سبد خرید  (خالی) 0 ريال
سبد خرید  (خالی) 0 ريال
سبد خرید  (خالی) 0 ريال
سبد خرید  (خالی) 0 ريال

نقاشی

  • توافق هسته یی بی شک سرآغازی دیگر برای اقتصاد ایران است؛ اقتصادی که بر اثر سال ها تحریم یکجانبه بی رمق شده و نفسش به شماره افتاده است؛ اقتصادی که حالا دیگر به شدت نیازمند احیاست. 
    گشایش های صورت گرفته در پی توافق هسته یی بی شک در آینده یی نه چندان دور تحول های مثبتی را در عرصه های مختلف تجاری، بازرگانی، پولی و بانکی برای کشورمان رقم خواهد زد؛ تغییراتی که به یقین دروازه های اقتصاد جهان را به روی ایران خواهد گشود و بازرگانان ایرانی را از تنگنای تحریم پول و کالاهایشان نجات خواهد داد. 
    برداشته شدن تحریم های پولی و بانکی شاید یکی از مهم ترین اتفاق هایی باشد که چرخه ی اقتصاد امروز ایران به شدت به آن نیازمند است؛ موضوعی که یکی از مهم ترین بحث ها در مذاکرات هسته یی به ویژه در چند ماه گذشته نیز بوده است. 
    تحریم های مالی و بانکی ایران که از سال 1389 هجری خورشیدی به این سو با تحریم های جداگانه ی آمریکا، اتحادیه ی اروپا و سازمان ملل متحد تشدید شد، تا به امروز به قطع روابط کارگزاری ایران با 700 بانک بزرگ در کشورهای مختلف منجر شده است. قطع شبکه ی سوییفت در ایران که شبکه یی جهانی برای ارتباطات مالی بین بانکی و ارسال و دریافت هر نوع پیام میان واحدهای ارزی بانک های داخل کشور و بانک های خارج از کشور به شمار می رود و در نهایت تحریم کامل بانک مرکزی، از جمله تحریم های دیگری بود که در سال های گذشته به اخلال جدی در نظام اقتصادی و بانکی ایران انجامید؛ چراکه دیگر دریافت وجوه حاصل از صادرات از جمله نفت به کشورهای مختلف با موانع بین المللی رو به رو شد. 
    روز 27 اسفند سال 1390 در پی تشدید تحریم های اقتصادی علیه ایران و گسترش آن به شبکه بانکی و نقل و انتقالات مالی موسسه سوئیفت تصمیم گرفت از ارائه خدمات به بانک هایی که تحت تحریم قرار دارند خودداری کند. اما اکنون بانک های ایرانی برای اتصال دوباره به این شبکه لحظه شماری می کنند. 
    برداشته شدن تحریم های مالی و بانکی اما در کنار احیای دوباره ی چرخه ی اقتصادی کشور به ملزوماتی نیازمند است. اکنون پرسش اساسی این است که پس از توافق جامع هسته یی وضعیت مبادلات پولی و بانکی به چه شکل در خواهد آمد و برای مدیریت این شرایط و بهره گیری بهینه از آن چه ملزوماتی نیاز است؟ 
    در ادامه به دورنمای رفع تحریم های مالی و بانکی، چالش های احتمالی و راه های مدیریت این چالش ها اشاره یی خواهیم داشت: 
    1- تا پیش از توافق هسته یی، منابع مالی قابل توجهی که متعلق به ایران بود در کشورهای مختلف بلوکه شده بود؛ منابعی که برخی کارشناسان آن را بین 100 تا 200 میلیارد دلار تخمین می زنند. رفع تحریم های مالی و بانکی بی شک به آزادی این منابع منجر خواهد شد. به دنبال سرازیر شدن منابع بلوکه شده به کشورمان، آنچه اهمیت می یابد، چگونگی مدیریت این منابع و چگونگی استفاده از آنها برای جذب سرمایه گذاران خارجی است؛ سرمایه گذارانی که از ماه ها قبل با روشن شدن امیدها به توافق هسته یی میان ایران و 1+5 تمایل و اشتیاق خود برای همکاری مالی و تجاری با ایران را آشکار کردند و گوش به زنگ توافق هستند. 
    از اینرو برنامه ریزی درست برای جذب مشارکت شرکت ها و موسسات اقتصادی قدرتمند خارجی برای استفاده ی بهینه از میزان سرمایه یی که پس از تحریم ها آزاد خواهد شد، باید از مهم ترین برنامه های سیاستگذارن اقتصادی در دولت باشد. 
    2- به دنبال رفع تحریم های مالی، یکی از موانعی که از مسیر مبادلات آزاد اقتصادی ایران برداشته می شود، تحریم مربوط به سوییفت است. اکنون نقل و انتقال از راه بانک ها به دلیل تحریم و نبود اتصال بانک ها با سوییفت از طریق واسطه ها صورت می گیرد؛ برای نمونه در بخش صادرات برخی صرافی ها وجوه حاصل از صدور کالاها را به کشور منتقل می کنند. این روند فعالان اقتصادی ایران را برای نقل و انتقال وجوهات حاصل از صادرات، واردات و معاملات بانکی به طور طبیعی مجبور به پرداخت کارمزد به واسطه گران کرده است. 
    اتصال دوباره ی بانک های تحریمی به سیستم سوییفت اگرچه زمان بر خواهد بود، اما می تواند نتایج مثبتی را برای اقتصاد ایران به ارمغان بیاورد و به سرعت، گشایش هایی را در کاهش هزینه های مبادله یی و همچنین قیمت تمام شده ی واردات ایجاد کند. 
    به باور برخی کارشناسان حذف شرکت های تراستی از گردونه ی مبادلات تجاری ایران نیز یکی از پیامدهای مثبت لغو تحریم ها است. در واقع با لغو تحریم ها دیگر به این شرکت ها که در خارج از ایران برای تسهیل نقل و انتقالات ایجاد شده اند نیازی نخواهد بود. 
    در این میان سیستم بانکی کشور برای تطبیق خود با شرایط جدید نیازمند بازبینی و اصلاح است. سیستم بانکی کشور که به موجب متصل نبودن به سوییفت در چند سال گذشته پویایی خود را از دست داده، قواعد بانکی را به دست فراموشی سپرده و واسطه گری را پیش گرفته است، پس از لغو تحریم ها و اتصال به سوییفت باید بتواند حضوری فعال و سودآور در اقتصاد جهانی داشته باشد. 
    به باور برخی کارشناسان، بانک های ایرانی به دنبال قطع ارتباط با سوییفت از طریق صرافی ها و واسطه گرانشان کارمزدهای کلانی را از مشتریان دریافت می کردند و درآمدهای بدون زحمت و بدون ریسک سیستم بانکی کشور را دچار تنبلی کرده است. حال این سیستم نیازمند بازسازی و ترمیم است و باید نگاهی بر آن حاکم شود که طبق مقررات بتواند در شرایط بعد از تحریم ها به رونق اقتصادی معطوف شود. از این رهگذر باید برای حضور فعال بانک ها و موسسات اعتباری در عرصه ی بین المللی آمادگی و آموزش کافی را در نظر داشت. 
    3- امکان پذیر شدن مدیریت ذخایر کشور از جمله ذخایر ارزی و طلا که نزد بانک ها وجود دارد، یکی از پیامدهای مثبت برداشته شدن تحریم ها خواهد بود. به دنبال لغو تحریم ها، بانک مرکزی خواهد توانست با سپرده گذاری ذخایر در بانک های معتبر در نقاط مختلف جهان به سودآوری بپردازد و بر اعتبار ایران برای اینگونه مبادلات اقتصادی افزوده خواهد شد. در این شرایط دیگر محدودیت و مشکلی برای نگهداری و سپرده گذاری ذخایر طلا و ارز کشورمان در بانک های معتبر جهانی که شاید تاکنون به دلیل تحریم ها نزد بانک های ضعیف و دسته چندم دنیا سپرده گذاری می شد وجود نخواهد داشت. به دنبال برداشته شدن تحریم ها می توان این ذخایر را نزد بانک های درجه یک اروپایی سپرد تا دیگر لازم نباشد نگران بازنگشتن وجوه حاصل از سپرده گذاری ذخایرمان به دلیل ورشکسته شدن احتمالی بانک های ضعیفی باشیم که این ذخایر را در آنها به ودیعه گذاشته ایم. 

    ادامه مطلب...
  • پایان 12 سال هماوردی کشورمان با قدرت های جهانی بر سر حقوق هسته یی، نه با جنگ و ستیزش بلکه از راه توافقی دیپلماتیک که این حقوق را به تمامی تضمین کرد، پیروزی انکارناپذیر یک ملت بود که بیست و سوم تیرماه 1394 در تاریخ ایران و نیز روابط بین الملل به ثبت رسید. 
    بزرگی این رخداد سبب شد تا مدت ها پیش از کسب توافق هسته یی بین ایران و کشورهای گروه 1+5 نگاه بسیاری در ایران و جهان به محل برگزاری مذاکرات دیپلماتیک دوخته شود و پس از آن نیز انواع بازتاب و موج های خبری و تحلیلی توافق هسته یی در فضای رسانه یی، افکارعمومی و جامعه ی سیاسی طنین انداز خواهد بود. 
    عنصرهای گوناگونی سبب شد تا توافق هسته یی برای ایرانیان و جهانیان به این درجه از اهمیت برسد که از آن جمله می توان به تنگناهای بین المللی ناشی از تقابل با قدرت های جهانی برای ایران، نگرانی کشورهای منطقه و جهان از تشدید تنش بین تهران و غرب و چالش های فراوان جبهه ی ضدایرانی به خاطر تداوم فشارها همزمان با گسترش تهدیدها و چالش های امنیتی در منطقه ی حساس خاورمیانه اشاره کرد. 
    هر چند کسب توافق هسته یی به معنای پایان یافتن این هماوردی طولانی بود و همچنان که «ولادیمیر پوتین» اظهار داشت، پس از توافق جهانیان نفسی به راحتی کشیدند اما رخدادهای بیست و سم تیرماه به معنای پایان همه چیز نیست. 
    در وهله ی نخست بحث اجرا و پایبندی کامل طرف های توافق به آن مطرح است که نقشی تعیین کننده در سرنوشت و پابرجایی توافق هسته یی دارد. البته دشواری های دستیابی به توافق پس از سال ها مذاکره، پیامدهای نامشخص، مبهم و به یقین نامطلوب پشت پا زدن به تعهدهای متقابل و به طور کلی هزینه های سنگین برهم خوردن توافق در کنار اعلان اراده ی جدی ایران و کشورهای 1+5 برای حفظ آن به نوعی ضمانتی برای اجرا خواهد بود. 
    نکته ی مهم تر اما سمت و سوی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است که طی 2 سال گذشته از پرتگاه های سهمناک به گُدار امن خردورزی و تدبیر تغییر جهت داده است. در این خصوص باید گفت دیرزمانی از آن هنگام نمی گذرد که تعاملات بین المللی ما به چند کشور کوچک و بی اثر در تحولات بین المللی آن هم در کوران های دیپلماتیک نظیر نشست های مجمع عمومی سازمان ملل محدود می شد. 
    در برابر رخوت و رکود سیاست خارجی در سال های پایانی دهه گذشته و آغازین این دهه، روی کار آمدن دولت یازدهم به مثابه تحولی شگرف در روابط خارجی ایران بود. 
    از میانه های سال 1392، جایگزینی رویکرد «تعامل سازنده با جهان» با سیاست های تنش زا، مبهم و ناهمخوان با قواعد بین المللی سبب چرخش نگاه جهان به ایران از یک کانون تنش به مرکز صدور دیپلماسی برای حفظ حقوق ملی شد. 
    در این میان، طرح ایده هایی چون «جهان عاری از خشونت» از سوی رییس دولت یازدهم و گسترش زبانی همه فهم و بیانی قاطع برای نمایاندن چهره ی واقعی ایران به جهان که از سوی کارگزاران سیاست خارجی این دولت صورت گرفت نیز در شکل گیری تحول یاد شده موثر بود. 
    با وجود این، سیاست خارجی تعاملی از برخی انتقادها برکنار نماند. یکی از مهمترین محورهای انتقاد معطوف شدن بخش اعظم توان دستگاه دیپلماسی و دولت به مذاکرات هسته یی و وانهادن دیگر حوزه های سیاست خارجی بود. حال آنکه درک راهبرد کلان دولت یازدهم در روابط خارجی به بهترین وجه می تواند در برابر این انتقاد پاسخ گوید. 
    در نگاه دولتمردان کنونی، سیاست خارجی نه مسیری با هدف های پراکنده، غیر اولویتمند و حتی ناهمساز بلکه خط سیری مستقیم برای دستیابی به اهداف و منافع ملی در راستای آرمان هایی مشخص است چنانکه اسناد بالادستی نظام همچون چشم انداز 1404 مولفه های آن را تشریح کرده است. 
    به این ترتیب، مذاکرات موفق هسته یی را می توان ایستگاهی برای قطار پرشتاب حرکت کشور در فضای بین المللی به سمت مقصد نهایی دانست که در آن ایران قدرتی جهانی است. 
    از این رو است که «حسن روحانی» رییس جمهوری بارها در سخنان خود به بایسته های پیش روی سیاست خارجی کشور برای دستیابی به این هدف کلان اشاره و تاکید داشته است. 
    یکی از مهمترین بیان های رییس جمهوری در این ارتباط، در گفت وگوی تلویزیونی شامگاه چهاردهم فروردین وی با مردم پس از «بیانیه ی سوییس» صورت گرفت. روحانی در این گفت وگو تصریح کرد: مذاکرات هسته یی ما پله ی اول برای تعامل سازنده با جهان است. بحث ما فقط هسته یی نیست. این نیست که ما امروز یک موضوعی به نام هسته یی داریم و می خواهیم با دنیا مذاکره کنیم و این موضوع تمام بشود. این پله ی اول برای رسیدن به بام تعامل سازنده با جهان است. در دنیای امروز پیشرفت، توسعه، ثبات، امنیت در منطقه و جهان، بدون همکاری و هماهنگی امکان پذیر نیست. 
    روحانی با اشاره به استقبال ایران از همکاری و هماهنگی با همه ی کشورهایی که می خواهند به ملت ایران احترام بگذارند و با مردم ایران در چارچوب منافع مشترک کار کنند، سه محور مهم کنش در عرصه ی سیاست خارجی را اینگونه بیان کرد: ما با همه ی کشورهایی که رابطه ی خوب داریم، رابطه ی صمیمانه تر می خواهیم. با کشورهایی که رابطه ی سرد داریم، رابطه ی بهتر می خواهیم و اگر با کشورهایی دارای تنش یا احیانا خصومت هستیم، پایان تنش و پایان خصومت را می خواهیم. بی تردید همکاری و تعامل به نفع همه خواهد بود. 
    این سخنان روحانی را می توان سنگ بنای سیاست خارجی ایران در دوره ی پساتوافق هسته یی دانست که مهمترین دستورهای کار دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران را مشخص می سازد. 
    در رابطه با محور نخست یعنی تقویت روابط با کشورهای دوست باید گفت به رغم برخی گمانه ها در زمینه ی رویگردانی ایران از قدرت های شرقی نظیر روسیه، چین و هند و گرایش تکسویه به سمت غرب، عقربه ی سیاست خارجی دولت روحانی توازن و چندجانبه گرایی را نشان می دهد. 
    در کنار رایزنی های گسترده ی با مقام های کشورهای غربی برای رفع اختلاف های هسته یی و نیز بازگشت به دوره ی همکاری های اقتصادی با اروپا، حضور فعال در نشست های گوناگون سازمان همکاری شانگهای، اجلاس سران کشورهای آسیایی و آفریقایی، نشست غیرمتعهدها و دیدارهای متعدد 2 و چندجانبه با رهبران دولت های همسو نشان از اراده ی جدی تهران برای تقویت پیوندها با کشورهای دوست دارد. 
    در ارتباط با شکستن یخ های روابط با کشورهایی با مناسباتی سرد نیز جمهوری اسلامی ایران بر مدار تعامل سازنده پیشگام بوده و در برابر، بازخوردهایی مثبت را هم دریافت کرده است. رفت و آمدهای فراوان هیات های دیپلماتیک از کشورهای مختلف به تهران پس از توافق ژنو در آذرماه 1392 نشان داد که فضای مساعد و تمایل فراوانی در میان کشورهای جهان برای گسترش مناسبات با تهران وجود دارد. 
    به یقین توافق هسته یی بیست و سوم تیرماه مناسبات ایران با دیگر کشورها را گرم تر از قبل خواهد ساخت و با فراهم ساختن زمینه های گسترش روابط در زمینه های گوناگون بر شمار دوستان جهانی تهران خواهد افزود. 
    طی ماه های اخیر تلاش کارگزاران سیاست خارجی کشور معطوف به رفع اختلاف های انباشته شده با دیگر دولت ها بوده است. جمهوری اسلامی ایران از یک سو با گشودن دریچه ی مذاکره با آمریکا به عنوان بزرگترین قدرت متخاصم جهانی، زمینه های کسب توافق هسته یی و الگویی را برای کنترل رقابت، همکاری بر سر برخی منافع مشترک و نیز مدیریت اختلاف ها پدید آورد. 
    از سویی دیگر مقام های کشورمان به رغم سرسختی رهبران دولتی چون عربستان سعودی، در راستای سیاست بحران زدایی در خاورمیانه اراده ی خود را برای گفت وگو و رفع اختلاف های منطقه یی نشان دادند؛ رویکردی که می گوید تهران برنامه یی جدی برای تغییر موضع و رفتار دولت های یادشده دارد. 
    در مجموع، سخنان روحانی به مثابه چراغ راهنمای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سال های آینده، بایسته های حرکت رو به جلوی کشور برای ایجاد روابطی سازنده، کم تنش، سودمند و مطلوب با جهان را آشکار می سازد. 

    ادامه مطلب...
  • مبلمان: در اکثر مواقع محدودیت ها باعث می شوند تا ذهن انسان فعال تر شود و برای حل آن مشکل به دنبال راه حلی کارآمد باشد، مثلا همین فضاهای کوچک در خانه های امروزی. خیلی ها فکر می کنند حالا که دیوارهای خانه به هم نزدیک شده اند آن ها هم باید از خیلی از مبلمان های شان چشم پوشی کنند، اما طراحان و معماران خلاق این مشکل را هم حل کرده اند و با طراحی مبلمان های چند منظوره و مبل های تخت خواب شو بسیاری از این مشکل ها را حل کرده اند، شاید برای شما هم که خانه ای کوچک دارید آشنایی با انواع این مبلمان ها جذاب باشد، پس تا انتهای این مطلب همراه ما باشید تا با دنیای متفاوتی از مبلمان ها آشنا شوید.

    این عکس یکی از معمولی ترین انواع مبل های تخت خواب شو را به شما نشان می دهد. این مبل ها در موقع نیاز از سمت جلو، یعنی همان قسمتی که کوسن ها روی آن قرار گرفته اند باز می شوند و به تخت خواب تبدیل می شوند، معمولا این مبل های تخت خواب شو عرض زیادی دارند و به عنوان سرویس خواب هم می توانند مورد مصرف قرار بگیرند.

    نمونه دیگری از این مبل های تخت خواب شو، کاناپه هایی هستند که معمولا در زیر آن ها کشوهای بزرگی تعبیه می شود که درون آن ها تشک و تخت خواب ها قرار دارند و می توان با بیرون کشیدن کشوها از تخت خواب آن ها استفاده کرد.

    اگر به دنبال مبلمان های تخت خواب شو مدرن تری هستید، پیشنهاد می کنم تا از مبلمان هایی که پشتی های تاشو دارند استفاده کنید، در زیر این مبلمان ها پایه هایی به صورت اهرم قرار دارد و زمانی که بخواهید از این مبل ها به صورت تخت استفاده کنید، تشک ها روی این اهرم ها قرار می گیرد.

    بعضی از انواع مبلمان های تخت خواب شو آن هایی هستند که هر تکه آن ها قابلیت تا شدن و باز شدن دارد، این مبلمان ها انعطاف پذیری بیشتری دارند و در هر کدام از فضاهای داخلی خانه که بخواهید، می توانید از آن ها استفاده کنید، ولی به طبع سطح اشغال بیشتری هم در دکوراسیون داخلی خانه تان نیاز دارند.

    کاناپه هایی که عمق زیادی دارند هم می توانند به جای مبل های تخت خواب شو مورد استفاده قرار بگیرند، البته نگران عمق زیاد این کاناپه ها نباشید با تعداد زیادی از کوسن ها مشکل عمق آن ها هم حل می شود.

    اگر در خانه تان کاناپه ای دارید که پشت ندارد، آن را جلوی یکی از دیوارهای خانه بگذارید، روی آن را با ملحفه های زیاد و کوسن های رنگارنگ بپوشانید، با این کار هم می توانید از داشتن یک کاناپه زیاد در خانه بهره ببرید و هم زمانی که مهمان داشتید از آن به عنوان یک تخت خواب گرم و نرم استفاده کنید.

    خلاقیت در طراحی این نوع مبلمان ها محدودیت ندارد، در پاراگراف اول همین متن مبل های تخت خواب شویی را با هم بررسی کردیم که صفحه تاشوی آن ها در زیر نشیمن شان قرار گرفته، اما در این مبل می بینید که صفحه تاشو در پشت آن قرار گرفته است. این ها همه بسته به نظر طراح و البته شما دارد که از آن ها در خانه تان استفاده کنید.

    این هم خلاقیت دیگری که طراحان به خرج داده اند، آن ها با برش دادن تنها یک قسمت از صفحه نشیمن و تعبیه کردن لولاهای دورانی برای آن، ظاهری مدرن و متفاوت به این مبل بخشیده اند و باعث شده اند تا در میان دیگر مبلمان ها بیشتر به چشم بیاید.

    ادامه مطلب...
  • شاید برای شما همیش آمده باشد که با میز اتو خود درگیر و از جا دادن آن در فضای داخلی خانه تان عاجز شده باشید، اما ما امروز می خواهیم به شما ۷ پیشنهاد ارائه دهیم برای میز اتو های تان جایی ثابت پیدا کنید و دیگر نگران در چشم بودن آن ها و مشکلات مخفی کردن آن را نداشته باشید.

    میز اتو (1)

    کابینت هایی که در فضای رخت شوی خانه قرار دارند بهترین مکان برای گذاشتن میزهای اتو هستند

    میز اتو جمع شونده پشت در کابینت
    کابینت هایی که در فضای رخت شوی خانه قرار دارند بهترین مکان برای گذاشتن میزهای اتو هستند، می توانید صفحات میز اتو را توسط اهرم هایی همانند آنچه که در عکس بالا می بینید، به پشت در کابینت ها متصل کنید، البته توجه داشته باشید که صفحه رویی میز اتویتان باید تاشو باشد.

    میز اتو (2)

    این میزها به راحتی قابل دسترسی هستند و به راحتی هم جمع و از جلوی چشم ناپدید می شوند

    میز اتو درون کمد
    اگر در خانه تان رخت شوی خانه ندارید و لباس ها را در اتاق خوابتان اتو می کنید، کمد هایی که در این فضا قرار دارند بهترین گزینه هستند تا میز اتویتان را درون آن ها قرار دهید، در عکس بالا می توانید ببینید که چه چیزهایی برای اتصال این میز ها به درون کمد ها نیاز دارید. این میزها به راحتی قابل دسترسی هستند و به راحتی هم جمع و از جلوی چشم ناپدید می شوند.

    میزهای اتو تاشو به راحتی در، فضاهای کوچکی مثل کشو ها جایی می گیرند

    میز اتو جمع شونده درون کشو
    برخی از میزهای اتو صفحه ای تاشو دارند که برای فضاهای کوچک بسیار مناسب هستند، این میزهای اتو به راحتی در هر فضایی جایی میگیرند، مخصوصا در فضاهای کوچکی مثل کشو ها .

    این میزها به وسیله صفحات و اهرم هایی خاص درون کشوها و یا هر فضای کوچک دیگری جای میگیرند مبل ,  مبلمان

    این میزهای جمع شونده هم به راحتی قابل دسترسی هستند، آن ها به وسیله صفحات و اهرم هایی خاص درون کشوها و یا هر فضای کوچک دیگری جای میگیرند، برای این که چنین میز اتوی هیجان انگیزی داشته باشید، می توانید از نجاری محله تان یا شرکت هایی که طراحی کابینت انجام می دهند کمک بگیرید.

    این میزهای اتو دارای غلطک هستند و عملکردی همانند کشو ها دارند

    میز اتوهای کشویی
    در قسمت قبل راجع به میز اتوهایی گفتیم که درون کشوها جای می گیرند، ولی در این قسمت می خواهیم میز اتوهایی را به شما معرفی کنیم که دارای غلطک هستند و عملکردی همانند کشو ها دارند، عکس بالا نمونه زیبایی از این میز اتو ها را به شما نشان می دهد. فقط کافی است تا ریل های زیر کشو را در زیر میز اتو ها قرار دهید و به راحتی آن ها را به زیر هر صفحه ای که خواستید جای بدهید.

    میز اتو (7)

    این میزهای اتو به دیوار متصل می شوند و شما می توانید بنا بر سلیقه خودتان آن ها را مخفی کنید

    میز اتوهای دیواری
    همان طور که از اسم این میزهای اتو مشخص است، می توان حدس زد که این میزها به دیوار متصل می شوند و شما می توانید بنا بر سلیقه خودتان این میز های اتو را یا مانند عکس بالا در ون یک کمد مخفی کنید ، یا این که آن ها را همان طور به دیوار آویزان کنید.

    میز اتو (8)

    میز اتوهای دیواری را هم می توانید در فرو رفتگی های دیوار جای دهید

    میز اتوهایی در فرو رفتگی های دیوار
    میز اتوهای دیواری که در قسمت قبل به آن ها اشاره کردیم را می توانید در فرو رفتگی های دیوار هم جای دهید.

    ادامه مطلب...
  • «بحران» به پدیده یا رخدادی اطلاق می شود که ضمن به وجود آوردن شرایط غیرمنتظره، آسیب های جانی و مالی به همراه داشته و نیازمند اقدام های فوری برای کاهش و برطرف ساختن آسیب ها است؛ شرایطی که در آن پیشگیری، پیش بینی، آموزش همگانی، آمادگی و مدیریت شایسته بر اساس وضع موجود، پایه های اصلیِ کنترل وضعیت بحرانی را تشکیل می دهد. 
    در سال های اخیر واژه ی بحران، بیشتر از زمان های قبل، بخصوص در بخش های آب و هوایی و زیست محیطی به گوش رسیده است. پای این وضعیت که به میان می آید، موضوع مدیریت بحران پیش کشیده می شود. با توجه به تجربه ی سال های گذشته در شرایط بحرانی، بخصوص به هنگام وقوع بلایای طبیعی همانند زلزله، سیل و طوفان های ناگهانی، می توان گفت نهادهای مدیریت بحران در کشور آنطور که باید و شاید به دلایل گوناگون، قادر به کنترل وضعیت در شرایط بحرانی نبوده اند. پیش بینی، اطلاع رسانی و مدیریت بحران، 3 مرحله ی مهم، به هنگام وقوع شرایط غیرمنتظره در کشور به شمار می روند که در هر یک از این مراحل، کاستی هایی وجود دارد که مدیریت این وضعیت را با چالش هایی مواجه ساخته است. 
    سیل ویرانگر و ناگهانی سال 78 در منطقه ی نکا در استان مازندران که در نیمه شب اهالی این منطقه را غافلگیر کرد، سیل سال 91 در شهرستان بهشهر، خسارات گسترده ی سیل های مکرر در سیستان و بلوچستان و اکنون سیل در جاده ی چالوس و شهرستان های استان البرز از نمونه هایی است که می توان گفت ضعف مدیریت بحران بر میزان خسارات آن ها دامن زده است. 
    وقوع طوفان و بارش های شدید روز یکشنبه بیست و هشتم تیرماه در مناطق شمال و شمال غربی کشور بخصوص در شهرستان های استان البرز و تهران، کشته، زخمی و مفقود شدن ده ها نفر از هموطنان را که برای گذران تعطیلات به سفر رفته بودند به همراه داشت. پس از این بارش ها، مسیرهای جاده یی منتهی به شهرهای شمالی در شرایط بحرانی سیل و طغیان رودخانه ها قرار گرفتند و باعث خسارات مالی و جانی فراوان به مسافران شدند. آمارهای ضد و نقیضی از میزان آسیب های جانی مطرح می شود. 
    بر اساس تازه ترین خبرها، 11 تن از شهروندان تهران و کرج بر اثر طوفان جان خود را از دست دادند و بیش از ده ها تن از مسافران جاده ی چالوس و شهرستان های استان البرز در اثر جاری شدن سیلاب و طغیان رودخانه ها تاکنون مفقود شده اند. صدها ماشین بر اثر ریزش کوه خسارت دیده اند. همچنین از سرنوشت بیش از 25 ماشین و سرنشینانشان نیز اطلاعی در دست نیست. 
    این آمار غیرمنتظره و ناگوار در حالی اعلام می شود که سازمان هواشناسی کشور در اطلاعیه ی «پیش بینی آب و هوای کشور ویژه تعطیلات عید فطر» منتشر شده در چهارشنبه بیست و چهارم تیرماه از کاهش دما در نوار شمالی کشور و همچنین رگبار و بارش شدید خبر داده بود. در این اطلاعیه که وضعیت آب و هوای کشور تا روز دوشنبه بیست و نهم تیرماه پیش بینی شده است، هشداری نسبت به احتمال طغیان رودخانه ها، ریزش کوه و وقوع طوفان هایی با سرعت بالای 60 و 70 کیلومتر در ساعت، در کرج و تهران به چشم نمی خورد. 
    از سوی دیگر پیش از وقوع طوفان و وزش باد شدید در استان هایی مانند البرز و تهران و همچنین بارش های سیل آسا در استان مازندران، با وجود حجم بالای مسافران در جاده های شمالی کشور، اخطارهای لازم و البته کافی از سوی رسانه های دیداری و شنیداری مانند رادیو و تلوزیون، نیروهای امدادرسان در مسیرهای جاده یی و نیروهای پلیس راهنمایی و رانندگی مبنی بر هشدار به مسافران برای دقت در انتخاب استراحتگاه ها و دور شدن از حاشیه ی رودخانه ها و گردنه هایی که احتمال ریزش کوه وجود داشت، به گوش مردم نرسید. حتی افرادی که به سفر نرفته و در منازل خود به سر می بردند نیز از وقوع گرد و غبار ناگهانی و سپس طوفان و رگبار غافلگیر شدند. 
    وضعیت، زمانی بحرانی تر شد که به دلیل حجم بالای مسافران، یک طرفه شدن برخی مسیرهای شمالی، بسته شدن برخی تونل ها و مسیرها به دلیل ریزش کوه، کمبود نیروهای امدادرسان در ستاد بحران مناطق به دلیل تعطیلی! نبود تجهیزات و امکانات برای یافتن حادثه دیدگان در تاریکی شب، امدادرسانی به آسیب دیدگان با کندی صورت گرفته و در برخی مناطق متوقف شده بود. 
    اکنون، در این میان پرسش هایی به ذهن هر شنوده و بیننده یی خطور می کند: به رغم پیش بینی های صورت گرفته از سوی سازمان هواشناسی که خود نیز دارای ابهاماتی نظیر شدت و اندازه ی پیش بینی ها است، چرا اطلاع رسانی جامع و هشدار سراسری نسبت به وقوع طوفان و طغیان رودخانه ها در مناطقی که حدود 3 میلیون مسافر در آن به سر می برند، صورت نگرفته است؟ این هشدار باید در اندازه یی بود که مسافران حاضر در جاده نیز از آن اطلاع می یافتند. چرا تنها در اثر وقوع چنین حادثه یی که به نظر از وسعت شدت تخریب چندانی برخوردار نبوده، باید جان ده ها انسان گرفته شود و خانواده ها در شرایط تفریح و استراحت داغدار شوند؟ نیروهای امدادرسان و بالگردهای امداد و نجات در این وضعیت چه نقشی دارند؟ و ده ها پرسش دیگر که همگی پاسخی جز ضعف مدیریت بحران و ناهماهنگی میان دستگاه های گوناگون ندارد. 
    اطلاع رسانی ناکافی و نصفه و نیمه به مردم، کشته، زخمی و مفقود شدن ده ها نفر، ضعف و ناتوانی در کنترل شرایط، کند شدن سرعت امداد رسانی به حادثه دیدگان و در برخی مواقع توقف عملیات نجات در حوادثی که از وسعت و شدت بالایی برخوردار نیستند نشان از این دارد که نهادهای مدیریت بحران در ایران، خود، نیاز به مدیریتی جامع دارند تا ضعف ها و چالش های پیش روی آنها شناسایی و برطرف شود. 
    در چنین شرایطی اما و اگرها و احتمال ها نیز قوت می گیرد. شاید اگر اطلاع رسانی مناسب تر و گسترده تری نسبت به وقوع سیلاب در مسیر رودخانه ها و ریزش کوه در مسیرهای پرخطر داده می شد، اکنون شاهد این تعداد از جانباختگان نبودیم و خسارت های کمتری به مسافران وارد می آمد. 
    نبود برنامه ریزی های منسجم و آینده نگر، بی توجهی به آموزش همگانی در شرایط بحرانی مانند سیل، نحوه ی پاسخگویی مسوولان پس از وقوع بحران و بروز شایعه در شرایط بی خبری، ناهماهنگی میان دستگاه ها و سازمان ها، کمبود یا نبود تجهیزات لازم در امدادرسانی به آسیب دیدگان، در نظر نگرفتن شرایط جغرافیایی در مناطق گوناگون و بی توجهی به تجربه های پیشین در بحران های رخ داده از مهمترین و عمده ترین کاستی های حوزه ی مدیریت بحران است که در نگاه اول در مدیریت اینگونه حوادث به چشم می خورد. 
    در این میان تجربه ی سایر کشورهای پیشرفته مانند ژاپن می تواند الگوی مناسبی برای ارتقای هرچه بیشتر برنامه های مدیریتی در این زمینه باشد. این کشور وضعیت های بحرانیِ جدی و گسترده یی نظیر زلزله های قوی و سونامی های عظیم را پشت سر گذاشته است و در کارنامه ی مدیریتی خود، تجربه هایی را برجای گذاشته است که با اندکی مطالعه و الگوبرداری و تطبیق آن ها با شرایط موجود، می توان تا اندازه یی از چالش های پیش روی مدیریت بحران را از میان برداشت. 

    ادامه مطلب...
  • رسانه‌های عمومی، باید حوزه مستقلی به نام معماری و شهرسازی را به رسمیت بشناسند و نیروهای متخصص و خبرنگاران تخصصی در آن بخش فعالیت کنند و از این طریق، زمینه‌های تولید محتوا و در ادامه آن، تولید نقد در این حوزه فراهم شود.

     


     هدف از نقد، ارزیابی کیفیت آثار و شناخت هرچه بیشتر آن است. منتقد داوری است که ارزش هر اثر را تعیین می‌کند و واسطه‌ای است بین مخاطب و اثر تا مخاطب نیز به‌‌ همان اندازه با اثر ارتباط برقرار کند. شاید پربیراه نباشد اگر بگوییم نقد معماری از خود معماری بااهمیت‌تر است. اگر نیم‌نگاهی به شهر‌هایمان در چند دهه اخیر بیندازید، ضرورت نقد معماری را بیشتر لمس می‌کنید. اگر بپذیریم معماری می‌تواند بر فرهنگ جامعه اثرگذار باشد، نقد معماری وظیفه دارد فهم درست‌تری از معماری ارائه دهد و سطح سلیقه و درک جامعه را از مکان‌هایی که قرار است در آن زیست بهتری داشته باشند، ارتقا دهد. با این حال، کسانی که دستی بر این آتش کم‌سو دارند، از فقدان فضای نقد معماری سخن می‌گویند. دراین‌باره با علی اعطا معمار، پژوهشگر معماری و شهری و مشاور رسانه‌ای معاون شهرسازی و معماری وزیر راه و شهرسازی، گفت‌وگوی کوتاهی داشتیم که می‌خوانید. 
     
    ‌تعبیر شما از  نقد چیست؟ 

    به‌طور سنتی، نقد گونه‌ای ارزیابی و سنجش و ارزش‌گذاری است برای تشخیص خوب از بد که از این راه امکان فهم و درک بهتر ارزش آثار فراهم می‌شود. اما نقد معماری از دید من یعنی نقد اثر، یا نقد مجموعه‌ای از آثار. منتقد معماری بر پایه اطلاعاتی که از اثر معماری به دست می‌آورد، به پشتوانه دانشی که در زمینه تاریخ و نظریه معماری دارد، با نگاه ویژه به شرایط اجتماعی و محیطی و مختصات بستر شکل‌گیری اثر، عمل نقد را انجام می‌دهد. بنابراین در کنار پارامترهای مختلفی که در امر نقد دخیل است، منتقد باید نگاه ویژه‌ای به مسائل اجتماعی و محیطی داشته باشد و در این‌صورت است که نقد قابل فهم می‌شود و معنا می‌یابد. به اعتقاد من، مجموع اینها را که کنار هم بگذاریم، می‌بینیم در ایران با فقدان جدی نقد معماری مواجهیم. 

    ‌این فقدانی که به آن اشاره می‌کنید درچه عرصه‌هایی بیشتر به چشم می‌آید؟ 

    من اول اشاره کنم که اساسا نقد معماری در چه عرصه‌هایی حضور دارد. یک عرصه، عرصه آموزش است. در آموزش معماری و مشخصا در فرایند آموزش طراحی معماری، در آتلیه‌های طراحی نقد حضور دارد. عرصه دیگر، خودانتقادی طراح یا تیم طراحی در فرایند طراحی یک اثر است. اما صحبت من به عرصه سوم مربوط است که عرصه رسانه‌هاست. رسانه‌ها را از این زاویه به رسانه‌های عمومی و تخصصی تفکیک می‌کنیم که من بیشتر درباره رسانه‌های عمومی صحبت می‌کنم؛ اگرچه صورت‌مسئله در این دو دسته از رسانه‌ها کمابیش یکی است.

    درباره نشریات تخصصی، پژوهشی توسط آقای ایمان رییسی در چارچوب تز دکترا انجام شده که به نقد معماری در نشریات تخصصی در چند دهه قبل از انقلاب اسلامی و بعد از آن می‌پردازد و نقش نقد در جهت‌دهی به معماری معاصر را بررسی می‌کند. نتیجه این تحقیق نشان داد که هم حضور و هم تأثیرگذاری نقد بسیار اندک بوده است. یعنی در رسانه‌های تخصصی که انتظار می‌رود نقد به صورت جدی حضور داشته باشد، این حضور بسیار کم‌رنگ است. در حوزه رسانه‌های عمومی به‌مراتب وضعیت بد‌تر است. بالاخره کسانی که بناست در مقام منتقد معماری فعالیت کنند، باید ردی از خودشان در نشریات تخصصی هم به‌جا گذاشته باشند، اما عمدتا چنین نبوده است. البته توجه کنیم وقتی از نقد در رسانه‌های عمومی حرف می‌زنیم، منظور نقد عوامانه نیست. در زبان فرانسه کلمه جالبی برای انتقال این مفهوم وجود دارد: divulgation. دیوولگاسیون. یعنی حرفی تخصصی را بدون اینکه محتوای آن تقلیل پیدا کند، به زبان مردم غیرمتخصص مطرح‌کردن؛ مفاهیم علمی را با زبان همه‌فهم بیان‌کردن. کاری که منتقدان معماری مشهوری مانند لوییس مامفورد آمریکایی یا فردریک ادلمن فرانسوی انجام می‌دادند و آنچه مطرح می‌کردند، اگرچه برای عموم مطرح می‌شد اما برای متخصصان هم دارای اهمیت جدی بود. 

    ‌لزوم نقد در حوزه معماری چیست و چه تأثیراتی می‌تواند بر بهترشدن وضعیت معماری کشور داشته باشد؟ 

    از آنجایی که تصور می‌کنم معماری بیش از اینکه یک امر مهندسی و فنی باشد نسبت جدی با فرهنگ دارد، پس مثل هر پدیده فرهنگی دیگر نیاز به نقد و بررسی دارد؛ اگرچه رویه‌ها و سازوکارهای اقتصادی هم جای خود دارند. درحال‌حاضر می‌بینیم گفتمان رایج جامعه و آن فهم عمومی‌ای که افراد جامعه از معماری دارند، از منشأ خاصی ایجاد می‌شود. یعنی آن ادبیاتی که در جامعه در حوزه معماری وجود دارد عمدتا محصول گفتمانی است که بنگاه‌های معاملات املاک تولید می‌کنند و معماران بازاری به‌عنوان رهبران فکری این بنگاه‌ها به ایجاد این گفتمان‌ها کمک می‌کنند. 

     بنابراین می‌خواهم بگویم با وجود آن ضرورت از بعد فرهنگی، ما می‌بینیم گفتمان رایج و فهم عمومی جامعه از معماری را گروهی شکل می‌دهند که نه‌تنها متخصص این امر نیستند، نه‌تنها دغدغه فرهنگی ندارند، بلکه به‌شدت به علت اینکه مسئله آنها نازل‌ترین سطح فعالیت اقتصادی یعنی دلالی است، گرایش‌های خاصی را ترویج می‌کنند. البته خود این موضوع هم جای تحلیل جدی دارد که موضوع بحث فعلی ما نیست. از این زاویه ادبیات معماری ما در عرصه اجتماع، از ادبیات یک قشر فرهیخته و متخصص پیروی نمی‌کند و در نتیجه سطح فهم مردم از معماری به‌شدت نزول پیدا کرده است منتها این تمام مسئله نیست، هرچند مهم‌ترین بخش مسئله است. 

    در شهرهای ما به‌تدریج آثار معماری شکل می‌گیرند و ساخته می‌شوند منتها این آثار کجا قرار است به بحث گذاشته شود تا گفت‌وگوهای فرهنگی شکل بگیرد و افق‌های جدید باز شود؛ تا مهارت‌های جدید و گستره‌های تازه ایجاد شود؟ در بهترین حالت، امروزه ما با نشریاتی مواجه هستیم که این آثار را صرفا معرفی می‌کنند. مثالی خدمت شما عرض کنم. حدودا از سال ۹۲ به این طرف جامعه حرفه‌ای معماری در ایران، درگیر مسئله‌ای به نام طراحی پاویون ایران در اکسپوی میلان بود. مسابقه‌ای شکل گرفت و ۱۲ شرکت طرح‌هایی را ارائه کردند. فکر نمی‌کنم این اندازه که موضوع اکسپو در رسانه‌ها مطرح شد، هیچ موضوع معماری دیگری مطرح شده باشد.  منتها هیچ‌کدام از مطالبی که منتشر شد نقد آثار ارائه‌شده در مسابقه نبود. درنهایت هم یک بنایی به‌عنوان پاویون ایران در میلان اجرا شد اما شما هیچ‌کجا نمی‌بینید کسی در مقام منتقد، این اثر را به نقد بگذارد. ۱۲ اثر با ایده‌های متنوعی در این مسابقه شرکت کردند. این‌طور هم نبود که بگوییم دستیابی به اسناد و مدارک آن موجود نباشد. آثار دیده شد، اما کسی راجع به آنها نقدی ننوشت. ممکن است کسانی به فرایند اکسپو و مسابقه پرداخته باشند. مثلا یکی از سایت‌های تخصصی معماری، فرایند مسابقه و مسائل حاشیه‌ای آن را با‌دقت و جسارت فراوان دنبال می‌کرد. یا اینکه خود من نقد نسبتا مفصلی درباره فرایند این مسابقه در روزنامه «شرق» نوشتم. اما حتی معدود کسانی که داعیه نقادی دارند، نقدی بر آثار ننوشتند و بعضا کسانی هم که درباره اثر اجراشده در میلان چیزی نوشتند، نقد را با فحاشی و لودگی اشتباه گرفته بودند.

    ‌به نظر شما چرا در کشور ما در این زمینه ضعف داشتیم و چرا نتوانستیم در دهه‌های اخیر که رسانه‌ها حضور جدی‌تری داشتند، عرصه نقد را رونق دهیم؟ آیا یکی از دلایل آن نبود فرهنگ نقد‌پذیری و نبود پیشینه نقد در ایران است؟ 

    مطلبی را که می‌فرمایید نه می‌توانم به طور کامل تأیید و نه رد کنم. در تأیید فرمایش شما می‌توانم به امری که ریشه در آموزش‌ها و ادبیات ما دارد، اشاره کنم. زمانی که در مدرسه به ما گونه‌های ادبی و گونه‌های نوشتار را درس می‌دادند، انواع نثر و انواع نظم را آموزش می‌دیدیم. در فرانسه، در گونه‌های نوشتار که در مدرسه آموزش می‌دهند، گونه‌ای به نام نقد هم آموزش داده می‌شود. یعنی نقد، به‌عنوان یکی از گونه‌های نوشتار، در مدرسه آموزش داده می‌شود. در آموزش گونه‌های نوشتار در ایران، ما هرگز با چنین چیزی مواجه نبوده‌ایم و از ابتدا، یعنی در مدرسه ما نقد را به‌عنوان یک گونه نوشتار نشناخته‌ایم. حالا کاری به ریشه‌های فرهنگی- تاریخی احتمالی این امر ندارم. اما با این حال، بالاخره ما امروز در ایران، مانند بسیاری از کشورهای جهان، نقد فیلم داریم؛ نقد هنرهای تجسمی داریم. نقد تئا‌تر داریم. اما نقد معماری نداریم. 

    ‌چه دلایلی وجود دارد که نقد در حوزه معماری آن‌گونه که در ادبیات و سینما وجود دارد، پا نگرفته است؟ 

    یک بخش آسیب‌شناسی نقد معماری در ایران مشخصا مربوط به شرایط ما در ایران است و بخشی از آن به یک موضوع جهانی برمی‌گردد که درباره‌اش صحبت خواهم کرد. 

     اولا ما در حوزه آموزش، منتقد معماری تربیت نمی‌کنیم. دانشکده‌های معماری ما سال‌های سال سمت‌وسویشان به این جهت بوده که طراح تربیت کنند. در زمانی که معماری، در مقطع کار‌شناسی ارشد پیوسته آموزش داده می‌شد- و خود من هم از آخرین فارغ‌التحصیلان دوران کار‌شناسی ارشد پیوسته معماری هستم - این امر پررنگ‌تر بود. ما در آموزش، منتقد معماری تربیت نکرده‌ایم. آموزش معماری می‌خواست همه ما را طراح تربیت کند. طبیعتا فارغ‌التحصیلان محصول این سیستم، گرایشی به تئوری و نقد نداشتند. البته بعد‌ها به‌تدریج، جایگاه دروس نظری در آموزش معماری کمی جدی‌تر شد. اما جای آموزش‌وپرورش مهارت‌های نقد معماری همچنان خالی است. 

    بعضی از دانشکده‌ها دو واحد نقد معماری تدریس می‌کنند اما با این سازوکار منتقد معماری پرورش نمی‌یابد. من تصور می‌کنم باید گرایش تحصیلی خاصی برای نقد معماری در دانشکده‌های معماری تعریف شود که ما منتقد معماری تربیت کنیم. 

    مطلب دیگر این است در شرایطی که ما منتقد حرفه‌ای معماری نداریم، کسانی که نقد معماری می‌نویسند افرادی هستند که هم کار حرفه‌ای معماری می‌کنند و هم نقد معماری می‌نویسند. این افراد ملاحظات حرفه‌ای دارند. این باعث می‌شود به‌فرض من کار همکارم را نقد نکنم، چون می‌دانم در مناسبات تجاری‌ای که ما با هم داریم یا بعد‌ها خواهیم داشت، این مشکل‌زا می‌شود. این آسیبی است که باعث می‌شود کسانی که نقد معماری می‌نویسند به گفتن حرف‌های کلی بسنده کنند و یک اثر را به صورت جدی نقد نکنند.

    نشریه‌ای در فرانسه به نام «کریتیکات» criticat وجود دارد که بیش از یک دهه است در این کشور منتشر می‌شود و تا حالا ۱۵ شماره آن منتشر شده و سردبیر آن، منتقد شناخته‌شده‌ای به نام خانم «فرانسواز فرومونو» است که استاد طراحی معماری در مدرسه بل ویل Belleville در پاریس است. «کریتیکات» به طور مشخص به نقد معماری می‌پردازد که بیشتر نگاه اجتماعی دارند و برای اینکه استقلالش را حفظ کند، افرادی که در آن قلم می‌زنند اساتید مدارس معماری هستند و کار حرفه‌ای معماری نمی‌کنند. این نشریه حتی آگهی هم نمی‌گیرد که مثلا وامدار صنعت ساختمان هم نباشد. به همین‌علت در قطع کوچک و سیاه‌وسفید منتشر می‌شود و صرفا به فروش متکی است. این مثال را زدم که بگویم نقد معماری استقلال می‌خواهد و نمی‌شود کسی امشب یک اثر معماری را نقد کند و فردا صبح با صاحب‌‌ همان اثر، مناسبات تجاری داشته باشد. 

    مشکل سوم این است که اکثر رسانه‌های عمومی ما توجیه نبوده و نیستند که مسئله معماری و شهری مسئله‌ای جدی است که باید مستقلا به آن پرداخت. خیلی سخت می‌توانید سردبیر روزنامه را توجیه کنید که صفحه‌ای به معماری اختصاص دهند و متأسفانه این صفحه را جزء صفحه‌های غیرضروری می‌دانند و در نبود منتقدان حرفه‌ای معماری، اساسا کسی هم نبوده که چنین فضاهایی را در رسانه‌های عمومی مطالبه کند. 

    ‌چه شرایطی بر نقد معماری به‌طورکلی در جامعه جهانی حاکم است که ممکن است به نقد معماری در ایران لطمه زده باشد؟ 

    باید در مقدمه بگویم از کجا نقد معماری سروکله‌اش پیدا شده و امروز چه شرایطی دارد. سالن‌ها و نمایشگاه‌های هنری در پاریس -عمدتا در لوور- و یا دیگر پایتخت‌های اروپایی سال‌های بعد از ١٨٥٠ و بیشتر در قرن ١٩ پدید آمد. یعنی زمانی که طبقه متوسط یا طبقه بورژوایی که امکان خرید و استفاده از آثار را داشت، به‌تدریج شکل می‌گرفت. قبل از آن، هنر مخصوص طبقه اشراف بود و آنها اصلی‌ترین حامی هنر و هنرمند بودند اما به‌تدریج طبقه بورژوایی پیدا شد که اینها باوجود اینکه توان خرید و استفاده از اثر هنری را داشتند، عمدتا فهم لازم را درباره کیفیت آثار نداشتند. در نتیجه به‌تدریج افرادی پیدا شدند که این‌جای خالی را پر می‌کردند. یعنی کسانی که ارزش‌های آثار هنری را برای این طبقه نوپا توضیح می‌دادند. این موضوع بیشتر درباره نقاشی و هنرهای تجسمی مطرح بود. در قرن ۱۹ دامنه نقد، به معماری هم گسترش پیدا می‌کند. به‌ویژه در قالب مجلات تخصصی که در سال ۱۸۳۰ تا ۴۰ به‌تدریج شکل می‌گیرند. 

    نشریه‌ای به اسم «آرجی‌‌ای» RGA آثاری که در شهرهای مختلف ساخته می‌شود چاپ و معرفی و گاهی نقد هم می‌کند، اما بیشتر به‌عنوان یک کاتالوگ مطرح بوده است منتها انتخاب خود مجله موضع نقادانه‌ای دارد. به‌تدریج نشریات دیگر شکل می‌گیرد که متعلق به اتحادیه‌های صنفی معماری بودند. در فرانسه اتحادیه «اس‌سی‌‌ای» SCA متشکل از بزرگ‌ترین معماران فرانسوی از سال‌های ۶۰ و ۷۰ نشریه‌ای را به نام Architecture چاپ می‌کنند که نشریه نفیسی بوده و گرایشی ترویج می‌کرده که عمدتا آرشیتکت‌هایی که عضو آن بودند به آن تمایل داشتند، گرایشی که مشخصا از مدرسه بوزار فرانسه ناشی می‌شده است. 

    به‌تدریج نقد بیشتر مطرح می‌شود در دوران مدرن متفکران جنبش مدرن مثل لوکوربوزیه معیارهایی را مطرح می‌کنند که روال معماری مدرن براساس این معیار‌ها شکل می‌گیرد. ادولف لوس در آلمان معیاری را مطرح می‌کند مبنی بر حذف تزئینات در معماری و می‌گوید «تزئین جنایت است». در این دوره، نقد با نظریه همگام می‌شود. نظریه‌پرداز‌ها نظریه‌ای مطرح می‌کردند و منتقدانی که با این جنبش همگام بودند، براساس‌‌ همان معیار‌ها، آثار را نقد می‌کردند. کم‌کم ایدئولوژی چپ شکل می‌گیرد و کسانی با این دید بحث‌هایی را مطرح می‌کنند که معماری ابزاری است برای یک جامعه پیشرفته‌تر، مدرن‌تر، عادلانه‌تر و... .

    برای مثال مجله‌ای به نام Architecture d aujourd hui (معماری امروز) در فرانسه هست یا در ایتالیا مجله دیگری به نام کازابلا Casabella که در متون تخصصی تاریخ نقد معماری خیلی درباره‌اش صحبت می‌شود. در آلمان نشریه‌ای به نام «دویچه بو زایتونگ» در قرن ۱۹ منتشر می‌شود اما در اواسط قرن ۲۰ تغییر گرایش پیدا می‌کند و مدافع معماری مدرن می‌شود. از سال ۱۹۸۰ به این طرف، پایه‌های این ایدئولوژی‌ها سست می‌شود و از طرف دیگر، گرایش‌های پست‌مدرنیستی هم در عرصه معماری ظهور می‌کند. اینها در یک پس‌زمینه پست‌مدرن معیارهای مدرن را به چالش می‌کشند بدون اینکه خودشان یک دستگاه نظری منسجم و یکپارچه‌ پیشنهاد دهند. بنابراین یک تکثری مطرح می‌شود. این نکته را در نظر بگیرید وقتی درباره نقد صحبت می‌کنیم، طبیعتا داریم درباره معیار‌ها صحبت می‌کنیم. در تعریف کلاسیک نقد می‌گویند نقد یعنی سره را از ناسره تشخیص‌دادن که این، معیار می‌خواهد. 

    وقتی پارادایم‌های رایج سست می‌شوند معنی‌اش این است که معیار‌ها سست می‌شوند. بعد از جریان پست‌مدرن و تضعیف پایه‌های تفکر چپ، نسل جایگزینی هم که اتوریته منتقدان قبلی را داشته باشد، شکل نمی‌گیرد و این باعث می‌شود مسئله نقد در دنیا با چالش مواجه شود کمااینکه در یکی از شماره‌های نشریه پژوهشی معماری و شهرسازی که وزارت فرهنگ فرانسه منتشر می‌کند، در یکی از شماره‌ها که موضوعش «نقد در زمان و مکان» است، مقاله‌ای می‌خواندم از خانم hélène jannière هلن ژانیر، که از بحران، احتضار و حتی مرگ نقد معماری صحبت می‌کرد. 

    اما از سوی دیگر، باوجود همه این حرف‌هایی که زدم، توجه کنیم از سال‌های ۲۰۰۰ به این طرف دستگاه فکری جدیدی شکل گرفته که خود این می‌تواند معیارهایی به دست دهد. پارادایم توجه به میراث، یک دستگاه فکری جدید است. وقتی می‌گوییم میراث، منظور میراث در دو بُعد است، یکی میراث طبیعی و دیگری میراث معماری و شهری. این پارادایم جدید می‌تواند به ما معیار دهد همان‌طور که می‌تواند معیار دهد که چگونه عمل کنیم، برای نقد هم معیارهایی در اختیار ما قرار خواهد داد کمااینکه رگه‌هایی از آن را هم در ایران امروز می‌توانید ببینید. 

    ‌درباره نقد با توجه به این پارادایم، توضیحات بیشتری دهید. 

    این پارادایم، یک دستگاه فکری بسیط است که می‌تواند شرح و بسط زیادی پیدا کند. معیارهای تازه، میزان انطباق عملکرد ما با میراث طبیعی از یک‌سو و میراث معماری و شهری از سوی دیگر است. نقش این میراث بسیار اهمیت دارد. اتفاقا مباحث توسعه پایدار هم نسبتی جدی با همین موضوع دارد که می‌توان به‌تفصیل راجع‌به آن صحبت کرد. 

    ‌در پایان، چه راهکارهایی پیشنهاد می‌دهید؟ 

    اگر بخواهم راهکار دهم باید برگردم به آسیب‌هایی که اشاره کردم. یکی اینکه ما در حوزه آموزش باید منتقد معماری تربیت کنیم. دوم اینکه ما باید نهادهایی داشته باشیم که درگیر مناسبات تجاری فعالیت حرفه‌ای معماری نباشند و در حوزه نقد و نظریه فعالیت کنند. البته امکان تحقق آن در ایران، به بحث جداگانه‌ای نیاز دارد. تا زمان رسیدن به این شرایط مطلوب، انجمن‌ها باید با همکاری با رسانه‌ها چنین خلأیی را تا حدی پر کنند. سوم اینکه حوزه معماری و شهر‌سازی در رسانه‌های عمومی، باید به‌عنوان یک حوزه مستقل شناخته شود که در حال حاضر این‌طور نیست.

    برای مثال در خبرگزاری‌ها، بخشی از مسائل این حوزه، به سرویس‌های شهری مربوط است. بخشی به سرویس اقتصادی و بخشی به سرویس فرهنگی. این یعنی قطعه‌قطعه‌کردن مسائل و مفاهیمی که باید به صورت یکپارچه مطرح شوند. 

    خود من در جایگاه مشاور رسانه‌ای معاون شهرسازی و معماری وزیر راه‌وشهرسازی، یا مشاور رسانه‌ای دبیر شورای‌عالی شهرسازی و معماری، این مشکل را خیلی جدی لمس می‌کنم. رسانه‌های عمومی، باید حوزه مستقلی به نام معماری و شهرسازی را به رسمیت بشناسند و نیروهای متخصص و خبرنگاران تخصصی در آن بخش فعالیت کنند و از این طریق، زمینه‌های تولید محتوا و در ادامه آن، تولید نقد در این حوزه فراهم شود. رسانه‌های عمومی، نباید مسائل یکپارچه حوزه معماری و شهرسازی را در چند سرویس مختلف پخش و پراکنده کنند.

     

     

    ادامه مطلب...
  • گاهی اوقات ما مجبور میشویم که برخی از کارهای عقب افتاده را در منزل انجام بدهیم بنابراین وجود یک اتاق کار در خانه می تواند کمک زیادی به ما در مدیریت کارهایمان بکند.

    از همین رو طراحی دکوراسیون اتاق کار و چگونگی قرار گیری وسایل مورد نیازمان در اتاق کار از اهمیت فراوانی برخوردار است ، اگر می خواهید اتاق کارتان را به صورت ایده آلی طراحی کنید و از کار کردن در اتاقتان لذت ببرید مشاهده تصاویر زیر را به شما پیشنهاد می کنیم. امیدواریم که با مشاهده این تصاویر زیبا ایده هایی برای طراحی اتاق کارتان در ذهن شما نقش ببندد.

    طراحی دکوراسیون اتاق کار,اتاق های کار ایده آل
    دکوراسیون اتاق کار,طراحی های اتاق کار

    دکوراسیون اتاق کار زیر راه پله

    اتاق کار زیر راه پله ها, طراحی اتاق کار زیر راه پله
    دکوراسیون و چیدمان اتاق کار, طراحی اتاق کار

    طراحی ایده آل اتاق کار

    اتاق های کار ایده آل, دکوراسیون اتاق های کار
     

     

     

    ادامه مطلب...
  • یکی از تغییرات کوچک و مقرون به صرفه که باعث تغییر و تحول بزرگ در فضای داخلی شما می شود، تغییر دیوار پشت تلویزیون می باشد. این تغییر به معنای تغییر در رنگ، کاغذ دیواری، بافت، مصالح و یا حتی دکوری های دیوارها می باشد، بنابراین اگر یک تغییر سریع اما در عین حال معجزه آسا می خواهید پیشنهادهای ما برای تغییر دیوار پشت تلویزیون را از دست ندهید با ما همراه باشید.
    گاهی برای یک تغییر اساسی می توانید از ساده ترین عناصر کمک بگیرید به طور مثال تغییر بافت بخشی از دیوار، سنگ های دکوراتیو یکی از کاربردی ترین موارد برای این منظور می باشند، اما توجه داشته باشید که تم رنگی آن ها با سایر دیوارهای شما هماهنگ باشد.

     

    سنگ های دکوراتیو یکی از کاربردی ترین موارد برای دیوار پشت تلویزیون می باشند
    از فضای این دیوارها به خوبی برای نمایش دکوری های خود می توانید استفاده نمایید اما توجه داشته باشید که تلویزیون برای ما در اولویت است پس باید مقدم تر از دکوری های شما باشند با ایجاد کمی اختلاف سطح می توانید به خوبی تلویزیون را نقطه ی کانونی قرار دهید.

     

    با ایجاد کمی اختلاف سطح با دکوری ها می توانید به خوبی تلویزیون را نقطه ی کانونی قرار دهید
    برخی اوقات با تزئین و نصب تابلوهایی می توانید تغییر قابل توجهی در فضای پشت تلویزیون و در نتیجه فضای نشیمن خود ایجاد نمایید اما باید حتما توجه داشته باشید که این عناصر تزئینی زیاد شلوغ و پر زرق و برق نباشند چرا که فضای پشت تلویزیون شما را گرفته خواهد کرد.

     

    گاهی اوقات با نصب تابلو می توانید تغییر قابل توجهی در فضای پشت تلویزیون خود ایجاد نمایید
    استفاده از کاغذ دیواری ها یکی از گزینه های بسیار مطلوب در این زمینه می باشد، اما انتخاب کاغذ دیواری مناسب برای این منظور چالشی بزرگ است. توجه نمایید که کاغذ دیواری شما حتما ساده باشد طرح های شلوغ چشم را اذیت می کنند و همچنین این طرح ها تمرکز را از شما خواهد گرفت.

     

    استفاده از کاغذ دیواری گزینه بسیار خوبی برای دیوار پشت تلویزیون است
    ترکیب دیوار پشت تلویزیون و عناصر دکوری را ماهرانه انجام دهید و در استفاده از این عناصر از افراط اجتناب نمایید، سعی کنید هر چه سادتر فضای نشیمن خصوصی خود را تزئین نمایید، استفاده از یک یا دو دکوری برای این منظور بسیار مطلوب است.

     

    یک قالب و قاب برای تلویزیون خود در نظر بگیرید با این روش نظم بهتری در فضا ایجاد خواهد شد
    یک قالب و قاب برای تلویزیون خود در نظر بگیرید با این روش نظم بهتری در فضای شما ایجاد خواهد شد حتی می توانید فضایی را در این بخش برای دکوری های خود در نظر بگیرید .

     

    ترکیب دیوار پشت تلویزیون و عناصر دکوری را ماهرانه انجام دهید و در استفاده از آن ها افراط نکنید
    یک رنگ خاص به خوبی می تواند هم فضای شما را متمایز کند و هم نقطه ی کانونی و مرکزیت را برای فضای نشیمن شما ایجاد نماید اما توجه داشته باشید که این رنگ حتما باید با سایر عناصر داخلی شما هارمونی داشته باشد.

     

    یک رنگ خاص می تواند نقطه ی کانونی و مرکزیت را برای فضای نشیمن شما ایجاد نماید

    ادامه مطلب...
  • جشنواره فیلم فجر امسال نظیر بسیاری از دوره های گذشته با حاشیه هایی همراه بود که در مواردی برای اهالی سینما ناخرسندی رقم زد؛ دوره ای که دربردارنده تفاوت های مثبتی نیز بود که از دید بسیاری از منتقدان دور نماند.
    آنچه در سازوکار برگزاری سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر بیش از هر چیز دیگر نمایان شد، حضور فیلمسازانی از طیف های گوناگون بود. سنگینی کفه فیلم های اجتماعی و خانوادگی نسبت به فیلم های هنجاری- ارزشی و سیاسی دیگر ویژگی مهم این دوره از جشنواره به شمار می آید. همچنین حمایت عملی از فیلمسازان جوان با راه یافتن چند فیلم از بخش «نگاه نو» (مسابقه فیلم اولی ها) به بخش «سودای سیمرغ» که بخش مسابقه اصلی جشنواره است، از دیگر تغییرهای قابل توجه جشنواره امسال است.

    *** جشنواره فجر سی و چهارم؛ عرصه حضور طیف ها و نسل های گوناگون سینماگران 
    نگاهی گذرا به فیلم های راه یافته به بخش های جشنواره سی و چهارم از جمله سودای سیمرغ، نگاه نو و «هنر و تجربه» (بخش مربوط به فیلم های دارای مخاطب ویژه) نقطه های قوت بسیاری را در سیاستگذاری مدیران این دوره از جشنواره نمایان می سازد.
    حضور فیلمسازان از طیف های متفاوت فکری از «مسعود ده نمکی» گرفته تا «شهرام مکری» و «رضا درمیشیان» نخستین تمایز قابل توجه در تصمیم سازی های جشنواره امسال است.
    همچنین در میان فیلمسازان این دوره از جشنواره، نام هایی از سه نسل با نسبت هایی متوازن به چشم می خورد. در جشنواره امسال هم کارگردانان نسل نخست پس از انقلاب مانند «کمال تبریزی» و «کیومرث پوراحمد»، هم کارگردانان نسل دومی مانند «مانی حقیقی» و «سیدرضا میرکریمی» و هم نسل سومی ها از جمله «رضا درمیشیان» و «هومن سیدی» حضور دارند. این درحالی است که در حاشیه قراردادن فیلمسازان نسل قدیم، یکی از مهمترین انتقادهای وارد شده به دوره های قبلی جشنواره بود. 
    به باور برخی منتقدان، جشنواره فیلم فجر به ویژه در دوره قبل به گونه ای افراطی به جوانگرایی گرایش داشت اما آشکار است که در جشنواره امسال این نگاه تا اندازه زیادی تعدیل شده است. همچنان که اشاره شد این نگاه میانه به هیچ روی به معنای نادیده گرفتن فیلمسازان جوان در این دوره از جشنواره نیست چراکه توجه به جوانان و استعدادهای نو در سینمای ایران از چشم برگزارکنندگان این دوره از جشنواره دور نمانده است.
    مدیران و برگزارکنندگان سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر در راستای حمایت از فیلمسازان جوان در جشنواره امسال، سه فیلم از بخش نگاه نو را که در آن فیلم اولی ها با یکدیگر به رقابت می پردازند، در بخش سودای سیمرغ شرکت دادند. در این پیوند، هیات انتخاب جشنواره متشکل از «محمد احسانی»، «شهرام اسدی»، «فریدون جیرانی»، «محمد باقر قهرمانی»، «حسین کرمی»، «علیرضا شجاع نوری» و «رضا مقصودی»، سه فیلم «ابد و یک روز» به کارگردانی «سعید روستایی»، «ایستاده در غبار» به کارگردانی «محمد حسین مهدویان» و«من» به کارگردانی «سهیل بیرقی» را برای حضور در بخش سودای سیمرغ انتخاب کردند.
    قرار گرفتن نام چهره هایی چون روستایی در فهرست نامزدهای بهترین کارگردانی و نیز «نوید محمد زاده» بازیگر فیلم «خشم و هیاهو» در میان نامزدهای بهترین بازیگر نقش اول مرد از همین نگاه ناشی می شود.

    *** غلبه محتوای اجتماعی و خانوادگی در جشنواره امسال 
    جشنواره فیلم فجر که بسیاری از آن به عنوان نمایه ای مهم در عرصه فعالیت های هنری- فرهنگی کشور یاد می کنند، در سال های گذشته با افت و خیزها و چالش های فراوانی همراه بود؛ چالش هایی که به باور برخی اهالی سینما به ویژه در 2 دولت قبل، آن را به رویدادی فرمایشی و دولتی تبدیل کرده و به آن رنگ و بوی سیاسی پاشیده بود.
    امسال اما برگزاری سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر از ابتدا با امیدهای فراوانی در خصوص محتوای فیلم ها همراه بود؛ امیدی که با اظهارات «محمد حیدری» دبیر این جشنواره در دومین نشست مطبوعاتی اش پررنگتر شد. وی در این نشست، جشنواره فیلم فجر را جشن مردمی سینمای ایران دانست و گفت که این جشنواره سیاسی نیست. حیدری افزود: انتخابات در زمان خودش انجام می شود و ما را با سیاست، کاری نیست. 
    محتوای فیلم های حاضر در بخش های جشنواره سی و چهارم مهر تاییدی بر این گفته ها است و نشان می دهد که در جشنواره امسال، فیلمسازان بیش از هر چیز بر آسیب های موجود در حوزه های فرهنگی و اجتماعی جامعه متمرکز شده اند. در بخش سودای سیمرغ، 22 فیلم به رقابت می پردازند که از میان آن ها تنها چهار فیلم «بادیگارد» ساخته «ابراهیم حاتمی کیا» (نامزد دریافت جایزه در 6 رشته)، «نفس» ساخته «نرگس آبیار»، «رسوایی2» ساخته «مسعود ده نمکی» و «ایستاده در غبار» ساخته «محمدحسین مهدویان» دارای محتوای سیاسی و پیام های هنجاری- ارزشی است. این در حالی است که بیش از نیمی از فیلم های جشنواره سی و چهارم چالش های جامعه امروز ایران را به تصویر می کشد.
    در فیلم هایی مانند «آبنبات چوبی» به کارگردانی «حسین فرحبخش»، «امکان مینا» به کارگردانی «کمال تبریزی»، «آخرین بار کی سحر را دیدی» به کارگردانی «فرزاد موتمن»، «به دنیا آمدن» به کارگردانی «محسن عبدالوهاب»، «بارکد» به کارگردانی «مصطفی کیایی»، خشم و هیاهو به کارگردانی «هومن سیدی»، «دختر» به کارگردانی «سید رضا میرکریمی»، «دلبری» به کارگردانی «سید جلال دهقانی اشکذری»، «زاپاس» به کارگردانی «برزو نیک نژاد»، «سیانور» به کارگردانی «بهروز شعیبی»، «عادت نمی کنیم» به کارگردانی «ابراهیم ابراهیمیان»، «کفشهایم کو» به کارگردانی «کیومرث پور احمد»، «لانتوری» به کارگردانی «رضا درمیشیان» و «ابد و یک روز» به کارگردانی «سعید روستایی» (نامزد دریافت جایزه در 10 رشته) دوربین فیلمسازان به میان جامعه و خانواده های ایرانی رفته است تا از نزدیک معضل ها، ابعاد و شیوه های زندگی اجتماعی و فرهنگی ایرانیان را روایت کند.

    *** حاشیه ها، همراه همیشگی جشنواره
    در کنار رضایتمندی ها از تغییر در نحوه سیاستگذاری ها در فیلم فجر امسال، این جشنواره به مانند سال های گذشته با حاشیه ها و برخی واکنش های منفی همراه بود.
    یکی از نخستین حاشیه ها، انصراف «شهاب حسینی» بازیگر پرطرفدار سینما از سمت مشاور دبیر سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر به دنبال کنار گذاشته شدن فیلم «آشغال های دوست داشتنی» از جشنواره بود؛ فیلمی که حسینی در آن به ایفای نقش پرداخته است.
    حسینی در نامه ای سرگشاده درباره استعفای خود از سمت مشاور جشنواره فیلم اینگونه توضیح داد: پذیرش سمت مشاور دبیر جشنواره سی و چهارم فیلم فجر در خلال مشغله کاری ام، به این دلیل بود که تصور می کردم در این دوره، وجود نگاهی نو و اندیشه ای تازه موجب عدم تکرار اشتباهات گذشته و رفع نواقص دوره های قبل خواهد شد چرا که در دوره های پیشین، وجود نواقص و اشتباهات بود که آن مهم را از ذات جشنواره بودنِ خود دور کرده و عملا آوردگاه حواشی بعضا تاسف بار نموده بود. اما متاسفانه، موضع گیری دبیر جشنواره سی و چهارم فیلم فجر در قبال فیلم آشغال های دوست داشتنی و اطلاق اصطلاحِ معضل به این اثر که با مجوز قانونی وزارت محترم ارشاد ساخته شده و طی چند دوره گذشته در محاق بدبینی و سیاه نگری قرار گرفته، امری قابل تامل بوده و نشانگر بطلان تصورات پیشین بنده است.
    این موضع گیری حسینی سبب ساز حاشیه ها و حرف و حدیث های زیادی در خصوص ممیزی ها در جشنواره امسال شد و عده ای را در خصوص فرایند انتخاب های آتی در جشنواره سی و چهارم نگران ساخت؛ اگرچه برای قضاوت درست در این زمینه باید منتظر سوت پایان جشنواره بود.
    حاشیه بعدی، واکنش «پرویز پرستویی» بازیگر مطرح سینمای ایران به طراحی پوستر جشنواره، دربردارنده عکسی از «خسرو شکیبایی» بازیگر فقید ایران بود. اگرچه بسیاری از اهالی سینما از ایده چاپ چهره شکیبایی روی پوستر جشنواره استقبال کردند و آن را کاری متفاوتی دانستند اما پرستویی در انتقادی در این باره گفت: اگر خسرو زنده بود، چنین لباسی تن اش نمی کرد. روحیات و خصوصیات او را خوب می شناختم. در کویر با او زندگی کردم و در کنار هم شب و روز گذراندیم و مطمئن بودم اگر امروز بود، اجازه نمی داد اینچنین او را نشان دهند.
    به باور شماری از ناظران، تا اندازه ای می توان به پرستویی حق داد. استفاده از چهره شکیبایی بازیگر محبوب سینما و تلویزیون که هواداران بسیاری در جامعه ایران دارد برای پوستر جشنواره فیلم فجر، اگرچه ایده و رویدادی تازه بود اما به گفته برخی طراحان تا اندازه ای ناشیانه طراحی شد و می توانست از این بهتر باشد.
    از حاشیه های پیش از شروع جشنواره که بگذریم به حاشیه های مراسم گشایش جشنواره در محل «تالار وحدت» می رسیم. در مراسم گشایش جشنواره امسال به دلیل مدیریت ناصحیح جمعیت و گنجایش محدود تالار وحدت همه مهمانان جشنواره در این تالار جای نگرفتند که همین موضوع باعث ایجاد ناخرسندی هایی شد. پس از مراسم گشایش جشنواره سی و چهارم، تعداد زیادی از دعوت شدگان به مراسم، امکان ورود به سالن را پیدا نکردند و حتی «نیکی کریمی» بازیگر سینما که داور جشنواره است، پس از مدت های انتظار پشت در با ناراحتی محل جشنواره را ترک کرد.
    گلایه های انتقادآمیز «محسن امیریوسفی» کارگردان فیلم آشغال های دوست داشتنی که در جشنواره پذیرفته نشد، حاشیه دیگر جشنواره امسال بود که جامعه رسانه ای به آن توجه نشان داد. امیریوسفی هنگام دریافت جایزه بهترین آنونس (آگهی تبلیغاتی) برای فیلم «خواب تلخ»، در خصوص حذف شدن فیلمش از جشنواره گفت: خیلی دوست داشتم در این جشنواره من و بازیگرانم با فیلم آشغال های دوست داشتنی حضور داشتیم که این اتفاق نیافتاد. من امیدوارم بودم در دولت تدبیر و امید مشکل این فیلم حل شود که باز هم این اتفاق نیفتاد.
    همچنین در مراسم گشایش جشنواره، «مسعود رایگان» بازیگر سینمای ایران نیز جای «بهرام بیضایی» در سینمای ایران را خالی دانست و از وزیر فرهنگ و ارشاد درخواست کرد که در جشنواره سال آینده از این کارگردان برجسته سینما تقدیر شود.
    از دیگر حواشی جشنواره امسال، حضور گشت ارشاد در محل برج میلاد تهران و تذکرهای ماموران این گشت به بازیگران و تماشاگران بود. البته بر اساس برداشت های اهالی رسانه، حضور گشت ارشاد در جشنواره امسال حضوری ملایم تر بود و ماموران کوشیدند تعاملی مناسب با مردم و حاضران روی فرش قرمز داشته باشند.
    در این پیوند، دبیر جشنواره در نشست خبری پیش از برگزاری این رویداد هنری در پاسخ به پرسشی درباره حضور گشت ارشاد در کاخ مردمی جشنواره و در واکنش به این حضور، متذکر شد: جلساتی با نیروی انتظامی و پلیس امنیت داشته ایم. به هر حال نیروهای امنیتی در شرایطی که کشورهای همسایه ما قرار دارند به خوبی توانسته اند امنیت را در کشور برقرار کنند و قصد ما هم تعامل با آنان است، همچنان که آنان هم وظایف خود را انجام می دهند. همه ما قوانین را می دانیم و رعایت می کنیم و نیازی نیست که پلیس مسایلی را به ما تذکر بدهد.
    در یک نگاه کلی می توان جشنواره فیلم فجر امسال را جشنواره ای دانست که با وجود حاشیه ها، از نقطه های قوت و نکته های مثبت و ویژه برخوردار است. فیلم های حاضر در این دور از جشنواره به موجب دارا بودن محتوای اجتماعی و روایت سوژه های روز جامعه، برای مخاطبان باورپذیرتر و ملموس تر خواهند بود. محتوای فیلم های حاضر در جشنواره امسال حاکی از آن است که جشنواره سی و چهارم تا اندازه زیادی از نگاه های تجویزی فاصله گرفته است یا دست کم مدیران آن سعی دارند با رویکردی فراجناحی فضای رقابت را برای ورود همه طیف های فکری فراهم سازند؛ رویکردی که می تواند آرام آرام جشنواره فیلم فجر را به عنوان مهم ترین رویداد هنری کشور از وضعیت پیشین که بسیاری آن را سفارشی می خوانند خارج و فضا را برای حضور فعال و اثرگذار فیلمسازان توانمند و برجسته فراهم سازد.

    ادامه مطلب...
  • نگاهی کوتاه به فیلم های راه یافته به بخش های گوناگون سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر، تفاوت آشکار محتوایی و موضوعی را میان فیلم های این دوره از جشنواره با دوره های قبلی نشان می دهد. شمار زیادی از فیلم ها در جشنواره امسال به موضوع های اجتماعی و خانوادگی پرداخته اند.
    محتوای فیلم های حاضر در بخش های جشنواره سی و چهارم، از جمله بخش «سودای سیمرغ» (مسابقه اصلی)، بخش «نگاه نو» (رقابت فیلم اولی ها) و بخش «هنر و تجربه» (فیلم های دارای مخاطب ویژه) نشان می دهد که در جشنواره امسال، فیلمسازان بیش از هر چیز بر آسیب های موجود در حوزه های فرهنگی و اجتماعی جامعه متمرکز شده اند. بیش از نیمی از فیلم های جشنواره سی و چهارم چالش های جامعه امروز ایران را به تصویر می کشند. در واقع، دوربین فیلم سازان به میان جامعه و خانواده های ایرانی رفته است تا از نزدیک معضل ها، ابعاد و سبک های زندگی اجتماعی و فرهنگی ایرانیان را روایت کند.
    اشاره ای کوتاه به محتوای برخی از این فیلم ها ویژگی این دوره از جشنواره را روشن تر می سازد:
    در بخش سودای سیمرغ سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر، 22 فیلم به رقابت می پردازند که از میان آن ها تنها چهار فیلم «بادیگارد» ساخته «ابراهیم حاتمی کیا»، «نفس» ساخته «نرگس آبیار»، «رسوایی2» ساخته «مسعود ده نمکی» و «ایستاده در غبار» ساخته «محمدحسین مهدویان» دارای محتوای سیاسی و پیام های هنجاری- ارزشی است.
    فیلم «وارونگی» ساخته «بهنام بهزادی» اثری اجتماعی و خانوادگی است که زندگی اعضای خانواده ای را روایت می کند؛ خانواده ای که در گذر زمان دستخوش دگرگونی می شود. «آبنبات چوبی» اثر «محمدحسین فرح بخش» را نیز می توان فیلمی اجتماعی و خانوادگی توصیف کرد که در آن اختلاف دیدگاه میان 2 نسل در خصوص زندگی و معناهای آن به تصویر کشیده شده است. این فیلم بر تاثیر دگرگونی های جامعه روی نوع نگرش جوانان به زندگی تاکید دارد. «هاتف علیمردانی» هم در فیلم «هفت ماهگی» که نمایشی اجتماعی است از طبقه متوسط سخن می گوید و تعارض های پیش رو و واکنش افراد طبقه متوسط را نسبت به رویدادهای جامعه به تصویر می کشد.
    «کفشهایم کو؟» به کارگردانی «کیومرث پوراحمد» از پیامدهای مهاجرت می گوید. کفشهایم کو داستان شخصی را روایت می کند که دچار بیماری آلزایمر است و در مسیر پیش رو با رخدادهایی قابل تامل برخورد می کند. «به دنیا آمدن» اثری از «محسن عبدالوهاب» که در بخش سودای سیمرغ شرکت کرده است، روایت زندگی زوجی است که پس از چند سال زندگی مشترک با چالش هایی روبه رو می شوند.
    «تینا پاکروان» در «نیمه شب اتفاق افتاد» از عشق های نامتعارف موجود در جامعه پرده برمی دارد و به پیچیدگی ها و چالش های این نوع از عشق ها اشاره می کند که در جامعه ایران با خط های قرمز رو به رویند. همچنین، «مهدی گلستانه» در «نقطه کور» مردی را به تصویر می کشد که نسبت به همسر خود دچار تردیدها و ابهام های فکری است و به دنبال یافتن راهی برای حل آن ها است.
    «خشم و هیاهو» کاری از «هومن سیدی» کارگردان جوان سینمای ایران است که برخی داستان این فیلم را بی شباهت به ماجرای قتل همسر «ناصر محمدخانی» فوتبالیست مشهور، نمی دانند. همچنین، «سیدرضا میرکریمی» در «دختر» روایتگر شرایط دختری است که برای پذیرش دعوت یک مهمانی، خود را در چالش با خانواده می بیند.
    «کمال تبریزی» کارگردان برجسته نیز در «امکان مینا» به 2 عامل فروپاشی برخی خانواده های ایرانی یعنی شک و خیانت اشاره می کند. این فیلم روایتگر زوجی است که روابط عاشقانه شان دچار این 2 آسیب می شود. به این ترتیب، امکان مینا را می توان رقیب نقطه کورِ گلستانه در پیاده سازی مفهوم تردید و تعلیق در روابط زناشویی دانست. در برابر، «لانتوری» ساخته «رضا درمیشیان» و «زاپاس» اثری از «برزو نیک نژاد» دارای مضمونی اجتماعی و عاشقانه هستند.
    «متولد 65» نخستین اثر بلند سینمایی «مجید توکلی» در بخش «نگاه نو» و روایتگر دختر و پسر جوانی است که در رویای ثروتمند شدن به سر می برند و در این مسیر با چالش ها و حقیقت هایی روبه رو می شوند. «برادرم خسرو» به کارگردانی «احسان بیگلری» قصه 2 برادر را در قاب دوربین ثبت می کند که مجبور به گذران روزهایی در کنار هم هستند. در این فیلم برادرِ میهمان دارای مشکل های روحی و روانی است. «مسعود مددی» نیز با ارایه فیلم «گیتا» اثری اجتماعی با تکیه بر روابط میان مادر و فرزندان خلق کرده است.
    «پل خواب» به کارگردانی «اکتای براهنی» برگرفته از رمان معروف «جنایت و مکافات» است. براهنی درصدد به تصویر کشیدن این باور است که بر پایه یک قانون کلی، انسان ها و حتی گناهکاران، بیش از اندازه ی تصورِ ما ساده دل اند و ما خود نیز این چنینیم.
    در میان فیلم های نامبرده با مضمون های اجتماعی و پیام هایی که در فضای سبک های نو زندگی سر می دهند، معضل اعتیاد به عنوان محور اصلی فیلم «خماری» به کارگردانی «داریوش غذبانی» مورد توجه قرار گرفته است.
    در نگاهی کلی، می توان جشنواره فیلم فجر امسال را جشنواره ای دانست که تا اندازه زیادی از دغدغه ها و پراکنش پیام های سیاسی و ایده های تجویزی فاصله گرفته است و فیلم های حاضر در آن به دلیل دارا بودن محتوای اجتماعی و روایت سوژه های روز جامعه، برای مخاطبان باورپذیرتر و ملموس تر خواهند بود. پیش از این نیز وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از تفاوت های محسوس و ویژه بودن جشنواره امسال خبر داده بود.
    دگرگونی نسبی در محتوای فیلم های حاضر در جشنواره و روایت بی پرده آسیب های فرهنگی و اجتماعی باعث خواهد شد تا فضای این رویداد فرهنگی از وضعیت سفارشی و فرمایشی حاکم بر سال های گذشته فاصله گیرد و عرصه برای نقش آفرینی، هنرنمایی و حضور فیلمسازان برجسته کشورمان باز شود.

    ادامه مطلب...
  • نقش فضای مجازی در شکل دهی به روندهای مدنی و سیاسی در گذر زمان دچار دگرگونی و نوآوری هایی شده تا جایی که در عصر کنونی بخش مهمی از تبلیغات انتخاباتی در حال رخت بربستن از فضای واقعی و کوچ کردن به سمت فضای مجازی است.
    پیوند بشر با جامعه و زمانه اش از دیرباز تاکنون در مسیر دگرگونی بوده است. همانطور که بشر با بهره گیری از صنعت چاپ از دوران شفاهی گذر کرد و به سمت دوره مدرن (نوگرایی) پیش رفت، اکنون نیز با برداشته شدن فاصله ها و گسترش ارتباطات، رسانه های کاغذی رفته رفته جای خود را به رسانه های مجازی می دهند.
    با گسترش ابزارهای پیشرفته ارتباطی به ویژه در فضای دیجیتال و دنیای مجازی، عرصه های تازه ای رو به زندگی بشر گشوده شده است. «شهروندِ» دنیای سنتی تبدیل به «شبکه وندِ» دنیای مدرن و بشر وارد فصل تازه ای از ارتباط ها شده است. در این میان می توان به نقش شبکه های موسوم به رسانه های اجتماعی پرداخت که یک گام جلوتر از رسانه های جمعی نظیر تلویزیون سبب ژرفتر شدن شکاف ها بین نسل های نو و سنتی رسانه شده اند. 
    از ویژگی شبکه های مجازی می توان به ایجاد امکان گفت وگوی دوطرفه و گروهی در فضای سایبری، تولید و انتشار محتوا به دست کاربر، بهره جویی ارزان و حتی رایگان و در دسترس بودن در همه زمان ها و مکان ها اشاره کرد. در این میان، شبکه هایی توانسته اند در جذب مخاطب موفقتر ظاهر شوند که با توجه به تازه ترین فناوری ها، امکانات یاد شده را به شکلی بهینه و بیشینه برای کاربران فراهم ساخته اند.
    در میان شبکه های مجازی، رسانه های نوین اجتماعی نظیر «تلگرام» با امکان نصب آسان روی تلفن همراه نسبت به شبکه های اجتماعی نسل پیش از خود نظیر «فیسبوک» و «توییتر» قابلیت دسترسی آسان تری دارند و گستره بیشتری را پوشش می دهند. از این رو است که تلگرام به عنوان یکی از تازه ترین و پرمخاطب ترین شبکه های اجتماعی، افزون بر کنار زدن رقیبان هم نسلی چون «وایبر»، «واتساپ» و «لاین» تا حد زیادی موفق به جذب کاربران فیسبوک در ایران شده است. نکته جالب توجه این که حتی خبرگزاری ها نیز با توجه به مزایای این شبکه ها، برای بالا بردن ضریب نفوذ و جلب مخاطبان از ابزارهای خبررسانی مانند تلگرام استفاده می کنند. این شبکه ها همچنین امکان تبلیغ را در همه حوزه ها از اقتصادی گرفته تا سیاسی، فرهنگی و عقیدتی آسان تر ساخته اند.
    در این پیوند، افزایش کاربرد شبکه های مجازی همچون تلگرام و «اینستاگرام» میان چهره های فرهنگی و سیاسی کشور نشان از اثرگذاری مستقیم و بی واسطه این نوع از شبکه ها در قشرهای مختلف جامعه ایرانی دارد. تبلیغ آسان و بدون هزینه، برقراری رابطه مستقیم با عموم مردم در این فضا، سنجش افکار و اذهان عمومی و گاه به رخ کشیدن شمار هواداران و به عبارتی دنبال کنندگان (فالوورها) از مهمترین دلیل های گرایش شمار قابل توجهی از نخبگان سیاسی به این ابزارها بوده است.
    اکنون با توجه به نزدیک شدنِ زمان برگزاری انتخابات مجلس دهم و دور پنجم مجلس خبرگان، نقش پررنگ شبکه های اجتماعی در کنشگری انتخاباتی نامزدها بیشتر به چشم می آید.
    آنچه مشخص است اینکه تبلیغات موفق، بخش مهمی از کنشگری انتخاباتی نامزدها است؛ تبلیغاتی که تا چندی پیش تنها از راه پخش تراکت (برگه آگهی)، چسباندن اعلامیه بر در و دیوار شهر، برگزاری تجمع های انتخاباتی و نشست های رو در رو یا حضور در برنامه های رادیویی و تلویزیونی انجام می گرفت اما اکنون به کانال ها و صفحه های ارتباط مجازی راه یافته است. حتی برخی از نامزدها و جریان های سیاسی برای بهره گیری بیشتر از شبکه های اجتماعی متخصصان حوزه ارتباطات سایبری را به کار گرفته اند. 
    به باور برخی ناظران، شبکه های مجازی فرصت های عادلانه ای را پیش روی نامزدهای انتخاباتی قرار می دهند تا بتوانند از این راه برنامه های خود را تبلیغ کنند. از این منظر، نتیجه کلی استفاده از شبکه های اجتماعی، گسترش و جریان آزاد اطلاعات در میان قشرهای مختلف جامعه است. در کنار اثرگذاری مثبت این دست از شبکه ها که در مقام رسانه قرار گرفته اند، نمی توان آسیب ها و چالش های ناشی از آن را نادیده گرفت. به عنوان مثال در جریانِ آزاد اطلاعات احتمال انتشار گزاره های تایید نشده، دروغین و انواع شایعه افزایش می یابد. به این ترتیب، در موضوعی به اهمیتِ انتخابات، رسانه های مجازی در راستای هدف های رقابتیِ نامزدها می توانند به شکل شمشیری دو دم عمل کنند به این معنی که رسانه های مجازی در همان حال که پیام رسان و تبلیغ کننده اند، به علت نبود کنترل دقیق می توانند در راستای تخریب های ناجوانمردانه و بداخلاقی های سیاسی نیز به کار گرفته شوند.
    بنابراین یکی از ویژگی های اصلی رسانه های نوین ارتباطی، نبود نظارت هوشمند و معناخوان بر محتواها است که به دلیل حجم انبوه و گستردگی فراوان می تواند آسیب زا باشد. برطرف ساختن این آسیب ها نیازمند قانونگرایی در فعالیت های فضای مجازی، فرهنگ سازی سیاسی و گسترش آموزش های مدنی- سایبری در راستای استفاده درست و بهینه از این ابزارها است چرا که رعایت نکردن اصول و قواعد، تبلیغات مجازی را نیز همچون تبلیغات سنتی در معرض آسیب های بی اخلاقی و قانون گریزی قرار می دهد.
    با وجود آنچه گفته شد، مزیت ها و نقطه های قوت شبکه های مجازی غیرقابل چشم پوشی است. یکی از ویژگی های این شبکه ها، ارایه بازخوردی از دیدگاه های کاربران نسبت موضوع های گوناگون است. در موضوع انتخابات نیز نامزدها و جریان های سیاسی می توانند از نظر کاربران به صورت مستقیم و در راستای محک زدن خود و برنامه هایشان سود جویند. 
    رسانه های اجتماعی نوین نوعی گفت وگوی عمومی را شکل می دهند که تمرینی برای گفت و شنود در فضای واقعی است و می تواند به تقویت جامعه مدنی بیانجامد. همچنین این رسانه ها می توانند فضایی برای بیان دیدگاه های نامزدها و مخاطبانشان فراهم کنند که به نوعی باعث تقویت روحیه نقدپذیری و جمع بندی دیدگاه ها می شود. به بیانی دیگر به دلیل برداشته شدن فاصله ها و امکان گفت وگوی مستقیم، امید به شکل گرفتن تعامل بر مبنای مدارا بارورتر می شود ضمن این که در صورت رعایت قانون و قواعد تبلیغات انتخاباتی در فضای مجازی، امکان شناخت بهتری از برنامه ها و دیدگاه های نامزدهای انتخابات فراهم می آید. 

    ادامه مطلب...
  • «جان کری» وزیر امور خارجه آمریکا یکشنبه دوم اسفندماه طی کنفرانس خبری در اردن اعلام کرد که با «سرگئی لاوروف» همتای روس خود به توافقی مقدماتی درباره اجرای آتش بس در سوریه دست یافته است. این آتش بس از نیمه شب شنبه هشتم اسفندماه به وقت دمشق آغاز خواهد شد.
    کری با تاکید بر اینکه ظرف چند روز آینده رییسان جمهوری آمریکا و روسیه درباره توافق بر سر اصول گفت و گو خواهند کرد، افزود: اصولی که بر سر آن با همتای روس خود به صورت موقت به توافق رسیده است می تواند ترک مخاصمه را در روزهای آینده امکان پذیر کند.
    با توجه به اختلاف در تعریف گروه های تروریستی سوریه، یکی از مهمترین موضوع های رایزنی معطوف به همین گروه ها است. بر این پایه، قرار شد تعیین این گروه ها بر عهده شورای امنیت سازمان ملل متحد باشد و آتش بس شامل آنان نشود. گفته می شود سازمان ملل، گروه های تروریستی «القاعده»، «جبهه النصره» و «داعش» را در زمره گروه های تروریستی دسته بندی کرده است.
    پیش از این توافق، «بشار اسد» رییس جمهوری سوریه، در مصاحبه با روزنامه اسپانیایی «ال پاییس» اعلام کرد در صورتی حاضر است اجرای آتش بس را بپذیرد که این امر منجر به تجهیز معارضان نشود و ترکیه نیز از این فرصت برای تقویت آنها استفاده نکند.
    این در حالی است که «استفان دی میستورا» نماینده سازمان ملل متحد در امور سوریه، سی ام بهمن ماه پس از آنکه ارتش ترکیه آتش بار منطقه های کردنشین شمال سوریه را تشدید کرد، از لغو گفت وگوهای صلح ژنو خبر داد؛ گفت وگوهایی که قرار بود ششم اسفندماه برگزار شود. همچنین، قرار بود آتش بس موقتی که در نشست امنیتی مونیخ بر سر آن توافق شده بود همان روز اجرایی شود که به دلیل فراهم نبودن مقدمه های آن، این امر صورت نگرفت. 
    در این شرایط، اعلام آمادگی اسد برای برقراری آتش بس در کنار توافق مقدماتی آمریکا و روسیه به معنای روشن نگه داشتن شعله های امید به بازگشت صلح به سوریه است. این پرسش اما مطرح می شود که آیا می توان انتظار یک برجام منطقه ای دیگر را این بار در سوریه داشت؟ 
    از طرفی، آمریکا و روسیه در شرایطی به دنبال ایجاد آتش بس عملی اند که پیشروی های ارتش سوریه در هفته های گذشته موازنه را در این کشور به سود دولت تغییر داده است. در عملیات هفته های گذشته، ارتش پس از کنترل بخش های مهمی از شهر «حلب» و اطراف آن، با همراهی گروه های کردی در حال حرکت به سمت مرزهای ترکیه و بستن مرزهایش با این کشور است. افزون برآن، ارتش به همراه گروه های مردمی توانسته است بخشی از ارتباط های داعش میان شهرهای «رقه» و حلب را قطع کند و یک گام به کنترل رقه به عنوان پایتخت داعش نزدیک تر شود.
    در جبهه شمال شرق نیز گروه های کردی با پشتیبانی هوایی نیروهای ائتلاف ضد داعش توانستند شهر «الشدادی» را به کنترل خود درآورند و داعش را از این منطقه به عقب برانند. با آزادسازی این شهر، استان «حسکه» به طور نسبی از حضور داعش خالی می شود.
    در این شرایط، ترکیه به شدت از پیشروی کردها به ویژه در منطقه شمال حلب واهمه دارد. همین موضوع باعث شده است تا تمام تلاش سیاسی و نظامی خود را برای مانع شدن از پیشروی کردها به سمت مرزهای ترکیه به کار بندد. ترکیه شهر «اعزاز» را به عنوان خط قرمز خود اعلام کرده است و در هیچ شرایطی تصرف این شهر به دست کردها را نخواهد پذیرفت. اهمیت این شهر برای سران آنکارا تا جایی است که در روزهای گذشته چندبار به بمباران شمال سوریه اقدام کرده است. ترکیه همچنین در تلاش است آمریکا را متقاعد کند تا دست از پشتیبانی کردهای سوریه بردارد.
    به رغم تلاش های نظامی و سیاسی ترکیه برای جلوگیری از پیشروی کردهای سوریه به سمت منطقه های شمالی، این تلاش ها تاکنون به موفقیت نرسیده است. از طرفی، این ترس و نگرانی نیز وجود دارد که در اقدامی غیرعقلانی، ترکیه با تکیه بر نیروی نظامی خود شهر اعزاز و منطقه های اطراف آن را اشغال کند. چنین اقدامی می تواند بحران سوریه را از کنترل خارج و همه طرف ها را درگیر یک جنگ فراگیر کند.
    این نکته قابل توجه است که با ورود روسیه به سوریه، این بحران شکل بین المللی به خود گرفته و از حالت منطقه ای فراتر رفته است؛ امری که پیش از هر چیز فضا را برای عرصه عمل کشورهایی مانند ترکیه و عربستان تنگ تر کرده است. در این میان، آمریکایی ها به خوبی به این مساله واقف اند و شواهد نیز نشان می دهد آنها حاضر نیستند تنها به خاطر تامین منافع ترکیه یا عربستان، وارد جنگ فراگیر در سوریه شوند.
    این در حالی است که منافع آمریکا و ترکیه در مساله کردهای سوریه نیز در رویارویی با هم قرار دارد. ترکیه به هیچ عنوان نمی خواهد شاهد استقلال عمل بیشتر کردهای سوریه و ایجاد یک اقلیم کردی دیگر در همسایگی خود باشد. آنکارا در این راه نشان داده است که از هیچ اقدامی برای جلوگیری از موفقیت کردها فروگذار نمی کند. در مقابل، آمریکایی ها که از ایجاد یک ارتش میانه روی عربی برای رویارویی با دولت سوریه ناکام مانده اند، به گروه های مبارز کردی روی آورده اند. آنها می دانند که کردها نه تنها از لحاظ نظامی بسیار خوب سازماندهی شده اند بلکه تنها گروهی هستند که رویکردی سکولار دارند و می توانند در نظام آینده سوریه در برابر گروه های افراطی نقش مهمی برعهده گیرند.
    به همین دلیل است که با وجود پیوند راهبردی آمریکا و ترکیه، 2 کشور بر سر مساله کردهای سوریه با یکدیگر اختلاف نظر دارند. همین موضوع زمینه ساز آن شده است تا واشنگتن در مقابل ترکیه با روسیه همراه شود و از کردهای سوری پشتیبانی های سیاسی و تسلیحاتی کند. این امر نشانگر نوعی اتحاد طبیعی و البته موضعی میان آمریکا و روسیه در سوریه است. افزون برآن، این مهم را نیز آشکار می کند که آمریکا و روسیه به عنوان 2 قدرت بزرگ بین المللی به خوبی می دانند که منافع فرامنطقه ای آن ها نباید زیر تاثیر رقابت قدرت های منطقه ای مانند ترکیه قرار بگیرد. 
    با این توصیف ها، اکنون همگان منتظر نتیجه های توافق آمریکا و روسیه برای حل بحران سوریه هستند. این امر می تواند منجر به برجام دیگری در خاورمیانه شود که مهم ترین بحران کنونی را با تکیه بر ابزار دیپلماسی حل وفصل کند. در این مسیر، لازم است رایزنی های منطقه ای نیز در دستور کار قرار گیرد تا با تکیه بر آن، از ادامه اقدام های نظامی کشورهای عربستان و ترکیه جلوگیری به عمل آید.
    همچنین، بهره گیری از توان سیاسی کشورهایی مانند ایران بستر را برای اجرایی شدن برجام خاورمیانه ای هموار خواهد کرد؛ کشوری که به تازگی از میدان یکی از موفق ترین پرونده های دیپلماتیک جهان خارج شده و می تواند سبب ساز شتاب بخشی به جریان دیپلماسی با هدف پایان دادن به بحران سوریه شود. در این میان، کشورهای صلح طلبی مانند عمان نیز می توانند بر تسریع روندهای دیپلماتیک تاثیر مثبت بگذارند.
    با وجود همه این مسایل، این نکته را باید افزود که به دلیل پیچیدگی بحران سوریه و سطوح گوناگون بازیگرانی که در این بحران درگیر هستند، انتظار حل این بحران در کوتاه مدت انتظاری خوشبینانه است. این را نیز باید درنظر داشت که آمریکا و روسیه همچنان اختلاف های بنیادینی در سوریه دارند و این امر می تواند مسیر دستیابی به صلح در سوریه را با دشواری های بسیاری روبرو سازد.

    ادامه مطلب...
  • نزدیک به یک ماه از توافق هسته یی ایران و کشورهای گروه 1+5 می گذرد؛ توافقی که پس از کش و قوس های 12 ساله، سرانجام به نتیجه رسید تا حقانیت و برتری منطق و گفت و گو بر زور و اسلحه را برای جهانیان به اثبات رساند. اندک مخالفان توافق هسته یی در روزهای گذشته تلاش کردند تا با تشکیل کمپین های مختلف تمام تلاش خود را برای ضربه زدن به این توافق صرف کنند. این در حالی است که صدای موافقان توافق رساتر از مخالفان است. تعداد زیادی از فعالان ضد جنگ و حامیان صلح در سراسر جهان کمپینی را در حمایت از توافق هسته یی شکل دادند و با نامگذای روز پانزدهم اوت (24 مرداد) با عنوان «روز جهانی صلح برای ایران» و برپایی راهپیمایی های گسترده در بیش از 80 شهر جهان، صدای حمایت خود را از صلح و آرامش پایدار به گوش جهانیان رساندند. درباره ی این موج مشارکت جهانیِ صلح طلب، بیان چند نکته بایسته به نظر می رسد: 1-توافق هسته یی ایران و گروه 1+5 گامی مهم در راستای تقویت دیپلماسی به عنوان ابزاری نیرومند و اثر گذار و دوری از زور و جنگ در روابط بین الملل به شمار می رود. در این توافق کشورهای سردمدار زور و قدرتِ جهان دریافتند که شیوه ها و ابزار زورمندانه و رویکردهای کدخدامنشانه در روابط بین الملل نمی تواند راه به جایی ببرد و خواست ملی و اقتدار یک کشور و ملت را نمی توان نادیده گرفت و یک کشور مقتدر در دستیابی به اهداف صلح طلبانه ی ملیِ خود تسلیم ناپذیر است. با توجه به این امر و برتری و قدرت دیپلماسی بر جنگ و ابزارهای نظامی، ایران با خط مشیِ موفق خود، منطقی جهانی بر پایه ی تفاهم و تعامل را شکل داد. به طوری که « باراک اوباما» رییس جمهوری آمریکا، خواستار راه اندازی کمپینی به طرفداری از توافق هسته یی شد و از هوادارنش خواست در حمایت از این توافق صلح آمیز به خیابان ها آمده و راهپیمایی کنند. 2- پیام این کمپین افزون بر حمایت از توافق هسته یی، نشان دهنده ی گسترش گفتمان صلح در جهان برای برقراری ثبات و آرامش پایدار به شمار می رود. از دیگر سو خود پویشیِ ایجاد شده و مشارکت فراگیر عامه مردم در سراسر جهان نشان دهنده ی این است که افکار عمومی بدون دخالت و خط گرفتن از گروه، حزب یا دولت خاصی اراده های خود را به صورت روشن و مشخص در راستای نظم و آرامش به دور از جنگ و خونریزی محکم ساخته اند. به عبارتی امروز صلح، ارزشی جهانی شده است که انسان ها افزون بر ارزش های ملی خود، به مثابه ی شهروندانی جهانی، آن را برای همگان می خواهند. 3- توافق هسته یی ایران و کشورهای 1+5 از آنجا که در چارچوب های دیپلماتیک شکل گرفت و در آن نه زور و قدرت اسلحه که تعامل و منطق حکمفرما بوده است، مخالفانی نیز داشته و از دلواپسان داخلی و آمریکایی تا برخی طرف های منطقه یی از جمله رژیم صهیونیستی و... به بهانه هایی همچون ترس و نگرانی، تهدید علیه امنیت ملی و جهانی، فریب و... بر طبل مخالفت می کوبند و اجرای آن را بر نمی تابند. اگر چه توافق هسته یی آماج مخالفت های پیوسته و تبلیغات منفی رسانه یی و اعتراض های خیابانی قرار گرفت، بر خلاف مخالفت ها که وابسته به دولت ها و جریان های سیاسی و حزبی بود، حمایت ها موجی گسترده، عمومی و خودجوش است. 4- کمپین جهانی حمایت از توافق هسته یی نه فقط پویشی فراگیر از سوی عامه ی مردم که مورد حمایت هنرمندان، اندیشمندان و به طور کلی نخبگان ایران و جهان بوده است؛ پویشی خودجوش که یکی از فعالان اصلی آن، ایرانیان مقیم کشورهای خارجی بودند که با هر مرام، باور، دین و روشی، هویتِ ملی خود را به نمایش گذاشته و نشان دادند هر کجا باشند ایرانی می مانند و همچون حلقه های زنجیر همبستگی خود را استوار نگه می دارند. از دیگر سو شکل گیری این کمپین و موارد مشابه آن نشان می دهد که نهادهای مدنی نه یک مفهوم بلکه واقعیتی انکارناپذیر در جهان کنونی هستند که می توانند با قدرت نرمی که دارند در موضوع هایی همچون صلح، امنیت و آرامش پایدار در جهان موثر واقع شوند. 5- در این میان نباید نقش پررنگ شبکه های اجتماعی را نادیده گرفت؛ جهانی گسترده که کنش های ارتباطی انسان را در فضایی مجازی، رنگ واقعیت بخشیده است. امروزه دامنه و گسترش شبکه های اجتماعی به گونه یی است که قدرت تاثیری فراتر از رسانه های موجود همچون رادیو، تلویزیون و... یافته و این امکان را فراهم کرده است که افراد از سراسر جهان بتوانند درمسایل اجتماعی، سیاسی و انسان دوستانه و صلح طلبانه بدون سوگیری های حزبی، گروهی یا وابستگی به جریان های سیاسی، در حمایت از موضوع های گوناگونی همچون توافق هسته یی، محیط زیست و... پیوند و ارتباطی نزدیک و همسو داشته باشند و شبکه های اجتماعی به عنوان پل ارتباطی قدرتمند، کمک زیادی به گسترده شدن این کمپین حمایتی کرده اند. 

     

    ادامه مطلب...
  • پس از 22 ماه گفت و گو و رایزنی های شبانه روزی میان ایران و 1+5 (شامل روسیه، آمریکا، چین، فرانسه، انگلیس و آلمان) سرانجام بیست و سوم تیرماه (چهاردهم ژوییه) دو طرف بر روی متن «برجام» (برنامه ی جامع اقدام مشترک) به توافق رسیدند؛ توافقی که از یک متن اصلی به همراه پنج پیوست (شامل موضوع های هسته یی، تحریم ها، همکاری در زمینه ی انرژی هسته یی صلح آمیز، تاسیس کمیسیون مشترک و همچنین برنامه ی اجرایی) تشکیل می شود و پس از اجرایی شدن، در کنار ادامه ی فعالیت های صلح آمیز هسته یی ایران، تمامی تحریم های هسته یی نیز لغو خواهد شد. در این شرایط در ارتباط با طرح برجام در مجلس شورای اسلامی به منظور تصویب یا رد آن بحث های گوناگونی در جریان است. عده یی با استناد به اصل 77 قانون اساسی این موضوع را در زمره ی اختیارات مجلس می دانند چرا که بر اساس این اصل «عهدنامه ها، مقاوله نامه ها، قراردادها و موافقتنامه های بین المللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد.» از طرفی بر اساس اصل 125 قانون اساسی «امضای عهد نامه ها، مقاوله نامه ها، موافقتنامه ها و قراردادهای دولت ایران با سایر دولت ها و همچنین امضای پیمان های مربوط به اتحادیه های بین المللی پس از تصویب مجلس شورای اسلامی با رییس جمهور یا نماینده ی قانونی اوست.» در طرف مقابل اما اوضاع به گونه یی دیگر است و حقوقدانان و کارشناسان حامی رویکردِ بی نیازی برجام از تصویب مجلس، برنامه ی جامع اقدام مشترک را –همان طور که از نام آن پیدا است- موافقتنامه، کنوانسیون یا معاهده ی بین المللی تلقی نمی کنند. در نتیجه نمی توان آن را ذیل اصل 77 یا 125 قانون اساسی قرار داد. به باور آن ها دلیل های گوناگونی را می توان در تایید این موضوع برشمرد؛ نخست آنکه برنامه ی جامع اقدام مشترک به خاطر شکل تنظیم سند و همچنین قصد و نیت 2 طرف (ایران و 1+5) شامل اقدام های داوطلبانه و متقابل است؛ اقدام هایی که منوط به اقدام طرف مقابل خواهد بود. از این رو این سند را نمی توان یک عهدنامه، مقاوله نامه، قرارداد یا موافقتنامه ی بین المللی قلمداد کرد. دوم آنکه به تازگی شورای امنیت سازمان ملل با رای قاطع 15 عضو دایم و غیردایم این شورا قطعنامه ی 2231 را در مورد ایران از تصویب گذراند که به موجب آن تمامی قطعنامه های ضدایرانی پیشین لغو خواهد شد. افزون بر آن، برجام به عنوان ضمیمه ی این قطعنامه مورد تایید قرار گرفته است. بر این اساس قطعنامه های شورای امنیت از جمله قطعنامه ی 2231 را نمی توان به همراه ضمیمه ی آن (متن برجام) به منظور تایید یا رد به مجلس ارایه داد. سوم آنکه توافق صورت گرفته به صدور قطعنامه ی سازمان ملل منجر شد؛ قطعنامه یی که فراتر از قوانین داخلی کشورها و برای آن ها الزام آور است. همین قطعنامه های 6 گانه بود که اجماعی جهانی علیه ایران ترتیب داد و امروز با صدور قطعنامه 2231 این اجماع فروپاشیده است. افزون بر آن، توافق میان ایران و 6 قدرت جهانی که به پیوست قطعنامه ی مورد اشاره به وقوع پیوسته است همانند قطعنامه ی 598 -که بدون تصویب مجلس اجرا شد- می تواند اجرایی شود. بنابراین، از این دیدگاه می توان توافق وین با مُهر تایید شورای امنیت را قانونی فراملی دانست که بی نیاز از تصویب مجلس است. چهارم آنکه حدود 2 سال پیش و از ابتدای آغاز گفت و گوهای هسته یی به صورت جدی، تصمیم گیری حتی در ارتباط با جزیی ترین مسایل از سوی شورای عالی امنیت ملی و با نظارت رهبری انجام می گرفت. از این رو، بر اساس اصل 176 قانون اساسی موضوع بسیار حساس هسته یی در حوزه صلاحیت شورای عالی امنیت ملی قرار می گیرد. همچنان که در 12 سال گذشته رسیدگی به این موضوع در حوزه ی صلاحیت و اختیار این شورا بوده است. در مجموع، هرچند بسیاری از حقوقدانان و اساتید این رشته از دیدگاه حقوقی، برجام را نیازمند به تصویب مجلس نمی دانند ولی از منظر سیاسی و حفظ منافع ملی نیز مطرح نشدن برجام در مجلس از اهمیت بالایی برخوردار است؛ چرا که برجام در هیچ یک از پارلمان های اعضای 1+5 از تصویب نمی گذرد و اگر مجلس ایران آن را تصویب کند به قانونی لازم الاجرا تبدیل می شود و دیگر امری داوطلبانه و برگشت پذیر (در صورت نقض توافق از سوی طرف مقابل) تلقی نخواهد شد؛ این در حالی است که در طرف مقابل چنین الزامی وجود ندارد. تنها مورد خاص، مطرح شدن برجام در کنگره ی آمریکا است که آن هم نه به منظور تصویب توافق بلکه با هدف رد توافق صورت گرفته است. افزون بر آن، بخش زیادی از تحریم ها از سوی کنگره ی آمریکا بر کشور ما تحمیل شده است و به منظور لغو این دسته از تحریم ها، موافقت اعضای کنگره با توافق صورت گرفته ضروری است. جدا از مباحث حقوقی، مصلحت نبودن تصویب برجام از سوی مجلس -به دلایل بیان شده- به منزله ی بی توجهی به نمایندگان مردم نیست. در نتیجه ی توجه به اهمیت نقش این نهاد قانونگذاری است که «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه ی کشورمان بارها در صحن علنی مجلس و کمیسیون های گوناگون حضور یافته و نمایندگان را در جریان جزییات گفت و گوها قرار داده است.

     

    ادامه مطلب...
  •  تعیین رنگ برای اتاق خواب مسأله بسیار مهمی می باشد که شما به آن نیازمند می باشید. ما به شما رنگ مورد علاقه خودمان را برای اتاق خوابتان پیشنهاد می کنیم. در اینجا رنگ الهام بخش مورد نظر، رنگ آبی می باشد. شما می توانید برای داشتن یک اتاق خواب دوست داشتنی از این رنگ استفاده کنید.

    رنگ آبی، مناسب و زیبا برای اتاق خواب

    حال این سوال مطرح می شود که چرا رنگ آبی؟ همانطور که می دانید رنگ آبی می تواند طراوت را برای هر اتاقی به همراه داشته باشد.

    اتاق خواب آبی می تواند بسیار آرامش بخش باشد و شما در آن احساس راحتی داشته باشید. در انتخاب رنگ آبی برای اتاق خواب، رنگ آبی اصلی مد نظر می باشد. شما می توانید این رنگ را بر روی دیوار، تخت خواب، دکوراسیون و… اعمال نمایید.

    آبی می تواند در طیف های مختلف آن از جمله آبی آسمانی، baby blue، آبی دریایی و… باشد، با این حال بهتر است که این رنگ با رنگ های دیگر مانند سفید، سیاه، صورتی و… استفاده شود. تصاویری که برای شما در نظر گرفته ایم نیز می تواند الهام بخش شما باشد.

    ادامه مطلب...
  • پس از توافق تاریخی وین میان ایران و 1+5، متن این توافق در برخی از مجالس کشورهای عضو این گروه از جمله ایران و آمریکا در دست بررسی است. در همین راستا پنج شنبه ی گذشته یکم مردادماه (بیست و سوم ژوییه) «جان کری»، «ارنست مونیز» و «جیکوب لو» وزیران امور خارجه، انرژی و دارایی آمریکا در نشست کمیته ی روابط خارجی سنا حضور یافتند و به پرسش های سناتورها در ارتباط با توافق هسته یی با ایران پاسخ گفتند. 
    امروز جمهوریخواهان بر بیشتر صندلی های کنگره (سنا و مجلس نمایندگان) تکیه زده اند و نزدیک به 2 ماه (تا هفدهم سپتامبر/بیست و ششم شهریورماه امسال) زمان دارند تا متن برجام (برنامه ی جامع اقدام مشترک) را بررسی و نتیجه ی نهایی را اعلام کنند. 
    این اکثریت جمهوریخواه تاکنون به گفت و گوها و نتایج آن روی خوش نشان نداده و بارها «باراک اوباما» رییس جمهوری این کشور را به رد این توافق تهدید کرده اند. از این رو، اختلاف و شکاف میان دولت و کنگره در این برهه از گفت و گوها -که توافق نهایی میان 2 طرف مذاکره کننده حاصل شده است- هنوز به شدت خود باقی است و مختصر نگاهی به نشست کمیته ی روابط خارجی آشکارا توصیف کننده این کشمکش درونی در ایالات متحده است. 
    تاثیرپذیری کنگره زیر کنترل حزب جمهوریخواه از لابی صهیونیستی «آیپک» بر کسی پوشیده نیست. این نهاد قانونگذاری آمریکا حدود یک ماه قبل از «بیانیه ی سوییس» بدون اطلاع اوباما از «بنیامین نتانیاهو» درخواست کرد تا برای سخنرانی در صحن کنگره حاضر شود و از آنجا به عنوان تریبونی به تکرار ادعاهای واهی خود بپردازد. یک هفته پس از آن 47 سناتور تندرو جمهوریخواه طی نامه ی سرگشاده یی به سران ایران، عمر توافق هسته یی را تنها تا پایان دولت اوباما دانستند و با فشار بر اوباما وی را مجبور به امضای طرح موسوم به «بازبینی توافق هسته یی در کنگره 2015» کردند. 
    هرچند براساس این طرح که از سوی هر 2 مجلس آمریکا به تصویب رسید و اوباما نیز با امضای خود پای آن مُهر تایید زد کنگره توانایی تایید یا رد این توافق را دارد اما به باور کارشناسان به دلایل عملی و سیاسی، رد توافق تحقق نخواهد یافت و جنجال سناتورهای دلواپس راه به جایی نخواهد برد. 
    از جمله دلایلی ناتوانی عملی کنگره را می توان در قانون اساسی ایالات متحده یافت؛ قانونی که بر اساس آن رییس جمهوری از حق وتو برخوردار است به این معنی که در صورت رد احتمالی برجام، اوباما قادر خواهد بود که آن را وتو کند. از طرفی بی تاثیر کردن وتوی رییس جمهوری نیاز به رای دو سوم اعضای کنگره دارد که به باور کارشناسان کسب این میزان رای کار آسانی نیست. 
    دیگر محدودیت اقدام کنگره به قطعنامه ی تازه ی 2231 شورای امنیت سازمان ملل برمی گردد؛ قطعنامه یی که هفته ی گذشته با رای قاطع تمام 15 عضو دایم و غیردایم این شورا از تصویب گذشت و براساس آن 6 قطعنامه ی تحریمی پیشین علیه ایران لغو خواهد شد و همچنین 193 کشور عضو سازمان ملل ملزم به تبعیت از این قطعنامه هستند. 
    در کنار این محدودیت ها اما مسایلی سیاسی و روانی وجود دارد که کنگره را در انزوا فروخواهد برد. توافق هسته یی ایران و 1+5 و تایید ادامه ی فعالیت های هسته یی صلح آمیز کشور ما اینک مورد حمایت جامعه ی جهانی قرار گرفته است. در پی اذعان جامعه ی جهانی به حقوق هسته یی ایران بود که جمعه ی همین هفته (دوم مرداد/بیست و چهارم ژوییه) 73 نفر از شخصیت های سیاسی و نظامی 22 کشور اروپایی با انتشار بیانیه ی مشترکی خواستار حمایت تمامی کشورهای اروپایی و جامعه ی بین المللی از توافق هسته یی ایران و گروه 1+5 شدند. 
    افزون بر آن، توافق تاریخی وین دوشنبه ی گذشته مورد تایید رسمی شورای وزیران امور خارجه ی اتحادیه ی اروپا قرار گرفت؛ مُهر تاییدی که ایران را به مقصدی برای سفر وزیران و سران کشورهای قاره ی سبز تبدیل کرد تا با بهره گیری از این فرصت، بنای روابط خود را با تهران برای دوران پساتحریم تحکیم کنند. 
    بنابراین، سفر هفته ی گذشته «زیگمار گابریل» معاون صدراعظم و وزیر اقتصاد و انرژی آلمان در صدر هیاتی 60 نفره به ایران و همچنین سفر سه شنبه ی این هفته ی «فدریکا موگرینی» مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و چهارشنبه ی «لوران فابیوس» وزیر امور خارجه ی فرانسه به تهران را می توان در همین قالب بررسی کرد. افزون بر آن، برخی گزارش ها از سفر «سباستین کورتز» وزیر امور خارجه ی اتریش، وزیران امور خارجه و اقتصاد ایتالیا و نیز سه وزیر صنعت، انرژی و گردشگری اسپانیا در صدر یک هیات 40 نفره تجاری به ایران حکایت می کند. 
    بدون شک، اعضای کنگره ی آمریکا نمی توانند بی توجه به صف های طولانی کشورهای گوناگون برای ورود به ایران دست به اقدام های دلبخواهانه و غیرمنطقی بزنند آن هم در شرایطی که تمام گزینه های روی میز آن ها در عمل تنها به گزینه ی مذاکره و چانه زنی محدود شده است. 
    در پاسخ به گزاف گویی ها و سخنان جنگ طلبانه ی مخالفان توافق در کمیسیون روابط خارجی بود که «جان کری» وزیر امور خارجه ی آمریکا خطاب به آن ها تاکید کرد «به صراحت می گویم تسلیم شدن ایران خیال خام است.» وی همچنین با رد گزینه ی حمله به ایران با استناد به اظهارنظرهای کارشناسان ارتش این کشور افزود «ما گزینه یی جز مذاکره با ایران نداشتیم.» 
    غرب و به خصوص آمریکا به این نکته ی مهم پی برده است که فناوری هسته یی ایران به عنوان فناوری بومی به وسیله جنگ و نظامی گری قابل نابودی نخواهد بود. چه بسا که در صورت رد این توافق از سوی کنگره به قول کری و به باور تحلیلگران، ایالات متحده در انزوای خویش ساخته فرو رود چرا که آمریکا به تنهایی طرف توافق با ایران نیست و پنج کشور دیگر در قالب گروه 1+5 (شامل انگلیس، فرانسه، روسیه، چین و آلمان) حامی این توافق اند. مذاکره کنندگان این کشورها نزدیک به 2 سال گفت و گوهای سخت و فشرده یی را با جدیت تمام پیگیری کرده اند. از طرفی رد این توافقی که از سوی اتحادیه ی اروپا و سایر کشورهای جهان مورد تایید قرار گرفته است رژیم صهیونیستی را نیز به عنوان تندروترین مخالف توافق به انزوا خواهد کشاند. 
    در مجموع، هر چند این گفت و گوهای سلسله وار تاکنون با فراز و نشیب های همراه بوده است اما در تمامی نشست ها تشنگی 2 طرف برای حل این بحران فرسوده و غیرضروری احساس می شد و اصل «جدیت» به عنوان اصلی ثابت و پایدار خودنمایی می کرد. 
    پس از این دیپلماسی دشوار میان ایران و 1+5 امروز گفت و گوها وارد مرحله یی شده است که به نظر نمی رسد هیچ کدام از 2 طرف حتی تصور بازگشت به شرایط قبل از توافق را در سر داشته باشند چرا که بازگشت به حالت صفر، هزینه های سنگینی را برای آن ها به همراه خواهد داشت. ضمن آن که تلاش ها برای ضربه زدن به این توافق به نتیجه نخواهد رسید زیرا این توافق تاریخی اینک مورد اجماع و حمایت جهانی قرار گرفته است و هرگونه سنگ اندازی در مسیر تایید نهایی توافق محکوم به شکست است. 

    ادامه مطلب...
  • اسباب کشی به یک خونه جدید خیلی هیجان انگیزه و یک فرصت جدید برای تغییر و ایجاد تنوع در زندگیه. لازمه این موضوع حتما این نیست که لوازم خونه رو تغییر بدیم. بلکه با کمی برنامه ریزی و خلاقیت، با همون وسایل قبلی میشه فضای متفاوتی رو ایجاد کرد. در این مطلب به این موضوع میپردازیم که در یک خونه جدید چطور شروع به چیدن و مبلمان کنیم.

    مبلمان خانه جدید

    برای مبلمان خانه جدید خلاق و ایده پرداز باشید

    در حال حاضر شما یه خونه خالی دارین و باید اون رو به شکلی زیبا مبلمان کنین. این خیلی مهمه که در خونه جدیدتون احساس راحتی داشته باشین و براتون خوشایند باشه. این موضوع هم خیلی به بزرگی و کوچکی خونه و لوازم گران قیمت مرتبط نیست و فقط باید کمی خلاق و ایده پرداز باشین. برای مبلمان خونه جدید نباید از خلاقیت واهمه داشته باشین و به هر ایده ای که به ذهنتون میرسه فکر کنین و بهش پر و بال بدین و امتحانش کنین. شاید واقعا منجر به یک اتفاق عالی بشه.

    خانه جدید

    قبل از مبلمان خانه جدید، همه جا رو تمیز و مرتب کنید

    یکی از نکات خیلی مهم برای مبلمان خانه جدید، اینه که خانه رو آماده کنین. برای چیدمان یک خونه، لازمه که اتاقها کاملا تمیز باشن و هیچ نوع کثیفی و رنگ رفتگی نداشته باشه. اگر خونه نو ساز باشه که کثیفی زیادی نداره، ولی اگر نو ساز نیست و قبلا استفاده شده، قبل از اینکه وسایلتون رو به خونه جدید منتقل کنین، اگر دیوار ها رنگ آمیزی مناسبی ندارن بهتره که یه فکری براش بکنین. اگر بودجه خیلی کمی دارین، یه سطل رنگ و قلمو بردارین و شروع به رنگ کردن کنین. اگر هم بودجه کافی دارید، پیشنهاد میکنم از کاغذ دیواری های مختلف و متنوعی که در بازار موجوده استاده کنین و یا هر مصالحی که دوست دارین. به تناسب رنگی که برای دیوارها انتخاب میکنین و لوازمی که در اون اتاق قرار میدین دقت کنین.

    مبلمان خانه

    در آشپز خونه هم به تمیزی کابینت ها و دیوار ها و شیرهای آب دقت کنین و اگر نیاز به ترمیم یا تمیزی داره و یا در کل خونه، هر نکته ای رو که میبینید و به نظرتون مهمه که رفعش کنین، انجام بدید.

    خوب نگاه کنید و نکات مختلف رو یادداشت کنید

    پیشنهاد دیگم اینه که یک دفترچه یادداشت بردارین و نکاتی که به ذهنتون میرسه یادداشت کنین. همه اتاقها رو دقیق بررسی کنین و لیستی از نکات مورد نظرتون و ایده هایی که به ذهنتون میرسه و همچنین پتانسیل هایی که هر اتاق داره تهیه کنین. این به شما کمک میکنه که کاملا مشرف به همه ویژگی های منزل جددتون باشین و با توجه به اونها، بهترین سلیقه رو برای چیدمانش به خرج بدید.


    مبلمان

    بعد از دیدن و بررسی، گوشه ای بشینید و برنامه ریزی کنین که چه اتاقی چطور و با چه وسایلی چیده بشه. اینکه بهتره چه رنگی در اون غالب باشه و چه سبکی چیده بشه.

    برای مبلمان خونه جدیدتون، پیشنهاد میکنم همه اتاقها و کل خونه رو به یه شکل و یه رنگ در نیارید. چرا که این مساله باعث کسل و خسته کننده شدن خانه میشه. اینکه هر اتاقی یه رنگ و یه طرح داشته باشه و کیفیت منحصر به فردی داشته باشه باعث هیجان انگیز شدن خونه میشه و باعث شادابی میشه.

    ادامه مطلب...
  • اتاق خواب شخصی ترین بخش خانه اس و در واقع پناهگاهی در برابر شلوغی و مشغله های خارج از خانه و زندگی روز مره اس. هر کسی با سلیقه شخصی خودش، اتاق خوابش رو دکور میکنه. در واقع  ایده آل بودن دکوراسیون داخلی با توجه به سلایق افراد در ذهن هر شخص متفاوته. در این مطلب به اتاق خواب میپردازیم و اینکه چه مواردی در دکوراسیون اتاق خواب  پر اهمیته.

    وقتی که تزیین یک اتاق خواب رو در ذهن داشته باشیم، نتیجه نهاییش باید تصویری به یاد ماندنی، زیبا و آرامش بخش باشه. رنگ، فضا و دکوراسیون مجموعه ای از خلق و خوی یک اتاق خوابه که باید به خوبی شناخته و رعایت بشن و وقتی کنار هم قرار میگیرن باید همچون قطعه ای شعر، روح رو نوازش کنه.

    آرامش در دکوراسیون اتاق خواب

    اولین نکته که کلا در دکوراسیون داخلی خیلی مهمه و همه میدونیم، آرامش هست. این اهمیت در اتاق خواب چند برابر میشه. چرا که قراره بعد از یک روز طولانی و پرمشغله، برای چند ساعت استراحتی کنیم و خستگی های روزمره از بدنمون خارج بشه. آرامش در اتاق خواب به خیلی چیزها بستگی داره. به لوازم، نوع چیدمان، رنگهایی که به کار میبریم و خیلی از نکات دیگه که کم کم راجع به شون صحبت میکنیم. لوازمی که برای اتاق خواب استفاده میکنیم و فرم و ویژگی هاش هم خیلی تاثیر گذاره.

    رنگ در دکوراسیون اتاق خواب

    اینکه بتونیم با رنگها بازی کنیم و در ترکیبهایی، تعادل و زیبایی رو باهم ایجاد کنیم توانایی خاصی میخواد که تنها و تنها با تجربه انواع رنگها، تصور و شجاع بودن در این کار ایجاد میشه. خیلی مهمه که از ترکیب و تجربه نترسیم و شجاعت کارهای جدید رو در دکوراسیون داشته باشیم. در غیر اینصورت، تنها چیزی که حاصل میشه، ترکیبات تکراری و بعضا کسل کننده اس.

    قبلا هم در بحث های روانشناسی رنگها1 و روانشناسی رنگها2 اشاره کردیم که چه رنگهایی چه تاثیری بر روح و فضا میذاره. اینکه رنگهای خنک ممکنه به تنهایی ایجاد خواب آلودگی و کسل کنندگی داشته باشه و رنگهای گرم به تنهایی هیجان بیش از حدی ایجاد میکنن و هیچ یک از این ترکیبها مناسب یک فضای مسکونی نیست. البته رنگهای خنک مثل سبز و. آبی کمرنگ در اتاق خواب های تک نفره که تنها برای استراحت هستند، انتخاب خیلی بدی نیست. ولی همچنان پیشنهاد ما، بازی با رنگهاست. و هیچوقت توصیه نمیکنیم یک اتاق تنها و تنها با یک رنگ تزیین شه. چون تاثیرات منفی زیادی بر روان میذاره.

    بحث رنگ در اتاق خواب خیلی گسترده اس که مطلبی کاملا جدا گانه رو میطلبه. انشاالله در آینده حتما به این مطالب میپردازیم.

    تزیینات و وسایل در دکوراسیون اتاق خواب

    تزیینات و وسایل برای اتاق خواب تا حد معقولی احتیاجه و زیبایی میاره. ولی اگر از حدش بگذره، حتی اگر خیلی لوکس و زیبا باشه، نه تنها زیبایی خودش و بقیه وسایل رو نشون نمیده بلکه فقط باعث شلوغی و بهم ریختگی در اتاق میکنه. پس باید در انتخاب وسایل و تزیینات و همچنین در مقدار استفاده این لوازم با توجه به بزرگی و کوچکی اتاق خواب دقت کنیم. سعی نکنیم اتاقمون رو با انواع وسایلی که میبینیم و خوشمون میاد فقط پر کنیم. گاهی باید از بعضی چیزها بگذریم و کنار بذاریمشون تا بتونیم اتاق زیبا و مناسبی رو دکور کنیم.

    تخت خواب در دکوراسیون اتاق خواب

    این موضوع که چه نوع تختی و با چه فرمی رو برای اتاق خواب انتخاب میکنید رو در این مطلب بررسی نمیکنیم. ولی این نکته رو حتما باید توجه داشته باشیم که تخت در کدوم قسمت اتاق قرار میگیره. این موضوع خیلی مهمه و در آرامشی که در خواب داریم تاثیر مستقیم و خیلی زیادی داره و خیلی ها بهش توجه نمیکنن. تخت خواب باید در قسمتی از اتاق خواب قرار بگیره که حتی الامکان از در ورودی دید نداشته باشه. مخصوصا روبروی در ورودی نباشه. تخت رو باید درقسمتی قرار داد که کمترین دید رو از بیرون اتاق داشته باشه.

     

     

    ادامه مطلب...
  • از مسائلی که خیلی از خانوم ها باهاش دست و پنجه نرم میکنن و البته بسیار مهم هم هست چیدن اتاق خوابه. اتاق خواب هم مثل آشپزخونه و پذیرایی بسیار مهمه و باید به درست چیدنش توجه کرد. چرا که محلی برای آرامش و استراحت هست و حداقل ۱/۳ از ساعات روز رو در اتاق خواب میگذرونیم و چیدمانش میتونه در روحیات و حالمون تاثیر ویژه ای داشته باشه. در این مطلب در مورد چگونگی شروع چیدمان اتاق خواب و چطور مرتب کردنش صحبت میکنیم.

    درست چیدن اتاق خواب

    قبل از هر چیز اتاق خوابتون رو خالی تصور کنید و به محل قرار گیری در و پنجره در اون توجه کنید. برای شروع چیدمان اولین چیزی که میتونید در نظر بگیرید بزرگترین و جاگیرترین قطعه ی لوازمتون هست که همون تخت میشه. تخت رو به عنوان قطعه مرکزی در چیدن اتاق خوابتون در نظر بگیرید و بقیه لوازم رو بر اون اساس تنظیم کنید.

    یکی از روش های خیلی ساده و موثری که میتونه بهتون کمک کنه اینه که اندازه اتاق و وسایلتون رو بگیرید و با مقیاس اندازه ها رو کوچک کنید و روی کاغذ پیاده کنید. اینطوری شاید بهتر بتونید جابجایی لوازم رو تصور کنید و نیازی به جابجایی واقعی تخت و لوازم نیست.

    جایگاه مناسب تخت در اتاق خواب

    برای اینکه بتونید جای مناسبی رو برای تخت انتخاب کنید بهتره روحیات خودتون رو در نظر بگیرید ولی به  طور کلی بهتره تخت دقیقا روبروی در ورودی نباشه. یعنی طوری قرار نگیره که در صورت نیمه باز بودن در٬ تخت اولین چیزی باشه که دیده میشه. پس در صورت امکان تخت رو در جایی قرار بدید که روبروی بازشوی در نباشه.

    مساله دیگه اینه که اگر روحیاتتون طوری هست که به صداها حساسید بهتره تخت رو در ساکت ترین قسمت اتاق قرار بدید. مثلا ممکنه جاگیری تخت در زیر پنجره سر و صدای بیشتری رو به شما برسونه.

    استفاده از یک دیوار برای چیدن اتاق خواب

    نکته بعدی که برای انتخاب جای تخت میشه بهش اشاره کرد اینه که تخت بزرگترین جز‌‌ء در اتاق شماست. پس بهتره به گونه ای چیده نشه که کل اتاق رو درگیر خودش کنه و دیگه جایی در اتاق نداشته باشید.

    جایگاه تخت در اتاق های کوچک

    اگر اتاقتون کوچک هست بهتره که همه لوازم مبلمان مثل تخت و پاتختی و کمد رو در یک دیوار خلاصه کنید تا بقیه اتاق باز باشه. حتی اگر امکانش هست کمد ها رو کم کنید و از پاتختی های جاگیر استفاده کنید. میتونید از زیر تختتون هم برای ذخیره لوازمی که نیازتون نمیشه مثل لباس های فصلی استقاده کنید.

    چیدن اتاق خواب بزرگ

    اگر اتاق خواب بزرگی دارید میتونید از تخت در یک سمت و از کمد و میز توالت در قسمت های دیگه استفاده کنید. قرار دادن یک مبلمان دو نفره و یک میز کوچک چای هم میتونه خیلی دلچسب و کارآمد باشه.

    لوازم اتاق شما مختص حودتون هست. مثلا ممکنه شما چرخ خیاطی و یا میز کارتون هم توی اتاقتون باشه. برای انتخاب جای مناسب برای هر کدوم از اجزای اتاق ابتدا بزرگتر ها رو با توجه به کاربرد و سلیقه خودتون بچینید و بعد جز‌ئیات رو اضافه کنید.

    مبلمان اتاق خواب

    اتاق خواب هرچه خلوت باشه بهتره

    اتاق خواب محل استراحت و رفع خستگی هست پس بهتره که از جزئیات تا میتونید فاکتور بگیرید و اتاقتون خلوت باشه. این رنگ ها هستن که به اتاق نشاط میدن نه لوازم زیاد و شلوغ. پس تا میتونید اتاق رو خلوت کنید و از رنگ ها (رنگ دیوار ها٬ پرده٬ موکت و … ) برای شادابی و زیبایی اتاقتون کمک بگیرید.

    ادامه مطلب...
  • تا به حال فقط از خونه های کوچک و کمبود جا صحبت کردیم و اینکه چطور یک خونه کوچیک رو درست مبلمان کنیم. خیلی از خونه ها هم بزرگ هستن و از جهت بزرگی مبلمانش سخت میشه. ممکنه خونه ای دارای یک پذیرایی بزرگ باشه که شما رو برای چیدن مبلمانتون دچار مشکل کنه. در این مطلب پیشنهادهایی رو میدیم که میتونه به شما در چیدن پذیرایی بزرگتون کمک کنه.

    مبلمان پذیرایی

    از پارتیشن ها در فضاهای بزرگ استفاده کنید

    از بهترین راه حل هایی که برای تفکیک فضاهای بزرگ میشه به کار برد پارتیشن ها هستن. پارتیشن ها صفحه هایی هستن که از جنس های مختلفی موجودن. پارتیشن ها در فضاهای بزرگ میتونن فضاهای خوبی رو ایجاد کنن. به این صورت که مثلا اگه علاقه به مبلمان سنتی در قسمتی از پذیراییتون دارید با پارتیشن چوبی میتونید این کار رو به خوبی انجام بدید. به طوری که پذیرایی شما به دو قسمت با مبلمان سنتی و مدرن تبدیل میشه که کاملا از هم جدا هستن و از نظر زیبایی بصری مزاحمتی برای هم ایجاد نمیکنن.

    پارتیشن در پذیرایی

    پنجره های بزرگ در پذیرایی

    در فضاهای بزرگ و به طور مشخص در پذیرایی های بزرگ تامین نور امر بسیار مهمی هست. بنابراین داشتن پنجره های بزرگ میتونه بسیار کمک کننده و تاثیرگذار باشه. همچنین پنجره های بزرگ میتونه ترکیب بسیار خوبی از فضای داخلی و خارجی منزلتون بده که خونه شما رو جذاب تر میکنه. ضمن اینکه پنجره های رو به بیرون که بزرگ هم هستن میتونن پذیرایی شما رو از خشک و خالی بودن در بیاره.

    استفاده از فضاهای پذیرایی

    استفاده از گیاهان بلند و درختی در پذیرایی های بزرگ

    از روش های دیگه تلفیق فضای داخلی خونه با طبیعت استفاده از گیاهان هست که قبلا در موردش صحبت هایی کردیم. در پذیرایی های بزرگ استفاده از گیاهان میتونه کمی متفاوت بشه. برای اینکه پذیرایی بزرگتون رو کمی پر کنید و بتونید زیباتر مبلمانش کنید از گیاهان درختی و بلند استفاده کنید. گیاهان بلندبا گلدانی بزرگ از نظر بصری فضای خونه رو پر میکنن و با مبلمان ها ترکیب مناسبی خواهدن داشت. لازم نیست که حتما از گیاه درختی زیباتون در گوشه ها استفاده کنید. میتونید گیاهتون رو در وسط ها در جایی مناسب بین مبلمانتون جای بدید.

    چیدن پذیرایی

    از مبلمان های بزرگ استفاده کنید

    استفاده از مبلمان های بزرگ و پهن برای پذیرایی بزرگ خیلی مناسب تر از راحتی های کوچک هست. همچنین اینکه میز وسط بزرگی هم داشته باشه که خودش پر کننده فضای بین مبل ها هست و به زیبایی هرچه بیشتر پذیرایی شما کمک میکنه. استفاده از رنگ های متنوع و پررنگ هم میتونه ترکیب مناسبی رو در پذیرایی شما ایجاد کنه. این راهکارها تنها موارد کمی از پیشنهاد های موجود برای چیدن پذیرایی های بزرگ هست. اگر کمی دقت و توجه داشته باشید و سلیقه کمی به خرج بدید مبتونید یک بذیرایی بزرگ زیبا و دلنشین داشته باشید.

    ادامه مطلب...

ارتباط با ما

 آدرس دفتر: تهران ، میدان توحید ، خیابان توحید ، خیابان اردبیل، پلاک 10 ، طبقه اول ، واحد 1
تلفن ثابت : 66561696-021
تلفن همراه : ۰۹۱۲۱۰۴۲۷۰۵
پست الکترونیکی: info[a]artimandec.ir

logo-samandehi