-
اسفند 07, 1394
-
بازدید: 94
-
نوشته شده توسط دکوراسیون آرتیمان
مقدمه
مفهوم فضای سبز
فضای سبز بر خلاف معنایی که ممکن است در ذهن ایجاد کند تنها محلی دارای درخت و گیاه نیست بلکه نماد سمبلی از تفکرات فرهنگی و اجتماعی یک جامعه است. .مکان ظهور فضای سبز تنها پارکها را در بر نمی گیرد بلکه باغها،باغچه های خصوصی،نوار سبز حاشیه شهر ها و حتی خیابانها و گورستانها را نیز شامل می شود. همین طور فضاهای سبز اماکن فرهنگی (کتابخانه ،تاتر،سینما،..)، اماکن مذهبی ،محلی برای انواع بازیها و ورزشهای مختلف ، محلی برای الهام گرفتن از طبیعت جهت سرودن شعر ،نقاشی ،عکاسی ،… را نیز شامل می شود.در واقع طراحی سبز یک مفهوم کلی در مبحث طراحی است که دامنه گسترده ای را شامل می شود و در اواخر دهه ۸۰ ظهور کرده است.در حقیقت اندیشه سبز یک موج بین المللی به طرفداری از موضوعات زیست محیطی است که از فجایع مختلف انسانی مانند نشت رادیو اکتیو و مواردی از این قبیل گرفته شده است.
در این بین روند طراحی فضای سبز همواره مسئله ای بوده است که ذهن معماران را به خود مشغول داشته است.گروهی ارزشهای فلسفی و آزادیخواهی خود را به میدان طراحی آوردند و نقاشیهای روی بوم و مجسمه سازی را به قلمرو زمین کشاندند و باز گروهی که غالب معماران را نیز شامل می شود هندسه را در کار خود دخیل داده و نیز گروه دیگری با عقایدی بر خواسته از طبیعت. بر این باورند که ایده های خود را از طبیعت الهام بگیرند و در کار خود از نمونه های طبیعت الگو برداری کنند.
به هر حال کیفیت طراحی فضای سبز چه از معماری ریشه بگیرد و چه کیفیتی ذاتی داشته باشد این دو مقوله نمی توانند جدا از یکدیگر وجود داشته باشند.فضای سبز اجزای زنده ای را شامل می شود که پیوسته تغییر می کنند و دوره انتقالی آنان نیز باید به عنوان عامل مهمی در طراحی در نظر گرفته شود.
برای مشاهده کامل مقاله به ادامه مطلب مراجعه نمائید…
آهنگ زمان ،چرخه حیات ، تاریکی ، روشنایی ،باد و هوا همه باید در طراحی انعکاس پیدا کنند. تحت فشار قرار دادن گیاهان و نگهداری آنها در شرایط غیر طبیعی عاقلانه نیست .
توجه به عواملی از قبیل عوارض زمین ،توپوگرافی،پستی ،بلندی،شیب ،لطافت و گاه نیز خشونت ان تیز به طور حتم در طراحی های سبز حائز اهمیت اند.
لزوم و اهمیت محوطه سازی
رابطه انسان و طبیعت
به طور حتم رابطه محکم انسان با طبیعت بر هیچ کس پوشیده نیست.انسان نمی تواند جدایی از طبیعت زندگی کند.نیاز مادی و به ویژه روحی او به طبیعت همچون نیاز طفل به مادر است.بشر اولیه از همان اغاز بدو زندگی تمامی نیازهای خود را از محیط پیرامون خود فراهم نموده است و تا به حال که به پیشرفتهای زیادی نیز دست پیدا کرده است نیز باز نیازهای خود را در طبیعت جستجو می کند.
تلاشهای انسان در ادوار گذشته مبنی بر استفاده صحیح از طبیعت و حفظ خود در مقابل حوادث ناشی از آن نیز باعث شده است که به تدریج دانش اندوخته خود را بالا برده و در مراحل اولیه توجه به درخت و گیاه را در ساخت پناهگاه و یا سرپناههای اولیه خود مورد نظر داشته باشد . نحوه کاشت درخت و نظم دادن به آن در هر چه بهتر فراهم کردن آسایش خویش باعث شده است که طی ادوار گذشته گرایشهایی در زمینه شاخه های متنوعی از علوم طبیعی و زیست محیطی نیز شکل گیرد و همواره اهمیت طراحی فضای سبز به عنوان یک عامل مهم در طراحی های خود از جنبه های مختلف چه ساختاریی و چه از جنبه های زیبایی آن مورد توجه خود قرار دهند.
فضای سبز به عنوان یک محیط جذاب و روحبخش
علاوه بر آنچه تا کنون ذکر شده است یکی از مهمترین جنبه های طراحی فضای سبز ایجاد محیط های باز شهری و مناسب آب و هوایی و همچنین جاذب می باشد.به طور یقین تمایل افراد به قرارگیری در محیط هایی با فضای سبز بیشتر از محیط های مصنوعی امروز است .به عنوان مثال وجود فضای سبز در یک واحد صنفی (فروشگاه،بازار،رستوران،مجتمع تجاری …)به یقین تاثیر شگرفی بر روند اقتصادی آن محیط خواهد گذاشت و این امر بر همگان نیز واضح و آشکار است.
فضای سبز محیطی برای گذران اوقات فراغت
مطالعات شهری نشان می دهد با پیدایش کا نونهای جمعیتی خیلی بزرگ یا کلان شهرها ،نیاز های فراغتی انسان دیگر مثل گذشته به طور طبیعی و خود به خود ارضا نمی شود.یعنی امور ساده ای مثل قدم زدن در قهوه خانه ،نشستن و با دیگران صحبت کردن ،شنیدن صدای آب رود خانه ،گشتی در باغ و نظایری از اینها به طور عادی برای شهروندان در دسترس نیست .این وضعیت ایجاب میکند که اقدام آگاهانه در این زمینه صورت گیرد.روستایی و یا عشایری نیاز به برنامه ریزی فراغت ندارد چرا که خود زندگی اش گذران فراغت است . آهنگ زندگی ،فضای کار و نوع فعالیتی که دارد به طور متعادل آمیخته از کار و فراغت است .هر چه میزان شهرنشینی بالاتر میرود فاصله بین محل کار و مسکن و همچنین فاصله بین انسان و محیط طبیعی نیز افزایش پیدا می یابد و ضرورتا موجب تنش و نا آرامی می شود ،زیرا همه احساس می کنیم یا کاری اجباری انجام می دهیم یا در رفت و آمد گرفتار هستیم و در خانه فضای کافی برای فعالیت آزاد و استراحت و رفع خستگی نداریم .بدین جهت برنامه ریزی برای گذران مناسب فراغت ضرورت می یابد که از عهده فرد خارج است و به اقدام آگاهانه و جمعی نیاز دارد.
توریسم
یکی از منابع بالفوه در آمد کشورهای در حال توسعه سود سرشار حاصل از جلب سیاح است .بالاخص شهر و یا کشورهایی که از جنبه های خاص(سیاحتی ،تاریخی،زیارتی،…)مورد بازدید قرار می گیرند لزوم و ضرورت وجود فضاهای جاذب و زیبای شهری را بیشتر آشکار می سازد.از این رو حفظ محیطهای جاذب طبیعی و همچنین طراحی فضاهای مناسب شهری می تواند در روند اقتصادی یک جامعه بسیار موثر باشد.
فصل اول
مبانی نظری طراحی سایت
با توجه به اهمیت طراحی فضاهای شهری یکسری فاکتورهای اصلی در طراحی سایت و در واقع نمای شهر حائز اهمیت هستند که همواره به عنوان مبنا و منبعی اصلی در طراحی سایت مد نظر طراحان قرار می گیرد.
توجه به فاکتور هایی از قبیل دید پی در پی در سایت،فضاهای باز و بسته ،محصور و نیمه محصور ،نقاط عطف،پیوندها ،…و همچنین عوامل دیگری از قبیل پیش آمدگی و عقب رفتگی در یک نقطه ،حرکت ها و منظر درون و برون می تواند کمک موثری در طراحیهای ما داشته باشد.لازم به توضیح است که در روند طراحی سایت توجه به شرایط محیطی نیز از فاکتورهای مهم در طراحی به شمار می آید. عواملی از قبیل شریانهای حرکتی، موقعیت سایت، عوامل فرهنگی اجتماعی و موارد مشابه همواره از اکتورهای مهه در طراحی سایت عنوان شده اند.
نظر به اهمیت موارد یاد شده در این اجمال سعی شده است نگاهی کوتاه به بخش مبانی نظری طراحی منظر، شده باشد.
الف) انواع فضاهای بوجود آمده در یک پلاز شهری
۱-فضای بسته
فضای بسته در اصطلاح نقطه پایانی برای ادامه حرکت گامها و چرخها خواهد بود .در خارج این فضا ارتباطات غیر انسانی با سرعت زیاد در حال رفت و آمد است .ولی مکانی در این فضاها ندارد ودر داخل آرامش و سکون بر قرار است .این فضاها در مقابل فضاهایی با شلوغی و ترافیک شهری بوجود می آیند و مشخصا این گونه مکانها محصول غائی ترافیک به شمار می آیند. بدون فضای بسته ترافیک بدون معنی و مفهوم خواهد بود .
۲-فضای نیمه محصور
فضای محصور و یا فضای درونی باز به فضایی اطلاق می شود که امکان دسترسی آن با فضای پیرامن خود به صورت آزاد و مسقیم بوده و فضایی با قابلیت دسترسی بدور از جریان اصلی رفت و آمدهاست. در این نوع فضاها همواره باز تاب صداها از نقاط مختلف آرامتر شنیده می شود و بدور از صدای ترافیک و عواملی از این دست قرار می گیرد و البته از نظر موقعیت مکانی امن و در اصطلاح قوی دانسته می شود.
۳-فضاهای غیر واقعی (واهی)
با بر چیدن دیوارهای یک فضای بسته که می تواند در فرمهای حائل،آیینه و این قبیل تبلور کند یک فضای غیر محسوس بوجود می آید که به نظر می رسد دارای خصوصیت عقب رفتگی می باشد. به مثابه فردی است که به جلو می رود و فضای پشت سر خود را می بندد. احساس از فضای پوشیده و دیوارهای محصور کننده آن تحقق پیدا نمی کند بلکه این احساس به صورت رایحه ای در سراسر فضا وجود دارد که در یک مکان مخصوص در حال پر زدن است. شاید این دقیق ترین اظهار از این نیروی بر انگیزنده باشد.
۴-تعریف فضا
گاهی اوقات تعجب انگیز خواهد بود که چگونه ابزاری شکننده و غیر قابل دوام نظیر یک قطعه سیمی که از دیواری به دیواری کشیده شده و یا چراغهایی که بالای سرمان در چهار ضلع یک چهار وجهی قرار گرفته اند خود ایجاد فضا نموده اند تنها جداره ها نیستند که می توانند فضاهایی با تعاریفی متفاوت ایجاد کنند و بعضا شکستن دیوارها و حصارها باعث یکپارچه شدن دو فضا نمی شود.
عوامل مختلفی خود می توانند تعریف کننده فضا باشند .اختلاف سطح در یک محوطه ،تغییر کف سازی یک منطقه ،نوع ستون گذاری در یک پلان ،تفاوت در رنگ،تغییر بافت و عواملی از این دست همواره در دستور معماران قرار گرفته است.
۵-فضای محصور
در فضای بسته چشم نسبت به یک حقیقت کاملا محافط شده واکنش نشان می دهد .این واکنش ثابت است .در موقعی ما به یک فضای محصور وارد می شویم ،هنگام قدم زدن در درون و تا لحظه خروج از فضا ،یعنی وقتی که یک منظر جدید به طور ناگهانی ظاهر می شود، منظر بدون تغییر باقی می ماند .حرکت در این گونه فضاها عنصر شاخصی است و این خاصه نیز از خصوصیات اصلی فضا که همان محصور شدن از جداره های خود می باشد نشئت می گیرد.
۶-نقاط عطف
نقطه عطف به عنوان یک قلمرو دست ساز با فضای بسته پیوند دارد وسمبلی عمودی برای تجمع گراییها به شمار می رود .مجسمه یادبود ،یک میدان مهم
،ساختمانی با جنبه های تاریخی و معماری و یا یک برد بزرگ تبلیغاتی در شهر می توانند نقاطی عطف گونه برای اتصال قسمتهای مختلف شهری باشند. نقاط شهر در شهرها اکثرا بر گرفته شده از خاطرات و تاریخ آن شهرها بوحود می آیند که اغلب در مکانهای ر رفت و آمد و محلهای داد و ستد مردم قرار می گیرند که بعضا بدلیل حرکت و جنب و جوش زیاد در آن مناطق عمکرد واقعی نقطه عطف از آ ن سلب شده و صرفا کالبدی بی اثر وسیله ای برای ثبت خاطرات آثار نویسان می شود.
۷-چشم انداز از فضای بسته
وقتی که ما در یک محیط قرار گرفته ایم در واقع تنها احساس هویت با آن محیط نمی تواند به خودی خود وجود داشته باشد ،و همواره توجه به محیطهای دیگر که در اطرافمان قرار گرفتهاند نیز به طور نا خوذ آگاه در ما ایجاد می شود که معمولا با دست کاری هنرمندانه معماران این دو کیفیت (داخل و بیرون ) به نمایش گذاشته می شود و نمایش فضایی از دو ارتباط ایجاد می شود که این همان مسئلهای است که تحت عنوان دیدی بصری داخل به بیرون و یا بیرون به داخل مطرح می شود به عنوان مثال قاب شدن تکه از ساختمان در یک پنجره و یا قرار گیری یک مجسمه در انتهای دید یک خیابان از عواملی هستند که جذابیت را در طراحیهای محیطی افزایش می دهند.
۸-حرکت موجی
همانطور که می دانیم روحیاتی که از طرحهای گوناگون بدست می اید متفاوت است . به عنوان مثال استفاده از حرکات ارگانیک و یا موجی شکل در یک طرح معماری تنها ایجاد یک خط متحرک و بی هدف نمی باشد . به طور حتم آثار شروع حرکت در آن نمایان است و اغلب با انگیزه هایی از قبیل پویایی و معنا بخشی به زندگی و جنب و جوش را نشان می دهد . همانطور که خطوط راست و شکسته روحیات خاص خود را دنبال می کنند.
۹-تغییر سطح
دستکاری هنرمندانه در سطوح خود یک بخش وسیعی از هنر منظر سازی است .تغییزات در سطح زمین می تواند به عنوان نتیجه ای از شیب زمین مستقیما اتفاق بیفتد و یا بازتابی در جواب به نیازهای برنامه ریزان باشد.هر مکان مرتبه اطلاعی خودش را دارد و انسان ممکن است در روی ،بالای و یا زیر آن باشد.قرار گرفتن در ورای ماخذ اطلاعاتی ایجاد برتری و امتیاز می کند. پایین بودن با احساس صمیمیت و حفاظت همراه است این احساسات یک رابطه مستقیم بین مشاهده گر و محیطش بوجود می آورد. البته دست کاری ماهرانه در سطوح کاربرد های عملکردی خاص خودش را نیز پیدا می کند. به طور مثال فردی ممکن است فضای نشستن را از فضای رفت و آمد در یک پارک یا میدان از هم مجزا بداند. حال این کار را چه طور انجام دهیم ؟ آیا با تغییر در سطح با بهترین وجه ممکن از بالا و یا پایین بودن فضا، صورت می پذیرد؟ آیا یک تغییر در نوع پوشش کف می تواند راه حل ما باشد و یا روش های دیگر…؟
۱۰- عمومی و خصوصی
فضاها از جنبه های گوناگون مد نظر طراحان قرار می گیرد. عمومی و یا خصوصی بودن فضا نیز همواره عامل مهمی در طراحیها است .تاکید در اختلاف کیفیت های فضایی دو مکان وابسته به خصوصیاتی محیطی اش می باشد . رنگ ، مقیاس ، خصوصیات کیفی ، بافت و مسایلی از این دست فاکتورهای مهمی در طراحی فضا با قابلیتهای عمومی و خصوصی می باشند.
عناصر مهم در طراحی محوطه
۱-درخت
از میان تمام مساعدت های طبیعت به منظر شهری مسلما نقش درخت بیش از سایر عوامل است. این مفهوم که درخت نیز مانند بناها دارای ساختارهایی هستند که منجر به ایجاد و در هم تنیدن یک سبک معماری گیاهی می گردند قبلا پذیرفته شده، اما
امروزه درختان در جایگاه صحیح خود به عنوان یک ارگان زنده تلقی می شوند که حضور آنها در میان فضای سکونتی ، مطبوع است. به این طریق روابط جدیدی میان ساختار طبیعی و معماری ارگانیک امکان پذیر می باشد. درخت می تواند خود به عنوان حصاری برای یک فضا در نظر گرفته شود و گاه به عنوان یک عنصر تزیینی عمل می کنند. علاوه بر این بعضی گیاهان که خاصیت تنیدن را دارند می توانند علاوه بر عامل زیباییشان پوششی رار در برابر دید ایجاد کنند ، که البته مطالعات بافت و نوع ارگانیک هر گیاه می تواند در بهود بهره وری از آن تاثیر بیشتری داشته باشد و شناخت فرمهای گوناگون آنها در بالارونده، آویزان، هندسی یا نامنظم ، براق و یا مخملی … می تواند در ترکیب بهتر آنها با ساختمان مورد نظر ما تاثیر بسزایی داشته باشد.
۲-حصارها
عملکرد حصارها محصور کردن است . حال این که حصار نیز خود می تواند عامل تفکیک دو فضا از یکدگر باشد. حصار با قدرت تفکیک بالا از لحاظ بصری و یا حصاری با حد کمتر.گاهی اوقات در طرحها لزوم تفکیک دو فضا به دلایل گوناگون اعم از خطر و یا مسایل خاص طراحی باید جدا بوده در این میان استفاده از حصارهایی با قابیت تفکیک بالا و به اصطلاح محکم و بسیار ملموس را ملزم می شود و گاه بالعکس وجود رشته طنابی نیز که هنر آراستن آمیخته شده باشد این عمل را انجام می دهد.
۳- نرده
نرده ها اولین وسیله ای هستند که در درجه نخست در مکانهایی که بالقوه دارای خطرند برای ایجاد آگاهی بصری نصب می شوند و در درجه دوم به عنوان یک مرز فیزیکی به شمار می آیند. نرده متداولترین و ساده ترین نوع آگاهی است . لزوم استفاده از نرده بر همگان واضح است ولی در این بین استفاده از انواع خاص آنها در طراحی هاو توجه به شرایط محیطی و سازگار با اقلیم منطقه از لحاظ روحیات منطقهای می تواند در جهت هماهنگی ویاعدم هماهنگی با بافت منطقه متفاوت باشد.
۴-پله
پله یکی از عناصر رایج و بسیار مورد استفاده در طراحی های محوطه است . لزوم بوجود امدن اختلاف سطح در یک سایت و یا توپوگرافی هر کدام وجود پله را ملزم می سازد.
۵-آب
تجربه نشان می دهد که آب همواره در اغلب طرحهای محیطی و شهری خود را به گونهایی نشان داده است .ساخت و طراحی طبیعت های مصنوعی با امکانات وتکنولوژی روز بدون استفاده از عنصر آب امکان پذیر نمی باشد. شاید هم تلاشها از ابتدا نیز در زمینه ساخت چنین محیطهایی بدلیل جای دادن آب بوده است . چرا که تاثیری که ب یا یک جوی آب بر روحیه افراد می تواند داشته باشد آنچنان قوی و آشکار است که گاه نسان با قرارگیری در این گونه محیطها تولدی نو را در خود احساس می کند.
حال که تا حدی با بعضی مبانی و فاکتورهای مهم در طراحی محوطه ها آشنا شدیم در اینجا به معرفی یک پروژه تجاری با قابلیت های خاص فضایی می پردازیم.
الف)معرفی
Name:sony Berlin GMBH
Location:Berlin-Germany
Design:Meinhard von Gerkan
Asistants:Kai voss,Jens kalkbrenner
ب)کاربری
مجتمع مذکور با توجه به قرار گیری در یک منطقه خاص شهری از لحاظ کاربری و ارائه طیف های مختلف عملکری از قسمتهای متنوعی تشکیل شده است . از جمله عملکلرد های آن می توان به کاربریهای تجاری ،تفریحی، مسکونی و اداری و از جمله ریز فضاها به به بخش های رستوران، تک مغازه ها، دفاتر، موزه و فضای دایرهای مرکزی که شاید بارز ترین خصوصیت آن به عنوان یک مجموعه تجاری باشد و دارای عملکردهای همچون کافی شاپ ،تبلیغات و محلی برای استراحت می باشد را نام برد.
ج) ایده های اصلی طرح
همانطور که از کانسبپت طرح مشاهده می شود مهمترین هدف از به کارگیری چنین کانسبپتی برای مجموعه فوق ، ایجاد یک فضای شهری در دل مجموعه و با شرایط خاص و در عین حال در جهت اصلی اهداف کارفرما که همان ارائه و معرفی تازه های سونی است ، می باشد. اگر چه سایت مثلثی آن محدودیت هایی یرای طراحی ایجاد می کند ولی نحوه برخورد خاص معمار مجموعه با سایت و استفاده وی از یک فرم مرکزی در دل مثلث که موجب شده است علاوه بر بوجود آمدن فضاهای متنوع شهری ، یک فضای محصور نیز در دل ترافیک شهر ایجاد آورد که در عین حال خاصیتی عطف گونه به بیل برد بزرگ تبلیغاتی سونی را دارد ، نتنها محدودیت های سایت را بر طرف کرده بلکه شرایط خاصی از فضا را در داخل مجموعه بوجود آورد است.
توجه به سطوح نیز در این فضا قابل روئت است. فضاها تنها بر روی سطح افق دیده نشده اند و می بینیم که در همان قسمت مرکزی طرح، فضاها در ارتفاع نیز طراحی شده اند.و این باز نشئت از علل عملکردگرایانه داشته و معمار خواسته است با ایجاد سطوح مختلف جمع بیشتری از مردم را در مقابل بیل برد تبلیغات جای دهد.
اقلیم سرد و کو هستانی
کلیات آب و هوایی این منطقه به شرح زیر می باشد :
• سرمای شدید در زمستان و هوای معتدل در تابستان
• اختلاف بسیار زیاد درجه حرارت هوا بین دمای شب وروز
• بارش برف سنگین
• رطوبت کم هوا
بارش برف در نواحی شمال و شمال غربی منطقه بیش از نواحی جنوب غربی آن است . علی رغم بارندگی فراوان ، رطوبت در این اقلیم کم می باشد . همچنین سلسله جبال غربی همانند سدی مانع از نفوذ هوای مرطوب مدیترانه به داخل فلات ایران می شوند و رطوبت هوا را تنها در دامنه های خود نگاه می دارند . برخلاف نواحی شمال ایران و سواحل دریای خزر که غلظت هوا به دلیل پستی زمین و بارش زیاد است در اقلیم سرد ، این غلظت کمتر بوده و همین امر میزان استفاده از تهویه طبیعی هوا را کاهش می دهد .
فرم بنا
برودت بسیار زیاد هوا در بخش عمده ای از سال ، در نواحی سرد و کو هستانی باعث شده است تا حداکثر استفاده از تابش آفتاب ، بهره گیری از نوسان روزانه دما ، حفظ حرارتی و جلو گیری از باد سرد زمستانی در فضاهای مسکونی امری ضروری گردد . لذا فرم بنا در جهت مقابله با سرمای شدید طراحی و اجرا می شود . در ادامه ، به توضیح خصوصیات کلی فرم بنا در این اقلیم خواهیم پرداخت .
۱٫ ساختمان های درون گرا با حیاط مرکزی
بناهای سنتی در اقلیم سرد مانند نواحی مرکزی فلات ایران دارای حیاط مرکزی بوده و سایر قسمت ها دورتادور این حیاط چیده می شوند . اتاق های واقع در سمت شمال حیاط بزرگتر از سایر قسمت ها و تالار یا اتاق اصلی نشیمن خانه نیز در این سمت حیاط واقع شده است تا از تابش مستقیم و حرارت آفتاب در فصل سرد زمستان استفاده کنند . جبهه جنوبی ساختمان به دلیل کوتاه و معتدل بودن فصل تابستان کمتر به کار گرفته می شود . لذا اتاق های جنوبی و اتاق های شرقی و غربی – در صورت وجود – به عنوان انباری یا فضاهای خدماتی همچون اتاق خدمه یا سرویس های بهداشتی کاربرد دارند .
برخلاف مناطق معتدل و مرطوب سواحل جنوبی دریای خزر ، خانه های این مناطق ، اغلب دارای زیر زمینی با سقف کوتاه در پائین زمستان نشین هستند که به علت خنکی هوای آن ، در تابستان برای سکونت و آسایش ساکنان خانه به کار می رود .
۲٫ استفاده از ایوان و حیاط کوچک در بنا
از آنجایی که در بیشتر روزهای سال در مناطق کوهستانی سرد ویا بسیار سرد است اکثر فعالیت های روزمره در اتاق ها انجام می پذیرد . لذا ابعاد حیاط ها در این مناطق قدری کوچکتر از نواحی فلات مرکزی ایران است .
ساختمان ها در این اقلیم دارای ایوان اند ولی عمق آنها نسبت به ایوان های مناطق جنوبی کشور به مراتب کمتر می باشد و همانند ایوان های منطقه خزر ، کاربرد نشیمن ندارند و صرفا جهت حفظ ورودی ها ی بنا از برف و باران استفاده می شوند .
نکته دیگر پائین بودن کف حیاط بناهای اقلیم سرد به اندازه ۱ تا ۱٫۵ متر از سطح پیاده روهااست تا بتوان آب جاری در نهر ها و جویها را بر باغچه حیاط یا آب انبار واقع در زیر زمین سوار نمود و از سوی دیگر ، زمین مانند عایق حرارتی اطراف بنا را احاطه کرده ، مانع از تبادل حرارتی بین بنا و محیط پیرامون آن و باعث حفظ حرارت درون ساختمان می شود .
۳٫ پلان ، فرم بنا و نحوه قرار گیری آن
در حوزه اقلیمی سرد و کوهستانی ، بناها دارای پلان و بافت متراکم می باشند . فرم بنا باید به گونه ای باشد که سطح تماس آن را با سرمای خارج کمتر نماید تا حرارت کمتری از درون به بیرون انتقال یابد . لذا از احجامی نظیر مکعب یا مکعب مستطیل استفاده می نمایند تا نسبت سطح خارجی بنا به حجم داخلی آن کاهش یابد و آن را در حداقل ممکن نگه دارد .
با توجه به شرایط اقلیمی منطقه سرد و کوهستانی در ایران به منظور جلوگیری از اتلاف حرارتی و کوران هوا ، بنا ها به صورت متراکم و فشرده و متصل و در کنار هم ساخته می شوند تا سطح تماس فضاهای گرم مسکونی با محیط سرد خارج کاهش یابد . همچنین بنا ها طوری کنار هم قرار می گیرند که یکدیگر را محصور نمایند و فضاهای شهری تا حد امکان کوچک شوند تا نفوذ جریان باد سرد به داخل فضاهای شهری کم گردد و تابش حرارت از سطح خارجی دیوارهای گرم ابنیه به فضاهای کوچک و محصور شهری ، هوای سرد آنها را تعدیل نماید .
کالبد شهری و روستایی
بافت شهری و روستایی حوزه اقلیمی سرد و کوهستانی در جهت مقابله با سرمای شدید شکل گرفته است . ویژگی های بافت شهری و روستایی در این اقلیم عبارتند از :
۱٫ بافت متراکم و فشرده
۲٫ فضاهای کوچک و محصور
۳٫ بهره گیری از جهات آفتاب و زمین ( به عنوان عوامل تعیین کننده ی جهت استقرار و گسترش شهر و روستا و سیمای آنها )
۴٫ معابر باریک به موازات خط تراز زمین
با توجه به شرایط اقلیمی منطقه سرد و کوهستانی در ایران به منظور جلوگیری از اتلاف حرارتی و کوران هوا ، بنا ها به صورت متراکم و فشرده و متصل و در کنار هم ساخته می شوند تا سطح تماس فضاهای گرم مسکونی با محیط سرد خارج کاهش یابد . همچنین بنا ها طوری کنار هم قرار می گیرند که یکدیگر را محصور نمایند و فضاهای شهری تا حد امکان کوچک شوند تا نفوذ جریان باد سرد به داخل فضاهای شهری کم گردد و تابش حرارت از سطح خارجی دیوارهای گرم ابنیه به فضاهای کوچک و محصور شهری ، هوای سرد آنها را تعدیل نماید .
نکته قابل مشاهده دیگر در این نوع شهرها ، طراحی معابر کم عرض و باریک برای استفاده بهتر از حرارت و جلوگیری از تبادل گرما و سرما است . معمولا در این نوع اقلیم ، مجتمع های زیستی در وسط دامنه بلندی ها و رو به جنوب و در داخل زمین یا روی آن به منظور بالا بردن ظرفیت حرارتی دیواره های بدنه شمالی و افزایش حجم داخلی نسبت به سطح بیرونی ، استقرار می یابند . در واقع در صورت استقرار روستا در پائین دره اولا خطر سیل خیزی و نابودی روستا وجود خواهد داشت . ثانیا نفوذ هوای سرد سنگین به دره ها باعث افزایش شدت سرما به هنگام شب خواهد شد . ثالثا جبهه شمالی کوه همواره در سایه قرار گرفته و سرد می باشد در حالیکه روستاها و شهر ها باید جهت حداکثر استفاده از تابش خورشید ، رو به دره و در آفتاب بنا گردند . رابعا به علت فزونی ناهمواری های زمین و شدت باد در بالای کوه و دسترسی به منابع آبی و رود خانه ها که در قسمت پائین ارتفاعات جاری هستند ، استقرار بافت روستایی و شهری بر بالای کوه صحیح نمی باشد.
۱- استفاده از پلانهای ماتراکم و فشرده
۲- به حداقل رساندن سطح خارجی در برابر حجم مورد پوشش
۳- استفاده از مصالحی با ظرفیت و عایق حرارتی خوب
۴- به حداقل رساندن میزان تعویض هوای داخلی و تهویه طبیعی و در نتیجه جلو گیری از ایجاد سوز در راخل و خروج هوای داخل یه خارج از بنا.
ازدیاد انعکاس زمین و سطوح بیرون از پنجره های مقابل افتاب زمستان.
تابش خورشید که از طریق پنجزه ها وارد می شود ممکن است به صورت مستقیم ، پخش شده و یا انعکاسی از سطوح خارجی باشد . مهمترین این سطوح ، سطح زمین و مصالح اطراف و کنار پنجره ها می باشد .
شکل و نحوه قرارگیری ساختمان به منظور افزایش میزان
استفاده از خورشید در زمستان.
دریافت غیر مستقیم
تهویه و باد
وزش باد در هرمنطقه نکته ای قابل .اهمیت است که بایستی بر اساس بررسی هایی که در زمینه تا.ثیرات ان بر ساختمان انجام میشود و نیز بر مبنای جهت و سرعت باد در ان منطقه د در جهت استفاده بهینه از باد مناسب و کاهش اثرات مخرب باد غالب تدابیری ا ندیشید.
۱ـ پایین بردن ساختمان نسبت به سطوح اطراف ان
باعث عبور سهلتر جریان هوا از روی ان میگردد ودر نتیجه باعث کمتر شدن جریان گردابی در پشت ساختمان و جریان متوقف شده در جلوی ساختمان می گردد.
۲-پله ای کردن وایجاد شیب مصنوعی در سطوحی از ساختمان که درمسیر مستقیم وزش بادمی باشد نیز جریان گردابی را حذف میکند وجریان متوقف شونده را به حداقل می رساند .
۳-شکل ونحوه قرار گیری ساختمان به منظور کاهش تلاطم باد در زمستان
برگرداندن بنا پشت به باد و استفاده از سطوحی صاف وبدون بازشو در مقابل وزش باد
. ایجادخاکریز و یا حفاظ خاکی یا مانعی در مقابل وزش باد .
فشردگی فرم در پلان و مقطع،اولین قاعده در کم کردن سطح تماس با جریان باد است. جهت قرار گیری نیز به همین اندازه مهم است.پلان (ب)از نظر شکل ابعاد فضا مانند پلان (آ)است با این وجود چرخش ان به اندازه ۴۵درجه موقعیت سطوح در معرض باد این پلان را تا حد پلان(ج)افزایش داده.
۵-بالا بردن حصاری بلند وطولانی
بالا بردن حفاظی بلند وطولانی که عمود بر جهت باد باشدهمچنین ایجاد پیش امدگی سایبان در بالای ساختمان و نیز کشیدن دیواری گرداگرد ساختمان .
یک حصار محکم و استوارمثل دیوار فضایی کوچک نسبتا ارامی درحرکت برگشتی باد بوجود می اورد ولی حصاری که به ترتیبی دارای خلل وفرج باشد در دراز مدت بهتر عمل خواهد کرد .
۶- حفاظت از فضاهای بیرونی از طریق هندسه بنا ازطریق ایجاد نوعی حصار برای بعضی فضاها که می بایست جریان هوای کمی در انجا جریان داشته باشد.
۷-به طور کلی ساختمانهای بلند در برابر باد با مشکلات حادی روبرو می شوند .سرعت طبیعی باد با وزش به بدنه بلند ساختمان با افزایش ارتفاع زیاد میشود وطبقات بالا راتحت تاثیر نیروی زیادی قرار میدهد که میتواند نمای ساختمان را از بین ببرد ومستلزم ملاحظاتی برای تقویت ساختمان در برابر بارهای جانبی است.در سطح زمین، جریان بادهای نسبتا شدید ،از حرکت سریع هوای جانبی
ساختمانکه روبه باد ودارای فشار زیاد است، با برخورد با هوایی که دارای فشار پایین ودر پشت ساختمان جریان دارد به وجود میاید اگر در زیر ساختمان بلند و در سطح زمین فضای باز مانند راهرو وجود داشته باشد وقتی چفت در خروجی را باز کنیم عبور جریان هوا از ان فضا به قدری سریع خواهد بود که راه رفتن را مشکل میکند حتی اگر باد شدید یا ملایم در ان راهرو یا باز نمی شود یا به زور باز می شود.از مشکلاتی که باد در سطح زمین به وجود می اورد می توان
*****
اقلیم معتدل و مرطوب
– داراب دیبا و شهریار یقینی : ایشان در
مطالعات خود به بررسی معماری بومی گیلان «در چارچوب مطالعه معماری سنتی ایران، بر اساس شرایط محیطی» پرداخته و در ابتدا به بررسی طراحی مسکن در خطه گیلان اشاره نموده و با توجه به موقعیت محیط پیرامون بناهای مسکونی چند تیپ از الگوی مسکن را مورد ارزیابی قرار دادهاند. سپس با بررسی فضاهای داخلی خانههای سنتی گیلان، فضای معماری را به سه دسته تقسیم نمودهاند:
الف- فضاهای بسته شامل اتاقها.
ب- فضاهای نیمه باز شامل ایوانها.
ج- فضاهای باز که شامل محدوده حیاط پیرامون خانه میباشد که «اهمیتی به اندازه بقیه خانه دارد». ایشان در بخشی دیگر از مطالعه خود هشت ویژگی کلی معماری روستایی گیلان را برشمرده و در نهایت با بیان مشکلات ساختمانهای امروزی، اشاره مینمایند که «معماری جدید باید حتماً از مصالح رایج در محل استفاده نماید و محدودیتهای اقلیم را به دقت در نظر گیرد».
معماری منطقه معتدل و مرطوب
به منظور بررسی ساخت و ساز در این اقلیم، منطقه گیلان در نظر گرفته شده است. از این رو در ادامه بحث به تحلیل معماری سنتی این منطقه میپردازیم.
اقلیم گیلان این منطقه پربارانترین منطقه شمالی ایران است و دارای رطوبت زیاد و گرمای هوا در تابستان باشد، از این رو «باران مداوم و رطوبت نسبی زیاد، عامل اصلی شکلگیری معماری در این سرزمین است».
به منظور بررسی ویژگیهای معماری بومی این منطقه، این بناها از نظر نوع مصالح ساختمانی و تأثیر باد و نور خورشید بر آنها و چگونگی نسبت به این عوامل و ساختار فضائیشان مورد مطالعه قرار خواهند گرفت.
الف) ساختار فضایی بنا: «شکلگیری معماری بومی گیلان بر مبنای مدولهایی از مربع میباشد که به صورت خطی در امتداد شرق- غرب و عمود بر جریان باد» توسعه یافته است، این گونه شکلگیری نمونهای از معماری برونگرا میباشد که از ویژگیهای آن، داشتن ارتباط بصری و فیزیکی مستقیم با فضای بیرون خانه، نداشتن حیاط و گسترش در ارتفاع میباشد که ما در معماری بومی گیلان شاهد آن میباشیم. قابل ذکر است که بناها در فضاهایی باز سبز «گیاهی» قرار می گیرند
ب) تأثیر جریان هوا و نور خورشید بر بنا:
به منظور جلوگیری از نفوذ باران به داخل ساختمان توسط باد، سقف شیبدار تا نزدیکی کف زمین در یک یا دو طرف بنا که در سمت باد قرار دارد ادامه مییابد. همچنین به منظور ممانعت از نفوذ رطوبت از سطح زمین به داخل بنا، سطح آن بالاتر از زمین قرار گرفته و در فضای بین کف و زمین جریان هوا موجب تبخیر رطوبت و تهویه هوا شده وسبب خشک و قابل استفاده شدن کف ساختمان میشود.
ج) مصالح ساختمانی: ساقههای برنج عناصر اصلی تشکیل دهنده پوشش سقفهای شیبدار هستند. اسکلت بنا و در واقع ایستایی ساختمان از چوب میباشد که از آن در بدنهها نیز استفاده میشود و پوشش نهایی آن با خشت است و گلاندود میشود و از مصالح دیگری همچون سنگ، خشت و سفال نیز در کنار ساختمانهای تماماً چوبی استفاده شده است. همانگونه که بیان گردید تمامی مصالح بکار رفته در بنا از مصالح موجود در محل میباشد که موجب کاهش انرژی در حمل و نقل مصالح از نقاط دیگر شده است.
ویژگیهای معماری جدید گیلان:
امروزه دیگر ما شاهد معماری بومی و سنتی در این منطقه نمیباشیم و در عوض ساختمانهایی با سازه فلزی یا بتنی، پوشش آجری و سقفهای شیبدار با فرمهایی به اصطلاح هنرمندانه با پیروی کورکورانه از معماری بیگانگان و تفکیک فضاهای داخلی تنها به منظور پاسخ به نیازسرپناه خانواده، جایگزین ویژگیهای پیشین بناها گشتهاند و همین نکات موجب از دست دادن هویت معماری بومی منطبق با محیط شدهاند که یکی از پیامهای اصلی شیوه جدید معماری، بالا بودن هزینه ساخت و افزایش استفاده از انرژیهای غیر قابل تجدید(و یا فسیلی) به منظور گرمایش و سرمایش است که علت اصلی آن عدم استفاده از مصالح بومی میباشد.
انطباق معماری جدید با معماری بومی گیلان:
شاید ایجاد معماری بومی در حال حاضر از نظر استحکام و دوام و همچنین نیازهای امروزی ساکنین پاسخگو نباشد، اما میتوان با استفاده صحیح از اصول معماری و عوامل تشکیلدهنده آن، مصالح بومی، همچون «چوب و (پیش ساخته نمودن) و اجرا دقیق آن در بنا و اتصالات بهتر، عمر این ساختمانها را افزایش داده تا از این طریق اجرای آن آسانتر و سریعتر صورت گیرد و دیگر به هزینه کمتری به منظور ساخت و تعمیر و نگهداری بنا نیاز باشد». از سوی دیگر، در پوشش بناها، استفاده از « ساقههای نباتی» به جای سفال میتواند موجب دوام و استحکام بیشتر آنها گردد. تمامی این عوامل میتواند در پایداری محیط و همچنین ایجاد ساخت و ساز پایدار مؤثر افتد
در داخل اتاق ها، جهت قرارگیری ساختمان ها با توجه به جهت وزش نسیم های دریا تعیین شده اند.
برای حفاظت اتاق ها از باران، ایوانک های عریض و سرپوشیده در اطراف اتاق ها ساخته اند. این فضاها در بسیاری از ماه های سال برای کار و استراحت و در پاره ای موارد برای نگهداری محصولات کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرند. (اقلیم و معماری، مرتضی کسمایی) وحید قبادیان، بالاتر بودن سطح ساختمان از زمین، سقف های شیب دار و شکل برون گرای ساختمان را نیز از دیگر ویژگی های بناهای کرانه جنوبی دریای خزر بر می شمارد. وی درباره نوع مصالح به کار رفته در این منطقه می گوید: «به دلیل حاصل خیزی و وجود کشتزارهای وسیع در جلگه ها و جنگل های انبوه، در نواحی کوهپایه ای و کوهستانی، مصالح ساختمانی در این کناره، اغلب نباتی است.
مهم ترین ویژگی کرانه جنوبی دریای خزر، رطوبت نسبتا زیاد در تمام فصول سال، کم بودن اختلاف درجه حرارت بین شب و روز و پوشش وسیع گیاهی است. «استفاده از جریان باد در فضاهای شهری و ایجاد کوران دو طرفه در داخل ساختمان ها» مهم ترین روش ایجاد سایش نسبی در این مناطق است. «به منظور استفاده هر چه بیشتر از جریان هوا در فضاهای شهری و همچنین به دلیل فراوانی آب و امکان دسترسی به آن در هر منطقه، ساختمان ها در این نواحی به صورت غیر متمرکز و پراکنده سازمان دهی شده اند. برای استفاده از کوران هوا و تهویه طبیعی آن، پلان ساختمان ها گسترده و باز و فرم کالبدی آنها بیشتر شکل های هندسی طویل و باریک است. برای استفاده بیشتر از وزش باد در ایجاد تهویه طبیعی
در تمام ساخاتماننهای این مناطق بدون استثنا از کوران و تهویه طبیعی استفاره می شود. بطور کلی پلانها گسترده و باز و فرم کالبدی انها بیشتر، شکلهای هندسی طویل و باریک است.
به منظور حداکثر استفاده از وزش باد در ایجاد تهویه طبیعی در داخل اتاقها ، جهت قرار گیری ساختمانها با توجه به وزش نسیم های دریا تعیین شده است . در نقاطی که بادهای شدید و طولانی می وزد قسمتهای رو به باد یاخ تمانها کاملا بسته است . به منظور استفاره هر چه بیشتر از جریان هوا، همچنین به دلیل فراوانی اب و امکان دسترسی به ان در هر نقطه ، ساختمانها به صورت غیر متمرکز و پراکنده در مجموعه سارماندهی شده است.
*****
اقلیم گرم و خشک
از کرانه شمالی تا کرانه دریای جنوبی، فلات وسیعی قرار گرفته است که آب و
هوای بخش گسترده ای از ایران بزرگ را شکل داده است. «آب و هوای گرم و خشک در تابستان و سرد و خشک در زمستان، بارندگی اندک در طول سال، رطوبت کم هوا، پوشش نازک گیاهی، اختلاف بسیار درجه حرارت بین شب و روز و وجود بادهای توام با گرد و غبار در نواحی کویری و حاشیه آن»، ویژگی های عمده آب و هوایی این منطقه محسوب می شوند
. معماران سنتی و ساکنین قدیمی شهرها و روستاهای خطه مرکزی و شرقی ایران، مناطق مسکونی شان را به صورت بافتی متراکم ایجاد کرده اند تا از سایه ها بیشترین بهره را ببرند. کوچه های باریک و نامنظم و بعضا پوشیده با طاق، علاوه بر جلوگیری از تابش مداوم آفتاب بر تن لخت خاک و سر برهنه عابرین، بادهای تند و غبارآلود کویری را نیز منحرف می سازد. خانه های این منطقه نیز که به خانه های چهار فصل معروفند، به صورتی کاملا درون گرا و محصور ساخته شده اند. کلیه بناهای ساخته شده در این منطقه به شکل حیاط مرکزی احداث شده اند و در اغلب آنها، زیرزمین، ایوان و بادگیر از اجزای فراموش نشدنی به شمار می رو
د
. سمت شمالی حیاط که آفتاب مایل زمستان به آن تابیده و گرم تر از سایر بخش های بناست، زمستان نشین محسوب می شده است و اطاق های سمت جنوب که در سایه قرار دارند و خنک تر از دیگر نقاط ساختمان اند، محل سکونت افراد خانواده در تابستان بوده اند. سرداب یا زیرزمین نیز غالبا در همین بخش از سازه بنا می شود.
کف بناها از سطح معابر اندکی پایین تر قرار دارد. سازه های خشتی نااستوار این منطقه
به این شکل مقاومت نسبتا بیشتری در برابر نیروی تخریبی زلزله پیدا می کند.
. خشت دیرتر از هر ماده دیگر گرم می شود و شب هنگام نیز دیرتر حرارت خود را به محیط اطراف پس می دهد
. گذشتگان با افزودن نمک طعام به گل، از رویش گیاه بر دیواره های بنا جلوگیری می کردند. این کار مقاومت سازه در برابر بارندگی، رطوبت و یخ زدگی را نیز افزایش می دهد. قرار دادن خار و خاشاک بر بالای دیوارها هم مانع از برخورد مستقیم آب باران بر دیواره های گلی می شود
استفاده از حیاط های داخلی درخت کاری شده و معطوف ساختن فضاهای زندگی به این حیاط ها، از عمده ترین ویژگی های معماری مناطق گرم و خشک است. حیاط های داخلی که شامل درخت، حوض و سطح گیاه کاری شده است، یکی از موثرترین عوامل ایجاد رطوبت محسوب می شوند. اتاق ها که فقط به این حیاط ها باز می شوند در برابر با دو طوفان شن که معمولا در مناطق کویری می وزد، همچنین در برابر بادهای سرد زمستانی محافظت می شوند.»
معماری منطقه گرم و خشک:
در بررسی و مطالعه معماری این نوع اقلیم میتوان به معماری مسکن بسیاری از شهرهای فلات مرکزی ایران اشاره نمود که دارای معماری درونگرا هماهنگ با این نوع اقلیم میباشند. در این مبحث به بررسی معماری مسکن یزد که نمونهای از معماری درونگرا میباشد، خواهیم پرداخت.
ویژگیهای اقلیمی این منطقه «خشکی، کم آبی، گرمای شدید در تابستان» به همراه طوفانهای شنی در برخی از مواقع سال و وزش باد در جهات مختلف و همچنین «سرمای شدید در زمستان» میباشد.
ویژگیهای معماری بومی یزد:
الف- ساختار فضایی بنا: شاخص اصلی معماری بومی یزد، درونگرایی آن میباشد. این نوع معماری دارای حیاط مرکزی بوده و اتاقها معمولاً در چهار سمت آن واقع شده است و به منظور تهویه فضای داخلی، در گوشهای از بنا بادگیر ساخته میشود فرم حیاطها معمولاً به صورت گودال باغچه (در برخی موارد مسطح) میباشند
ب- تأثیر جریان هوا و نور خورشید: در اقلیم گرم و خشکی همچون یزد که دارای طوفانهای شدید همراه با شن و گرمای زیاد در تابستان و سرمای شدید در زمستان است، هماهنگی با طبیعت و شرایط محیطی ضرورت بیشتری پیدا میکند، به عنوان نمونه در این اقلیم بایستی فرم پلان فشرده باشد تا سطوح کمتری در مقابل نور خورشید قرار گیرند. همانگونه که توضیح داده شد به علت تابش شدید نور خورشید در تابستان و سرمای زیاد زمستان، جهت قرارگیری ساختمان در سمت جنوب تا جنوب شرقی میباشد تا بیشترین میزان انرژی را در فصل زمستان دریافت کند. همچنین به منظور استفاده از بادهای مناسب، معماران گذشته از بادگیر استفاده میکردند تا بدین شیوه، جریان هوای مطبوع را به داخل اتاقها انتقال دهند و هوای گرم و آلوده به بیرون فرستاده شود. در واقع بادگیر کار مکش را انجام میداده است، اجرای بادگیر در شهرهای مختلف منطقه گرم و خشک با توجه به اوضاع جوی منطقه و جهت وزش باد متفاوت میباشد به عنوان مثال «در یزد به علت وزش باد در جهات مختلف، بادگیری چهار طرفه ساخته میشود و معمولاً دارای ارتفاع زیادی میباشد». با توجه به مطالب یاد شده، معماری مسکن در یزد به شکلی بوده تا از انرژی قابل تجدید همچون جریان هوا و نور خورشید به طرز کاملاً مناسب و بهینهای استفاده شود که این امر موجب کاهش استفاده از انرژیهای فسیلی شده و بدین طریق پایداری محیط را تضمین کرده است.
ج- مصالح ساختمانی: مصالح ساختمانی در هر شرایط آب و هوایی به نوعی عمل میکند، به طوری که در آب و هوای گرم و خشک مورد مطالعه نوع مصالح به کار رفته در میزآنراحتی ساکنان در ساختمان تأثیر زیادی دارد. در این اقلیم مصالح ساختمانی به نحوی باید انتخاب شوند که در مقابل گرما مقاومت فراوانی داشته و از ظرفیت حرارتی بالایی برخوردار باشند. از جمله مصالحی که سازندگان بنا از آن استفاده میکنند گل و مشتقات آن است و چنانچه سنگ و یا چوب در بناها به کار برده شوند، آنرا با خاک و گل مخلوط مینمایند چرا که این نوع مصالح با آب و هوای خشک یزد تطابق دارد. شایان ذکر است که گل مورد نیاز، از خاک همان محل پس از کودبرداری زمین به دست میآید که این امر موجب میشود تا با استفاده از مصالح محلی، مصرف انرژی کاهش یابد چرا که دیگر نیازی به صرف انرژی بیشتر به منظور حمل و نقل مصالح از نقاط دیگر به مکان مورد نظر نمیباشد، همچنین ساخت و ساز در هنگام تولید مصالح، استفاده و دورریزی آن تأثیر سویی بر محیط پیرامون نخواهد داشت. نکته حائز اهمیت دیگر در امر ساخت بنا، ضخامت مصالح به کار برده میشود، ضخامت دیوارها باید به گونهای باشد که بتواند در مقابل تابش طولانی نور خورشید مقاومت کند، همچنین رنگ مصالح به کار برده شده در بنا بایستی روشن باشد تا بتواند مقدار زیادی از انرژی خورشید را منعکس نماید، رنگ روشن خاک بهترین رنگ مصالح انتخابی در منطقه گرم و خشک است.
ویژگیهای معماری جدید یزد:
متأسفانه در کنار چنین معماری آگاهانهای، شاهد ظهور معماری جدیدی هستیم که کاملاً با شرایط اقلیمی منطقه متناقض میباشد. خانههای ردیفی که از بتن، آهن و آجر ساخته شدهاند. با حیاطهایی که به علت کوتاه بودن دیوارهایشان، از یک سو قادر به ایجاد سایه مناسب نمیباشند و نمیتوانند از بنا، در مقابل وزش باد شدید و نور زیاد خورشید محافظت نمایند و شرایط نامساعدی برای ساکنین بوجود میآورند، از سوی دیگر به کارگیری دیوارها و سقفهای با ضخامت کم که در مقابل موقعیت خاص این منطقه، هیچگونه مقاومتی ندارد و همچنین استفاده از قیر سیاه رنگ بر روی پشت بامها که به علت تیرگی رنگ موجب افزایش دما در فصل تابستان و به جهت انتقال حرارت از طریق بام موجب کاهش دما در فصل زمستان در داخل خانه میشود و در نهایت به کارگیری وسائل گرم کننده با مصرف انرژی فسیلی و دستگاههای خنک کنندهای که به علت دمای نامناسب فضاهای داخلی در فصول مختلف مورد استفاده قرار میگیرند، به طور کلی بایستی بیان نمود که معماری جدید با شیوه ساخت ناهماهنگ با اقلیم از یک سو موجب عدم آسایش ساکنین و از سوی دیگر با استفاده نامناسب از مصالح و افزایش مصرف انرژی فسیلی معماری پایداری را که در گذشته وجود داشته، مد نظر قرار نداده است.
یکی از پایه های شکل گیری معماری ایرانی، اقلیم می باشد . که براین اساس معماری مناطق کویری ، گرم ، مرطوب ، سرد هویت وساختار خود را می یافت و بر کالبد آنها معنا می بخشید . اما در جریان معماری به اصطلاح مدرن که صرفا به قول نیچه رفتاری گله ای بیش نبود. باعث ازدست رفتن گوهر ناب معماری ایرانی که در قرنها ممارست به ایدآلهای زمان و مکان دست یافته بودند پس زدیم و خودباخته معماری بدون محتوا گشته ایم . حال پس از تاراج معماری در اندیشه انیم تا با عناوینی چون معماری پایدار ، بهینه سازی و غیره که خود نیز تقلیدی بیش از دیگران نیست، هویت ازدست رفته را به بناها و شهرهایمان بازگردانیم. ولی به قول حسن فتحی شایسته است . قبل از ایجاد یا ارائه ی راه حل های مکانیکی ابتدا باید راه حل های سنتی درمعماری محلی را ارزیابی کرد: آنگاه این روش ها را پذیرفت یا برای تطبیق با ملزمات مدرن و پیشرفته آنها را اصلاح کرد. .. این فرایند می بایست بر پیشرفت های جدید درعلوم انسانی و فیزیک و نیز علوم همچون فن آوری مصالح ، آیرودینامیک ، هواشناسی و فیزیولوژی مبتنی باشد.
در این مقاله سعی کرده ایم برای بیان ارزشهای اقلیمی معماری ایرانی با ارائه چار چوب نظری ؛ به بررسی معماری سنتی دو اقلیم از چهار اقلیم ایران می پردازیم :
– معماری منطقه معتدل و مرطوب : معماری بومی- روستایی گیلان
– معماری منطقه گرم و خشک: معماری بافت مسکونی یزد
عبدالمجید نورتقانی و روح اله رحیمی کارشناسان ارشد معماری ، دانشکده هنر ومعماری ،دانشگاه شیراز
انسان همواره در طول تاریخ سعی مینماید به منظور ایجاد سرپناهی امن برای سکونت، آنرا با محیط پیرامون خود هماهنگ سازد تا بتواند شرایط مناسبی برای ادامه حیات خویش ایجاد کند و در حقیقت شرایط جغرافیایی، اقلیمی نیز در شکلگیری این فضای زیست، دخالت مستقیمی دارد.
در ایران به علت دارا بودن، چهار اقلیم متفاوت گرم و مرطوب، گرم و خشک، معتدل و مرطوب و سرد، معماریهای متفاوتی (به ویژه در طراحی مسکن بومی) هماهنگ با اقلیم بوجود آمده در چنین فضاهای ساخته شدهای، بکارگیری مصالح بومی که کمترین تأثیر نامطلوب بر محیط را دارند و همچنین کاهش میزان انرژی مصرفی با استفاده از مصالح محلی، موجب پایداری محیط زیست و افزایش دوام بناها گردیدهاند. از این رو در این مبحث، سعی بر آن است تا بتوانیم معماری بومی ایران را در اقلیمهای متفاوت با توجه به پایداری محیط و صرفهجویی در مصرف انرژی بررسی نموده و معایب معماری جدید در هر اقلیم را از نظر مواردی همچون به کارگیری مصالح ناهماهنگ با شرایط منطقه، طراحی نامناسب بنا، عدم صرفهجویی در مصرف انرژی و تخریب محیط به صورت اجمالی مورد ارزیابی قرار دهیم.
چگونگی برخورد با طبیعت و معماری در آن، واکنشی است که هر انسانی در نقاط مختلف کره زمین داشته و خواهد داشت و معماری با ارزش باقی مانده از دوران گذشته نشان دهنده فائق آمدن او به صورت کامل یا ناقص بر عواملی همچون مسائل اقلیمی، آب و هوا و … میباشد. از اینجاست که ما شاهد معماری بومی گوناگونی در کشورهای مختلف جهان همخوان با اقلیم وفرهنگ میباشیم که ویژگیهای خاص منطقه خود را نشان میدهند. در ایران به علت دارا بودن شرایط گوناگون اقلیم و فرهنگ، ویژگی خاصی دارد و معماریهای متفاوتی هماهنگ با اقلیم در آن به وجود آمده است. لذا به منظور بررسی معماری سنتی هر اقلیم، به ویژه طراحی مسکن بومی، نکاتی را مدنظر قرار دادهایم که شامل موارد ذیل میباشند:الف- خصوصیات اقلیمی هر منطقه چه تأثیری بر معماری آن منطقه خواهد گذاشت؟
ب- نحوه بکارگیری مصالح بومی و انرژیهای قابل تجدید در معماری هر منطقه با توجه به شرایط اقلیمی به چه صورت میباشد؟
ج- آیا در ساخت و سازهای هر منطقه حفظ محیط زیست و صرفهجویی در مصرف انرژی مورد توجه قرار میگیرد؟
مروری بر ادبیات
به منظور ارائه دیدگاه صاحب نظرانی که در زمینه بررسی معماری سنتی ایران در ارتباط با میزان انطباق آنها با شرایط اقلیمی و ساخت و ساز پایدار تحقیق کردهاند، گزیدهای از نظرات را انتخاب نمودهایم که پس از ارائه مطالب، در این بخش در مبحث چارچوب نظری، موضوعات مطرح شده را مورد ارزیابی قرار خواهیم داد.
– داراب دیبا و شهریار یقینی : ایشان در مطالعات خود به بررسی معماری بومی گیلان «در چارچوب مطالعه معماری سنتی ایران، بر اساس شرایط محیطی» پرداخته و در ابتدا به بررسی طراحی مسکن در خطه گیلان اشاره نموده و با توجه به موقعیت محیط پیرامون بناهای مسکونی چند تیپ از الگوی مسکن را مورد ارزیابی قرار دادهاند. سپس با بررسی فضاهای داخلی خانههای سنتی گیلان، فضای معماری را به سه دسته تقسیم نمودهاند:
الف- فضاهای بسته شامل اتاقها.
ب- فضاهای نیمه باز شامل ایوانها.
ج- فضاهای باز که شامل محدوده حیاط پیرامون خانه میباشد که «اهمیتی به اندازه بقیه خانه دارد». ایشان در بخشی دیگر از مطالعه خود هشت ویژگی کلی معماری روستایی گیلان را برشمرده و در نهایت با بیان مشکلات ساختمانهای امروزی، اشاره مینمایند که «معماری جدید باید حتماً از مصالح رایج در محل استفاده نماید و محدودیتهای اقلیم را به دقت در نظر گیرد».
چار چوب نظری
با در نظر گرفتن تحقیقات متعددی که در زمینه طراحی بنا با توجه به شرایط اقلیمی صورت گرفته بایستی به این نکته اشاره نمود که در مطالعات انجام شده، مبحث ساخت و ساز پایدار در ارتباط با بناهای سنتی ایران به صورت موضوعی خاص مدنظر قرار نگرفته و همواره به چگونگی ساخت بناهای گذشته در تطابق با شرایط اقلیمی پیرامون آنها در مناطق مختلف پرداخته شده است. در برخی از مطالعات نیز به اهمیت مسئله انرژی در بنا و چگونگی به کارگیری انرژیهای قابل تجدید و عدم استفاده از انرژیهای فناپذیر اشاره شده و یا به طور اخص به این نکته پرداخته شده است. از این رو در این تحقیق تمامی نظرات و مطالعات جمعآوری شده و در قالب دو اقلیم از چهار اقلیم متفاوت ایران با توجه به نمونههای موردی در شهرها، ویژگیهای معماری سنتی ایران در ارتباط با مقوله پایداری مورد بررسی قرار گرفته است.
استفاده از ناهمواری های روی زمین،ساختمان های مجاور
و گیاهان برای ایجاد سایه در تابستان.
درختان بلند در سمت جنوب جهت سایه اندازی روی دیوار و سقف مناسب می باشند.
در سمت غرب از گیاهان زیاد ،بوته ها و پرچین ها استفاده کنید تا مانعی در
مقابل افتاب بعد از ظهر باشد.
اضافه کردن داربست سایه بانی از چند جهت میتواند مفید باشد .نه تنها این سایه
بان روی دیوار سایه می اندازد بلکه مانع انعکاس نور از سطح زمین به دیوار می
شود.
۴ـگیاهان برای سایه در تابستان.
درختان برگ پهن بهترین نوع سایبان هستند.زیرا ساختمان را در تابستان
محافظت میکند. و در زمستان با از دست دادن برگ هایشان امکان استفاده از
خورشید را می دهند.
در طرف جنوب باید درختان بلند انتخاب شوند. در ختان انبوه و کوتاه قد و
همچنین بوته های بلند در قسمت غربی ساختمان مناسب هستند .درختان همیشه
سبز برای ایجاد سایه روی دیوار های غربی می تواند مناسب باشد،خصوصا اگر
جهت باد زمستانی از قسمت غرب و شمال غرب باشد عملکرد این دو درختان دو
چندان میشود
استفاده از لوله های اب فشان روی دیوارهای فضای مرکزی
حیاط افتابگیر هوا را گرم کرده و ان را به سوی بالا هدایت می کند در نتبجه هوار خنک برای جایگزینی ان به داخل خانه کشیده می شود.حیاط واقع در سابه با اثر خنک سازی به کمک تبخیر مانند یک مخزن هوای خنک عمل می کتد.
*****
اقلیم گرم و مرطوب
جنوب ایران نیز به دلیل مجاورت با دریا باید تشابه نسبی آب و هوایی با مناطق شمالی داشته باشد. اما فرم ساختمان سازی و فضاهای شهری در این منطقه تفاوت های آشکاری با کناره شمالی کشور دارد. بافت روستاها همانند روستاها و شهرهای شمال کشور باز نیستند. این تراکم در فضاهای شهری بیشتر دیده می شود. مسیل های بزرگ و اغلب خشک نیز سیمای شهرها را ویژگی منحصر به فردی بخشیده اند. فرم ساختمان ها به صورت حیاط مرکزی و نیمه درون گراست.
: «به سبب مجاورت با دریا، رطوبت این کناره بسیار زیاد است، ولی به علت قلت بارندگی، خاک جنوب، فاقد پوشش گیاهی به جز نخلستان ها و کشتزارهای محدود است. همچنین خاک اکثر این نواحی نیز آهکی است و این موضوع به همراه پوشش اندک گیاهی باعث عدم نفوذ آب در زمین می شود. از همین رو هم هست که اندک بارانی که در منطقه می بارد، به سیل بدل می شود.»
. طاق های کاهگلی مسطح، بهترین مکان برای خواب شب ساکنین کناره خلیج فارس و دریای عمان است.
-کاهش انعکاس زمین و سطوح بیرون از پنجره های رو به
افتاب تابستان.
سطح نا منظم یا خشن بوته کاری به جلوگیری از تابش افتاب کمک می کند
و باعث انعکاس کمتری حتی از یک سطح گیاهی مانند چمن می شود.
رطوبت ودما
ایجاد فضایی بالایی برای جمع اوری وخروج گرما
امکان بالا رفتن و خروج گرما
بیشترین گشودگی برای جذب باد مؤثر
پلکانی کردن طبقات برای پرهیز از نور مستقیم افتاب استفاده مؤثر از نسیم به عنوان عامل خنک کننده
استفاده از نا همواری های روی زمین،ساختمانهای مجاور و گیاهان جهت بهره گیری بیشتر از نسیم تابستان.
سد کردن جریان باد به صورت ممتد
****
-عنصر گیاه در فضای سبز:
تاثیر و نقش درختان در فضای سبز و منظر شهری :
میتوان به فضاهای سبز موجود در شهرها اشاره کرد که نقش بسزایی در خلق منظر شهری متفاوت دارند.در میان عناصر طبیعی تاثیرگذار در منظر شهری، درختان به خاطر ساختار و بافت ویژهای که دارند اهمیتی دو چندان پیدا میکنند.(کارمان،۲۰۰۳،۲۴۹) در ختان نیزهمانند بناها دارای ساختارهایی هستند که منجر به ایجاد یک سبک معماری گیاهی میگردند. متناسب با تغییر و تحول شهرها در دورههای مختلف، معیارهای انتخاب درختان نیز دستخوش تغییر شده است.(سیمونیک،۲۰۰۶)از سوی دیگر، اصولاً شهرها با یک نسبت بالایی از فضای باز روبرو هستند که هر کدام از آنها وضعیت فیزیکی خاصی را دارند. از جملهی این فضاها، می توان به خیابانها، میادین و فضاهای اطراف پارکینگها اشاره کرد که ملاک انتخاب درخت و پوشش گیاهی برای هرکدام متفاوت است.( همان) در این زمینه معمار منظر شهری وظیفه انتخاب گیاهان مناسب و سازگار با محیط را بر عهده دارد.(کارمان،۲۰۰۳،۸۱)
در ختان از روی اندازه، شکل، ترکیبات رنگیشان و یا تباین با عناصر دیگر و حتی به خاطر بافت یا عطرشان برگزیده میشوند، زمان تشکیل یا افتادن برگها، نوع سایه یا اندازه تاج درخت بر انتخاب آن تاثیر دارد. اوضاع زیست محیطی در محیطهای شهری متغیرتر از دیگر محیطهای انسان ساخت است، سایه ساختمانها، وضعیت نور، باد، دما و خاک از محلی به محل دیگر متفاوت است.(آرنولد،۱۹۸۰،۵۰) در بین عوامل اقلیمی، نور خورشید به دلیل تأثیر مستقیم بر رشد درختان، نقش مهمی در انتخاب محل کاشت درختان دارد. درختان هر جا که رشد کنند باید در فصل رویش حداقل ۳ تا ۴ ساعت نور مستقیم خورشد داشته باشند، بنابراین جهت خیابان با توجه به ارتفاع ساختمان ها و ساعات تابش نور نقش مهمی در تعیین محل کاشت دارد. حتی درختان باید ۱۰ـ۸ فوت از دیوار ساختمانها فاصله داشته باشند تا سایه ساختمانها مانع تابش نور نباشد. (آرنولد،۱۹۸۰،۵۱)
فضا در اطراف خانهها، پارکهای عمومی و زمینهای مدرسه به سهولت یافت میشود، اما دربخشهای پارکینگ و در امتداد خیابانها فضای کافی در صورتی که در طول طراحی برای آن فضایی در نظر گرفته شده باشد، در اختیار خواهد بود.(استنفورد،۲۰۰۰،۴) فضا برای درختان باید در سراسر محیط سنگفرش شده پراکنده شود، چنین فضاهایی باید به حدی بزرگ باشند که وقتی درختان رشد میکنند، سایهی خود را روی ماشینهای پارک شده بیندازند. محیطی که با سنگفرش احاطه شده باید فضایی میدان مانند به طول ۶ پا در کنار خود داشته باشد.(آرنولد،۱۹۸۰،۵۴)
کاشت درختان نابالغ یکی از موثرترین و اقتصادیترین راههای تلطیف محیط شهری است، جایگزینی درختان جدید به جای قدیمی، کاشت گیاهان روی پشت بام، دیوارها، پیادهروها، باعث ارتقاء محیط زیست شهری و تلطیف محیط میشود.
درختان برای ایجاد تغییر در هویت بصری شهر باید به اندازه کافی بزرگ و تعدادشان زیاد باشد تا قادر به ایجاد جلوهی خاصی در سیمای شهر شود . بهترین مقیاس برای تاثیر بصری درختان حجم شاخه و برگ آنهاست. کاشت درختان نزدیک جداول شکل بهم پیوستهای از شاخهها را ایجاد میکند که همچون پرده ای سبز و عمودی باعث تقویت فضای پیاده میشود.از این رو استفاده از درختان کوتاه برای فضای خیابان مناسب به نظر نمیرسد چون فضای خیابان را قطعه قطعه کرده و نیازهای توازن برای فضای شهری را رفع نمیکند. اگر درختان خیلی دور از هم قرار گیرند، هردرخت یک ساختار متراکمتر با شاخههای نزدیک به زمین ایجاد میکند که این فاصله تضاد نور و سایه را ایجاد کرده و باعث تأکید بر روی درخت منفرد میشود(آرنولد،۱۹۸۰،۵۳)
نتیجه در هر حال یک پیادهروی شهری (جلوهای از فضایشهری) بدون درخت مثل یک ساختمان بدون سقف است.بنابراین درختان در شهرهای امروزی وایجاد منظر مناسب شهری نقش بسزایی دارند، حتی اگر فاقد ارزش کاربردی باشند.در حقیقت درختان یک فرصت برای خلق ترکیبات بدیع شهری با ترکیب هنر، مجسمهسازی و معماری در توازن و وحدت بصری شهری به دست میدهند.در شهرهای سیمان زده امروزی که نگاه آدمی در پس دیوارهای بلند محصور مانده است،درختان نقش حائل میان انسان و محیط انسانی ساخت را ایفا می کنند و مفاهیمی چون تاکید ، تکرار و تضاد و ………را بدون استفاده از ساختارهای مصنوعی و با تاکید بر ویژگی های طبیعیشان در محیط های شهری القا کرده و در نهایت به وحدت بصری شهری امروزی یاری می رسانند.
انتخاب گیاه برای فضای سبز :
درطراحی فضای سبز و معماری منظر یکی از ارکان اصلی آشنایی با گیاهان متنوع و خصوصیات آنها برای منظورهای خاص میباشد .در ایجاد تنوع گیاهی در فضای سبز شهری همواره محدودیت های هوا و اقلیم،خشکی باد ، تابش بیش از حد خورشید و غیره وجود دارد که همین امر باعث کاهش تنوع می گردد انتخاب گونه های جدید در انتخاب و بررسی انواع گونه های جدید موارد ذیل ، بایستی مد نظر باشد:
الف) سازگاری گونه معرفی شده با خصوصیات آب و هوائی منطقه این امر باعث بالا رفتن قدرت رشد، تکثیر و در نهایت بقای گونه می گردد.
ب)زیبایی و ظاهر آراسته گونه جدید گیاه به نحوی که شکل و ظاهر گیاه مناسب محل مورد نظر باشد ، که در این رابطه دیدگاه و نظر کارشناس فضای سبز از اهمیت ویژه ای برخوردار است عدم استفاد ه مناسب از یک گونه گیاه در محل مورد نظر، باعث کاهش زیبایی محوطه گردیده ضمن آنکه گاهی ممکن است باعث بروز مشکلاتی گردد به عنوان نمونه چنانچه از گیاهان انبوه در حواشی معابر و پیاده رو استفاده گردد، باعث کاهش دید رانندگان و ممانعت از توجه آنها به عابرین پیاده که در انتظار عبور از خیابان هستند، می گردد و همین امر باعث بروز حوادثی می شود.
ج) خصوصیات فیزیولوژیک و مرفولوژیک گیاه گاهی صمغ تانن و سایر اسانس های موجود در بخش های مختلف انواع گیاهان باعث وارد گردیدن لطماتی به اقشار مختلف بخصوص کودکان می گردد زیرا کودکان از روی کنجکاوی و یا بازیهای کودکانه در تماس با این پیکره های گیاهی بوده و حتی بخشی از برگ و غیره را در طی بازیهای کودکانه تناول می نمایند که در آنها ایجاد مسمومیت می نماید ، لذا توجه به ایمنی اقشار مختلف این موضوع دارای اهمیت به سزائی است سالها است که فضای سبز شهری سطح مالامال از درختان صنعتی،جنگلی چون چنار، نارون ، زبان گنجشک گردیده است و سالها است که مهمترین پوشش سطح زمین در پارکها ، مبادین و بلوارها چمن است، حال آنکه مشخص گردیده است که بیشترین آلرژی از طرف گیاهان فوق حادث می گردد و چمن نیز با توجه به وضعیت خشکسالی ها و کمبود آب و همچنین هزینه های بالای نگهداری ، حداقل در پاره ای از مناطق که امکانات و بودجه وسیع و کلان در دسترس نیست ، کاملا از چرخه کشت و فضای سبز خارج گردیده است.لذا ایجاد تنوع اوری ضروری و رویکردی الزامی برای بهبود فضای زندگی انسان ماشین زده امروزی است.
دربخش گیاهشناسی سایت به صورت جامع به شناخت گونه های گیاهی فضای سبز پرداخته شده است.
در اینجا نیز اجمالاً به تعدادی از گیاهانی که برای طراحی مناسب می باشند اشاره میشود:
درختان مقاوم به گرد و خاک: عرعر-زالزالک-ژینکو-چنار-لیلکی امریکایی-ماگنولیا-بیدمجنون-اقاقیا-داغداغان
گیاهان جاذب پرنده:یاس وحشی –زیتون-زغال اخته – امین الدوله- پیروکانتا- خاس-اسپیره –یاس خوشه ای – انگور زینتی
درختان دارای بافت خشن : عرعر-ماگنولیا-انجیر –خرمالو-نخل زینتی –شاه بلوط هندی
درختان دارای بافت نرم: ابریشم – لیلکی- ابریشم مصری- بید
گیاهان معطر: سرو ناز-برگ بو –گل یخ – سنجد-یاس خوشه ای- اقاقیا-نمدار- پائولونیا-ماگنولیاو…
گیاهان دارای رشد کم: کریپتومریا- زیتون معمولی – ماگنولیا – برگ بو- انجیر – زالزالک- سوفورا
درختان سریع الرشد:سرو نقره ای-عرعر-دم موشی- زیتون تلخ-چنار-سدروس-افرا سیاه-اقاقیا-پائولونیا-توت امریکایی-لاله-ابریشم
گیاهانی که در زمستان جلوه دارند: بید مرجانی- بید فری- فندق- گیلاس- سوزنی برگان مانند سرو کوهی رونده – سرو سیمین – یاسمن زمستانی انواع کاجها و سروها پهن برگان همیشه سبز مانند ماگنولیا تابستانه -آکاسیا- گل یخ
درختان بر گ قرمز: افرای ژاپنی-افرای چناری برگ قرمز- گوجه گل- فندق – زرشک – انجیلی در پاییز- توری در پاییز و …
گیاهان الوان : ارغوان – سیب گل – میموزا – طاووسی – توری- ماگنولیا زمستانه – ماهونیا – پیراکانتا – دوتسیا
درختان مقاوم به سایه:سرخدار- دوگلاس – سکویا – نوئل – ممرز- هدرا – راش – شمشاد خزری
درختان مقاوم به بادهای دریایی و آب شور: کاجها – ایلان – گل ابریشم – زبان گنجشک –توت – صنوبر وسپیدار – اقاقیا – گز
گیاهان مقاوم به سرما:سرو نقره ای- کریپتومریا – چینی – به ژاپنی – ابریشم مصری- ماگنولیا
گیاهان مناسب کاشت در شیبها: ار غوان – سنجد و…
گیاهان مناسب جلوگیری از فرسایش خاک : توسکا قشلاقی- چنار- بید مجنون – اقاقیا – توت امریکایی – سرو نقره ای
درختان آبدوست: چنار – توسکا- بیدمجنون- درخت لاله و…
درختان بادشکن: توت امریکایی – سرو نقره ای – سرو خمره ای- اقاقیا – زالزالک- نمدار- سدروس – گردو
درختان مناسب خاک اهکی:زیتون معمولی – زربین –سروخمره ای – چنار- زبان گنجشک
گیاهان مناسب خاک اسیدی: عرعر- لیلکی امریکایی – توسکا قشلاقی – اقاقیا
انتخاب مصالح :
در هنگام استفاده از مصالح در محوطه سازی پارک ها و باغات نیاز به توجه تکنیکی در این خصوص وجود دارد. مثلا استفاده از کالار سیمان در پارک ها که امروزه رایج شده و بسیاری از جنبه های زیبا شناختی آنها را نابود ساخته است. زیرا سیمان از نظر ساختار بسیار ناپایدار است، هنگامی که اولین برف می بارد بسیار شاداب و پرطراوت به نظر می رسد اما پس از آن کیفیت خود را از دست می دهد. دومین مساله این است که برف سمبل پاکی و عفت است و این درحالی است که سیمان و بتون معنای وحشت و خشونت را به انسان القا می کند. بنابراین از سیمان و بتون می بایست در مکان هایی از پارک که در معرض دید نیستند مورد استفاده قرار گیرد. در مقابل سنگ نشان دهنده استحکام، وحدت و جاودانگی است. سنگ در بسیاری از ادیان مقدس است. مثلا در دین اسلام سنگ سیاهی که در کعبه زائرین ان را می بوسند و معتقدند که از بهشت آمده و در هنگام نزول از آسمان به رنگ سفید بوده اما در اثر گناهانی که بشر مرتکب شده سیاه شده است.
در قدیم دیوار باغها از ملاط ساخته می شدند که بسیار مهربان تر و ملایم تر از سیمان پورتلندی به نظر می رسید. آهک آبی از طریق حرارت دادن گچ و سنگ آهک بمنظور آزاد شدن دی اکسید کربن، بدست می آید. هنگامیکه این مواد دوباره با آب مخلوط شدند و در معرض هوا قرار می گیرند و دوباره با دی اکسد کربن ترکیب شده و به همان حالت شیمیایی اولیه باز می گردد. دی اکسید کربن به استحکام لایه های بیرونی ملاط می افزاید و بهمین دلیل شاید یک قرن بتواند استحکام خود را حفظ کند. این نوع ملاط امروزه از نظرساختمان سازان دور مانده است در صورتیکه هنوز هم می توان از آن در محوطه سازی پارک ها و باغات استفاده کرد.
مثلا امروزه استفاده از آجر و خشت به کلی از مد افتاده تلقی می شود. اما باید بدانیم که دوام این محصول می تواند با توجه به کیفیت آنمناسب باشد. خشت های گلی که شهر باستانی بابل به کار می رفته بوسیله شل دادن به گل مرطوب درست شده است. این بلوک های گلی سپس در مقابل نور آفتاب خشک می شوند و در مکان مناسب مورد استفاده قرار می گرفتند و در ساخت خانه ها کاربرد داشته اند.
حدود ۳ هزار سال پیش از میلاد مسیح انسان این مساله را دریافته بود که هنگامی که گل مرطوب خشک شود تبدیل به ماده ای سخت می شود. در آن زمان از گل رس برای ساخت ظروف استفاده می شد. رومی ها مهارت لازم را در ساخت خشت کسب کرده و سپس این هنر را در اختیار مردمان شمال اروپا قراردادند. این خشت ها در قرون وسطی در ساخت دودکش ها و مناره کلیساها مورد استفاده قرار گرفت. البته امکان این نبود که در کوره های آجرپزی ابتدایی این خشت ها در دمای بالایی درست شوند.بعد از ۱۲۰۰ سال پس ازمیلاد مسیح کشورهای سفلی مانند هلند و جنوب انگلستان مبادرت به ساخت این خشت ها ورزیدند. اما در زمان حاضر این خشت ها و در واقع آجر ها به اندازه استاندارد رسیده اند اما در ساخت دیوار باغاها کاربردی ندارند، آجرهای دست ساز از نظر ساختار به گونه ای هستند که هرگز ماشین نمی تواند ان را بسازد؛ آجر های دست ساز را می توان به اندازه مورد نیاز ساخت. این طور به نظر می رسد که آجرهای دست ساز از نظر زیبایی و آذین بندی بهتر از آجرهای کارخانه ای است، البته هزینه دستمزد ساخت آنها از مواد خام بیشتر می شد؛ این مساله هم حل شد و زیبایی حاصله جای خود را به پرداخت هزینه های کلان داد. در دهه سوم قرن بیستم “وینستون چرچیل” به ساخت خشت و آجر و کارگران این حرفه بسیار اهمیت می داد.
سفال هم یکی از مصالح قدیمی است که در امر محوطه سازی باستان اهمیت بسیاری داشته است. سفال همان گل رس است که در دمایی پایین تر از کوره آجرپزی خشک می شود و به رنگ سرخ بسیار زیبایی در می آید و در گذشته بیشتر در ساخت ظرف و ظروف مورد استفاده قرار می گرفت. امروزه بسیاری از کارخانه ها به جای اساتفاده از پلاستیک و بتون استفاده از این ماده را توصیه می کنند. بسیاری از باغهای بر جای مانده از مصر باستان و روم دارای دیوارهای رنگین بوده اند که دلیل آن استفاده از گل رس و سفال بوده است. در زمان برگزاری فستیوال ها برای تزئینات روی دیوارهای پارک ها و باغها می توان از سفال استفاده کرد. هن.ز هم “توسکانی” در ایتالیا در مرکز ساخت سفال قرار دارد.
درخت با ویژگى :
۱) زیبایى طبیعى
۲) ایجاد فضاهاى خصوصى
۳) کاهش شدت نور آفتاب
۴) جذب گرد وغبار هوا وتمیز کردن آن
۵) کنترل وکاهش صدا (درختان انبوه وفشرده )
۶) تاثیر در وضعیت گرمایى
به عنوان سایبانهاى طبیعى نیز عمل مىکند .
درختان همیشه سبز با تقلیل فشار باد بر ساختمان از اتلاف گرماى ساختمان در زمستان جلوگیرى مىکنند . در تابستان نیز با جذب شدن اشعه خورشید در سطح گیاهان و برگ درختان و تبخیرى که در این سطوح صورت مىگیرد هواى محیط خنک مىگردد ومهمتر از همه اینکه سایه اى متناسب با فصل ونوع اقلیمى که در آن هستند ایجاد مىنمایند .
بدلیل کم بودن زاویه تابش افتاب در صبح وعصر ، درختان بهترین نوع سایبان براىپنجره ها ودیوارهاى شرقى ،جنوب شرقى ، جنوب غربى و غربى ساختمانهاى کوتاه یا طبقات پائین ساختمانهاى بلند مىباشند .
۴- عنصر آب در منظر و فضای سبز:
آب نما و استخر در باغهای ایران یکی از ضروریترین عناصر ایجاد باغ بوده است. استخر باغهای قدیمی دارای عمق زیاد و چندین فواره بودهاند از جمله بزرگترین استخری که برای باغ شاهگلی تبریز در زمان آق قویونلوها و همچنین استخر باغ بزرگ هزار جریب که در دوره صفویه در اصفهان احداث شد و پانصد فواره داشت.
در ایران باستان آب پیامآور روشنایی و پاکی به شمار میرفت و از ارزش زیادی برخوردار بود. شاید به علت اینکه ایران کشوری کمآب بوده، این مایع حیاتی بین ایشان قدر و منزلتی والا داشته است. آب در نزد ایرانیان نه تنها برای رفع نیازها مورد استفاده قرار میگرفته، بلکه از لحاظ معنوی و روحی نیز تاثیر بسیاری داشته است. آب با قابلیتهای مختلف خود مانند حیات، تازگی، درخشندگی، پاکیزگی، رونق و رواج روشنایی، سکون و آرامش و تحرک، احساسهای متفاوت در روح و روان انسان گذارده است. به همین دلیل همواره در مکانهایی که ساخته دست بشر هستند، به صورتهای مختلف برای خود جا باز کرده است. این مساله در رابطه با مکانهایی مانند پارک یا باغ بیشتر چشمگیر است. زیرا عنصر آب به عنوان یکی از زیباترین زمینههای دید و یکی از موارد تکمیلی فضای سبز مورد استفاده قرار میگیرد. البته در این مکانها وجود آب برای پاکیزگی محل و آبیاری درختان و گلها یا استفاده برای سرویسهای بهداشتی، ضروری و پراهمیت است.
در سدههای گذشته ایرانیان باغها را بیشتر در زمینهای شیبدار احداث میکردند و با ایجاد پلکان در مسیر آب، جریان ملایم آب، تند و پر سر و صدا میشد.
اصلیترین عاملی که همواره به باغهای ایرانی حیات میبخشید، آب جاری بود که در چهارباغها، جویبارها و جویهای کمشیب و مارپیچی به حرکت در میآمد و هوای باغ را مطبوع و دلپذیر میساخت. در باغهای تزیینی که به حوضها میپیوست، جدول ها معمولا با سنگ و آجر ساخته میشد. در کف آبنماها و بیشتر جاهایی که آب در جریان بود، اغلب تخته سنگی با تراش سفیدرنگ یا با طرحهای مختلف کار میگذاشتند که به موج آب، جلوه زیبایی دهد.
باغهای قدیمی ایران اغلب در مناطق گرم و خشک و کمآب ساخته شدهاند و دلیل احداث آنها در چنین مناطقی، وجود چشمههای طبیعی و یا کاریز است. وسعت هر باغ بستگی به حجم و مقدار آب موجود برای آبیاری آن دارد. باغهای شهرهای خشک و کویری به علت گرمی هوا در تابستان، همواره اهمیت خاصی داشتهاند که از آن جمله باغهای کاشان را میتوان نام برد. باغ فین کاشان که از باغهای معروف دوره صفویه، زندیه، قاجاریه و همچنین زمان ما است به علت وفور آب چشمه سلیمانی و حوض و استخر و فوارههای فراوان و درختان کهنسال و عمارتهای تاریخی، همواره جزو معرف ترین و پرجاذبه ترین باغهای کشور ما بوده است.
در باغهای ایرانی، برای ایجاد محیطی آرام، خنک و پرسایه، چارهای جز احداث جویهای آب در طول تمام باغ نبوده است و معمولا این جویها در تقاطعها به حوضچه تبدیل میشدند. آب از جویها که اغلب از حوضخانه عمارت باغ آغاز و در فاصلههای منظم با استفاده از شیب طبیعی زمین با تکرار آبشارها به داخل حوضچهها روان میشد.
آبنما که از ضروریترین عناصر ایجاد باغ محسوب میشد، بیشتر در مقابل عمارت باغ احداث میشد و بعد اصلی آن در جهت طول ساختمان و به شکلهای مستطیل، مربع، چند ضلعی و دایره بود. گاهی در داخل عمارتهای باغهای قدیمی نیز آبنما ساخته میشد که در اصطلاح به آن محل، حوضخانه میگفتند. ساکنان باغ در روزهای گرم تابستان، به ویژه هنگام نیمروز، در کنار آبنما به آسایش میپرداختند.
آب و روانشناسی:
انسان مجموعهای است پیچیده از روح و ذهن و جسم. همانگونه که جسم آدمی به غذا نیازمند است، ذهن و روح او نیز طالب عناصری است که به او آرامش ببخشد. در جامعه شهری که ساختمانهای بلند و خیابانها و زندگی ماشینی همه جا را احاطه کرده است، جلوههای زیبایی و هنر، بهترین پناه برای روح خسته و آرامشطلب آدمی است.
امروزه در شهرها شاهد عناصری با بافت سخت مثل بتن و … به جای عناصر طبیعی (پوشش گیاهی) هستیم. لذا باید با بهکارگیری عناصری که بافت نرم دارند، گوشه عزلت و زیبایی فراهم کرد تا به روان انسان آرامش بخشید. این مکانها میتوانند پارکها و باغهای شهری باشند. آب یکی از این عناصر به شمار میرود و چه در حالت سکون و چه در حالت حرکت نوازشدهنده روح انسان است. حرکت و موسیقی آب، در جلوهگری بیشتر فضای سبز نقشی در خور توجه دارد. میتوان آب را به صورت جویبار و چشمه برای نقاط آرام و بی سر و صدا و به صورت آبشار و فوارههای بزرگ برای نقاط پرازدحام و شلوغ طراحی کرد.
آب و انعکاس:
سطح آب ساکن، با انعکاس نور مانند آینه عمل میکند و پدیده های اطراف خود را با چرخش ۱۸۰ درجه نمایش میدهد، همچنین انعکاس پوشش گیاهی در آب و تابش نور خورشید روی گیاهان آبزی موجود روی آب، تصویر زیبایی برای بیننده به وجود میآورد. آب در حال حرکت نیز منعکسکننده امواج نور در فضاست؛ مانند نوری که از یک جویبار روان روی برگ درختان منعکس میشود.
آب و تاثیر آن در کاهش درجه حرارت و افزایش رطوبت:
آب در پارکها و باغها به هر یک از صور مختلف، خود به نحوی در متعادل کردن درجه حرارت هوا، تامین رطوبت نسبی برای گیاهان و ایجاد طراوت، موثر است. مجموعه این عوامل از یکنواختی و خشکی محیط میکاهد.
طراحی آب در سبکهای مختلف:
جذابیت آب از دیگر عناصر موجود در پارک بیشتر است. آبنما عنصری است که اگر در پارکها خوب و کامل طراحی شود. ترکیب مناسبی ایجاد مینماید و اگر به طور صحیح مورد استفاده قرار نگیرد. باعث ضایع شدن شیوه طراحی خواهد شد. برای احتراز از بروز چنین مشکلاتی باید با احتیاط عمل کرد.آبنماها را میتوان به دو صورت منظم یا غیرمنظم طراحی کرد.
فوارهها:
فواره تنها نمایشی از زیبایی آب نیست، بلکه در روزهای خشک و گرم تابستان، رطوبت هوا را افزایش میدهد و فضای دلپذیری فراهم میسازد. خلاف تصور همگان، فوارهها الزاما مصرفکننده آب نیستند. میتوان به وسیله یک پمپ شناور، آب استخر یا حوضچه را به گردش درآورد. فوارهها به سه گروه اصلی تقسیم میشوند:
۱ـ فوارههای پرتابی (Spray)
۲ـ فوارههای ریزشی (Spill)
۳ـ فوارههای جهنده (Splash)
در مناطقی که در معرض وزش باد قرار دارند، استفاده از فوارههای کوتاه و نیرومند مناسبتر است. ارتفاع فوارهها نباید بیش از فاصله منبع فواره تا لبه استخر باشد. بر پایه یک قانون تجربی، قطر استخر یا حوضچه آب، باید دست کم دو برابر ارتفاع آب فواره باشد. اگر سر فوارهها پایینتر از سطح آب تعبیه شود، زیبایی بیشتری دارد. مگر اینکه از اشکال و مجسمههای خاصی برای ایجاد فواره استفاده شود.
برای نمایش فوارهها در شب از چراغهایی در زیر محل ریزش آب استفاده میکنند که بایستی با اصول نورپردازی در آب مطابقت داشته باشد. تابش نور از پایین به بالا و تنظیم میزان آن، باعث انعکاس حرکات آب در محوطه اطراف و روی شاخ و برگ گیاهان میشود و زیبایی خاصی به محیط میبخشد. در صورت وجود گیاهان آبزی یا ماهی در استخر، باید در نصب فوارهها دقت شود. برای نیلوفرهای آبی تلاطم سنگین آب
مضر خواهد بود. اما اکسیژن فراوان حاصل از آب فوارههای بلند برای ماهیها مفید و مطلوب است