ترفندهای دکوراسیون: قوانین، قوانین، قوانین. قوانین تمام لذت كارهایی كه باید شاد، الهامبخش، و حتی بدونبرنامه باشند را از ما میگیرند. پس از كجا باید بدانیم كه از كدام قانون پیروی كنیم و از كدام پیروی نكنیم؟ در این مطلب من سعی میكنم دستورالعملهایی را در مورد رنگ، سبك، و تركیب آنها با شما در میان بگذارم و به شما بگویم كه بهتر است به كدام توجه كرده و دیگری را نادیده بگیرید.
تعداد قوانین مربوط به رنگ در طراحی بیشمار است و 99 درصد آنها كاملا جعلی و قلابی هستند. مثلا یكی از قوانین رایج این است كه شما به هیچ وجه نباید اتاق خود را به رنگی تیره درآورید زیرا كوچكتر به نظر خواهد رسید. اولا چنین قانونی به طور ضمنی میگوید كه چیزی اشتباه و غلط در اتاقهای كوچك وجود دارد و دوما این حقیقت را نادیده میگیرد كه رنگهای تیره، مانند رنگ زغالی در عكس بالا، به اتاق گرما، جذابیت، و البته رنگ اضافه میكنند.
فكر كنید اگر دیوارهای این اتاق كِرم بودند، قطعا بسیار یكنواخت و كسلكننده میشدند. اما اكنون وقتی در آن حضور دارید كنتراست میان دیوارهای تیره و سقف روشن ارتفاع اتاق را بسیار بیشتر نشان میدهد.
همیشه وقتی صحبت از سقف میشود از خود میپرسم قانون مربوط به رنگكردن سقف چیست؟ حدس شما چیست. در این مورد هیچ قانونی وجود ندارد.
اگر میخواهید اتاق شما مرتفع به نظر برسد سقف آن را به رنگ روشنتری نسبت به رنگ دیوار درآورید. اگر مانند خودتان میخواهید اتاقتان را رنگ كنید و نمیتوانید آن را صاف و یكدست درآورید، هم دیوار و هم سقف را به یك رنگ درآورید. این كار فضایی دنج و صمیمی به اتاق شما میدهد. حتی اگر سقف اتاق شما كوتاه است، تصمیم بگیرید كه میخواهید اتاق شما چه حسی داشته باشد سپس طبق این تصمیم اتاق خود را رنگ كنید.
همیشه مشتریان از من میخواهند كه رنگهای موجود در خانهیشان با هم هماهنگ باشند. اما این قانون از كجا نشئت میگیرد؟ قطعا از مشاهده طبیعت به چنین قانونی نمیرسیم. آیا تا به حال به رنگهای صورتی، قرمز، نارنجی، و بنفش موجود در یك گل رز دقت كردهاید؟ یا سایههای بیشمار رنگ سبز در یك صبح بهاری؟
من همیشه از قانون هم رنگ بودن كفشها كه در دهه 1950 در همه جا مسلط بود بیزار بودم. زیبایی و دلربایی اتاقی كه در عكس بالا میبینید از رنگهای غیرهماهنگ و در نتیجه از تركیب رنگی ارگانیك آن نشئت میگیرد.
یك لحظه صبر كنید: نظرتان در مورد قوانین چرخه رنگ چیست؟ اگر بخواهم صادق باشم باید بگویم كه رنگهای اصلی، رنگهای ثانویه، و رنگهای مكمل ذهن مرا آشفته میكنند. بهتر است به جای این قوانین از طراحی لذت ببرید.
نكته اینجاست كه چرخه رنگ در قرن 18 توسط نقاشان و برای نقاشان ایجاد شد. و این اصلا به این معنی نیست كه باید از قوانین آن در خانهها استفاده كرد.
آیا این انحراف از قوانین است؟ بله. اما توجه كنید كه اتاقهای مطالعه، كه معمولا پالت رنگی آنها نزدیك به چرخه رنگ است، اكثرا حسی پیشپاافتاده و تعمدی دارند. در طراحی اتاقهایی مانند اتاقی كه در عكس بالا میبینید از رویكردی آزادانهتر و ارگانیكتر استفاده شده و از طبیعت در طراحی آن الهام گرفته شده است. بهتر است چنین رویكردی به استفاده از رنگها داشته باشیم.
ما هیچ وقت نگران این مسئله نیستیم كه آیا سبز لیمویی موجود در برگهای جدید یك درخت همیشه بهار با رنگ سبز- خاكستری برگهای قدیمی هماهنگی دارند یا خیر. ما هرگز چنین چیزی را بد نمیپنداریم چراكه فكر میكنیم یك رنگ گرم در كنار یك رنگ سرد قرار گرفته است. اگر میخواهید در استفاده از رنگها یك قانون در اختیار داشته باشید، به طبیعت نگاه كنید.
پیش از به پایان بردن این بحث بهتر است یك نكته دیگر در مورد چرخه رنگ را با شما در میان بگذارم. به رنگ شكلاتی ملایم این اتاقِ كودك نگاه كنید. آیا زیبا و دلپذیر نیست؟ آیا میدانستید رنگ قهوهای هیچگاه در چرخه رنگ وجود نداشته است؟ همین نكته برای اثبات حرفهایم كافیست.
بیایید به قوانین مربوط به سبك بپردازیم. چند وقت یكبار با خود گفتهاید كه اگر بخواهم از دو كاناپه در خانه استفاده كنم باید آن دو شبیه هم باشند؟ اگر این حرف درست است پیداكردن كاناپهای شبیه كاناپه فعلی خانه كار بسیار دشوار و سختی خواهد بود و احتمالا خیلی از ما چنین كاری را انجام دادهایم.
خوشبختانه میتوانید این قانون را به قسمت «بیاهمیتها» در ذهن خود منتقل كنید. اگر میخواهید از دو كاناپه در خانه خود استفاده كنید به عكس بالا به دقت توجه كنید. اگرچه این دو كاناپه هم از نظر سبك و هم رنگ با یكدیگر متفاوت هستند اما یك عنصر بسیار مهم دیگر آنها را به هم پیوند میدهد. به رنگهای موجود در قالیچه و پوستر تبلیغاتی ایتالیایی روی دیوار توجه كنید و ببینید چگونه این رنگها در كاناپهها تكرار شدهاند. سپس به كوسنها توجه كنید. رنگ هر كدام از آنها شبیه رنگ كاناپه مقابل است.
این اتاق بسیار یک دست و یكپارچه است و جای كافی هم برای مهمان و هم برای میزبان را در خود دارد.
یک روز یک سایت طراحی را خواندم كه به طور گستردهای این عقیده را تبلیغ میكرد كه برای رسیدن به یك طراحی خوب و درست باید یك سبك همسان و یكدست را در مبلمان خانه حفظ كرد. صادقانه بگویم من هرگز با واژه «باید» میانه خوبی نداشتم به ویژه وقتی صحبت از طراحی خانه میشود.
در واقع وقتی همه مبلمان خانه متعلق به یك سبك هستند، جلوهای غیرجذاب و ناكامل در خانه ایجاد میشود. چنین اتاقی را با اتاق غذاخوری بالا مقایسه كنید. این اتاق غذاخوری آنقدر زیبا و جذاب است كه دلم میخواهد وارد آن شوم، در آن بنشینم، و یك لیوان آب بنوشم. سبك میز معاصر و غیررسمی است، صندلیهای میزبان به سبك میدسنچری (midcentury)، و صندلیهای كناری كفنی و بافتهشده هستند. كمد كناری روستایی در گوشه، این اتاق جذاب و چشمگیر را كامل میكند. همانطور كه میبینید قانون سبك یكپارچه در این اتاق جایی ندارد.
آیا سبك طراحی داخلی خانه باید همانند سبك معماری خانه باشد؟ قطعا نه. این خانه شگفتانگیز- كه من را یاد توسكانی و مزارع سنگی آن میاندازد- با استفاده از صندلیها و میز مدرن جلوهای سرزنده و جذاب پیدا كرده است.
بگذارید واضحتر بگویم: هیچ مشكلی وجود نداشت اگر شما خانه اینچنینی را با پردههایی آنتیك و روستایی متعلق به قرن 18 طراحی میكردید. اما آیا اجباری در این كار وجود دارد؟ یقینا نه.
باید اعتراف كنم كه گرایش تركیبی قانون مورد علاقه من در طراحی است و به هیچ وجه نباید این قانون شكسته شود. وای خدای من از واژه «باید» استفاده كردم.
بگذارید حرفم را اصلاح كنم. استفاده از سبكها، رنگها، الگوها، بافتها، سطحها، اندازهها، و حتی شكلهای تركیبی بهترین راه برای ایجاد حس گرما، جذابیت، دلگرمی، و زیبایی در خانه است. به تركیب پارچهها، رنگها، و الگوها در این اتاق توجه كنید. به نظر میرسد پارچهها تناسب كمی با هم دارند، اما تركیب كلی آنها جادویی است.
چه چیزی این اتاق را جادویی كرده است؟ كاغذدیواری خاكستری با اشكال هندسی با كوسن سفید و خاكستری در هماهنگی است. رنگ آبی روشن دیوار پشت كاناپه در كوسنی كه در وسط كاناپه قرار گرفته است تكرار شده است. حتی اگر رنگ كدویی كاناپه در هیج جای دیگر اتاق تكرار نمیشد، باز هم عنصری اصلی و نقطه كانونی این اتاق بود. توجه كنید كه همه الگوهای این اتاق هندسی یا خطی هستند و در نتیجه جلوهای معاصر و ساده به اتاق دادهاند.
بنابراین به نظر من تركیب كار خوبی است، درسته؟ قطعا، اما نه فقط در سبك. سطوح فلزی را نیز با هم تركیب كنید.
این اتاق، اگرچه دارای پالت رنگی خنثی است، به دلیل تركیب عناصر فلزی دارای جلوه زیبایی است. آینه طلاكوب بالای شومینه دارای سطح متفاوتی نسبت به میز كنسولی است، و لوستر، میز كناری مدور، و پایههای فلزی مبلمان نیز دارای سطوح فلزی متفاوتی هستند.
تصور كنید كه همه این وسایل دارای سطح یكسانی بودند. میتوانید تصور كنید كه چه اتفاقی در این اتاق میافتاد؟ پس در اینجا به یك قانون خوب رسیدیم: وسایل فلزی را با هم تركیب كنید.
این اتاق در زمینه تركیب پارچهها و الگوها دستورالعمل مفیدی (از گفتن واژه «قانون» خودداری میكنم) به ما نشان میدهد. آیا خطوط افقی روی پردهها، پارچه حیوانی صندلی عثمانی، و پارچه گلدار كاناپه را میبینید؟ آیا دقت كردهاید كه رنگ همه آنها مانند هم است؟ این كار رویكرد كلاسیكی به تركیب پارچهها است كه در این اتاق به زیبایی انجام شده است. این رویكرد نقطه آغازین خوبی برای كسانی است كه میخواهد الگوها ر با هم تركیب كنند اما نمیدانند از كجا باید شروع كنند.
به نظر من نكته هوشمندانه این اتاق استفاده نامتعارف و متفاوت از رنگهای طلایی و صورتی در كوسنها است.
قوانین دیگری نیز وجود دارند اما اكنون اجازه دهید با این جمله این مطلب را به پایان ببرم: اگر چیزی را دوست دارید، میتوانید از آن بهدرستی استفاده كنید. مهمتر از همه، آیا نباید خانه ما روایتگر شخصیت ما و بازتابی از سلایق و خاطرات ما باشد؟ هیچوقت این قانون كه همهچیز در خانه باید با هم هماهنگ باشد را نپذیرید.
این اتاق پرنده خیال مرا پرواز میدهد. آیا وسیله خاصی در این اتاق وجود دارد كه آن را جذاب و زیبا كرده است؟ شاید صندلیها یا آن تخته سیاه، و یا میز قدیمی اما زیبا. یا شاید همه این وسایل در كنار هم.