انتخابات اسفند ماه را شايد بتوان از جمله اتفاقات شيريني در سياست دانست كه در آخرين روزهاي آن سال رقم خورد؛ انتخاباتي كه ملت در برگههاي راي خود، «نه» بزرگي به تندروي گفتند و درها را براي اعتدال و ميانه روي گشودند. روزي كه تندروها حيران از لبخندي شدند كه پس از اعلام نتايج بر لب ملت نشست و سكوتي را براي خود تجويز كردند كه اين سكوت معناي برابري با آن سكوت ۸ ساله بزرگان و ميانه روها درطي سالهاي ۸۴ تا ۹۲ نداشت چون در آن برهه سكوت براي منافع ملي و بر هم نخوردن آرامش ملت بود اما سكوت اين روزهاي تندروها براي آن است كه ديگر چارهاي ندارند و بايد شكست و نه بزرگ ملت را بپذيرند اما اين روزها در محافل سياسي دو موضوع مورد بحث قرار دارد كه آن هم رياست مجالس شوراي اسلامي و خبرگان رهبري است. در اين بخش اگرچه اصولگرايان ميدانند كه نبايد سهمي در تصميمگيري جز براي همفكري دلسوزانه براي خود قائل باشند اما تندروها كه كماكان حيات خود را در بلوا ميدانند از فرصتي براي ايجاد تنش در مسير انتخاب روساي دو مجلس چشم پوشي نميكنند و راهكار آنها هم در اين مرحله ايجاد تفرقه است. به هر حال به گفته آيتا... حائري شيرازي مجلس خبرگان سياسي است و نميتوان از چالشهاي سياسي در آن فرار كرد.
هاشمي شانس نخست رياست
در ابتدا بايد رياست مجلس خبرگان را مورد بررسي قرار داد؛ در اين انتخابات ليستي در تهران حائز بيشترين راي شد كه مورد حمايت هاشمي بود و در كمال تعجب شخصيتهايي مانند آيات مصباحيزدي و يزدي از حضور در دور پنجم مجلس خبرگان باز ماندند. در چنين شرايطي نگاه بسياري براي انتخاب رياست مجلس خبرگان به سمت هاشمي رفت چرا كه او از ۱۳ شهريور سال ۱۳۸۶ تا ۱۷ اسفند ۱۳۸۹ بر اين كرسي حضور داشت و در دور چهارم هاشمي كه در عرصه سياستورزي بسیار کار کشته است تشخيص داد تا براي ادامه رياست اصراري نداشته باشد و آن صندلي به آيتا... محمد يزدي رسيد. در سال ۸۹ كه انتخابات رياست مجلس خبرگان برگزار شد پيروزي يزدي دور از انتظار نبود. هاشمي مدتها پس از آن انتخابات به طلوع صبح گفت: «همان روزها دو، سه نفر از خبرگان پيش من آمدند و گفتند كه ما بررسي كرديم، ۴۸ نفر به شما رأي مشخص ميدهند و افرادي هم هستند كه نميخواهند بگويند و شايد هم بيشتر باشد و اصرار داشتند. گفتم: من رئيس بودم و خودم كنار رفتم و چرا اصرار ميكنيد؟ گفتند: اين شرايط يك شرايط خاص است. توضيحاتي دادند كه مرا قانع كردند تا نامزد شوم و شدم. تمايل نفسانيام نبود، چون به مشورت اهميت ميدهم و صاحب نظراني از مجمع جمع شدند و گفتند كه نامزد شوم. » اما در نهايت هاشمي ۲۴ راي كسب كرد و از آنجا كه او خاك خورده سياست است و خود از قبل به نتيجه واقف بود، مصلحت سكوت را بر هر موضع ديگري ارجح دانست. اما اينبار اوضاع متفاوت است چرا كه نتيجه انتخابات اسفند ۹۴ گام دوم حماسهاي بود كه در ۲۴ خرداد ۹۲ آغاز شد و اينبار هم راي اكثريت به كانديداهاي مورد تاييد هاشمي بود و ديگر شرايط مانند سال ۸۹ نيست كه مخالفان هاشمي قدرت مانور زيادي داشتند. اما چرا هاشمي باز هم براي رياست مناسب است؟ ياسر فرزند آيتا... هاشمي به اين سوال پاسخ خوبي داده است: « آقاي هاشمي همواره به دنبال حضور افراد متعهد و امتحان پس داده در رأس مجلس خبرگان بودند. به همين دليل هم از رياست آيتا... مشكيني و آيتا... مهدوي كني حمايت كردند و به اين دو بزرگوار در اداره مجلس خبرگان كمك ميكردند. در شرايط كنوني نيز اگر ايشان تشخيص بدهند شخص ديگري توانايي اداره مجلس خبرگان را دارد اين احتمال كه خودشان كانديداي رياست نشوند بسيار زياد است. با اين وجود اگر احساس تكليف كنند و احساس كنند در صورت عدم حضور ايشان رياست مجلس خبرگان به دست افرادي خواهد افتاد كه از صلاحيت كافي در اين زمينه برخوردار نيستند قطعا كانديدا یرياست مجلس خبرگان خواهند شد.» و صادق زيباكلام است كه ميگويد: « هاشمي قطعا اعلام نامزدي خواهد كرد و من شانس ايشان را براي رياست زياد ميبينم چون نه تنها ۱۵ نفري كه از تهران وارد مجلس شدند به ايشان راي ميدهند بلكه نمايندگان خبرگان در استانها هم ممكن است به ايشان راي دهند؛ ضمن اينكه اصولگرايان نامزد شاخصي ندارند.»
رقباي هاشمي چه كساني هستند؟
در حالي كه اكثريت شانس رياست هاشمي در مجلس خبرگان را قوي ميدانند اما از سوي ديگر اقليتي كه نميخواهند شاهد اين رياست باشند با ذكر اسامي ديگر درصدد هستند تا از ابهت برتري هاشمي بكاهند مثلا حجتالاسلام ابراهيمي كه مواضع او درباره هاشمي روشن است، ميگويد: «تصورم ميكنم رقابت بين آيات موحدي كرماني و هاشمي شاهرودي خواهد بود. هاشمي با توجه به تركيب مجلس خبرگان پنجم نميتواند اميد داشته باشد كه باز هم به كرسي رياست مجلس خبرگان تكيه بزند. با توجه به زاويهاي كه ايشان با جامعه روحانيت گرفته، بعيد است نمايندگان خبرگان راي به رياست ايشان بدهند.» درباره هاشمي شاهرودي بايد به روابط او با هاشميرفسنجاني اشاره داشت كه امكان دارد اين دوستي سبب انصراف هاشمي شاهرودي از كانديداتوري براي رياست شود. دوستي هاشمي شاهرودي با هاشميرفسنجاني مسبوق به سابقه است چنانكه در همين مجلس خبرگان بارها به عنوان نيروي همسو با هاشميرفسنجاني عمل كرد. از سوي ديگر زيباكلام درباره احتمال نامزدي هاشمي شاهرودي گفت: «بعيد است هاشمي شاهرودي به اين سادگي نامزدي رياست خبرگان را قبول كند مگر اينكه به ايشان تكليف شود. لذا اگر ايشان را استثنا كنيم شانس بعدي اصولگرايان جنتي است كه برخي حاضر نيستند به ايشان راي دهند و لذا شانس هاشمي زياد است چون اصولگرايان كسي را ندارند.» در آن سو، اصولگرايان به آيتا... موحدي كرماني به عنوان جديترين گزينه توجه دارند؛ گزينهاي كه البته با توجه به حضور در ليست هاشمي در انتخابات خبرگان رهبري، ميتواند گزينه قابل پذيرش براي رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام نيز باشد. با اين اوصاف شايد بتوان آيتا... موحدي كرماني را گزينه بالقوه رياست دانست اما باز هم با توجه به وزن بالاي حاميان هاشمي در مجلس خبرگان كانديدا شدن موحدي كرماني ريسك بزرگي براي اوست كه مشخص نيست آيا آن را خواهد پذيرفت يا خير.
لاريجاني يا عارف؟
كمي آن طرفتر از مجلس خبرگان يك كرسي هم در مجلس شوراي اسلامي خالي است كه آن هم كرسي رياست است. اكنون تكليف اين كرسي تا حدودي مشخص شده است و به نظر ميرسد از ميان عارف از طيف اصلاحطلبان و لاريجاني از اردوگاه ميانهروها يكي بر كرسي رياست خواهند نشست. البته بايد اين موضوع را مدنظر داشت كه طيف گستردهاي از اصلاحطلبان تمايل به بقاي لاريجاني بر كرسي رياست مجلس دارند و بر اين اعتقاد هستند قدرت رايزني و تاثيرگذاري او به مراتب بيشتر از عارف است. لاريجاني با مراجع و بزرگان قم ارتباط نزديكي دارد و از آنجا كه سالها بر كرسي سياست حضور داشته است تعامل با گرايشات مختلف را به خوبي آموخته و اجرا ميكند. عارف بيش از لاريجاني در فضاي دانشگاهي و علمي داراي تجربه است و قدرت رايزني كه لاريجاني از آن برخوردار است را دارا نيست كه دليلش هم شخصيت ذاتي اوست. حسين مرعشي، عضو شوراي مركزي كارگزاران گفته است: « ما دو خير داريم. يك خير اين است كه مجلسي ميخواهيم كه حامي دولت و اصلاحطلب باشد كه آقاي عارف از اين جهت بهترين گزينه براي رياست است. از طرف ديگر نميخواهيم آقاي لاريجاني كه گام بزرگي را در جهت اصلاح جناح اصولگرا و جدا كردن اصولگرايان اصيل از جبهه پايداري برداشت ناديده گرفته يا به آن بيتوجه باشيم. اين موضوع يك موضوع بينالخيرين است. نميخواهيم آقاي لاريجاني را ناديده گرفته يا به او بيتوجه باشيم. آقاي لاريجاني و آقاي عارف بايد با هم صحبت كنند. آقايان لاريجاني و عارف، ميتوانند برنده بحث رياست باشند؛ همچنين هردو ميتوانند بازنده اين بحث باشند.» اكنون آن طور كه به نظر ميرسد لاريجاني بر كرسي رياست خواهد ماند و احتمال دارد عارف به نايبرئيسي رضايت دهد.