«جان کری» وزیر امور خارجه آمریکا یکشنبه دوم اسفندماه طی کنفرانس خبری در اردن اعلام کرد که با «سرگئی لاوروف» همتای روس خود به توافقی مقدماتی درباره اجرای آتش بس در سوریه دست یافته است. این آتش بس از نیمه شب شنبه هشتم اسفندماه به وقت دمشق آغاز خواهد شد.
کری با تاکید بر اینکه ظرف چند روز آینده رییسان جمهوری آمریکا و روسیه درباره توافق بر سر اصول گفت و گو خواهند کرد، افزود: اصولی که بر سر آن با همتای روس خود به صورت موقت به توافق رسیده است می تواند ترک مخاصمه را در روزهای آینده امکان پذیر کند.
با توجه به اختلاف در تعریف گروه های تروریستی سوریه، یکی از مهمترین موضوع های رایزنی معطوف به همین گروه ها است. بر این پایه، قرار شد تعیین این گروه ها بر عهده شورای امنیت سازمان ملل متحد باشد و آتش بس شامل آنان نشود. گفته می شود سازمان ملل، گروه های تروریستی «القاعده»، «جبهه النصره» و «داعش» را در زمره گروه های تروریستی دسته بندی کرده است.
پیش از این توافق، «بشار اسد» رییس جمهوری سوریه، در مصاحبه با روزنامه اسپانیایی «ال پاییس» اعلام کرد در صورتی حاضر است اجرای آتش بس را بپذیرد که این امر منجر به تجهیز معارضان نشود و ترکیه نیز از این فرصت برای تقویت آنها استفاده نکند.
این در حالی است که «استفان دی میستورا» نماینده سازمان ملل متحد در امور سوریه، سی ام بهمن ماه پس از آنکه ارتش ترکیه آتش بار منطقه های کردنشین شمال سوریه را تشدید کرد، از لغو گفت وگوهای صلح ژنو خبر داد؛ گفت وگوهایی که قرار بود ششم اسفندماه برگزار شود. همچنین، قرار بود آتش بس موقتی که در نشست امنیتی مونیخ بر سر آن توافق شده بود همان روز اجرایی شود که به دلیل فراهم نبودن مقدمه های آن، این امر صورت نگرفت.
در این شرایط، اعلام آمادگی اسد برای برقراری آتش بس در کنار توافق مقدماتی آمریکا و روسیه به معنای روشن نگه داشتن شعله های امید به بازگشت صلح به سوریه است. این پرسش اما مطرح می شود که آیا می توان انتظار یک برجام منطقه ای دیگر را این بار در سوریه داشت؟
از طرفی، آمریکا و روسیه در شرایطی به دنبال ایجاد آتش بس عملی اند که پیشروی های ارتش سوریه در هفته های گذشته موازنه را در این کشور به سود دولت تغییر داده است. در عملیات هفته های گذشته، ارتش پس از کنترل بخش های مهمی از شهر «حلب» و اطراف آن، با همراهی گروه های کردی در حال حرکت به سمت مرزهای ترکیه و بستن مرزهایش با این کشور است. افزون برآن، ارتش به همراه گروه های مردمی توانسته است بخشی از ارتباط های داعش میان شهرهای «رقه» و حلب را قطع کند و یک گام به کنترل رقه به عنوان پایتخت داعش نزدیک تر شود.
در جبهه شمال شرق نیز گروه های کردی با پشتیبانی هوایی نیروهای ائتلاف ضد داعش توانستند شهر «الشدادی» را به کنترل خود درآورند و داعش را از این منطقه به عقب برانند. با آزادسازی این شهر، استان «حسکه» به طور نسبی از حضور داعش خالی می شود.
در این شرایط، ترکیه به شدت از پیشروی کردها به ویژه در منطقه شمال حلب واهمه دارد. همین موضوع باعث شده است تا تمام تلاش سیاسی و نظامی خود را برای مانع شدن از پیشروی کردها به سمت مرزهای ترکیه به کار بندد. ترکیه شهر «اعزاز» را به عنوان خط قرمز خود اعلام کرده است و در هیچ شرایطی تصرف این شهر به دست کردها را نخواهد پذیرفت. اهمیت این شهر برای سران آنکارا تا جایی است که در روزهای گذشته چندبار به بمباران شمال سوریه اقدام کرده است. ترکیه همچنین در تلاش است آمریکا را متقاعد کند تا دست از پشتیبانی کردهای سوریه بردارد.
به رغم تلاش های نظامی و سیاسی ترکیه برای جلوگیری از پیشروی کردهای سوریه به سمت منطقه های شمالی، این تلاش ها تاکنون به موفقیت نرسیده است. از طرفی، این ترس و نگرانی نیز وجود دارد که در اقدامی غیرعقلانی، ترکیه با تکیه بر نیروی نظامی خود شهر اعزاز و منطقه های اطراف آن را اشغال کند. چنین اقدامی می تواند بحران سوریه را از کنترل خارج و همه طرف ها را درگیر یک جنگ فراگیر کند.
این نکته قابل توجه است که با ورود روسیه به سوریه، این بحران شکل بین المللی به خود گرفته و از حالت منطقه ای فراتر رفته است؛ امری که پیش از هر چیز فضا را برای عرصه عمل کشورهایی مانند ترکیه و عربستان تنگ تر کرده است. در این میان، آمریکایی ها به خوبی به این مساله واقف اند و شواهد نیز نشان می دهد آنها حاضر نیستند تنها به خاطر تامین منافع ترکیه یا عربستان، وارد جنگ فراگیر در سوریه شوند.
این در حالی است که منافع آمریکا و ترکیه در مساله کردهای سوریه نیز در رویارویی با هم قرار دارد. ترکیه به هیچ عنوان نمی خواهد شاهد استقلال عمل بیشتر کردهای سوریه و ایجاد یک اقلیم کردی دیگر در همسایگی خود باشد. آنکارا در این راه نشان داده است که از هیچ اقدامی برای جلوگیری از موفقیت کردها فروگذار نمی کند. در مقابل، آمریکایی ها که از ایجاد یک ارتش میانه روی عربی برای رویارویی با دولت سوریه ناکام مانده اند، به گروه های مبارز کردی روی آورده اند. آنها می دانند که کردها نه تنها از لحاظ نظامی بسیار خوب سازماندهی شده اند بلکه تنها گروهی هستند که رویکردی سکولار دارند و می توانند در نظام آینده سوریه در برابر گروه های افراطی نقش مهمی برعهده گیرند.
به همین دلیل است که با وجود پیوند راهبردی آمریکا و ترکیه، 2 کشور بر سر مساله کردهای سوریه با یکدیگر اختلاف نظر دارند. همین موضوع زمینه ساز آن شده است تا واشنگتن در مقابل ترکیه با روسیه همراه شود و از کردهای سوری پشتیبانی های سیاسی و تسلیحاتی کند. این امر نشانگر نوعی اتحاد طبیعی و البته موضعی میان آمریکا و روسیه در سوریه است. افزون برآن، این مهم را نیز آشکار می کند که آمریکا و روسیه به عنوان 2 قدرت بزرگ بین المللی به خوبی می دانند که منافع فرامنطقه ای آن ها نباید زیر تاثیر رقابت قدرت های منطقه ای مانند ترکیه قرار بگیرد.
با این توصیف ها، اکنون همگان منتظر نتیجه های توافق آمریکا و روسیه برای حل بحران سوریه هستند. این امر می تواند منجر به برجام دیگری در خاورمیانه شود که مهم ترین بحران کنونی را با تکیه بر ابزار دیپلماسی حل وفصل کند. در این مسیر، لازم است رایزنی های منطقه ای نیز در دستور کار قرار گیرد تا با تکیه بر آن، از ادامه اقدام های نظامی کشورهای عربستان و ترکیه جلوگیری به عمل آید.
همچنین، بهره گیری از توان سیاسی کشورهایی مانند ایران بستر را برای اجرایی شدن برجام خاورمیانه ای هموار خواهد کرد؛ کشوری که به تازگی از میدان یکی از موفق ترین پرونده های دیپلماتیک جهان خارج شده و می تواند سبب ساز شتاب بخشی به جریان دیپلماسی با هدف پایان دادن به بحران سوریه شود. در این میان، کشورهای صلح طلبی مانند عمان نیز می توانند بر تسریع روندهای دیپلماتیک تاثیر مثبت بگذارند.
با وجود همه این مسایل، این نکته را باید افزود که به دلیل پیچیدگی بحران سوریه و سطوح گوناگون بازیگرانی که در این بحران درگیر هستند، انتظار حل این بحران در کوتاه مدت انتظاری خوشبینانه است. این را نیز باید درنظر داشت که آمریکا و روسیه همچنان اختلاف های بنیادینی در سوریه دارند و این امر می تواند مسیر دستیابی به صلح در سوریه را با دشواری های بسیاری روبرو سازد.