-
بهمن 19, 1394
-
بازدید: 102
-
نوشته شده توسط دکوراسیون آرتیمان
هر فضای داخلی اعم از محل کار، تفریح یا سکونت، قابلیت زیبا شدن را دارد؛ تنها بایست چگونه از اصول و عوامل سازمان بندی صحیح بعلاوه کمی ذوق و سلیقه استفاده کرد تا شرایط مناسب و دلخواه پدید آید. شروع کار در فضاسازی و تزئین باید عاری از جنبه های ذهنی و خیال پردازی غیر واقعی باشد. برخورد اول با مساله لازم است با در نظر گرفتن عینیات و امکانات صورت پذیرد. ساختن خانهای در رویا آسان اما در عمل سخت و دشوار است!
هدف از این مقدمه نفی اهمیت و نقش تخیل نیست بلکه منظور ارائه طریقتی است که تخیل نیز مانند سایر عوامل، تحت نظمی منطقی درآید و شکل عنصری سازنده به خود گیرد. به خاطر عوامل متعددی که در شکلگیری یک طرح موقت دخالت داردند اجرای کار نیازمند برنامهای دقیق و منظم است. پیشرفت قدم به قدم و حساب شده از اتلاف دقت و هزینه می کاهد و در نتیجه حاصل کار را پر ثمر میسازد، لذا در طرح اجرائی عواملی چند لازم است مورد نظر قرار گیرد.
طراح داخلی آپارتمان خود باشیم,رنگهای مناسب برای یک اتاق خواب,اتاق کار شما,تزئینات دریایی در حمام,جزیره آرامش در آشپزخانه,طراحی داخلی,دکوراسیون داخلی ساختمان,طراحی داخلی خانه,مقاله در مورد دکوراسیون داخلی ساختمان,مقاله در مورد طراحی داخلی,طراحی منزل
عملکرد
اولین عنصری که در شروع باید مدنظر قرار گیرد عملکرد و نحوه استفاده از فضای داخلی است. یک چهار دیواری میتواند به عنوان اطاق خواب، نشیمن، اطاق بچه، آشپزخانه، سالن ورزش، فروشگاه یا اداره شخص معین برای فعالیت مشخص قرار گیرد…. ضروری است با استفاده از عواملی چون نورپردازی و چیدن مبلمان تقسیم گردد تا عملکرد هر یک دقیقآ مشخص گردد.
افراد
نیازهای یک خانواده پر جمعیت با حتیاجات فردی مجرد یکسان نیست. وجود اطفال خردسال قهرآ نوع خاصی تزئین را دیکته میکند خصوصیات روانی افراد خانواده و زمانی را که با هم یا جدا از هم در منزل صرف میکنند نیز از عماملی مهم در ارایش خانه بشمار میرود لذا منظور داشتن سلیقه کلیه اعضای خانواده ضروری است.
آسایش
در نظر گرفتن آسایش ساکنان خانه بیش از زیبائی در دکوراسیون واجد اهمیت است. اطاق زیبا اما غیر قابل استفاده تدریجا به جایگاه ارواح بدل میگردد! محل کار زندگی یا استراحت چنانچه شرایط مناسب و راحتی فراهم ننماید دارای فضای سنگین و کسالت بار شده افراد را از خود گریزان خواهد نمود نقش عمده معماری و تزئین داخلی در حقییقت ایجاد محیطی مناسب برای زیستن و فعالیت های انسانی است.
ویژگیها
منظره اطاق، میزان نور طبیعی و خصوصیات معماری ساختمان از دیگر عواملی هستند که قبل از شروع تزئین باید مدنظر قرار گیرند.این عوامل اجزا ثابتی را تشکیل میدهد که تغییر آنها و پس از اتمام کار دیگران امکان پذیر نیست لذا ترکیب بندی را طوری باید انجام داد که از جنبههای مثبت این ویژگیها حداکثر بهره بردهشود.
انجام کار چه در ساختمانی نو و چه تغییر دکور یک ساختمان کهنه باشد باید با در نظر گرفتن شکل فضا و پیاده کردن نقشه آن صورت گیرد. کشیدن نقشه یکی از ضروری ترین اقدامات است. جابجائی مبلمان یا تغییر رنگ بر روی نقشه امری ساده و بدون فرج است اما ارتکاب هر اشتباه پس از اتمام کار به قیمت صرف هزینه اضافی و دوباره کاری است .نقشه نه تنها فضای قابل استفاده را پیشاپیش نمایش میدهد بلکه به کمک ان میتوان تعداد و اندازه اثاثه مورد نیاز را نیز مشخص کرد.
نور
ضمن کشیدن نقشه مناطقی که از آنجا نور طبیعی به داخل تابیده میشود و نواحی تاریک، همچنین تعداد چراغهای سقفی و آباژور با تعیین محل دقیق آنها لازم است مشخص گردند محاسبه رو شنائی عمومی و نقاطی که احتیاج به نور بیشتری برای مطالعه یا کار دارند واجد اهمیت خاصی است.
سطوح
سطوح اصلی اتاق شامل سقف و کف ودیوار ها است؛ پردهها روکش مبل و صندلی، سطح درها و پنجره ها نیز سطوح کوچکتر را تشکیل می دهند. رنگ، نقش، بافت در بزرگ یا کوچک جلوه دادن اتاق موثر است نقوش درهم و رنگهای تند بر سطوح مذکور قدرت جلب توجه بیشتری داشته و فضا را شلوغ و کوچک خواهند کرد
بازی با نور
________________________________________
بازیبا نور به اشکال مختلف می تواند در نمای ظاهری فضاتاثیرگذار باشد. حقه های بعدی مختلف که تنها با ایجادتغییرات در نورپردازی یک فضا ممکن است می توانند ابعاد آنرا نیز کوچک تر یا بزرگتر از آنچه هست نشان دهند. در اینجابه بعضی از این حقه های بصری اشاره می کنیم:
برایبلندتر جلوه دادن ارتفاع یک اتاق از چراغ های پایه دار کهروی زمین قرار می گیرند یا چراغ های دیواری که نور را بهسقف می تابانند استفاده کنید. روشن کردن سقف آن را بلندتراز آنچه هست نشان می دهد.
برای کوتاه تر جلوه دادنارتفاع اتاق و صمیمانه تر کردن آن نور را از سقف دور نگاهدارید و برای روشن کردنفضا از چراغ های دیواری که نور رابه پایین می تابانند و آباژورهایی با کلاه های سر بستهاستفاده کنید. همچنین جلب توجه بیننده به تابلوها و عناصردکوراتیوی که در ارتفاع کم روی دیوارها نصب شده باشند میتواند تاثیر بسزایی در کوتاه تر نمایاندن ارتفاع اتاقداشته باشد. چیدن مجموعه هایی از وسایل تزئینی روی سطوحپایین یا بر روی زمین و روشن کردن آنها با نوری متمرکز ازبالا هم همین اثر را دارد.
به منظور وسیع تر نشان دادنفضایی باریک و بلند کانون توجه را دیوار انتهایی فضا قراردهید. برای این کار مثلا پنجره ای که روی این دیوار است راچشمگیر سازید یا با قرار دادن یک اثر هنری بر روی آن وروشن کردن آن با یک نور نقطه ای متمرکز چشم را به آن جلبکنید. در مقابل سایر دیوارهای اتاق را با نور کمتر ویکدستی روشن سازید.
اگر می خواهید یک فضا بزرگتر به نظربرسد دو دیوار روبه رو به هم را با تاباندن نور کاملا روشنکنید به این ترتیب فاصله آنها بیشتر به نظر می رسد. همچنیندر صورت امکان از آینه در فضای اتاق استفاده کنید تا باترکیب انعکاس فضا در آینه و نحوه نورپردازی چرخش نور درفضا بهبود یافته و در نتیجه اتاق بزرگتر به نظر برسد. ازچراغ هایی که بر روی بازوهای قابل تنظیم نصب می شونداستفاده کنید و آنها را به آینه بتابانید.
برای کنترلنور در اتاق های بسیار روشن و آفتابی از سطوح مات به منظورجذب نور و پیشگیری از انعکاس ناخواسته آن بهره بگیرید. بهخاطر داشته باشید سطوح صیقلی مثل شیشه، فلز، کاشی و رنگهای روغنی نور را منعکس می کنند و در نتیجه بر شدت نور فضامی افزایند و ارتفاع را بلندتر جلوه می دهند. در مقابلسطوح مات و بافت دار بیشتر نور را جذب می کنند. همچنینهرچه سطوح تیره تر باشند مقدار بیشتری از نور را جذب میکنند.
برای اینکه فضایی را گرم و صمیمی جلوه دهید ازچراغ های رومیزی متعدد استفاده کنید. توجه داشته باشید ازکلاهک هایی با رنگ های گرم برای این چراغ ها بهره بگیریدتا فضا را با نوری گرم و جذاب روشن کنند به عنوان مثال بهجای کلاهک سفید از کلاهک های عاجی یا نباتی استفادهکنید.
پرده ای که به پنجره یک اتاق نصب می کنید تاثیرزیادی بر نما و حالت حکمفرما به آن خواهد داشت. زیرا پردهها می توانند میزان نور طبیعی که به یک اتاق وارد می شودرا کنترل کنند و همچنین پرده های شفاف همچون فیلتری نور رامتاثر از رنگ خود عبور می دهند. بنابراین انتخاب پرده بایدبا توجه و دقت در این قابلیت ها صورت بگیرد.
چنان چه ازمنابع نور متعدد در یک اتاق استفاده می کنید، اما از نورکلی اتاق راضی نیستید قدرت لامپ بعضی از آنها را تغییردهید یا با تغییر دادن حباب چراغ ها که زیادی شفاف یا کدرباشند یا به رنگ مورد پسند شما نباشند و همچنین کلاهکآباژورها، رنگ و میزان نور کلی اتاق را برای خود دلپذیرکنید.
برای رنگین کردن یک فضا با نور می توانید حالتهای مختلفی به آن ببخشید. یکی از دیوارهای سفید را با نوریکه از —– رنگی دلخواهتان عبور می کند روشن کنید. پیش ازانتخاب —– تاثیر آن و روانشناسی رنگ ها را مطالعه کنید. نوری که از یک —– زرد عبور می کند احساس بشاشیت وشادابی را ایجاد می کند. نور آبی تاثیری آرام بخش دارد کهاعصاب را آرامش می دهد و احساس تمایل به خواب را در شمازنده می کند. نور قرمز محرک و پرانرژی است و فعالیت و تحرکرا تشویق می کند. سبز شادابی و طراوت به فضا می بخشد و مارا به یاد طبیعت و زمین می اندازد. نور بنفش رنگ اما میتواند هم آرامش بخش و هم مهیج باشد، بسته به اینکه بیشتربه رنگ قرمز متمایل باشد یا به آبی تمایل داشته باشد
شدت روشنایی:
برای هر ناحیه تامین روشنایی خاص باید میزان منابعی از شدت روشنایی ایجاد شود.
شدت روشنایی در سراسر ناحیه ای که تامین روشنایی آن مدنظر است باید به طور معقولی یکنواخت باشد. این بدان معنی است که سر تا سر اتاق باید به میزان مناسبی روشن شود. این امر به منظور اجتناب از ایجاد نواحی تاریک با وسعت زیاد است که ممکن است در حالتی که شخص بایستی از ناحیه تامین روشنایی مربوط به خود به اطراف نگاه کند بر تطابق چشم اثر بگذارد.شدت روشنایی باید با استانداردهای مربوطه انتخاب شود.
سطوح مجاور:
از تفاوت زیاد در شدت روشنایی سطوح مجاور باید اجتناب شود. تفاوت بین شدت روشنایی سطوح مجاور نباید از نسبت ده به یک تجاوز کند. از این رو درخشندگی اطراف ناحیه تامین روشنایی باید کمتر از درخشندگی خود ناحیه تامین روشنایی باشد؛ در غیر این صورت، قابلیت دید در این ناحیه، مختل می شود.
همچنین ممکن است باعث خستگی چشم شود، زیرا در این حال باید خود را دو برابر با شرایط جدید تطبیق دهد. (مثل هر بار که چشم از صفحه تلویزیون به اطراف منحرف می شود و دوباره به صفحه بر می گردد). در صورت تداوم این کار، چشم خسته شده و منجر به ناراحتی هایی از قبیل سردرد، خستگی مفرد و غیره می شود.
حفظ شدت روشنایی:
به منظور اطمینان از اینکه شدت روشنایی مورد نظر همواره تامین می شود، باید تدابیری برای حفظ شدت روشنایی، تعمیر و نگهداری و تمیزکردن چراغ ها اتخاذ شود.
شدت روشنایی نباید هرگز به کمتر از ۸۰ درصد مقدار توصیه شده افت کند. در طراحی های خوب روشنایی، برای جبران تقلیل نوردهی در نتیجه کهنگی لامپ و تجمع آلودگی روی چراغ ها، شدت روشنایی اولیه، بیشتر از مقدار لازم در نظر گرفته می شود.
کنترل خیرگی چشم:
به منظور پیشگیری از ایجاد خیرگی ناراحت کننده چشم ناشی از منابع نوری، درخشندگی آنها در زاویه های دید معمولی باید محدود شود.
لامپ های بدون پوشش، باعث ایجاد خیرگی ناراحت کننده چشم می شوند زیرا درخشندگی آنها معمولاً خیلی زیاد است. این امر در مورد لامپ های فلورسنت بدون
پوشش در حالتی که کار مداوم در زیر نور این لامپ ها مورد نیاز است نیز صادق است.
چراغ هایی همانند لامپ فلورسنت از نوع بلند با پایه های باریک، بدون استفاده از وسایل کنترل چشم از قبیل پخش کننده های منشوری یا شبکه ای به کار می روند. با این حال، در حالی که مدت زمان قرارگیری در زیر نور لامپ های فلورسنت بدون پوشش برای مثال در راهروهای اتاق استراحت و غیره کم باشد، استفاده از آنها قابل قبول است.
انعکاسات ناخواسته:
برخی از انعکاسات ممکن است در کارایی یا راحتی اشخاص، اختلال ایجاد کنند؛ مثلا انعکاس نور از روی سطوح براقی که روی آنها مطالبی نوشته شده است. معمولاً این امر خارج از کنترل طراح روشنایی است؛ زیرا به وضعیت قرارگیری در ناحیه تامین روشنایی نسبت به منبع نوری بستگی دارد. توزیع روشنی سطوح داخلی اصلی: علاوه بر کنترل درخشندگی منابع نوری، روشنی سطوح داخلی اصلی از قبیل دیوارها، سقف ها و غیره از طرق زیر حاصل می شود:
۱درنظرگرفتن ضرایب انعکاسی مناسب برای سطوح
۲تامین روشنایی مناسب برای سطوح
هدف از اتخاذ این تدابیر، اجتناب از تفاوت های بیش از حد روشنی سطوح وسیع است که در میدان دید قرار دارند. تفاوت های خیلی زیاد در روشنی سطوح همانند و درخشندگی بیش از حد منابع نوری باعث خستگی مفرط چشم ها می شود. از طرفی در صورتی که روشنی، خیلی یکنواخت باشد، تاثیر آن ایجاد محیط خسته کننده یا افسرده کننده است.
با اینکه توزیع روشنایی عمومی عامل اصلی است ولی شدت سایه ها نیز در محیط تاثیر می گذارد. شدت سایه ها به وسیله نوع توزیع نور تعیین می شود. مثلاًنوردهی با زاویه بسته باعث ایجاد سایه هایی با شدت زیاد می شود؛ در حالیکه لامپ های فلورسنت سایه هایی ملایم ایجاد می کنند.
سایه های با شدت زیاد، معمولاً مناسب نیستند؛ به جز مواردی که هدف، ایجاد جلوه های ویژه باشد.
انتخاب مستقیم روشنایی:
سیستم های روشنایی باید به گونه ای انتخاب شوند که توزیع روشنی مورد نیاز را ایجاد کنند. این بدین معنی است که در مورد آویز یا چراغ هایی که روی سطوح نصب می شوند، در دفاتر کار و اماکن، حداقل ۳۰ درصد نور منتشره باید به طرف بدن باشد. در این صورت می توان از کافی بودن روشنی سقف اطمینان حاصل کرد.
روشنایی غیرمستقیم:
نحوه عمل این نوع روشنایی به صورت توکار است. در این روش همه نورها به طرف سقف هدایت می شود و سایر سطوح در اتاق به وسیله انعکاس متقابل روشن می شود. نتیجه این امر، خسته کننده است؛ زیرا توزیع روشنی بیش از حد یکنواخت است.
همچنین این نوع روشنایی کارایی خوبی ندارد و فقط در موارد خاص باید از آن استفاده کرد.
محل قرارگیری چراغ ها:
ترتیب قرارگیری چراغ ها به منظور نیل به توزیع روشنی دلخواه لازم است به گونه ای باشد که نورکافی به قسمت های بالایی دیوارها و سقف برسد.
این امر عموماً نیاز به یک طرح قرارگیری چراغ ها در فواصل یکنواخت دارد تا بدین ترتیب شدت روشنایی مورد نیاز در صفحه مربوط به ناحیه تامین روشنایی حاصل شود. در حالی که ترتیب قرارگیری به صورتی است که فواصل بین چراغ ها از مقدار حداکثر نسبت به فاصله به ارتفاع نصب تجاوز نمی کند و فاصله از دیوارها نصف این فاصله است.
در مورد توزیع با زاویه بسته:
به منظور حصول اطمینان از اینکه روشنی دیوار کافی است چراغ ها را لازم است حتی نزدیک تر به دیوارها قرار داد. در مورد چراغ های با نوردهی به طرف بالا لازم است آنها را در فاصله حداقل ۱۵۰ سانتی متر از نصف و حتی بیشتر از آن قرار داد؛ به طوری که نور به طرف بالا به خوبی روی سقف توزیع شود
اگر می خواهید بر میزان نور اتاقی تاریک بیفزایید، از این روش استفاده کنید: پانل هایی را به کار برید که نازک باشند، چنان که نور از آنها گذر کند و نیز اندازه آنها را چنان تعیین کنید که پایین پنجره اندکی خالی بماند. سپس گلدان هایی شیشه ای را در کنار پنجره قرار دهید. پانل های رنگی به جزئیات طرح می افزایند و در ترکیب با پرده، آمیزه ای از رنگ ها را به دست می دهند..
.
نقش رنگ در طراحی داخلی
________________________________________
همگان می دانیم که افراد مختلف به رنگ های خاصی تمایل نشان می دهند. استفاده از این تمایل اشخاص به عنوان وسیله ای برای تشخیص شخصیت آنها موضوع بحث انگیزی است، چرا که افراد با یکدیگر تفاوت دارند. هر یک از ما خصوصیات شخصی خاص خود را داریم و احساساتمان را به سبک و سیاق خاص خود بیان می کنیم. در جهان نمی توان دو نفر را یافت که در ابراز احساساتشان پیرو شیوه یکسانی باشند. از طرف دیگر احساسات افراد به طرق مختلف قابل تضعیف و تحریک است و مثلا با تغییر محیط ای که در آن زندگی می کنند، به سبب الگوهای روانشناسی به نتایج بهتری در ایجاد شادابی، صمیمیت، آرامش افراد خانواده دست یافت. ویژگی های خیابان و کوچه ای که خانه ما قرار دارد، ترکیب حجمی، نورگیری، تقسیم بندی فضاهای داخلی، مبلمان داخلی، نحوه رنگ بندی و حتی مقیاس به کار رفته همه و همه به عنوان فاکتورهای مهمی برای تعریف یک مسکن مناسب عمل می کنند. ویژگی های فرهنگی، نوع روابط خانوادگی و حریم های اجتماعی و غیره از جمله عواملی هستند که نیاز های روحی و جسمانی ساکنین را تعریف می کنند و وظیفه یک طراح داخلی است که تعاملی محکم بین موارد یاد شده با جنبه های عملکردی فضا، برقرار سازد .
رنگ عاملی مهم در طراحی فضا: رنگ ها می توانند به شیوه های مختلف تاثیراتی بنیادین در زندگی بر جای گذارند که از جمله مهم ترین آنها می توان به تاثیر آنها بر احساسات اشاره کرد. جهانی که انسان در آن زندگی می کند، متشکل از هزاران رنگ و تونالیته های مختلفی است که موجودات و اشیا را برای ما جذاب تر و حتی به گونه ای معنوی، عمیق تر نشان می دهند. هر کدام به سبب ویژگی های شیمیایی و روانشناسانه ای که دارا هستند، منبع مهمی از انرژی، در جهت فزونی سلامت و نشاط روح و روان در انسان ها به شمار می روند. جهانی تک رنگ، با تونالیته های محدودی را با طبیعت اطراف خویش مقایسه کنید و یا خود ساکن شهری سیاه و سفید بدانید، بدون هیچ کنتراستی و هیجانی. معنای زندگی تغییر یافته و سردی و مردگی بر همه جا حاکم می شود. فضایی بی روح و عاری از هر جنب و جوشی که تشنه جرعه ای رنگ است. مساله رنگ به سبب تاثیرات مهم روانشناسانه اش، در مقوله شهر و فضاهای معماری امری مهم به شمار می رود؛ تا بدانجا که تخصصی با عنوان رنگ بندی و رنگ شناسی فضاهای شهری در بین هنرمندان مطرح شده است. هماهنگی در رنگ مثل هماهنگی در نت های موسیقی است و از اهمیت ویژه ای در ایجاد هارمونی مناسب و چشم نواز به مانند قطعه موسیقی برخوردار است. برای رسیدن به اهدافی همچون کارکرد مناسب، زیبایی بصری، هارمونی فضایی، و تأثیر محیطی و روانی مؤثر و مثبت در طراحی داخلی، مستلزم استفاده هماهنگ، منسجم، معنیدار و زیبا از عناصر طراحی است. در یک طرح مطلوب همه عناصر و اجزاء در نسبت به تاثیرات کیفی و معنایی که به فضا اعمال می کنند در ارتباطی تنگاتنگ با هم قرار دارند. بر این اساس، موفقیت هر طرح بستگی کامل به چگونگی ترکیب عناصر و الگوهای سهبعدی فضا دارد. تجربه سالیان دراز کار با رنگ ثابت کرده است که رنگ ها نیز مثل انسان ها، از جهات مختلف با یکدیگر مرتبط اند و سلیقه ها و صفات مشترکی دارند و یا برعکس ناهموان و متضاد یکدیگرند. شاید تصور کنید که نارنجی و سرخ متضاد همند، در حالی که در دایره رنگ کنار هم قرار می گیرند و دارای هارمونی هستند. خریدن یک دایره رنگ، که در آن نحوه ارتباط رنگ ها و چیدمان آنها و رنگ های مکمل مشخص شده است و در اکثر فروشگاه های لوازم هنری وجود دارد، با ارزش است تا قبل از خریدن زرد گریپ فوروتی و سبز زیتونی برای رنگ کردن اتاق خواب، نگاهی به آن بیندازیم.
رنگ بندی اتاق ها و استفاده از مصالحی که بتواند خصوصیات رنگی و بافت مورد نظر ما را برآورده سازد بسیار مهم و در عین حال قدرت اعمال نفوذ بر تغییرات کالبدی فضا را نیز داراست؛ کارهایی که برای تعدیل و تقسیم بندی دیواره های رنگی انجام می گیرند می تواند به عنوان ایده ای برای تعیین کالبد فیزیکی فضای نیز عمل کند و جنبه های کاربردی طراحی را با معیارهای زیباشناختی همراه سازیم. به عنوان مثال مساله روشنایی و استفاده از نور طبیعی در طراحی یک اتاق بسیار مهم است ولی نحوه کنترل نور، انتخاب رنگ و مصالحی که نور را از خود عبور می دهند به خلاقیت و قدرت طراح در ایجاد هماهنگی که وی بین کارکرد روشنایی اتاق و مطلوبیت فضا بستگی دارد.
استفاده از چرخه رنگ، روشی مطمئن برای یافتن رنگ های متناسب با رنگ مورد نظر ماست. چرخه رنگ متشکل از دوازده رنگ است که سه رنگ قرمز، زرد و آبی در آن رنگ های اولیه و رنگ های میان آنها به عنوان رنگ های ثانویه شناخته می شوند. هر رنگ در این چرخه می تواند با رنگ های کناری خود که رنگ های هم خانواده اش محسوب می شوند و همچنین رنگ مقابلش که رنگ مکمل آن است به خوبی ترکیب شده نتیجه ای زیبا و موزون بیافریند. استفاده از رنگ های هم خانواده که در چرخه رنگ در کنار هم قرار گرفته و به اصطلاح همسایه هستند ترکیبی ملایم و هماهنگ را ایجاد می کند که نگاه بیننده را به راحتی از یکی به دیگری رهنمون می شود. استفاده از یک رنگ با میزان کمی از رنگ مکمل آن چنانچه به درستی و در اندازه های صحیح صورت گرفته باشد نتیجه ای درخشان و چشمگیر می آفریند و بر جذابیت مجموعه رنگی حاضر می افزاید و مانع غالب شدن کامل یک رنگ بر فضای اتاق می شود.
چنین عواملی در انتخاب رنگ برای بناها، دکوراسیون داخلی و مبلمان فضا، رویکرد های مختلفی را در طراحی ایجاد می کند. رنگ یکی از عوامل تعیین کنند سبک و سیاقی است که بدان طریق با محیط پیرامون خود ارتباط بر قرار می کنیم و بیشتر از هر عامل مستقل دیگری می تواند فضای کسالت بار و یکنواخت اطراف را به مکانی روح بخش مبدل سازد. عوض کردن رنگ دیوار ها می تواند بیش از تغییر مبلمان یا حتی ساختار یک اتاق، نتایج چشم گیری به بار آورد. تا کنون خانه های بسیاری به رنگ بژ و کرمی و تنالیته های آن رنگ آمیزی شده اند و رنگ استاندارد معمول برای خانه های جدید مگنولیایی است اما باید تصور نمود که در شرایط مختلف اجتماعی و به خصوص اقلیمی، چگونه باید از این رنگ ها استفاده کرد و یا دیوار هایی به رنگ های ملایم و نامحسوس مثل استخوانی، برای زندگی کردن بسیار مناسبند؛ اما ایجاد کنتراست در آنها با انتخاب رنگ های خاص در لوازم جانبی منزل و روکش ها و رومبلی ها باعث روح بخشی به فضا می شود.
برای آنکه بتوانیم ارتباطی درست میان طبیعت خود با دکوراسیون داخلی خانه برقرا سازیم، باید بیاموزیم که ترس از متفاوت بودن با سایرین را از خود برانیم؛ مشکلی که امروزه بسیار با آن در گیریم و بسیاری از طراحی های معماری و داخلی را تحت الشعاع قرار می دهد. نمی توان در جامعه ای سیاه و سفید، تفکری رنگی داشت و فردایی بهتر را تصور کرد. غالبا خود را در حصاری از رنگ هایی به تحمیل عرف و جامعه «معقول» و «بی روح» و بی رمق قرار می دهیم، رنگ هایی که مانع از بروز احساسات و نمایان شدن خود واقعی ما می گردد.به منظور کمک برای ایجاد فضایی مطلوب و دلنشین در محیط زندگی خود و بهره گیری هر چه بهتر از رنگ ها، لازم است اطلاعات گسترده تری درباره ارتباطات فردی خویش با رنگ ها نایل شویم و مواردی را درک کنیم که علاقه مندی یا بیزاری به رنگ های خاص را در مورد ما آشکار می سازد. با بذل توجه بیشتر به قدرت رنگ ها در خانه های خود ممکن است از آنچه به واسطه این کار نمایان می شود به شکلی خوشایند یا ناخوشایند غرق حیرت شویم. رسیدن به ترکیب رنگ مناسب در اتاق، لباس و یا هر مورد دیگر، نه فقط جلب توجه می کند که حالتی از اطمینان و آرامش را نیز القا می کند.
کار موثر با رنگ بیش از همه به تحریک حس خلاقیت نیازمند است. به دست آوردن یک ترکیب رنگ مناسب که درست با منظور و هدف فرد، منطبق باشد خود به نوعی «آفرینش» محسوب می شود.
برای بدست آوردن چیدمانی مناسب از رنگ ها در فضاهای داخلی گام های اولیه زیر ضروری است:
۱- آن مطلبی را که با زبان رنگ می خواهید به بیننده بگویید در اندیشه خود آماده داشته باشید.
۲- یگ رنگ اصلی که سخن گوی پر قدرتی برای بیان آن مطلب باشد، پیدا کنید.
۳- رنگ های دیگری که در اطراف آن می چینید، باید در هماهنگی کامل باشد.
۴- آنگاه به عنوان یک رهبر طرح وارد شده و این بار سلیقه هنری خود را در چیدن این ابزار های فنی دخالت دهید.
به کاربردن رنگ در فضاها و یا مبلمانی ساده معمولا نیازمند مهارت زیاد و گران قیمت نیست. یک طراح معماری خوب می تواند بسیاری از نیاز های محرک روانی با استفاده از مطالبی که گفته شد و اندکی خلاقیت در جهت رفاه مصرف کنند گان به کار گیرد؛ مخصوصابه وسیله گوناگونی و اجتناب از تک رنگ بودن.
رنگ ، عنصر اصلی دکوراسیون