سفر «احمد داووداوغلو» نخست وزیر ترکیه به تهران را می توان از مهم ترین رویدادهای روزهای پایانی سال 1394 به شمار آورد. او بامداد شنبه پانزدهم اسفند در صدر هیاتی عالی رتبه متشکل از وزیران اقتصاد، گمرک و تجارت، انرژی، حمل و نقل و ارتباطات و توسعه، کارشناسان و مسوولان دولتی و شماری از نمایندگان اصحاب رسانه های مهم ترکیه به تهران سفر کرد و با مقام های کشورمان از جمله «حسن روحانی» رییس جمهوری و «اسحاق جهانگیری» معاون اول وی دیدار و گفت وگو کرد.
این نخستین دیدار داووداوغلو از تهران در مدت حدود یک سال و نیم نخست وزیری او بود. پایه گذار نظریه «تنش صفر با همسایگان»، در حالی به تهران آمد که ترکیه در این روزها و هفته ها بیشترین حد تنش با همسایگانش را تجربه می کند و روابط آنکارا با دمشق، بغداد و تهران در وضعیت پرتنش قرار دارد.
حال باید به این پرسش پاسخ داد که نخست وزیر ترکیه در سفرش به تهران به دنبال چه بود و چه رهاوردی داشت؟ در این باره باید گفت، اگرچه هیات بلند پایه ای از مقام های اقتصادی ترکیه، نخست وزیر این کشور را در این سفر همراهی کردند، اما ساده انگارانه است که اهداف و دستاوردهای این دیدار را تنها اقتصادی تصور کنیم و از اهمیت دستورهای کار سیاسی و امنیتی این سفر چشم بپوشیم.
در این رابطه باید به 2 نکته کلی اشاره کرد:
1- با عبور ایران از پیچ تند تحریم های بین المللی در سایه اجرایی شدن برجام، پنجره های تازه ای از مزیت ها و ظرفیت ها به روی اقتصاد ایران گشوده شده است. با در نظر گرفتن رقابت های جاری بین ترکیه و اتحادیه اروپا، آنکارا نمی خواهد از روابط تجاری و رونق اقتصادی در دوره پسابرجام بی نصیب بماند و میدان را به نفع رقیبان اروپایی خالی کند. در همین حال ترکیه که همسایه ایران است و مزیت نزدیکی جغرافیایی را دارد، می تواند شریک خوبی برای همکاری های اقتصادی و تجاری باشد. چهار سال پیش، «عبدالله گل» رییس جمهوری وقت ترکیه در سفرش به ایران ابراز امیدواری کرده بود که مبادلات تجاری بین 2 کشور ظرف مدت پنج سال به سقف 30 میلیارد دلار برسد. این اتفاق رخ نداد و حجم مبادلات ایران و ترکیه پارسال به 15 میلیارد و امسال به 10 میلیارد دلار کاهش یافت. بسیاری معتقدند افزون بر شرایط تحریم علیه ایران، آنچه بیش از هر چیز مسبب دست نیافتن به این هدف شده، سیاست های منطقه ای ترکیه در 2 سال اخیر بوده است که به نحو محسوسی در تضاد با اهداف و سیاست های کلی جمهوری اسلامی ایران قرار دارد و تهران و آنکارا را تا حدودی از هم دور کرده است.
با اوج گیری بحران سوریه و در پی آن ناامنی و انفجارهایی در آنکارا و جنوب شرق ترکیه، این کشور حجم وسیعی از منابع مالی خود را - بالغ بر 20 میلیارد دلار- که از طریق گردشگری تامین می کرد، از دست داده است. پس طبیعی است که به دنبال افزایش حجم مبادلات تجاری خود با ایران، بخصوص در فضای پسابرجام باشد.
افزون بر این ها در فضای کنونی که اختلاف بین ترکیه و روسیه بر سر مسایل سوریه تبدیل به یک بحران شده است، آنکارا به شدت نیازمند تامین انرژی موردنیاز خود از ایران است. پس بهره مندی از منابع نفت و گاز ایران نیز از دیگر انگیزه های اقتصادی ترکیه در نزدیکی به ایران است. به عبارت بهتر ایران برای ترکیه دروازه ورود به شرق محسوب می شود که از ظرفیت های تجاری و اقتصادی بالایی برخوردار است و ترکیه نیز برای ایران دروازه ورود به غرب است.
از همین رو حرکت به سمت تحقق هدف تجارت 30 میلیارد دلاری یکی از برنامه های داووداوغلو در سفرش به تهران بود. قرار است بیست و پنجمین نشست کمیسیون مشترک همکاری های اقتصادی و تجاری 2 کشور نیز در آینده نزدیک در ترکیه برگزار شود.
2- شاید اغراق آمیز نباشد که بگوییم مهم ترین هدف سفر داووداوغلو به تهران، گفت وگو و رایزنی درباره مسایل منطقه و در راس آن بحران سوریه بود؛ بحران پیچیده ای که به گره کوری می ماند و برای تمام کشورهای همسایه و دیگر کشورهای مرتبط با آن ایجاد خسارت کرده است. ایران و ترکیه نیز درباره سوریه اختلاف نظر جدی دارند و همین باعث سردی و تنش در روابط 2 کشور شده است. آنکارا به شدت به دنبال برکناری «بشاراسد» رییس جمهوری سوریه و سقوط نظام آن است اما ایران حفظ اسد و دولتش را خط قرمز خود می داند. به علاوه گزارش ها و خبرهایی مبنی بر حمایت ترکیه از گروه های مسلح و تروریستی مخالف اسد وجود دارد که مورد اعتراض تهران واقع شده است.
سفر داووداوغلو به تهران نشان می دهد که ترک ها به دنبال تنش زدایی در روابطشان با ایران هستند. به نظر می رسد مقام های ترکیه متوجه این واقعیت شده اند که ایران پسابرجام به شکلی جدی تر و آشکارتر وارد معادلات منطقه ای شده است. از این رو رهبران آنکارا در پی مدیریت اختلافات خود در مورد پرونده سوریه با ایران هستند، به ویژه آنکه در سایه آتش بس کنونی در سوریه، امیدواری هایی برای یافتن راه حل، پای میز مذاکره و از طریق توافق سیاسی به وجود آورده است. البته در مورد همین آتش بس که با توافق روسیه و آمریکا در روز هشتم اسفند اجرایی شد، ترکیه احساس می کند به حاشیه رانده شده است و نقشی در تصمیم گیری ها ندارد. همچنین به نظر می رسد ترکیه از ایران انتظار دارد بین آنکارا و مسکو که روابطشان مدتی است تحت تاثیر بحران سوریه متشنج شده است، نقش میانجی را ایفا کند.
در این بین، با توجه به رابطه نزدیکی که این روزها ترکیه و عربستان با هم دارند، آنکارا نیز می تواند در کاهش تنش ها بین تهران و ریاض موثر باشد و به عنوان یک کانال ارتباطی عمل کند.
ایران و ترکیه اگرچه در موضوع سوریه اختلاف های جدی با هم دارند اما در برخی از موضوع های مربوط به بحران سوریه اشتراک نظر دارند؛ از جمله موضوع کردها. یکی از مهمترین اهداف و دستاوردهای سفر داووداوغلو به تهران، تنظیم مواضع 2 کشور درباره وضعیت کردها در سوریه است. به تازگی روسیه پیشنهاد ایجاد فدرالیسم در سوریه را مطرح کرد؛ پیشنهادی که هم ایران و هم ترکیه مخالف آن هستند. تهران و آنکارا می پندارند که پیشنهادهایی از این دست می تواند آسیب جدی به جغرافیای سیاسی در منطقه بزند.
در نهایت و به عنوان جمع بندی باید گفت، سفر داووداوغلو می تواند نقطه عطفی در تحکیم اشتراک های 2 کشور به ویژه در عرصه اقتصادی از یک سو و بهبود و کاهش تنش ها و مدیریت اختلاف های 2 طرف به حساب آید. ایران و ترکیه رقیبانی جدی برای هم بوده اند اما هنر دیپلماسی این است که مانع از تبدیل رقابت ها به تنش و خصومت میان دولت ها شود.