سبد خرید  (خالی) 0 ريال
سبد خرید  (خالی) 0 ريال
سبد خرید  (خالی) 0 ريال
سبد خرید  (خالی) 0 ريال

فروشگاه کاغذ دیواری

  • شمال آفریقا را می توان یکی از مهم ترین زیرمجموعه های منطقه یی در خاورمیانه به شمار آورد که نه تنها از معادلات سیاسی، امنیتی، اجتماعی و اقتصادی مجموعه ی بزرگ تر خاورمیانه تاثیر می پذیرد، بلکه تاثیرات تعیین کننده یی نیز بر این معادلات می گذارد. این منطقه در برگیرنده ی کشورهای مصر، سودان، تونس، الجزایر، لیبی مراکش است که پیوندهای جغرافیایی و سیاسی-امنیتی گسترده یی با یکدیگر و با باقی کشورهای واقع در خاورمیانه دارند و همین امر منجر به جداشدن این بخش از آفریقا از باقی قاره ی سیاه و پیوستگی آن با خاورمیانه شده است. منطقه ی شمال آفریقا هر چند از نظر جغرافیایی از منطقه ی خاورمیانه جدا افتاده و جزیی از قاره ی آفریقا به شمار می آید، اما وجود دین اسلام، مساله ی فلسطین و عربیت پیوندهای نزدیکی میان این منطقه و خاورمیانه ایجاد کرده و باعث شده است از کل این مجموعه با عنوان منطقه ی «خاورمیانه و شمال آفریقا» نام برده شود. به همین دلیل، وقتی صحبت از تحولات سیاسی-اجتماعی در خاورمیانه می شود یک پای این تحولات به منطقه ی شمال آفریقا می رسد. بر پایه ی وجود چنین پیوندهایی بود که شروع خیزش های مردمی در تونس در اواخر سال 2010 میلادی (1389 خورشیدی) به سرایت دومینوار آن به دیگر کشورهای عربی منجر شد و به دلیل وجود همین پیوندهاست که در شرایط کنونی، شمال آفریقا به یکی از کانون های اصلی جذب نیروهای تازه به داعش تبدیل شده است. از سوی دیگر، از نظر جغرافیایی نیز پیوندهای منطقه یی میان شمال آفریقا و خاورمیانه برقرار است و شمال آفریقا به عنوان یکی از مهم ترین دروازه های ورود به اروپا به شمار می آید. در این راستا باید گفت که ارتباط با دریای مدیترانه از دیرباز توجه امپراتوری های خاورمیانه را به سوی شمال آفریقا معطوف کرده است. گسترش دریای نوردی در حوزه ی مدیترانه نیز ارتباطات فرهنگی و تمدنی بین منطقه ی خاورمیانه و شمال آفریقا را باعث شده است. ایجاد کانال سوئز و اتصال دریای سرخ و دریای عرب بر اهمیت شمال آفریقا به عنوان نزدیک ترین راه ارتباطی خاورمیانه و اروپا افزوده و به نزدیکی بیش از پیش ارتباطات این 2 منطقه منجر شده است. در سال های پس از خیزش های عربی نیز هرچند به دلیل دخالت های خارجی و رشد گروه های جدایی طلب و گسترش گروه های تروریستی، کشورهایی مانند لیبی دچار نوعی بی ثباتی فراگیر شده اند، اما این منطقه همچنان اهمیت خود را در معادلات منطقه حفظ کرده و همچنان از این توان برخوردار است که نقش مهمی در تحولات خاورمیانه ایفا کند. تلاش های تونس برای حل سیاسی مساله ی سوریه بهترین مثال در این زمینه است. با چنین توضیحی از پیوندهای سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی که بین خاورمیانه و شمال آفریقا برقرار است، تقویت ارتباط با کشورهای واقع در این منطقه و بهره برداری از ظرفیت های آن ها می تواند به گسترش ثبات در خاورمیانه و تقویت همکاری های منطقه و غلبه بر بحران تروریسم کمک کند. در این راستا سفر این هفته ی «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه ی ایران به کشورهای تونس و الجزایر می تواند زمینه ی تازه یی برای گسترش همکاری های منطقه ای در فضای پسا توافق هسته یی ایجاد کند. در شرایط کنونی یکی از مهم ترین موضوعاتی که امنیت ایران و کشورهای واقع در شمال آفریقا را به یکدیگر پیوند داده، مساله ی داعش و تروریسم تکفیری است. بسیاری از نیروهای خارجی که برای پیوستن به داعش وارد عراق و سوریه می شوند از کشور تونس هستند و این کشور در صدر صادرکنندگان نیرو به داعش قرار دارد. در این میان، به دلیل نبود حکومت مرکزی و بی ثباتی های سیاسی و امنیتی، داعش کشور لیبی را به مهم ترین پایگاه آموزش و تمرین نیروهای خود تبدیل کرده است. این گروه کنترل شهر ساحلی «سرت» را در اختیار گرفته است و تلاش دارد شهرهای «مصراته» و «الحراوه» را نیز در کنترل خود بگیرد. در الجزایر نیز گروه موسوم به «جندالخلافه» که از گروه های وابسته به القاعده است، پشتیبانی خود از داعش را اعلام کرده است. تقویت همکاری های منطقه یی میان کشورهای 2 منطقه نقش بسیار مهمی در مهار تروریسم تکفیری دارد. در این راستا تلاش برای ایجاد هماهنگی میان دولت ها از اهمیت بالایی برخوردار است که جمهوری اسلامی ایران به دلیل پیشینه یی که در مبارزه با تروریسم دارد و به دلیل رویکرد تعاملی اش نسبت به کشورهای منطقه می تواند نقش مهمی در این زمینه بر عهده بگیرد. از سوی دیگر و به عنوان تکمیل کننده ی تلاش ها برای افزایش همکاری های منطقه یی و در تلاش برای بازگشت ثبات به منطقه، ایران و کشورهای شمال آفریقا و به ویژه تونس می توانند در امور صنعت گردشگری نیز ارتباطات خود را گسترش دهند و نه تنها با یکدیگر به تبادل نظر و تجربه بپردازند، بلکه می توانند به اعزام متقابل گردشگر به کشورهای یکدیگر بپردازند. این روند نه تنها به نزدیکی دیدگاه های کشورهای منطقه به یکدیگر کمک می کند، بلکه موجب هم پیوندی هر چه بیشتر اقتصادی میان آن ها می شود؛ امری که اراده ی این کشورها را برای حفظ ثبات و امنیت در منطقه ی خاورمیانه و شمال آفریقا تقویت می کند. در این زمینه پیشینه ی تاریخی-تمدنی میان ایران و شمال آفریقا می تواند بسیار کمک کننده باشد. ایران، شمال آفریقا و به ویژه تونس از پیشینه ی تاریخی-فرهنگی طولانی مدتی برخوردارند. این پیشینه ی تاریخی-تمدنی می تواند زمینه ی مناسبی برای تقویت گفت و گوهای فرهنگی ایجاد کند. ایران و تونس چه در مقطع پیش از اسلام و چه در سال های پس از اسلام ارتباطات فرهنگی و اقتصادی بسیاری با یکدیگر داشته اند. در این زمینه «عثمان الکعاک» مورخ و نویسنده ی تونسی، در کتاب «روابط تاریخی تونس و ایران» به اهمیت ویژه ی ایران در تاریخ و تمدن تونس اشاره می کند و معتقد است ایرانیان نقش برجسته یی در شکوفایی تمدنی در شمال آفریقا داشته اند. مساله ی دیگری که به عنوان نقاط اشتراک بین ایران و کشورهای شمال آفریقا و به ویژه کشور الجزایر به شمار می آید، مساله ی نفت، بازارهای جهانی، حفظ قیمت مناسب و سهمیه ی کشورها در اوپک است. در شرایطی که به دلیل سیاست های عربستان قیمت نفت به بشکه یی زیر 50 دلار رسیده است، همکاری ایران و الجزایر می تواند روند کاهش قیمت نفت را کنترل کند و سازمان کشورهای صادرکننده ی نفت (اوپک) را به جایگاه پیشین خود در تولید و فروش نفت برگرداند. بنابراین در یک جمع بندی کلی باید گفت، هم پیوندی های بسیاری میان خاورمیانه و شمال آفریقا وجود دارد که چه در طول تاریخ و چه در شرایط کنونی باعث شده است معادلات سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی میان این 2 منطقه به یکدیگر وابسته باشد؛ به گونه یی که ایجاد ثبات و امنیت و رشد اقتصادی در خاورمیانه و شمال آفریقا در گروی همکاری همه ی کشورهای واقع در این حوزه ی جغرافیایی است. تلاش های ایران در تقویت همکاری های منطقه یی می تواند گامی مهم در این زمینه باشد. 

     

    ادامه مطلب...
  • سیاست خارجی به عنوان ابزار حفظ و پیگیری اهداف و منافع ملی همواره از اهمیت فراوانی برخوردار بوده است و در این میان دولت ها تلاش می کنند با ابزار دیپلماسی به بیشینه سازی منافع و امنیت ملی خود یاری رسانند. 
    جمهوری اسلامی ایران در دوره ی تازه ی سیاست خارجی خود در چارچوب گفتمان اعتدال و سیاست «تعامل سازنده» تلاش کرده است مناسبات خارجی را به شکلی متوازن با همه ی کشورها افزایش دهد. در این میان، کشورهای اروپایی به دلیل پیشینه ی روابط خود از اهمیت قابل توجهی برای جمهوری اسلامی ایران برخوردارند. 
    ویژگی های کشورهای اروپایی در نظام بین الملل و همچنین نقش و جایگاه منطقه یی و راهبردی جمهوری اسلامی ایران ضرورت های متقابلی را برای برقراری یک پیوند تقویت شده میان تهران و دولت های اروپایی به وجود می آورد. به بیانی تفصیلی تر، به دلیل نقش اروپا در نظام بین الملل و همچنین جایگاه ژئواستراتژیک منطقه یی و منابع گسترده ی انرژی ایران، ضرورت های مشترکی برای حفظ روابط در یک چارچوب مناسب میان 2 طرف وجود دارد. البته این روابط تا اندازه ی زیادی پرفراز و نشیب و همراه با چالش در عرصه هایی همچون حقوق بشر، دهشت افکنی (تروریسم) و از آن مهمتر اختلاف های هسته یی طی یک دهه ی اخیر بوده است. 
    در این پیوند، فرانسه به عنوان یکی از پنج عضو دایم شورای امنیت و نیز یکی از قدرت های اروپایی، از جمله کشورهایی است که می کوشد در حوزه های منطقه یی و بین المللی نقشی عمده و تاثیرگذار ایفا کند. از این رو لوران فابیوس وزیر امورخارجه ی فرانسه چهارشنبه هفتم مرداد و بر اساس اعلامی که یک روز پس از توافق هسته یی وین صورت گرفت به ایران سفر می کند. پیش از وی، «زیگمار گابریل» معاون صدراعظم آلمان و وزیر اقتصاد و انرژی این کشور به عنوان نخستین مقام اروپایی پس از توافق هسته یی در صدر یک هیات 60 نفره از سران و مقام های اقتصادی و مدیران شرکت های آلمانی به ایران سفر کرده بود. دیروز سه شنبه نیز «فدریکا موگرینی» مسوول سیاست خارجی اتحادیه ی اروپا به ایران سفر کرد. 
    وزیر امورخارجه ی فرانسه در این سفر افزون بر دیدار با «محمد جواد ظریف» وزیر امورخارجه، با «حسن روحانی» رییس جمهوری اسلامی ایران نیز دیدار و گفت وگو می کند. 
    سفر فابیوس به تهران در حالی صورت می گیرد که از آخرین سفر وزیر امور خارجه ی فرانسه به ایران دست کم 10 سال می گذرد. در این سفر مسایل مربوط به احیای روابط دوجانبه ی تهران و پاریس مهم ترین دستور کار فابیوس خواهد بود. البته برخی منابع از وجود برنامه هایی برای بحث درباره ی شماری از مسایل منطقه یی در این سفر سخن به میان آورده اند. 
    وزیران امور خارجه ی ایتالیا و اسپانیا نیز از دیگر مقام های سیاسی اروپایی هستند که برنامه ی سفر به تهران در روزهای آینده را برای خود تنظیم کرده اند اما پیش از آن «فدریکا موگرینی» مسوول سیاست خارجی اروپا سه شنبه ششم مردادماه میهمان مقام های ایرانی است. 
    مهمترین نکته های مربوط به مناسبات ایران و فرانسه شامل محورهای زیر است: 
    1- روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران و فرانسه از سال 1357 خورشیدی تاکنون فراز و نشیب‏ های زیادی را پشت سر گذاشته است. از یک سو فرانسه و رسانه های گروهی این کشور در واپسین ماه های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی با میزبانی از امام خمینی (ره) در منطقه ی «نوفل لوشاتو» خاطره یی مطلوب در ذهن ایرانیان به جا گذاشتند از دیگر سو، سیاست فرانسه در قبال ایران طی سال های پس از انقلاب در بردارنده ی نقطه های منفی و تردیدآمیز بوده است. 
    روابط تهران- پاریس پس از انقلاب اسلامی تا حد زیادی متاثر از متغیرهای سیستمی، منطقه‏ یی و ملی به پیش رفته و این مناسبات در دوره های گوناگون ریاست جمهوری این کشور به ویژه از زمان «ژاک شیراک» به این سو، با تمرکز بر هر یک از این متغیرها در جریان بوده است. 
    2- در میان عرصه های گوناگون روابط دوجانبه، مناسبات اقتصادی ایران و فرانسه برای سال ها از روندی رو به رشد برخوردار بوده است و شرکت های بزرگی فرانسوی مانند «پژو» و «رنو» از جمله شرکت هایی بودند که طرح های گسترده یی را با شرکت های خودروسازی ایران اجرا کردند. شرکت نفتی فرانسوی «توتال» نیز سرمایه گذاری های کلانی را در بخش صنعت نفت ایران انجام داد.
    در این ارتباط، ایران دومین بازار بزرگ در دنیا برای شرکت های فرانسوی به ویژه خودروسازی محسوب می شد اما در سال 1391 زیر فشار تحریم ها همکاری های اقتصادی دوجانبه رو به توقف نهاد. به طور کلی و بر اساس آمار ارایه شده از سوی نهادهای فرانسوی، حجم مبادله های تجاری میان ایران و فرانسه در سال 2004 میلادی (1383 خورشیدی) بالغ بر 4 میلیارد و 300 میلیون یورو بود که این میزان در سال 2013 به 500 میلیون یورو کاهش یافت. 
    پس از امضای توافق هسته یی در وین، فابیوس دومین مقام بلندپایه ی اروپایی است که برای گفت وگو در زمینه های گوناگون به ویژه از سرگیری مناسبات تجاری به ایران سفر می کند. 
    افق مبادله های تجاری که 2 کشور برای دوره ی پس از تحریم در نظر گرفته اند به پنج میلیارد دلار می رسد. ایران و فرانسه این ظرفیت را دارا هستند تا حجم روابط را به بالاتر از این رقم برسانند و مناسبات خود را به یک شراکت راهبردی در حوزه ی اقتصادی تبدیل کنند. در این پیوند، در فضای پساتوافق هسته یی کارشناسان رشد پنج تا 10 درصدی ارزش همکاری های اقتصادی در صنعت خودروسازی را در 10 سال آینده پیش بینی می کنند. 
    3- جمهوری اسلامی ایران و فرانسه در حوزه ی منطقه یی دارای اختلاف هایی هستند. نوع نگاه فرانسه در موضوع هایی مانند تحولات سوریه، لبنان، یمن و تلاش این کشور برای حضور گسترده در منطقه ی خلیج فارس موجب می شود تا فضای کمتری برای همکاری در این زمینه ها ایجاد شود. همچنین فرانسه دارای روابطی تنگاتنگ با رژیم صهیونیستی است. با این حال نظر می رسد بخشی از هدف سفر فابیوس به تهران گفت وگو بر سر مسایل منطقه یی است. 
    4- با توجه به فضای کلی روابط 2 کشور و مولفه های سیاست خارجی فرانسه باید گفت هرچند پاریس در تلاش است که دیپلماسی اعلامی و اعمالی خود را هماهنگ نشان دهد اما عملکرد سیاست خارجی این کشور طی سال های گذشته این گونه نبوده است و به نظر می ‏رسد همچنان فرانسه زیر تاثیر شرایط محیطی فرصت ‏ها و محدودیت های گوناگونی در روابط دوجانبه با ایران می بیند. البته پیشینه و گذشته ی روابط جمهوری اسلامی ایران و فرانسه بیانگر آن است که این مناسبات همچنان از ظرفیت های فراوانی چه در حوزه ی سیاسی و چه حوزه ی اقتصادی برخورداراست. بنابراین، آینده ی مناسبات در صورت شکل گیری چارچوب های همکاری های بلندمدت و کاهش نقش عنصرهای اختلاف برانگیز سیاسی و پررنگ ساختن عنصر اقتصاد می تواند از ثبات و قوام بیشتری برخوردار شود. 

    ادامه مطلب...
  • اگر بخواهیم وضعیت شهری ایران، و نابسامانی‌هایی را که هم در فرم، هم کالبد و هم رفتار وجود دارد، با یک شاقول استوار کنیم، نیازمند اندیشه‌ای هستیم که به تدریج راهنمایمان شود؛ که هم بر رفتار اثر بگذارد، هم بر کالبد.

     


    مفهومی تحت عنوان «اندیشه ایران‌شهری» که ریشه در تاریخ ایران دارد، را به همین‌منظور می‌توان در روزگار معاصر بازآفرینی کرد، و به جنبه‌های فلسفی و فرهنگی‌ آن توام با جنبه‌های کارکردی‌اش توجه نمود؛ و این توجه شاید برای گذار از ناهنجاری‌های شهرمان چاره‌ساز باشد. این بحث باید به دور از تعجیل و کلیشه‌سازی از یک فکر، و در فرآیند گفت‌وگوهای متعدد و مکرر به‌تدریج صیقل بخورد تاراهی را به ما نشان دهد. باید گفتمان شود و با عبور از سطح گفتمان، خودش را در زندگی روزمره ما نشان دهد، اثراتش را بگذارد و ما را به سمت آینده روشن‌تری رهنمون شود.

     
    اول- هدف از طرح «اندیشه ایران‌شهری» نه صرفا طراحی شهری است، نه طراحی کالبد، نه شهر خوب. بحث این است که چرا ما در بحث توسعه و بازتعریف توسعه، در بحث ایران و بازتعریف ایران مرتبا شکست می‌خوریم و نمی‌توانیم ایران را در شرایط جدید بازتعریف کنیم. علی‌‎رغم تحولات و تطوراتی که در کشور ما رخ داده، چه در دوران قبل از جمهوری اسلامی و چه بعد از آن، ما گسست‌های مختلفی داشته‌ایم که علاوه بر نمونه‌های فیزیکی و کالبدی‌اش، تخریب‌های عظیم‌تری را در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی موجب شده است. گویی اصل «تداوم» در ایران دچار مشکل است. اندیشه ایران‌شهری پیش از آنکه وارد عرصه کالبدی شود، به دنبال پاسخی به این پرسش است که چگونه می‌تواند اصل تداوم را در توسعه زندگی ایرانی تعریف کرد. در غیاب تداوم کارهای زیادی شده و می‌شود اما در آخر کار، هیچ‌کدام حتی ارتقاء کیفیت زندگی را نیز تضمین نمی‌کنند.

    دغدغه اصلی ما هویتی است که بتوانیم به آن حس تعلق داشته باشیم و بتواند موجبات این تداوم را فراهم کند. حسی که گمگشته است و هنوز پیدایش نکرده‌ایم. اندیشه ایرانشهری البته در پایان کار، هم باید بتواند ترجمان کالبدی داشته باشد، هم ترجمان رفتاری، هم ترجمان حاکمیتی، و هم ترجمان صنعتی و مدرن.

     
    دوم- اوضاع فعلی ما ناشی از موقعیت گریز از خودی است که سالهاست دچارش شده‌ایم؛ می‌گوییم آنچه داریم، همان چیزی نیست که می‌خواستیم؛ و بنابراین تخریبش را آغاز می‌کنیم. جنبه کالبدی این موضوع بسیار روشن است. چنانکه در اکثر شهرهای تاریخی‌مان، با یک رویکرد گریز از خود، مرکز را از بین برده‌ایم. نمونه آن مشهد است که فکر نمی‌کنم چیزی از مرکز تاریخی شهر باقی مانده باشد، همچنانکه در تهران هم همین‌طور است. از جنبه اجتماعی و فرهنگی شاید نتیجه کار از این هم مصیبت‌بار‌تر باشد. ما باید«خود» را بازتعریف کنیم، خود به مفهوم سازگاری درونی.  شهر به عنوان یک سازمان اجتماعی ایرانی باید تجلی‌گاه این «خود» باشد. مفهوم ایرانشهر شاید بتواند این حس را نسبت به «خود» در جامعه ایران ایجاد کند، چیزی که به نحوی بیانگر آن «خود» و «بازگشت به خود» است.

    البته این بازگشت به خود، بازگشت به تاریخ منبعث از یک نگاه تاریخ‌گرایانه نیست. این مفهوم می‌تواند در جنبه‌های مختلفش کاملا امروزی شود و در حقیقت «خود»یست که ضمن پیوستگی با ریشه‌های گذشته، بازتعریف شده است. چرا به سراغ ریشه‌ها می‌رویم؟ چون خودِ منقطعی که پیوستگی ندارد، هیچ وقت دوامی نخواهد داشت. برای همین ما بعد از مشروطه این‌قدر لباس عوض کردیم. در نهایت، گفتمانی که تحت عنوان گفتمان ایرانشهری مطرح خواهد شد می‌تواند بر گفتمان جهانی‌سازی غلبه داشته باشد. بنابراین، نقطه آغازین حرکت ما، شهر خوب نیست، ایرانشهری است که می‌خواهد خودش را با روزگار معاصر بازتعریف کند.

     
    سوم- مسئله ما «ایران» است. در هر صورت، در ایران پس از مشروطه اتفاقات متعددی رخ داده است؛ بحث مدرنیته در عصر پهلوی، بحث نفت و سوسیالیزم دولتی، انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی و رشد شدید شهرنشینی. هرچه‌ هست نهایت امر، وضعیتی است که همه از آن می‌خواهیم فراتر برویم. مردم حس می‌کنند  کهبه محیط‌های شهری مصنوع و جدید، احساس تعلقی ندارند. عدم احساس تعلق دردی است که همه با آن مواجهند. چه در جاهای بسیار بی‌کیفیت شهر مثل حاشیه‌ها، و چه اماکن باکیفیت بالای شهر. 

    ما با فروریزی اکثر مراکز شهری‌ای مواجهیم که کانون میراث معنوی، فرهنگی، تاریخی، اقتصادی و اجتماعی ما هستند. میراث معنوی ما از جهت مکانی در همین مراکز شهرهاست که دارد فرومی‌ریزد. توجه کنیم که امروز، ادبیات غالب چیست؟ ادبیات غالب این است که چندتا خانه ساختی؟ شهر در دوران شما چقدر گسترش فیزیکی پیدا کرد؟ اما نمی‌گویند چقدر شهر هویت پیدا کرد؟ این یک روند است که ما باید از یک جایی رهایش کنیم و برگردیم؛ بگوییم اصلا معیار ارزشیابی گسترش کمّی نیست. این روند باید یک جایی بشکند. آن چیزی که در ذهنم به دنبال آن هستم، همین نقطه دوربرگردان است. دوربرگردانی که در سیاستگذاری توسعه شهری ایران ایجاد شود و از آنجا آرام‌آرام به سمت آن هویت، حس تعلق، کیفیت زندگی، لذت بردن از محیط، خوشایندبودن، سرزنده بودن و حل تعارضات برگردیم.

    هدف ما باید منظومه‌ای باشد که این نقطه بازگشت را تعریف کند. هشدارهایی از این جنس که دچار عمل‌زدگی نشویم، دچار پروژه نشویم، دچار اقدامات فوری و مقطعی نشویم، دچار یک نوع تقلیل مفاهیم نشویم، همگی مهم‌اند و نباید از این هشدارهاغافل بود، اما راه‌حل در توجه درست به رویکرد سیاستگذاری عمومی است. برای سیاستگذاری عمومی، ما هم گفتمان را می‌خواهیم، هم سیستم ارتباطات را می‌خواهیم، هم فهم جامعه‌شناسانه را می‌خواهیم، هم فهم برنامه‌ریزی کالبدی را می‌خواهیم، هم فهم سازمان اجتماعی را می‌خواهیم، هم فهم رسانه‌ها و گروه‌های اجتماعی را می‌خواهیم. با یک سیاست‌گذاری عمومی درست و با ایده‌ای چون اندیشه ایران‌شهری، می‌توان به آن نقطه دوربرگردان مطلوب رسید.

     

     

    ادامه مطلب...
  • کم پول بودن به معنی ثابت ماندن در یک محیط دلگیر و قدیمی و تحمل فضای یکنواخت آن نیست

    تغییر دکوراسیون، خانه شما را تازه و مدرن کرده، امکان ابراز و اعمال سلیقه را به شما می‌دهد.

    تغییر کلی با خرید وسایل جدید مانند مبل، دکور، پرده و رنگ امکان‌پذیر است. اما اگر بودجه شما محدود است، با کمی خلاقیت می‌توانید به ظاهر جدید و مورد نظر خود بدون تحمل هزینه زیاد برسید.

    استفاده دوباره

    جلوه تازه به خانه دادن به معنی تعویض همه چیز و از نو خریدن همه وسایل نیست. استفاده مجدد از آن‌چه قبلا داشته‌اید، باعث صرفه‌جویی در هزینه‌های شما می‌شود.

    در سایر اتاق‌ها، زیرزمین و انباری به دنبال وسایلی باشید که می‌توانید از آن‌ها مجددا استفاده کنید. یک لایه رنگ و لکه‌گیری به شما امکان می‌دهد ظاهری جدید به اشیاء قدیمی بدهید. به عنوان مثال، دوباره رنگ کردن یک قاب‌عکس قدیمی و تغییر عکس یا پرینت داخل آن می‌تواند آن را تبدیل به یک اثر هنری زیبا برای یک دیوار خالی کند.

    از نظر بعضی‌ها معاوضه برخی وسایل با یکدیگر نه تنها اشکال و هزینه‌ای ندارد، بلکه ایجاد تنوع می‌کند.

    حتی در میان افراد بی‌‌بضاعت هم افراد باذوقی هستند که به دنبال تغییر جو خانه هستند و برای تکمیل و تغییر وسایل خود از بازارهای دست دوم، بازیافتی یا حراج در گاراژ که در بسیاری کشورها مرسوم است، استفاده می‌کنند تا آن‌ها را نونوارتر ‌کنند.

    ایجاد مرکز توجه

    به جای تغییر در همه جا، یک قسمت را که بیش‌تر مورد توجه است انتخاب و تغییر دکوراسیون دهید.

    اختصاص بودجه به یک قسمت و پرداختن به آن، باعث می‌شود کیفیت مواد مورد استفاده بالاتر رفته، بیش‌تر به چشم ‌آید. مثلا تغییر شومینه با کاشی جدید، رنگ کردن مجدد طاقچه آن، نصب مشعل تزیینی و قرار دادن یک اثر هنری جدید در بالای آن تمام توجه‌ها را به خود جلب می‌کند.

     خود انجام دهیم

    تلفیق وسایل دکوری و انجام دکوراسیون توسط خود شما، باعث صرفه‌جویی در هزینه‌ها می‌شود. هزینه بوم و رنگ معمولا ارزان‌تر از یک کار آماده به عنوان اثر هنری یا صنایع دستی است.

    درست کردن یک شید ساده برای آباژور با وسایلی مانند مهره، وسایل تزیینی و چسب؛ جلوه تازه‌ای به آن می‌دهد.

    اگر در کار چوب کمی مهارت داشته باشید، حتی می‌توانید خود تاج تخت‌خواب یا میز عسلی بسازید.

    رنگ کنید

    با رنگ، ظاهر و حس اتاق بدون هزینه زیاد تغییر می‌کند.

    رنگ راه‌حل نسبتا ارزانی برای تغییر یک اتاق است. چه کل اتاق را رنگ کنید یا یک دیوار را یا میز و صندلی؛ در واقع توانسته‌اید با یک قوطی رنگ جلوه تازه‌ای به آن‌ها بدهید.

    استفاده از پارچه، راه‌حل دیگری برای رنگ و آب دادن به یک اتاق با توجه به بودجه موجود است. این تفاوت می‌تواند در قالب پرده جدید یا کوسن‌های رنگی باشد.

    ادامه مطلب...
  • سرویس بهداشتی فضای کوچکی است که هر روز مورد استفاده اعضاء خانواده قرار می‌گیرد. رعایت هماهنگی و نظافت آن دارای اهمیت است.

    از ایده‌های جدید غافل نشوید. از مجلات، کتاب‌ها و اینترنت به عنوان بهترین راه کسب ایده‌های جدید برای رسیدن به ایده‌آل مورد نظر استفاده کنید.

    به نوع لوله‌کشی، قفسه‌ها، دیوار، کف‌پوش‌ها، نور، رنگ، سبک و دکوراسیون نهایی مدل‌ها توجه کنید.

    با محصولات، ایده‌ها و وسایل جدید این فضا آشنا شوید.

    به جزئیات طرح‌ها دقت کنید.

    استفاده از رنگ یا نوع پوشش مناسب دیوار یکی از موارد دکوراسیون سرویس‌های بهداشتی است. رنگ به محیط تم و حالت می‌دهد.

    اغلب سرویس‌ها به دلیل وسایلشان که به رنگ سرد و روشن هستند، سرد و استریل به نظر می‌رسند.

    به راحتی با اضافه کردن رنگ سفید و زرد می‌توانید فضا را روشن‌تر و بازتر نشان دهید.

    استفاده از حاشیه به خصوص برای حمام کودکان یا خانه ساحلی بسیار جالب است.

    می‌توانید از شکل‌های رنگی یا طرح‌های جالب دیگر برای حاشیه استفاده کنید. حباب و شکل‌های دریایی برای خانه‌های ویلایی مناسبند.

    امروزه با اینترنت، دسترسی به  طرح و سبک آسان است و به مجلات داخلی محدود نمی‌شود.

    در این که سرویس بهداشتی چگونه به نظر برسد، انتخاب‌ها نامحدود است.

    تنوع شیرآلات و وسایل آن‌قدر گسترده است و هر روز به آن‌ اضافه می‌شود که محدودیتی در این زمینه نخواهید داشت. دوش‌های منور و موزیکال جزو موارد جدیدند.

    برای سیستم نور می‌توانید از چراغ‌های پلاستیکی، فلزی، مدرن، سنتی به سلیقه خود و هماهنگ با محیط استفاده کنید.

    استفاده از پرده حمام در رنگ‌ها و طرح‌های مختلف، ضمن گرم‌تر نگه‌داشتن محیط از پاشیده شدن آب به اطراف جلوگیری می‌کند.

    ادامه مطلب...
  • "هرچه کمتر بهتر". این شعار دکوراسیون مدرن است. در دکوراسیون مدرن هر چه مبلمان کمتر باشد، جلوه بیشتری دارد.

    در اتاق‌های مدرن امروزی بیش از هر چیز سادگی و یکدست بودن وسایل مد نظر است و اغلب از چوب‌های تیره یا سیاه استفاده می‌شود. رنگ‌های تیره به اتاق سبکی خاص داده و آن را کلاسیک و مدرن نشان می‌دهند. معمولا وسایل دکور در یک اتاق محدود به میز، کاناپه و اشیاء معدودی است.

    اتاق‌خواب مدرن:

    برای مدرن جلوه دادن اتاق‌خواب می‌توانید از موارد زیر ایده بگیرید. از یک تخت کوتاه با دو پاتختی و دو چراغ در روی آن‌ها استفاده کنید. می‌توانید مجسمه، نقاشی روی دیوار، لوستر، کاغذ دیواری و قالیچه نیز داشته باشید. یک میز آرایش همراه با صندلی مدرن، زیبایی بیشتری به اتاق‌خواب می‌دهد.

    اتاق‌پذیرایی مدرن:

    اتاق‌پذیرایی سلیقه و حس هنری صاحب‌خانه را می‌رساند.

    می‌توانید در سبک مدرن برای مبلمان اتاق‌پذیرایی از کاناپه، مبل، میز قهوه، میز ناهارخوری صندلی، دیوارهای رنگی، ست تلویزیون، کتابخانه و سایر وسایل دکوری استفاده نمایید. از چند شمع به رنگ روشن داخل جاشمعی شیک برای مدرن جلوه دادن اتاق‌پذیرایی غافل نشوید.

    آشپزخانه مدرن:

    یک آشپزخانه مدرن به شما در انجام کارها انرژی می‌دهد. آشپزخانه مدرن دارای فضای مرتب و دور از وسایل اضافه است.

    انتخاب رنگ سفید، کشوهای ریلی و صندلی‌های بدون دسته ظاهری مدرن به آشپزخانه می‌دهد.

    اتاق‌ناهارخوری مدرن:

    اگر می‌خواهید همواره از خوردن غذا با اعضاء خانواده یا دوستان خود لذت ببرید و حس خوبی در خانه داشته باشید، اتاق ‌ناهارخوری را به صورت مدرن تزیین کنید و از مبلمان مدرن مانند میز ناهارخوری بزرگ با سطح شیشه‌ای همراه با صندلی‌های شیک استفاده کنید. یک لوستر رنگی بزرگ بالای میز ناهارخوری یا چراغ‌های دکوری زیبایی خاصی به این اتاق می‌دهد. آویختن پرده‌های تزیینی در رنگ‌های جذاب مانند قرمز شاد، ارغوانی، قهوه‌ای یا سقید را فراموش نکنید.

    سرویس‌بهداشتی مدرن:

    معمولا رنگ‌های آبی روشن، بنفش، سبز، صورتی و نارنجی جسم و روح شما را آرامش‌ می‌دهند. نورپردازی ملایم، رنگ‌های لوکس و آینه‌های دیواری آرامش‌بخش بوده، این فضا را مدرن می‌کنند.

    مدرن بودن سرویس بهداشتی صرفا به معنی استفاده از رنگ‌های سرد و سفید نیست. امروزه تنوع رنگ وسایل بهداشتی بسیار گسترده بوده و هر کس به سلیقه خود می‌تواند حق انتخاب داشته باشد.

    ادامه مطلب...
  • سیاست خارجی یک کشور مجموعه ی برنامه های سیاسی، نظامی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در حوزه های پیرامونی و فراپیرامونی در جهت تامین بیشینه ی منافع ملی است و در این چارچوب یک دیپلماسی پایدار و فراگیر ابزاری برای به اجرا در آوردن این برنامه ها است. جمهوری اسلامی ایران به عنوان قدرتی منطقه یی با برخورداری از موقعیتی راهبردی و ژئواکونومیک (جغرافیای اقتصادی) بر مبنای سیاست خارجی تعاملی تلاش می کند از طریق یک دیپلماسی منطقه یی پویا و کارآمد افزون بر پیگیری اهداف و منافع ملی در روابط با کشورهای خارجی به ویژه همسایگان، منافع جمعی و امنیت منطقه یی را نیز حفظ کند. آسیای مرکزی، منطقه یی راهبردی در همسایگی ایران است که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی (1370 خورشیدی) پنج کشور قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان را در خود جای داد و به مقصد ویژه یی برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شد. وجود اشتراک ها و پیوندهای تاریخی- فرهنگی میان ایران و این منطقه و نیز ظرفیت های قلمروی ایران به عنوان اقتصادی ترین راه برای دستیابی به آب های آزاد و بازارهای جهانی به دلیل محصور بودن آسیای مرکزی در خشکی، فرصت های مشترکی را پیش روی ایران و کشورهای آسیای مرکزی قرار داده و به نوعی موجب شده زمینه ی مساعدی برای گسترش مناسبات فراهم آید. یکی از کشورهایی که جمهوری اسلامی ایران طی سال های پس از فروپاشی شوروی در گسترش روابط با آن تلاش داشته، قرقیزستان است که با وجود برخی گام های مثبت در جهت افزایش سطح و حجم روابط اقتصادی با این کشور، بسیاری ظرفیت های موجود برای گسترش زمینه های همکاری، همچنان دست نخورده به نظر می رسد. آتامبایف رییس جمهوری قرقیزستان دیروز به تهران آمد تا با مقام های کشورمان دیدار و گفت وگو کند. دیدار وی با «حسن روحانی» رییس جمهوری و «علی لاریجانی» رییس مجلس شورای اسلامی دارد و امضای چند سند همکاری دوجانبه میان 2 کشور مهمترین برنامه های سفر آتامبایف اعلام شده است. روحانی و آتامبایف در شهریور 1392 برای نخستین بار در حاشیه ی نشست سران سازمان شانگهای در بیشکک پایتخت قرقیزستان دیدار و گفت وگو کردند. اینک سفر آتامبایف به تهران نخستین سفر یک رییس جمهوری قرقیزستان به ایران بعد از حدود 12 سال است که با هدف گسترش همکاری های دوجانبه و بررسی تحولات منطقه یی و بین المللی صورت می گیرد. جمهوری اسلامی ایران در آذر 1370 از نخستین کشورهایی بود که استقلال جمهوری قرقیزستان را به رسمیت شناخت. در اردیبهشت 1371 موافقتنامه ی برقراری روابط بین 2 کشور به امضا معاون وزیران امور خارجه ی ایران و قرقیزستان رسید. در مهر همان سال سفارت جمهوری اسلامی ایران در بیشکک فعالیت خود را آغاز کرد. سفارت قرقیزستان در تهران چهار سال بعد در اردیبهشت 1375 افتتاح شد. جمهوری اسلامی ایران و قرقیزستان در سازمان هایی مانند همکاری اقتصادی اکو، سازمان همکاری شانگهای و همچنین سازمان همکاری های اسلامی عضویت دارند. در زمینه ی روابط تهران و بیشکک چند نکته لازم به بیان است: 1- قرقیزستان از جمله کشورهای مهم منطقه آسیای مرکزی محسوب می شود. هر چند کشورهای آسیای مرکزی، کشورهایی نوپا با چالش های فراوان به شمار می روند اما حفظ و ارتقای روابط با این کشورها دارای کارکردها و اهمیت ویژه یی است که نمی توان از تاثیرهای آن بر سیاست خارجی و منافع پیرامونی و فرا پیرامونی جمهوری اسلامی ایران چشم پوشید. با روی کار آمدن دولت اعتدال و گشایش فضای تازه در روابط خارجی ایران، به ویژه پس از توافق هسته یی سفر رییس جمهوری قرقیزستان فرصت مهمی است تا بسترهای همکاری 2 کشور و ساز وکار فعال تر شدن روابط دوجانبه به ویژه در بخش اقتصادی مورد بررسی و توافق قرار گیرد. 2- در حوزه ی سیاسی، مناسبات جمهوری اسلامی ایران و قرقیزستان مناسباتی باثبات و کم تنش بوده است و تهران- بیشکک در سازمان هایی مانند اکو، کنفرانس اسلامی و شانگهای همکاری های گسترده یی با یکدیگر داشته اند. به عنوان مثال، رییس جمهوری قرقیزستان در نشست اخیر سران سازمان همکاری شانگهای در شهر «اوفا» روسیه، پشتیبانی خود را از عضویت کامل جمهوری اسلامی ایران در این سازمان منطقه یی اعلام کرد. 3- تهران- بیشکک در حوزه های گوناگون اقتصادی به ویژه در زمینه ی ساخت خطوط حمل ونقل، خدمات فنی و مهندسی و برخی بخش های دیگر همچون تولید ماشین آلات و صنایع تبدیلی، دارای زمینه های همکاری هستند. حجم مبادله های تجاری تهران و بیشکک، اکنون نزدیک به 50 میلیون دلار است که البته این میزان به هیچ وجه با ظرفیت های کنونی در روابط 2 کشور هماهنگ نیست. بنا به اعلام پایگاه خبری «اکونیوز» ایران با سهمی حدود 0.2 درصد از بازار قرقیزستان، در رتبه ی بیست و پنجم تامین کنندگان کالا برای قرقیزستان در سال 1392 قرار داشته است. به گفته ی سفیر ایران در قرقیزستان به دلیل نزدیکی جغرافیایی و همچنین وجود زمینه های مناسب و امکانات و توانمندی های جمهوری اسلامی ایران، این میزان در کوتاه مدت دست کم تا پنج برابر قابل افزایش خواهد بود. 4- قرقیزستان در طول بیش از 2 دهه ی گذشته، به عنوان مرکز صادرات مجدد در منطقه عمل کرده است. قرقیزستان نخستین کشور حوزه ی همسایگان شمالی است که عضو سازمان تجارت جهانی شده است و بیش از یک دهه از عضویت آن می گذرد. قرقیزستان همچنین در اردیبهشت 1394، به طور رسمی به اتحادیه ی اقتصادی اوراسیا تشکیل یافته از کشورهای روسیه، قزاقستان، بلاروس و ارمنستان پیوست. با پیوستن این کشور به اتحادیه ی اوراسیا، به نظر می رسد که روند صادرات مجدد کالاهای ایرانی به کشورهای دیگر این اتحادیه تسهیل شود. این شرایط در حقیقت، فرصت تازه یی است تا فعالان اقتصادی ایران در زمینه هایی مانند کشاورزی، صنایع تبدیلی، دامپروری، خوراک دام و طیور، شیلات، پوشاک، انرژی، ساختمان سازی ومصالح ساختمانی فعالیت کنند. همچنین با پیوستن قرقیزستان به اتحادیه ی اوراسیا و گسترش همکاری های تهران- بیشکک، طرح راه آهن ایران، افغانستان، تاجیکستان، قرقیزستان و چین می تواند اجرایی شود. با اجرایی شدن این طرح، شبکه ی همکاری منطقه یی نیز میان کشورهای مسیر از جمله ایران و قرقیزستان متحول خواهد شد. در فرجام باید گفت نبود پرواز مستقیم میان 2 کشور، تعیین نشدن منابع مالی مشخص برای توسعه ی همکاری های تجاری یا اجرای طرح های مشترک از مهمترین مشکل های فراروی همکاری های اقتصادی ایران و قرقیزستان است اما با افزایش شناخت نسبت به زمینه های همکاری با اقدام هایی نظیر افزایش تبادل هیات ها، برگزاری نشست ها و همایش های تجاری، تقویت روابط اتاق های بازرگانی 2 کشور، توسعه ی همکاری استانی، برگزاری نمایشگاه های اقتصادی و فرهنگی و همچنین تسهیل صدور روادید می توان به گسترش هرچه بیشتر همکاری ها در حوزه های گوناگون امیدوار بود.

     

    ادامه مطلب...
  • اِریک کِرَنزلِر بازسازی ساختمان خود را که خانه ای در بوِرلی هیلز است را به برَد دانینگ سپرد تا نشاطی با حال و هوای خانه های نیمه ی قرن را به محل سکونت خود وارد کند.

    با آنکه خانه ی کرنزلر که متعلق به دهه ی 1950 میلادی ست، مورد بازسازی و طراحی دوباره قرار گرفته اما همچنان حس کلاسیک و اصیل خود را دارد، طراحی نما ی ساختمان تغییر چندانی نکرده و این همان چیزی بود که کارفرما می خواست. دیوارهای سنگی منحنی به همراه وقفه های چوبی به رنگ قهوه ای مایل به قرمز، درهای لاکی و براق قرمز و بامی سفید الگوی قالب نمای ساختمان هستند. کرنزلر که یکی از موسسان شرکت مدیریت 360 می باشد و کارفرمایانش بازیگران و افراد مشهوری مانند توبی مک گوایر، کریستین دانست و جیمی فالون هستند، در سال 2006 خانه ای در این منطقه برای خود خرید و متذکر می شود که هیچ دستکاری و تغییر و یا بازسازی ساختمان در خانه اعمال نشده بود. او زیبایی این خانه ی لانه موشی و طبیعت و درختان اطرافش را تحسین می کرد و هر گوشه ی این خانه و دکوراسیون داخلی آن و تابش آفتاب را برای خود، مفرح و انرژی بخش می دید.

     

    تنها موردی که احساس می کرد خانه به آن نیاز دارد، اعمال اندکی تغییرات در دکوراسیون داخلی و دکوراسیون منزل و بازسازی هایی بود که خانه ی دهه ی پنجاه را با حفظ اصالتش به خانه ای امروزی و گیرا تبدیل کند.

    نام برد دانینگ در صدر لیست افرادی بود که کرنزلر مایل بود طراحی دکوراسیون داخلی خانه اش را به دست آنها بسپارد. این طراح پیش از این برای کارفرماهایی مثل سوفیا کاپولا، تام فورد، دمی مور و اشتون کوچر کار کرده بود و گرچه این دو نفر هرگز سابقه ی همکاری با یکدیگر را نداشتند، اما دانینگ به محض رویارویی با پروژه، تحت تاثیر حضور و کیفیت کلاسیک خانه ی کرنزلر قرار گرفت. آنها تصمیم گرفتند که طرح اصلی پلان خانه را دست نخورده رها کنند و با متریال های عالی، نازک کاری ها و اجرای حرفه ای جزئیات، بهبازسازی دکور و تغییر دکوراسیون منزل و چیدمان های دکوراسیون داخلی بپردازند.

     

    سنگفرش تازه ای که در کف راهروی ورودی و اتاق غذاخوری نصب شد، تا اتاق های نشیمن، آشپزخانه و حمام نیز راه پیدا کرد. برای تراسی که در اتاق خواب قرار داشت، از درهای کشویی شیشه ای استفاده شد تا ارتباط با بیرون ملموس تر باشد. حیاط مرکزی که تا پیش از بازسازی ساختمان ، یک فضای بتونی سرد و معمولی بود، با طراحی فضای سبز که شامل جانمایی گیاهان بامبو و یک چشمه ی مصنوعی میباشد به یک واحه ی مدرن در قلب این خانه بدل شد. استایل کاری دانینگ در طراحی فضاهای داخلی، به دور از آشفتگی و استفاده از تعداد اندکی المان پرصلابت و تندیس وار است؛ مانند مبل سِرپنتین (مانند مار) از ولادیمیر کاگان که در اتاق نشیمن گذاشته شده و دیواری منحنی از چوب گردو که یک  فضای پذیرایی نوشیدنی ویک انبار در خود دارد و طراحی خود دانینگ می باشد.

    طراحی دکوراسیون فضای بیرونی به شرکت آرت لونا محول شد. آنها که بر اساس میل اصلی کارفرما، سعی در حفظ حس اصیل خانه داشتند و در عین حال  می خواستند که منظری امروزی و مدرن برای آن فراهم کنند، تعدادی فضای محصور ایجاد کردند که هر یک، به شیوه ای متفاوت آراسته شده و گیاهان و طراحی فضای سبز مخصوص به خود را دارد و با بقیه متفاوت است. در پایان روند بازسازی ساختمان و طراحی دکوراسیون منزل و فضای بیرونی آن، این محل مسکونی به مکانی دلباز و وسیع با سازه هایی متمرکز بر سنگ و چوب و شیشه تبدیل شد که در میان این منطقه آرام و خوش آب و هوا، سرشار از آرامش و انرژی است.

     

    ادامه مطلب...
  • این پروژه مربوط به بازسازی ساختمان با عنوان «مهمان سرای کارخانه ی ذوب آهن» می باشد که محل اسکان مهندسین آلمانی بود. این بنا و سایر قسمت های کارخانه پیش از جنگ جهانی دوم و در سال 1318 احداث شد. محل فعلی اولین کارخانه ذوب آهن ایران در کرج، بلوار ذوب آهن، منطقه ی شیخ آباد، ضلع جنوبی میدان استاندارد قرار دارد، در حالی که اصل کارخانه در تاریخ 3 مرداد 1386 با شماره ثبت 19171 به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

     اسکلت و بنای اصلی پروژه توسط آلمان ها و در دوره ی پهلوی اول به اجرا رسید ولی بعدها و پس از توقف احداث کارخانه مدتی به فراموشی سپرده شد. سالها بعد بازسازی ساختمانبه صورت مختصری انجام شد و روی دیوارهای آجری آن مجددا با گچ پوشیده شد و به اسکان کارمندان شاغل در ذوب آهن اختصاص یافت.

    در سال 1391 مجموعه ی شرکت های هارمونی و چوبشار تصمیم به بازسازی ساختمان و تبدیل این بنا به دفتر اداری جدید شرکت های خود گرفته و عملیات بازسازی را از سر گرفتند.

    چالش های طراحی

    1. حفظ  ساختمان به جا مانده از سال 1318 و ایجاد فضاهای با دکوراسیون اداری امروزی در آن
    2. تعهد گروه طراحی در قبال پایبندی به بافت شاخص منطقه
    3. بازیافت و استفاده مجدد از مواد و مصالح بناهای موجود؛ از جمله استفاده از آجرهای به جا مانده از تخریب ساختمان مجاور و ساندویچ پنل های موجود از ساخت سوله ی مجاور بنا
    4. تعهد گروه معماری به کارفرما برای استفاده مجدد از تمامی مبلمان اداری مربوط به دفاتر قبلی چوبشار و هارمونی
    5. ایجاد فضای اداری متناسب با نیازهای امروز دو شرکت به شکلی جداگانه و با هویتهای سازمانی کاملا مجزا
    6. ایجاد فضاهای نوین اداری بر اساس فرهنگ رفتاری جدید

    کانسپت های طراحی

    یکی از چالش های پیش رو در بازسازی ساختمان ، بازگرداندن هویت از دست رفته ی آن بود به گونه ای که با اتمسفر اداری جدید نیز هماهنگ باش؛ بازسازی غیر اصولی اعمال شده در سال های قبل، هویت آن را مبهم ساخته و تشخیص بنا از یک ساختمان معمولی و جدید ولی فرسوده را ناممکن می نمود. در اینجا به باطن بنای تاریخی توجه شد، نه ظاهر آن، و امکان ایجاد چیدمان های دکوراسیون داخلی مدرن در عین داشتن فضایی با حس کاملا اصیل ممکن گشت.

    در نزدیکی پروژه ساختمان مشابهی به تازگی تخریب شده بود و آجرهای قدیمی ولی سالم بسیاری از این جریان به جا مانده بود؛ مصالحی متعلق به زمان جنگ جهانی دوم و بسیار شیه به آجرهای پوششی ساختمان پروژه. آجرهای قدیمی به عنوان مصالح جدید برای بخش های الحاقی به کار رفتند که این اقدام موجب بازیافت مصالح، صرفه جویی در زمان، انرژی و مصالح و هزینه های حمل و نقل مصالح به سایت پروژه و نیز کمک به محیط زیست شد. رنگ و بافت زیبا و منحصر به فرد آجرها هویت و روح مفقود ساختمان را به آن بازگرداند و در ضمن موجب پیوستگی آن با محیط گشت؛ آجرهایی با رنگ های متفاوت و قدمتی بیش از 70 سال که شاهد رویدادها و تاریخ منطقه بوده اند.

    مراحل بازسازی ساختمان

    متاسفانه با وجود پیشینه غنی و قابل توجه ساختمان، نگهداری مناسبی از آن به عمل نیامده و برای مدت طولانی به دست فراموشی سپرده شده بود و حتا بازسازی جزئی بعدی نیز به طور غیر اصولی روی آن اجرا شد که در پی این سهل انگاری، جداره های با ارزش قدیمی با گچ پوشانده شدند تا برای اسکان کارمندان شاغل ذوب آهن مناسب باشد. در اثر چنین تغییراتی در معماری و دکوراسیون داخلی بنا هویت اصلی ساختمان از بین رفت، چنان که ساختمان قدیمی، دیگر تفاوتی با یک بنای مخروبه نداشت. با این وجود تصمیم به حفظ کامل بنای قدیمی گرفته شد و تغییرات معماری جدید با الحاق فضاهای جدید صورت گرفت نه با تخریب بنای قدیمی.

    ساختمان قدیمی شامل طبقه ی همکف و بخش زیرزمین بود که طبقه ی همکف دو تراس جداگانه و مرتبط با فضای اصلی داشت. زیرزمین کم نور و غیر قابل استفاده تشخیص داده شد و برای جای گذاری تاسیسات و به عنوان انبار لحاظ شد. از آنجا که طبقه ی همکف برای نیازهای کارفرما کافی نبود، دو تراس همکف به ساختمان اصلی الحاق و طبقه ای دیگر به بنا افزوده شد. باکس پلکان از خارج به ساختمان الحاق شد تا ارتباط میان دو طبقه را برقرار کند. فضای شرکت های هارمونی و چوبشار به طور کامل از یکدیگر جدا و هر یک دارای مسیرهای دسترسی مجزا از بیرون شدند؛ شرکت هارمونی در طبقه ی همکف و شرکت چوبشار در قسمت جداگانه ای از ضلع جنوبی طبقه ی همکف جای گرفت.

    سازه و تاسیسات

    سازه ی اولیه بنا توسط آلمان ها اجرا شده که تلفیقی از دیوار باربر، فونداسیون، دیوارهای بتنی و بخشهایی به صورت طاق ضربی بود. طی محاسبات مشخص شد که با وجود قدمت طولانی بنا، سازه ی اصلی سالم و قابل استفاده بود و حتی از استانداردهای زمان خود برای ساختمان مسکونی یک طبقه نیز فراتر است. به این ترتیب قسمت های طاق ضربی بازسازیو تقویت شدند و اتصالات بنا مورد بازبینی قرار گرفتند. طبقه ی دوم نیز با سازه ای سبک به طبقه ی اول الحاق شد تا اسکلت اصلی، تحمل بار آن را داشته باشد.

    تاسیسات قبلی بنا مربوط به سال 1318 و بسیار ابتدایی بود. سیستم گرمایشی بخاری نفتی بود و سیستم سرمایشی هم وجود نداشت. تاسیسات جدید در قالب احداث موتورخانه ی مرکزی در زیرزمین و کانال کشی برای کولر آبی لحاظ شد و به این ترتیب از شوفاژ (حرارت مرکزی) برای گرمایش و از کولر آبی -و در قسمت هایی که امکان کانال کشی وجود نداشت، از اسپیلت- برای سرمایش استفاده شد.

    معماری بازیافتی

    از جمله کانسپت هایی که در جریان کار همواره مورد توجه بوده، استفاده ی مجدد از امکانات موجود و بازیافت مصالح و وسایل در دسترس می باشد. استفاده از آجرهای قدیمی موجود در سایت –چنان که پیشتر توضیح داده شد- برای ساخت بدنه ی اصلی و جدا کننده های داخلی قسمت های الحاقی، علاوه بر کاربرد هویت بخش خود، مسائل مرتبط به بازیافت و استفاده ی مجدد از مصالح معماری را نیز مورد توجه قرار می داد.

    برای پوشاندن دیواره های خارجی و سقف جدید و همچنین پوشاندن باکس پلکان هم از ساندویچ پانل های موجود در سایت استفاده شد که اینها نیز از احداث سوله ی مجاور به جا مانده و بی استفاده رها شده بودند.

    با درخواست کارفرما مبنی بر استفاده از مبلمان و اثاثیه ی موجود در انبار شرکت های هارمونی و چوبشار، تمامی این وسایل وارد روند بازیافت شدند. از آنجا که دکوراسیون اداریدفتر قبلی شرکت هارمونی به رنگ تیره بود و روکش مبلمان و صندلی ها فرسوده شده و با دکوراسیون داخلی جدید هماهنگ نبود، تمامی مبلمان، میزها و اثاثیه از مشکی به رنگ سفید در آمده و همه ی روکش ها با پارچه و چرم های رنگین جایگزین شدند تا مجددا مورد استفاده قرار بگیرند. در مجموع حدود 95% از قسمت های الحاقی و جدید ساختمان از مواد بازیافتی ساخته شده و تنها سرامیک کف برخی از قسمت ها ، درها و پنجره های جدید مشمول مصالح بازیافتی نیستند که از این نظر می توان این را یک "ساختمان سبز" نامید.

    طراحی در تعامل با کاربران

    هر کدام از ما تا زمان بازنشستگی بیش از 68000 ساعت زمان را در دفتر کار خود سپری می کنیم. این کثرت ساعت های کاری گویای اهمیت نیازها و خواسته های کارمندان از محیط کار است؛ محیطی که اگر فاقد معیارهای استاندارد و مطلوب باشد، گذر زمان را دشوار ساخته و بازده کاربران (کارمندان و مراجعین) را کاهش می دهد. به همین دلیل معماری ودکوراسیون داخلی فضا در تعامل مستقیم با کارمندان دو شرکت که استفاده کنندگان نهایی و اصلی بنا هستند صورت گرفت.

    در ابتدا طی مصاحبه با کاربران نیازها تعریف شد و بعد، با بررسی فرم های جابجایی میان واحدها و دیاگرام های ارتباط سازمانی، میزان تعاملات واحدها با یکدیگر مشخص شد. سپس با مشاهده ی رفتار سازمانی و مقایسه آن با دیاگرام های استخراج شده میزان تعاملات میان واحدها با یک معیار عددی بین 1 تا 5 تعیین و به نمودار انتقال یافت. نمودار حاصله هم با نمودار دیگری مبنی بر میزان تعاملات پرتعداد هر کدام از واحدها و در صد وزنی سطح بندی تعاملات آنها مورد مقایسه قرار گرفت تا در نهایت، بهترین ارتباطات ممکن میان واحدها از طریق محاسبات روی نمودارها به دست آید. در پایان این ارتباط های فضایی به دو قطب اصلی تعاملی تقسیم شد: یک قطب در طبقه ی همکف واقع شد و با یک درِ جداگانه به خارج ساختمان ارتباط پیدا کرد.

    پس از جانمایی فضاها بر اساس نیازهای کارکنان، هر یک از افراد در طراحی دکوراسیون داخلی –انتخاب رنگ واحدها و تابلوهای متعلق به دفتر خود- مشارکت یافتند. برای قسمت شرکت چوبشار، رنگ سبز که رنگ سازمانی این شرکت بوده انتخاب شد و قسمت هارمونی با لوگوی این شرکت، رنگ قرمز و تابلوهای مورد علاقه ی کارکنان تزئین شد. در این طراحی هر کارمند به عنوان فردی با سلایق و علایق متفاوت و منحصر به فرد در نظر گرفته شد که قادر بوده تا حد زیادی تعیین کننده فضای کاری مطلوب خود باشد.

    بازنگری محیط اداری

    در روند طراحی و بازسازی ساختمان پروژه، تلاش بر آن بود تا دفتر اداری هر دو شرکت –تا حد امکان و با وجود محدودیت ها- با روندهای مدرن هماهنگ شود و با ایجاد بعضی از فضاهای جدید که قبلا کمتر در محیط ها و دکوراسیون اداری تجربه شده، حرکتی به سمت فرهنگ سازی محیط های اداری زنده آغاز شود. ثمره ی این تحولات، تغییر محیط کار از فضای سرد و بی روح به فضای کاری زنده و با نشاط بوده است. سپری کردن ساعات طولانی در محیط کار سبب پیدایش فضاهای چند منظوره و انعطاف پذیر شده است. در محیط دکوراسیون داخلی اداری پروژه جدید هم خلق فضاهایی مناسب برای ارتباط و تعامل کارکنان با یکدیگر مد نظر بود، به طوری که حتی پیش بینی طراحی وساخت پارک هایی برای تعاملات بین افراد در نظر گرفته شد. در طراحی دکوراسیون داخلی این پروژه مبلمان اداری از انواع گوناگون انتخاب شد تا هر فرد در طول روز بتواند بارها جای خود را تغییر داده و با سایر همکاران خود در ارتباط باشد. استفاده از لپ تاپ ها –علاوه بر کامپیوترها- نیز در راستای همین هدف و گاه رفتن به گوشه ای دنج و کار در محیطی آرام بود. همچنین ایده های رایج و قدیمی محیط کار مانند "کنترل، نظارت و استانداردسازی" کنار گذاشته و "فضای کاری سیال و منعطف" جایگزین آن شد.

    ارزش های مورد توجه در فضای کاری جدید عبارت بودند از: تنوع، قابلیت جابجایی، تبدیل و تحول و تعامل اجتماعی؛ و در این راستا تغییراتی در فضای واحدها اعمال شد: میزهای متداول اداری به سمت دیوارها و عموما به پنجره ها منتقل شد تا فضای میانی واحدها برای میزهای چند نفره و فضاهای تعامل باز شود. حالا هر کارمند در طول روز می تواند به میل خود روی هر کدام از میزهای رو به دیوار و معمولی، میزهای تعاملی در وسط، میزهای تک نفره ی سالن ها یا مجموعه ی مبلمان (پارک) مستقر شود. همچنین میزهای وسط می تواند برای جلسات داخلی واحدها مورد استفاده قرار بگیرند. در طبقه ی همکف به دلیل مشخص بودن طرح فضا از قبل، شاهد اجزای کوچکتری هستیم ولی در تراس بزرگ الحاقی و طبقه ی اول، تمرکز بر ایجاد فضاهایی باز، شفاف و سیال بوده است.

    از تنه ی درختان به عنوان جداکننده های فضا استفاده شده تا علاوه بر حفظ ارتباط بصری و شفافیت فضا، جلوه ای از حضور طبیعت در محیط کار نیز باشد. همچنین پاسیو ها و گیاهان و درختچه های طبیعی در فضای داخلی تعبیه شد که حضور و رشد آنها جلوه ای از زندگی در محیط کار را نشان می دهد.

    فضاهای اداری پروژه بر اساس تامین راحتی و علاقه به محیط کار و افزایش تعلق خاطر و وفاداری کارکنان به محیط کار شکل گرفت تا در ارتقای بهره وری و رضایت افراد مفید و موثر باشد زیرا به هرحال این روح حاکم بر فضای اداری است که اتحاد و همبستگی کارمندان را به دنبال دارد، و موجب شکل گیری هویت سازمانی برای هر دو شرکت خواهد بود.

     

    ادامه مطلب...
  • از سال 2010 میلادی با تنگ تر شدن حلقه ی تحریم های غرب، 2 اتفاق بزرگ برای اقتصاد ایران رخ داد؛ نخست این که نقش ایران در بازار انرژی جهان کمرنگ شد و دوم این که شرکت های بین المللی فعال در حوزه های مختلف اقتصادی، پروژه ها را نیمه کاره رها و ایران را ترک کردند. در این میان، نخستین زیان دیده خود شرکت های غربی بودند اما نمی توان کتمان کرد که حوزه های مختلف اقتصادی ما از جمله صنعت نفت، حمل و نقل و صنعت خودرو نیز به خاطر قطع همکاری این شرکت ها با چالش هایی روبرو شد. 
    با خروج غربی ها، طرح های توسعه ی برخی از میدان های نفت و گاز نیمه کاره رها و تامین تجهیزات مورد نیاز نوسازی هواپیماها و حمل و نقل ریلی با مشکل مواجه شد. همچنین، صنعت خودرو به دلیل مشکل های پیش روی تامین قطعه، ناگزیر روند کاهش کیفیت را در پیش گرفت. 
    در ادامه ی آنچه گفته شد و در ارتباط با تهدیدها و فرصت های فعالیت دوباره ی شرکت های خارجی در ایران نکته هایی لازم به بیان است: 
    1- خروج غربی ها از اقتصاد ایران، 2 پیامد کلی برای شرکت های داخلی به دنبال داشت. اولین پیامد این بود که شرکت های داخلی ضعیف در غیاب رقیبان قدرتمند خارجی امکان حضور در پروژه ها و طرح های بزرگ را پیدا کردند. این رخداد که در صورت آمادگی و توانمندی شرکت های داخلی می توانست فرصت ساز باشد موجب شد در برخی حوزه های اقتصادی از جمله تولید دکل های نفتی و اجرای پروژه های حمل و نقل ناکامی هایی به بار آید. به رغم ناآمادگی شرکت های داخلی برای پذیرش مسوولیت های جدید، به تدریج برخی از این شرکت ها پس از تحمل و تحمیل هزینه های ناکارآمدی به سمت توانمند شدن گام برداشتند که این پیامد دوم خروج غربی ها از اقتصاد ایران بود. 
    در این سال ها، شرکت هایی قارچ گونه از زمین سر بر آوردند و بدون شرکت در مناقصه پروژه گرفتند و البته عاجز از اجرای آن، کار را نیمه کاره رها کردند. در برابر، شرکت هایی هم بودند که برای کمک به اقتصاد ایران، آستین ها را بالا زدند و آنچه را تا دیروز ناشدنی بود شدنی کردند. در این میان می توان به شرکت «مپنا» فعال در زمینه ی توسعه و ساخت نیروگاه های حرارتی، «شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران» در زمینه ی سدسازی و مهندسی و همچنین «شرکت مهندسی و ساخت تاسیسات دریایی» در حوزه ی ساخت تجهیزات فراساحل نفت اشاره کرد. 
    2- امروز، پنج سال از زمان شکل گیری سازمان تحریم ها می گذرد و شرایط نیز تغییر کرده است. آن هایی که شبانه ایران را ترک کردند امروز برای بازگشت، از یکدیگر سبقت می گیرند. آنچنان که گفته و دیده می شود در این فرایند اروپایی ها تاکنون پیشرو بوده اند. در یک ماه گذشته نشستی با نمایندگان 40 شرکت اروپایی برای حضور در صنعت نفت ایران برگزار شده است. شرکت های بزرگ «لینده»، «مرسدس دایملر»، «باسف»، «جی آی زد»، زیمنس و فولکس واگن از آلمان، «زیگمار گابریل» معاون صدراعظم این کشور را در سفر اخیرش به ایران همراهی کردند و نمایندگان شرکت پژو نیز قبل از حضور «لوران فابیوس» وزیر امور خارجه ی فرانسه برای دیدار و مذاکره با خودروسازان وارد ایران شدند. 
    بازگشت غربی ها به اقتصاد ایران می تواند آثار متفاوتی برای شرکت های داخلی داشته باشد. این بازگشت می تواند برای برخی فرصت و برای برخی نیز تهدید قلمداد شود. با نگاهی به قبل از اعمال تحریم ها می بینیم که حضور شرکت های بین المللی در گذشته علاوه بر افزایش حجم سرمایه گذاری در صنایع مختلف، انتقال دانش را نیز به همراه داشت. به عنوان نمونه شرکت نروژی «استت اویل» در توسعه ی میدان های نفتی با «پژوهشگاه صنعت نفت» وارد فرایند مشارکت و همکاری شد و زمینه ی انتقال دانش را فراهم کرد. به این ترتیب حضور شرکت های خارجی از این منظر فرصتی مناسب برای رشد شرکت های داخلی به حساب می آید. 
    در این ارتباط، «عباس علی آبادی» مدیر عامل مپنا در پاسخ به این پرسش که آیا مپنا از ورود شرکت های بزرگ ساخت نیروگاه مثل زیمنس به ایران حمایت می کند، گفته است: زیمنس همکار مپنا است و سال ها با این شرکت همکاری داشته است و به نظر من ورود شرکت های بزرگ به ایران هیچ تهدیدی برای کشور محسوب نمی شود. 
    3- افزون بر انتقال دانش، همکاری با شرکت های مطرح بین المللی راه را برای تامین برخی از تجهیزات و قطعات مورد نیاز صنایع مختلف هموار می کند؛ تجهیراتی که ساخت آن در داخل کشور از صرفه ی اقتصادی برخوردار نیست یا هنوز توانمندی تولید آن در کشور به وجود نیامده است. به عنوان نمونه، برخی پیمانکاران نفتی زمانی که بخش دریایی و خشکی یک فاز از میدان گازی «پارس جنوبی» را به پایان می بردند، دیگر به بخاطر نیامدن یک کمپرسور (دستگاه متراکم کننده) ماه ها در پایان پروژه با تاخیر روبرو نخواهند شد. 
    4- از دیگر فرصت های پیش آمده برای شرکت های داخلی باید به امکان دسترسی بیش از گذشته به بازارهای خارجی اشاره کرد. تولیدکنندگان داخلی با برطرف شدن مانع های مالی و همچنین موانع دیگر بازرگانی از جمله حمل و نقل، می توانند به بازارهای جهانی دسترسی داشته باشند. بنابر این، برنامه ریزی در این زمینه یکی از اولویت هایی است که شرکت های داخلی باید به آن توجهی ویژه داشته باشند. 
    5- حضور شرکت های خارجی فضای فعالیت در زمینه های مختلف اقتصادی را رقابتی می کند و به این ترتیب، آن دسته از شرکت هایی که تا پیش از این، کالا و خدمات خود را گران قیمت، بی کیفیت و آن هم خارج از برنامه ی زمان بندی شده به کارفرما ارایه می کردند، متوجه می شوند یا باید در فرایند تولید کالا و ارایه ی خدمات خود تغییر ایجاد کنند و یا با ادامه ی روند قبلی، منتظر کنار زده شدن باشند. 
    سخن آخر اینکه، بازگشت شرکت های بین المللی به اقتصاد ایران رخدادی مطلوب خواهد بود اما نباید کتمان کرد که این بازگشت، فضایی را که در سال های اخیر و در غیاب شرکت های خارجی برای داخلی ها مهیا شده تغییر می دهد و می تواند برای برخی از آنها حکم تهدید داشته باشد. این شرکت ها باید بتوانند از آنچه امروز آنرا تهدید می دانند، یک فرصت بسازند چرا که همچون گذشته نمی توانند بالا بودن قیمت های تمام شده، دیرکردها و همینطور پایین بودن سطح کیفی کالا و خدمات خود را با بهانه ی «تحریم» توجیه کنند. 

    ادامه مطلب...
  • جوایز: رتبه اول بخش آپارتمان مسکونی، جایزه معمار ۹۴

    در طی دو دهه گذشته معماری در شهر تهران تحول پوچی را تجربه کرده. عدم سودآوری صنعت وکشاورزی از یک سو و تحریم ها از سوی دیگر باعث هجوم سرمایه ها به بازار مسکن شد و زمینهای کوچک ( ۲۰۰-۳۰۰ متری) به محل سرمایه گذاری برای عموم مردم تبدیل گشت. عموم مردم خانه های کوچک خود را تخریب کرده و به آپارتمانهای ۴ -۵ طبقه تبدیل کردند و به همین دلیل شهر مواجه شد با یکسری آپارتمانهایی که تمام ارزش آن به نما می باشد. در این پروژه خاص، ساختمان در انتهای یک بن بست درمیان دیگر ساختمانها(تودلی) قرار گرفته و از داخل خیابان به پروژه دیدی وجود ندارد بنابراین همان اندک جذابیت هم برای معماران وجود نداشت. از اینرو راهبردهای ذیل جهت طراحی پروژه در نظر گرفته شد.

    خلق منظر برای پروژه ای که هیچ منظری نداشت

    پروژه در انتهای یک کو چه بن بست مابین دیگر ساختمانها قرار گرفتهکه دید اصلی آن به یک دیوار سیمانی به ارتفاع ۱۸ متر می باشد. با الهام گرفتن از یک داستان کودکانه ” آخرین برگ” (last Leaf)و با بهره گرفتن از هنر یک هنرمند نقاشی دیواری تصمیم گرفتیم تا بر روی دیوار سیمانی منظره ای را به تصویر بکشیم تا چشم انداز ساکنین را تغییر دهیم.

    برای توضیحات بیشتر و مشاهده تصاویر به ادامه مطلب مراجعه نمائید…

    اطلاعات عمومی پروژه

    نام پروژه: ساختمان مسکونی ویلا

    مکان: تهران، خیابان کریم خان زند، خیابان استاد نجات الهی، خیابان لباف، انتهای بن بست نارنگ، پلاک ۴۵

    دفتر معماری: گروه طراحی ارش بعد چهارم فضا

    معماران: علیرضا شرافتی، پانته آ اسلامی

    همکاران طراحی: شبنم آزموده

    سال اتمام پروژه: ۱۳۹۴

    نوع: مسکونی

    مساحت زمین: ۲۳۷ مترمربع

    زیربنا: ۷۶۳ مترمربع

    تاسیسات مکانیکی: علی غنی زاده

    تاسیسات الکتریکی: علی پیل تن

    پیمانکار: گروه طراحی ارش بعد چهارم فضا

    کارفرما: شرکت آتین سازه، آقای مهندس آسویار

    عکاس: علی دقیق

    استفاده از مصالح بازیافتی حاصل از تخریب

    با توجه به کمبود زمین در شهر تهران اکثریت پروژه های جدید از تخریب ساختمانهای ۲ تا ۳ طبقه و جایگزینی آنها با ساختمانهای ۵- ۶ طبقه بوجود می آید و مصالح حاصل از تخریب به اطراف تهران منتقل شده و عوارض زیست محیطی را بوجود آورده است. استفاده مجدد از مصالح یکی از راههای کاهش ضایعات ساختمانی است. در این پروژه تمامی آجرهای بازیافتی در طراحی نما و بخشهای داخلی ساختمان مورد استفاده قرار گرفته است و هزینه مصالح نما که بخش عمده ای از هزینه ساختمان است را به صفر کاهش داده است.

    طراحی نما

    با توجه به اینکه۳ متر از نمای ساختمان از داخل خیابان قابل مشاهده بود طراحی نما به نحوی صورت پذیرفت تا ساختمان حضور موثر خود در بافت اطراف را اعلام نماید.

    خانه مسکونی ویلا، طرحی تحسین برانگیز از علیرضا شرافتی و پانته آ اسلامی است که رتبه اول جایزه معمار ۹۴ را در بخش مسکونی بدست آورده است. در طی دو دهه گذشته معماری در شهر تهران تحول پوچی را تجربه کرده. عدم سودآوری صنعت وکشاورزی از یک سو و تحریم ها از سوی دیگر باعث هجوم سرمایه ها به بازار مسکن شد و زمینهای کوچک ( ۲۰۰-۳۰۰ متری) به محل سرمایه گذاری برای عموم مردم تبدیل گشت.

    عموم مردم خانه های کوچک خود را تخریب کرده و به آپارتمانهای ۴ -۵ طبقه تبدیل کردند و به همین دلیل شهر مواجه شد با یکسری آپارتمانهایی که تمام ارزش آن به نما می باشددر این پروژه خاص، ساختمان در انتهای یک بن بست درمیان دیگر ساختمانها(تودلی) قرار گرفته و از داخل خیابان به پروژه دیدی وجود ندارد بنابراین همان اندک جذابیت هم برای معماران وجود نداشت. از اینرو راهبردهای ذیل جهت طراحی پروژه در نظر گرفته شد.

    ادامه مطلب...
  • خاورمیانه ی عربی در وضعیت بسیار شکننده یی به سر می برد و وضعیت به گونه یی است که کوچک ترین چالش از این توان برخوردار است که به بحرانی فراگیر تبدیل شود؛ وضعیتی که بیش از هر زمان دیگری نظم و امنیت را در خاورمیانه ی عربی تهدید می کند. وجود چنین وضعیت شکننده یی موجب شده است دولت های عربی بیشتر روی حفظ وضع موجود تمرکز کنند و تمام توان خود را صرف این مساله کنند که مانع از بر هم خوردن ثبات فضای سیاسی شوند. در این میان مطالبه های مردمی زیر سایه ی رقابت های سیاسی و ترس های امنیتی از تهدیدهای محیط پیرامون به حاشیه رانده شده است. چالشی که در این میان می تواند دامن گیر دولت ها شود، بن بست سیاسی گروه های سهیم در دولت و ناتوانی آن ها از پیشبرد خواسته های مردم است. به همین دلیل، شرایط سیاسی در برخی کشورهای منطقه به سمتی پیش می رود که موجب سرریز صبر مردم شده و ثبات دولت را بیش از پیش تهدید می کند. لبنان از جمله کشورهایی است که مدت ها است با چنین معضلی رو به رو است و شرایط سیاسی در این کشور به گونه یی پیش می رود که این کشور را به سمت یک بحران همه گیر سوق می دهد. به دلیل نبود تفاهم سیاسی میان گروه های سهیم در دولت و اختلاف نظر آن ها در اداره ی امور کشور، هفته ها است «بیروت» پایتخت این کشور و برخی دیگر از شهرها با معضل انباشت زباله ها رو به رو است و شهرداری ها اقدامی برای خروج زباله به خارج از شهر و دفن آن انجام نمی دهند. این امر منجر به ایجاد آلودگی شدید شهری در اوج گرمای تابستان شده و بوی تعفن زباله ها فضای شهر را در پر کرده، ضمن اینکه مشکل قطع شدن برق نیز بر این چالش دامن زده است. در پاسخ به این وضعیت نامطلوب بهداشتی و نبود تفاهم میان دولت و شهرداری ها برای جمع آوری زباله، مردم از هفته ی گذشته با تشکیل کارزارهای (کمپین) اینترنتی به سازماندهی گروه هایی برای راهپیمایی در اعتراض به وضعیت پیش آمده پرداخته اند. در این پیوند، هزاران نفر از مردم از اواخر هفته ی گذشته به خیابان های بیروت به ویژه میدان شهدای این شهر ریختند و دست به اعتراض مسالمت آمیز زدند. این اعتراض ها که در روزهای شنبه و یکشنبه ی هفته جاری با واکنش نیروهای امنیتی به خشونت کشیده شد، مسوولان دولت به ویژه «تمام سلام» نخست وزیر و «محمد المنشوق» وزیر محیط زیست را وادار به عذرخواهی از مردم کرد. در این میان برخی گروه های سیاسی نیز در صدد بهره گیری از فضای به وجود آمده در راستای اهداف سیاسی و فرقه یی خود برآمده اند و با ایجاد درگیری در میان معترضان و نیروهای امنیتی، در روند به خشونت کشیدن این اعتراض ها نقش قابل توجهی داشته اند. دولت سلام هرچند با تشکیل جلسه یی فوری تلاش کرده به راه حلی برای مشکل جمع آوری زباله ها دست یابد اما وجود اختلاف در میان گروه های سیاسی تشکیل دهنده ی دولت تاکنون مانع از دستیابی به یک راه حل جامع شده است و مردم همچنان به این مساله متعرض هستند که سیاسی کاری برخی گروه های مانع از دست یابی به یک راه حل ملی برای این مشکل می شود. مساله یی که در این میان اهمیت بسیار بالایی دارد اعتراض مردم بیروت به ناکارآمدی دولت و شهرداری در جمع آوری زباله های شهری نیست بلکه ترس از سیاسی شدن این مساله و فراگیری آن در قالب یک جنبش اعتراضی در کل کشور است. نشانه های این امر را نیز می توان در برخی شعارها که از «انقلاب مردمی» سخن می گوید یا سوء استفاده ی برخی گروه ها و فرقه ها از این اعتراض ها و به خشونت کشاندن آن دید. به عبارتی دیگر، این ترس وجود دارد که در فضای ملتهب کنونی در خاورمیانه ی عربی و محیط پیرامونی لبنان، این کشور بار دیگر قربانی تنش های فرقه یی و یک جنگ داخلی شود به ویژه که برخی گروه های تکفیری و پشتیبانان منطقه یی آن ها از ابتدای بحران سوریه در تلاش بوده اند که لبنان را نیز همانند سوریه درگیر تنش های قومی- مذهبی کنند. در این ارتباط، یکی از پیامدهای بحران سوریه بر تحولات داخلی لبنان، ناکامی گروه های سیاسی برای انتخاب رییس جمهوری است. به همین دلیل لبنان پس از 458 روز همچنان بدون رییس جمهوری سر می کند و فروپاشی دولت در سایه ی اعتراض های خشونت آمیز کنونی می تواند این کشور را وارد دوره یی از خشونت های سیاسی و فرقه یی کند. همه ی این ها تهدیدها در حالی ثبات داخلی لبنان را تهدید می کند که منابع اصلی تهدید در خاورمیانه ی عربی همچنان به فوران خود ادامه می دهد و خاکستر آن فضای سیاسی جهان عرب را مسموم می کند. بر کسی پوشیده نیست که بحران سوریه بنیادی ترین منبع بی ثباتی در خاورمیانه ی عربی است و گروه های تروریستی مانند داعش در فضای خلاء ناشی از وجود چنین بحرانی است که توانسته اند رشد کنند و به حیات خود ادامه دهند. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که دلیل بنیادین دوام داعش به عنوان مهم ترین منبع تهدید ثبات در منطقه، نبود یک اراده ی منطقه یی و بین المللی برای مقابله با این گروه تروریستی است. برخی کشورهای منطقه و دولت های غربی به جای این که مقابله با داعش را در دستور کار خود قرار دهند، می کوشند با بهره گیری از بحران سوریه به اهداف منطقه یی خود دست یابند. به همین دلیل است که داعش با وجود شکل گیری یک ائتلاف بین المللی و حمله های محدود هوایی این ائتلاف، همچنان به بقای خود ادامه می دهد. به عبارت دیگر، این کشورها بیش از این که نگران داعش و تهدیدهای منطقه یی و جهانی آن باشند، به دنبال سهم خواهی خود از بحران سوریه هستند. بنابراین می توان گفت شکنندگی ثبات در لبنان زیر تاثیر بحران های فراگیرتری در سطح منطقه یی است که بحران سوریه در مرکز آن قرار دارد و تداوم این بحران ها پیامدهای تخریب کننده یی برای لبنان خواهد داشت. سیاسی شدن بحران زباله ها در بیروت نشانه ی مهمی از پیامدهای یاد شده است.

     

    ادامه مطلب...
  • بنگاه داری بانک ها یا همان فعال شدن نظام بانکی در حوزه های مختلف سرمایه گذاری، چالشی است که به دنبال نابرابر شدن بازدهی سود سرمایه گذاری به وجود آمده و در سالهای اخیر تشدید شده است؛ به این ترتیب، بانک ها از حوزه تامین منابع مالی فعالان اقتصادی خارج شده و در قالب یک بنگاه اقتصادی، منابع خود را به سمت بازارهای دیگر از جمله مسکن، تجارت و حتی لیزینگ خودرو سوق داده اند. 
    البته بر اساس قانون بانکداری، هر بانک می تواند تا 40 درصد سرمایه پایه خود، سرمایه گذاری مستقیم داشته باشد اما بحث بنگاه داری بانک ها از روزی بیشتر مورد توجه قرار گرفت که این رقم با 11 درصد انحراف به 51 درصد رسید و به این ترتیب بخشی از منابع بانک ها در حوزه هایی خارج از چرخه تسهیلات دهی منتقل شد. 
    در مورد چرایی ورود بانک ها به بنگاه داری و سرمایه گذاری و همچنین تبعاتی که این روند به دنبال خواهد داشت، چند نکته قابل توجه است: 
    1- در سالهای اخیر، هر گاه موضوع بنگاه داری بانک ها مطرح شده است، انگشت اتهام تنها به سمت نظام بانکی به نشانه رفته و تنها آنان مورد عتاب، موعظه و نقد قرار گرفته اند؛ این در حالی است که در کنار شرکت هایی که از طریق سرمایه گذاری مستقیم بانک ها ایجاد شده اند، بخشی از بنگاه دار شدن نظام بانکی ناخواسته بوده و دولت بابت رد دیون، برخی بنگاه های خود را به بانک ها واگذار کرده است و املاکی نیز بابت تسویه مطالبات معوق تحت تملک بانک ها در آمده است. 
    نکته اینجاست که تعدادی از شرکت هایی که دولت بابت رد دیون به بانک ها واگذار کرده، زیان ده است و بانک ها نیز از این نوع بنگاه داری رضایت ندارند. همچنین بخشی از املاکی که از این طریق تحت تملک بانک ها درآمده است نیز به دلیل مسایل حقوقی پیچیده، به سادگی قابل فروش نیستند؛ در حالی که ارزش این املاک همواره در لیست سرمایه گذاری های بانک ها محاسبه می شود. 
    2- علاوه بر این، بازدهی متفاوت در سرمایه گذاری های مختلف، عامل دیگر بنگاه دار شدن نظام بانکی است؛ در شرایط اقتصادی نامتوازن که نرخ بازدهی سود در حوزه ای پنج درصد و در حوزه ای دیگر صد درصد است و آنجا که فاصله ی بین بازدهی سرمایه گذاری و نرخ سود تسهیلات زیاد می شود، بانک ها ترجیح می دهند که نقش واسطه گری مالی بعنوان وظیفه اصلی خود را رها کرده و قدم به عرصه سرمایه گذاری بگذارند.بنابر این در صورتی که بازدهی سرمایه گذاری حوزه های مختلف نظیر صنعت، تجارت و سود بانکی منطقی و متوازن باشد، بانک به بانکداری خود می پردازد و صنعت به صنعتگری خود. 
    3- هدایت سرمایه ی بانک ها به شرکت های اقتصادی تحت تملک خود، موجب کاهش توان تسهیلات دهی بانک ها و به دنبال آن عدم تامین نقدینگی مورد نیاز واحدهای تولیدی می شود. این مساله، شرکت های خصوصی را با مشکل تامین سرمایه در گردش مواجه می کند و نتیجه تامین نشدن سرمایه در گردش واحدهای تولیدی چیزی جز رکود اقتصادی نیست. 
    بنابراین، در شرایطی که بعد از دو سال رکود اقتصادی پیاپی، دولت توانسته است با اجرای برنامه ها و بسته های متفاوت، کشور را از رکود اقتصادی خارج کند و به رشد اقتصادی برساند، بنگاه داری بانک ها می تواند این برنامه دولت را با مشکل روبرو کند. 
    4- تا پیش از ورود بانک ها به بنگاه داری، فعالان اقتصادی از حضور شبه دولتی ها و همینطور شرکت های وابسته به نهادهای خاص در حوزه های اقتصادی گلایه داشتند؛ چرا که آنها با پشتوانه منابع مالی و همینطور اتصال به قدرت از حاشیه سود بیشتری برخوردار بودند و حضور آنها منتج به حاکم شدن شرایط غیر رقابتی در فضای کسب و کار می شد. 
    در شرایط کنونی، سرمایه گذاری بانک ها در حوزه های مختلف به معضل های قبلی اضافه شده است و با حضور این غول های سرمایه گذاری، دیگر جایی برای فعالان اقتصادی و شرکت های خصوصی باقی نمی ماند. آنها در پروژه هایی که حاشیه سود قابل توجهی دارد قطعا محلی از اعراب نخواهند داشت و تنها در پروژه هایی که شبه دولتی ها، شرکت های وابسته به نهادهای خاص و بنگاه های بانکی تمایل به حضور نداشته باشند، می توانند ورود پیدا کنند. 
    سخن آخر اینکه هر کس باید در جای خود بیاستد؛ بانک باید واسطه مالی باشد و فعال اقتصادی بنگاه داری کند؛ اما فراموش نکنیم که بسترهای ناهموار، پای نظام بانکی را به عرصه سرمایه گذاری باز کرده است و تا زمانی که این شرایط تغییر نکند، بانک ها همچنان مهمان ناخوانده عرصه سرمایه گذاری خواهند بود. 

    ادامه مطلب...
  • در نخستین نسل رایانه، روشن یا خاموش بودن لامپ های پرشمار درون آن، کلید قطع و وصل فرایند ذخیره ی داده ها به شکل بار الکتریکی روی خازن یا همان حافظه ی ابتدایی رایانه بود. در این میان، لامپ خاموش به عنوان صفر و لامپ روشن به عنوان یک به 2 عنصر مطلق الگوی طرح و حل معادله های چند مجهولی در اولین رایانه ها تبدیل شد. برای سال ها منطق صفر و یک مبنای علوم نرم افزاری، ارتباطی و حتی فناوری های صنعتی بود و الگویی مرجع و بی رقیب شناخته می شد اما در میانه های دهه ی 60 میلادی، «لطفی علی عسکرزاده» مشهور به «پروفسور لطفی زاده» مدرس ایرانی تبار دانشگاه «برکلی» آمریکا طرحی نو با عنوان «نظریه ی مجموعه های فازی» در انداخت که برخی عرصه های دانش و صنعت را دچار تحولی شگرف ساخت. منطق فازی (Fuzzy Logic) با ترسیم و ایجاد طیفی از ارزش های نسبی، هدف مبنایی خود را بر ایجاد نقطه های شناور بین 2 نقطه ی صفر و یک قرار داد تا مجموعه یی از توانایی ها و مزیت ها را برای توضیح مفهوم ها و وضعیت های غیرقطعی و غیردقیق ایجاد کند. این منطق در بخش صنعت و فناوری های نوین برای نخستین بار از سوی ژاپنی ها در دهه ی 80 میلادی برای راه اندازی قطار زیرزمینی و خودکار شهر «سندای» به کار رفت و سپس مورد اقبال کشورهای غربی قرار گرفت. جدال بین 2 منطق مطلق و شناور در علوم انسانی البته نه از دهه ی 60 میلادی بلکه از هزاران سال پیشتر، منشا بحث ها و دگرگونی های جدی بوده است به طوری که این شکاف را می توان بین منطق دوارزشی ارسطو و منطق چند ارزشی افلاطون و برخی دیگر از فیلسوفان شرقی آشکارا دید. با این حال، تسری منطق فازی به عرصه ی مطالعات علوم انسانی بر سرعت روند کنار رفتن الگوهای پوزیتیویستی (اثبات گرایانه) افزود تا پرسش های مطرح شده در این زمینه تنها به 2 پاسخ آری یا خیر منتهی نشود. در کنار این روند، پیچیده تر شدن تحولات بین المللی و در هم تنیدگی فزاینده ی روابط و ارتباطات جهانی سبب شد تا مطلق گرایی و رویکردهای متصلب سیاه یا سفید جای خود را به سیاست ورزی های نرم و شناور دهد. فروپاشی نظام دوقطبی نقطه ی عطفی در این فرایند بود تا جایی که کشورها رها از چارچوب های بسته ی بلوک شرق و غرب وارد شبکه یی از همکاری ها و ارتباطات چند وجهی با قطب های سنتی و نوظهور بین المللی شدند. هر چند پیش از آن طلیعه ی نفی رویکرد مطلق گرایانه از شکل گیری جنبش غیرمتعهدها ظاهر شده بود اما از دهه ی 90 میلادی به بعد بود که ارتباط های فرابلوکی بین اعضای پروزن نظام بین الملل به شکلی تحول یافته گسترش یافت. رویدادهای تازه از دید بسیاری از کارشناسان پایان قطعی دوره ی ائتلاف های پایدار از نوع بیسمارکی و دلکسه یی (صدراعظم امپراتوری آلمان و وزیر امور خارجه ی جمهوری فرانسه در سال های پایانی سده ی نوزدهم) بود؛ دوره یی که منافع ملی کشورها تا حد زیادی از نظام موازنه ی قوا و اتحادهای سیاسی- امنیتی- اقتصادی تاثیر می پذیرفت. در زمان کنونی و البته به جز برخی استثناها، «ناپایدار بودن دوستی ها و دشمنی ها» به انگاره ی اصلی کنشگران بین المللی تبدیل شده است. به عبارتی دیگر، اکنون پیگیری اهداف و منافع ملی به ایجاد دامنه های ارتباطی و همکاری های گوناگون در زمینه های متنوع بین دولت ها و نیز واحدهای فروملی و فراملی انجامیده که اصالت آن ناشی از ماهیت منافع و نه برداشت ها و احساس های دوستانه یا خصمانه است. نمود آشکار تحول یاد شده را می توان در نوع رفتار خارجی دولت جمهوری اسلامی ایران پس جایگزینی دولت دهم با یازدهم دید به طوری که سیاست خارجی ایران از وضعیتی مبتنی بر پیش فرض های غیرعقلایی و متصلب به تعامل معطوف به کسب منافع ملی دگرگون شد. در همین پیوند، «حسن روحانی» رییس جمهوری اسلامی ایران یکشنبه شب گذشته در گفت وگوی تلویزیونی با مردم در زمینه ی سیاست خارجی دولت تصریح کرد: این تفکر که ما در برابر دنیا 2 راه بیشتر نداریم؛ یا باید در برابر دنیا تسلیم شویم یا دنیا را شکست دهیم، غلط و غیرمنطقی است. راه سومی نیز وجود دارد که آن تعامل با دنیا است. رییس جمهوری با بیان این نکته بر بایسته های کنار گذاشتن سیاست مطلق گرایانه ی سیاه یا سفید انگشت نهاد و بار دیگر ضرورت های تنظیم روابط خارجی کشور بر مبنای اهداف و منافع ملی را یادآور شد. همین نوع نگاه به عرصه ی سیاست خارجی بود که سبب شد پس از 12 سال، اختلاف های تلنبار شده ی هسته یی بین ایران و غرب به توافق بر سر برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) بیانجامد و با رفع تنگناهای بین المللی ناشی از تحریم، فضا و افق هایی تازه پیش روی ایران در جهان گشوده شود. دستیابی به نتیجه ی برد- برد در مذاکرات ایران و گروه 1+5 بر اساس منطق فازی و دوری از نگاه صفر و یکی تسلیم شدن یا به تسلیم واداشتن جهان سبب شد سرنوشت اختلاف های هسته یی به شکلی مطلوب رقم بخورد. این در حالی است که طی سال های گذشته ما شاهد تجربه ها و سرنوشت هایی متفاوت برای پرونده هایی مشابه بوده ایم. از یک سو کشوری چون لیبی در سال های پیش از سقوط دیکتاتور خود با عقب نشینی کامل در برابر خواست کشورهای غربی، به طور کامل فعالیت های هسته یی خود را متوقف ساخت و از سویی دیگر می بینیم که مردم کشوری چون کره ی شمالی به واسطه اصرار رهبران پیونگ یانگ بر پیشبرد برنامه ی اتمی نظامی، در وضعیتی بسیار دشوار روزگار می گذرانند و از پیشرفت در دیگر زمینه ها باز مانده اند. در شرایط کنونی، انتخاب راه سوم سبب برونرفت ایران از وضعیت پرچالش و تهدیدزای سال های اخیر و ورود به دوره یی تازه شده است که کشورها به جای دوری گزیدن از ایران برای همکاری و گسترش روابط وارد رقابت با یکدیگر شده اند؛ همچنانکه وزیر امور خارجه ی ایتالیا در دیدار اخیر خود با روحانی اذعان داشته برای میزبانی از رییس جمهوری اسلامی ایران در جهان رقابت شکل گرفته است. به همین شکل و آنچنانکه رییس جمهوری تصریح داشته، ضروری است که الگوی رفتار برآمده از منطق فازی در دیگر عرصه های سیاست خارجی نیز به کار گرفته و پیامدهای آن در افزایش مولفه های قدرت، تثبیت جایگاه منطقه یی و افزایش منزلت جهانی جمهوری اسلامی ایران پدیدار شود.

     

    ادامه مطلب...
  • هرازچندگاهی که دلم می‌گیرد، راهی محله‌های قدیمی تهران می‌شوم؛ همان محله‌هایی که هنوز بوی زندگی می‌دهند، هنوز آب و رنگ دارند، پرچین دیوارهای‌شان کوتاه است و از پشت همین پرچین‌ها می‌توان جاری سبز زندگی را دید، لمس کرد و نفس کشید؛ همان محله‌هایی که نزدیک عید فرش‌ها و گلیم‌ها از سر دیوارهایش آویزان می‌شود؛ جایی که با آیفون‌های تصویری بیگانه است و هنوز کلون‌ها بر درها خودنمایی می‌کند.


    دلم می‌خواهد یکی از این درها را پیدا کنم، جلو بروم کلون غریب‌کوب را بکوبم و منتظر شوم بلکه در باز شود و صاحبخانه من غریب در شهر خویش را بپذیرد و برای چند ساعت هم که شده بگذارد طعم زندگی واقعی را تجربه کنم.
    عجیب خسته‌ام از دیوارهای بلند آپارتمان‌های این شهر.  دلم دوباره همان خانه‌های قدیمی را می‌خواهد.
    بگذار برایت بگویم که چرا باید به این خانه‌ها افتخار کرد.

    درهای چوبی خوش قد و قامت

    از کوچه‌های قدیمی گفتیم؛ همان‌هایی که پرچین‌های‌شان کوتاه بود و بوی عشق می‌داد.
    تنها زینت این کوچه‌های قدیمی سوای دار و درخت‌های بیرون‌زده از سر دیوار، درهای چوبی قدیمی‌ای بودند که ترکیب‌شان با دیوارهای خشتی و کاهگلی عجیب روح‌نواز و زیبا بود.
    این درها اولین برخورد ما با این خانه‌هاست و از همان ابتدا ما را برای دیدن زیبایی‌های این خانه‌ها و فلسفه‌هایی که بند بند و جزء جزء این خانه‌ها را دربرمی‌گرفت، آماده می‌کردند.

    شنیدن صدای کوبه درهایم آرزوست

    اولین فلسفه‌ای که گفتیم مربوط می‌شود به همین کلون‌ها و کوبه‌هایی که برای زن و مرد متفاوت بود و حتی برای مسافر غریبی که از شهری دیگر می‌آمد، که به آن غریب‌کوب می‌گفتند.
    وقتی کسی از شهری دیگر می‌آمد و جایی برای ماندن نداشت، اولین کوبه غریب‌کوب را می‌کوفت به امید باز شدن در، درست همانند من که آرزوی کوبیدن این کلون‌ها را به دوش انداخته‌ام و وجب به وجب این شهر را می‌گردم.
    به‌راستی این همه ارزش، احترام و فلسفه افتخار ندارد؟

    هشتی‌های ایرانی

    اگر آنقدر خوشبخت باشی که این درهای چوبی به رویت باز شوند، در پشت درها هشتی‌ها منتظرت هستند.
    هنوز راه داری تا محرم خانه شوی و اجازه داشته باشی کل خانه را ببینی.
    این هشتی‌ها عموما فضاهایی هستند که نورشان را از باز شدن درها و دریچه‌ای که عموما در سقف‌های گنبدی‌شان تعبیه می‌شد به دست می‌آوردند.
    فلسفه وجودی این هشتی‌ها این بود که در عین حفظ حریم خانه شان و شخصیت مهمانی که بر در خانه آمده هم حفظ شود؛ چیزی که این روزها عجیب جایش در خانه‌ها خالی است.
    قضاوت را پای شما می‌گذارم، آیا نباید به این همه ذکاوت در طراحی‌های این خانه‌ها افتخار کرد؟

    هر که شد محرم دل در حرم یار بماند

    وقتی محرم خانه شدی و اجازه پیدا کردی تا دالان‌ها و دهلیزهای هشتی را رد کنی و به حیاط خانه برسی، درست همان‌جاست که بهشت واقعی را می‌یابی؛ حیاطی سراسر سرزندگی و زیبایی که دور تا دورش را درختان سرسبز و قد کشیده پر کرده است.
    در گوشه‌ای از این حیاط‌ها همیشه تخت‌های چوبی‌ای قرار داشت که می‌توانستی همه خستگی روزت را روی آنها به در کنی، پله‌های آجری که تو را گاهی به سرداب خانه و گاهی به ایوان خانه می‌رساند و روی‌شان از گلدان‌های سفالی پر بود.
    حوض وسط حیاط و ماهی‌های قرمز همیشگی داخل آنها هم عضوهای جدانشدنی این حیاط‌های زیبا بودند.


    حوض‌، قلب‌ فیروزه‌ای خانه‌های قدیمی

    حوض‌هایی که وسط خانه‌های قدیمی قرار داشت را به جرات می‌توان قلب فیروزه‌ای خانه نامید.
    همه ما به خوبی می‌دانیم عنصر آب تا چه اندازه در معماری سنتی ما مهم بوده و هست و این حوض‌ها آینه‌های پاکی بودند که هم به خانه‌ها صفا و صمیمیت می دادند و هم نیازهای‌شان را برطرف می‌کردند و روشنی به خانه می‌بخشیدند.

    ایوان‌های خانه‌های قدیمی

    لختی که روی تخت چوبی کنار حیاط استراحت کردی و از گرمای اشعه خورشید که با جسارت تمام خود را از لابه‌لای شاخ و برگ در هم تنیده درختان روی تخت رسانده‌  لذت بردی، پیشنهاد می‌کنم به ایوان‌خانه بروی.
    مگر می‌شود خانه‌های ایرانی را بدون ایوان تصور کرد؛ ایوان‌هایی که برای رسیدن به آنها مسیر گلکاری شده پله‌های آجری را طی می‌کنی و قدم به آنها می‌گذاری که دیوارهایش با ارسی‌های نازنین پوشیده شده و با برخورد نور خورشید به آن جشنواره‌ای از رنگ‌ها بر کف آن ایجاد شده است.


    تنها می‌شود به این همه زیبایی خیره شد و حتی به چشم‌ها هم فرصت پلک زدن نداد تا نکند ذره‌ای از این زیبایی‌ها از نظر دور بماند.
    می‌توانی از آن بالا زیبایی حیاط را بیشتر ببینی اگر ارسی‌ها به تو این اجازه را بدهند که چشم از آنها برداری.

    ارسی‌های دوست‌داشتنی

    ارسی‌ها زیباترین عناصر معماری ایرانی هستند.
    این عنصرهای زیبا جلوه‌ای خاص و متفاوت به اتاق‌ها و فضاهای داخلی خانه می‌بخشند؛ چراکه نور را به زیباترین شکل ممکن به داخل خانه می‌آورند.
    ارسی‌ها عنصرهای جدانشدنی معماری ایرانی هستند و بعد از دیدن آنها تنها چیزی که به ذهنت می‌رسد، شعر زیبای استاد شفیعی‌کدکنی است:

    تا کجا می‌برد این نقش به دیوار مرا

    تا بدان‌جا که فروماند چشم از دیدن و لب نیز زگفتار مرا

    اتاق‌های آینه‌کاری شده

    وقتی پشت پنجره‌های ارسی ایستاده‌ای فکر می‌کنی که زیبایی این خانه‌ها به همین جا ختم می‌شود.
    با خود فکر می‌کنی مگر می‌شود از این بیشتر زیبایی داشت در یک خانه اما اگر یکی از این پنجره‌های ارسی را باز کنی تازه می‌فهمی هنوز حتی نیمی از شگفتی‌های خانه‌های قدیمی را هم ندیده‌ای.
    شگفتی آنجاست که دیوار‌های آینه‌کاری شده را ببینی.
    ببینی که چگونه نور و تصویر را به بازی گرفته‌اند و هر تصویر را هزار تکه می‌کنند.
    ظرافت این آینه‌کاری‌ها مبهوتت می‌کند و چنان عظمت و زیبایی‌شان تو را دربرمی‌گیرد که حتی زبانت برای مدح، تحسین و ستایش هنرمندان این هنر از کار می‌افتد و در دل افتخار می‌کنی به تمام این زیبایی‌ها و اصالت هنرها

    مهمانخانه‌های قدیمی

    فضاهای بیرونی خانه‌های قدیمی یک جور زیبایی و شگفتی داشتند و فضاهای داخلی آن هم یک‌جور و از هیچ کدام‌شان هم نمی‌شود به‌سادگی رد شد.
    وقتی پا به فضاهای داخلی این خانه‌ها می‌گذاری، می‌بینی تا چه اندازه همه‌چیز زیبا، ساده و بی‌آلایش است.
    مهمانخانه خانه‌های قدیمی عموما فضاهایی بودند که دور تا دورشان با پشتی‌ها و تشکچه‌های زیبایی پر می‌شد و خبری از مبلمان رنگارنگ نبود.
    تنها همین پشتی‌ها بودند که طرح‌ها و نقش‌های‌شان با یکدیگر فرق می‌کرد و همین طور پارچه‌های قلاب‌بافی شده روی آنها.

    فرش‌های ایرانی، نمایانگر هنر و اصالت ایرانی

    وسط مهمانخانه‌ها با فرش‌هایی از جنس اصالت و هنر ناب ایرانی پر می‌شد.
    وقتی روی آنها می‌نشستی و به تار و پودشان دست می‌کشیدی حس غرور و افتخار وجودت را پر می‌کرد.
    حس می‌کردی کسی که این فرش را بافته در تک‌تک گره‌های این فرش روحش را جا گذاشته؛ از بس که این فرش‌ها زنده‌اند و به فضای خانه روح و جلا می‌بخشند.

    مواد و مصالح ایرانی برای خانه‌های ایرانی

    شاید هیچ متریالی مثل آجر نتواند زمین و رنگ و بوی خاک را برای ما زنده و حاضر سازد.
    آجر تنها مصالحی است که در هر گوشه معماری سنتی ما دیده می‌شود و در هر مکان به فراخور موقعیت و کاربری، شکلی نو به خود گرفته است.
    حضور گرم آجر در معماری و طراحی داخلی نه‌تنها رنگ نباخته است، بلکه در شکل و قالب‌های متنوع‌تری رخ‌نمایی می‌کند؛ کاشی‌های فیروزه‌ای هم که طنین عشق را در خانه برپا می‌کنند.
    خب، برای افتخار کردن به چنین چیزهایی مورد دیگری هم لازم است؟

    آوای عشق در خانه‌های قدیمی با کاشی‌های فیروزه‌ای
    لاجورد افق صبح نشابور و هری است
    که در این کاشی کوچک متراکم شده است
    می‌برد جانب فرغانه و فرخار مرا
    نقش اسلیمی آن طاقنماهای بلند

    کاشی‌های فیروزه‌ای هم در خانه‌های قدیمی جایگاه ویژه‌ای داشتند که نشان از اصالت هنر ایرانی داشت.
    این کاشی‌ها با آن نقش‌های زیبا و فریبنده‌شان گاه خطی خوش می‌شدند بر سر در خانه، گاه بر دل حوض‌ها می‌نشستند و گاه بر بلندای گنبدها اما هر جا که بودند طنین عشق را در خانه‌ها جاری می‌کردند.

    اما زیبایی‌های این خانه‌های قدیمی به همین جا ختم نشده و حق مطلب هم در چند خط ادا نمی‌شود.
    می‌شود نوشت؛ می‌شود از خیلی از چیز‌های دیگر، از سه‌دری‌ها، از سرداب‌ها، از مطبخ‌ها، از سفره‌های خاتم‌کاری شده، از ظرف‌های لعابی سفالی و...
    نوشت اما هرچه بنویسی کم است.
    هر چه بیشتر بنویسی بیشتر می‌فهمی که چقدر در برابر این همه زیبایی و اصالت و هنر، کوچک و حقیری که باید سر فرو آوری برای این همه هنر، زیبایی،اصالت و...

    ادامه مطلب...
  • اگر به خانه جدیدى نقل مکان مى کنید و به دنبال انتخاب رنگ مناسبى براى اتاق خواب کودک هستید یا قصد دارید دکوراسیون اتاق او را تغییر دهید، مطالعه این مطلب مى تواند کمک مفیدى براى شما باشد. رنگى که براى دکوراسیون اتاق خواب کودک در نظر مى گیریم باید با مقطع سنى که کودک شما در آن قرار دارد متناسب باشد. در طول سال اول زندگى رنگ هاى ملایم براى اتاق خواب کودک بهترین انتخاب هستند، چرا که نوزاد به نور و سایه بیشتر توجه نشان مى دهد تا تفاوت رنگ ها. از این رو اتاق خواب نوزادان باید با رنگ هاى روشنى مانند سفید و کرم و یا رنگ هاى زرد، صورتى، آبى یا سبز روشن، رنگ آمیزى شود.

    هرچه کودک بزرگتر مى شود با به کارگیرى رنگ هاى شاد و درخشان در اتاق مى توان فضایى جذاب و سرشار از انرژى و تحرک براى او فراهم آورد. اگرچه استفاده از رنگ هاى روشن و طرح هاى شاد که مورد پسند کودکان بوده و موجبات تحریک خلاقیت آنها را فراهم مى آورند، در اتاق خواب کودک توصیه مى شود؛ اما همواره باید دقت کرد که دکوراسیون اتاق خواب کودک در عین بشاشیت و شادى، بیش از اندازه شلوغ نباشد تا موجب بى قرارى و سلب آرامش کودک نشود.

    از آنجا که در انتخاب دکوراسیون اتاق کودکان رعایت اصول ایمنى در درجه اول اهمیت قرار دارد براى رنگ آمیزى این اتاق ها باید همواره از رنگ هایى استفاده کرد که در ساخت آنها سرب به کار نرفته باشد. پس از اطمینان از بى زیان بودن نوع رنگ مصرفى، نوبت به انتخاب یک زمینه رنگى براى اتاق کودک مى رسد.

    براى طراحى رنگى دکوراسیون اتاق کودکان دو راه وجود دارد: استفاده از رنگ هاى شاد و درخشان و دیگرى ایجاد فضایى مملو از رنگ هاى ملایم و رؤیایى که اسباب بازى هاى رنگارنگ کودک در آن نقش آکسان هاى رنگى را ایفا مى کنند. هنگام طراحى رنگ در دکوراسیون اتاق کودک باید به خاطر داشت که اغلب کودکان مجموعه اى از اسباب بازى هاى رنگارنگ را در فضاى اتاق خود جاى خواهند داد؛ که بى شک نماى اتاق را تحت تأثیر قرار مى دهند.

    گاهى اوقات انتخاب رنگ و دکوراسیون اتاق کودک با توجه به جنسیت او انجام مى شود. بسیارى از والدین رنگ هاى گرم و ملایمى مانند صورتى و بنفش یاسى را براى دختران و رنگ هاى آبى و سبز را براى فرزند پسرشان مى پسندند. همچنین در میان کودکان بزرگتر که قادر به اعمال سلیقه خود در انتخاب رنگ و دکوراسیون اتاقشان هستند، بسیارى از دختران فضایى رؤیایى و دخترانه و بسیارى از پسران رنگ هاى پرسایه و شاد با کنتراست بیشتر را مى پسندند. دختران دکوراسیونى مملو از رنگ هاى صورتى، سفید و بنفش، تور، روبان و حریر و فضایى فانتزى و رویاگونه را ترجیح مى دهند.

    از این رو توجه به جزئیات ریز و کوچک در اتاق دختران اهمیت بیشترى مى یابد. در دکوراسیون اتاق دختران هارمونى و هماهنگى بیشتر و در اتاق پسران رنگ هاى متضاد و کنتراست بیشتر ترجیح داده مى شود. اما در دنیاى امروز طراحى دکوراسیون اتاق کودکان بر پایه جنسیت آنها چندان توصیه نمى شود و حتى بسیارى از والدین رنگ هایى چون پرده هاى گوناگون زرد (از لیمویى و کرم تا زرد پرتقالى و نارنجى) را که علاوه بر روشنایى و نشاط کافى براى اتاق کودک به جنسیت خاصى نیز منتسب نیست ترجیح مى دهند. در هر حال باید از محدود کردن انتخاب کودکان در رنگ دکوراسیون اتاقشان پرهیز کرد و به خاطر داشت که الزاماً نباید اتاق دختران صورتى و اتاق پسران آبى باشد.

    ادامه مطلب...
  • طی 2 سال گذشته نیویورک، ژنو، لوزان و وین بارها میزبان رایزنی های در هم فشرده ی نمایندگان دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران و قدرت های جهانی برای حل و فصل اختلاف ها بر سر پرونده ی فعالیت های هسته یی صلح آمیز کشورمان بود که در آخر به یک جمع بندی مشترک بر سر «برجام» یا همان برنامه ی جامع اقدام مشترک انجامید. 
    اینک تهران خود میزبان نمایندگان کشورهایی است که در میان آن ها قدرت های جهانی پیشگامی می کنند. طی روزهای پس از توافق وین (در بیست و سوم تیرماه) شماری از مقام ها و هیات های سیاسی و اقتصادی خارجی برای سفر به ایران اعلام آمادگی کردند.
    در روزهایی که گذشت معاون صدراعظم آلمان، مسوول سیاست خارجی اتحادیه ی اروپا و وزیر امور خارجه ی فرانسه به تهران آمدند و این هفته نیز وزیران اقتصاد و امور خارجه ی ایتالیا راهی کشورمان خواهند شد. قرار است هیات هایی از اسپانیا، ژاپن و... نیز به زودی به ایران سفر کنند. 
    از فردای توافق وین، روزهایی هم که مسوولان سیاست خارجی از پذیرایی میهمان های خارجی فارغ بودند، دیپلماسی ایرانی را در پایتخت کشورهای منطقه دنبال کردند. در این پیوند، «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه در نخستین سفر خارجی پس از توافق وین به قطر، کویت و عراق رفت تا در مورد مسایل منطقه یی با رهبران این کشورها به گفت وگو بنشیند. 
    در زمینه ی کارکردهای دیپلماسی ایرانی و زمینه ها و پیامدهای وضعیت کنونی آن بیان چند نکته ضروری است: 
    1- آمد و شدهای پیاپی به مقصد تهران و از تهران، نشان دهنده ی پدیداری وضعیتی ویژه در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است گویی مسوولان دیپلماسی ایران و کشورهای دیگر افزون بر پیشبرد امور جاری در پی جبران عقب افتادگی های دوره ی رکود سال های پرتنش پیشین هستند و در این میان سهم کشورهای اروپایی در همسنجی با دیگر کشورها بیشتر است. 
    از دید صاحبنظران، وضعیت کنونی پیامد مستقیم وضعیت برد- بردی است که در پی توافق وین تثبیت شد. در حالی که ایران به فضای تازه و متفاوت با سال های تحریم و تنگناهای شدید بین المللی گام نهاده، کشورهای اروپایی منافع اقتصادی و تجاری خود را در گسترش روابط و همکاری با ایران می جویند. به عبارتی دیگر، چشم انداز بازگشت به وضعیت پیش از تحریم ها و تجارت چندده میلیارد دلاری ایران و کشورهایی اروپایی و همچنین بهره جویی از مزیت های همکاری های متقابل به انگیزه یی مهم برای رایزنی های دیپلماتیک 2 طرف تبدیل شده است. 
    شرایط کنونی نمایانگر گذار کشورهای اروپایی از مرحله ی تردید و اراده ی جدی برای گسترش مناسبات در زمینه های گوناگون است؛ شرایطی که باید آن را نتیجه ی تعامل سازنده ی ایران با کشورهای جهان و پیشبرد رویکرد تنش زدایانه ی کارگزاران سیاست خارجی دولت یازدهم دانست. 
    2- مزیت های گسترش روابط اقتصادی و تجاری با ایران در موقعیت ژئواکونومیک (جغرافیای اقتصادی) و مولفه های آن چون وضعیت گلوگاهی ارتباط شرق و غرب، جایگاه برجسته در اقتصاد انرژی جهان، بازار پرکشش و ظرفیت های بارور نشده ی در بخش های صنعت، معدن، علوم و فناوری های نو، گردشگری و... نهفته است. اما این ها همه ی دلیل هایی نیست که قدرت های شرقی و غربی و دیگر کشورها را بر ایران متمرکز ساخته است. 
    در حال حاضر ایران قدرت برتر منطقه یی در گستره ی حساس و همچنین پرآشوب خاورمیانه به شمار می رود. در شرایطی که تحریم های گسترده و همه جانبه نتوانست ایران را از موقعیت یک قدرت منطقه یی فروکاهد، اکنون در فضای پساتوافق توانمندی های تهران روندی خیره کننده را خواهد پیمود به ویژه اینکه رقیبان منطقه یی همچون آنکارا و ریاض خود را درگیر چالش هایی خود ساخته کرده اند. 
    در نقشه ی جغرافیای منطقه، ایران به لنگرگاه ثبات در عرصه ی مواج و کف آلود تحولات خاورمیانه می ماند و از آن مهمتر موثرترین بازیگر برای خروج از وضعیت بغرنج این حوزه ی حساس و پرخطر به شمار می رود. با افزایش ضریب عقلانیت کشورهای غربی در برابر گسترش تهدید گروه های افراطی و دهشت افکن، آشکار شدن نقش و توان تهران در مدیریت بحران های منطقه بیش از پیش کشورهای جهان را متوجه همکاری با جمهوری اسلامی ایران ساخته است. 
    به این ترتیب آمیزه یی از اهداف و منافع اقتصادی، سیاسی و امنیتی سبب شده تهران به مرکز توجه بسیاری از کشورهای جهان و منطقه تبدیل شود. 
    3- در فضای کنونی، نوع کنشگری مسوولان سیاست خارجی نشان از تعادلگرایی آنان در عرصه ی دیپلماسی کشور دارد. در اوج مذاکره ی هسته یی با کشورهای گروه 1+5 و پس از آن که کارگزاران سیاست خارجی درگیر رایزنی های تنگاتنگ با مقام های غربی بودند، بایسته هایی دیگر چون دیپلماسی منطقه یی و تعامل با قدرت های شرقی نیز مورد توجه قرار گرفت. نمودهای این تعادلگرایی را می توان در حضور پررنگ رییس جمهوری در نشست اخیر سازمان همکاری شانگهای (در شهر اوفا روسیه) یا سفر منطقه یی هفته ی گذشته ی ظریف یافت. 
    این رویکرد نشان می دهد مسوولان سیاست خارجی اهداف و منافع ملی را در گوشه گوشه ی جهان و به شکلی پیوسته و همه جانبه دنبال می کنند و در پی بهره وری بیشینه از کارکردهای گوناگون دیپلماسی هستند. 
    4- همچنان که گفته شد دیپلماسی ابزار یا فرایندی با کارکردهایی گوناگون است. یکی از این کارکردها هموارسازی راه توسعه ی اقتصادی کشورها است. نگاهی به دستورهای کار هیات های دیپلماتیک نشان از اهمیت این کارکرد دارد. در حال حاضر افزایش توان اقتصادی به عنصری تعیین کننده در قدرت ملی کشورها تبدیل شده و در نتیجه سخن به میان آوردن از مفهوم قدرت بدون توجه به پشتوانه و توانایی های اقتصادی کشورها بی معنا به نظر می رسد. 
    آنچه گفته شد واقعیتی است که بی توجهی به آن پیامدهای خود را در سال های گذشته به شکلی بارز نشان داده است. گسترش روابط و افزایش مناسبات با کشورهایی با منزلت ناچیز در نظام بین الملل هر چند بخشی از سیاست خارجی ما بوده و در عرصه هایی چون حمایت از فرودستان بین المللی، عمق بخشی به انقلاب اسلامی ایران و نیز فرایندی نظیر رای گیری های مجمع عمومی سازمان ملل کارکردهای خاص خود را داشته اما این همه ی سیاست خارجی ما نیست. 
    متاسفانه طی سال های گذشته این کارکرد دیپلماسی بر دیگر کارکردهای آن از جمله تنش زدایی و توسعه ی اقتصادی سایه افکند و سبب دوری هر چه بیشتر ایران از قدرت های اقتصادی شد. این مساله سبب شد حتی در تعامل ایران با دوستان جهانی و قدرت های شرقی نیز مسایل سیاسی و امنیتی بر همکاری های اقتصادی ترجیح یابد؛ رخدادی که جز بر چالش های روابط خارجی کشور نیافزود. 
    در شرایط کنونی این کارکرد مهم دیپلماسی بیش از پیش مورد توجه سیاستگذاران کشور قرار گرفته و به عنوان مولفه یی مهم بر داغی تنور دیپلماسی افزوده است. 

    ادامه مطلب...
  • طبقه بندی و نظم دهی: با وجودی که زندگی در خانه ها و آپارتمان های کوچک ما را ناگزیر کرده از بعضی وسایل و تجهیزات برای دکوراسیون منزل خود چشم پوشی کنیم، اما به هر حال ابزارها و اشیایی وجود دارند که نمی توانیم از آن ها صرف نظر کنیم. برای مثال مجموعه ی لوازم تمیز کاری – سطل، زمین شوی و جاروب ها – از ضروریات هستند اما فضای زیادی را به خصوص در فضاهای کوچک اشغال می کنند. فکر می کنید راه حل چیست؟ این وسایل را در کجا جای دهیم که مزاحم رفت و آمد ما نباشند و از طرف دیگر جلوه ای زشت ایجاد نکنند؟ اگر با این مشکل دست به گریبان هستید، ما به شما چند پیشنهاد هوشمندانه برای شما داریم. با ما همراه باشید...

    درباره فضاهای ذخیره سازی آشپزخانه خود از نو بیندیشید!

    در یک آشپزخانه ی کوچک، نصب شلف های باز مزایای بسیاری دارد. این کار سبب می شود فضا بزرگ تر و البته جذاب تر به نظر برسد. هم چنین با نگهداری ظروف چینی و شیشه ای در شلف ها و آویزان کردن ماهی تابه ها روی دیوار، یونیت های کابینت شما برای وسایل تمیزکاری و شوینده ها جادار خواهند شد.

    از فضاهای هدررفته کابینت برای نگهداری شوینده ها استفاده کنید!

    در کابینت خود جستجو کنید و فضاهای هدررفته را بیابید. معمولا کابینت های باریک برای محل نگهداری ادویه جات و کابینت های گوشه برای قابلمه ها و ماهی تابه ها در نظر گرفته می شوند، اما شاید بهتر باشد این وسایل را در مکان های نمایان آشپزخانه ی خود بچینید و فضاهای مخفی را برای شوینده ها که ظاهر جذابی ندارند به کار ببرید.

    ابزار نظافت را آویزان کنید!

    وقتی نمی دانیم لوازم نظافتی و شوینده ها را در کجا نگهداری کنیم یکی از بهترین راه حل ها این است که ابزار تمیزکاری را با نگهدارنده های مخصوص به دیوار آویزان کنید تا فضای کف آزاد باشد. این راه حل می تواند در یک کابینت باریک یا پشت درب آشپزخانه به کار رود. اگر جایی مخفی برای آویزان کردن آن ها ندارید، حداقل سعی کنید ابزار تمیزکاری با ظاهر و رنگ جذاب تهیه کنید.

    شوینده ها و ابزار نظافت را در بالا نگهداری کنید!

    وقتی فضای کف کم است، از ترفند بالا بردن استفاده کنید. به سادگی شلف ها و طبقه ها را در بالا نصب نمایید – مثلا در حمام و سرویس بهداشتی یا انبار – و شوینده ها را در سبدهایی در آن جا نگهداری کنید. سبدها به وسایل شما نظم می دهند و از افتادن وسایل از بالا جلوگیری می کنند.

    از فضاهای بسیار باریک برای نگهداری ابزار نظافت استفاده کنید!

    فضای نگهداری زمین شوی ها، جاروب ها و گرد و چوب های گردگیری نیازی به عریض بودن ندارد: یک فضای باریک ۲۰ سانتی متری می تواند کافی باشد. از گوشه های فراموش شده بهره ببرید. یک فضای باریک درون یک کابینت بلند یا در کنار یخچال فریزر می تواند محلی کاربردی و قابل دسترس باشد که شما می توانید ابزار نظافت خود را در کابینتی کشویی مجهز به قلاب ها در آن نگهداری کنید.

    کارایی و زیبایی را در ابزار نظافت ترکیب کنید!

    همه ی ما به ابزارهای کاربردی مثل زمین شوی، اتو و چیزهای دیگر در خانه ی خود نیاز داریم اما اگر همین قطعات را با ظاهر زیبا انتخاب کنیم، می توانیم آن ها را در دکوراسیون داخلی خود به نمایش بگذاریم. مثلا می توانید آن ها را در میز چرخ دار بچینید یا در گوشه ی راهرو قرار دهید و سطل ها و وسایل غیرجذاب دیگر را در مکان های خارج از دید قرار دهید.

     

    ابزار نظافت وینتیج و قدیمی انتخاب کنید!

    اگر می خواهید ظرف و ظروف خود را به نمایش بگذارید پس بهتر است سراغ ظروف قدیمی و وینتیج بروید. کارایی سطل های روی مانند سطل های پلاستیکی است اما در عوض ظاهر جذابی دارند که نیاز به پنهان کردن ندارد. به علاوه، به دنبال جاروب ها و زمین شوی های رشته ای و ساده که از مواد طبیعی ساخته شده اند باشید و مجموعه ای از ابزار تمیزکاری وینتیج فراهم کنید که هم بسیار جذاب هستند و هم کاربردی.

    ابزار نظافت و شوینده ها را با یک پرده بپوشانید!

    ابزار تمیزکاری و سطل های بزرگ ممکن است در کابینت ها جای نگیرند، بنابراین به دنبال جاهایی مثل فضاهای زیر پله یا زیر سطوح دیگر برای آن ها باشید و از یک پرده ی پارچه ای برای پوشاندن آن ها استفاده کنید. این راه حل برای فضاهای کوچک بسیار کاربردی است و خودتان به راحتی با یک پارچه ی زیبا می توانید پرده ای ساده بدوزید و آویزان کنید.

    ادامه مطلب...
  • نورپردازی باغ یا حیاط، آسان‌تر از داخل خانه است.

    نورپردازی بیرونی، به خانه شما امنیت و زیبایی مضاعف داده و فضا را کاملا تغییر می‌دهد.

    برای این منظور:

    و صرفه‌جویی در مصرف برق، از لامپ‌های کم‌مصرف و تایمر اتوماتیک استفاده کنید.

    برای دسترسی راحت‌تر، بهتر است کلید برق در داخل خانه باشد.

    سیم‌ها را بین چراغ‌ها مخفی کنید و برای تمیزتر شدن کار، آن‌ها را چند سانتی‌متر زیر زمین قرار دهید. برای زیبایی بیشتر روی کار را با خرده‌های چوب یا سنگ‌های تزیینی بپوشانید.

    انتخاب چراغ‌ها به سلیقه شما بستگی دارد.

    از ایمن بودن مکان مطمئن شوید. برای نصب، قسمت‌های مورد توجه مانند ورودی‌ها یا درخت‌های بلند را انتخاب کنید.

    قرار گرفتن چراغ در سردر خانه نزدیک پلاک از نظر میهمان‌ها ایده‌آل‌تر است.

    از نورهای رنگی برای پاسیو استفاده کنید.

    سعی کنید از جنس‌های بادوام و باکیفیت مثلا آلومینیوم استفاده نمایید.

    ادامه مطلب...
  • به عکس ها که نگاه کنی فکر می کنی اینجا از ابتدا شوره زاری خشک و عاری از زندگی بوده است. ولی اینجا نه کویر است و نه بیابان. زمین، اینجا هنوز جاری بودن آب و زیبایی تلالو غروب بر سطح آن را به یاد دارد. در روزگاری نه چندان دور، این مکان سرشار از حیات و زیبایی بود؛ امروز اما تَرَک های زمین و تلی از نمک و نیمکت های غمگینی که روزی جایگاه افرادی بودند که برای تماشای منظره یی زیبا به اینجا می آمدند، همه ی آن چیزی است که از این مکان باقی مانده است. اینجا مهارلوست؛ دریاچه یی که روزی نور چشم استان فارس بود و امروز خاری است در چشم ایران زمین. 
    خبر خشک شدن کامل دریاچه ی مهارلو، دیروز سه شنبه سی ام تیرماه به همراه عکس های این رخداد، در رسانه های کشور منتشر شد. این دریاچه در استان فارس و 10 کیلومتری جنوب شرقی شهر شیراز و در شهرستان سروستان واقع شده است. مهارلو که با نام های «مهلو»، «مهلویه» و «جنکال» نیز شناخته می شود، از دریاچه های نمکی کشور محسوب می شود که به دلیل عمق کم، جزو تالاب ها به شمار می آید. 
    طی سال های اخیر و بویژه ماه های گذشته و در پی تشدید بحران محیط زیست ایران، اخباری از این دست بارها و بارها به گوش مردم رسیده و دوستداران طبیعت را داغدار از دست رفتن گنجینه های بی مثال محیط زیست ایران کرده است؛ ولی انتشار دوباره ی اخباری از این دست و تکرار این داغ، هر بار دردناک تر از گذشته است و نهیب و هشداری بزرگ به مردم ایران است برای تلاش در راستای حفظ آنچه از میراث طبیعی آن ها برای آیندگان این سرزمین باقی مانده است. به بهانه ی این اتفاق در ادامه به چند نکته اشاره خواهیم کرد: 
    1. ارومیه، هامون، کافتر، پریشان، گمیشان، بختگان، طشک، خور، گاوخونی، هورالعظیم، شادگان؛ اینها تنها بخشی از تالاب ها و دریاچه های ایران است که حال ناخوش و خبر خشک شدن آن ها طی ماه های گذشته منتشر شده است. اکنون مهارلو نیز مانند همسایه ی خود بختگان به این لیست سیاه اضافه شد تا سندی دیگر بر بی توجهی و بی تدبیری همه ی افرادی باشد که محیط زیست و حفظ آن، کوچک ترین جایگاهی در سیاست گذاری و تصمیم گیری های آن ها نداشته است. 
    باوجود اینکه بسیاری معتقد هستند در شرایط فوق بحرانی محیط زیست ایران، گشتن بدنبال مقصران بروز این شرایط فایده ی چندانی ندارد، ولی بدون شک بی توجهی به این امر، تکرار سیاست های نادرست گذشته را بدنبال خواهد داشت. کارشناسان محیط زیست مدت ها است که در خصوص شرایط وخیم مهارلو و فعالیت هایی نظیر دست اندازی به این دریاچه و بویژه ساخته شدن سد «تنگ سرخ» هشدار می دهند. فروردین ماه گذشته که آب این دریاچه به رنگ قرمز درآمد و خاطره ی تلخ ارومیه را در ذهن ها تداعی کرد، بسیاری از فعالان محیط زیست با هشدار در این خصوص خواستار رسیدگی دستگاه های مربوطه و حفظ این دریاچه شدند؛ هشداری که زمین ترک خورده ی امروزِ مهارلو نشان از نشنیده ماندن آن دارد. 
    2. «بحران محیط زیست را جدی بگیرید»! به راستی چقدر جای این جمله، تحلیل های پیرامون چگونگی بروز این بحران و راهکارهای چگونگی خروج از آن در زندگی ما خالی است. این مساله بقدری جدی است که اگر همه ی بیلبوردهای شهر و ده ها برنامه ی تلویزیونی و رادیویی تخصصی و همه ی پیامک های تبلیغاتی نیز به آن اختصاص پیدا کند، شاید باز هم برای کاستن از عمق این بحران و افزایش آگاهی ها در این خصوص کافی نباشد. 
    در شرایط کنونی به نظر می رسد نگرانی در خصوص بحران آب، تنها محدود به شبکه های اجتماعی و یادداشت های گاه و بیگاه برخی فعالان محیط زیست و گزارش هایی محدود در مطبوعات است. این در حالی است که شرایط محیط زیست ایران ایجاب می کند توجه رسانه یی به این موضوع بسیار گسترده تر و کارشناسی تر باشد. 
    در این میان نباید از ظرفیت نهفته در حرکت های مردم نهاد نظیر تشکیل کمپین های مختلف چشم پوشی کرد. برای مثال کمپین «یک قطره آب» که مدتی است از سوی برخی از هنرمندان راه اندازی و حمایت شده می تواند با حمایت بیشتر رسانه ها و همراهی دولت، به حرکتی گسترده تبدیل شود. یا چرا نباید پدیده هایی نظیر امر به معروف و نهی از منکر را به بحران آب گره زد و از مردم در خواست کرد با حساس بودن به آینده ی خود و کشور، در صورت مشاهده ی رفتارهای نادرست با آب و محیط زیست، واکنش نشان دهند؟ نباید فراموش کرد تا زمانی که این حوزه ها تبدیل به مساله یی اجتماعی نشود و گفت و گو پیرامون آن صورت نگیرد، این بحران به پیشتازی خود ادامه خواهد داد. 
    3. نکته یی که خشک شدن دریاچه هایی نظیر مهارلو و البته ارومیه را از سایر دریاچه های کشور مجزا می کند، نمکی بودن آن ها است. کارشناسان مدت ها است که در خصوص بروز بحران هایی اجتماعی نظیر مهاجرت و همچنین بروز بیماری های تنفسی ناشی از ریزگردهای نمکی هشدار می دهند. بنابراین لازم است دستگاه های مربوطه در کنار تلاش برای احیای دریاچه ها، سیاست های لازم برای جلوگیری از بروز چنین پدیده هایی را نیز پیش بینی کنند. 
    4. امروز یک هفته از حصول توافق هسته یی ایران و گروه 1+5 می گذرد. دستاوردی بزرگ که پیامی بزرگ تر در خود داشت. پیام همدلی، حمایت، برنامه ریزی و استفاده از نیروهایی کاربلد برای رسیدن به هدفی بزرگ. امروز نیز کشور با بحرانی روبرو است که به گفته ی بسیاری، تبعات حاصل از آن بارها بزرگ تر و خطرناک تر از تهدیدهایی است که زیر تاثیر پرونده ی هسته یی، متوجه کشور بود. بحرانی که مستلزم سیاست هایی درست و توام با حقیقت(حتی گزنده و تلخ) است. 
    به گفته ی کارشناسان محیط زیست، بحران کنونی بقدری بزرگ است که مدیریت آن از عهده ی دولت به تنهایی خارج است و استفاده از نیروی انسانی و بسیج ملی تنها راهی است که می توان از طریق آن، آینده ی ایران را از خشکسالی و تبعات آن حفظ کرد. در این شرایط، دولت باید برنامه یی درست و کارشناسی شده برای حفظ میراث طبیعی ایران تدوین کند و در راه اجرای آن از همه ی مردم درخواست کمک کند. کمکی که در صورت صداقت دولت و دستگاه های مسوول در خصوص ابعاد بحران محیط زیست و کنار گذاشتن سیاست های و سیاستگذارانی که بحران کنونی زیر سایه ی تصمیم های آن ها روز به روز بزرگ تر شده، راهگشای خروج ایران از بحران خواهد شد. 
    5. در این میان نباید فراموش کرد که در شرایط کنونی، اصلاح سیاست های نادرست گذشته و پایه ریزی سیاست های مدیریتی درست برای حفظ منابع آبی و محیط زیستیِ آینده، نیازمند بودجه یی قابل توجه است که امید می رود اکنون و با حصول توافق هسته یی و آزاد شدن بخش مهمی از دارایی های ایران، بخش مهمی از آن صرف مدیریت این بحران شود. 

    ادامه مطلب...

ارتباط با ما

 آدرس دفتر: تهران ، میدان توحید ، خیابان توحید ، خیابان اردبیل، پلاک 10 ، طبقه اول ، واحد 1
تلفن ثابت : 66561696-021
تلفن همراه : ۰۹۱۲۱۰۴۲۷۰۵
پست الکترونیکی: info[a]artimandec.ir

logo-samandehi