2 سال پیش در نشست شصت و هشتم مجمع عمومی سازمان ملل و در نخستین حضور روحانی در مجمع عمومی بود که رییس جمهوری کشورمان طرحی را برای مقابله با خشونت و افراطی گری در عرصه ی جهان ارایه داد. رییس جمهوری در سخنرانی 2 سال پیش در مجمع عمومی سازمان ملل، مردم جهان را دلزده و ناامید از جنگ، خشونت و افراط توصیف کرد که نگاه به آینده، آن ها را امیدوار کرده است تا دولت ها با توجه به اراده ی عمومی مردم جهان، اقدامی مسوولانه را در این زمینه انجام دهند. همانطور که رییس جمهوری مهر ماه سال 1392 در نیویورک تاکید کرد، تحقق جهان عاری از خشونت و افراطی گری نیازمند حرکتی جهانی است به این شکل که کشورهای جهان باید به جای گزینه ی ناکارآمد «ائتلاف برای جنگ» در مناطق مختلف جهان، ائتلافی را برای صلح پایدار ایجاد کنند و با انسجام و هماهنگی جمعی خود، جهانی به دور از خشونت و افراط بیافرینند. روندهای کنونی در عرصه ی بین المللی این نکته را به اثبات رسانده است که تروریسم، افراط و خشونت، پدیده هایی سیال، غیرمتمرکز و غیرقابل پیش بینی به شمار می رود و کشورها نمی توانند در انزوا و به تنهایی حتی در قلمروی خود به طور کامل با آن مقابله کنند یا آن را محو سازند. به باور کارشناسان، تاکید بر فرهنگ جنگ سردی و تقسیم جهان به 2 اردوگاه «برتر» و «دون تر» بازیگران نوظهوری را در جامعه ی جهانی ایجاد کرده است که در ساختار بین الملل به خشونت های دولتی و غیردولتی، مذهبی، فرقه یی و حتی نژادی دامن می زنند و زمینه ساز بی ثباتی و ناامنی می شوند. در ساز وکارِ تولید خشونت، سرخوردگی های ناشی از فقر، ناآگاهی و ضعف، زمینه های لازم را برای بهره جویی های سیاسی فراهم می سازد و از دل این فرایند افراط و تروریسم سر بر می آورد. در این میان، رابطه یی مکانیکی، سرکوبگر و قدرتمدارانه چارچوب مناسبات بین المللی را از ارتباط های افقی عاری ساخته و ساختار سلسله مراتبی عمودی را بر روابط میان کشورها تحمیل کرده است. در این فضا، جای خالی همکاری بین المللی کشورها و نبود رابطه ی تعاملی، دوسویه و سازنده به شدت پررنگتر شده است. به همین خاطر طی 2 سالی که از تصویب طرح جهان علیه خشونت و افراطی گری گذشته شاهد اقدامی عملی برای نجات کانون های بحرانی به ویژه در خاورمیانه نبوده ایم و روز به روز بر ژرفا و گستره ی بحران های امنیتی منطقه افزوده شده است. در فرایند گسترش خشونت و افراطی گری گروه های تروریستی نظیر داعش، جبهه النصره و ... در مناطقی نظیر عراق و سوریه، بحران های تازه یی از دل بحران های پیشین زاده شده که سیل آوارگان سرزمین های جنگ زده به مقصد کشورهای همسایه و به ویژه اروپا یکی از این بحران ها است. به این ترتیب، خشونت و افراط پس از گذشت زمانی نه چندان دراز، پیامدهای ویرانگر خود را بر جهانیان و دولت ها نمایانده و دود آتشی که روحانی 2 سال پیش در مورد افروزش آن هشدار داده بود به تدریج چشم بازیگران تاثیرگذار بر نابسامانی های منطقه یی و جهانی را به سوزش درآورده است. همین مساله سبب شد تا در فضای کنونی شاهد دگرگونی هایی در مواضع و رفتار برخی کشورها به ویژه دولت های غربی برای کنترل بحران های کنونی خاورمیانه به عنوان بستر مساعد فعالیت گروه های تروریستی باشیم. در شرایطی که 2 سال پیش بسیاری از بازیگران غربی و منطقه یی عرصه ی بحران های خاورمیانه با چشم پوشی از راهکارهای سیاسی برای کنترل خشونت و دهشت افکنی، بر راه حل های نظامی و خشونتبار تاکید داشتند، اینک بازتولید خشونت و هراس از مهارناپذیری آن، این بازیگران را به نقطه یی رسانده که روحانی نسبت به آن هشدار داده بود. در چنین فضایی می توان شاهد تلاش هایی در جهت همکاری های سیاسی برای مبارزه با گروه های تروریستی و افراطی بود که نقطه ی آغازی بر اجرایی سازی ایده ی جهان علیه خشونت و افراطی گری به شمار می رود. به رغم گرایش کشورهای اروپایی و نیز آمریکا به سمت همکاری های سیاسی با دیگر بازیگران منطقه یی همچون روسیه و جمهوری اسلامی ایران، تلاش ها برای عاری سازی جهان از خشونت و افراطی گری از نقطه ی آغازین چندان فراتر نرفته است زیرا اجرایی سازی این ایده نیازمند اراده یی جدی تر برای ریشه کن سازی پدیده های یاد شده است و این در حالی است که هنوز بازیگرانی وجود دارند که خود بر آتش خونریزی، ترور و بی ثباتی در منطقه دامن می زنند. در چنین فضایی باید گفت تکرار فرصت هایی که طی 2 سال گذشته می توانست مانع از بروز چالش های امروز شود شاید برای آینده امکانپذیر نباشد و از این رو اهمیت بازخوانی ایده ی رییس جمهوری کشورمان بیش از هر زمان دیگری در امروزِ روابط منطقه یی و بین المللی اهمیت دارد و البته مهمتر از آن شکل گیری اراده یی جدی و مشترک برای اجرایی سازی طرح جهان علیه خشونت و افراطی گری است.