این بار هم به خیر گذشت. شامگاه سه شنبه سوم شهریور دقایقی پس از گذشت ساعت 22، زلزله ی چهار و شش دهم ریشتری که کانون اصلی آن در شهرستان فیروزکوه بود، مناطقی از تهران و برخی شهرستان های استان را لرزاند. وقوع بیش از 20 پس لرزه نیز کافی بود تا مسوول ستاد بحران شهرستان های فیروزکوه و دماوند، دستگاه های امدادی را تا 24 ساعت در حالت آماده باش نگه دارد و از مردم بخواهد، شب را در فضای باز به صبح برسانند. این زلزله که هراس و نگرانی بخش هایی از مردم تهران را نیز به دنبال داشت در حالی رخ داد که دومین زلزله در نزدیکی تهران، طی دو هفته ی گذشته بود. باید توجه کرد که ایران بر روی کمربند زلزله قرار گرفته است و روزی نیست که انرژی ذخیره شده ی زمین در مناطق گوناگون ایران، با پیش لرزه ها و زمین لرزه های ضعیف، قوی و البته متعدد آزاد نشود. هرچند که وقوع زلزله های شدید و مخربی همانند زلزله ی شهرستان های رودبار و بم در سال های نه چندان دور و زلزله های شدید سال های دورتر در تهران همراه با وسعت چشمگیر تلفات انسانی و مادی شان به تنهایی کافی هستند تا به مدیریت این مهم در ایران پرداخته شود. بر اساس آمار موجود، آخرین زلزله ی مهیب تهران در حدود 180 سال پیش با قدرت هفت ریشتر بود که خرابی های فراوانی از خود برجای گذاشت و افزون بر تهران مناطقی مانند شمیرانات، دماوند و جاجرود را تخریب کرد و ده ها هزار نفر قربانی گرفت. تهران بر روی گسل های فعال و بزرگی قرار دارد که شامل 10 گسل بزرگ مانند گسل مشا - فشم، گسل شمال تهران، گسل نیاوران، گسل تلو پایین، گسل محمودیه، گسل شیان و کوثر، گسل شمال ری، گسل جنوب ری، گسل کهریزک، گسل گرمسار، گسل پیشوا و همچنین چند گسل فرعی چون نارمک، شادآباد، داوودیه، عباس آباد، باغ فیض و ... می شود. برخی از کارشناسان می گویند زلزله های تهران دوره های 100 ساله دارند که با گذشت نزدیک به 200 سال از وقوع زلزله ی بزرگ در تهران، مدت ها است که نگرانی هایی در خصوص لرزیدن بیش از 6 ریشتری تهران وجود دارد. اما با وجود این، موضوع آمادگی و مدیریت بحران در زمان زلزله در ایران هنوز با چالش عمده ی مدیریتی مواجه است و حلقه های مفقوده ی فراوانی دارد. اینک که خودِ زمین با لرزش های کوچک و بدون خسارت خود به ساکنان سرزمین زلزله خیز ایران، مسوولان و ارگان های گوناگون در موضوع آمادگی و مدیریت بحران هشدار می دهد، دور از منطق است که نسبت به آن ها بی تفاوت و بی توجه باشیم. به واقع چگونه می توان در برابر این واقعه ی طبیعی که به نوعی ویژگی ذاتی فلات ایران به شمار می رود، آمادگی لازم را داشت و به هنگام وقوع، بحران به وجود آمده ی پس از آن را مدیریت و کنترل کرد؟ زمین لرزه های تازه ی اطراف تهران را می توان هشداری جدی برای سنجش میزان آمادگی در شهرها بخصوص کلان شهر تهران، در برابر بحران های ناشی از زلزله دانست. پرسش هایی که پس از وقوع هر زمین لرزه یی به ذهن می رسد این است که تا چه اندازه برای رویارویی با این واقعه ی طبیعی و عادی آمادگی داریم؟ آیا صرف برگزاری مانور زلزله، آن هم تنها در برخی مدارس و بدون جدیت لازم، کافی است؟ آیا تنها هشدارهایی که دیگر کارایی خود را از دست داده و بیشتر به شعار می مانند، برای آمادگی در برابر این واقعه ی هراس آور کافی است؟ آیا ستاد بحران استان تهران، توانایی، نیروی انسانی کافی، برنامه های مدیریتی، تجهیزات و ابزارهای لازم را برای مدیریت بحرانِ پس از وقوع زلزله در شهر پرتراکم و پرجمعیت تهران دارد؟ مسوولان ارشد شهری تا چه اندازه در سیاستگذاری های خود به تجهیز و آماده سازی بخش های مرتبط و فعال در امر امدادرسانی مانند بیمارستان ها و درمانگاه ها، مراکز آتش نشانی، سازمان هلال احمر و ... برای مدیریت بحران زلزله در شهرهای بزرگی مانند تهران، توجه کرده اند؟ آیا مهندسان ناظر در شهرداری تهران آنگونه که باید، استاندارهای لازم برای مقاوم سازی ساختمان ها و سازه های تهران را اجرا کرده اند؟ جای بسی تاسف است که بخش عمده یی از این پرسش ها با پاسخ منفی یا نه چندان امیدوارکننده روبه رو می شوند. به نظر می رسد، مفاهیم «پیشگیری» و «مدیریت بحران» به واژه های دم دستی تبدیل شده اند که تکرار زیاد از میزان پراهمیت بودن آن ها کاسته است. کارشناسان می گویند پیش لرزه ها می توانند مقدمه یی بر وقوع یک زلزله ی بزرگ باشند. پس باید زلزله را بخصوص در شهر تهران که پایگاه سیاسی و اداری کشور است و جمعیت فراوانی را در خود جای داده است، جدی گرفت. بافت فرسوده ی مناطق جنوبی تهران و همچنین سازه های سربه فلک کشیده ی غیرمقاوم در مناطقی که ساخت و ساز در آن ها غیرمجاز است، بر نگرانی ها در خصوص وقوع زلزله یی بزرگ اضافه می کند. حتی تصور اسیر شدن در خیابان ها و کوچه های باریک با تلی از آهن و سیمان انسان را به وحشت می اندازد چه رسد به وقوع آن. باید پذیرفت که واقعیت زلزله ی بزرگ تهران دیر یا زود رخ خواهد داد و این هشداری است که بارها از سوی کارشناسان زلزله شناسی کشور مطرح شده است. این موضوع یکی از چالش های مدیریتی در شهرهای ایران، بخصوص کلان شهر تهران است که تاکنون تنها به طور سطحی و نه به صورت کلان و عمیق، به آن پرداخته شده است. این یادداشت برای چندمین بار از لزوم سیاست گذاری و برنامه ریزی صحیح برای مدیریت بحران زلزله و آماده سازی شهر برای رویارویی با این بلای طبیعی سخن می گوید. موضوعی که اگر به دغدغه ی مسوولان امر تبدیل شود در مدت زمان کوتاهی قابل حل و برنامه ریزی خواهد بود. در این زمینه، به نظر می رسد به کارگیری راهکارهایی همچون پیشگیری پیش از وقوع بحران، ترسیم شفاف و دقیق بحران های ناشی از زلزله در تهران و پنهان نکردن واقعیت ها به بهانه ی تشویق اذهان عمومی، توجه به مساله ی تمرکز زدایی از تهران، جلوگیری از مهاجرت به کلان شهرها، بررسی کامل میزان استحکام و مقاومت سازه های تازه تاسیس با کمک مهندسان حرفه یی، استانداردسازی ساختمان های غیرمقاوم، نوسازی بافت مناطق فرسوده، آموزش همگانی و اطلاع رسانی به مردم از طریق نهادهای آموزش شهری و تجیهز و آماده سازی نهادهای امدادی و کمک رسانی مانند بیمارستان ها و هلال احمر تا اندازه ی زیادی ایران را در برابر وقوع زلزله آماده سازد و بحران ناشی از وقوع زلزله را کاهش دهد.