از در خانه که وارد شدم پنجره بزرگ نشیمن، آفتاب بینظیری را
مهمان خانهشان کرده بود و یک راک اصیل کنج این پنجره چرت دمظهرش را
میزد.
خانه 190 متری بیتا و مهدی پر بود از سرزندگی؛ سرزندگیای که به
گفته خودشان هر کدام از جزییاتش سوغات سفرهای زندگی مشترکشان بوده است.
سر
که میچرخاندی در گوشهگوشه خانه یادگاریهایی بود ساده و بیآلایش که روح
تازهای به خانه میبخشید.
آشپزخانه بیتا و مهدی چطور رویایی شد!
از آشپزخانهشان پرسیدم.
آشپزخانه بیتا با یک فلاورباکس از نشیمن جدا شده است.
ایده منحصربهفرد فلاور باکس جایگزین دیوار از علاقه خود خانم خانه به گل و گیاه سرچشمه گرفته است.
خانم خانه که تحصیلات مهندسی کشاورزی دارد، اصل زندگی گلها را از بر است و میداند برای هر فصل کدام گل را زینتبخش خانه خود کند که جذابیت فضای خانه و بهخصوص آشپزخانهاش دوچندان شود.
برای انتخاب کابینتهای آشپزخانه هایگلاس سفید را مناسب میدانند چراکه برای انعکاس نور بیشتر در فضای آشپزخانهشان گزینه مناسبی است.
همچنین برای روح بخشیدن به رنگ سفید، رنگ ونگه را انتخاب کردهاند که حقیقتا فضایشان را بیش از پیش شکیل کرده است.
برای اوپن آشپزخانه هم جزیره پلکانی و صندلیهای کوتاه قهوهایرنگ را در نظر گرفتهاند و یک ترکیب عالی از رنگهای زیبای طبیعت را به خانهشان هدیه کردهاند.
فضای بین کابینتها را نیز ساده و قهوهای انتخاب کردهاند که در تمیز کردنشان دچار مشکل نشوند و با رنگ سفید و ونگه کابینتها نیز هماهنگ باشد.
چشم که چرخاندم هیچ عنصر اضافهای به جز چند گلدان دکوری در نمای آشپزخانه ندیدم.
این موضوع سلیقه خانم خانه است که حتی برای دستکشهای ظرفشویی هم فضایی را در نظر گرفته و دوست دارد آشپزخانهاش حالت نمایشگاهی خودش را داشته باشد و در اینباره نیز بسیار موفق بوده است.
صمیمیتی به سبک ایرانی در اتاق نشیمن!
تصور یکدست مبل تختی اصیل با کوسن و پوفهایی که همه از جنس گلیم و گبهاند و آراسته به طرح و نقشهای اصیل ایرانی، هوش از سر هر اهل دلی میپراند! اما برای بیتا و مهدی که این دوستداشتنیها را مدتهاست در کنج نشیمنشان دارند، بیشتر باب تعلق خاطر است تا هوش از سر پرانی!
در کنار این ست زیبا آینه و کنسول بینظیری است که آن هم از هنر کهن ایرانی چیزی کم ندارد؛ قابش الهامی است از پنجرههای ارسی بینظیر که رنگهای دور طاقش همگی نشان از یک اصالت ابدی دارد.
مانند این قاب و آینه در قسمت ورودی هم به چشم میخورد اما حکمش چیز دیگری است و گوشه دیگری از اصالت معماری ایرانی را همراه دارد؛ یک جاکفشی زیبا که کلون و کوبهاش حس و حال دیگری به این فضای صمیمی بخشیده است.
جنگ میان سنت و مدرنیته در اتاق پذیرایی!
نشیمن مهمان اما داستان دیگری را روایت میکند! پنجرهای دارد به وسعت دریا که منظرهای چهار فصل و رویاییتر از آشپزخانهشان را در خود جای داده است! چیدمانش ساده و مدرن است اما در میان تمام این ظاهر مینیمال و مدرن یک راک اصیل میدرخشد و واقعا خوش میدرخشد!
خانم خانه میگوید: «مادرم میگوید آدم باید همیشه دو تا درخت درست و حسابی در خانهاش داشته باشد تا وقتی به آن نگاه میکنی روحت تازه شود.» برای همین موضوع است که بیتا درختچه بنجامین بینظیری دارد که فضای نشیمنش را بیش از پیش خاص کرده است.
در این فضای مدرن نسبتا مینیمال هر کجا چشم میچرخاندیم به تراس دلباز گلکاری شده میرسیدیم که دلدل میکردیم از این قاب شیشهای بگذریم و به آن قدم بگذاریم و از نزدیک بنفشه و پامچالهایش را نظارهگر باشیم.
تراس این خانه حتی در زمستان هم بهار است!
به نظرم این موهبتی الهی است که آدم زبان گل و گیاه را بداند و موهبت بزرگتر آن است که تراسش پر باشد از گل و گلدانهایی که در زمستان هم رنگ بهار را دارند.
آقای خانه میگوید: «مهمانهایمان دل از این تراس نمیکنند و هر وقت در خانهمان بزمی برپاست، اوقاتشان را در اینجا میگذرانند.» بیشک جواب من پرواضح است؛ اینکه عجب سعادتمندند مهمانهای شما!
گلهای پامچال تراس با گلدانهای سفالی قدیمی و شمعدانی و بنفشههایی که دستهدسته در کنار نردههای تراس نشستهاند حس و حال حیاطهای نوستالژیک خانههای پدری را با خود دارند؛ تلفیق سنت و مدرنیته در تراسشان هم به چشم میخورد.
در را که باز میکنی یک دست میز و صندلی زیبای حصیری که به دیواری پر از گل تکیه داده با روحت بازی میکند اما پیش که میروی پشتی است و صندوقچه و شمعدانی که تو را میخکوب میکند در گذشتههایی پر از سادگی و صداقت و این همان رویایی است که در خانه بیتا و مهدی به حقیقت پیوسته است.