سبد خرید  (خالی) 0 ريال
سبد خرید  (خالی) 0 ريال
سبد خرید  (خالی) 0 ريال
سبد خرید  (خالی) 0 ريال

خبر ها و مقالات

اخبار شرکت

The our most popular Football

ژیل دلوز مردی که افقی می اندیشد
ژیل دلوز در سال ۱۹۲۵ در فرانسه متولد شد. بین سال های ۱۹۴۴و۱۹۴۸۱۹۴۴و۱۹۴۸در سوربن فلسفه خواند.پس از اخذ لیسانس فلسفه در مدارس فرانسه درس فلسفه داد.در سال۱۹۶۹ به مقام استادی فلسفه رسید.

پیترآیزنمن


پیترآیزنمن به عنوان بانی طرح فلسفه فولدینگ در
حوزه ی معماری واژه ” Weak Form ” یا ” فرم ضعیف ”
را مطرح کرده است .
فرمی که قابل انعطاف است و خود را با
شرایط محیطی وفق دهد. همانطور که ژله با شکل ظرف
خود تطبیق می یابد . لذا فرم ها یا لایه های معماری فولدینگ
، در مجاور و همتراز یکدیگر به صورت انعطاف پذیر و در
انطباق با شرایط کالبدی ، اجتماعی و تاریخی محیط در سایت
قرار میگیرند . پیترآیزنمن ساختمانها را برادو معیار می سنجد یک اینکه چه مدت در تعلق به حال باقی می مانند ودیگر اینکه چه مدت در تاریخ خودشان را حفظ می کند او معتقد است که بعضی از ساختمانهای کنونی بودن خود را از دست می دهند وهرگز جزئی از تاریخ نمیشوند.
ساختمانها می توانند ۵۰ تا ۱۰۰ سال تعلق به حال داشته باشند.

از نوشته های ژیل دلوز می توان به کتاب های نیچه وفلسفه(۱۹۶۲) مارسل پروست و نشانه ها- تمایز و تکرار-ضدادیپ سرمایه داری و اکسیزوفرنی وهزار فلات – فولد لایب نیتز و باروک اشاره کرد.
دلوز و نیچه
اندیشه افقی که نیچه در دوران مدرن آن را باب کرد در کارهای دلوز جایگاه خاص دارد . این اندیشه عمدتا” طبق هنجارها و مفاهیم خاص خود عمل می کند . به نظر دلوز فیلسوفی که می اندیشد ، خود را از تاریخ فلسفه جدا می کند . در اصل اندیشه افقی ، اندیشه عمودی سلسه مراتب دیوان سالارانه ای روز مره را دور می زند ولی با آن در تقابل قرار نمی گیرد .
دلوز می گوید : تفاوت و تکرار در دوران معاصر جا ی (هویت) و باز نمایی را گرفته است .
دلوزدرتحلیل کارهای نیچه اورا تنها کسی می یابد که رمزگذاری نمیکند.
:«نیچه در مقامی که می نویسد ومی اندیشد،یک آزمایش رمززدایی را پی می گیرد،نه درهیئت یک رمززدایی نسبی که شامل گشودن رمزهای گذشته ،حال و آینده شود،بلکه یک رمززدایی مطلق،او کاری می کند که قابل رمزگذاری نباشد،یعنی درهم کردن تمام رمزها».

دلوز و لایبنیتز
کتاب فولد ، لایب نیتز و باروک یکی ازتاثیر گذارترین کتاب هایی است که دلوز نوشته است . تاثیر این کتاب به حدی است که معماران فولدینگ بنیان تفکر خود در معماری را مدیون آن می دانند . بنیان کتاب ، فتح بابی است چشم اندازی جدید به لایب نیتز و سبک هنری باروک .
مفهوم تا خوردگی(fold) را اولین بار لایب نیتز در فلسفه ابداع نمود . مفهومی که از دوران باروک الهام گرفته شده است . دلوز تا خوردگی را وجه مشترک بین اندیشه های فلسفی لایب نیتز و سبک باروک می داند . بنا به نظر دلوز ، تا خوردگی رابطه تفاوت با خود است . دلوز در این کتاب استدلال می کند که لایپ نیتز مبدع یکی از مهمترین مفهوم های رویداد است .
دلوز در این کتاب جهان را چنین تبیین می کند : ((جهان به عنوان کالبدی از فولد ها و سطوح بی نهایت که از طریق فضا ، زمان فشرده شده ، در هم پیچ و تاب خورده و پیچیده شده است .)) دلوز هستی و اجزائ آن را همواره در حال شدن می بیند .

فلسفه دلوز ، یک فلسفه افلاطون ستیز و دکارت ستیز است .
به عبارت دیگر می توان بیان نمود که فولدینگ یک طرح ضد دکارتی است . از نظر دلوز ، هستی از زیر بناهای عقل ریاضی استخراج نشده است . وی در کتاب معروف خود ، (ضد ادیپ سرمایه داری و اسکیزوفرنی) ( ۱۹۷۲) خرد مدرن را مورد پرسش قرار داد . از نظر دلوز ، خرد هر جایی است .
فلسفه فولدینگ منطق ارسطویی را نیز زیر سوال می برد . از نظر این فلسفه ، هیچ ارجحیتی در جهان وجود ندارد . زیر بنا و روبنا وجود ندارد . فولدینگ به دنبال تعدد است و می خواهد سلسله مراتب را از بین ببرد . این فلسفه در پی از بین بردن دو گانگی هاست .

فولدینگ
فولد یعنی چین و لایه های هزار تو ، یعنی هر لایه در کنار لایه دیگر ، همه چیز در کنار هم است ، هیچ اندیشه ای بر دیگری ارجحیت ندارد ، تفسیری بالاتر و فراتر از دیگری نیست ، همه چیز افقی است . به عبارت دیگر فولدینگ می خواهد منطق دو ارزشی را دیکانستراکت کند و کثرت و تباین را جایگزین آن کند.

یکی دیگر از روشهای معماری دوران معاصر که همچون واسازی به دنبال هدفی تازه در معماری بود.

فولدینگ هم مانند دیکانستراکشن در پی از بین بردن مبناهای فکری تمدن غرب و بالاخص منطق مطلق و ریاضی گونه مدرن است . فولدینگ ، عمودگرایی ، طبقه بندی و سلسله مراتب را مردود می داند و به جای آن افقی گرایی را مطرح می کند . از نظر فولدینگ همه چیز همسطح یکدیگر است .
یکی از موارد کلیدی در مباحث مطرح شده توسط دلوز ، افقی گرایی است . دلوز به همراه یار همفکر خود ، فیلیکس گاتاری ، مقاله ای با نام (( ریزوم )) در سال ۱۹۷۶ در پاریس منتشر کرد.این موضوع در کتاب هزار سطح صاف ۱۹۸۰به صورت کامل ترتوسط این دو مطرح گردید.

ریزوم گیاهی است بر خلاف سایر گیا هان ، سا قه ی آن به صورت افقی و در زیر خاک رشد می کند . برگ های آن خارج از خاک است .با قطع بخشی از سا قه آن ،این گیاه از بین نمی رود ، بلکه از همانجا در زیر خاک گسترش می یابد و جوا نه های تازه ایجاد می کند.
دلوز در کتاب هزار فلات می نویسد : یک ریزوم نه آغازی دارد و نه پایانی ، ریزوم همواره درمیانه است.میان چیزهاست، بینا بودن است میان پرده است.

معماری فولدینگ
این معماران در کارهای جدید خود پیچیدگی را با وحدت یا تقابل نشان نمی دهند بلکه به صورت نرم و انعطاف پذیر ، پیچیدگی ها و گوناگونی های مختلف را در هم می آمیزند . این کار باعث از بین بردن تفاوت ها نمی شود . باعث ایجاد یک پدیده همگون یکپارچه نیز نمی گردد ، بلکه این عوامل و نیروها به صورت نرم و انعطاف پذیر در هم می آمیزد . هویت و خصوصیت هر یک از این عوامل در نهایت حفظ می شود مانند لایه های درونی زمین که تحت فشارهای خارجی تغییر شکل می دهند ، در عین این که خصوصیات خود را حفظ می کنند .

نظریه دیکانستراکشن جهان را به عنوان زمینه هایی از تفاوت ها می دید و این تضاد ها را در معماری شکل می داد . این منطق تضاد گونه در حال نرم شدن است تا خصوصیات بافت شهری و فرهنگی را به گونه ای بهتر مورد استفاده قرار دهد .
دیکانستراکشنیست ها عدم هماهنگی های درون پروژه را در ساختمان و سایت نمایش می دادند و این نقطه آغاز پروژه آنها بود . ولی آنها هم اکنون این تفاوت ها را در تقابل نشان نمی دهند ، بلکه آنها را به صورت انعطاف پذیری در هم می آمیزند و یک منطق سیال و مرتبط را دنبال می کنند . اگر در گذشته پیچیدگی ها و تضاد از دل تقابل های درونی پروژه بیرون می آمد ، در حال حاضر خصوصیات مکانی ، مصالح و برنامه به صورت انعطاف پذیری روی همدیگر تا می شوند ، در حالی که هویت هر یک حفظ می شوند . معماری فولدینگ در مقیاس شهری در جایی بین زمینه گرایی و بیان گرایی قرار دارد . فرم های انعطاف پذیر نه به صورت کامل هندسی هستند و نه به شکل دلبخواهی . در مقیاس شهر ، این لایه های تا شده و انعطاف پذیر نه نسبت به بافت مجاور خود بی تفاوت اند و نه مطابق با آنند ، بلکه از شرایط محیطی بهره می جویند و آنها را در منطق پیچ خورده و منحنی خود جای می دهند .
گرگ لین در تعریف معماری فولدینگ می گوید : ” فولدینگ یعنی تلفیق نمودن عوامل نامربوط در یک مخلوط به هم پیوسته . ” در این رابطه می توان لایه های رسوبی در کوه ها را مثال زد که در اثر فشارهای درونی زمین روی یکدیگر خم شده و پیچ و تاب خورده اند . در عین این که هر لایه خصوصیات درونی خود را حفظ کرده است ، ولی با لایه مجاور خود درگیر شده و لایه ها به صورت انعطاف پذیری در کنار یکدیگر انحناء پیدا کرده اند .

معماری فولدینگ معماری نئو باروک نیز نامیده می شود . در معماری باروک ، سبک های یونانی ، رومی ، شرقی ، رومانسک ، گوتیک و کلاسیک روی یکدیگر تا می شوند و کالبد بنا و سطوح مواج دیوارها نسبت به شرایط انعطاف پذیرند . همانگونه که در معماری فولدینگ انعطاف پذیری احجام و سطوح مختلف توسط تکنولوژی جدید ، که همان رایانه است ، انجام می شود . تکنولوژی رایانه قادر است بین دو شکل ، شکل های میانی را برای انتقال نرم یکی به دیگری انجام دهد . این انتقال نرم مدت ها است که در فیلم های تبلیغاتی ، فیلم های ویدیویی و فیلم های سینمایی انجام می شود . در فیلم ویدیویی مایکل جکسون به نام سیاه و سفید ، تصویر صورت چند فرد مختلف که از نژادها ، رنگ ها ، جنسیت و سنین مختلف بودند گرفته شده بود و در مقابل چشمان حیرت زده تماشاگران تلویزیون ، تصویر یکی به دیگری تبدیل می شد ، بدون اینکه بیننده احساس کند که این لایه های بین دو صورت کاملا متفاوت به صورت تصنعی و یا ناهمگون به یکدیگر تبدیل می شوند .
در فیلم پایان گر ۲ ( Terminator 2 ) نیز هنر پیشه ای که نقش منفی داشت می توانست کالبد خود را به صورت جیوه در بیاورد و همانند جیوه در هر شرایطی تغییر حالت دهد . در روی کف زمین به صورت یک کف پوش پهن شود و سپس از روی کف بلند شده و به صورت انسان و یا حالت های دیگر در آید . امروزه با استفاده از رایانه ، این انتقال و تغییر شکل به راحتی قابل اجرا است و معماران فولدینگ سعی می کنند که معماری را با علم روز همگون و همسو سازند .
در این رابطه بهرام شیردل در مصاحبه خود در مجله آبادی می گوید : ” فکر من و همکارانم در معماری و شهر سازی ، قابل انعطاف کردن فضاها است به گونه ای که جوابگوی تفاوت های بی شماری باشد ،… همیشه معتقد بوده ام باید معماری جدیدی به وجود آید که با افکار و زندگی زمان خود انطباق داشته باشد و فرهنگ و تمدن موجود را غنی تر کند … انسان با گذشت زمان افکار و خصوصیاتش تغییر می کند – بر عکس سایر جانداران – معماری هم باید تبع آن تغییر کند . ”
پیتر آیزنمن به عنوان بانی طرح فلسفه فولدینگ در حوزه معماری واژه ” Weak Form ” یا ” فرم ضعیف ” را مطرح کرده است . فرمی که قابل انعطاف است و خود را با شرایط محیطی وفق دهد .همانطور که ژله با شکل ظرف خود تطبیق می یابد . لذا فرم ها یا لایه های معماری فولدینگ ، در مجاور و همتراز یکدیگر به صورت انعطاف پذیر و در انطباق با شرایط کالبدی ، اجتماعی و تاریخی محیط در سایت قرار می گیرند .
مرکز گردهمایی کلمبوس
آیزنمن در طرح خود برای مرکز گردهمایی کلمبوس ( ۹۲-۱۹۹۰) موضوع اشاره شده ، در فوق را به صورت کالبد معماری نشان داده است . به طور کلی در اکثر شهرهای بزرگ آمریکا ساختمانی به نام مرکز گردهمایی وجود دارد . در این نوع ساختمان ها به صورت مستمر جلسات ، سخنرانی ها و نمایشگاهای مختلف از طرف اصناف ، سازمان ها و نهادها گوناگون که موقعیت محلی ، ملی و یابین المللی دارند برگزار می شود

مرکز گردهمایی کلمبوس در شمال مرکز شهر کلمبوس و در واقع در مرز بین مرکز شهر و قسمت شمالی شهر قرار دارد . در سمت غرب ساختمان ،های استریت که یکی از دو خیابان اصلی شهر است عبور می کند و از جنوب تا شمال و مرکز شهر را به یکدیگر متصل می کند . از سه طرف دیگر سایت ، بزرگراههای سرتاسری و خطوط راه آهن عبور می کنند و پل های چند طبقه متعدد در اطراف سایت این خطوط را به یکدیگر متصل کرده است . به عبارتی در غرب سایت مهم ترین مسیر ارتباطی محلی و داخل شهری ، و در سه طرف دیگر سایت خطوط ارتباطی داخل و بین شهری قرار دارد .

تصمیمات اتخاذ شده و یا اطلاعات کسب شده در گردهمایی های داخل این ساختمان از طریق خطوط تلفن ، فاکس و اینترنت و همچنین مطبوعات و رسانه های مختلف به سراسر کشور منتقل می شود . لذا از یک طرف این ساختمان مرکز تبادل اطلاعات است و لایه های مختلف از این مرکز این اطلاعات را به مناطق مختلف منتقل می کنند . از طرف دیگر این مکان مرکز خطوط ارتباطی محلی و بین شهری است و لایه های مختلف راه های ارتباطی از چهار طرف این ساختمان عبور می کنند .
آیزنمن این جند لایگی خطوط اطلاعاتی و راه های ارتباطی در عصر ابر رسانه ها را در ساختمان خود به صورت کالبدی به نمایش گذارده است . لایه های مختلف ساختمان خود به صورت کالبدی به نمایش گذارده است . لایه های مختلف ساختمان در حالت افقی ، به صورت همتراز و با موقعیت همسان در کنار یکدیگر قرار گرفته اند و مجموع این لایه ها کلیت واحدی را به نام مرکز گردهمایی کلمبوس تشکیل داده اند.
معماری فولدینگ
سبک دیگری از معماری، که زاییده‌ی مکتب دیکانستراکشن است، و از دهه‌ی پایانی قرن بیستم مطرح گردید فولدینگ نام دارد.
از نظر مقایسه، فلسفه‌ی فولدینگ که نخستین بار توسط ژیل دلوز (gilles deleuze (1925 – ۱۹۹۶ فرانسوی مطرح شد، شباهت بسیار زیادی با فلسفه‌ی دیکانستراکشن دارد:
– : هیچ ارجحیتی در جهان وجود ندارد. (در تقابل‌ها)
– : معانی متون متکثراند (از دیدگاه مفسران مختلف)
– : سلسله مراتب وجود ندارد
به نظر می‌رسد این ویژگی فلسفه‌ی فولدینگ که سلسله مراتب وجود ندارد خود زاییده‌ی این ویژگی دیکاستراکشن است که ارجحیتی در جهان وجود ندارد و از این دیدگاه فلسفه‌ی دیکانستراکشن و فولدینگ کاملاً یکسان هستند.
اما باید توجه کرد در فولدینگ به عدم وجود سلسه مراتب و طبقه‌بندی و عمودگرایی توجه بیشتری شده است و به جای آن به افق‌گرایی و هم ترازی اهمیت بیشتری داده شده است. (درست مانند گیاه ریزم (Rhaizom) به جای آن که درخت وار (عمودی) رشد کند در سطح زمین گسترش می‌یابد) از دیگر نظریه‌پردازان فلسفه‌ی فولدینگ می‌توان به فیلیکس گاتاری فرانسوی (۱۹۹۲ – ۱۹۳۶ fielix gauttari) اشاره نمود.
بحث فولدینگ در معماری از اوایل دهه ۱۹۹۰ ، با پیشگامی معمارانی چون آیزمن، گهری، زاهاحدید و حتی معمار مدرنیست فیلیپ جانسون (Philip johson – ۱۹۰۶- ) وارد شد.
فولد یعنی چین، لایه، لایه‌های هزارتو، در این نوع معماری هر لایه در کنار لایه‌ی دیگر است، همه چیز در کنار هم است بدون این که لایه‌ها در هم فرو روند، ماهیت هر لایه به تنهایی حفظ می‌شود و همه چیز افقی است، از نظر فولدینگ همه چیز همسطح یکدیگرند. به عبارت دیگر در این نوع معماری با مرکز مداری مخالفت می‌شود و مرکز مداری جای خود را به گسترش در جهت طول (و نه ارتفاع) می‌دهد.
به عنوان مثال، برج سیزر در ۱۱۰ طبقه به عنوان نمادی از معماری مدرن و مرتفع‌ترین ساختمان این سبک در شهر شیکاگو قرار داشت این برج از تعدادی مکعب روی هم شکل یافته بود که ارتفاع هر یک از این مکعب‌های عمودی متفاوت بود و هر کدام تا ارتفاع معینی بالا رفته بودند (درست در نقطه‌ی مقابل تفکر فولدینگ که سلسله مراتب را رد می‌کرد) این برج تخریب گردید، گرگ لین ( – (gereg lynn – 1964 به صورت نمادین با تبر تیشه به ریشه‌ی این نماد مدرنیته و معماری مدرن زد و عمود گرایی را به افق‌گرایی تبدیل کرد. پس از انداختن برج به روی زمین، لین لایه‌های هندسی و طویل و قائم الزاویه آن را بر طبق شرایط سایت‌ همانند نوارهای خمیری شکل، در کنار هم قرار داد.
این لایه‌ها در عین این که هر یک خصوصیات خود را حفظ کرده‌اند ولی با توجه به شرایط موجود در سایت، به حالت نرم و انعطاف‌پذیر به صورت افقی و بدون هیچ گونه ارجحیتی در بین عوامل موجود در سایت قرار گرفتند.
پیتر آیزنمن به عنوان بانی طرح فلسفه‌ی فولدینگ در حوزه‌ی معماری واژه
«week form» یا «فرم ضعیف» را مطرح کرده است فرمی که قابل انعطاف است و خود را با شرایطی محیطی وفق می‌دهد همان طور که ژله با شکل ظرف خود تطبیق می‌یابد، از این رو معماری فولدینگ نوعی معماری ارگانیک نیز محسوب می‌شود به این معنا که لایه‌ها در عین این که خصوصیات خود را حفظ می کنند ولی با توجه به شرایط موجود در سایت به حالت نرم و انعطاف‌پذیر به صورت افقی و بدون هیچ ارجحیتی در بین عوامل موجود در سایت قرار می‌گیرند.

ویژگی‌های معماری فولدینگ:
– : لایه‌ لایه بودن (چند لایگی) با حفظ ماهیت هر لایه و قرارگیری لایه‌ها در کنار هم
– : افق گرایی و همترازی لایه‌ها
– : فرم‌های قابل انعطاف و قابل تطبیق با شرایط محیطی سایت (week form و معماری ارگانیک)
– : در این نوع معماری تباین‌هایی مانند تقارن، عدم تقارن و… به چشم می‌خورند اما این تضادها به نسبت دیکانستراکشن منعطف‌ترند و در هم می‌آمیزند، به عبارت دیگر مثل دیکانستراکشن تضادها کاملاً مجزا نیستند و با عناصر واسطه به هم مربوط‌اند. (اگر درست فهمیده باشیم)
فولدینگ ، عمودگرایی ، طبقه بندی و سلسله مراتب را مردود می داند و به جای آن افقی گرایی را مطرح می کند . از نظر فولدینگ همه چیز همسطح یکدیگر است . دلوز در کتاب خود به نام ، فولد ، لایبنیتز و باروک ( ۱۹۸۲ ) جهان را چنین تبیین می کند : ” جهان به عنوان کالبدی از فولدها و سطوح بی نهایت که از طریق فضا ، زمان فشرده شده ، در هم پیچ و تاب خورده و پیچیده شده است . ” دلوز هستی و اجزاء آن را همواره در حال شدن می بیند .یکی از موارد کلیدی در مباحث مطرح شده توسط دلوز ، افقی گرایی است . دلوز به همراه یار همفکر خود ، فیلیکس گاتاری ، مقاله ای به نام ” ریزوم ” در سال ۱۹۷۶ در پاریس منتشر کرد . این موضوع در کتاب هزار سطح صاف ( ۱۹۸۰) به صورت کامل تر توسط این دو مطرح گردید . رزیوم گیاهی است بر خلاف سایر گیاهان ، ساقه آن به صورت افقی و در زیر خاک رشد می کند . برگ های آن خارج از خاک است . با قطع بخشی از ساقه آن ، این گیاه از بین نمی رود ، بلکه از همانجا در زیر خاک گسترش می یابد و جوانه های تازه ایجاد می کند .این دو متفکر با مطرح نمودن بحث ریزوم ، سعی در بنیان فکنی اندیشه غرب کردند و اصول اولیه آن را زیر سوال بردند . از نظر آنها ، عقلانیت غرب به صورت سلسله مراتب عمودوار ، درخت گونه و مرکز مدار است .بحث فولدینگ در معماری از اوایل دهه ۱۹۹۰ مطرح شد و به تدریج اکثر معماران نامدار سبک دیکانستراکشن مانند پیتر آیزنمن ، فرانک گهری ، زاها حدید و حتی معماران مدرنیست فیلیپ جانسون به این سمت گرایش پیدا کردند . از دیگر معماران و نظریه پردازان سبک فولدینگ می توان از بهرام شیردل ، جفری کیپینز ، گرگ لین و چارلز جنکز نام برد . همانند دیکانستراکشن ، خواستگاه فلسفه فولدینگ در فرانسه و معماری فولدینگ در آمریکا بوده است.این معماران در کارهای جدید خود پیچیدگی را با وحدت یا تقابل نشان نمی دهند بلکه به صورت نرم و انعطاف پذیر ، پیچیدگی ها و گوناگونی های مختلف را در هم می آمیزند . این کار باعث از بین بردن تفاوت ها نمی شود . باعث ایجاد یک پدیده همگون یکپارچه نیز نمی گردد ، بلکه این عوامل و نیروها به صورت نرم و انعطاف پذیر در هم می آمیزد . هویت و خصوصیت هر یک از این عوامل در نهایت حفظ می شود مانند لایه های درونی زمین که تحت فشارهای خارجی تغییر شکل می دهند ، در عین این که خصوصیات خود را حفظ می کنند .
نظریه دیکانستراکشن جهان را به عنوان زمینه هایی از تفاوت ها می دید و این تضاد ها را در معماری شکل می داد . این منطق تضاد گونه در حال نرم شدن است تا خصوصیات بافت شهری و فرهنگی را به گونه ای بهتر مورد استفاده قرار دهد .
دیکانستراکشنیست ها عدم هماهنگی های درون پروژه را در ساختمان و سایت نمایش می دادند و این نقطه آغاز پروژه آنها بود . ولی آنها هم اکنون این تفاوت ها را در تقابل نشان نمی دهند ، بلکه آنها را به صورت انعطاف پذیری در هم می آمیزند و یک منطق سیال و مرتبط را دنبال می کنند . اگر در گذشته پیچیدگی ها و تضاد از دل تقابل های درونی پروژه بیرون می آمد ، در حال حاضر خصوصیات مکانی ، مصالح و برنامه به صورت انعطاف پذیری روی همدیگر تا می شوند ، در حالی که هویت هر یک حفظ می شوند . معماری فولدینگ در مقیاس شهری در جایی بین زمینه گرایی و بیان گرایی قرار دارد . فرم های انعطاف پذیر نه به صورت کامل هندسی هستند و نه به شکل دلبخواهی . در مقیاس شهر ، این لایه های تا شده و انعطاف پذیر نه نسبت به بافت مجاور خود بی تفاوت اند و نه مطابق با آنند ، بلکه از شرایط محیطی بهره می جویند و آنها را در منطق پیچ خورده و منحنی خود جای می دهند .
گرگ لین در تعریف معماری فولدینگ می گوید : ” فولدینگ یعنی تلفیق نمودن عوامل نامربوط در یک مخلوط به هم پیوسته . ” در این رابطه می توان لایه های رسوبی در کوه ها را مثال زد که در اثر فشارهای درونی زمین روی یکدیگر خم شده و پیچ و تاب خورده اند . در عین این که هر لایه خصوصیات درونی خود را حفظ کرده است ، ولی با لایه مجاور خود درگیر شده و لایه ها به صورت انعطاف پذیری در کنار یکدیگر انحناء پیدا کرده اند .
معماری فولدینگ معماری نئو باروک نیز نامیده می شود . در معماری باروک ، سبک های یونانی ، رومی ، شرقی ، رومانسک ، گوتیک و کلاسیک روی یکدیگر تا می شوند و کالبد بنا و سطوح مواج دیوارها نسبت به شرایط انعطاف پذیرند . همانگونه که در معماری فولدینگ انعطاف پذیری احجام و سطوح مختلف توسط تکنولوژی جدید ، که همان رایانه است ، انجام می شود . تکنولوژی رایانه قادر است بین دو شکل ، شکل های میانی را برای انتقال نرم یکی به دیگری انجام دهد . این انتقال نرم مدت ها است که در فیلم های تبلیغاتی ، فیلم های ویدیویی و فیلم های سینمایی انجام می شود . در فیلم ویدیویی مایکل جکسون به نام سیاه و سفید ، تصویر صورت چند فرد مختلف که از نژادها ، رنگ ها ، جنسیت و سنین مختلف بودند گرفته شده بود و در مقابل چشمان حیرت زده تماشاگران تلویزیون ، تصویر یکی به دیگری تبدیل می شد ، بدون اینکه بیننده احساس کند که این لایه های بین دو صورت کاملا متفاوت به صورت تصنعی و یا ناهمگون به یکدیگر تبدیل می شوند .
در فیلم پایان گر ۲ ( Terminator 2 ) نیز هنر پیشه ای که نقش منفی داشت می توانست کالبد خود را به صورت جیوه در بیاورد و همانند جیوه در هر شرایطی تغییر حالت دهد . در روی کف زمین به صورت یک کف پوش پهن شود و سپس از روی کف بلند شده و به صورت انسان و یا حالت های دیگر در آید . امروزه با استفاده از رایانه ، این انتقال و تغییر شکل به راحتی قابل اجرا است و معماران فولدینگ سعی می کنند که معماری را با علم روز همگون و همسو سازند .در این رابطه بهرام شیردل در مصاحبه خود در مجله آبادی می گوید : ” فکر من و همکارانم در معماری و شهر سازی ، قابل انعطاف کردن فضاها است به گونه ای که جوابگوی تفاوت های بی شماری باشد ،… همیشه معتقد بوده ام باید معماری جدیدی به وجود آید که با افکار و زندگی زمان خود انطباق داشته باشد و فرهنگ و تمدن موجود را غنی تر کند … انسان با گذشت زمان افکار و خصوصیاتش تغییر می کند – بر عکس سایر جانداران – معماری هم باید تبع آن تغییر کند . ”
پیتر آیزنمن به عنوان بانی طرح فلسفه فولدینگ در حوزه معماری واژه ” Weak Form ” یا ” فرم ضعیف ” را مطرح کرده است . فرمی که قابل انعطاف است و خود را با شرایط محیطی وفق دهد .همانطور که ژله با شکل ظرف خود تطبیق می یابد . لذا فرم ها یا لایه های معماری فولدینگ ، در مجاور و همتراز یکدیگر به صورت انعطاف پذیر و در انطباق با شرایط کالبدی ، اجتماعی و تاریخی محیط در سایت قرار می گیرند .
فولدینگ ، عمودگرایی ، طبقه بندی و سلسله مراتب مردود می داند و به جای آن افقی گرایی را مطرح می کند . از نظر فولدینگ همه چیز همسطح یکدیگر است .
دلوز در کتاب خود به نام ، فولد ، لایبنیتز و باروک( ۱۹۸۲ ) جهان را چنین تبیین می کند : ” جهان به عنوان کالبدی از فولدها و سطوح بی نهایت که از طریق فضا ، زمان فشرده شده ، در هم پیچ و تاب خورده و پیچیده شده است . ” دلوز هستی و اجزاء آن را هموارهدر حال شدن می بیند
یکی از موارد کلیدی در مباحث مطرح شده توسط دلوز ، افقی گرایی است . دلوز به همراه یار همفکر خود ، فیلیکس گاتاری ، مقاله ای به نام ” ریزوم ” در سال ۱۹۷۶ در پاریس منتشر کرد . این موضوع در کتاب هزار سطح صاف ( ۱۹۸۰) به صورت کامل تر توسط این دو مطرح گردید . رزیوم گیاهی است بر خلاف سایر گیاهان ، ساقه آن به صورت افقی و در زیر خاک رشد می کند . برگ های آن خارج از خاک است . با قطع بخشی از ساقه آن ، این گیاه از بین نمی رود ، بلکه از همانجا در زیر خاک گسترش می یابد و جوانه های تازه ایجاد می کند .
این دو متفکر با مطرح نمودن بحث ریزوم ، سعی در بنیان فکنی اندیشه غرب کردند و اصول اولیه آن را زیر سوال بردند . از نظر آنها ، عقلانیت غرب به صورت سلسله مراتب عمودوار ، درخت گونه و مرکز مدار است .
بحث فولدینگ در معماری از اوایل دهه ۱۹۹۰ مطرح شد و به تدریج اکثر معماران نامدار سبک دیکانستراکشن مانند پیتر آیزنمن ، فرانک گهری ، زاها حدید و حتی معماران مدرنیست فیلیپ جانسون به این سمت گرایش پیدا کردند . از دیگر معماران و نظریه پردازان سبک فولدینگ می توان از بهرام شیردل ، جفری کیپینز ، گرگ لین و چارلز جنکز نام برد . همانند دیکانستراکشن ، خواستگاه فلسفه فولدینگ در فرانسه و معماری فولدینگ در آمریکا بوده است.
این معماران در کارهای جدید خود پیچیدگی را با وحدت یا تقابل نشان نمی دهند بلکه به صورت نرم و انعطاف پذیر ، پیچیدگی ها و گوناگونی های مختلف را در هم می آمیزند . این کار باعث از بین بردن تفاوت ها نمی شود . باعث ایجاد یک پدیده همگون یکپارچه نیز نمی گردد ، بلکه این عوامل و نیروها به صورت نرم و انعطاف پذیر در هم می آمیزد . هویت و خصوصیت هر یک از این عوامل در نهایت حفظ می شود مانند لایه های درونی زمین که تحت فشارهای خارجی تغییر شکل می دهند ، در عین این که خصوصیات خود را حفظ می کنند .
نظریه دیکانستراکشن جهان را به عنوان زمینه هایی از تفاوت ها می دید و این تضاد ها را در معماری شکل می داد . این منطق تضاد گونه در حال نرم شدن است تا خصوصیات بافت شهری و فرهنگی را به گونه ای بهتر مورد استفاده قرار دهد .
دیکانستراکشنیست ها عدم هماهنگی های درون پروژه را در ساختمان و سایت نمایش می دادند و این نقطه آغاز پروژه آنها بود . ولی آنها هم اکنون این تفاوت ها را در تقابل نشان نمی دهند ، بلکه آنها را به صورت انعطاف پذیری در هم می آمیزند و یک منطق سیال و مرتبط را دنبال می کنند . اگر در گذشته پیچیدگی ها و تضاد از دل تقابل های درونی پروژه بیرون می آمد ، در حال حاضر خصوصیات مکانی ، مصالح و برنامه به صورت انعطاف پذیری روی همدیگر تا می شوند ، در حالی که هویت هر یک حفظ می شوند . معماری فولدینگ در مقیاس شهری در جایی بین زمینه گرایی و بیان گرایی قرار دارد . فرم های انعطاف پذیر نه به صورت کامل هندسی هستند و نه به شکل دلبخواهی . در مقیاس شهر ، این لایه های تا شده و انعطاف پذیر نه نسبت به بافت مجاور خود بی تفاوت اند و نه مطابق با آنند ، بلکه از شرایط محیطی بهره می جویند و آنها را در منطق پیچ خورده و منحنی خود جای می دهند .
گرگ لین در تعریف معماری فولدینگ می گوید : ” فولدینگ یعنی تلفیق نمودن عوامل نامربوط در یک مخلوط به هم پیوسته . ” در این رابطه می توان لایه های رسوبی در کوه ها را مثال زد که در اثر فشارهای درونی زمین روی یکدیگر خم شده و پیچ و تاب خورده اند . در عین این که هر لایه خصوصیات درونی خود را حفظ کرده است ، ولی با لایه مجاور خود درگیر شده و لایه ها به صورت انعطاف پذیری در کنار یکدیگر انحناء پیدا کرده اند .
معماری فولدینگ معماری نئو باروک نیز نامیده می شود . در معماری باروک ، سبک های یونانی ، رومی ، شرقی ، رومانسک ، گوتیک و کلاسیک روی یکدیگر تا می شوند و کالبد بنا و سطوح مواج دیوارها نسبت به شرایط انعطاف پذیرند . همانگونه که در معماری فولدینگ انعطاف پذیری احجام و سطوح مختلف توسط تکنولوژی جدید ، که همان رایانه است ، انجام می شود . تکنولوژی رایانه قادر است بین دو شکل ، شکل های میانی را برای انتقال نرم یکی به دیگری انجام دهد . این انتقال نرم مدت ها است که در فیلم های تبلیغاتی ، فیلم های ویدیویی و فیلم های سینمایی انجام می شود . در فیلم ویدیویی مایکل جکسون به نام سیاه و سفید ، تصویر صورت چند فرد مختلف که از نژادها ، رنگ ها ، جنسیت و سنین مختلف بودند گرفته شده بود و در مقابل چشمان حیرت زده تماشاگران تلویزیون ، تصویر یکی به دیگری تبدیل می شد ، بدون اینکه بیننده احساس کند که این لایه های بین دو صورت کاملا متفاوت به صورت تصنعی و یا ناهمگون به یکدیگر تبدیل می شوند .
در فیلم پایان گر ۲ ( Terminator 2 ) نیز هنر پیشه ای که نقش منفی داشت می توانست کالبد خود را به صورت جیوه در بیاورد و همانند جیوه در هر شرایطی تغییر حالت دهد . در روی کف زمین به صورت یک کف پوش پهن شود و سپس از روی کف بلند شده و به صورت انسان و یا حالت های دیگر در آید . امروزه با استفاده از رایانه ، این انتقال و تغییر شکل به راحتی قابل اجرا است و معماران فولدینگ سعی می کنند که معماری را با علم روز همگون و همسو سازند .
در این رابطه بهرام شیردل در مصاحبه خود در مجله آبادی می گوید : ” فکر من و همکارانم در معماری و شهر سازی ، قابل انعطاف کردن فضاها است به گونه ای که جوابگوی تفاوت های بی شماری باشد ،… همیشه معتقد بوده ام باید معماری جدیدی به وجود آید که با افکار و زندگی زمان خود انطباق داشته باشد و فرهنگ و تمدن موجود را غنی تر کند … انسان با گذشت زمان افکار و خصوصیاتش تغییر می کند – بر عکس سایر جانداران – معماری هم باید تبع آن تغییر کند . ”
پیتر آیزنمن به عنوان بانی طرح فلسفه فولدینگ در حوزه معماری واژه ” Weak Form ” یا ” فرم ضعیف ” را مطرح کرده است . فرمی که قابل انعطاف است و خود را با شرایط محیطی وفق دهد .همانطور که ژله با شکل ظرف خود تطبیق می یابد . لذا فرم ها یا لایه های معماری فولدینگ ، در مجاور و همتراز یکدیگر به صورت انعطاف پذیر و در انطباق با شرایط کالبدی ، اجتماعی و تاریخی محیط در سایت قرار می گیرند .

معماری فولدینگ یکی از سبک های مطرح در دهه پایانی قرن گذشته بود . فلسفه فولدینگ برای نخستین بار توسط فیلسوف فقید فرانسوی ، ژیل دلوز مطرح شد . وی همچون ژاک دریدا از جمله فلاسفه مکتب پسا ساختارگرایی محسوب می شود . دلوز نیز مانند دریدا اساس اندیشه خود را بر زیر سوال بردن بینش مدرن و مکتب ساختارگرایی قرار داد .
فلسفه دلوز ، یک فلسفه افلاطون ستیز و دکارت ستیز است . به عبارت دیگر می توان بیان نمود که فولدینگ یک طرح ضد دکارتی است . از نظر دلوز ، هستی از زیر بناهای عقل ریاضی استخراج نشده است . وی در کتاب معروف خود ، ضد ادیپ سرمایه داری و اسکیزوفرنی ( ۱۹۷۲) خرد مدرن را مورد پرسش قرار داد . از نظر دلوز ، خرد هر جایی است .
فلسفه فولدینگ منطق ارسطویی را نیز زیر سوال می برد . از نظر این فلسفه ، هیچ ارجحیتی در جهان وجود ندارد . زیر بنا و روبنا وجود ندارد . فولدینگ به دنبال تعدد است و می خواهد سلسله مراتب را از بین ببرد . این فلسفه در پی از بین بردن دو گانگی هاست .

فولد یعنی چین و لایه های هزار تو ، یعنی هر لایه در کنار لایه دیگر ، همه چیز در کنار هم است ، هیچ اندیشه ای بر دیگری ارجحیت ندارد ، تفسیری بالاتر و فراتر از دیگری نیست ، همه چیز افقی است . به عبارت دیگر فولدینگ می خواهد منطق دو ارزشی را دیکانستراکت کند و کثرت و تباین را جایگزین آن کند . فولدینگ هم مانند دیکانستراکشن در پی از بین بردن مبناهای فکری تمدن غرب و بالاخص منطق مطلق و ریاضی گونه مدرن است .

فولدینگ ، عمودگرایی ، طبقه بندی و سلسله مراتب مردود می داند و به جای آن افقی گرایی را مطرح می کند . از نظر فولدینگ همه چیز همسطح یکدیگر است . دلوز در کتاب خود به نام ، فولد ، لایبنیتز و باروک ( ۱۹۸۲ ) جهان را چنین تبیین می کند : ” جهان به عنوان کالبدی از فولدها و سطوح بی نهایت که از طریق فضا ، زمان فشرده شده ، در هم پیچ و تاب خورده و پیچیده شده است . ” دلوز هستی و اجزاء آن را همواره در حال شدن می بیند .

یکی از موارد کلیدی در مباحث مطرح شده توسط دلوز ، افقی گرایی است . دلوز به همراه یار همفکر خود ، فیلیکس گاتاری ، مقاله ای به نام ” ریزوم ” در سال ۱۹۷۶ در پاریس منتشر کرد . این موضوع در کتاب هزار سطح صاف ( ۱۹۸۰) به صورت کامل تر توسط این دو مطرح گردید . رزیوم گیاهی است بر خلاف سایر گیاهان ، ساقه آن به صورت افقی و در زیر خاک رشد می کند . برگ های آن خارج از خاک است . با قطع بخشی از ساقه آن ، این گیاه از بین نمی رود ، بلکه از همانجا در زیر خاک گسترش می یابد و جوانه های تازه ایجاد می کند .

این دو متفکر با مطرح نمودن بحث ریزوم ، سعی در بنیان فکنی اندیشه غرب کردند و اصول اولیه آن را زیر سوال بردند . از نظر آنها ، عقلانیت غرب به صورت سلسله مراتب عمودوار ، درخت گونه و مرکز مدار است .

بحث فولدینگ در معماری از اوایل دهه ۱۹۹۰ مطرح شد و به تدریج اکثر معماران نامدار سبک دیکانستراکشن مانند پیتر آیزنمن ، فرانک گهری ، زاها حدید و حتی معماران مدرنیست فیلیپ جانسون به این سمت گرایش پیدا کردند . از دیگر معماران و نظریه پردازان سبک فولدینگ می توان از بهرام شیردل ، جفری کیپینز ، گرگ لین و چارلز جنکز نام برد . همانند دیکانستراکشن ، خواستگاه فلسفه فولدینگ در فرانسه و معماری فولدینگ در آمریکا بوده است.

این معماران در کارهای جدید خود پیچیدگی را با وحدت یا تقابل نشان نمی دهند بلکه به صورت نرم و انعطاف پذیر ، پیچیدگی ها و گوناگونی های مختلف را در هم می آمیزند . این کار باعث از بین بردن تفاوت ها نمی شود . باعث ایجاد یک پدیده همگون یکپارچه نیز نمی گردد ، بلکه این عوامل و نیروها به صورت نرم و انعطاف پذیر در هم می آمیزد . هویت و خصوصیت هر یک از این عوامل در نهایت حفظ می شود مانند لایه های درونی زمین که تحت فشارهای خارجی تغییر شکل می دهند ، در عین این که خصوصیات خود را حفظ می کنند .

نظریه دیکانستراکشن جهان را به عنوان زمینه هایی از تفاوت ها می دید و این تضاد ها را در معماری شکل می داد . این منطق تضاد گونه در حال نرم شدن است تا خصوصیات بافت شهری و فرهنگی را به گونه ای بهتر مورد استفاده قرار دهد .
دیکانستراکشنیست ها عدم هماهنگی های درون پروژه را در ساختمان و سایت نمایش می دادند و این نقطه آغاز پروژه آنها بود . ولی آنها هم اکنون این تفاوت ها را در تقابل نشان نمی دهند ، بلکه آنها را به صورت انعطاف پذیری در هم می آمیزند و یک منطق سیال و مرتبط را دنبال می کنند . اگر در گذشته پیچیدگی ها و تضاد از دل تقابل های درونی پروژه بیرون می آمد ، در حال حاضر خصوصیات مکانی ، مصالح و برنامه به صورت انعطاف پذیری روی همدیگر تا می شوند ، در حالی که هویت هر یک حفظ می شوند . معماری فولدینگ در مقیاس شهری در جایی بین زمینه گرایی و بیان گرایی قرار دارد . فرم های انعطاف پذیر نه به صورت کامل هندسی هستند و نه به شکل دلبخواهی . در مقیاس شهر ، این لایه های تا شده و انعطاف پذیر نه نسبت به بافت مجاور خود بی تفاوت اند و نه مطابق با آنند ، بلکه از شرایط محیطی بهره می جویند و آنها را در منطق پیچ خورده و منحنی خود جای می دهند .
منابع
۱-قبادیان، وحید. مبانی و مفاهیم در معماری معاصر غرب. تهران : دفتر پژوهشهای فرهنگی،۱۳۸۲
۲ – احمدی .محمدحسین.معرفی هفت معمار
۳- درویشی .اشکان. پست مدرنیته و معماری (بررسی جریان های فکری معماری معاصر غرب ۱۹۶۰ – ۲۰۰۰ )
۴-احمدی ،بابک.ساختار و تا ویل متن .تهران: نشر مرکز،۱۳۷۵٫
۵-مجله معماری در جهان امروز
۶-مجله معماری و فرهنگ

زیبایی شناختی
لغت زیباشناختی(استتیک):یونانی است. به معنی ادراک.
زیبایی شناسی؛قابلیتی برای درک بهتر اجسام و باعث تغییر در نگرش می گردد.
هدف زیبایی شناسی:توضیح چیستی،نحوه درک ما،تحلیل سطوح و گونه های زیبایی.
پیدایش دانش زیبا شناسی : دو سده اخیر.قرن۱۸ بیشتر جنبه روانشناسانه گرفت.


واژه شناسی زیبایی
زیبایی:ریشه آن «زیب».به مفهوم:«زیبنده و برازنده».
مفهوم واژه زیبا:«زیبنده،نیکو،خوب،جمیل،صاحب جمال…».
تعریف زیبایی در«فرهنگ معین»:نظم وهماهنگی،همراه با عظمت و پاکی در شی.تحریک عقل و تخیل وتمایلات انسان.پدیدآوردن لذت و انبساط.
در«فرهنگ فلسفی»:صفتی که در اشیا دیده می شود.ایجادسرور ورضایتمندی در انسان.

برای دانلود و توضیحات بیشتر به ادامه مطلب مراجعه نمائید…

نتیجه تعاریف:

زیبایی دارای دو ویژگی :
۱-بیرونی و دیدنی ۲-درونی و نادیدنی

عوامل اساسی زیباشناسی:
سه عامل اساسی نقش دهنده در معماری«ویترویوس»:
-زیبایی -ایستایی -کارآیی
شش عامل اساسی زیباشناختی در ساختمان:
۱-نسبت اندازه های اجزاساختمان بایکدیگر وباکل ساختمان.
۲-ارتباط بین اجزاساختمان ونظم آنها در کل ساختمان.
۳-ظرافت ظاهری هرکدام ازاجزا و کل ساختمان.
۴-تناسب مدوله بین تک تک اجزا و کل ساختمان.
۵-تجهیز ساختمان متناسب بانوع استفاده بنا.
۶-تناسب هزینه باعملکرد و مصالح بکاررفته.

احساس زیبایی؛نظام زیباشناختی
سه نظام زیباشناختی ازنظرپیتراسمیت:
-نظام اول :براساس تعادل و هماهنگی

-نظام دوم :پیام های پیچیده را مستقیما نمیتوان
درک کرد.ازروش کم کردن مقداراطلاعات،تشکیل طرح واره.

مقدمه
مفهوم فضای سبز
فضای سبز بر خلاف معنایی که ممکن است در ذهن ایجاد کند تنها محلی دارای درخت و گیاه نیست بلکه نماد سمبلی از تفکرات فرهنگی و اجتماعی یک جامعه است. .مکان ظهور فضای سبز تنها پارکها را در بر نمی گیرد بلکه باغها،باغچه های خصوصی،نوار سبز حاشیه شهر ها و حتی خیابانها و گورستانها را نیز شامل می شود. همین طور فضاهای سبز اماکن فرهنگی (کتابخانه ،تاتر،سینما،..)، اماکن مذهبی ،محلی برای انواع بازیها و ورزشهای مختلف ، محلی برای الهام گرفتن از طبیعت جهت سرودن شعر ،نقاشی ،عکاسی ،… را نیز شامل می شود.در واقع طراحی سبز یک مفهوم کلی در مبحث طراحی است که دامنه گسترده ای را شامل می شود و در اواخر دهه ۸۰ ظهور کرده است.در حقیقت اندیشه سبز یک موج بین المللی به طرفداری از موضوعات زیست محیطی است که از فجایع مختلف انسانی مانند نشت رادیو اکتیو و مواردی از این قبیل گرفته شده است.

در این بین روند طراحی فضای سبز همواره مسئله ای بوده است که ذهن معماران را به خود مشغول داشته است.گروهی ارزشهای فلسفی و آزادیخواهی خود را به میدان طراحی آوردند و نقاشیهای روی بوم و مجسمه سازی را به قلمرو زمین کشاندند و باز گروهی که غالب معماران را نیز شامل می شود هندسه را در کار خود دخیل داده و نیز گروه دیگری با عقایدی بر خواسته از طبیعت. بر این باورند که ایده های خود را از طبیعت الهام بگیرند و در کار خود از نمونه های طبیعت الگو برداری کنند.
به هر حال کیفیت طراحی فضای سبز چه از معماری ریشه بگیرد و چه کیفیتی ذاتی داشته باشد این دو مقوله نمی توانند جدا از یکدیگر وجود داشته باشند.فضای سبز اجزای زنده ای را شامل می شود که پیوسته تغییر می کنند و دوره انتقالی آنان نیز باید به عنوان عامل مهمی در طراحی در نظر گرفته شود.

برای مشاهده کامل مقاله به ادامه مطلب مراجعه نمائید…


آهنگ زمان ،چرخه حیات ، تاریکی ، روشنایی ،باد و هوا همه باید در طراحی انعکاس پیدا کنند. تحت فشار قرار دادن گیاهان و نگهداری آنها در شرایط غیر طبیعی عاقلانه نیست .
توجه به عواملی از قبیل عوارض زمین ،توپوگرافی،پستی ،بلندی،شیب ،لطافت و گاه نیز خشونت ان تیز به طور حتم در طراحی های سبز حائز اهمیت اند.
لزوم و اهمیت محوطه سازی
رابطه انسان و طبیعت
به طور حتم رابطه محکم انسان با طبیعت بر هیچ کس پوشیده نیست.انسان نمی تواند جدایی از طبیعت زندگی کند.نیاز مادی و به ویژه روحی او به طبیعت همچون نیاز طفل به مادر است.بشر اولیه از همان اغاز بدو زندگی تمامی نیازهای خود را از محیط پیرامون خود فراهم نموده است و تا به حال که به پیشرفتهای زیادی نیز دست پیدا کرده است نیز باز نیازهای خود را در طبیعت جستجو می کند.
تلاشهای انسان در ادوار گذشته مبنی بر استفاده صحیح از طبیعت و حفظ خود در مقابل حوادث ناشی از آن نیز باعث شده است که به تدریج دانش اندوخته خود را بالا برده و در مراحل اولیه توجه به درخت و گیاه را در ساخت پناهگاه و یا سرپناههای اولیه خود مورد نظر داشته باشد . نحوه کاشت درخت و نظم دادن به آن در هر چه بهتر فراهم کردن آسایش خویش باعث شده است که طی ادوار گذشته گرایشهایی در زمینه شاخه های متنوعی از علوم طبیعی و زیست محیطی نیز شکل گیرد و همواره اهمیت طراحی فضای سبز به عنوان یک عامل مهم در طراحی های خود از جنبه های مختلف چه ساختاریی و چه از جنبه های زیبایی آن مورد توجه خود قرار دهند.
فضای سبز به عنوان یک محیط جذاب و روحبخش
علاوه بر آنچه تا کنون ذکر شده است یکی از مهمترین جنبه های طراحی فضای سبز ایجاد محیط های باز شهری و مناسب آب و هوایی و همچنین جاذب می باشد.به طور یقین تمایل افراد به قرارگیری در محیط هایی با فضای سبز بیشتر از محیط های مصنوعی امروز است .به عنوان مثال وجود فضای سبز در یک واحد صنفی (فروشگاه،بازار،رستوران،مجتمع تجاری …)به یقین تاثیر شگرفی بر روند اقتصادی آن محیط خواهد گذاشت و این امر بر همگان نیز واضح و آشکار است.
فضای سبز محیطی برای گذران اوقات فراغت
مطالعات شهری نشان می دهد با پیدایش کا نونهای جمعیتی خیلی بزرگ یا کلان شهرها ،نیاز های فراغتی انسان دیگر مثل گذشته به طور طبیعی و خود به خود ارضا نمی شود.یعنی امور ساده ای مثل قدم زدن در قهوه خانه ،نشستن و با دیگران صحبت کردن ،شنیدن صدای آب رود خانه ،گشتی در باغ و نظایری از اینها به طور عادی برای شهروندان در دسترس نیست .این وضعیت ایجاب میکند که اقدام آگاهانه در این زمینه صورت گیرد.روستایی و یا عشایری نیاز به برنامه ریزی فراغت ندارد چرا که خود زندگی اش گذران فراغت است . آهنگ زندگی ،فضای کار و نوع فعالیتی که دارد به طور متعادل آمیخته از کار و فراغت است .هر چه میزان شهرنشینی بالاتر میرود فاصله بین محل کار و مسکن و همچنین فاصله بین انسان و محیط طبیعی نیز افزایش پیدا می یابد و ضرورتا موجب تنش و نا آرامی می شود ،زیرا همه احساس می کنیم یا کاری اجباری انجام می دهیم یا در رفت و آمد گرفتار هستیم و در خانه فضای کافی برای فعالیت آزاد و استراحت و رفع خستگی نداریم .بدین جهت برنامه ریزی برای گذران مناسب فراغت ضرورت می یابد که از عهده فرد خارج است و به اقدام آگاهانه و جمعی نیاز دارد.
توریسم
یکی از منابع بالفوه در آمد کشورهای در حال توسعه سود سرشار حاصل از جلب سیاح است .بالاخص شهر و یا کشورهایی که از جنبه های خاص(سیاحتی ،تاریخی،زیارتی،…)مورد بازدید قرار می گیرند لزوم و ضرورت وجود فضاهای جاذب و زیبای شهری را بیشتر آشکار می سازد.از این رو حفظ محیطهای جاذب طبیعی و همچنین طراحی فضاهای مناسب شهری می تواند در روند اقتصادی یک جامعه بسیار موثر باشد.
فصل اول
مبانی نظری طراحی سایت
با توجه به اهمیت طراحی فضاهای شهری یکسری فاکتورهای اصلی در طراحی سایت و در واقع نمای شهر حائز اهمیت هستند که همواره به عنوان مبنا و منبعی اصلی در طراحی سایت مد نظر طراحان قرار می گیرد.
توجه به فاکتور هایی از قبیل دید پی در پی در سایت،فضاهای باز و بسته ،محصور و نیمه محصور ،نقاط عطف،پیوندها ،…و همچنین عوامل دیگری از قبیل پیش آمدگی و عقب رفتگی در یک نقطه ،حرکت ها و منظر درون و برون می تواند کمک موثری در طراحیهای ما داشته باشد.لازم به توضیح است که در روند طراحی سایت توجه به شرایط محیطی نیز از فاکتورهای مهم در طراحی به شمار می آید. عواملی از قبیل شریانهای حرکتی، موقعیت سایت، عوامل فرهنگی اجتماعی و موارد مشابه همواره از اکتورهای مهه در طراحی سایت عنوان شده اند.
نظر به اهمیت موارد یاد شده در این اجمال سعی شده است نگاهی کوتاه به بخش مبانی نظری طراحی منظر، شده باشد.
الف) انواع فضاهای بوجود آمده در یک پلاز شهری
۱-فضای بسته
فضای بسته در اصطلاح نقطه پایانی برای ادامه حرکت گامها و چرخها خواهد بود .در خارج این فضا ارتباطات غیر انسانی با سرعت زیاد در حال رفت و آمد است .ولی مکانی در این فضاها ندارد ودر داخل آرامش و سکون بر قرار است .این فضاها در مقابل فضاهایی با شلوغی و ترافیک شهری بوجود می آیند و مشخصا این گونه مکانها محصول غائی ترافیک به شمار می آیند. بدون فضای بسته ترافیک بدون معنی و مفهوم خواهد بود .

۲-فضای نیمه محصور
فضای محصور و یا فضای درونی باز به فضایی اطلاق می شود که امکان دسترسی آن با فضای پیرامن خود به صورت آزاد و مسقیم بوده و فضایی با قابلیت دسترسی بدور از جریان اصلی رفت و آمدهاست. در این نوع فضاها همواره باز تاب صداها از نقاط مختلف آرامتر شنیده می شود و بدور از صدای ترافیک و عواملی از این دست قرار می گیرد و البته از نظر موقعیت مکانی امن و در اصطلاح قوی دانسته می شود.
۳-فضاهای غیر واقعی (واهی)
با بر چیدن دیوارهای یک فضای بسته که می تواند در فرمهای حائل،آیینه و این قبیل تبلور کند یک فضای غیر محسوس بوجود می آید که به نظر می رسد دارای خصوصیت عقب رفتگی می باشد. به مثابه فردی است که به جلو می رود و فضای پشت سر خود را می بندد. احساس از فضای پوشیده و دیوارهای محصور کننده آن تحقق پیدا نمی کند بلکه این احساس به صورت رایحه ای در سراسر فضا وجود دارد که در یک مکان مخصوص در حال پر زدن است. شاید این دقیق ترین اظهار از این نیروی بر انگیزنده باشد.
۴-تعریف فضا
گاهی اوقات تعجب انگیز خواهد بود که چگونه ابزاری شکننده و غیر قابل دوام نظیر یک قطعه سیمی که از دیواری به دیواری کشیده شده و یا چراغهایی که بالای سرمان در چهار ضلع یک چهار وجهی قرار گرفته اند خود ایجاد فضا نموده اند تنها جداره ها نیستند که می توانند فضاهایی با تعاریفی متفاوت ایجاد کنند و بعضا شکستن دیوارها و حصارها باعث یکپارچه شدن دو فضا نمی شود.

عوامل مختلفی خود می توانند تعریف کننده فضا باشند .اختلاف سطح در یک محوطه ،تغییر کف سازی یک منطقه ،نوع ستون گذاری در یک پلان ،تفاوت در رنگ،تغییر بافت و عواملی از این دست همواره در دستور معماران قرار گرفته است.

۵-فضای محصور
در فضای بسته چشم نسبت به یک حقیقت کاملا محافط شده واکنش نشان می دهد .این واکنش ثابت است .در موقعی ما به یک فضای محصور وارد می شویم ،هنگام قدم زدن در درون و تا لحظه خروج از فضا ،یعنی وقتی که یک منظر جدید به طور ناگهانی ظاهر می شود، منظر بدون تغییر باقی می ماند .حرکت در این گونه فضاها عنصر شاخصی است و این خاصه نیز از خصوصیات اصلی فضا که همان محصور شدن از جداره های خود می باشد نشئت می گیرد.
۶-نقاط عطف
نقطه عطف به عنوان یک قلمرو دست ساز با فضای بسته پیوند دارد وسمبلی عمودی برای تجمع گراییها به شمار می رود .مجسمه یادبود ،یک میدان مهم

،ساختمانی با جنبه های تاریخی و معماری و یا یک برد بزرگ تبلیغاتی در شهر می توانند نقاطی عطف گونه برای اتصال قسمتهای مختلف شهری باشند. نقاط شهر در شهرها اکثرا بر گرفته شده از خاطرات و تاریخ آن شهرها بوحود می آیند که اغلب در مکانهای ر رفت و آمد و محلهای داد و ستد مردم قرار می گیرند که بعضا بدلیل حرکت و جنب و جوش زیاد در آن مناطق عمکرد واقعی نقطه عطف از آ ن سلب شده و صرفا کالبدی بی اثر وسیله ای برای ثبت خاطرات آثار نویسان می شود.

۷-چشم انداز از فضای بسته
وقتی که ما در یک محیط قرار گرفته ایم در واقع تنها احساس هویت با آن محیط نمی تواند به خودی خود وجود داشته باشد ،و همواره توجه به محیطهای دیگر که در اطرافمان قرار گرفتهاند نیز به طور نا خوذ آگاه در ما ایجاد می شود که معمولا با دست کاری هنرمندانه معماران این دو کیفیت (داخل و بیرون ) به نمایش گذاشته می شود و نمایش فضایی از دو ارتباط ایجاد می شود که این همان مسئلهای است که تحت عنوان دیدی بصری داخل به بیرون و یا بیرون به داخل مطرح می شود به عنوان مثال قاب شدن تکه از ساختمان در یک پنجره و یا قرار گیری یک مجسمه در انتهای دید یک خیابان از عواملی هستند که جذابیت را در طراحیهای محیطی افزایش می دهند.
۸-حرکت موجی
همانطور که می دانیم روحیاتی که از طرحهای گوناگون بدست می اید متفاوت است . به عنوان مثال استفاده از حرکات ارگانیک و یا موجی شکل در یک طرح معماری تنها ایجاد یک خط متحرک و بی هدف نمی باشد . به طور حتم آثار شروع حرکت در آن نمایان است و اغلب با انگیزه هایی از قبیل پویایی و معنا بخشی به زندگی و جنب و جوش را نشان می دهد . همانطور که خطوط راست و شکسته روحیات خاص خود را دنبال می کنند.
۹-تغییر سطح
دستکاری هنرمندانه در سطوح خود یک بخش وسیعی از هنر منظر سازی است .تغییزات در سطح زمین می تواند به عنوان نتیجه ای از شیب زمین مستقیما اتفاق بیفتد و یا بازتابی در جواب به نیازهای برنامه ریزان باشد.هر مکان مرتبه اطلاعی خودش را دارد و انسان ممکن است در روی ،بالای و یا زیر آن باشد.قرار گرفتن در ورای ماخذ اطلاعاتی ایجاد برتری و امتیاز می کند. پایین بودن با احساس صمیمیت و حفاظت همراه است این احساسات یک رابطه مستقیم بین مشاهده گر و محیطش بوجود می آورد. البته دست کاری ماهرانه در سطوح کاربرد های عملکردی خاص خودش را نیز پیدا می کند. به طور مثال فردی ممکن است فضای نشستن را از فضای رفت و آمد در یک پارک یا میدان از هم مجزا بداند. حال این کار را چه طور انجام دهیم ؟ آیا با تغییر در سطح با بهترین وجه ممکن از بالا و یا پایین بودن فضا، صورت می پذیرد؟ آیا یک تغییر در نوع پوشش کف می تواند راه حل ما باشد و یا روش های دیگر…؟
۱۰- عمومی و خصوصی
فضاها از جنبه های گوناگون مد نظر طراحان قرار می گیرد. عمومی و یا خصوصی بودن فضا نیز همواره عامل مهمی در طراحیها است .تاکید در اختلاف کیفیت های فضایی دو مکان وابسته به خصوصیاتی محیطی اش می باشد . رنگ ، مقیاس ، خصوصیات کیفی ، بافت و مسایلی از این دست فاکتورهای مهمی در طراحی فضا با قابلیتهای عمومی و خصوصی می باشند.
عناصر مهم در طراحی محوطه
۱-درخت
از میان تمام مساعدت های طبیعت به منظر شهری مسلما نقش درخت بیش از سایر عوامل است. این مفهوم که درخت نیز مانند بناها دارای ساختارهایی هستند که منجر به ایجاد و در هم تنیدن یک سبک معماری گیاهی می گردند قبلا پذیرفته شده، اما

امروزه درختان در جایگاه صحیح خود به عنوان یک ارگان زنده تلقی می شوند که حضور آنها در میان فضای سکونتی ، مطبوع است. به این طریق روابط جدیدی میان ساختار طبیعی و معماری ارگانیک امکان پذیر می باشد. درخت می تواند خود به عنوان حصاری برای یک فضا در نظر گرفته شود و گاه به عنوان یک عنصر تزیینی عمل می کنند. علاوه بر این بعضی گیاهان که خاصیت تنیدن را دارند می توانند علاوه بر عامل زیباییشان پوششی رار در برابر دید ایجاد کنند ، که البته مطالعات بافت و نوع ارگانیک هر گیاه می تواند در بهود بهره وری از آن تاثیر بیشتری داشته باشد و شناخت فرمهای گوناگون آنها در بالارونده، آویزان، هندسی یا نامنظم ، براق و یا مخملی … می تواند در ترکیب بهتر آنها با ساختمان مورد نظر ما تاثیر بسزایی داشته باشد.

۲-حصارها
عملکرد حصارها محصور کردن است . حال این که حصار نیز خود می تواند عامل تفکیک دو فضا از یکدگر باشد. حصار با قدرت تفکیک بالا از لحاظ بصری و یا حصاری با حد کمتر.گاهی اوقات در طرحها لزوم تفکیک دو فضا به دلایل گوناگون اعم از خطر و یا مسایل خاص طراحی باید جدا بوده در این میان استفاده از حصارهایی با قابیت تفکیک بالا و به اصطلاح محکم و بسیار ملموس را ملزم می شود و گاه بالعکس وجود رشته طنابی نیز که هنر آراستن آمیخته شده باشد این عمل را انجام می دهد.
۳- نرده
نرده ها اولین وسیله ای هستند که در درجه نخست در مکانهایی که بالقوه دارای خطرند برای ایجاد آگاهی بصری نصب می شوند و در درجه دوم به عنوان یک مرز فیزیکی به شمار می آیند. نرده متداولترین و ساده ترین نوع آگاهی است . لزوم استفاده از نرده بر همگان واضح است ولی در این بین استفاده از انواع خاص آنها در طراحی هاو توجه به شرایط محیطی و سازگار با اقلیم منطقه از لحاظ روحیات منطقهای می تواند در جهت هماهنگی ویاعدم هماهنگی با بافت منطقه متفاوت باشد.
۴-پله
پله یکی از عناصر رایج و بسیار مورد استفاده در طراحی های محوطه است . لزوم بوجود امدن اختلاف سطح در یک سایت و یا توپوگرافی هر کدام وجود پله را ملزم می سازد.
۵-آب
تجربه نشان می دهد که آب همواره در اغلب طرحهای محیطی و شهری خود را به گونهایی نشان داده است .ساخت و طراحی طبیعت های مصنوعی با امکانات وتکنولوژی روز بدون استفاده از عنصر آب امکان پذیر نمی باشد. شاید هم تلاشها از ابتدا نیز در زمینه ساخت چنین محیطهایی بدلیل جای دادن آب بوده است . چرا که تاثیری که ب یا یک جوی آب بر روحیه افراد می تواند داشته باشد آنچنان قوی و آشکار است که گاه نسان با قرارگیری در این گونه محیطها تولدی نو را در خود احساس می کند.
حال که تا حدی با بعضی مبانی و فاکتورهای مهم در طراحی محوطه ها آشنا شدیم در اینجا به معرفی یک پروژه تجاری با قابلیت های خاص فضایی می پردازیم.

الف)معرفی
Name:sony Berlin GMBH
Location:Berlin-Germany
Design:Meinhard von Gerkan
Asistants:Kai voss,Jens kalkbrenner

ب)کاربری
مجتمع مذکور با توجه به قرار گیری در یک منطقه خاص شهری از لحاظ کاربری و ارائه طیف های مختلف عملکری از قسمتهای متنوعی تشکیل شده است . از جمله عملکلرد های آن می توان به کاربریهای تجاری ،تفریحی، مسکونی و اداری و از جمله ریز فضاها به به بخش های رستوران، تک مغازه ها، دفاتر،‌ موزه و فضای دایرهای مرکزی که شاید بارز ترین خصوصیت آن به عنوان یک مجموعه تجاری باشد و دارای عملکردهای همچون کافی شاپ ،تبلیغات و محلی برای استراحت می باشد را نام برد.

ج) ایده های اصلی طرح
همانطور که از کانسبپت طرح مشاهده می شود مهمترین هدف از به کارگیری چنین کانسبپتی برای مجموعه فوق ، ایجاد یک فضای شهری در دل مجموعه و با شرایط خاص و در عین حال در جهت اصلی اهداف کارفرما که همان ارائه و معرفی تازه های سونی است ، می باشد. اگر چه سایت مثلثی آن محدودیت هایی یرای طراحی ایجاد می کند ولی نحوه برخورد خاص معمار مجموعه با سایت و استفاده وی از یک فرم مرکزی در دل مثلث که موجب شده است علاوه بر بوجود آمدن فضاهای متنوع شهری ، یک فضای محصور نیز در دل ترافیک شهر ایجاد آورد که در عین حال خاصیتی عطف گونه به بیل برد بزرگ تبلیغاتی سونی را دارد ، نتنها محدودیت های سایت را بر طرف کرده بلکه شرایط خاصی از فضا را در داخل مجموعه بوجود آورد است.
توجه به سطوح نیز در این فضا قابل روئت است. فضاها تنها بر روی سطح افق دیده نشده اند و می بینیم که در همان قسمت مرکزی طرح، فضاها در ارتفاع نیز طراحی شده اند.و این باز نشئت از علل عملکردگرایانه داشته و معمار خواسته است با ایجاد سطوح مختلف جمع بیشتری از مردم را در مقابل بیل برد تبلیغات جای دهد.

اقلیم سرد و کو هستانی
کلیات آب و هوایی این منطقه به شرح زیر می باشد :

• سرمای شدید در زمستان و هوای معتدل در تابستان

• اختلاف بسیار زیاد درجه حرارت هوا بین دمای شب وروز

• بارش برف سنگین

• رطوبت کم هوا

بارش برف در نواحی شمال و شمال غربی منطقه بیش از نواحی جنوب غربی آن است . علی رغم بارندگی فراوان ، رطوبت در این اقلیم کم می باشد . همچنین سلسله جبال غربی همانند سدی مانع از نفوذ هوای مرطوب مدیترانه به داخل فلات ایران می شوند و رطوبت هوا را تنها در دامنه های خود نگاه می دارند . برخلاف نواحی شمال ایران و سواحل دریای خزر که غلظت هوا به دلیل پستی زمین و بارش زیاد است در اقلیم سرد ، این غلظت کمتر بوده و همین امر میزان استفاده از تهویه طبیعی هوا را کاهش می دهد .

فرم بنا
برودت بسیار زیاد هوا در بخش عمده ای از سال ، در نواحی سرد و کو هستانی باعث شده است تا حداکثر استفاده از تابش آفتاب ، بهره گیری از نوسان روزانه دما ، حفظ حرارتی و جلو گیری از باد سرد زمستانی در فضاهای مسکونی امری ضروری گردد . لذا فرم بنا در جهت مقابله با سرمای شدید طراحی و اجرا می شود . در ادامه ، به توضیح خصوصیات کلی فرم بنا در این اقلیم خواهیم پرداخت .

۱٫ ساختمان های درون گرا با حیاط مرکزی
بناهای سنتی در اقلیم سرد مانند نواحی مرکزی فلات ایران دارای حیاط مرکزی بوده و سایر قسمت ها دورتادور این حیاط چیده می شوند . اتاق های واقع در سمت شمال حیاط بزرگتر از سایر قسمت ها و تالار یا اتاق اصلی نشیمن خانه نیز در این سمت حیاط واقع شده است تا از تابش مستقیم و حرارت آفتاب در فصل سرد زمستان استفاده کنند . جبهه جنوبی ساختمان به دلیل کوتاه و معتدل بودن فصل تابستان کمتر به کار گرفته می شود . لذا اتاق های جنوبی و اتاق های شرقی و غربی – در صورت وجود – به عنوان انباری یا فضاهای خدماتی همچون اتاق خدمه یا سرویس های بهداشتی کاربرد دارند .
برخلاف مناطق معتدل و مرطوب سواحل جنوبی دریای خزر ، خانه های این مناطق ، اغلب دارای زیر زمینی با سقف کوتاه در پائین زمستان نشین هستند که به علت خنکی هوای آن ، در تابستان برای سکونت و آسایش ساکنان خانه به کار می رود .

۲٫ استفاده از ایوان و حیاط کوچک در بنا
از آنجایی که در بیشتر روزهای سال در مناطق کوهستانی سرد ویا بسیار سرد است اکثر فعالیت های روزمره در اتاق ها انجام می پذیرد . لذا ابعاد حیاط ها در این مناطق قدری کوچکتر از نواحی فلات مرکزی ایران است .
ساختمان ها در این اقلیم دارای ایوان اند ولی عمق آنها نسبت به ایوان های مناطق جنوبی کشور به مراتب کمتر می باشد و همانند ایوان های منطقه خزر ، کاربرد نشیمن ندارند و صرفا جهت حفظ ورودی ها ی بنا از برف و باران استفاده می شوند .
نکته دیگر پائین بودن کف حیاط بناهای اقلیم سرد به اندازه ۱ تا ۱٫۵ متر از سطح پیاده روهااست تا بتوان آب جاری در نهر ها و جویها را بر باغچه حیاط یا آب انبار واقع در زیر زمین سوار نمود و از سوی دیگر ، زمین مانند عایق حرارتی اطراف بنا را احاطه کرده ، مانع از تبادل حرارتی بین بنا و محیط پیرامون آن و باعث حفظ حرارت درون ساختمان می شود .

۳٫ پلان ، فرم بنا و نحوه قرار گیری آن
در حوزه اقلیمی سرد و کوهستانی ، بناها دارای پلان و بافت متراکم می باشند . فرم بنا باید به گونه ای باشد که سطح تماس آن را با سرمای خارج کمتر نماید تا حرارت کمتری از درون به بیرون انتقال یابد . لذا از احجامی نظیر مکعب یا مکعب مستطیل استفاده می نمایند تا نسبت سطح خارجی بنا به حجم داخلی آن کاهش یابد و آن را در حداقل ممکن نگه دارد .

با توجه به شرایط اقلیمی منطقه سرد و کوهستانی در ایران به منظور جلوگیری از اتلاف حرارتی و کوران هوا ، بنا ها به صورت متراکم و فشرده و متصل و در کنار هم ساخته می شوند تا سطح تماس فضاهای گرم مسکونی با محیط سرد خارج کاهش یابد . همچنین بنا ها طوری کنار هم قرار می گیرند که یکدیگر را محصور نمایند و فضاهای شهری تا حد امکان کوچک شوند تا نفوذ جریان باد سرد به داخل فضاهای شهری کم گردد و تابش حرارت از سطح خارجی دیوارهای گرم ابنیه به فضاهای کوچک و محصور شهری ، هوای سرد آنها را تعدیل نماید .

کالبد شهری و روستایی
بافت شهری و روستایی حوزه اقلیمی سرد و کوهستانی در جهت مقابله با سرمای شدید شکل گرفته است . ویژگی های بافت شهری و روستایی در این اقلیم عبارتند از :
۱٫ بافت متراکم و فشرده
۲٫ فضاهای کوچک و محصور
۳٫ بهره گیری از جهات آفتاب و زمین ( به عنوان عوامل تعیین کننده ی جهت استقرار و گسترش شهر و روستا و سیمای آنها )

۴٫ معابر باریک به موازات خط تراز زمین
با توجه به شرایط اقلیمی منطقه سرد و کوهستانی در ایران به منظور جلوگیری از اتلاف حرارتی و کوران هوا ، بنا ها به صورت متراکم و فشرده و متصل و در کنار هم ساخته می شوند تا سطح تماس فضاهای گرم مسکونی با محیط سرد خارج کاهش یابد . همچنین بنا ها طوری کنار هم قرار می گیرند که یکدیگر را محصور نمایند و فضاهای شهری تا حد امکان کوچک شوند تا نفوذ جریان باد سرد به داخل فضاهای شهری کم گردد و تابش حرارت از سطح خارجی دیوارهای گرم ابنیه به فضاهای کوچک و محصور شهری ، هوای سرد آنها را تعدیل نماید .

نکته قابل مشاهده دیگر در این نوع شهرها ، طراحی معابر کم عرض و باریک برای استفاده بهتر از حرارت و جلوگیری از تبادل گرما و سرما است . معمولا در این نوع اقلیم ، مجتمع های زیستی در وسط دامنه بلندی ها و رو به جنوب و در داخل زمین یا روی آن به منظور بالا بردن ظرفیت حرارتی دیواره های بدنه شمالی و افزایش حجم داخلی نسبت به سطح بیرونی ، استقرار می یابند . در واقع در صورت استقرار روستا در پائین دره اولا خطر سیل خیزی و نابودی روستا وجود خواهد داشت . ثانیا نفوذ هوای سرد سنگین به دره ها باعث افزایش شدت سرما به هنگام شب خواهد شد . ثالثا جبهه شمالی کوه همواره در سایه قرار گرفته و سرد می باشد در حالیکه روستاها و شهر ها باید جهت حداکثر استفاده از تابش خورشید ، رو به دره و در آفتاب بنا گردند . رابعا به علت فزونی ناهمواری های زمین و شدت باد در بالای کوه و دسترسی به منابع آبی و رود خانه ها که در قسمت پائین ارتفاعات جاری هستند ، استقرار بافت روستایی و شهری بر بالای کوه صحیح نمی باشد.

۱- استفاده از پلانهای ماتراکم و فشرده
۲- به حداقل رساندن سطح خارجی در برابر حجم مورد پوشش
۳- استفاده از مصالحی با ظرفیت و عایق حرارتی خوب
۴- به حداقل رساندن میزان تعویض هوای داخلی و تهویه طبیعی و در نتیجه جلو گیری از ایجاد سوز در راخل و خروج هوای داخل یه خارج از بنا.
ازدیاد انعکاس زمین و سطوح بیرون از پنجره های مقابل افتاب زمستان.

تابش خورشید که از طریق پنجزه ها وارد می شود ممکن است به صورت مستقیم ، پخش شده و یا انعکاسی از سطوح خارجی باشد . مهمترین این سطوح ، سطح زمین و مصالح اطراف و کنار پنجره ها می باشد .
شکل و نحوه قرارگیری ساختمان به منظور افزایش میزان
استفاده از خورشید در زمستان.
دریافت غیر مستقیم
تهویه و باد
وزش باد در هرمنطقه نکته ای قابل .اهمیت است که بایستی بر اساس بررسی هایی که در زمینه تا.ثیرات ان بر ساختمان انجام میشود و نیز بر مبنای جهت و سرعت باد در ان منطقه د در جهت استفاده بهینه از باد مناسب و کاهش اثرات مخرب باد غالب تدابیری ا ندیشید.
۱ـ پایین بردن ساختمان نسبت به سطوح اطراف ان
باعث عبور سهلتر جریان هوا از روی ان میگردد ودر نتیجه باعث کمتر شدن جریان گردابی در پشت ساختمان و جریان متوقف شده در جلوی ساختمان می گردد.
۲-پله ای کردن وایجاد شیب مصنوعی در سطوحی از ساختمان که درمسیر مستقیم وزش بادمی باشد نیز جریان گردابی را حذف میکند وجریان متوقف شونده را به حداقل می رساند .
۳-شکل ونحوه قرار گیری ساختمان به منظور کاهش تلاطم باد در زمستان
برگرداندن بنا پشت به باد و استفاده از سطوحی صاف وبدون بازشو در مقابل وزش باد

. ایجادخاکریز و یا حفاظ خاکی یا مانعی در مقابل وزش باد .

فشردگی فرم در پلان و مقطع،اولین قاعده در کم کردن سطح تماس با جریان باد است. جهت قرار گیری نیز به همین اندازه مهم است.پلان (ب)از نظر شکل ابعاد فضا مانند پلان (آ)است با این وجود چرخش ان به اندازه ۴۵درجه موقعیت سطوح در معرض باد این پلان را تا حد پلان(ج)افزایش داده.
۵-بالا بردن حصاری بلند وطولانی
بالا بردن حفاظی بلند وطولانی که عمود بر جهت باد باشدهمچنین ایجاد پیش امدگی سایبان در بالای ساختمان و نیز کشیدن دیواری گرداگرد ساختمان .
یک حصار محکم و استوارمثل دیوار فضایی کوچک نسبتا ارامی درحرکت برگشتی باد بوجود می اورد ولی حصاری که به ترتیبی دارای خلل وفرج باشد در دراز مدت بهتر عمل خواهد کرد .
۶- حفاظت از فضاهای بیرونی از طریق هندسه بنا ازطریق ایجاد نوعی حصار برای بعضی فضاها که می بایست جریان هوای کمی در انجا جریان داشته باشد.
۷-به طور کلی ساختمانهای بلند در برابر باد با مشکلات حادی روبرو می شوند .سرعت طبیعی باد با وزش به بدنه بلند ساختمان با افزایش ارتفاع زیاد میشود وطبقات بالا راتحت تاثیر نیروی زیادی قرار میدهد که میتواند نمای ساختمان را از بین ببرد ومستلزم ملاحظاتی برای تقویت ساختمان در برابر بارهای جانبی است.در سطح زمین، جریان بادهای نسبتا شدید ،از حرکت سریع هوای جانبی
ساختمانکه روبه باد ودارای فشار زیاد است، با برخورد با هوایی که دارای فشار پایین ودر پشت ساختمان جریان دارد به وجود میاید اگر در زیر ساختمان بلند و در سطح زمین فضای باز مانند راهرو وجود داشته باشد وقتی چفت در خروجی را باز کنیم عبور جریان هوا از ان فضا به قدری سریع خواهد بود که راه رفتن را مشکل میکند حتی اگر باد شدید یا ملایم در ان راهرو یا باز نمی شود یا به زور باز می شود.از مشکلاتی که باد در سطح زمین به وجود می اورد می توان

*****

اقلیم معتدل و مرطوب
– داراب دیبا و شهریار یقینی : ایشان در
مطالعات خود به بررسی معماری بومی گیلان «در چارچوب مطالعه معماری سنتی ایران، بر اساس شرایط محیطی» پرداخته و در ابتدا به بررسی طراحی مسکن در خطه گیلان اشاره نموده و با توجه به موقعیت محیط پیرامون بناهای مسکونی چند تیپ از الگوی مسکن را مورد ارزیابی قرار دادهاند. سپس با بررسی فضاهای داخلی خانههای سنتی گیلان، فضای معماری را به سه دسته تقسیم نمودهاند:
الف- فضاهای بسته شامل اتاقها.
ب- فضاهای نیمه باز شامل ایوانها.
ج- فضاهای باز که شامل محدوده حیاط پیرامون خانه میباشد که «اهمیتی به اندازه بقیه خانه دارد». ایشان در بخشی دیگر از مطالعه خود هشت ویژگی کلی معماری روستایی گیلان را برشمرده و در نهایت با بیان مشکلات ساختمانهای امروزی، اشاره مینمایند که «معماری جدید باید حتماً از مصالح رایج در محل استفاده نماید و محدودیتهای اقلیم را به دقت در نظر گیرد».
معماری منطقه معتدل و مرطوب
به منظور بررسی ساخت و ساز در این اقلیم، منطقه گیلان در نظر گرفته شده است. از این رو در ادامه بحث به تحلیل معماری سنتی این منطقه می‎پردازیم.
اقلیم گیلان این منطقه پرباران‎ترین منطقه شمالی ایران است و دارای رطوبت زیاد و گرمای هوا در تابستان باشد، از این رو «باران مداوم و رطوبت نسبی زیاد، عامل اصلی شکل‎گیری معماری در این سرزمین است».
به منظور بررسی ویژگی‎های معماری بومی این منطقه، این بناها از نظر نوع مصالح ساختمانی و تأثیر باد و نور خورشید بر آنها و چگونگی نسبت به این عوامل و ساختار فضائیشان مورد مطالعه قرار خواهند گرفت.

الف) ساختار فضایی بنا: «شکل‎گیری معماری بومی گیلان بر مبنای مدولهایی از مربع می‎باشد که به صورت خطی در امتداد شرق- غرب و عمود بر جریان باد» توسعه یافته است، این گونه شکل‎گیری نمونه‎ای از معماری برون‎گرا می‎باشد که از ویژگی‎های آن، داشتن ارتباط بصری و فیزیکی مستقیم با فضای بیرون خانه، نداشتن حیاط و گسترش در ارتفاع می‎باشد که ما در معماری بومی گیلان شاهد آن می‎باشیم. قابل ذکر است که بناها در فضاهایی باز سبز «گیاهی» قرار می گیرند
ب) تأثیر جریان هوا و نور خورشید بر بنا:
به منظور جلوگیری از نفوذ باران به داخل ساختمان توسط باد، سقف شیب‎دار تا نزدیکی کف زمین در یک یا دو طرف بنا که در سمت باد قرار دارد ادامه می‎یابد. همچنین به منظور ممانعت از نفوذ رطوبت از سطح زمین به داخل بنا، سطح آن بالاتر از زمین قرار گرفته و در فضای بین کف و زمین جریان هوا موجب تبخیر رطوبت و تهویه هوا شده وسبب خشک و قابل استفاده شدن کف ساختمان می‎شود.
ج) مصالح ساختمانی: ساقه‎های برنج عناصر اصلی تشکیل دهنده پوشش سقف‎های شیب‎دار هستند. اسکلت بنا و در واقع ایستایی ساختمان از چوب می‎باشد که از آن در بدنه‎ها نیز استفاده می‎شود و پوشش نهایی آن با خشت است و گل‎اندود می‎شود و از مصالح دیگری همچون سنگ، خشت و سفال نیز در کنار ساختمان‎های تماماً چوبی استفاده شده است. همانگونه که بیان گردید تمامی مصالح بکار رفته در بنا از مصالح موجود در محل می‎باشد که موجب کاهش انرژی در حمل و نقل مصالح از نقاط دیگر شده است.

ویژگیهای معماری جدید گیلان:
امروزه دیگر ما شاهد معماری بومی و سنتی در این منطقه نمی‎باشیم و در عوض ساختمان‎هایی با سازه فلزی یا بتنی، پوشش آجری و سقف‎های شیب‎دار با فرمهایی به اصطلاح هنرمندانه با پیروی کورکورانه از معماری بیگانگان و تفکیک فضاهای داخلی تنها به منظور پاسخ به نیازسرپناه خانواده، جایگزین ویژگی‎های پیشین بناها گشته‎اند و همین نکات موجب از دست دادن هویت معماری بومی منطبق با محیط شده‎اند که یکی از پیامهای اصلی شیوه جدید معماری، بالا بودن هزینه ساخت و افزایش استفاده از انرژی‎های غیر قابل تجدید(و یا فسیلی) به منظور گرمایش و سرمایش است که علت اصلی آن عدم استفاده از مصالح بومی می‎باشد.
انطباق معماری جدید با معماری بومی گیلان:
شاید ایجاد معماری بومی در حال حاضر از نظر استحکام و دوام و همچنین نیازهای امروزی ساکنین پاسخگو نباشد، اما می‎توان با استفاده صحیح از اصول معماری و عوامل تشکیل‎دهنده آن، مصالح بومی، همچون «چوب و (پیش ساخته نمودن) و اجرا دقیق آن در بنا و اتصالات بهتر، عمر این ساختمانها را افزایش داده تا از این طریق اجرای آن آسانتر و سریعتر صورت گیرد و دیگر به هزینه کمتری به منظور ساخت و تعمیر و نگهداری بنا نیاز باشد». از سوی دیگر، در پوشش بناها، استفاده از « ساقه‎های نباتی» به جای سفال می‏تواند موجب دوام و استحکام بیشتر آنها گردد. تمامی این عوامل می‎تواند در پایداری محیط و همچنین ایجاد ساخت و ساز پایدار مؤثر افتد

در داخل اتاق ها، جهت قرارگیری ساختمان ها با توجه به جهت وزش نسیم های دریا تعیین شده اند.
برای حفاظت اتاق ها از باران، ایوانک های عریض و سرپوشیده در اطراف اتاق ها ساخته اند. این فضاها در بسیاری از ماه های سال برای کار و استراحت و در پاره ای موارد برای نگهداری محصولات کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرند. (اقلیم و معماری، مرتضی کسمایی) وحید قبادیان، بالاتر بودن سطح ساختمان از زمین، سقف های شیب دار و شکل برون گرای ساختمان را نیز از دیگر ویژگی های بناهای کرانه جنوبی دریای خزر بر می شمارد. وی درباره نوع مصالح به کار رفته در این منطقه می گوید: «به دلیل حاصل خیزی و وجود کشتزارهای وسیع در جلگه ها و جنگل های انبوه، در نواحی کوهپایه ای و کوهستانی، مصالح ساختمانی در این کناره، اغلب نباتی است.
مهم ترین ویژگی کرانه جنوبی دریای خزر، رطوبت نسبتا زیاد در تمام فصول سال، کم بودن اختلاف درجه حرارت بین شب و روز و پوشش وسیع گیاهی است. «استفاده از جریان باد در فضاهای شهری و ایجاد کوران دو طرفه در داخل ساختمان ها» مهم ترین روش ایجاد سایش نسبی در این مناطق است. «به منظور استفاده هر چه بیشتر از جریان هوا در فضاهای شهری و همچنین به دلیل فراوانی آب و امکان دسترسی به آن در هر منطقه، ساختمان ها در این نواحی به صورت غیر متمرکز و پراکنده سازمان دهی شده اند. برای استفاده از کوران هوا و تهویه طبیعی آن، پلان ساختمان ها گسترده و باز و فرم کالبدی آنها بیشتر شکل های هندسی طویل و باریک است. برای استفاده بیشتر از وزش باد در ایجاد تهویه طبیعی

در تمام ساخاتماننهای این مناطق بدون استثنا از کوران و تهویه طبیعی استفاره می شود. بطور کلی پلانها گسترده و باز و فرم کالبدی انها بیشتر، شکلهای هندسی طویل و باریک است.
به منظور حداکثر استفاده از وزش باد در ایجاد تهویه طبیعی در داخل اتاقها ، جهت قرار گیری ساختمانها با توجه به وزش نسیم های دریا تعیین شده است . در نقاطی که بادهای شدید و طولانی می وزد قسمتهای رو به باد یاخ تمانها کاملا بسته است . به منظور استفاره هر چه بیشتر از جریان هوا، همچنین به دلیل فراوانی اب و امکان دسترسی به ان در هر نقطه ، ساختمانها به صورت غیر متمرکز و پراکنده در مجموعه سارماندهی شده است.
*****

اقلیم گرم و خشک

از کرانه شمالی تا کرانه دریای جنوبی، فلات وسیعی قرار گرفته است که آب و
هوای بخش گسترده ای از ایران بزرگ را شکل داده است. «آب و هوای گرم و خشک در تابستان و سرد و خشک در زمستان، بارندگی اندک در طول سال، رطوبت کم هوا، پوشش نازک گیاهی، اختلاف بسیار درجه حرارت بین شب و روز و وجود بادهای توام با گرد و غبار در نواحی کویری و حاشیه آن»، ویژگی های عمده آب و هوایی این منطقه محسوب می شوند
. معماران سنتی و ساکنین قدیمی شهرها و روستاهای خطه مرکزی و شرقی ایران، مناطق مسکونی شان را به صورت بافتی متراکم ایجاد کرده اند تا از سایه ها بیشترین بهره را ببرند. کوچه های باریک و نامنظم و بعضا پوشیده با طاق، علاوه بر جلوگیری از تابش مداوم آفتاب بر تن لخت خاک و سر برهنه عابرین، بادهای تند و غبارآلود کویری را نیز منحرف می سازد. خانه های این منطقه نیز که به خانه های چهار فصل معروفند، به صورتی کاملا درون گرا و محصور ساخته شده اند. کلیه بناهای ساخته شده در این منطقه به شکل حیاط مرکزی احداث شده اند و در اغلب آنها، زیرزمین، ایوان و بادگیر از اجزای فراموش نشدنی به شمار می رو
د
. سمت شمالی حیاط که آفتاب مایل زمستان به آن تابیده و گرم تر از سایر بخش های بناست، زمستان نشین محسوب می شده است و اطاق های سمت جنوب که در سایه قرار دارند و خنک تر از دیگر نقاط ساختمان اند، محل سکونت افراد خانواده در تابستان بوده اند. سرداب یا زیرزمین نیز غالبا در همین بخش از سازه بنا می شود.
کف بناها از سطح معابر اندکی پایین تر قرار دارد. سازه های خشتی نااستوار این منطقه
به این شکل مقاومت نسبتا بیشتری در برابر نیروی تخریبی زلزله پیدا می کند.
. خشت دیرتر از هر ماده دیگر گرم می شود و شب هنگام نیز دیرتر حرارت خود را به محیط اطراف پس می دهد
. گذشتگان با افزودن نمک طعام به گل، از رویش گیاه بر دیواره های بنا جلوگیری می کردند. این کار مقاومت سازه در برابر بارندگی، رطوبت و یخ زدگی را نیز افزایش می دهد. قرار دادن خار و خاشاک بر بالای دیوارها هم مانع از برخورد مستقیم آب باران بر دیواره های گلی می شود
استفاده از حیاط های داخلی درخت کاری شده و معطوف ساختن فضاهای زندگی به این حیاط ها، از عمده ترین ویژگی های معماری مناطق گرم و خشک است. حیاط های داخلی که شامل درخت، حوض و سطح گیاه کاری شده است، یکی از موثرترین عوامل ایجاد رطوبت محسوب می شوند. اتاق ها که فقط به این حیاط ها باز می شوند در برابر با دو طوفان شن که معمولا در مناطق کویری می وزد، همچنین در برابر بادهای سرد زمستانی محافظت می شوند.»
معماری منطقه گرم و خشک:
در بررسی و مطالعه معماری این نوع اقلیم می‎توان به معماری مسکن بسیاری از شهرهای فلات مرکزی ایران اشاره نمود که دارای معماری درون‎گرا هماهنگ با این نوع اقلیم می‎باشند. در این مبحث به بررسی معماری مسکن یزد که نمونه‎ای از معماری درون‎گرا می‎باشد، خواهیم پرداخت.
ویژگی‎های اقلیمی این منطقه «خشکی، کم آبی، گرمای شدید در تابستان» به همراه طوفانهای شنی در برخی از مواقع سال و وزش باد در جهات مختلف و همچنین «سرمای شدید در زمستان» می‎باشد.
ویژگیهای معماری بومی یزد:
الف- ساختار فضایی بنا: شاخص اصلی معماری بومی یزد، درون‎گرایی آن می‎باشد. این نوع معماری دارای حیاط مرکزی بوده و اتاقها معمولاً در چهار سمت آن واقع شده است و به منظور تهویه فضای داخلی، در گوشه‎ای از بنا بادگیر ساخته می‎شود فرم حیاط‎ها معمولاً به صورت گودال باغچه (در برخی موارد مسطح) می‎باشند
ب- تأثیر جریان هوا و نور خورشید: در اقلیم گرم و خشکی همچون یزد که دارای طوفانهای شدید همراه با شن و گرمای زیاد در تابستان و سرمای شدید در زمستان است، هماهنگی با طبیعت و شرایط محیطی ضرورت بیشتری پیدا می‎کند، به عنوان نمونه در این اقلیم بایستی فرم پلان فشرده باشد تا سطوح کمتری در مقابل نور خورشید قرار گیرند. همانگونه که توضیح داده شد به علت تابش شدید نور خورشید در تابستان و سرمای زیاد زمستان، جهت قرارگیری ساختمان در سمت جنوب تا جنوب شرقی میباشد تا بیشترین میزان انرژی را در فصل زمستان دریافت کند. همچنین به منظور استفاده از بادهای مناسب، معماران گذشته از بادگیر استفاده میکردند تا بدین شیوه، جریان هوای مطبوع را به داخل اتاقها انتقال دهند و هوای گرم و آلوده به بیرون فرستاده شود. در واقع بادگیر کار مکش را انجام میداده است، اجرای بادگیر در شهرهای مختلف منطقه گرم و خشک با توجه به اوضاع جوی منطقه و جهت وزش باد متفاوت میباشد به عنوان مثال «در یزد به علت وزش باد در جهات مختلف، بادگیری چهار طرفه ساخته میشود و معمولاً دارای ارتفاع زیادی میباشد». با توجه به مطالب یاد شده، معماری مسکن در یزد به شکلی بوده تا از انرژی قابل تجدید همچون جریان هوا و نور خورشید به طرز کاملاً مناسب و بهینهای استفاده شود که این امر موجب کاهش استفاده از انرژیهای فسیلی شده و بدین طریق پایداری محیط را تضمین کرده است.
ج- مصالح ساختمانی: مصالح ساختمانی در هر شرایط آب و هوایی به نوعی عمل میکند، به طوری که در آب و هوای گرم و خشک مورد مطالعه نوع مصالح به کار رفته در میزآنراحتی ساکنان در ساختمان تأثیر زیادی دارد. در این اقلیم مصالح ساختمانی به نحوی باید انتخاب شوند که در مقابل گرما مقاومت فراوانی داشته و از ظرفیت حرارتی بالایی برخوردار باشند. از جمله مصالحی که سازندگان بنا از آن استفاده میکنند گل و مشتقات آن است و چنانچه سنگ و یا چوب در بناها به کار برده شوند، آنرا با خاک و گل مخلوط مینمایند چرا که این نوع مصالح با آب و هوای خشک یزد تطابق دارد. شایان ذکر است که گل مورد نیاز، از خاک همان محل پس از کودبرداری زمین به دست میآید که این امر موجب میشود تا با استفاده از مصالح محلی، مصرف انرژی کاهش یابد چرا که دیگر نیازی به صرف انرژی بیشتر به منظور حمل و نقل مصالح از نقاط دیگر به مکان مورد نظر نمیباشد، همچنین ساخت و ساز در هنگام تولید مصالح، استفاده و دورریزی آن تأثیر سویی بر محیط پیرامون نخواهد داشت. نکته حائز اهمیت دیگر در امر ساخت بنا، ضخامت مصالح به کار برده میشود، ضخامت دیوارها باید به گونهای باشد که بتواند در مقابل تابش طولانی نور خورشید مقاومت کند، همچنین رنگ مصالح به کار برده شده در بنا بایستی روشن باشد تا بتواند مقدار زیادی از انرژی خورشید را منعکس نماید، رنگ روشن خاک بهترین رنگ مصالح انتخابی در منطقه گرم و خشک است.
ویژگیهای معماری جدید یزد:
متأسفانه در کنار چنین معماری آگاهانهای، شاهد ظهور معماری جدیدی هستیم که کاملاً با شرایط اقلیمی منطقه متناقض میباشد. خانههای ردیفی که از بتن، آهن و آجر ساخته شدهاند. با حیاطهایی که به علت کوتاه بودن دیوارهایشان، از یک سو قادر به ایجاد سایه مناسب نمیباشند و نمیتوانند از بنا، در مقابل وزش باد شدید و نور زیاد خورشید محافظت نمایند و شرایط نامساعدی برای ساکنین بوجود میآورند، از سوی دیگر به کارگیری دیوارها و سقفهای با ضخامت کم که در مقابل موقعیت خاص این منطقه، هیچگونه مقاومتی ندارد و همچنین استفاده از قیر سیاه رنگ بر روی پشت بامها که به علت تیرگی رنگ موجب افزایش دما در فصل تابستان و به جهت انتقال حرارت از طریق بام موجب کاهش دما در فصل زمستان در داخل خانه میشود و در نهایت به کارگیری وسائل گرم کننده با مصرف انرژی فسیلی و دستگاههای خنک کنندهای که به علت دمای نامناسب فضاهای داخلی در فصول مختلف مورد استفاده قرار میگیرند، به طور کلی بایستی بیان نمود که معماری جدید با شیوه ساخت ناهماهنگ با اقلیم از یک سو موجب عدم آسایش ساکنین و از سوی دیگر با استفاده نامناسب از مصالح و افزایش مصرف انرژی فسیلی معماری پایداری را که در گذشته وجود داشته، مد نظر قرار نداده است.
یکی از پایه های شکل گیری معماری ایرانی، اقلیم می باشد . که براین اساس معماری مناطق کویری ، گرم ، مرطوب ، سرد هویت وساختار خود را می یافت و بر کالبد آنها معنا می بخشید . اما در جریان معماری به اصطلاح مدرن که صرفا به قول نیچه رفتاری گله ای بیش نبود. باعث ازدست رفتن گوهر ناب معماری ایرانی که در قرنها ممارست به ایدآلهای زمان و مکان دست یافته بودند پس زدیم و خودباخته معماری بدون محتوا گشته ایم . حال پس از تاراج معماری در اندیشه انیم تا با عناوینی چون معماری پایدار ، بهینه سازی و غیره که خود نیز تقلیدی بیش از دیگران نیست، هویت ازدست رفته را به بناها و شهرهایمان بازگردانیم. ولی به قول حسن فتحی شایسته است . قبل از ایجاد یا ارائه ی راه حل های مکانیکی ابتدا باید راه حل های سنتی درمعماری محلی را ارزیابی کرد: آنگاه این روش ها را پذیرفت یا برای تطبیق با ملزمات مدرن و پیشرفته آنها را اصلاح کرد. .. این فرایند می بایست بر پیشرفت های جدید درعلوم انسانی و فیزیک و نیز علوم همچون فن آوری مصالح ، آیرودینامیک ، هواشناسی و فیزیولوژی مبتنی باشد.
در این مقاله سعی کرده ایم برای بیان ارزشهای اقلیمی معماری ایرانی با ارائه چار چوب نظری ؛ به بررسی معماری سنتی دو اقلیم از چهار اقلیم ایران می پردازیم :
– معماری منطقه معتدل و مرطوب : معماری بومی- روستایی گیلان

– معماری منطقه گرم و خشک: معماری بافت مسکونی یزد
عبدالمجید نورتقانی و روح اله رحیمی کارشناسان ارشد معماری ، دانشکده هنر ومعماری ،دانشگاه شیراز
انسان همواره در طول تاریخ سعی مینماید به منظور ایجاد سرپناهی امن برای سکونت، آنرا با محیط پیرامون خود هماهنگ سازد تا بتواند شرایط مناسبی برای ادامه حیات خویش ایجاد کند و در حقیقت شرایط جغرافیایی، اقلیمی نیز در شکلگیری این فضای زیست، دخالت مستقیمی دارد.
در ایران به علت دارا بودن، چهار اقلیم متفاوت گرم و مرطوب، گرم و خشک، معتدل و مرطوب و سرد، معماریهای متفاوتی (به ویژه در طراحی مسکن بومی) هماهنگ با اقلیم بوجود آمده در چنین فضاهای ساخته شدهای، بکارگیری مصالح بومی که کمترین تأثیر نامطلوب بر محیط را دارند و همچنین کاهش میزان انرژی مصرفی با استفاده از مصالح محلی، موجب پایداری محیط زیست و افزایش دوام بناها گردیدهاند. از این رو در این مبحث، سعی بر آن است تا بتوانیم معماری بومی ایران را در اقلیمهای متفاوت با توجه به پایداری محیط و صرفهجویی در مصرف انرژی بررسی نموده و معایب معماری جدید در هر اقلیم را از نظر مواردی همچون به کارگیری مصالح ناهماهنگ با شرایط منطقه، طراحی نامناسب بنا، عدم صرفهجویی در مصرف انرژی و تخریب محیط به صورت اجمالی مورد ارزیابی قرار دهیم.

چگونگی برخورد با طبیعت و معماری در آن، واکنشی است که هر انسانی در نقاط مختلف کره زمین داشته و خواهد داشت و معماری با ارزش باقی مانده از دوران گذشته نشان دهنده فائق آمدن او به صورت کامل یا ناقص بر عواملی همچون مسائل اقلیمی، آب و هوا و … میباشد. از اینجاست که ما شاهد معماری بومی گوناگونی در کشورهای مختلف جهان همخوان با اقلیم وفرهنگ میباشیم که ویژگیهای خاص منطقه خود را نشان میدهند. در ایران به علت دارا بودن شرایط گوناگون اقلیم و فرهنگ، ویژگی خاصی دارد و معماریهای متفاوتی هماهنگ با اقلیم در آن به وجود آمده است. لذا به منظور بررسی معماری سنتی هر اقلیم، به ویژه طراحی مسکن بومی، نکاتی را مدنظر قرار دادهایم که شامل موارد ذیل میباشند:الف- خصوصیات اقلیمی هر منطقه چه تأثیری بر معماری آن منطقه خواهد گذاشت؟
ب- نحوه بکارگیری مصالح بومی و انرژیهای قابل تجدید در معماری هر منطقه با توجه به شرایط اقلیمی به چه صورت میباشد؟
ج- آیا در ساخت و سازهای هر منطقه حفظ محیط زیست و صرفهجویی در مصرف انرژی مورد توجه قرار میگیرد؟
مروری بر ادبیات
به منظور ارائه دیدگاه صاحب نظرانی که در زمینه بررسی معماری سنتی ایران در ارتباط با میزان انطباق آنها با شرایط اقلیمی و ساخت و ساز پایدار تحقیق کردهاند، گزیدهای از نظرات را انتخاب نمودهایم که پس از ارائه مطالب، در این بخش در مبحث چارچوب نظری، موضوعات مطرح شده را مورد ارزیابی قرار خواهیم داد.
– داراب دیبا و شهریار یقینی : ایشان در مطالعات خود به بررسی معماری بومی گیلان «در چارچوب مطالعه معماری سنتی ایران، بر اساس شرایط محیطی» پرداخته و در ابتدا به بررسی طراحی مسکن در خطه گیلان اشاره نموده و با توجه به موقعیت محیط پیرامون بناهای مسکونی چند تیپ از الگوی مسکن را مورد ارزیابی قرار دادهاند. سپس با بررسی فضاهای داخلی خانههای سنتی گیلان، فضای معماری را به سه دسته تقسیم نمودهاند:
الف- فضاهای بسته شامل اتاقها.
ب- فضاهای نیمه باز شامل ایوانها.

ج- فضاهای باز که شامل محدوده حیاط پیرامون خانه میباشد که «اهمیتی به اندازه بقیه خانه دارد». ایشان در بخشی دیگر از مطالعه خود هشت ویژگی کلی معماری روستایی گیلان را برشمرده و در نهایت با بیان مشکلات ساختمانهای امروزی، اشاره مینمایند که «معماری جدید باید حتماً از مصالح رایج در محل استفاده نماید و محدودیتهای اقلیم را به دقت در نظر گیرد».
چار چوب نظری
با در نظر گرفتن تحقیقات متعددی که در زمینه طراحی بنا با توجه به شرایط اقلیمی صورت گرفته بایستی به این نکته اشاره نمود که در مطالعات انجام شده، مبحث ساخت و ساز پایدار در ارتباط با بناهای سنتی ایران به صورت موضوعی خاص مدنظر قرار نگرفته و همواره به چگونگی ساخت بناهای گذشته در تطابق با شرایط اقلیمی پیرامون آنها در مناطق مختلف پرداخته شده است. در برخی از مطالعات نیز به اهمیت مسئله انرژی در بنا و چگونگی به کارگیری انرژی‎های قابل تجدید و عدم استفاده از انرژی‎های فناپذیر اشاره شده و یا به طور اخص به این نکته پرداخته شده است. از این رو در این تحقیق تمامی نظرات و مطالعات جمع‎آوری شده و در قالب دو اقلیم از چهار اقلیم متفاوت ایران با توجه به نمونه‎های موردی در شهرها، ویژگی‎های معماری سنتی ایران در ارتباط با مقوله پایداری مورد بررسی قرار گرفته است.

استفاده از ناهمواری های روی زمین،ساختمان های مجاور
و گیاهان برای ایجاد سایه در تابستان.
درختان بلند در سمت جنوب جهت سایه اندازی روی دیوار و سقف مناسب می باشند.
در سمت غرب از گیاهان زیاد ،بوته ها و پرچین ها استفاده کنید تا مانعی در
مقابل افتاب بعد از ظهر باشد.

اضافه کردن داربست سایه بانی از چند جهت میتواند مفید باشد .نه تنها این سایه
بان روی دیوار سایه می اندازد بلکه مانع انعکاس نور از سطح زمین به دیوار می
شود.
۴ـگیاهان برای سایه در تابستان.
درختان برگ پهن بهترین نوع سایبان هستند.زیرا ساختمان را در تابستان
محافظت میکند. و در زمستان با از دست دادن برگ هایشان امکان استفاده از
خورشید را می دهند.
در طرف جنوب باید درختان بلند انتخاب شوند. در ختان انبوه و کوتاه قد و
همچنین بوته های بلند در قسمت غربی ساختمان مناسب هستند .درختان همیشه
سبز برای ایجاد سایه روی دیوار های غربی می تواند مناسب باشد،خصوصا اگر
جهت باد زمستانی از قسمت غرب و شمال غرب باشد عملکرد این دو درختان دو
چندان میشود

استفاده از لوله های اب فشان روی دیوارهای فضای مرکزی
حیاط افتابگیر هوا را گرم کرده و ان را به سوی بالا هدایت می کند در نتبجه هوار خنک برای جایگزینی ان به داخل خانه کشیده می شود.حیاط واقع در سابه با اثر خنک سازی به کمک تبخیر مانند یک مخزن هوای خنک عمل می کتد.

*****
اقلیم گرم و مرطوب
جنوب ایران نیز به دلیل مجاورت با دریا باید تشابه نسبی آب و هوایی با مناطق شمالی داشته باشد. اما فرم ساختمان سازی و فضاهای شهری در این منطقه تفاوت های آشکاری با کناره شمالی کشور دارد. بافت روستاها همانند روستاها و شهرهای شمال کشور باز نیستند. این تراکم در فضاهای شهری بیشتر دیده می شود. مسیل های بزرگ و اغلب خشک نیز سیمای شهرها را ویژگی منحصر به فردی بخشیده اند. فرم ساختمان ها به صورت حیاط مرکزی و نیمه درون گراست.
: «به سبب مجاورت با دریا، رطوبت این کناره بسیار زیاد است، ولی به علت قلت بارندگی، خاک جنوب، فاقد پوشش گیاهی به جز نخلستان ها و کشتزارهای محدود است. همچنین خاک اکثر این نواحی نیز آهکی است و این موضوع به همراه پوشش اندک گیاهی باعث عدم نفوذ آب در زمین می شود. از همین رو هم هست که اندک بارانی که در منطقه می بارد، به سیل بدل می شود.»

. طاق های کاهگلی مسطح، بهترین مکان برای خواب شب ساکنین کناره خلیج فارس و دریای عمان است.
-کاهش انعکاس زمین و سطوح بیرون از پنجره های رو به
افتاب تابستان.

سطح نا منظم یا خشن بوته کاری به جلوگیری از تابش افتاب کمک می کند

و باعث انعکاس کمتری حتی از یک سطح گیاهی مانند چمن می شود.

رطوبت ودما
ایجاد فضایی بالایی برای جمع اوری وخروج گرما

امکان بالا رفتن و خروج گرما

بیشترین گشودگی برای جذب باد مؤثر

پلکانی کردن طبقات برای پرهیز از نور مستقیم افتاب استفاده مؤثر از نسیم به عنوان عامل خنک کننده
استفاده از نا همواری های روی زمین،ساختمانهای مجاور و گیاهان جهت بهره گیری بیشتر از نسیم تابستان.
سد کردن جریان باد به صورت ممتد

****
-عنصر گیاه در فضای سبز:
تاثیر و نقش درختان در فضای سبز و منظر شهری :
می‌توان به فضاهای سبز موجود در شهرها اشاره کرد که نقش بسزایی در خلق منظر شهری متفاوت دارند.در میان عناصر طبیعی تاثیر‌گذار در منظر شهری، درختان به خاطر ساختار و بافت ویژه‌ای که دارند اهمیتی دو چندان پیدا می‌کنند.(کارمان،۲۰۰۳،۲۴۹) در ختان نیزهمانند بناها دارای ساختارهایی هستند که منجر به ایجاد یک سبک معماری گیاهی می‌گردند. متناسب با تغییر و تحول شهرها در دوره‌های مختلف، معیار‌های انتخاب در‌ختان نیز دستخوش تغییر شده است.(سیمونیک،۲۰۰۶)از سوی دیگر، اصولاً شهرها با یک نسبت بالایی از فضای باز روبرو هستند که هر کدام از آنها وضعیت فیزیکی خاصی را دارند. از جمله‌ی این فضاها، می توان به خیابان‌ها، میادین و فضاهای اطراف پارکینگ‌ها اشاره کرد که ملاک انتخاب درخت و پوشش گیاهی برای هر‌کدام متفاوت است.( همان) در این زمینه معمار منظر شهری وظیفه انتخاب گیاهان مناسب و سازگار با محیط را بر عهده دارد.(کارمان،۲۰۰۳،۸۱)
در ختان از روی اندازه، شکل، ترکیبات رنگیشان و یا تباین با عناصر دیگر و حتی به خاطر بافت یا عطرشان بر‌گزیده ‌می‌شوند، زمان تشکیل یا افتادن برگها، نوع سایه یا اندازه تاج درخت بر انتخاب آن تاثیر دارد. اوضاع زیست محیطی در محیط‌های شهری متغیرتر از دیگر محیط‌های انسان ساخت است، سایه ساختمان‌ها، وضعیت نور، باد، دما و خاک از محلی به محل دیگر متفاوت است.(آرنولد،۱۹۸۰،۵۰) در بین عوامل اقلیمی، نور خورشید به دلیل تأثیر مستقیم بر رشد درختان، نقش مهمی در انتخاب محل کاشت درختان دارد. درختان هر جا که رشد کنند باید در فصل رویش حداقل ۳ تا ۴ ساعت نور مستقیم خورشد داشته باشند، بنابراین جهت خیابان‌ با توجه به ارتفاع ساختمان ‌ها و ساعات تابش نور نقش مهمی در تعیین محل کاشت دارد. حتی درختان باید ۱۰ـ۸ فوت از دیوار ساختمانها فاصله داشته باشند تا سایه ‌ساختمانها مانع تابش نور نباشد. (آرنولد،۱۹۸۰،۵۱)
فضا در اطراف خانه‌ها، پارک‌های عمومی و زمین‌های مدرسه به سهولت یافت می‌شود، اما دربخش‌های پارکینگ و در امتداد خیابان‌ها فضای کافی در صورتی که در طول طراحی برای آن فضایی در نظر گرفته شده باشد، در اختیار خواهد بود.(استنفورد،۲۰۰۰،۴) فضا برای درختان باید در سراسر محیط سنگفرش شده پراکنده شود، چنین فضاهایی باید به حدی بزرگ باشند که وقتی درختان رشد می‌کنند، سایه‌ی خود را روی ماشین‌های پارک شده بیندازند. محیطی که با سنگفرش احاطه شده باید فضایی میدان مانند به طول ۶ پا در کنار خود داشته باشد.(آرنولد،۱۹۸۰،۵۴)
کاشت درختان نابالغ یکی از موثرترین و اقتصادی‌ترین راه‌های تلطیف محیط شهری است، جایگزینی درختان جدید به جای قدیمی، کاشت گیاهان روی پشت بام، دیوارها، پیاده‌روها، باعث ارتقاء محیط زیست شهری و تلطیف محیط می‌شود.
درختان برای ایجاد تغییر در هویت بصری شهر باید به اندازه کافی بزرگ و تعدادشان زیاد باشد تا قادر به ایجاد جلوه‌ی خاصی در سیمای شهر شود . بهترین مقیاس برای تاثیر بصری درختان حجم شاخه و برگ آنهاست. کاشت درختان نزدیک جداول شکل بهم پیوسته‌ای از شاخه‌ها را ایجاد می‌کند که همچون پرده ای سبز و عمودی باعث تقویت فضای پیاده می‌شود.از این رو استفاده از درختان کوتاه برای فضای خیابان مناسب به نظر نمی‌رسد چون فضای خیابان را قطعه قطعه کرده و نیازهای توازن برای فضای شهری را رفع نمی‌کند. اگر درختان خیلی دور از هم قرار گیرند، هردرخت یک ساختار متراکم‌تر با شاخه‌های نزدیک به زمین ایجاد می‌کند که این فاصله تضاد نور و سایه را ایجاد کرده و باعث تأکید بر روی درخت منفرد می‌شود(آرنولد،۱۹۸۰،۵۳)

نتیجه در هر حال یک پیاده‌روی شهری (جلوه‌ای از فضای‌شهری) بدون درخت مثل یک ساختمان بدون سقف است.بنابراین درختان در شهرهای امروزی وایجاد منظر مناسب شهری نقش بسزایی دارند، حتی اگر فاقد ارزش کاربردی باشند.در حقیقت درختان یک فرصت برای خلق ترکیبات بدیع شهری با ترکیب هنر، مجسمه‌سازی و معماری در توازن و وحدت بصری شهری به دست می‌دهند.در شهرهای سیمان زده امروزی که نگاه آدمی در پس دیوارهای بلند محصور مانده است،درختان نقش حائل میان انسان و محیط انسانی ساخت را ایفا می کنند و مفاهیمی چون تاکید ، تکرار و تضاد و ………را بدون استفاده از ساختارهای مصنوعی و با تاکید بر ویژگی های طبیعیشان در محیط های شهری القا کرده و در نهایت به وحدت بصری شهری امروزی یاری می رسانند.
انتخاب گیاه برای فضای سبز :
درطراحی فضای سبز و معماری منظر یکی از ارکان اصلی آشنایی با گیاهان متنوع و خصوصیات آنها برای منظورهای خاص میباشد .در ایجاد تنوع گیاهی در فضای سبز شهری همواره محدودیت های هوا و اقلیم،خشکی باد ، تابش بیش از حد خورشید و غیره وجود دارد که همین امر باعث کاهش تنوع می گردد انتخاب گونه های جدید در انتخاب و بررسی انواع گونه های جدید موارد ذیل ، بایستی مد نظر باشد:
الف) سازگاری گونه معرفی شده با خصوصیات آب و هوائی منطقه این امر باعث بالا رفتن قدرت رشد، تکثیر و در نهایت بقای گونه می گردد.
ب)زیبایی و ظاهر آراسته گونه جدید گیاه به نحوی که شکل و ظاهر گیاه مناسب محل مورد نظر باشد ، که در این رابطه دیدگاه و نظر کارشناس فضای سبز از اهمیت ویژه ای برخوردار است عدم استفاد ه مناسب از یک گونه گیاه در محل مورد نظر، باعث کاهش زیبایی محوطه گردیده ضمن آنکه گاهی ممکن است باعث بروز مشکلاتی گردد به عنوان نمونه چنانچه از گیاهان انبوه در حواشی معابر و پیاده رو استفاده گردد، باعث کاهش دید رانندگان و ممانعت از توجه آنها به عابرین پیاده که در انتظار عبور از خیابان هستند، می گردد و همین امر باعث بروز حوادثی می شود.
ج) خصوصیات فیزیولوژیک و مرفولوژیک گیاه گاهی صمغ تانن و سایر اسانس های موجود در بخش های مختلف انواع گیاهان باعث وارد گردیدن لطماتی به اقشار مختلف بخصوص کودکان می گردد زیرا کودکان از روی کنجکاوی و یا بازیهای کودکانه در تماس با این پیکره های گیاهی بوده و حتی بخشی از برگ و غیره را در طی بازیهای کودکانه تناول می نمایند که در آنها ایجاد مسمومیت می نماید ، لذا توجه به ایمنی اقشار مختلف این موضوع دارای اهمیت به سزائی است سالها است که فضای سبز شهری سطح مالامال از درختان صنعتی،جنگلی چون چنار، نارون ، زبان گنجشک گردیده است و سالها است که مهمترین پوشش سطح زمین در پارکها ، مبادین و بلوارها چمن است، حال آنکه مشخص گردیده است که بیشترین آلرژی از طرف گیاهان فوق حادث می گردد و چمن نیز با توجه به وضعیت خشکسالی ها و کمبود آب و همچنین هزینه های بالای نگهداری ، حداقل در پاره ای از مناطق که امکانات و بودجه وسیع و کلان در دسترس نیست ، کاملا از چرخه کشت و فضای سبز خارج گردیده است.لذا ایجاد تنوع اوری ضروری و رویکردی الزامی برای بهبود فضای زندگی انسان ماشین زده امروزی است.
دربخش گیاهشناسی سایت به صورت جامع به شناخت گونه های گیاهی فضای سبز پرداخته شده است.
در اینجا نیز اجمالاً به تعدادی از گیاهانی که برای طراحی مناسب می باشند اشاره میشود:
درختان مقاوم به گرد و خاک: عرعر-زالزالک-ژینکو-چنار-لیلکی امریکایی-ماگنولیا-بیدمجنون-اقاقیا-داغداغان
گیاهان جاذب پرنده:یاس وحشی –زیتون-زغال اخته – امین الدوله- پیروکانتا- خاس-اسپیره –یاس خوشه ای – انگور زینتی
درختان دارای بافت خشن : عرعر-ماگنولیا-انجیر –خرمالو-نخل زینتی –شاه بلوط هندی
درختان دارای بافت نرم: ابریشم – لیلکی- ابریشم مصری- بید
گیاهان معطر: سرو ناز-برگ بو –گل یخ – سنجد-یاس خوشه ای- اقاقیا-نمدار- پائولونیا-ماگنولیاو…
گیاهان دارای رشد کم: کریپتومریا- زیتون معمولی – ماگنولیا – برگ بو- انجیر – زالزالک- سوفورا
درختان سریع الرشد:سرو نقره ای-عرعر-دم موشی- زیتون تلخ-چنار-سدروس-افرا سیاه-اقاقیا-پائولونیا-توت امریکایی-لاله-ابریشم
گیاهانی که در زمستان جلوه دارند: بید مرجانی- بید فری- فندق- گیلاس- سوزنی برگان مانند سرو کوهی رونده – سرو سیمین – یاسمن زمستانی انواع کاجها و سروها پهن برگان همیشه سبز مانند ماگنولیا تابستانه -آکاسیا- گل یخ
درختان بر گ قرمز: افرای ژاپنی-افرای چناری برگ قرمز- گوجه گل- فندق – زرشک – انجیلی در پاییز- توری در پاییز و …
گیاهان الوان : ارغوان – سیب گل – میموزا – طاووسی – توری- ماگنولیا زمستانه – ماهونیا – پیراکانتا – دوتسیا
درختان مقاوم به سایه:سرخدار- دوگلاس – سکویا – نوئل – ممرز- هدرا – راش – شمشاد خزری
درختان مقاوم به بادهای دریایی و آب شور: کاجها – ایلان – گل ابریشم – زبان گنجشک –توت – صنوبر وسپیدار – اقاقیا – گز
گیاهان مقاوم به سرما:سرو نقره ای- کریپتومریا – چینی – به ژاپنی – ابریشم مصری- ماگنولیا
گیاهان مناسب کاشت در شیبها: ار غوان – سنجد و…
گیاهان مناسب جلوگیری از فرسایش خاک : توسکا قشلاقی- چنار- بید مجنون – اقاقیا – توت امریکایی – سرو نقره ای
درختان آبدوست: چنار – توسکا- بیدمجنون- درخت لاله و…
درختان بادشکن: توت امریکایی – سرو نقره ای – سرو خمره ای- اقاقیا – زالزالک- نمدار- سدروس – گردو
درختان مناسب خاک اهکی:زیتون معمولی – زربین –سروخمره ای – چنار- زبان گنجشک
گیاهان مناسب خاک اسیدی: عرعر- لیلکی امریکایی – توسکا قشلاقی – اقاقیا

انتخاب مصالح :
در هنگام استفاده از مصالح در محوطه سازی پارک ها و باغات نیاز به توجه تکنیکی در این خصوص وجود دارد. مثلا استفاده از کالار سیمان در پارک ها که امروزه رایج شده و بسیاری از جنبه های زیبا شناختی آنها را نابود ساخته است. زیرا سیمان از نظر ساختار بسیار ناپایدار است، هنگامی که اولین برف می بارد بسیار شاداب و پرطراوت به نظر می رسد اما پس از آن کیفیت خود را از دست می دهد. دومین مساله این است که برف سمبل پاکی و عفت است و این درحالی است که سیمان و بتون معنای وحشت و خشونت را به انسان القا می کند. بنابراین از سیمان و بتون می بایست در مکان هایی از پارک که در معرض دید نیستند مورد استفاده قرار گیرد. در مقابل سنگ نشان دهنده استحکام، وحدت و جاودانگی است. سنگ در بسیاری از ادیان مقدس است. مثلا در دین اسلام سنگ سیاهی که در کعبه زائرین ان را می بوسند و معتقدند که از بهشت آمده و در هنگام نزول از آسمان به رنگ سفید بوده اما در اثر گناهانی که بشر مرتکب شده سیاه شده است.

در قدیم دیوار باغها از ملاط ساخته می شدند که بسیار مهربان تر و ملایم تر از سیمان پورتلندی به نظر می رسید. آهک آبی از طریق حرارت دادن گچ و سنگ آهک بمنظور آزاد شدن دی اکسید کربن، بدست می آید. هنگامیکه این مواد دوباره با آب مخلوط شدند و در معرض هوا قرار می گیرند و دوباره با دی اکسد کربن ترکیب شده و به همان حالت شیمیایی اولیه باز می گردد. دی اکسید کربن به استحکام لایه های بیرونی ملاط می افزاید و بهمین دلیل شاید یک قرن بتواند استحکام خود را حفظ کند. این نوع ملاط امروزه از نظرساختمان سازان دور مانده است در صورتیکه هنوز هم می توان از آن در محوطه سازی پارک ها و باغات استفاده کرد.
مثلا امروزه استفاده از آجر و خشت به کلی از مد افتاده تلقی می شود. اما باید بدانیم که دوام این محصول می تواند با توجه به کیفیت آنمناسب باشد. خشت های گلی که شهر باستانی بابل به کار می رفته بوسیله شل دادن به گل مرطوب درست شده است. این بلوک های گلی سپس در مقابل نور آفتاب خشک می شوند و در مکان مناسب مورد استفاده قرار می گرفتند و در ساخت خانه ها کاربرد داشته اند.

حدود ۳ هزار سال پیش از میلاد مسیح انسان این مساله را دریافته بود که هنگامی که گل مرطوب خشک شود تبدیل به ماده ای سخت می شود. در آن زمان از گل رس برای ساخت ظروف استفاده می شد. رومی ها مهارت لازم را در ساخت خشت کسب کرده و سپس این هنر را در اختیار مردمان شمال اروپا قراردادند. این خشت ها در قرون وسطی در ساخت دودکش ها و مناره کلیساها مورد استفاده قرار گرفت. البته امکان این نبود که در کوره های آجرپزی ابتدایی این خشت ها در دمای بالایی درست شوند.بعد از ۱۲۰۰ سال پس ازمیلاد مسیح کشورهای سفلی مانند هلند و جنوب انگلستان مبادرت به ساخت این خشت ها ورزیدند. اما در زمان حاضر این خشت ها و در واقع آجر ها به اندازه استاندارد رسیده اند اما در ساخت دیوار باغاها کاربردی ندارند، آجرهای دست ساز از نظر ساختار به گونه ای هستند که هرگز ماشین نمی تواند ان را بسازد؛ آجر های دست ساز را می توان به اندازه مورد نیاز ساخت. این طور به نظر می رسد که آجرهای دست ساز از نظر زیبایی و آذین بندی بهتر از آجرهای کارخانه ای است، البته هزینه دستمزد ساخت آنها از مواد خام بیشتر می شد؛ این مساله هم حل شد و زیبایی حاصله جای خود را به پرداخت هزینه های کلان داد. در دهه سوم قرن بیستم “وینستون چرچیل” به ساخت خشت و آجر و کارگران این حرفه بسیار اهمیت می داد.

سفال هم یکی از مصالح قدیمی است که در امر محوطه سازی باستان اهمیت بسیاری داشته است. سفال همان گل رس است که در دمایی پایین تر از کوره آجرپزی خشک می شود و به رنگ سرخ بسیار زیبایی در می آید و در گذشته بیشتر در ساخت ظرف و ظروف مورد استفاده قرار می گرفت. امروزه بسیاری از کارخانه ها به جای اساتفاده از پلاستیک و بتون استفاده از این ماده را توصیه می کنند. بسیاری از باغهای بر جای مانده از مصر باستان و روم دارای دیوارهای رنگین بوده اند که دلیل آن استفاده از گل رس و سفال بوده است. در زمان برگزاری فستیوال ها برای تزئینات روی دیوارهای پارک ها و باغها می توان از سفال استفاده کرد. هن.ز هم “توسکانی” در ایتالیا در مرکز ساخت سفال قرار دارد.

درخت با ویژگى :
۱) زیبایى طبیعى
۲) ایجاد فضاهاى خصوصى
۳) کاهش شدت نور آفتاب
۴) جذب گرد وغبار هوا وتمیز کردن آن
۵) کنترل وکاهش صدا (درختان انبوه وفشرده )
۶) تاثیر در وضعیت گرمایى
به عنوان سایبانهاى طبیعى نیز عمل مىکند .
درختان همیشه سبز با تقلیل فشار باد بر ساختمان از اتلاف گرماى ساختمان در زمستان جلوگیرى مىکنند . در تابستان نیز با جذب شدن اشعه خورشید در سطح گیاهان و برگ درختان و تبخیرى که در این سطوح صورت مىگیرد هواى محیط خنک مىگردد ومهمتر از همه اینکه سایه اى متناسب با فصل ونوع اقلیمى که در آن هستند ایجاد مىنمایند .
بدلیل کم بودن زاویه تابش افتاب در صبح وعصر ، درختان بهترین نوع سایبان براىپنجره ها ودیوارهاى شرقى ،جنوب شرقى ، جنوب غربى و غربى ساختمانهاى کوتاه یا طبقات پائین ساختمانهاى بلند مىباشند .
۴- عنصر آب در منظر و فضای سبز:
آب نما و استخر در باغ‌های ایران یکی از ضروری‌ترین عناصر ایجاد باغ بوده است. استخر باغ‌های قدیمی دارای عمق زیاد و چندین فواره بوده‌اند از جمله بزرگترین استخری که برای باغ شاهگلی تبریز در زمان آق قویونلوها و همچنین استخر باغ بزرگ هزار جریب که در دوره صفویه در اصفهان احداث شد و پانصد فواره داشت.
در ایران باستان آب پیام‌آور روشنایی و پاکی به شمار می‌رفت و از ارزش زیادی برخوردار بود. شاید به علت اینکه ایران کشوری کم‌آب بوده، این مایع حیاتی بین ایشان قدر و منزلتی والا داشته است. آب در نزد ایرانیان نه تنها برای رفع نیازها مورد استفاده قرار می‌گرفته، بلکه از لحاظ معنوی و روحی نیز تاثیر بسیاری داشته است. آب با قابلیت‌های مختلف خود مانند حیات، تازگی، درخشندگی، پاکیزگی، رونق و رواج روشنایی، سکون و آرامش و تحرک، احساس‌های متفاوت در روح و روان انسان گذارده است. به همین دلیل همواره در مکان‌هایی که ساخته دست بشر هستند، به صورت‌های مختلف برای خود جا باز کرده است. این مساله در رابطه با مکان‌هایی مانند پارک یا باغ بیشتر چشمگیر است. زیرا عنصر آب به عنوان یکی از زیباترین زمینه‌های دید و یکی از موارد تکمیلی فضای سبز مورد استفاده قرار می‌گیرد. البته در این مکان‌ها وجود آب برای پاکیزگی محل و آبیاری درختان و گل‌ها یا استفاده برای سرویس‌های بهداشتی، ضروری و پراهمیت است.
در سده‌های گذشته ایرانیان باغ‌ها را بیشتر در زمین‌های شیب‌دار احداث می‌کردند و با ایجاد پلکان در مسیر آب، جریان ملایم آب، تند و پر سر و صدا می‌شد.
اصلی‌ترین عاملی که همواره به باغ‌های ایرانی حیات می‌بخشید، آب جاری بود که در چهارباغ‌ها،‌ جویبارها و جوی‌های کم‌شیب و مارپیچی به حرکت در می‌آمد و هوای باغ را مطبوع و دلپذیر می‌ساخت. در باغ‌های تزیینی که به حوض‌ها می‌پیوست، جدول ها معمولا با سنگ و آجر ساخته می‌شد. در کف آب‌نماها و بیشتر جاهایی که آب در جریان بود، اغلب تخته سنگی با تراش سفیدرنگ یا با طرح‌های مختلف کار می‌گذاشتند که به موج آب، جلوه زیبایی دهد.
باغ‌های قدیمی ایران اغلب در مناطق گرم و خشک و کم‌آب ساخته شده‌اند و دلیل احداث آنها در چنین مناطقی، وجود چشمه‌های طبیعی و یا کاریز است. وسعت هر باغ بستگی به حجم و مقدار آب موجود برای آبیاری آن دارد. باغ‌های شهرهای خشک و کویری به علت گرمی هوا در تابستان، همواره اهمیت خاصی داشته‌اند که از آن جمله باغ‌های کاشان را می‌توان نام برد. باغ فین کاشان که از باغ‌های معروف دوره صفویه، زندیه، قاجاریه و هم‌چنین زمان ما است به علت وفور آب چشمه سلیمانی و حوض و استخر و فواره‌های فراوان و درختان کهنسال و عمارت‌های تاریخی، همواره جزو معرف ترین و پرجاذبه ترین باغ‌های کشور ما بوده است.
در باغ‌های ایرانی، برای ایجاد محیطی آرام، خنک و پرسایه، چاره‌ای جز احداث جوی‌های آب در طول تمام باغ نبوده است و معمولا این جوی‌ها در تقاطع‌ها به حوضچه تبدیل می‌شدند. آب از جوی‌ها که اغلب از حوضخانه عمارت باغ آغاز و در فاصله‌های منظم با استفاده از شیب طبیعی زمین با تکرار آبشارها به داخل حوضچه‌ها روان می‌شد.
آب‌نما که از ضروری‌ترین عناصر ایجاد باغ محسوب می‌شد، بیشتر در مقابل عمارت باغ احداث می‌شد و بعد اصلی آن در جهت طول ساختمان و به شکل‌های مستطیل، مربع، چند ضلعی و دایره بود. گاهی در داخل عمارت‌های باغ‌های قدیمی نیز آب‌نما ساخته می‌شد که در اصطلاح به آن محل، حوضخانه می‌گفتند. ساکنان باغ در روزهای گرم تابستان، به ویژه هنگام نیمروز، در کنار آب‌نما به آسایش می‌پرداختند.
آب و روانشناسی:
انسان مجموعه‌ای است پیچیده از روح و ذهن و جسم. همان‌گونه که جسم آدمی به غذا نیازمند است، ذهن و روح او نیز طالب عناصری است که به او آرامش ببخشد. در جامعه شهری که ساختمان‌های بلند و خیابان‌ها و زندگی ماشینی همه جا را احاطه کرده است، جلوه‌های زیبایی و هنر، بهترین پناه برای روح خسته و آرامش‌طلب آدمی است.
امروزه در شهرها شاهد عناصری با بافت سخت مثل بتن و … به جای عناصر طبیعی (پوشش گیاهی) هستیم. لذا باید با به‌کارگیری عناصری که بافت نرم دارند، گوشه عزلت و زیبایی فراهم کرد تا به روان انسان آرامش بخشید. این مکان‌ها می‌توانند پارک‌ها و باغ‌های شهری باشند. آب یکی از این عناصر به شمار می‌رود و چه در حالت سکون و چه در حالت حرکت نوازش‌دهنده روح انسان است. حرکت و موسیقی آب، در جلوه‌گری بیشتر فضای سبز نقشی در خور توجه دارد. می‌توان آب را به صورت جویبار و چشمه برای نقاط آرام و بی سر و صدا و به صورت آبشار و فواره‌های بزرگ برای نقاط پرازدحام و شلوغ طراحی کرد.
آب و انعکاس:
سطح آب ساکن، با انعکاس نور مانند آینه عمل می‌کند و پدیده های اطراف خود را با چرخش ۱۸۰ درجه نمایش می‌دهد،‌ هم‌چنین انعکاس پوشش گیاهی در آب و تابش نور خورشید روی گیاهان آبزی موجود روی آب، تصویر زیبایی برای بیننده به وجود می‌آورد. آب در حال حرکت نیز منعکس‌کننده امواج نور در فضاست؛ مانند نوری که از یک جویبار روان روی برگ درختان منعکس می‌شود.
آب و تاثیر آن در کاهش درجه حرارت و افزایش رطوبت:
آب در پارک‌ها و باغ‌ها به هر یک از صور مختلف، خود به نحوی در متعادل کردن درجه حرارت هوا،‌ تامین رطوبت نسبی برای گیاهان و ایجاد طراوت، موثر است. مجموعه این عوامل از یکنواختی و خشکی محیط می‌کاهد.
طراحی آب در سبک‌های مختلف:
جذابیت آب از دیگر عناصر موجود در پارک بیشتر است. آب‌نما عنصری است که اگر در پارک‌ها خوب و کامل طراحی شود. ترکیب مناسبی ایجاد می‌نماید و اگر به طور صحیح مورد استفاده قرار نگیرد. باعث ضایع شدن شیوه طراحی خواهد شد. برای احتراز از بروز چنین مشکلاتی باید با احتیاط عمل کرد.آب‌نماها را می‌توان به دو صورت منظم یا غیرمنظم طراحی کرد.

فواره‌ها:
فواره تنها نمایشی از زیبایی آب نیست، بلکه در روزهای خشک و گرم تابستان، رطوبت هوا را افزایش می‌دهد و فضای دلپذیری فراهم می‌سازد. خلاف تصور همگان،‌ فواره‌ها الزاما مصرف‌کننده آب نیستند. می‌توان به وسیله یک پمپ شناور، آب استخر یا حوضچه را به گردش درآورد. فواره‌ها به سه گروه اصلی تقسیم می‌شوند:
۱ـ فواره‌های پرتابی (Spray)
۲ـ فواره‌های ریزشی (Spill)
۳ـ فواره‌های جهنده (Splash)
در مناطقی که در معرض وزش باد قرار دارند، استفاده از فواره‌های کوتاه و نیرومند مناسب‌تر است. ارتفاع فواره‌ها نباید بیش از فاصله منبع فواره تا لبه استخر باشد. بر پایه یک قانون تجربی، قطر استخر یا حوضچه آب، باید دست کم دو برابر ارتفاع آب فواره باشد. اگر سر فواره‌ها پایین‌تر از سطح آب تعبیه شود، زیبایی بیشتری دارد. مگر اینکه از اشکال و مجسمه‌های خاصی برای ایجاد فواره استفاده شود.
برای نمایش فواره‌ها در شب از چراغ‌هایی در زیر محل ریزش آب استفاده می‌کنند که بایستی با اصول نورپردازی در آب مطابقت داشته باشد. تابش نور از پایین به بالا و تنظیم میزان آن، باعث انعکاس حرکات آب در محوطه اطراف و روی شاخ و برگ گیاهان می‌شود و زیبایی خاصی به محیط می‌بخشد. در صورت وجود گیاهان آبزی یا ماهی در استخر، باید در نصب فواره‌ها دقت شود. برای نیلوفرهای آبی تلاطم سنگین آب
مضر خواهد بود. اما اکسیژن فراوان حاصل از آب فواره‌های بلند برای ماهی‌ها مفید و مطلوب است

هنرهای وابسته به معماری
تزیینات آجری
از مهمترین و معروفترین مصالح ساختمانی که بعد از سنگ‏ و خشت در بنائی بکار رفته است، آجر را باید نام برد، درواقع‏ از همان اوقات که بشر با آتش آشنا شد حس کرد اگر گلهای‏ فشرده (که بعدها به شکل خشت از قالب درآمد) در جوار آتش قرار داده شود با دوامتر و محکمتر خواهد بود.

معماران و آجرکاران با سلیقه و استعداد خاصی که داشته‏اند از طرز چیدن آجرها، نقوش و کلمات و طرحهای زیبا بوجود آورده‏اند که پس از قرون متمادی دیدهء هنردوستان عصر کنونی را نیز خیره‏ و مبهوت میسازد.

برای دانلود و توضیحات بیشتر به ادامه مطلب مراجعه نمائید…

در اوایل استیلای عرب حروف کوفی در صنعت معماری‏ ایران نفوذ و تأثیر زیاد پیدا کرد و استادان هنرمند ایرانی که‏ بنابر مقتضیات زمان در تزئینات ساختمانها نمی توانستند از نقوش‏ انسان، حیوان و طیور استفاده کنند برای حروف کوفی طرحهایی‏ قائل شدند که وسیله هنرنمائی آنان قرار گیرد خاصه آنکه خط کوفی برای تزئین و آرایش ساختمانهای مساجد و بقاع و … از لحاظ صورت و معنی هر دو مناسب و دلپسند بود،هم خطی بود که کتب مقدسه اسلامی با آن خط نوشته شده بود و هم از لحاظ کتابت برای تزیین کتیبه‏ها و حاشیه‏های تاقها متناسب بود.

خط کوفی نام خطی از خطوط اسلامی است که منسوب به شهر کوفه بوده و گفته می‌شود که در آنجا شکل گرفته و توسعه یافته‌است. خط کوفی خطی قدیمی بود که همراه با ظهور اسلام شکل گرفت و پس از سده پنجم هجری کاربرد اولیه خود را در نوشتن قرآن از دست داد و بیشتر برای نوشتن کتیبه‌های مختلف بناها یا سرلوحه‌های کتاب‌های مذهبی به‌کار می‌رفت.

نمونه ای از خط کوفی

خط بنایی یا مَعْقِلی (مُعَقِّلی) یکی از انواع خوشنویسی اسلامی است که نوعی خط کوفی زاویه‌دار به‌شمار می‌رود و از ترسیم اشکال هندسی مانند مربع، لوزی، مستطیل و خطوط موازی و متقاطع حاصل می‌شود. خط بنایی نوع تزیین نشده و هندسی خط کوفی است که براساس خانه‌های شطرنجی طراحی می‌شود.

خط معقلی یا بنایی بعد از دوره سلجوقی در تزئینات بناها و به‌ویژه در مساجد دیده می‌شود و سپس در دوره‌های ایلخانی و تیموری که دوره شکوفایی خوشنویسی ایرانی به شمار می رود رفته‌رفته مراحل رشد خود را طی کرد.

به سبب آنکه برش خط بنایی آسانتر از خطوط دیگری است که مملو از انحناها و پیچ و خم هاست و با عنصر اصلی سازنده بنا یعنی آجر یا عامل اصلی پوشش عمارت‌ها در ایران یعنی کاشی هماهنگی کامل دارد به وفور در آجرکاری‌ها و کاشی‌کاری‌ها در ساختمان‌ها به‌کار می‌رود.

کاشی معقلی: گره سازی با آجر و کاشی (گره سازی درهم)، در این روش تکه های کوچک کاشی همانند نگین و بگونه ای ساده در میان آجر چینی بکار برده می شد که نمای زیبایی را پدید می آورد.

 خط بنایی، مسجد جامع اصفهان

خط بنایی

خط بنایی

گره‌سازى از شیوه‌هاى بسیار ظریف و پرکار آجرکارى تزئینى است که به کمک قطعه‌هاى مختلف آجرهاى بریده و تیشه‌دارى شده در اندازه‌‌هاى گوناگون انجام مى‌پذیرد. طرح‌هاى گره در مایه نقش‌هاى ساده مثل مثلث، مستطیل، مربع، لوزی، ذورنقه و ترکیب آنها با یکدیگر و ایجاد چند ضلعى‌ها، ستاره شکل‌ها و غیره مى‌باشد.
نمونه‌هاى خوبى از این شیوه از دورهٔ سامانیان و آل‌بویه به بعد در آثار معمارى ایران دیده مى‌شود مانند:، تزئینات گره مسجد جامع ورامین از دوران ایلخانی، کارهاى جالب مسجد گوهرشاد و مدرسه خرگرد از دورهٔ تیمورى و …
دورهء سلجوقیان عصر گسترش معماری و ترقی فوق العاده‏ هنر آجرکاری میباشد. هنر چیدن آجر و تزئین با آجر از زمان‏ غزنویان به اطراف ایران مخصوصا نواحی مرکزی و شرقی ایران‏ کشانده شد و چون طی دورانی که از ۴۲۹ تا ۵۵۲ هجری طول‏ کشید سلاطین سلجوقی از معماران و هنرمندان تشویق‏ فراوان میکردند.

تزیینات آجری مسجد جامع ورامین

شاهکارهای معماری مهم و آجرکاریهای بسیار نفیس در آن مدت بوجود آمد مخصوصا در زمان طغرل بیگ، الب ارسلان، ملکشاه و سلطان سنجر آجرکاری بحد اعلی ترقی‏ رسید و تشویق و ترغیب نظام الملک از معماران و هنرمندان عصر نیز در پیشرفت معماری و آجرکاری عامل‏ موثری بود. بطوریکه در اثر کشورگشائی پادشاهان سلجوقی هنر معماری‏ و آجرکاری ایران تا سواحل مدیترانه و حتی افریقا پیش رفت و در معماری مصر و سوریه نفوذ پیدا کرد.

با آنکه هنر آجرکاری و تزئینات با آن از دوران غزنویان‏ سرچشمه گرفته ولی در زمان سلجوقیان دارای مزایای اختصاصی‏ آن عصر گردید بطوریکه میتوان آنرا مستقلا هنر سلجوقی نامید.

گچ بری
گچ نخستین ماده ی چسبنده ساختمانی است که به دست انسان استخراج گردیده و پس از تغییر شکل دادن در کارهای ساختمانی به صورت ملات روکش و گچکاری از آن سود برده شده است. گچ بری خواه کنده کاری- قالب زنی یا نقاشی گچ یکی از عناصر اصلی آرایش معماری ایران بوده و هست. در شروع معماری ایران از آغاز تاریخ و دوران ایلامیان – هخامنشیان و سپس به ویژه در دوره اشکانیان و ساسانیان به مسئله گچ توجه می شده و از آن به عنوان یک ماده سازنده و استوار استفاده می شد گچکاری و گچ بری در دوران اسلامی توسعه یافت و آثار آن در مدرسه ها، کاخها ، و سایر بناها ، به عنوان یک عنصر تزئینی مورد توجه قرار گرفت …
در دوره ایلخانی، هنر گچبری به سرحد کمال مطلوب رسید. تزیینات گچی معمول در دوره سلجوقی، در عصر ایلخانی به تدریج رو به دگرگونی رفت و پر بودن و شلوغی تزیینات تبدیل به ویژگی گچبری این دوران شد. از زیباترین نمونه این گونه تزیینات شلوغ، نقوش به کار رفته در مسجد حیدریه قزوین، جامع ورامین و محراب مسجد ارومیه را می توان نام برد. روش های متنوع کنده کاری روی گچ و شلوغی عناصر تزیینی مختلف، در قرن هشتم جایگاهی خاص یافت. بهترین نمونه بیانگر این تحول، محراب اولجایتو در مسجد جامع اصفهان است که تاریخ ساخت آن ۷۱۰ ه.ق است.

مرکز تجاری (سیتی سنتر آبادان )با ۳۴۰۰ متر مربع سطح نما در بافت شهری در تقاطع خیابان امام خمینی و میدان منتظری به عنوان اولین مجتمع تجاری آبادان با مساحت ۱۵۰۰۰ متر مربع در مهمترین بخش شهر قرار دارد که در دی ماه ۱۳۹۳ پوسته خارجی آن به مسابقه گذاشته شد.

مسابقه مرکز تجاری آبادان

رتبه اول: شرکت مهندسان مشاور پی خاک بوم
آرشیتکت: سودابه کیخا
مدیر طراحی: مهسا مکی نژاد
تیم طراحى: الهام مکی نژاد- سمیه منتظر معتمد
تصویر سازی سه بُعدی: محسن ملکی
کارفرما: شرکت ساختمانی رویین دژ بتن

برای توضیحات بیشتر و مشاهده تصاویر به ادامه مطلب مراجعه نمائید…

به گزارش معماری نیوز، سودابه کیخا به عنوان آرشتیکت پروژه چنین بیان کرد: در سال‌های اخیر پس از مطرح شدن دوباره اهمیت فضاهای عمومی و ارزش زندگی شهری، نما اهمیت دوباره ای یافته است. نما در عمل درون ساختمان را از بیرون و فضای خصوصی را از فضای عمومی جدا می کند. نما حاکی از موقعیت فرهنگی سازندگان ساختمان است و نشانگر میزان نظم طرح ساختمان، امکانات و ذوق تزیین طراح است. نما در واقع صورت ساختمان و بهترین بیان حالتی است که طراح از خود در برابر بیرون دارد.

آنچه برای فضای شهری ارزش میباشد نقش اجتماعی و تعاملی است که این فضا در زندگی جمعی شهروندان ایفا میکند. اما در شهر امروزی، شهروندان حس همبستگی با هم را از دست داده اند و شهرنشینی که امروز با آن مواجه هستیم نتیجه ادراک فضایی مدرن و تغییراتی است که مدرنیته به لحاظ کالبدی و فضایی بهمراه آورده است.

امروزه در عصر مدرن، در تلاشیم تا تعاملات اجتماعی را در جامعه ای که در همه عرصه ها به استفاده از تکنولوژی روی آورده است افزایش دهیم. چرا که انسان این عصر با همه امکانات موجود، تعاملاتش را یا نمی خواهد و یا نمی تواند افزایش دهد و طراحی محیط می تواند امکاناتی را فراهم آورد تا افراد را به مشارکت هر چه بیشتر در محیط ترغیب نماید.

عرصه عمومی میتواند مکانیزم عرفی و فضایی را برای آفرینش و ارتقاء تعاملات مختلف اجتماعی بوجود آورد. روزگار پیچیده امروز، فراهم آوردن امکاناتی همراه با تکنولوژی روز، برای مشارکت در فضاهای شهری را میطلبد. تکنولوژی می تواند فضای جمعی بسازد، و ارتقاء روابط بین مردم، همچنین روابط مابین مردم و محیط را موجب شود.

فضای شهری خود کلیتی است متشکل از اجزای مختلف ،یکی از اجزای تشکیل دهنده فضای شهری ساختمان ها هستند. از آن جا که نمود بیرونی و ظاهری قابل رؤیت ساختمان ها، نمای آن ها است، کیفیت تک تک نماها و تأثیری که در جمع بر فرد می گذارند، بسیار مهم خواهدبود. در این میان، پرسش مهم این است که “چگونه می توان علی رغم حفظ شخصیت نماهای منفرد و بیان استقلال هر ساختمان از مجموعه، به سطح مناسبی از وحدت دست یافت؟”، بستری که در آن هم معمار و طراح سطح توانایی و خلاقیت خود را به کار گیرد و هم تأثیر جمعی نماها در کنار یکدیگر، کیفیت فضای شهری را به عنوان یک کل مخدوش نسازد.

در این راستا، در طراحی این مجموعه هدف تبیین نکات لازم برای طراحی ساختمان های منفرد جهت ایجاد وحدت در عین کثرت، است. برای این منظور، رابطه میان جزء و کل و عوامل مؤثر بر آن مورد بررسی قرار گرفته و الزامات و ملاحظات مرتبط با آن در حد امکان رعایت شده  است.

همنشینی نماهای ساختمانی، آفرینش وحدت در عین کثرت .نماهای جدید در بستر این شهر همانند موجود زنده در حال تغییرند و نماد خارجی تغییرات آنها را می توان در ملموس ترین پوسته شهر یعنی نمای ساختمان، دنبال کرد. نمای شهری مانند کتابی بازگو کننده گذشته شهر بوده و به نوعی روایت کننده زنده تاریخ و هم چنین نشان دهنده دیدگاه جامعه معاصر و آینده است.

دید از پروژه به سمت خیابان ته لنچی ها

شهری چون آبادان که به دلیل تاریخی که داشته گرچه کوله باری از گذشته را بر دوش دارد اما در حال زندگی می کند و به آینده نگاه دارد. برخورد با این گونه شهر ها در تمامی لایه ها ظرافت بی نهایتی را طلب می کند.

آیا شهرهای تاریخی باید به تکرار یا تاکید بر گذشته بپردازند که البته در چنین شهری که معماری آن ملغمه ای از چندین معماری به دلیل تحت تسلط بودن است شاید پرداختن به گذشته هویت واقعی آن را به درستی بازگو نکند؟ در صورت ایجاد نمای جدید و امروزی متفاوت با گذشته، میزان تفاوت بر چه پایه ای قابل پذیرش است؟ گرچه در بستر تاریخی ایران به دلیل قرارگیری بسیاری از شهرها در اقلیم گرم و خشک اصول مطرح شده با مناسب سازی اقلیمی و فرهنگی می تواند در برخورد با این گونه بافت  ها در ایران راهگشا باشد.

رندرهای مرکز تجاری آبادان,تصاویر پروژه مرکز تجاری آبادان,تصاویر سیتی سنتر آبادان,پروژه سیتی سنتر آبادان,مسابقات معماری,مسابقه طراحی مرکز تجاری - سیتی سنتر آبادان,طراحی مراکز تجاری,طرح مرکز تجاری

خیابان همواره یکی از دو عنصر اساسی ساختار اصلی فضای شهر است،(عنصر دیگر میدان است) البته خیابان دارای ویژگی های کارکردی عمیق تری نسبت به میدان است. در مجاورت این پروژه هر دو این آیتم ها همجواری میدان و خیابان در بدنه نمای شهری ساخنمان مذکور را داریم.

پروژه سیتی سنتر آبادان,مسابقات معماری,مسابقه طراحی مرکز تجاری - سیتی سنتر آبادان,طراحی مراکز تجاری,طرح مرکز تجاری

خیابان علاوه بر یک عنصر کالبدی برای عبور و مرور، یک واقعیت اجتماعی و بخشی از عرصه عمومی است. خیابان شرق به غرب منتهی به این پروزه به نام خیابان امام خمینی از خیابان های اصلی شهر با تراکم استفاده کننده بالا و اختلاط کاربری ها ی مختلف علی الخصوص جز خیابانهای اصلی به شمار می آید.

ارزش خیابان تنها از حضور مردمانی نشات میگیرد که از خیابان گذر کرده و از آن استفاده میکنند و با حضور خود به آن معنا میبخشند و در نتیجه با نماهای شهری که در مجاورت آن قرار گرفته ارتباط بر قرار می کنند.بنابراین این بنا از دو منظر متفاوت یکی تحلیل بافت شهری که در ان واقع شده و نیازها و فرصت ها یی که این بافت در طراحی نمای سیتی سنتر در پیش رو قرار داده و دیگری توجه به مبانی نظری طراحی نماهای شهری با نگاه به عملکرد نکاتی بوده که در طراحی نمای این مجموعه تاثیر گذار بوده است.

از منظر تحلیل سایت و موقعیت استراتژیک و پر جمعیت شهر آبادان در این قسمت مخصوصا از سمت شرق و راستای خیابان امام خمینی که کنج بنا از آن دید بسیار قابل توجه است بر ۲۰ متری بنا در میدان و قرار گیری ورودی اصلی در این قسمت و طول کشیده ساختمان در حدود ۱۴۵ متر در خیابان فرعی و بن بست منتهی به گمرک نکات دیگریست که بدان ها توجه شده است.

طراحی مراکز تجاری,طرح مرکز تجاری آبادان,مرکز تجاری آبادان

از دیدگاه دیگر توجه به کالبد و عملکرد بنا می باشد چرا که عملکرد تجاری به عنوان بخشی از مکان سوم در فضای شهری برای شهروندان که فارغ از مکان اول (خانه )مکان دوم (کار) بسیار مهم جهت گذراندن اوقات فراغت و ایجاد خاطره ای خوب و به یاد ماندنی است تا شهروند مجددا به ان مکان مراجعه کند که قطعا بخشی از این تاثیر گذاری به پوسته خارجی بنا و جذابیت های آن و ارتباط آن در فضای شهری بر می گردد.

آیتم مهم در ایجاد چنین جذابیتی توجه به بحث گرافیک محیطی برای فضاهای شهری یا نماهای شهری است.گرافیک محیطی نیز همچون هوا در تمام کره ی زمین ما را محاطه کرده است.امروزه کمتر جایی می توان یافت که ردپای گرافیک محیطی در آن نباشد. ضرورت وجود گرافیک محیطی با پیچیده تر شدن شهرها و افزایش جمعیت آنها افزایش یافته است. برای بهره گرفتن از تمام پتانسیل این رسانه باید با بخش های مختلف آن آشنا شد و نقش عوامل بصری همچون رنگ و فرم را در آن اهمیت داد.با بررسی تحلیل و تاثیر عملکرد رنگ و فرم دراین مقوله در طراحی شهری از آن بهره جست.

در شهر های امروزی فراتر از طراحی مساله کاربرد مطرح است باید به نحوی عمل کنیم که محیط شهری برای افراد ساکن در آن به لحاظ روحی و روانی قابل تحمل باشد.در این مقوله هویت از سردرگمی افراد و عدم تعلق خاطر جلوگیری می کند. افراد باید احساس دلبستگی نسبت به این بخش از فضای شهری پیدا کنند. این فضا، فضایی مناسب و با نشاط و نه رنج و فرسایش رابه همراه خواهد داشت. نوعی آسایش و الفت را درافراد ایجاد می کند ،که این کار با طرح چشم نواز وبهم پیوسته ترکیب رنگ مناسب امکان پذیر است.

استفاده مناسب و به جا از فرم، رنگ و سازگاری با شرایط معماری برای طراحی و سازماندهی هویت این پوسته شهری ضروری است.که البته با واقعیات زندگی روز مره مردم شهر نیز سازگاری دارد.با طراحی مناسب محیط مخصوصا با انتخاب حرکت فرم و رنگ می توان تنشها را به حداقل رساند و این نیازمند تلاش جامعه شناس، طراح، معمار، متخصصین ارتباطات است.

از موارد دیگر در گرافیک محیطی پرداختن به مقوله رنگ و نور می باشد.توجه به اینکه رنگ ها تاثیر زیادی بر روحیه ی ما دارند لذا بخش مهمی از رابطه ما با محیط بر اثر تاثیر رنگ هاست . با کاربرد درست رنگ ها در فضاهای شهری چهره ی شهر برای ما آرامش روحی و بصری را بدنبال خواهد داشت و درک ما از فضاها بیشتر خواهد شد .و همچنین شناسایی هویت رنگ ها می تواند در خوانا کردن فضا به طراحان شهری کمک کند .رنگ یکی از عناصری است که میتواند به سادگی و با هزینه ای کمتر از ساخت و ساز برای تعریف فضاها در ایجاد خوانایی,حفظ وحدت و حس مکان موثر باشد.

نورپردازی

ساختمان  هایی با کاربری تجاری (نظیر مراکز خرید) یا عمومی (نظیر سالن های همایش و…) به دنبال جذب مخاطب بیش تر هستند. به عبارت دیگر هر چه توجه افراد گذری به این ساختمان ها بیش تر شود، احتمال ورود افراد به آنها، بیش تر شده و در نهایت گردش اقتصادی بهتر، می شود.ضمن این که مالکان این قبیل مجموعه ها، در رقابت با یکدیگر به دنبال این هستند که تجربه به یاد ماندنی از بازدید و حضور افراد در محل ایجاد کنند.

از آن جا که مخاطب اصلی این قبیل مکان ها در اوقات فراغت خود به آنها مراجعه می کنند و با توسعه زندگی شهری، بخش قابل توجهی از اوقات فراغت به شب منتقل شده است، در نتیجه نورپردازی نما و جلوه شبانه این ساختمان ها می تواند تأثیر انکار ناپذیری بر افزایش مخاطبان آنها داشته باشد چرا که به دلیل خاصیت طبیعی که در چشم انسان است (منبع نوری یا سطوح روشن توجه انسان را نا خود آگاه به خود جلب می کند) مخاطب این مراکز با دیدن نورپردازی، توجهش به سمت آنها جلب می شود.

با توجه به کاربری مجموعه به عنوان یک مرکز تجاری قابلیت تغییر در طرح نور پردازی به عنوان یک فاکتور مهم در نظر گرفته شده است نورپردازی روی ستونها به صورت خطی بر ابهت ورودی می افزاید .انتخاب و نصب منابع نوری به نحوی که خود چراغ کم ترین تاثیر بصری را در دید ناظر بر روی نمای ساختمان ایجاد کند.در کنج نما ارایه ( Media façade) استفاده شده است.

ساختمان تجاری یا سیتی سنتر آبادان در طولی به اندازه ۱۴۵ متر و عرض ۲۰ متر در بر میدان منتظری واقع شده است. جمعیت بیشتر از سمت خیابان امام خمینی و بازار سنتی ابادان به سمت سیتی سنتر می آیند.کشیدگی این بنا به صورت شمالی جنوبی می باشد.خیابان شرقی سیتی سنتر بن بست و منتهی به گمرک می باشد. در حال حاضر جمعیت پیاده و شهری در خیابان شرقی رفت و آمد ندارد.

ورودی های مجموعه، ورودی مجموعه از بر میدان، ورودی های فرعی از خیابان شرقی

Commercial-abadan11

وضعیت دید مناسب

در این دیاگرام بر اساس رنگ دیدهای مهم مشخص شده است رنگ آبی در کنج بهترین دید.رنگ سبز بخشی که در دید متوسط قرار گرفته رنگ زرد دید در درجه سوم اهمیت رنگ قرمز بخشی که به دلیل همجواری و همسایگی کلا دید و منظر شهری تاثیر گذار برای عابران ندارد
با توجه به دید خوب برای منظر شهری بهتر است که گشایشها هر چقدر به سمت میدان پیش میرویم افزایش یابدتا تعامل بین بنا وجمعیت شهری بیشتر شود.

مراحل طراحی
از آیتم های مورد توجه در طراحی

۱-ایجاد نظم در محیط با توجه به گستردگی و کشیدگی حجم
۲-ایجاد جاذبه های بصری برای ارایه محیطی دلپذیر و زیبا با توجه به عملکرد تجاری مجموعه
۳- بالا بردن حساسیت مردم نسبت به محیط
۴- ایمنی و آرامش دادن به کاربران جهت گذراندن اوقات فراقت
۵- توجه به تبلیغات محیطی تبلیغاتی که در ذهن تاثیر داشته باشد.

در ابتدا برای دوری از یکنواختی و کشیدگی حجم که در دید بصری آزار دهنده خواهد یود یک شکست ایجاد کرده و برای انسجام بین دو بخش حجم و در راستای حرکت و پویایی که در سمت میدان وجود دارد این شکستگی با چرخش به سمت میدان با زاویه حجم را به دوتکه تقسیم می کند .

برای ایجاد انسجام و یکدستی در نما دوری از تشویش و چندگانگی در بدنه شهری از پوسته استفاده شده است که درراستای شکست ایجاد شده حرکت می کند و در بخش فوقانی کل حجم را در بر می گیرد.در طراحی این مجتمع از عناصری چون نقطه و خط و سطح به طور ترکیبی استفاده شده است.

به طور کلی ریتم یکنواخت و منظم تداعی یک بدنه شهری خسته کننده را برای کاربران خواهد داشت در عین حال تنوع بیش از اندازه نیز باعث سر درگمی و تشویش فضای شهری خواهد شد بنابراین حفظ تعادل اهمیت بسیار دارد. استفاده از مدول های در حال تغییر در مقیاس جز این یکنواختی را از بین می برد و باعث جذابیت بدنه شهری برای کاربر ان خواهد شد.

اگر کاربران جمعیت شهری را نقاطی دارای انرژی بدانیم این حجم هر چقدر که به سمت بدنه اصلی شهری پیش می رود نیاز به شفافیت و تعامل بیشتر با کاربران دارد.بنابراین با توجه به این مفهوم ، اقلیم منطقه و کاربری ساخنمان تا جای ممکن از سطوح شیشه ای شفاف و بزرگ پرهیز شده است و فقط در حد یک باکس مکعب شکل در مقیاس انسان برای ارتباط بیشتر پوسته با عابران پیاده و کاربران سواره و حفظ ارتباط بین ورودی اصلی و ورودی فرعی ودر تضاد با صلبیت کلی حجم استفاده شده تا حس کنجکاوی در جمعیت شهری در حال گذر با وجود ویترین های شفاف و رنگی بواسطه دکور داخلی مغازه ها ایجاد کند و حس سنگینی و احاطه آن بر فضا را کاهش دهد .

با توجه به عملکرد دوگانه تجاری و پارکینگ این مجتمع و جهت تهویه طبیعی پارکینگ نیاز به گشایش هایی در نما داریم بنابر این پوسته دوم که در بخش ابتدایی حجم قرار گرفته را به صورت متخلخل در نظر گرفتیم که در بخش تجاری درآن از شیشه های رنگی استفاده شده و در بخش پارکینگ از گشایش های بدون شیشه که جهت انسجام این دو عملکرد یک پوسته مرتبط هر دو را در بر می گیرد.

رنگ در نمای شهری به عنوان یکی از عوامل هنر پاپ ارتباط بسیار خوبی را با کاربر ایجاد می کند و باعث تلطیف عناصر شهری شده به شرط انکه بسیار منطقی و حساب شده از ان استفاده شود در این طرح سطوح مربع شکل متنوع که تداعی کننده حرکت ماهی ها در آبهای آزاد هستند در قسمتهای پوشیده شده از شیشه های رنگی استفاده شده است. و تضاد رنگی بین پوسته سفید و پنجره های رنگی خود حرکت و پویایی را در ُعین انسجام و یکپارچگی نشان می دهد.اما در سطوح بزرگ به دلیل عدم احاطه بنا بر فضای شهری که بار روانی نامناسب دارد از سطوح با رنگهای خنثی استفاده شده است.

همانطور که در بالا مشاهده می کنید مبلمان طراحی شده برای این مجتمع نیز برای جذابیت بیشتر و ارتباط بهتر با کاربر در آن از رنگ استفاده شده است.رنگ باعث آرامش روحی و بصری در فضای شهری و پویایی آن میشود.رنگهای شاد مانند قرمز نارنجی در محیط امید سرزندگی و نشاط را در انسان افزایش می دهد.در بخش فوقانی مجموعه که کاربری فعلی آن پارکینگ در نظر گرفته شده است پوشش بام آن را از سقف سبک سازه فضا کار در نظر گرفته ایم .

در نمای مذکور ورقی که پوسته صلب و نیمه صلب را از حجم شفاف جدا می کند در بخشی تبدیل به عملکرد سایبان می شود بافت روی این سایبان خطوط شکسته ای است که تداعی کننده نخل که سمبل این منطقه است استفاده شده تا در روز با عبور نور از آنها برای عابران گذری ایجاد جذابیت کندو در شب با نور های خطی که در بین خطوط استفاده شده و بازی با نور جلوه بهتری از ساختمان را به نمایش می گذارد. دقیقا درزیر سایبان منطبق بر آن پیاده رو با مبلمان شهری مختص مجتمع که فضایی دلچسب را تداعی می کند که جهت ارتباط بهتر دو ورودی این خطوط به صورت مثلثی طراحی شده اند که در راس مثلثها مبلمان شهری و نورپردازی و تغییر متریال داریم فضای دلچسبی برای عابرین ایجاد می کند و حس دعوت کنندگی به داخل مجموعه را دارد.

قالب‌بندی
کلیات
برای احداث یک سازه بتن آرمه، باید بتن خمیری در قالبهایی ریخته شود تا پس از پر کردن تمام حجم قالبها و سفت شدن، به شکل لازم در آید. از مهمترین گامها در احداث سازه‌های بتنی، انجام قالب‌بندی است. به همین دلیل باید مجری و پیمانکار سازه‌های بتنی کاملا در جریان امور مربوط به قالب‌بندی، از وسایل گرفته تا مشخصات و رواداریهای ابعاد و روشهای اجرایی قرار داشته باشند.
پس از استقرار قالبها در محل مربوطه باید از آنها کاملاً بازدید نموده و درزهایی که احتمالا باعث بیرون زدن شیره بتن خواهند شد، گرفته شوند.
پایداری از مهمترین خصوصیاتی است که باید در قالب‌بندی رعایت شود. کافی نبودن مهاربندی پایه‌ها و یا مهاربندی افقی سکوها، عدم تنظیم تعادل افقی بتن‌ریزی که منجر به پر شدن یک قسمت از قالب، و خالی ماندن قسمت دیگر می‌شود، کف نامناسب در زیر قالب شالوده و یا زیر پایه‌ها، عدم حضور کارگران ماهر، خوب نبستن قطعات قالب به یکدیگر، در نظر نگرفتن بارهای زنده و مرده وارده به قالبها و لغزش لایه خاک مجاور قالب و غیره می‌توانند باعث خرابی قالبها گردند.

 

تدارکات مربوط به قالبها
قبل از بتن‌ریزی
باید نسبت به قالبهای در تماس با بتن نما، توجه کافی مبذول داشت. درز بین تخته‌ها و درز بازشوهایی که در قالب ایجاد شده‌اند، باید کاملا آب‌بندی شوند تا شیره بتن از درزها بیرون نزند (شکلهای ۱ و ۲). باید از حرکت قالب از جای خود و نیز حرکت اجزای قالب نسبت به یکدیگر جلوگیری بعمل آید. باید برای برداشتن قطعاتی که برای حفظ فاصله تخته‌های دو وجه مقابل هم قالب بکار می‌روند (تخته اندازه‌ها)، تدابیر لازم اتخاذ گردد تا این قطعات درون بتن نمانند. باید به نحوی قرار داده شوند که پس از برداشتن قالب و بریدن آنها حتی المقدور کمترین اثر روی بتن باقی بماند.

 برای دانلود مقاله به ادامه مطلب مراجعه نمائید…

تراز و شاغولی بودن قالبها باید در حین بتن‌ریزی بهم بخورد. به این منظور گاه با ریسمان‌بندی بین نقاط مرجعی که به قالب متصل نیستند، از حلظ وضعیت قالب اطمینان بعمل می‌آید. تمام قطعاتی که به قالب بسته می‌شوند باید کاملا محکم شوند تا لرزاندن بتن باعث شل شدن آنها نشود. برای تسهیل کار متراکم ساختن بتن در دیوارهای بلند و امثال آنها، باید در نقاط لازم در روی قالب بازشوهایی تعبیه نمود. این بازشوها باید دارای دری باشند که براحتی باز و بسته شده و کاملا آب بند باشند. پایه‌های اطمینان باید به نحوی قرار گیرند که پایداری مجموعه قالبها کاملا تأمین گردد. از اتکای پایه‌ها بر زمینهای منجمد و سست باید جداً احتراز گردد.
مقررات مربوط به ایمنی قالبها از لحاظ کارگرانی که در محل هستند، باید کاملا رعایت شوند. جدار قالب باید به موادی آغشته شود که بتن پس از گرفتن به آن نچسبد و هم قالب برداری براحتی انجام شود و هم سطح بتن پس از قالب برداری خراب نشود. نوع این مواد برحسب هوای محیط و سطح مورد نیاز برای بتن، پس از قالب برداری متفاوت است. جلوگیری از چسبیدن قالب بتن به راههای زیر صورت می‌پذیرد:
(۱) استعمال مایعی که جدار قالب را روغنی کند.
(۲) استعمال رزین یا روغن جلایی که پس از خشک شدن، جدار قالب را لغزنده و بسیار صاف نماید.
(۳) استعمال مواد دیرگیر بر روی جدار برای جلوگیری از هیدراتاسیون لایه نازکی از بتن مجاور قالب.
(۴) استفاده از پوششهایی سخت و کاملا صاف از قبیل قالبهای فایبرگلاس و یا پلاستیکی.
روشهای فوق همچنین از جذب آب بتن توسط قالب چوبی نیز جلوگیری می‌نمایند. برای اینکه قالبها بهتر دوام کنند، باید بمجرد قالب برداری، کار تمیز کردن قالب و آغشته سازی آن انجام پذیرد. هوای گرم و خشک و یا سرد و مرطوب می‌تواند باعث خرابی قالب شود. در صورتی که آغشته کردن سطح قالب به مواد لازم، در محل نصب و بسته شدن قالب صورت پذیرد، باید مطمئن شد که این مواد روی میلگردها و سایر نقاطی که پیوستگی بتن با آنها ضروری است نمانده باشند. مواد فوق باید به نحوی باشند که بر بتن و یا بر نمایی که برای بتن لازم است، آثار نامناسبی نداشته باشند.
گرد و خاک، خاک اره، میخهای افتاده و سایر فضولاتی که ممکن است در قالب ریخته باشند، باید قبل از شروع بتن‌ریزی برداشته شوند. قالبها باید به نحوی مستقر شوند که محل کافی برای جا دادن میلگردها و بتن، کار کردن در قالب در صورت لزوم، لرزاندن بتن و نیز نظارت بر کلیه اقدامات فوق موجود باشد. نظارت بر وضع قالب در هنگام بتن‌ریزی باید دقیقاً بعمل آمده و بمجرد مشاهده اشکال در قالب دستور قطع بتن‌ریزی صادر گردد.

پس از گرفتن بتن
قالبها باید بمجرد اینکه دیگر به آنها نیاز نباشد، برداشته شوند. این زمان به اثر قالب برداری بر خرابی بتن، مقاومت سازه‌ای و خیز بتن، مراقبت از بتن، مسائل مربوط به پرداخت و چگونگی استفاده مجدد از قالبها، بستگی دارد. در کارگاه نمونه‌هایی از بتن تهیه شده و در شرایط کارگاه نگهداری می‌شوند. طبق آئین نامه ACI زمانی می‌توان قالب بتن را برداشت که مقاومت نمونه استوانه‌ای بتن از مقادیر زیر کمتر نباشد:
(۱) بتن اعضایی که تحت تنشهای خمشی و کششی زیاد قرار نمی‌گیرند و از قالبها، بعنوان تکیه گاه قائم استفاده نشده و در صورت برداشتن قالب، به دلیل فعالیتهای ساختمانی به آنها آسیبی وارد نمی‌شود. برای مثال قسمتهای سطوح شیبدار و دیواره‌های جانبی تونلهایی که داخل سنگ کنده شده‌اند از مقاومت فشاری ۳۵ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع.
(۲) بتن اعضایی که ممکن است تحت تنشهای خمشی و کششی زیادی قرار گیرند و یا تا حدودی از قالب بعنوان تکیه گاه قائم استفاده شده و ضمناَ تنها در معرض بار مرده قرار دارند. برای مثال سطوح قائم مقاطع نازک، قسمتهای پایینی سطوح شیبدار و قسمت قوسی جدار تونلهایی که داخل سنگ کنده شده‌اند از مقاومت فشاری ۵/۵۲ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع.
(۳) بتن اعضای مشابه فوق که در معرض بار مرده و بار زنده قرار می‌گیرند. برای مثال داخل بازشوهای سدها، ستونها، دیوارهای جانبی تونلهایی که خاک مجاور به آنها نیرو وارد می‌سازد. از مقاومت فشاری ۱۰۵ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع.
(۴) بتن اعضایی که تحت تنشهای خمشی زیاد قرار گرفته و تمامی بار قائم آنها بر قالب وارد می‌آید. برای مثال سکوها و گذرگاههای بالای سطح زمین، تیرها و عرشه پلها. از مقاومت فشاری ۱۴۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع.
آئین نامه ایران، زمان قالب برداری را طبق شرایط و زمانهای مذکور در زیر مقرر می‌دارد: چنانچه زمان قالب برداری در طرح، تعیین نشده باشد، قالبها و پایه‌ها، نباید قبل از سپری شدن مدتهای مندرج در جدول ۱ برداشته شوند.
در استفاده از این جدول باید بخاطر داشت که:
الف- ارقام جدول فوق بر پایه شروط زیر تنظیم شده‌اند:
(۱) بتن با استفاده از سیمان پرتلند معمولی یا مقاوم به سولفات تهیه شده است.
(۲) چنانچه از بتن با سیمان زودگیر استفاده شود، ارقام جدول ۱ قابل کاهش است.
(۳) چنانچه از مواد دیرگیرکننده استفاده شود، باید ارقام فوق افزایش یابند.
(۴) در مورد قالب برداری سطوح قائم باید جهت حفظ بتن در برابر گرما یا سرمای محیط، بلافاصله پس از قالب برداری، عمل آوردن بتن به روش مقتضی صورت پذیرد.
(۵) اگر ملاحظات خاصی برای پرهیز از ترکهای زودهنگام و یا حذف آنها (خصوصاً در اعضا و قطعات با ضخامتها و در درجه حرارتهای مختلف) یا تقلیل تغییر شکلهای وارفتگی در نظر باشد، باید ارقام فوق را افزایش داد.
(۶) چنانچه کسب مقاومت بتن، با عمل آوردن تسریع شده و یا قالب‌بندی خاص، نظیر قالبهای لغزان مطرح باشد، ممکن است مقادیر فوق کاهش یابند.
(۷) روابط مندرج در ستون آخر تا هنگامی معتبر هستند که درجه حرارت محیط از ۲۵ درجه سانتیگراد، بیشتر نباشد.
(۸) چنانچه ضمن سخت شدن بتن، دمای محیط به کمتر از صفر درجه سانتیگراد تنزل نماید، باید ارقام مندرج در جدول ۱، حداقل به میزان مدت یخبندان افزایش یابند.
ب- برداشتن قالب و پایه‌ها در مدتهای کمتر از مقادیر مندرج در جدول ۱، فقط بشرط آزمایش میسر است.
(۱) در صورتی که آزمایش نمونه‌های آگاهی (نگهداری شده در کارگاه) حاکی از رسیدن مقاومت بتن به ۷۰ درصد مقاومت ۲۸ روزه مورد نظر باشد، می‌توان قالب سطوح زیرین را برداشت. برداشتن پایه‌های اطمینان در صورتی مجاز است که مقاومت بتن به مقاومت ۲۸ روزه مورد نظر رسیده باشد.
(۲) در مور قطعاتی که بار مرده آنها در مقایسه با سایر بارهایی که تحمل خواهند کرد،
قابل ملاحظه بوده و تنش حاصل از بار مرده تعیین کننده باشد، علاوه بر اینکه مقاومت بتن باید به ۷۰ درصد مقاومت ۲۸ روزه برسد، نباید از دو برابر تنش حاصل از بار مرده نیز کمتر باشد، تا بتوان به برداشتن قالب سطوح زیرین مبادرت ورزید.
قالب برداری باید توسط وسایلی انجام شود که بتن و به قالب آسیبی وارد نیاورند. برای جدا کردن قالب از بتن حتی المقدور باید بجای گوه‌های فلزی از انواع چوبی استفاده شود. گاه برای جدا کردن قالبهای بزرگ از بتن، وسایلی در قالب تعبیه شده، آب پر فشار با هوا به این وسایل نصب شده و باعث کنده شدن قالب می‌شوند. باید به جزئیات قالب برای تسهیل قالب برداری توجه ویژه مبذول گردد. قالب برداری باید بآهستگی صورت پذیرد تا بار بطور ناگهانی به بتن وارد نشود. مقاومت لازم برای قالب برداری در بالا ذکر گردید.
استفاده از پخ در گوشه‌های قالب، کار قالب برداری را تسهیل می‌نماید.
قالب برداری و برداشتن پایه‌ها باید با توجه به رفتار آتی سازه، و چنان انجام پذیرد که قطعه در هماهنگی با وظیفه آتی خود، و بتدریج تحت بار قرار گیرد. بعنوان مثال برداشتن پایه‌های تیرها باید از وسط شروع شده و به سمت تکیه گاهها ادامه یابد. یا پایه‌های زیر طره‌های بزرگ باید بتدریج از لبه آزاد برداشته شده و بطرف تکیه گاه پیش بیاید و اگر علائمی از تغییر شکل یا ترک خوردگی در آنها مشاهده شد، برداشتن
پایه‌ها متوقف شود.
در تابستان باید قالب برداری سریعا انجام شده و مراقبت از بتن شروع شود. گاه حتی قبل از برداشت کامل قالب، صفحات قالب شل شده و آب بین بتن و قالب ریخته می‌شود. در زمستان که قالبها عایق‌بندی شده‌اند، باید قالب تا مدت لازم روی بتن باقی بماند. در مواقعی که پرداخت سطح بتن از اهمیت زیادی برخوردار است، می‌توان در حالی که بتن هنوز سبز است، قالب را برداشت.
پس از برداشتن قالبها باید آنها را برای استفاده مجدد آماده ساخت. تمام میخها و وسایل اتصال باید از قالب جدا شوند و گوشه‌های شکسته تخته‌ها کنده شده و صاف شوند. قسمتهای کج شده قالبهای فلزی باید دوباره صاف شوند. سطوحی که روی آنها ملاط و یا سایر چیزهای چسبنده باقی مانده باید تمیز شوند. برای این کار در مورد قالب چوبی بهتر است از یک قطعه چوب استفاده شود. برای قالبهای فلزی از برسهایی که زیاد خشن نبوده و سطح فلز را خط نباندازند استفاده می‌شود.

رواداری‌ها در قالب‌بندی
در صورتی که مشخصات فنی خصوصی، رواداریهایی را مشخص نکرده باشند،
قالب‌بندی باید به نحوی انجام پذیرد که تفاوتهای اندازه‌های نقشه و سازه ساخته شده در محدوده رواداریهای توصیه شده توسط آئین نامه بتن آرمه ایران باشند:

رواداریهای ساختمانهای بتن آرمه معمولی
الف- انحراف از امتداد قائم:
(۱) برای لبه‌ها و سطوح ستونها، پایه پلها، در دیوارها، در نبشها و کنجها و میلیمتر در هر ۳ متر طول ولی در کل طول از ۲۵ میلیمتر بیشتر نشود.
(۲) برای گوشه نمایان ستونها، درزهای کنترل و سایر خطوط برجسته، نمایان و مهم
در هر چشمه یا حداکثر ۶ متر ۶ میلیمتر
در کل طول ۱۲ میلیمتر
ب- انحراف از سطح یا ترازهای مشخص شده در نقشه‌ها:
(۱) در سطح زیرین دالها و تیرها، سقفها، نبشها و کنجها قبل از برچیدن حائلها
در هر ۳ متر طول ۶ میلیمتر
در هر چشمه یا هر حداکثر ۶ متر طول ۹ میلیمتر
در کل طول ۱۹ میلیمتر
(۲) برای نعل درگاههای نمایان، زیرسریها، جان پناهها، شیارهای افقی و سایر خطوط
برجسته، نمایان و مهم:
در هر چشمه یا حداکثر ۶ متر طول ۶ میلیمتر
در کل طول ۱۲ میلیمتر
پ- انحراف ستونها، دیوارها و تیغه‌های جداکننده از موقعیت مشخص شده در پلان سازه:
در هر چشمه ۱۲ میلیمتر
در هر ۶ متر طول ۱۲ میلیمتر
در کل طول ۲۵ میلیمتر
ث- انحراف از اندازه و موقعیت بازشوهای واقع در کف، دیوار و غلافها میلیمتر
ج- اختلاف در ابعاد مقطع عرضی تیرها و ستونها و ضخامت دال و دیوارها
-۶ میلیمتر و ۱۲+ میلیمتر
چ- شالوده‌ها:
(۱) اختلاف اندازه‌ها در پلان ۱۲-میلیمتر و ۵۰میلیمتر
(۲) جابجایی یا خروج از مرکز:
دو درصد عرض شالوده در جهت تغییر محل، بشرطی که از ۵۰ میلیمتر بیشتر نباشد.
(۳) کاهش ضخامت شالوده ۵ درصد ضخامت مقرر شده
ح- تغییر در پله‌ها:
(۱) در یک رشته پله:
ارتفاع پله میلیمتر
کف پله میلیمتر
(۲) در رشته‌های متوالی پله‌ها
نسبت به تراز مقرر میلیمتر
نسبت به خطوط مقرر در پلان میلیمتر

رواداریهای سازه‌های ویژه
پوشش بتنی کانال:
(۱) جابجایی نسبت به راستاهای مقرر شده:
۵۰ میلیمتر روی خطوط مستیم
۱۰۰ میلیمتر روی خطوط منحنی
(۲) تفاوت تراز نسبت به تراز مقرر شده نیمرخ ۲۵ میلیمتر
(۳) کاهش ضخامت پوشش ۱۰ درصد ضخامت پوشش ، بشرطی که ضخامت متوسط طبق حجم بتن ریزی روزانه حفظ شود .
(۴) تفاوت عرض مقطع در هر ارتفاع از کانال ۵/۲ در هزار بعلاوه ۲۵ میلیمتر
(۵) تفاوت ارتفاع مقرر پوشش کانال ۵ در هزار بعلاوه ۲۵ میلیمتر
(۶) تفاوت در سطوح
کف ۶ میلیمتر در هر ۳ متر
شیبهای کناری ۱۲ میلیمتر در هر ۳ متر
سیفونها و آبروهای یکپارچه:
(۱) تفاوت محل نسبت به راستاهای مقرر شده ۲۵ میلیمتر
(۲) تفاوت تراز نسبت به تراز مقرر شده نیمرخ ۲۵ میلیمتر
(۳) تفاوت ضخامت:
در هر نقطه، بزرگترین مقدار ۶- میلیمتر با ۵/۲- درصد
در هر نقطه، بزرگترین مقدار ۱۲+ میلیمتر یا ۵+ درصد
(۴) تفاوت ابعاد داخلی ۵/۰ درصد
(۵) تفاوت در سطوح
کف ۶ میلیمتر در هر ۳ متر
شیبهای کناری ۱۲ میلیمتر در هر ۳ متر

پلها، آبروهای روگذر، ناودانیها و غیره
(۱) تفاوت محل نسبت به راستای مقرر شده ۲۵ میلیمتر
(۲) تفاوت تراز نسبت به تراز مقرر شده ۲۵ میلیمتر
(۳) تفاوت نسبت به امتداد قائم یا خطوط مایل مشخص شده در خطوط و سطح:
ستونها، پایه‌های پل، دیوارها و نبشها:
در سطوح نمایان در هر ۳ متر ۱۲ میلیمتر
در سطوح در تماس با خاک در هر ۳ متر ۲۵ میلیمتر
(۴) تفاوت نسبت به سطح افق یا ترازهای مشخص شده در نقشه برای دالها، تیرها، شیارهای افقی و پیش‌آمدگیهای نرده‌ها:
در سطوح نمایان در هر ۳ متر ۱۲ میلیمتر
در سطوح در تماس با خاک در هر ۳ متر ۲۵ میلیمتر
(۵) تفاوت ابعاد مقطع عرضی ستونها، پایه‌های پل، دالها، دیوارها، تیرها و اجرای مشابه ۶-میلیمتر و ۱۲+ میلیمتر
(۶) تفاوت در ضخامت دالهای پل ۳- میلیمتر و ۶+ میلیمتر
(۷) شالوده‌ها: مشابه شالوده ساختمانها
(۸) تفاوت در محل و ابعاد بازشوهای دالها و دیوارها ۱۲ میلیمتر
(۹) آستانه و دیوارهای جانبی دریچه‌های رادیال و درزهای آب‌بند مشابه. تفاوت نسبت به امتداد قائم یا افقی از ۳ میلیمتر در هر ۳ متر بیشتر نباشد.
سازه‌های بتن حجیم:
الف- تمام سازه‌ها:
(۱) تغییر در خطوط و حاشیه خارجی سازه، نسبت به پلان تعیین شده:
در هر ۶ متر طول ۱۲ میلیمتر
در هر ۱۲ متر طول ۱۹ میلیمتر
(۲) تغییر در اندازه‌های سازه نسبت به موقعیت تعیین شده:
در هر ۲۴ متر یا بیشتر ۳۲ میلیمتر
در سازه‌های مدفون دو برابر مقادیر فوق
(۳) تفاوت نسبت به نشانه‌ها، شیبها و منحنیهای تعیین شده، خطوط، لبه‌ها، بر ستونها، دیوارها، پایه‌ها، پشت بندها، مقاطع قوسی، درزهای شیاری قائم، کنجها، زوایا و نبشهای نمایان:
در هر ۳ متر ۱۲ میلیمتر
در هر ۶ متر ۱۹ میلیمتر
در هر ۱۲ متر ۳۲ میلیمتر
در سازه‌های مدفون دو برابر مقادیر فوق
(۴) تغییر نسبت به سطح افق و یا نسبت به ترازهای مشخص شده در نقشه، در مورد زیر تیرها و دالها، درزهای شیاری افقی و نبشها و زوایای نمایان:
در هر ۳ متر طول ۶ میلیمتر
در هر ۹ متر طول یا بیشتر ۱۲ میلیمتر
در سازه‌های مدفون دو برابر مقادیر فوق
(۵) تغییر در اندازه‌های مقطع عرضی ستونها، تیرها، پشت بندها، پایه‌های پل و اعضای مشابه ۶- میلیمتر و ۱۲+ میلیمتر
(۶) تغییر در ضخامت دالها و دیوارها و مقاطع قوسی و اعضای مشابه
۶-میلیمتر و ۱۲+ میلیمتر
ب- شالوده ستونها و دیوارها و پایه‌های پل و پشت بندها و اعضای مشابه
(۱) تغییر اندازه‌ها در پلان ۱۲-میلیمتر و ۵۰+ میلیمتر
(۲) جابجایی یا برون محوری :
۲ درصد عرض شالوده در راستای جابجایی ولی از ۵۰ میلیمتر بیشتر نباشد.
(۳) کاهش ضخامت شالوده ۵ درصد ضخامت تعیین شده
پ- زیرسری و دیوارهای کناری در دریچه‌های قطاعی و اتصالات آب‌بند مشابه
(۱) تغییر نسبت به نشانه و تراز تعیین شده از ۳ میلیمتر در هر ۳ متر بیشتر نشود

پوشش تونل و مجراهای درجا:
(۱) جابجایی نسبت به راستاهای مقرر شده و یا ترازهای مقرر شده
تونلها و مجراهای جریان آزاد آب ۲۵ میلیمتر
تونلها و مجراهای جریان سریع آب ۱۲ میلیمتر
تونلهای راه آهن ۲۵ میلیمتر
(۲) تفاوت ضخامت در هر نقطه
پوشش تونل ۰-
مجراها بزرگترین دو مقدار ۶- میلیمتر یا ۵/۲- درصد
مجراها بزرگترین دو مقدار ۱۲+ میلیمتر یا ۵+ درصد
(۳) تفاوت نسبت به ابعاد داخلی ۵/۰ درصد
انواع مصالح قالب
قالب اجزای بتنی را می‌توان از مصالح مختلفی تهیه نمود. ویژگیهای این قالبها بشرح زیر هستند:

قالب آجری
این نوع قالب برای شالوده‌ها و دیوارهای حائل مجاور خاک مورد استفاده قرار می‌گیرد. برای اجرا، بسته به ارتفاع بتن در قالب و نیز نیروهای وارده، یک دیوار ۱۱ یا ۲۲ سانتیمتری احداث می‌شود. برای جلوگیری از کرمو شدن بتن و مکیده شدن آب آن توسط آجر قبل از بتن‌ریزی، آجرها آب پاشی می‌شوند. جلوگیری کردن از تجمع آب در کف قالب ضروری است. برای جلوگیری از خرابی بتن، همچنین می‌توان قالب آجری را قیروگونی کرد.
بهای تمام شده این قالبها کم و تغییر شکل آنها ناچیز است. ضخامت دیوار به ضخامت شالوده یا دیوار حائل افزوده شده و ضمنا دیوار آجری، تا حدودی بتن را در مقابل عوامل محیطی حفاظت می‌نماید. با توجه به اینکه قالب آجری باز نمی‌شود، عیوب احتمالی بتن دیده نخواهند شد و به همین دلیل باید به بتن‌ریزی و جا دادن بتن توجه ویژه‌ای مبذول داشت.

قالب چوبی
این مصالح برای تمام کارهای قالب‌بندی از درست کردن قاب قالب تا جدار آن و پایه‌های اطمینان مورد استفاده قرار می‌گیرد. برای درست کردن قالب از قطعات الوار، تخته و تخته چندلا استفاده می‌شود. برای اتصال قطعات به یکدیگر میخ و پیچ بکار گرفته می‌شوند. انواع قالبهای چوبی عبارتند از:
قالب خام، که بدون رنده کردن سطح آن، مورد استفاده قرار می‌گیرد. بهتر است سطح این قالب حتی المقدور صاف باشد.
قالب رنده شده، برای سطوحی که صافی و زیبایی آنها مدنظر است مورد استفاده قرار می‌گیرد.
قالب ممتاز، که پس از رنده شدن، درزهای آن بتونه شده و سپس سمباده می‌شوند.
توجه به درزها جهت جلوگیری از بیرون زدن شیره بتن ضروری است. در این رابطه باید درزها به یکی از وسایل زیر آب‌بندی شوند:
(۱) استفاده از نوار اسفنجی، (۲) میخ کردن نوار فلزی یا مقوایی در روی درز قالب و (۳) پوشاندن سطح داخلی قالب با آهن سفید یا ورقه‌های فایبرگلاس. پوشاندن سطح قالب با آهن سفید باعث می‌شود که سطح بتن به دلیل ماندن ذرات ریز آب بین بتن و قالب، مک دار شود. این امر هر چند به مقاومت بتن لطمه‌ای نمی‌زند ولی برای سازه‌هایی از قبیل سیلوی گندم که این فرورفتگیهای کوچک بهترین محل برای لانه کردن آفات گیاهی هستند، می‌تواند بسیار مضر باشد.
هنگام استفاده از قالبهای چوبی باید فضاهای لازم برای فعالیتهای مختلفی در نظر گرفته شوند. از جمله:
(۱) محل آماده کردن قالبها و انجام نجاری، برش، میخ زنی و غیره، (۲) محل انبار کردن قالبها، (۳) تعمیرگاه قالبهای مستعمل برای تعمیر و بازسازی قالبها و (۴) محل قالبهایی که از حیز انتفاع افتاده و باید دور ریخته شوند. سه محل اول باید حتما سرپوشیده بوده و از نزولات جوی در امان باشند. علامت گذاری قالبها برای شناخت قالب و تعداد دفعاتی که قالبها مورد استفاده قرار گرفته‌اند، ضروری است.
قالب فولادی
در مواردی که حجم کار زیاد و تنوع سطوح و ابعاد کم باشد، استفاده از قالبهای فولادی کاملاً بصرفه خواهد بود. بهای اولیه این قالبها نسبتاً زیاد است ولی عمر زیاد آنها این مسئله را توجیه می‌نماید. برای ساخت دیوارهای بتنی، سدهای بتنی، پوشش بتنی کانالها و تونلها و نیز ساخت اجزای پیش ساخته با استفاده از قطعات نیمرخهای استاندارد و نیز ورقها و برش، شکل دادن و جوشکاری آنها قالب را تهیه و کار را به انجام می‌رسانند.
قالبهای فولادی، نسبتاً ریژید و مقاوم بوده و به دلیل امکان استفاده از اتصالات خاص می‌توان بسهولت و با سرعت آنها را برپا داشته و از هم جدا کرد. سطح بتن در تماس با قالب فولادی، بشرط آنکه پس از باز کردن قالب، پرداخت مناسبی صورت گرفته از مک‌دار شدن سطح جلوگیری شود، کاملا صاف است. در هوای سرد و گرم باید این قالب حتی المقدور عایق شده و از تغییرات حرارتی در آن جلوگیری شود. وجود فضاهای زیر در کارگاه، در صورتی که قالب در کارگاه ساخته شود، ضروری است:
(۱) محل ساخت شامل عملیات برش، خمکاری، جوشکاری، (۲) محل انبار کردن قالبهای مورد استفاده، (۳) محل تمیز کردن و زنگ زدایی قالبها و (۴) محل انجام تعمیرات اساسی.
قالب آلومینیومی
آلومینیوم به دلیل سبکی و سهولت حمل روز به روز کاربرد بیشتری در ساخت قالب بدست می‌آورد. همچنین هزینه کار بر روی آلومینیوم برای دستیابی به یک مقطع، نسبت به هزینه مربوطه برای همین کار در مورد فولاد، کمتر است. آلومینیوم خالص فلز نرمی بوده و ممکن است بسهولت سائیده و خراب شود. به همین دلیل بهتر است از آلیاژهای آلومینیوم که حداقل دارای سختی برینل ۱۵۰ باشند، برای تهیه قالب استفاده شود.

قالب فایبر گلاس
برای استفاده از این قالبها باید هزینه اولیه نسبتاً زیادی را برای درست کردن قالب فولادی لازم، متقبل شد ولی هزینه خود مصالح فایبرگلاس که شکل قالب را به خود می‌گیرند نسبتاً کم بوده در صورت ساخت تعداد زیادی صفحه فایبرگلاس هزینه سرشکن می‌گردد. با قالبهای فایبرگلاس می‌توان به شکلهای زیبایی برای نمای بتنی دست یافت (شکل ۳). از آنجا که بتن‌ریزی و لرزاندن بتن، حرارت ناشی از عمل آبگیری سیمان و بستن و باز کردن قالب، به آن نیروهایی وارد می‌آورند، بهتر است از آغاز قالب نسبتاً مناسبی تهیه شود. قالبی که وزن بیشتری داشته باشد، معمولاً کیفیت بهتری دارد.
کلافها و سایر وسایل قالب‌بندی
کلافها به منظور نگهداری قالب در مقابل نیروهای ناشی از بتن‌ریزی بکار می‌روند. نصب کلافها و در راستا قرار دادن جدار قالب قسمت مهمی از هزینه قالب‌بندی را تشکیل می‌دهند و به همین منظور در تهیه کلافها و اتصالات آنها باید دقت کافی مبذول گردد. کلافها باید در مقابل نیروهای وارده بخوبی مقاومت نمایند. معمولاً ضریب اطمینانی بین ۵/۱ تا ۵/۲ در مورد مقاومت نهایی کلاف اعمال می‌شود. برخی کلافها به منظور حفظ فاصله دو جدار مقابل هم قالب نیز بکار می‌روند.
می‌توان کلافها را از قطعات میلگرد کارگاه تهیه کرد و یا بصورت ساخته شده از کارخانه خرید. هر چند هزینه تهیه مورد اخیر بیشتر است ولی در عوض هزینه نیروی کاری آن کمتر است.
برای نگهداری کلافها در جای خود از وسایل مختلفی از مهره و واشر گرفته تا گیره‌های کلاف استفاده می‌شود. نوارهای لاستیکی یا فلزی و یا … برای آب‌بندی درزها مورد استفاده قرار می‌گیرند.

اقتصاد قالب‌بندی
هزینه‌های قالب‌بندی در یک کار بتنی گاه ممکن است از بهای بتن یا میلگردها و یا حتی بهای مجموع این دو مصالح بیشتر شوند. به همین دلیل رعایت نکاتی که ممکن است بدون کاستن از کیفیت کار بهای قالب‌بندی را کاهش دهند، ضروری است. صرفه جویی در قالب‌بندی، تنها با در نظر گرفتن ظرایف کار در طراحی، انتخاب مناسب مصالح قالب، دقت در طرح اتصالات و چگونگی برپاداری و باز کردن قالبها، مراقبت از قالبها در بین دو استفاده متوالی و نیز استفاده هر چه بیشتر از قالبها، امکان‌پذیر است.

تأثیر طراحی سازه بر بهای قالب‌بندی
مهندس معمار و مهندس سازه می‌توانند با همکاری یکدیگر از هزینه‌های احداث بنا بکاهند:
(۱) طرح معماری و سازه‌ای باید همزمان انجام شود تا بدون چشم پوشی از نیازهای معماری و سازه‌ای حداکثر صرفه جویی در قالب انجام شود.
(۲) در حین طرح سازه، روشهای برپا داشتن قالب و برداشتن آن و نیز مصالح قالب مدنظر قرار گیرد.
(۳) حتی المقدور ابعاد ستونها از پایین تا بالای سازه تغییر نکنند و در صورت لزوم هر چند طبقه تغییر نمایند تا بتوان قالب ستونها را برای چندین طبقه مورد استفاده قرار داد.
(۴) فواصل ستونها از یکدیگر، حتی المقدور یکسان انتخاب شوند.
(۵) عرض تیر و ستون حتی المقدور یکسان انتخاب شوند تا قالب‌بندی در محل برخورد تیر و ستون تسهیل شود.
(۶) در هر طبقه از تیرهایی با ارتفاع یکسان استفاده شود.
باید به این امر توجه داشت که سازه برای عملکرد خاصی احداث می‌گردد و به همین دلیل صرفه جویی در قالب‌بندی، نسبت به بسیاری موارد از جمله تأمین اندازه‌هایی که نیازهای عملکرد مورد نظر در ساختمان را ارضا نمایند از اهمیت کمتری برخوردار است.

تأثیر ساخت، برپا داشتن، قطعه‌بندی و قالب برداری بر بهای قالب‌بندی
بهای قالب‌بندی شامل سه عامل مصالح، نیروی انسانی و تجهیزات لازم برای حمل و سرهم کردن قالبهاست. بنابراین باید تدابیری اتخاذ گردند که مجموع این سه عامل کمترین هزینه‌ها را در برداشته باشند:
(۱) طرح قالب باید بصورتی باشد که دستیابی به مقاومت لازم با حداقل مصالح میسر شود.
(۲) هنگام طرح قالبها باید به جزئیات قطعات و اجزای آن نیز توجه شود.
(۳) در انتخاب چوب، باید کمترین مرغوبیتی که نیازهای مقاومت، سختی و شرایط سطحی را تأمین می‌نمایند، در نظر گرفته شود.
(۴) بجای قطعات تخته، از ورقهای تخته چند لا برای پوشش دالها استفاده شود تا هزینه برپاداری، کاهش یابد.
(۵) از روشهای استاندارد ساخت، برپاداری و قطعه‌بندی قالبها استفاده شود تا نجار و قالب بند با فراگیری آنها سرعت و کارایی بیشتری بیابند.
(۶) عمر قالب باید با پاک کردن، روغن زدن، تعمیر و نگهداری آن در مکان مناسب و بطور صحیح افزایش یابد.

تأثیر زمان قالب برداری بر بهای قالب‌بندی
هر چه قالبها سریعتر برداشته شوند، هم کمتر در معرض شرایط محیطی نامناسب قرار می‌گیرند و هم استفاده مجدد از آنها در محل دیگر سریعتر صورت می‌پذیرد. بنابراین باید بمجرد آنکه بتن به مقاومت کافی دست یافت، قالبها برداشته شوند. زمان قالب برداری به نوع عضو بتنی، نیروهای وارده، نوع سیمان و مراقبت بعمل آمده از بتن بستگی دارد.

ارتباط با ما

 آدرس دفتر: تهران ، میدان توحید ، خیابان توحید ، خیابان اردبیل، پلاک 10 ، طبقه اول ، واحد 1
تلفن ثابت : 66561696-021
تلفن همراه : ۰۹۱۲۱۰۴۲۷۰۵
پست الکترونیکی: info[a]artimandec.ir

logo-samandehi