جشن روز ملی سینما با حضور «علی جنتی» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، «حجت الله ایوبی» رییس سازمان سینمایی و اهالی سینما و رسانه روز پنجشنبه نوزدهم شهریور ماه 1394، در کاخ سعدآباد تهران برگزار شد. این جشن حاشیه هایی را به دنبال داشت که مهمترین آن، سخنان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حمایت از سینما و سینماگران بود. در این مراسم علی جنتی در سخنانی، آشکارا از فیلم «قصه ها» ساخته ی «رخشان بنی اعتماد» کارگردان بنام سینمای ایران حمایت کرد و برای گرفتن کارت زرد سوم از مجلس شورای اسلامی به خاطر حمایت از این فیلم اعلام آمادگی کرد. جنتی با تاکید بر اینکه در مورد انتقادها به هیچ وجه زیر تاثیر فشار رسانه ها و سخنان نمایندگان مجلس قرار نمی گیرد و فقط بر اساس ضوابط و قانون عمل خواهد کرد، گفت: من تاکنون 2 کارت زرد از مجلس گرفته ام و می دانم سومین کارت زرد هم برای فیلم «قصه ها» در راه است؛ در حالی که از نظر من این فیلم هیچ مورد خاصی ندارد و باید اجازه ی اکران می گرفت. حجت الله ایوبی نیز در این مراسم اظهار کرد: این جشن، جشن سینماگران است و خوشحالم که هستید. همچنان امیدوار باشید. اگر سال گذشته با تردید می گفتم که باید امیدوار بود، امروز با اطمینان می گویم روزهای بهتری در پیش روی ما با همدلی شما است. سخنان مسوولان فرهنگی دولت در حمایت از سینما می تواند برای اهالی سینما و دوستداران آن، امیدوارکننده و نشان از عزم جدی مسوولان فرهنگی دولت یازدهم برای حل مشکلات موجود بر سر راه سینما باشد؛ اما اینکه آنان تا چه اندازه بتوانند پای وعده های خود بایستند و در برابر فشارهای سلیقه یی و خارج از قاعده ی برخی جریان های فکری بر عرصه ی سینما ایستادگی کنند، سوالی است که پاسخ آن نیازمند گذر زمان است. مسوولان فرهنگی دولت یازدهم از زمان شروع به کار خود در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همواره بر حمایت از عرصه های گوناگون فرهنگی تاکید داشته و دارند، اما به نظر می رسد هنوز هم جریان هایی هستند که با دخالت در امور نهادهای فرهنگی، آن ها را در تنگنا قرارمی دهند؛ جریان هایی که نگاه آن ها به طور عمده ریشه در 2 دولت پیشین داشته و رفتارشان ادامه ی رفتارهای دولت های نهم و دهم در رویارویی با عرصه ی فرهنگ است. توقف اکران چند فیلم از جمله فیلم های «خانه پدری» و «رستاخیز» در چند ماه گذشته، شاید نمونه های کوچکی از دخالت افراد یا گروه هایی باشد که ذره بین بدبینی خود را بر روی عرصه ی فرهنگ گرفته اند و به جز رویکرد خود در این عرصه، هیچ نوع رویکرد دیگری را بر نمی تابند. البته این گونه رفتارها در 2 سال گذشته تنها محدود به عرصه ی سینما نبوده است و عرصه های دیگر فرهنگی مانند عرصه ی موسیقی نیز از آن متاثر شدند. توقیف کنسرت های خوانندگان، پرده ی دیگری از رفتارهای خودسرانه ی برخی نهادها و جریان های فکری است که در ماه های گذشته حوزه ی فرهنگ را با چالش روبه رو کرده است. در این پیوند، نکته ی تامل برانگیز آن است که هم فیلم ها و هم کنسرت های توقیف شده در 2 سال گذشته از مجوزهای لازمِ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برخوردار بودند. از این رو برخی بر این باورند که محدودیت های ایجاد شده در عرصه های گوناگون فرهنگی از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم تاکنون با هدف بی اعتبار جلوه دادن مجوزهای وزارت ارشاد صورت گرفته است. دخالت و اعمال سلیقه در امور نهادهای فرهنگی بی تردید شرایطی را فراهم می آورد که هنرمندان و اهالی فرهنگ دیگر اعتمادی به مجوزهای وزارت ارشاد نداشته باشند و احساس امنیت کافی برای سرمایه گذاری در تولید آثار خود نداشته باشند. نبود امنیت در عرصه ی فرهنگ، آثار ناخوشایندی از خود برجای خواهد گذاشت. در این فرایند، عرصه ی سینما یکی از آسیب پذیرترین عرصه هاست؛ چراکه برای تولید یک اثر سینمایی، منابع مالی و نیروی انسانی بسیاری لازم است و اکران نشدن آن، خسارت های جبران ناپذیری را متوجه تولیدکنندگان یک فیلم سینمایی خواهد ساخت. اعمال نظرهای سلیقه یی و ایجاد محدودیت برای فیلم سازان، بی شک در دراز مدت از انگیزه ی هنرمندان برای تولید فیلم های خوب می کاهد، ضعف و رکود را مهمان سینمای ایران می کند و سینمای کشورمان را به سینمایی تبدیل خواهد کرد که هیچ کس علاقه یی برای سرمایه گذاری در آن ندارد. برخی اهالی سینما معتقدند این رکود اکنون تا اندازه یی بر سینمای ایران حاکم شده است. به باور آنان، این روزها سینمای ایران جولانگاه فیلم ها و فیلم سازانی شده است که فقط به فکر تامین خواسته های برخی جریان های فکری هستند. بهبود این شرایط اما، نیازمند بازنگری در رویکردهای موجود نسبت به حوزه ی فرهنگ است. در این مسیر جریان های سیاسی باید تا جای امکان، دست از سیاسی کردن عرصه های فرهنگی بردارند و به تصمیم گیری های وزارت ارشاد به عنوان متولی اصلی امور فرهنگی در کشور احترام بگذارند؛ نه اینکه هر وقت اراده کردند یکی از مجوزهای این نهاد فرهنگی را بی اعتبار کرده و با بهره گیری از تمام قوا و بازوهای اجرایی خود، گاه از اکران یک فیلم مجوزدار جلوگیری کنند و گاه کنسرت گروه های موسیقی را لغو کنند. در این مسیر باید به عرصه ی فرهنگ به عنوان عرصه یی مجزا از سیاست نگاه شود تا فرهنگ سیاسی نشود؛ چراکه در این گیرو دار اهالی فرهنگ و هنر هزینه های بسیاری را متحمل خواهند شد؛ هزینه هایی که در 2 دولت پیشین برای اهالی این عرصه بسیار سنگین تمام شد. برای جبران همین هزینه های بی مورد بود که مسوولان دولت یازدهم از زمان روی کار آمدن این دولت تا به امروز همواره بر حمایت از عرصه های فرهنگی تاکید می کنند. اگرچه عزم راسخ مسوولان فرهنگی دولت تدبیر و امید برای بهبود حوزه های فرهنگی تاکنون با موانع بسیاری رو به رو بوده، اما بارقه های امید را در دل اهالی فرهنگ روشن ساخته است و نشان از پایان بردباری مسوولان فرهنگی دولت یازدهم در برابر رفتارهای سلیقه ییِ برخی جریان ها دارد؛ جریان هایی که همواره از تک صدایی در عرصه های فرهنگی و هنری جانبداری می کنند.