والان هم اضافه كنيد و اگر اتاق پذيرايي بزرگي داريد، جنس و رنگ چند پارچه را در قسمت‌هاي مختلف پرده با هم هماهنگ كنيد. براي اتاق ‌خواب مي‌توانيد از پارچه‌هاي دانتل و حرير استفاه كنيد تا فضا آرامش بيشتري داشته باشد و البته نور اتاق را با زير پرده‌اي‌هايي با جنس كتان و تترون تنظيم كنيد. يك آشپزخانه‌‌ دوست‌داشتني هم بهتر است پرده‌ای با پارچه سبك مثل تورهاي رنگي داشته باشد؛ پرده‌ای‌ كه فضاي آشپزخانه را گرم نگه دارد و نور آن را كم نكند. 

 -  اگر در شهر يا منطقه‌ای زندگي مي‌كنيد كه گرم است يا خانه نور‌گيري داريد، از پارچه‌هاي سبك و لطيف استفاده كنيد و اگر در منطقه سردسير استفاده مي‌كنيد، بهتر است از پارچه‌هايي با جنس‌هاي زمخت‌تر با بافتي سنگين مثل مخمل استفاده كنيد. 

 -  براي ست كردن پرده هر قسمت خانه با دكوراسيون آن بخش حتما حواس‌تان باشد كه از رنگ‌ها و طر‌ح‌هاي هماهنگ استفاده كنيد. هماهنگي يعني اگر پارچه مبلمان‌تان طرح‌دار است بهتر است پرده اتاق پذيرايي يا نشيمن ساده باشد و بر عكس اگر مبلمان‌تان پارچه‌ای تك رنگ يا دو رنگ اما ساده دارد، ‌مي‌توانيد پارچه پرده را طرح‌دار انتخاب كنيد. براي هماهنگي هم بهتر است از رنگ‌هاي مكمل يا در شرايطي كه فضا به رنگ بيشتري نياز دارد، از رنگ‌هاي متضاد استفاده كنيد. انتخاب پرده‌هايي كه رنگ‌شان با رنگ دكوراسيون كلي خانه، مبل‌ها، فرش و ديوارها هماهنگ است، به خانه‌تان آرامش بيشتري مي‌دهد. 

 -  انتخاب پرده مناسب مي‌تواند فضاي خانه‌تان را بزرگ‌تر نشان دهد. اگر مي‌خواهيد سقف خانه‌تان بالا به نظر برسد، ‌چوب پرده را هر‌قدر مي‌توانيد بالا ببريد. اگر دو پنجره نزديك به هم داريد با پوشاندن ديوار بين دو پنجره با يك پرده آن ديوار عريض‌تر به نظر خواهد رسيد. پس با يك پرده دو پنجره را بهم وصل كنيد. اگر پنجره‌هايي كوتاه داريد،پارچه‌ای براي پرده بخريد كه دوسوم بالايي آن بي‌طرح و نقش و ساده باشد و يك‌سوم انتهايي آن با نقش‌هايي كه دارد به چم بيايد. برعكس اگر پرده‌ای بلند داريد و عريض، از طرح و نقش و والان براي قسمت بالايي پرده استفاده كنيد. 

  - ميل پرده‌ها را هم حدود ۱۵- ۱۰ سانتي‌متر عريض‌تر از قاب پنجره بگيريد تا پنجره عريض‌تر به نظر برسد. به‌طور معمول براي يك پنجره بايد پرده‌ای خريد كه عرضي سه‌برابر عرض پنجره دارد. اين عرض سه‌برابر به پرده‌تان امكان چين‌خوردگي مي‌دهد كه نماي پرده را زيباتر مي‌كند. البته اگر فضايي كه داريد يك اتاق كوچك است،مي‌توانيد از پرده‌ای با عرض ۵/۲ برابر عرض پنجره هم استفاده كنيد. اگر مي‌خواهيد از دو جنس پارچه با دو رنگ در پرده استفاده كنيد، مي‌توانيد پرده‌هاي دو طرف پنجره را چين‌دار نصب كنيد و قسمت وسط پرده كه به نوعي نقش زير پرده‌ای را هم ايفا مي‌كند، پارچه‌ای بدون چين‌خوردگي باشد. 

 


 -  گاهي لازم نداريد پنجره را با يك پرده كامل بپوشانيد. در طراحي پرده براي خانه به نيم‌پرده‌ها هم فكر كنيد. نيم‌پرده‌ها مي‌توانند گزينه‌هاي مناسبي براي پنجره‌هاي آشپزخانه باشند. به خصوص وقتي پنجره آشپزخانه درست پشت سينك ظرفشويي يا بالا يا نزديك اجاق گاز قرار گرفته و استفاده از يك پرده كه تمام طول پنجره را بگيرد، براي‌تان مزاحمت درست مي‌كند. اين روزها در بازار نيم‌پرده‌ها يعني همان پرده‌هايي كه شكل جمع شده و بالا رفته دارند، ‌تنوع زيادي پيدا كرده‌اند. با انتخاب يك نيم‌پرده خوش‌رنگ حرير مي‌توانید نور آشپزخانه را هم حفظ كنيد و پنجره بالاي سينك را هم بدون پرده نگذاريد. 

 -  گيره‌هاي پرده و ميل پرده را متناسب با رنگ پارچه پرده و سبك دكوراسيون خانه‌تان انتخاب كنيد. اگر پرده‌ای با جنس مجلل و سنگين خريده‌ايد، بهتر است ميل پرده و گيره‌ها را هم از جنس استيل يا فلزي انتخاب كنيد. براي پرده‌هاي ساده در فضايي كه اسپورت و كمي مدرن چيده شده، استفاده از حلقه‌هاي آويز پرده و ميل پرده‌هاي چوبي با نمای چوبي ظاهر خانه را زيباتر مي‌كند. 

كتان

 


رنگ اين نوع پارچه‌ها هم مانند پارچه حرير دست‌كمي از مداد رنگي ندارد. خوبي اين پارچه‌ها اين است كه برخلاف حرير احتياجي به آستري ندارد. طرح‌هاي نقش‌دار پارچه‌هاي كتان هم بسيار متنوع است و مي‌توانيد به نسبت رنگ و دكوراسيون خانه‌تان انتخاب كنيد. 




تور

 


خيلي وقت است كه پارچه‌هاي توري كه براي پرده استفاده مي‌شود، پارچه‌هايي به اصلاح بازاري‌ها پربافت است. يعني در كنار توري بودن، بافت تار و پود اين قدر پر است كه به تنهايي هم مي‌توان از آن به عنوان پرده استفاده كرد. تورهاي نقش‌دار در رنگ‌هاي متنوع را مي‌توان به تنهايي و بدون گوشواره هم براي پرده اتاق پذيرايي يا خواب استفاده كرد. 




ساتن نيمه‌طرح‌دار

 


اين نوع پارچه‌ها در عين سادگي طرح‌هاي ساده‌ای هم دارند. اين نمونه‌ای كه مي‌بينيد به نسبت طرح شلوغي دارد و در بازار طرح ساده‌تر از اين هم پيدا مي‌شود. اين نوع پارچه براي اتاق پذيرايي خانه‌هاي كوچك با يك يا دو پنجره بسيار مناسب است  چون باعث مي‌شود فضاي نشيمن خانه دل‌بازتر از آن چيزي كه هست، به نظر بيايد. 




مخمل

 


اين مدل پرده را معمولا در خانه مامان‌ها مي‌شود پيدا كرد. گوشواره‌ و والان اين پرده‌ها از پارچه مخمل استفاده مي‌شود. معمولا براي پرده بين گوشواره‌ها هم از پارچه تور يا حرير سفيد يا شيري با طرح‌هاي محو استفاده مي‌شود تا جلوه گوشواره‌ها و والان حفظ شود. 




 حرير نقش‌دار 

 


نكته كاربردي: اين نوع پارچه پرده‌ای براي خانه‌هايي با چيدمان مدرن مناسب است. مي‌توانيد حرير نقش‌دار را با يك پارچه حرير ديگر با پس‌زمينه مشترك تركيب كنيد. 




 ساتن طرح‌دار

 


مي‌دانيد كه پرده‌هاي كلاسيك پرچين هستند و معمولا پارچه را سه برابر اندازه طول پنجره مي‌خرند اما اين مدل پرده‌ها چين زيادي ندارند و قشنگي‌شان هم به همين چين‌هاي موازي و كم‌تعداد است.




رول

 


اين مدل پرده هم براي خانه مامان‌ها كاربرد دارد و هم براي خانه‌هايي با دكوراسيون مدرن. اين مدل پرده را با گوشواره هم تركيب مي‌كنند و تركيبي از مدل كلاسيك و مدرن به وجود مي‌آيد. اين پرده‌ها طرح‌هاي ساده و نقش‌دار متنوعي دارد كه باتوجه به رنگ خانه‌تان مي‌توانيد آنها را سفارش دهيد. 





حرير ساده

 


خوبي اين نوع پارچه‌ها در تنوع‌شان است. رنگ‌هاي اين حريرها دست‌كمي از يك جعبه مداد رنگي چند صدرنگي ندارد. مي‌توانید نسبت به دكوراسيون خانه رنگ دلخواه‌تان را پيدا كنيد. اگر خانه پر نوري داريد، مي‌توانيد با اين پرده نور طبيعي در خانه داشته باشيد. 




روي مبلي

 


هرچند اين پارچه پرده‌اي‌ها را بيشتر در خانه مامان‌ها مي‌بينيم اما در خانه‌هايي با ديزاين مدرن به عنوان پرده اصلي و نه والان و گوشواره استفاده مي‌شود. در كنار اين پرده مي‌توان يك تك مبل يا حتي ست كامل از مبل اتاق نشيمن را با همين پارچه ست كرد اما براي خانه‌هايي كه سالن پذيرايي بزرگي دارند، فقط يك تك مبل يا حتي يكي دو عدد كوسن از پارچه پرده بيشتر توصيه نمي‌شود. 





 پرده كركره

 


اين پرده‌ها بيشتر يا كاربرد اداري دارند يا براي تك پنجره آشپزخانه از آن استفاده مي‌شود اما اگر كسي دوست دارد اين پرده‌ها را براي اتاق نشيمن انتخاب كند، مي‌تواند آنها را با پارچه‌هاي حرير يا تور نقش‌دار تركيب كند. 





بعد از خريد


پرده را توی لباس‌شویی نیاندازید

 -   اگر پرده‌ای خريده‌ايد كه چند تكه است و والان دارد يا نصب آن به نظرتان پيچيده مي‌رسد،بهتر است از پرده‌سرايي كه آن را خريداري كرده‌ايد،بخواهيد تا پرده را براي‌تان نصب كند. نصب درست پرده‌هايي كه خيلي ساده نيستند، ‌در زيبا ديده شدن آنها به‌شدت تاثير دارد. 

 -   پرده‌ها محل اجتماع گرد و خاك هستند؛ به خصوص پرده‌هايي كه در پشت پنجره‌هايي نصب مي‌شوند كه به سمت خيابان يا فضاي باز هستند. پرده اين پنجره‌ها زودتر كثيف مي‌شوند و گرد و غبار رنگ آنها را چرك مي‌كند. براي اينكه نخواهيد با فاصله زماني كم پرده‌ها را بشوييد، ماهي يك‌بار با جاروبرقي و سري مخصوص پرده و مبلمان پرده‌ها را گرد‌گيري كنيد. 

  -  براي شستن پرده‌هاي توري كه گرد و غبار و دوده گرفته‌اند، آنها را چندبار در وان آب ولرم بخيسانيد و براي روشن شدن و برگشتن به رنگ اصلي‌شان از جوش‌شيرين حل شده در آب ولرم استفاده كنيد. 

  -  براي خوش‌بو شدن پرده‌ها بعد از شست‌وشوي اوليه از مواد نرم‌كننده استفاده كنيد تا هم پارچه پرده لطيف شود هم بوي خوشي بگيرد. 

  -  به جاي شستن پرده‌ها در ماشين لباسشويي، آنها را در وان بشوييد تا به دليل چرخش و بهم پيچيدن در ماشين لباسشويي پارچه پرده از بين نرود و شكل ظاهري‌اش خراب نشود. وقتي پرده‌ها را در وان مي‌شوييد آنها را چنگ نزنيد و نفشاريد. چند بار خيساندن پرده در وان پر آب ولرم و بانمك آلودگي‌هاي آن را خارج خواهد كرد. 

  -  پرده‌ها را بعد از شست‌وشو نم‌دار به میل‌پرده نصب كنيد تا چروك پارچه خود‌ به خود باز شود. 

 -   شستن پرده‌هايي كه آستر يا جنس پارچه سنگيني دارند را به خشك‌شويي بسپاريد. 




از كجا بخريد


مشاوره بگیرید

 -   مراكز خريد پرده در شهر تهران كم نيستند. در خيابان مولوي و بازار پرده‌فروشان مولوي مي‌توانيد تنوع بالايي از جنس و رنگ پارچه پيدا كنيد. البته در بازار مولوي پارچه‌هاي بسيار شيك با دوخت پيچيده كمتر پيدا مي‌شود. اگر پرده‌هايي با قيمت مناسب مي‌خواهيد حتما سراغ اين بازار برويد. 

 -   خيابان سهروردي هم راسته‌ای از انواع پرده‌فروش‌ها دارد. تنوع محصول و پرده‌هايي كه با شكل‌هايی متنوع جمع مي‌شوند، در اين خيابان بيشتر است. در خيابان سهروردي مي‌توانيد پرده‌هايي با پارچه‌هاي خاص را هم پيدا كنيد. 

 -   پرده‌سراهايي كه پرده‌هايي با پارچه‌هاي لوكس و تركیه‌ای مي‌فروشند هم گزينه خوبي براي خريد پرده‌هايي زيبا هستند. پرده‌سراهايي كه با توجه به دكوراسيون خانه‌تان به شما پرده پيشنهاد مي‌دهند، همه لوازم جانبي پرده مثل ميل‌پرده و گيره‌هاي آن را هم همراه پرده مي‌فروشند و خدمات نصب پرده را هم بعد از دوخت آن دارند. 

ما اکنون زیر آسمان نداریم انسانی را که مثل آقا در مسائل سیاسی به صورت ریز، این مطالعات و این نظرات تصدیقی اعم از اثباتی و نفی‌‌ای را داشته باشد. این مقدار توفیق را که خدای متعال به ایشان داده به خاطر این است که شایستگی‌اش را داشته است.
به این مطلب امتیاز دهید
87.5% 12.5%

 آیت‌الله‌ حاج‌آقا مرتضی تهرانی در گفت‌وگوی تفصیلی با مجله پاسدار اسلام به بررسی منزلت معنوی و علمی رهبر معظم انقلاب اسلامی پرداختند.

مشروح این گفتگو به شرح زیر است.

عالم عامل و عارف واصل، حضرت آیت‌الله‌العظمی حاج شیخ مرتضی تهرانی همراه با برادر کوچک‌ترشان، مرحوم آیت‌الله حاج‌آقا مجتبی تهرانی ازجمله برجسته‌ترین و قدیمی‌ترین شاگردان حضرت امام خمینی به شمار می‌آیند. ایشان دوران کودکی و نوجوانی را در دامان و مکتب پدر بزرگوارشان، مرحوم آیت‌الله میرزا عبدالعلی تهرانی تربیت یافتند. پدری که از اخیار روزگار خود و تربیت‌شده بزرگانی همچون مرحوم آیت‌الله سید علی قاضی(ره) بود.

آیت‌الله حاج‌آقا مرتضی تهرانی دوره سطح علوم حوزوی را در نوجوانی گذرانید و در سن 18 سالگی با مهاجرت به قم در زمره جوان‌ترین شاگردان درس خارج مرحوم آیت‌الله‌العظمی بروجردی و حضرت امام خمینی قرار گرفت. هنگام عزیمت ایشان به قم، باوجودآنکه پدر بزرگوارشان با عموم مراجع وقت، مراوده داشتند، اما به مرتضایش، پیوند خاص با حاج‌آقا روح‌الله را توصیه کرد.

حاج آقا مرتضی در طول سالیان اقامت در قم همپای دوست صمیمی‌اش مرحوم حاج‌آقا مصطفی خمینی از مائده حکمت، معرفت و اخلاق امام خمینی بهره مستوفی می‌گیرد. اما انس و محبت متقابل بین حاج آقا مرتضی و حضرت امام خمینی فراتر از استاد و شاگردی بود. تا آنجا که حتی در  برخی تابستان‌ها که امام در روستای امام‌زاده قاسم تهران مستقر می‌شدند، حاج‌آقا مرتضی از بیشترین انس و مجالست با مراد محبوب خود برخوردار بود و گاهی با اشاره امام به‌طور شبانه‌روز در محضر معظم له ماندگار می‌شد.

عشق و علاقه به امام، حاج‌آقا مرتضی را در نیمه دوم دهه 40 نیز به نجف اشرف کشاند و در همان فرصت  راقم این سطور توفیق یافت تا 47 سال پیش به‌طور خصوصی بخشی از کفایه‌الاصول را در محضر ایشان به شاگردی بنشیند.

بِسمِ‌اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم. اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِ الْعالَمین. وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحمَّدٍ وَ آلهِ الطّاهِرین و لَعنةُ اللهِ عَلَی أعدائِهِم أجمَعین.   

با آن که ضربان قلبم چهل تا چهل وپنج در دقیقه است اما صحبت درباره موضوع مورد نظرم را لازم می‌دانم بنده این طور فکر کرده‌ام که ابتدا اشاره‌ای داشته باشم به ذاتیات آیه‌الله خامنه‌ای «سلام‌الله علیه» که تقریباً از پانزده شانزده سالگیِ ایشان اطلاعِ نزدیک دارم و تصورم بر این است که ایشان اگر ازاین صحبت مطلع شوند یکی دو نکته را تعجب خواهند کرد که بر حسب ظاهر جز خودشان اطلاع نداشته‌اند و این در حافظه و اطلاعات‌ من هست.

و بعد وارد تصمیم‌های ایشان می‌شوم و مأخذ حرکت ایشان را هم عرض می‌کنم که کدام ‌یک از این ذاتیات است و بعد هم اشاره‌‌ای می‌‌کنم به آنچه که به عنوان نقیصه در جامعه دیده می‌شود و این را با استدلالی که در ذهنم هست بیان خواهم کرد.

البته این نقیصه‌ای که در جامعه وجود دارد منحصر به زمان ایشان نیست و از زمان امیرالمؤمنین«صلوات‌الله علیه» و بلکه از زمان رسول اکرم «صلوات‌الله علیه» بوده است و در زمان ما هم بوده و مواردش هم در ذهنم هست که اشاره می‌کنم . یعنی فاعل در فاعلیت خودش تام است، ولی قابل در قابلیت خودش تمامیت ندارد و قهراً این نقایص به چشم می‌خورند و کسانی که قدرت تحلیل مسئله را آن‌ طوری که صحیح است، ندارند، به اشتباه در نسبت مبتلا می‌شوند.

بنده در حدود 62- 63 سال پیش به تبعیت از مرحوم والدم «رضوان الله تعالی علیه» از تهران به مشهد مقدس هجرت کردم. آن زمان در مدرسه مروی تهران حجره داشتم و در سطح مشغول تحصیل سطح بودم.

در مشهد یکی از علما و مدرسین رسمی بود که شنیدم در لمعه خیلی مسلط است. مرحوم حاج سید احمد مدرس یزدی. فرزندی هم داشت به نام آقا سید جلال که بعد از پدر بزرگوارش مرد فاضلی شد و در مشهد مدرس بود که هر دو را بزرگان می‌شناختند. من اخوی بزرگ آقا را در درس آقای مدرس یزدی دیدم. تقریباً مشخص بود که بنده در معیت مرحوم حاج‌آقا از تهران آمده‌ام و از طلبه‌های مشهد نیستم. ایشان اظهار لطف کردند و چیزی نگذشت که انس ما بیشتر شد. گاهی اوقات پنج‌شنبه‌ها ایشان به منزل ما تشریف می‌آوردند که در اواسط بازار سرشور مشهد، کوچه‌ای بود به نام کوچه بانک شاهی. در آنجا بودیم.

آقا هم به اتفاق اخوی بزرگشان آقای سید محمد یک پنج‌شنبه به منزل ما تشریف آوردند. آن موقع حدود شانزده سال داشتند. در همان جلسه اول توجهم به ایشان جلب شد. علتش هم این بود که شواهدی را در چهره مبارک ایشان دیدم. ایشان از نظر بیت هم متعلق به یک بیت باتقوا بود، به‌گونه‌ای که من هر وقت می‌خواستم نماز ظهر و عصر را به جماعت بخوانم، به مسجد گوهرشاد نمی‌رفتم؛ بلکه نماز مرحوم آسید جواد خامنه‌ای، ابوی بزرگوار ایشان می‌رفتم. در بازار سرشور، مسجد آذربایجانی‌ها. ایشان مرد بزرگواری بود و در منزل لمعه تدریس می‌کرد.

بنده لمعه را در تهران خوانده بودم، ولی درس مرحوم آسید احمد مدرس یزدی بسیار پخته بود و ایشان کمال تسلط را به فروع مسئله داشت و لذا به این درس رفتم. در تهران رسائل را هم خوانده بودم. یک مقدار از مکاسب مانده بود که درس مرحوم آمیرزا هاشم قزوینی رفتم و شش ماه هم بیشتر مشهد نبودم و بعد به قم آمدم.. ایشان هم بعد به قم مشرف شدند و خدمتشان ارادت داشتیم و زیارتشان می‌کردیم. خدای متعال این بزرگوار را در حوزه درس مرحوم آیت‌الله حاج شیخ مرتضی حائری سوق داد.

هرچند من از اول هم کم ‌معاشرت می‌کردم و در سیزده سالی که در قم بودم، معاشرتم عمدتاً با مرحوم حاج ‌آقا مصطفی [خمینی] بود اما سیادت، تقوا وپاکیزگی ایشان را هم شاهد بودم. بنده ایشان را از آن زمان صاحب ذاتیات مثبت یافتم.

 مسئله دیگری که عرض کردم شاید ایشان اطلاع ندارند که من در جریان هستم، خوابی بود که ایشان در مشهد دیدند و این خواب را به کسی که معروف بود خوب تعبیر می‌کند، عرضه کردند و جوابی که آن شخص داد ـ خدا رحمتش کند. آدم خوبی بود و در تهران هم به منزل ما هم می‌آمد ـ یک تعبیر اجمالی بود و به آقا عرض کرد که این رؤیای صادقه است و نشان می‌دهد آینده فوق العاده دارید. آن روزها مرجع داشتیم، ولی به نظر معبّر نیامده بود که بالاتر از مرجعیت هم هست.

پیدا بود که رؤیای صادقه است. ایشان خواب را گرفتند و اجمالاً کشف کردند که یکی از مقدرات حق‌تعالی این است که مسیر ایشان در زندگی یک مسیر استثنایی و غیرمشابه با دیگران شود.

یکی از ذاتیات ایشان که اشاره می‌کنم، بلندهمتی ایشان است. یعنی آن‌ قدر این روح پاکیزه و لطیف و بزرگ است که وقتی ایشان این تعبیر را شنید، از آن موقع تدریجاً خودش را برای فعلیت این منزلت آماده کرد و از این حرکت اختصاصی و استثنایی هم هیچ غفلت نورزید.

خصیصه دیگر ایشان این بود که نسبت به والدین تأدب، تواضع، فروتنی و اطاعت بسیار زیادی داشتند. خیلی زیاد که از عرفیت خارج است، به‌خصوص نسبت به پدر بزرگوارشان. عجیب بود. آنها هم حتماً اثر وضعی دارد و پیدا بود که حق تعالی تعبیر همان خواب را برای ایشان تقدیر کرده است و باید منتظر باشیم که خدا ایشان را به آن منزلت برساند.

ایشان قم هم که مشرف شد، ازجمله درس مرحوم آقای حائری که می‌رفتند، کمال دقت را داشتند و کار می‌کردند و دریافتی ایشان از درس خارج، به‌خصوص درس خارج مرحوم آقای حائری که خارج دقیقی بود و خارج مکاسب بود، اگر کسی مانند آقا «سلام‌الله علیه» شش ماه درس ایشان می‌رفت، کافی بود که روش استنباط و تلاش و کار و کوشش در فقه و مبادی فقه را کاملاً بیاموزد. من معتقدم که این‌گونه است و شاید سایر ارادتمندان ایشان اطلاع نداشته باشند و خود ایشان هم شاید اطلاع نداشته باشند که خدا این دریافت را به من لطف کرده است.

آنچه که من در ایشان ادراک کردم، تصمیم و همت ایشان بود که بر حسب فضایل انسانی، ایشان دو کار را شروع کردند. یکی زحمت کشیدن در فقه و اصول، و دیگری زحمت کشیدن برای تهذیب نفس و ایجاد اخلاص در اعمالشان. در این دو مسیر تا الان متحرک بوده‌اند. چرا می‌گویم تا الان؟ برای اینکه بنده فرمایشات‌ ایشان را مرتب گوش می‌کنم. هر وقت به هر مناسبتی ایشان صحبت می‌کنند، من گوش می‌کنم. ایشان وقتی نماز مغرب را شروع می‌کنند، نگاه می‌کنم و می‌بینم روز به‌ روز  غلظت اخلاص ایشان در باطنشان بیشتر می‌شود.

در مراجع قطعاً چنین فردی با این جامعیت نداریم. یعنی وقتی به سراغ مسائل سیاسی می‌روند و مطالعه و جمع‌آوری و مقایسه می‌کنند، یک نفر غیر از ایشان نیست. در مسائل فقهی که وارد می‌شوند و جواب می‌دهند، کاملاً پیداست که سراپا اخلاص و تقواست. آن‌ قدر احتیاط می‌کنند که یک سر سوزن بر خلاف تقوا و احتیاط حرکت نکرده باشند. این را من تا الان لمس کرده‌ام و معتقدم دیگران به این صورت به ایشان نگاه نمی‌کنند.

در این جامعیتی که خدا این بزرگوار را رشد داده است، هیچ در بین علمای شیعه واسلام نداریم.

کسانی که به نظر بنده خیلی جالب و استثنایی می‌آمدند، مرحوم آقا موسی[صدر] بود، مرحوم آقای بهشتی بود و مرحوم آسید محمدباقر صدر بود. اینها را از نزدیک دیده بودم. مرحوم آقای بهشتی با من مأنوس بود، ولی هیچ‌کدام در ذاتیات به این بزرگوار نمی‌رسند و نرسیدند.

من این‌جور فکر می‌کنم که حق‌تعالی اراده فرموده است که وجود ایشان را از دیگران متمایز کند و با این همت عالی در این مسیر قرار بگیرد.

امام «رضوان‌الله تعالی علیه» راست می‌گفت. همت‌ ایشان عالی و غیرعادی بود. قبل از انقلاب بنده پای منبر امام نشسته بودم که فرمود: «والله من به عمرم نترسیده‏ ام.» این از روحی عادی نیست. از روحی است که به‌قدری عظمت دارد که دیگر موجودات مادی را کوچک‌تر و ضعیف‌تر از خودش می‌داند.

این بزرگوار هم خدای متعال اراده فرموده است که مسئولیت سنگینی را به ایشان عطا کند که عطا کرده است. با ظرفیتِ فوق ادراک اشخاص عادی. این ذاتیات ایشان است. و ایشان کار کرد و من اطلاع داشتم که در فقه و اصول و رجال و لغت و... کار می‌کرد. و در کنار همه اینها کار روحی می‌کرد. حتماً الان هم دارد.

من حتی چند شب پیش آثار حرکت در تهذیب نفس و تشدید اخلاص را وقتی ایشان داشت نماز می‌خواند در ایشان دیدم.می پرسید : چگونه دیدی ؟ با همین چشم ؟ می‌گویم خیر، با آن چشم دیگری که خدا به من عطا کرده است و یقین دارم. لااله‌الاالله. شب و روزی نیست که من از ایشان 20 مرتبه یاد و برای ایشان دعا نکنم و به خدای متعال التماس نکنم که خدایا! این نعمت را برای شیعه مستدام بدار. معتقدم شکر و سپاسگزاری این نعمت الهی را شیعه اعم از علما و غیرعلما به‌جا نیاورده‌اند، چون درک نکرده‌اند، ولی خدای متعالی چنانچه بخواهد با عمل من و امثال من نعمت را بگیرد که دیگر چیزی برای ‌ما باقی نمی‌ماند.

ایشان در مقطعی که خودشان مستقیماً این مسئولیت الهی را به عهده داشتند، کارهای بزرگی انجام دادند، آن ‌قدر بزرگ که نمی‌شود حجم آن را تعیین کرد.

اگر خدای متعال این بزرگوار را در این سمت قرار نداده بود، هیچ‌ یک از علما تا سال‌های طولانی هم این همت و اراده را نداشت که آنچه را من خیال هم نمی‌کردم که در عمرم آن ابعاد معنوی، الهی، شرعی و انسانی را ببینم شاهد باشیم.

این عرایض من به بحث سوم منتهی می‌شود که باید برای مردم حل شود. مردمی که دین و شعور و ایمان دارند و تاریخ می‌دانند. در زمان ایشان وقتی کمبودهایی را احساس می‌کنیم، باید بفهمیم آنها را به چه کسانی باید نسبت بدهیم. عین این کمبودها در زمان امیرالمؤمنین «صلوات‌الله علیه» هم بود. آیا می‌توانیم نتیجه بگیریم که حضرت -نعوذ بالله- تقصیر کرده است؟ نمی‌توانیم. حضرت در فاعلیت، عصمت، علم و قدرت خودش بی‌نظیر بوده و انسان عادی نبوده است، پس چرا تا وقتی که ایشان زنده بود شریح را نتوانست از کوفه بیرون کند؟ این شریح بود که در قضیه کربلا فتوا داد. نبود؟

این را به چه کسی نسبت بدهیم؟ اصلاً ربطی به حجت الهی اعم از معصوم و غیر معصوم ندارد. غیر از کمال فاعلیت فاعل، قابلیت قابل هم باید به کمال برسد. که نرسیده بود. الان علت غیبت چیست؟ نعوذ بالله نقصی در وجود مقدس حضرت بقیه‌الله «ارواحنا له الفداه» هست؟ ایشان همین ‌طوری نمی‌دانند دلیلش چیست و منتظر مانده‌اند که خدای متعال اراده بفرماید؟ این حرف غلط است. جامعه هنوز قابلیت ندارد.

مطلبی را عرض کنم که قصه است، ولی حکمت دارد. فردی نقل می‌کرد شب خواب دیدم حضرت تشریف آوردند و فرمودند: «خیلی منتظر ما بودی؟» عرض کردم: «بله.» فرمودند: «من آمدم و حکمم را بگویم. این زن‌ تو با اینکه پنج بچه از او داری زن تو نیست. تمام این بچه‌ها ولد شبهه هستند. پول‌هایی که به دست آورده‌ای شرعاً مال تو نشده‌اند. کارهایی که کرده‌ای صحیح نبوده‌اند.» و حضرت یکی ‌یکی موجودیت مادی این مرد را زیر سئوال برد. در این قصه نقل می‌کنند این شخصی که در این قصه این ‌قدر منتظر قدوم ایشان بود، دید هیچ راهی ندارد، الا اینکه دستش را روی گوش‌هایش بگذارد و چند بار فریاد بزند: «آی دزد!» جوری فریاد زد که خودش از خواب بیدار شد.

مرحوم حاج شیخ محمدتقی آملی مدتی شاگردی مرحوم آقای قاضی را کرده بود، از اصحاب نجف و علمایی است که هم خود و هم پسرش درس مرحوم میرزای نائینی می‌رفتند.

ایشان هم غیر از فقه و اصول چیزهایی داشت که از طریق مرحوم آقای قاضی«رضوان‌الله تعالی علیه» به دست آورده بود، یعنی چون لیاقت داشت، خدای متعال به ایشان عنایت کرده بود. از ایشان نقل شد که فرموده بود خیلی نسبت به زیارت حضرت بقیه‌الله «ارواحنا له الفداه» مشتاق بودم و دائماً در خواب و بیداری از خدای متعال می‌خواستم. یک شب خواب دیدم که به من گفتند آن نور را از دور می‌بینی؟ حضرت دارند به آنجا تشریف می‌آورند. می‌گوید که من آن قدر نگاه کردم تا آنجا که شبح یک اندام را در نور دیدم، ولی چهره‌شان را ندیدم. آن ‌قدر به من فشار آمد که لرزه در بدنم افتاد. بیدار شدم و دیدم خیس عرق هستم و متوجه شدم من توان زیارت ایشان را ندارم. عوام آن طور که باید از مقام امامت و ولایت آگاهی ندارند.          

                                                

این آقای بزرگوار «سلام‌ الله علیه» از طرف حق تعالی مأمور است که این مردمی که انتظار مصلح را می‌کشند، ببینند که با کوچکش چگونه برخورد می‌کنند. مثل حضرت مسلمی که حضرت سیدالشهدا«صلوات‌الله علیه» از مکه به کوفه فرستاد. حضرت مسلم که معصوم نبود. فاصله بین مقام عصمت و غیرعصمت خیلی زیاد است. بر حسب نوشته‌ها امام فرمود که اگر زمینه را مساعد دیدی، برای من نامه بنویس می‌آیم. حضرت مسلم«سلام‌الله علیه» همین کار را انجام داد و آن شد که همه بارها شنیده‌ایم.

انسان باید خیلی مواظب خودش باشد که فریب شیطان را نخورد. بنده یکی از کارهایی که بر دوش خودم می‌بینم، این است که با کسانی که در شک و شبهه هستند و پایشان می‌لنگد یک جلسه و چند جلسه بنشینم و آنها را روشن کنم که در تکلیف شرعی استقرار پیدا کنند. هر کسی این حوصله را ندارد ولی من برای افراد زیادی این کار را کرده‌ام.

آثاری که به عنوان برکات الهیه از آقا به جا مانده، خیلی بیش از زمان امام خمینی است. نه اینکه امام نمی‌توانستند. خدای متعال از آن بزرگوار آنچه خواسته ایشان عمل کرده، از این بزرگوار هم آنچه خواسته دارند عمل می‌کنند. ما الان زیر آسمان نداریم انسانی را که مثل آقا در مسائل سیاسی به صورت ریز، این مطالعات و این نظرات تصدیقی اعم از اثباتی و نفی‌ را داشته باشد. این مقدار توفیق را که خدای متعال به ایشان داده به خاطر این است که شایستگی اش را داشته است. هر کسی که دلش بخواهد که به این  نمی‌رسد.

آنچه که بنده در این عرایضم به عنوان محور دارم، مسئله اخلاص است. ایشان مرتب دارد زحمت می‌کشد که این اخلاص را بیشتر، پررنگ‌تر، لطیف‌تر و حساس‌تر کند. اگر شما بگویید فقط دارم حرفش را می‌زنم، عرض می‌کنم من همه بحث اخلاص «محجه البیضا»ی مرحوم فیض کاشانی را در کنار همه بحث‌های اخلاص مطالعه کرده‌ام وبه طور خصوصی برای60 ، 70فارغ التحصیل خارج یک سال تمام بحث اخلاص را تدریس کرده‌ام.

آن مقداری که شریعت، برای تبعیت از شخص شرط دانسته است، خدا بیش از آن به این بزرگوار عطا کرده است. فقه، اصول و سایر علومی که به آن ارتباط و بستگی دارد. آگاهی‌های جنبی‌ای که خدای متعال به ایشان داده است، بنده گمان ندارم که تا کنون کسی این مقدار آگاهی‌های ریز داشته باشد، به‌خصوص در دشمن‌شناسی.

 بنده 50 سال پیش، خیلی قبل از انقلاب بعد از فوت مرحوم حاج‌آقای والد دوازده شب محرم در منزل ایشان منبر می‌رفتم. یکی از حرف‌هایی که زدم این بود که همان‌ گونه که انسان باید دوست‌شناس باشد و بعد ارتباط برقرار کند، باید دشمن‌شناس هم باشد. بعد تصریح می‌کردم که به‌خصوص مراجع و علما باید این‌‌گونه باشند و بدانند کجا چه مقدار باید فاصله بگیرند، چه مقدار بایستی صلابت به خرج بدهند و خودشان را به دشمن نزدیک نکنند.

این جمله دربسته‌ای است که به نظر من خیلی عمق دارد و خدا به این بزرگوار این نعمت – شناخت دشمن– را عطا کرده است. کسانی که خیال می‌کنند ایشان دارد تند می‌رود اشتباه می‌کنند. خدا این شناخت را به ایشان عطا کرده است و دارد جلوی پای خودش و جلوی پای ملت، چاه‌ها و چاله‌ها را می‌بیند.

به فرمایش‌های امیرالمؤمنین «صلوات‌الله علیه»  به زبیر بعد از اینکه جدا شد، دقت بفرمایید. اینها در کلمات امیرالمؤمنین «صلوات‌الله علیه» هست.

این عالم بزرگوار را اگرچه می‌گوییم در مقام عصمت نیست، اما وقتی مؤید عندالله شد و آثار و علائم تأیید الهی را در ایشان دیدیم، آن هم نه یکی، نه دو تا، نه صد تا، می‌دانیم که آنقدر لطف خدای متعال شامل حال ایشان هست وظیفه ما این است که قدردان ایشان باشیم.

وظیفه بنده این است که آنهایی را که در شبهه هستند و می‌خواهند احتیاط کنند، روشن کنم و به آنان بفهمانم در این جا احتیاط معنی ندارد. این شبهه واحتیاط را شیطان در کله شما کرده است.

مهم‌ترین وجهه همت بزرگ ایشان که فوق متعارف و فوق بیان است، توجه و باور و آماده کردن خود و روح خود برای آن منزلت است. در این صورت است که انسان دیگر خستگی را نمی‌فهمد.

گاهی شایع می‌کنند که ایشان بیمار شده است، یا شیطنت های دیگر، اما ایشان کسی نیست که با این چیزها نقصان و ضعفی در او به وجود بیاید. تا نفس داشته باشد کار می‌کند. علتش هم آن دید و رؤیتی است که از واقعه دارد و برحسب آن واقعه حرکت می‌کند. ما هم باید قدرش را بدانیم.

باقی میماند مسئله سوم که مسئله خلاءهایی است که به نظرمان می‌آید. عرض می‌کنیم در زمان امیرالمؤمنین «صلوات‌الله علیه» مشابه اینها بوده است. در زمان امام «رضوان‌الله تعالی علیه» این مسائل بوده است. هنوز گاهی رسانه‌ها فرمایشات‌ امام را که پخش می‌کنند، ایشان می‌فرمایند سال گذشته این‌ جور گفتم، اسفاً عمل نشده است. اسفاً یعنی با تأسف انجام نشده. اگر انجام شده بود که ایشان می‌فرمود بحمدالله. نمی‌فرمود اسفاً. آقا از امیرالمؤمنین«صلوات‌الله علیه»، جد مطهرش که بالاتر نیست. پایین‌تر هم هست. در عین حال تا آنجایی که قدرت عقلی دارد، ایشان دارد عمل می‌کند. آمادگی در قابل به صورت کامل وجود ندارد. ایشان دارد کار خودش را می‌کند، کسر هم نمی‌گذارد تا آن وقتی که ان‌شاءالله خدای متعال اراده بفرماید و حضرت بقیه‌الله «ارواحنا له الفداه» ظهور کنند یا برنامه‌هایی که ایشان تنظیم کرده‌اند قابلیت اجرا پیدا کند.

خدا را شاکرم ‌قدری موفق شدم در باره این موضوع صحبت کنم، بنده در حق ایشان مبالغه نکردم. عین اعتقاد قطعی من است. ایشان همه شرایط شرعی را دارد و خصوصیاتی که ایشان دارد، در عالم بی‌نظیر و این نعمت بزرگی است که خدای متعال نه فقط به همه مسلمان‌ها و شیعیان بلکه به همه انسان‌ها عطا کرده است.

 من آن وقتی که کسی در این مسیر نمی‌آمد کار خودم را کردم و خودم را به خطر انداختم. حالا که الحمدلله نظام روی روال خودش هست و خدا دارد این نظام را پیش می‌برد. این پیشرفت‌ها الهی هستند و عادی نیستند. آنچه این ملت را پیش برده اعتقاد و ایمانش بوده است به اضافه رهبر شایسته الهی. بدون رهبر نمی‌شود. امکان ندارد. یک کشور 100 سال هم دائماً کشته بدهد، بی‌رهبر موفق نمی‌شود. در تاریخ دیده‌ایم. الجزایر 25 سال کشته داد. رئیس‌جمهور روی کار آمد، حداکثر چهار سال توانست رئیس‌جمهور مستقل داشته باشد. بعد از آن تمام شد. چرا؟ چون رهبر نداشت. این باور قطعی‌ من است. و همواره در انتظار قسمت‌های آخر رؤیا هستم که فعلیت یابد.

*خود آن رؤیا را نفرمودید.

نه، نمی‌شود گفت. اما خوابی را مربوط به امام «رضوان‌الله تعالی علیه» نقل می‌کنم. خواب آقا را شاید راضی نباشند، لذا نمی‌گویم، اما امام چون مرحوم شده‌اند عرض می‌کنم. بزرگواری نزدیک به 80 سال سن داشت، در منزل یکی از منسوبین ما که خوزستانی بود، حضور داشت. روز چهل و یکم [رحلت] مرحوم آیت‌الله بروجردی بود. وارد شدم که آن منسوبمان را ببینم و بعد هم به قم مشرف شوم. صاحبخانه بنده را معرفی کرد که پسر فلانی و شاگرد فلانی است. این اولاد پیغمبر که از شاگردان مرحوم آیت‌الله حائری بود گفت من 30، 35 سال پیش خوابی دیدم. آن زمان این آقا-امام- در حوزه آیت‌الله حائری که می‌آمد، از نظر من خیلی تلخ و نچسب بود. می‌گفت می‌دانستیم فاضل است، ولی جوری بود که با او ارتباط برقرار نکردم. در همان ایام یک شب خواب دیدم که بیابانی است و جمعیت کثیری، مثلاً یک میلیون نفر دایره‌وار ایستاده‌اند و در مرکز این دایره هم کارهایی انجام می‌شود که من از دور نمی‌بینم. جمعیت را شکافتم و تا مرکز دایره پیش رفتم. در مراکز دایره دیدم به اندازه ده دوازده متر جا هست. در یک طرف رسول اکرم«ص» تشریف دارند و شمشیری در دستشان‌ است. مقابل ایشان هم محمدرضا پهلوی ایستاده است. حضرت رسول«ص» چند بار فرمودند آیا کسی هست که بیاید و این شمشیر را از من بگیرد و حد خدا را بر این مجرم جاری کند؟ هیچ‌ کسی نیامد. این کسی که داشت این حرف را می‌زد، خودش با امام «رحمه الله علیه» موافق نبود و با تعبیر تلخ و نچسب از ایشان یاد کرد. گفت حضرت دو سه مرتبه فرمودند و کسی نیامد. یک وقت دیدم جمعیت دارد شکافته می‌شود و کسی دارد جلو می‌آید. از دور نمی‌دیدم. نزدیک که آمد متوجه شدم حاج‌آقا روح‌الله است.

جلو آمد و به حضرت سلام و عرض کرد: «یا رسول‌الله! من آماده هستم.»بعد هم شمشیر را گرفت.  گفت حاج آقا روح الله شمشیر را بلند کرد و با یک ضربت سر شاه را پراند، اما تن بی‌سر جلو آمد و یقه ضارب را گرفت و مقداری با هم دست به یقه بودند تا سرانجام حاج‌آقا روح‌الله که دید این تن بی سر نمی‌افتد، لذا دست راستش را انداخت و امحا و احشا‌ی‌ او را بیرون کشید. از خواب بیدار شدم.

اطلاعیه‌ها، بیانیه‌ها و مطالبی که امام می‌نوشت با دست راست بود و به‌ وسیله آنها امحا و احشای شاه را از داخل این مملکت بیرون کشید. این را چون امام مرحوم شده‌اند عرض کردم.

 ان‌شاءالله خدای متعال 120 سال و هر چه بیشتر به این بزرگوار عمر با برکت عطا بفرماید. هر چقدر خدا به ایشان عمر طولانی عطا فرماید،  باز عرض می‌کنیم که خدایا! کم است. یا ما را ببر یا جامعه را خالی از ایشان نبینیم.

 و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.

 

وقتی شاه مجازی مازندران همه راه ها را بسته دید، دست از فرار کشید و به مازندران برگشت. هنوز ساعات زیادی از حضور پنهانی او در خانه روستایی در زیار کلای بابل نمی‌گذشت که از سوی پلیس ردیابی شد. نیروهای پلیس امنیت عمومی استان مازندران با همکاری پلیس بابل وقتی با محاصره مخفیگاه این مرد خطرناک خود را بر بالین او رساندند، هنوز در خواب بود که سردی دستبند را روی دستانش احساس کرد. این مرد و همدستش ساعاتی بعد از بازداشت با دستور دادستان بابل تحت بازجویی‌های قضایی و پلیسی قرار گرفتند.

اعترافات عامل اصلی پرونده از جزئیات تهیه فیلم و اتفاقاتی است که باعث شده تا او امروز به‌عنوان یکی از خطرناک‌ترین خلافکاران مازندران به انتظار محاکمه و صدور رأی بنشیند. پرونده این مرد 32 ساله اکنون با صدور کیفرخواست محاربه از سوی دادستان قرار است برای رسیدگی و صدور رأی قضایی به دادگاه انقلاب ارجاع شود. شاید در صورت تأیید کیفرخواست صادره از سوی دادستان، مرد تبهکار به ایستگاه پایانی زندگی‌اش برسد.

خودت را معرفی کن؟

محمود هستم متولد 1362 در شهرستان بابل.

ظاهرا ورزشکار هستی؟

بله در رشته کشتی فعالیت می‌کردم. در این ورزش موفقیت‌هایی هم به‌دست آوردم و حتی به دوبنده تیم ملی هم رسیدم.

یعنی عضو تیم ملی بودی؟

بله به اردو دعوت شدم. علاوه بر کشتی آزاد در کشتی لوچو هم فعالیت می‌کردم.

مدرک تحصیلی‌ات چیست؟

تا دیپلم درس خواندم و بعد نتوانستم ادامه بدهم.

قبل از این که فیلم شما منتشر شود،‌ سابقه دیگری هم داشتی؟

بله چند بار به اتهامات مختلف مثل درگیری، تیراندازی و... بازداشت شده بودم.

وضعیت خانوادگی شما چطور است؟

پدر و مادرم با هم زندگی می‌کنند یعنی مشکلی از نظر اختلاف و این جور چیزها ندارند. من بچه آخر خانواده هستم.

چطور شد این حادثه اتفاق افتاد؟

من برای ورزش به جویبار رفته بودم. به همراه دوستانم بعد از تمرینات بیرون آمده و می‌خواستیم به بابل برگردیم که سه نفر با دو موتور راه ما را سد کردند. یکی از آنها که تفنگ شکاری در دست داشت از موتور پیاده شده و لوله آن را به طرف من نشانه رفت. او در حالی که حرف‌های نامربوطی می‌زد مرا تهدید کرد و دستش را روی ماشه تفنگ فشار داد اما گلوله در لوله تفنگ گیر کرد و شلیک نشد. دوستانش با دیدن این صحنه پا به فرار گذاشتند و ما او را گرفتیم.

وقتی او را به‌ بابل آوردیم می‌خواستیم بفهمیم که چه کسی او را برای کشتن من اجیر کرده است.

چرا فیلم تهیه کرده و منتشر کردید؟

می‌خواستیم با ارسال این فیلم برای کسی که او را اجیر کرده بود، او را بترسانیم اما این کار را نکردیم.

پس فیلم چطور انتشار یافت؟

نمی‌دانم. شاید کسی از تلفن همراهم برداشته باشد. شاید یکی از کسانی که آن روز در آن خانه بودند فیلم را انتشار داده باشد.

اما در فیلم با قمه داشتید آن مرد جوان را کتک می‌زدید؟

بله. او آمده بود مرا بکشد. ما می‌خواستیم به این طریق از بقیه رقبا زهر چشم بگیریم. بعد هم نمی‌خواستیم او را بکشیم. فقط هدفمان ترساندن او و دوستانش بود.

چند بار برای مردم قدرت‌نمایی کرده‌اید؟

ما با مردم کاری نداشتیم. درگیری ما با رقبایی بود که از جنس خودمان بودند.

همه بدن شما خالکوبی شده است؟

چند سال قبل این کار را انجام دادم. در میان ما این کار رایج است.

ازدواج کرده‌ای؟

نه، مجرد هستم.

در فیلم این‌ گونه به نظر می‌رسید که در آخر کار قصد داشتید، آن مرد را بکشید؟

نه با بدنه قمه به او ضربه می‌زدم اما در آخر کمی احساساتی شدم که دوستانم مرا کنترل کردند. می‌خواستیم او را خط‌خطی کنیم. قصد کشتن نداشتیم.

قمه را از کجا آورده بودی؟

مال همان مرد ‌بود. او علاوه بر تفنگ این قمه را نیز در زیر لباس‌هایش داشت.

چرا آن روز به جویبار رفته بودی؟

در باشگاهی در آنجا ورزش می‌کردم.

می‌گویند تازه از زندان آزاد شده بودید...

بله مدت زیادی از آزادی‌ام نمی‌گذشت.

به چه اتهامی در زندان بودید؟

مدتی قبل در جریان یک درگیری شخصی کشته شد که مرا به اتهام مشارکت در قتل گرفتند اما با گرفتن رضایت شاکی خصوصی آزاد شدم.

بعد از فرار از بابل کجا رفته بودید؟

مدتی را در تهران و کرج بودم اما خانواده زنگ زدند و گفتند که دادستان برایم حکم محاربه درخواست کرده. من هم چاره‌ای نداشتم. تصمیم گرفتم به بابل برگردم تا اگر قرار است دستگیر شوم در شهر خودم باشد.

الان چه حسی داری؟

پشیمان هستم. کاش به این راه نمی‌افتادم. عاقبت ورود به این عرصه نابودی است. اگر فرصتی باشد به ورزش برمی‌گردم. کاش بتوانم جبران کنم. از جوانانی که این راه را در پیش گرفته‌اند، می‌خواهم با قانون درنیفتند. چون عاقبتی بهتر از من نخواهند داشت.»

یک منبع آگاه خبر شهادت یکی دیگر از سرداران سپاه پاسداران در سوریه را تائید کرد.سردار سرتیپ پاسدار "محسن قاجاریان" فرمانده تیپ 21 زرهی امام رضا(ع) نیشابور در حین انجام ماموریت مستشاری در استان حلب سوریه به فیض شهادت نائل آمد.

زمان و مکان مراسم تشییع و بزرگداشت این سردار دلاور متعاقبا اعلام خواهد شد.
 
 
 
طی روزهای اخیر عملیات بزرگی در استان حلب آغاز شد که این عملیات امروز چهارشنبه چهاردهم بهمن ماه به شکست محاصره شهرهای شیعه نشین نبل والزهرا منجر شد.شهرهای نبل و الزهرا محل زندگی شصت هزار تن از شیعیان سوریه است و این دو شهر شیعه نشین از بیش از سه سال پیش در محاصره کامل گروه های تکفیری قرار داشت.

ارتباط با ما

 آدرس دفتر: تهران ، میدان توحید ، خیابان توحید ، خیابان اردبیل، پلاک 10 ، طبقه اول ، واحد 1
تلفن ثابت : 66561696-021
تلفن همراه : ۰۹۱۲۱۰۴۲۷۰۵
پست الکترونیکی: info[a]artimandec.ir

logo-samandehi