سفر هفته پیش «جان کری» وزیر امور خارجه آمریکا، به مصر و قطر نشان داد خاورمیانه همچنان یکی از کانون های سفرهای دیپلماتیک به شمار می آید که نشان از اهمیت جایگاه ژئوپلتیک این منطقه در معادلات قدرت جهانی از یک سو و وجود بحران های متعدد در این منطقه و لزوم مدیریت این بحران ها از سوی دیگر دارد. نیازی به گفتن نیست که منطقه خاورمیانه از سال های پس از پایان جنگ جهانی اول همواره درگیر تنش و جنگ های درون منطقه یی متعددی بوده است. این تنش ها به ویژه در سال های پس از وقوع خیزش های عربی به صورت عمودی و افقی در سطوح موضوعی و گستره یی بسیار گسترده یی گسترش یافته است. در چند سالی که از وقوع خیزش های عربی می گذرد برخی کشورها دچار خلا حاکمیتی و سیاسی شده اند و برخی دیگر با سوء استفاده از این فضاهای خلا، به بی ثباتی ها دامن زده اند. در این میان، افکار افراطی و گروه های تروریستی تندرو رشد بی سابقه یی پیدا کرده است؛ به گونه یی که می توان گفت اکنون خاورمیانه به آزمایشگاه رشد و تکثیر تروریسم و افراط گرایی تبدیل شده است. جنگ در یمن و سوریه، بی ثباتی ها در عراق، لبنان، لیبی و حتی مصر، و فشارهای سیاسی بر مخالفان در بحرین نمودی از پیامدهای رقابت های منفی امنیتی برخی کشورها و تشدید بحران ها در سال های پس از خیزش های عربی در خاورمیانه است. در این راستا، تاکنون هیچ طرح و راهکاری که مورد وفاق همه کشورها برای عبور از بحران های کنونی در خاورمیانه باشد ارایه نشده و اندک طرح های کارآمد نیز با مخالفت برخی کشورها به شکست انجامیده است. در میانه این فضای بحران خیز و در تب و تاب تشدید رقابت های منفی منطقه یی و گسترش خشونت های کور تروریستی، با توافق هسته یی ایران و گروه 1+5، خاورمیانه شاهد یک واقعه مهم نه تنها در تاریخ روابط بین الملل این منطقه، بلکه در تاریخ روابط بین الملل جهانی بود که به عنوان نقطه آغازی برای شروع همکاری های منطقه یی به شمار می آید. «برجام» (برنامه جامع اقدام مشترک) عزم جمهوری اسلامی ایران را برای زدودن فضای «ایران هراسی» در منطقه و گذار به یک منطق تعاملی و همکاری جویانه در منطقه نشان داد. اما همانگونه که اهل فن و دانش سیاسی همواره بر آن تاکید داشته اند، حلقه تکمیل کننده برجام، ایجاد یک فضای همکاری جویانه منطقه یی با تکیه بر یک دیپلماسی منطقه یی تعاملی است تا از این راه همه کشورهای منطقه از مزایای چنین توافقی بهره مند شوند. سفر «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه ایران به کویت، قطر و عراق بلافاصله پس از توافق هسته یی نمایانگر این مساله بود که دستگاه سیاست خارجی ایران به خوبی به این امر آگاه است که موفقیت این توافق در گروی تثبیت نگاه همکاری جویانه ایران در مسایل منطقه یی میان کشورهای همسایه است و نشان داد که هرگونه همکاری منطقه یی باید در چارچوب یک دیپلماسی موفق منطقه یی باشد. در ادامه این سفر، مقاله اخیر وزیر امور خارجه ایران که در برخی روزنامه های مشهور جهان عرب نیز منعکس شد و بر همکاری منطقه یی و نگاه برد-برد کشورهای منطقه به مسایل پیش رو تاکید دارد، به عنوان تکمیل کننده دیپلماسی کلاسیک بود. چنین ابتکارهایی به خوبی نشان می دهد که وزارت امور خارجه ایران به خوبی به اهمیت افکار عمومی و دیپلماسی رسانه یی آگاه است و چنین روش هایی می تواند با تاثیر مثبت بر افکار عمومی منطقه، فضای همکاری های منطقه یی را تسهیل کند. در سوی دیگر ماجرا ما شاهد سفر وزیر امور خارجه آمریکا به منطقه هستیم. این سفر که نخستین سفر جان کری به خاورمیانه پس از توافق هسته یی بود، موضوع تضمین های امنیتی پس از این توافق برای متحدان منطقه یی آمریکا و به ویژه برای کشورهای حاشیه خلیج فارس را در دستور کار داشت. نیازی به گفتن نیست که از همان آغاز گفت و گوهای هسته یی ایران و گروه 1+5، فشارهای زیادی از سوی لابی های صهیونیستی و برخی لابی های عربی با تکیه بر ابزارهای سیاسی و رسانه ای گسترده برای به شکست کشاندن این گفت و گوها وجود داشت. در این میان، آمریکا با وجودی که خواهان توافق هسته ای با ایران بود، اما هم زمان برای حفظ نفوذ منطقه یی خود خواهان تقویت پیوندهای امنیتی-دفاعی اش با متحدان خود در خاورمیانه و به ویژه در خلیج فارس بود. به همین دلیل «باراک اوباما» رییس جمهوری آمریکا، پس از بیانیه سوییس، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را به استراحتگاه «کمپ دیوید» دعوت کرد و تضمین های امنیتی تازه یی را با تکیه بر فروش سیستم های دفاعی موشکی به آن ها داد. در ادامه چنین رویکردی، سفر جان کری هر چند تلاشی است برای متقاعد کردن متحدان آمریکا برای پذیرش برجام، اما هم زمان آمریکا بر خلاف ایران -که خواهان تثبیت منطقه یی و جهانی توافق هسته یی از راه همکاری و دیپلماسی تعاملی است- تلاش دارد این امر را از راه فروش تسلیحات بیشتر به متحدانش به انجام برساند. بر همین پایه، باید سفر اخیر وزیر امور خارجه آمریکا به خاورمیانه را تلاشی در جهت تثبیت فضای دیپلماتیک و تثبیت جایگاه برجام به شمار آورد که می تواند امری مثبت و در راستای تقویت همکاری های منطقه ای به شمار آورد. اما این نکته را نیز باید در نظر داشت که تثبیت جایگاه برجام از راه ارایه تضمین های امنیتی و با تکیه بر فروش تسلیحات بیشتر تنها به گسترش فضای امنیتی و جنگ و خونریزی بیشتر در منطقه می انجامد. این مساله را باید در نظر داشت که امنیت منطقه یی نه از راه افزایش خریدهای تسلیحاتی بیشتر، بلکه از راه تقویت فضای اعتماد متقابل میان کشورها به دست می آید. در چنین چارچوبی است که می توان به ایجاد یک «مجمع گفت و گوی منطقه یی» (همانگونه که ظریف در مقاله اخیرش به آن اشاره کرده است) برای حل بحران های منطقه خارومیانه و جهان اسلام دست یافت. بنابراین می توان گفت، توافق هسته یی فضای دیپلماسی را در منطقه تقویت کرده است و این امر می تواند آغازگر مسیری باشد که کشورهای منطقه با تکیه بر اعتماد متقابل، دامن جهان اسلام را از رقابت های منفی و خشونت های گروه های تروریستی پاک کنند. اما این امر تنها با تکیه بر حسن نیت و مبتنی بر یک راهکار درون منطقه یی قابل دستیبابی است و تکیه بر تضمین های امنیتی از راه فروش بیشتر تسلیحات تنها به تشدید تنش های منطقه ای می انجامد.