سبد خرید  (خالی) 0 ريال
سبد خرید  (خالی) 0 ريال
سبد خرید  (خالی) 0 ريال
سبد خرید  (خالی) 0 ريال

بخش اول:
احساس انسانی

فهم خاص طبیعت معماری که توسط لویی کان از طریق رمز سکوت و نور بیان شده است به طور عمده بر حالت خاص تصور انسان پایه ریزی شده است.
اگر چه انسان طبیعت نیست ولی از طبیعت به وجود آمده است . تایید مطلب فوق که لویی کان بسیار علاقه مند به بیان آن بود، انعکاس این موضوع فکری اوست که بین انسان به عنوان نوع مخلوق و انسان به عنوان فرد، تفاوت قایل شده است . انسان بسان تمام موجودات دیگر طبیعت ، تحت تاثیر قوانین طبیعت است و از آن تبعیت می کند . اما هر انسان در وجدان درونی خود و سکوت ، دارای احساس عمیق انسان بودن است که تحت تاثیر عوامل فرهنگی و تکاملی نمی باشد. علاقمندی به اظهار وجود و بیان حالات خویشتن عمده ترین تجلی انسان بودن است و این خود، اولین دلیل هستی به شمار می آید. بنابراین هر یک از اعمال انسانی ، به هر طریق به اعمال دیگر وابسته و با آن در ارتباط است و در این جاست که هنر ، یگانه زبان بیان حقیقی انسان می شود چرا که او با این زبان در صدد ارتباط با دیگران قرار می گیرد.

مناسبتی ندارد که خواسته ها و آرزوهای انسان را در حکم یک مفهوم و تصور عمومی تعریف کنیم . به دلیل آنکه این تعریف ایجاب می کند که به شناسایی محدودیت محدودیت های آن هم بپردازیم و حال این که جوهر انسانی امری غیر قاتل تعریف بوده و تنها از طریق خلاقیت نسبت به واقعیت است که به وجود می آید.

بخشی از مطالب و پروپوزال:
لویی کان آشکارا گفته است که : (( آرزوهای سه گانه ی انسان عبارتند از : شوق به آموختن و کسب آگاهی ، شوق به ارتباط با دیگران و شوق بهره مندی از زندگی . این آرزوها ، به لحاظ طبیعت و سیر آنها در جهت به حقیقت پیوستن ، دلیل اصلی زندگی انسان را تشکیل می دهند. )) در تعریف انسان ، این سه تمایل عاطفی از درون سر بر آورده ، از تفکر آغاز و سر انجام متجلی و ظاهر می شوند. تمایل به آموختن نیاز به آن دارد که انسان با هر چیزی که وجود دارد تماس برقرار کند . (( هر موجودی دارای خصوصیات اصلی و اولیه ی خود است )) هر آنچه طبیعت خلق می کند با انسان می سازد ؛ (( شوق به بودن )) دارد . بنابراین طبق نظریه ی لویی کان ، تمایل به کسب آگاهی و آموختن ، از میل به آزمودن همان اشتیاق سر چشمه می گیرد . تمام مراکز تربیتی که در خدمت انسان است چه در پزشکی و چه شیمی و مکانیک و معماری ، همگی مستلزم کشف آن است تا آن جا که این پرسش مطرح است که دلایل وجود این انسان کدامند و وسایل حفظ و تداوم زندگی او را کدام یک فراهم می کنند؟
همبستگی مادی و معنوی با دیگران ، هم زمان با تمایلات دیگر ، دلیل و سبب پدیداری شهر است . در نظر لویی کان ، شهر علامت اشتیاق انسان به تماس ، اظهار وجود و ارتباط با دیگران است. کلیه ی بررسی های اجتماعی ، اقتصادی و فنی به این نتیجه رسیده است که احداث شهر زمانی شروع می شود که خیابان برای انسان مکانی جهت ملاقات با دیگران به شمار آید. او می گوید : (( به احتمال قوی خیابان اولین مرکز آموزش برای انسان یعنی تالاری بدون سقف برای اجتماعات بوده است . ))
زمانی کان به دانش جویان خود پیش نهاد کرد تا مکانی را طراحی کنند که در آنجا بتوان به راحتی به سر برد. این پیشنهاد قبل از هر نوع طراحی شکل فضایی ، مستلزم آن بود که تعریف دقیقی از آن محل بشود . دیری نپایید که دانش جویان ، همگی به این نتیجه رسیدند که چنین مکانی از ابعاد فیزیکی مستقل است. و اهداف کاربردی آن زمانی محقق می شود که آرزوها و امیال انسانی در آن محقق و تثبیت گردد. در هر حال در بین کلیه ی فضاهای طراحی شده ، هیچ کدام به دیگری شباهت نداشت . کان با این تمرین ، این مساله را به اثبات رسانید که معماری فقط نتیجه و بازتاب شرایط محیطی اطراف ما نیست . اهرم مصر یا معبد پانتئون در رم و یا اولین خانه ای که انسان آن را بدون وجود نمونه های قبلی ساخت ؛ همگی به این دلیل به وجود آمدند که او دست کمک به طرف طبیعت دراز کرد تا بتواند هیجان و احساس خود نسبت به محیط اطراف را به زبان معماری بیان کند. اما تمایل به بیانی این چنین ، باید به وسیله ی تفکر هدایت می گردید؛ در غیر این صورت به تمایلات غیر مسولانه منجر شده و سر انجام به بی نظمی منتهی می شد. کان ، عملیاتی را که مطابق آن هوش و ذکاوت انسان ، کلیه ی فرضیه ها و اطلاعات نا مطمئن و مبهم را به موضوعی واقعی مبدل کند اصطلاحا (( اعتبار بالقوه)) می نامد.
(( اعتبار )) باعث بوجود آمدن روش های انتخابی می گردد . بنابراین آن چه که در یک شرایط خاص می تواند با اعتبار باشد در شرایط دیگران این چنین نخواهد بود.
به نظر او اعتبار فیزیکی ، از طریق قوانین طبیعت شکل می گیرد . مثلا به طور طبیعی ثابت شده که چرخ های ارابه باید مدور باشند . از جانب دیگر اعتبار روان انسان ، به واقعیت منطقی و عقلی معطوف می گردد که این ، با واقعیت طبیعت متفاوت است. این اعتبار روان مثلا به یک نقاش این اجازه را می دهد که برای تصویر تابلویی که بی فایده بودن جنگ را نشان می دهد ؛ چرخ های توپ جنگی را چهار گوشه نقاشی کند و یا یک آهنگ ساز ، تنها با چهار نت یک سمفونی بسازد. کان اظهار می کند که :
(( اعتبار روانی از مجموعه اهدافی تشکیل شده که جملگی با یک دیگر موافق و دم ساز می شوند در جهت تحقق آن چه که طبیعت نمی تواند بدون دخالت انسان به وجود آورد.))
با این حال اشتیاق – که تا به حال منجر به حقیقت عملی نشده است – همواره به سویی که کسی به آن پی نبرده متمایل می باشد و در فکر و اندیشه ی انسان همانند یک امکان وجود داشته است.
انسان برای دست یابی به حقیقت ، باید ابزارهایی را به دست آورد که طبیعت از طریق آنها عمل می کند. مثلا عامل تمایل به هواپیما آن بود که آدمی پرواز در آسمان را خواهان بود و یا تمایل به عبور از دره ها ، او را به ساختن پلی هدایت کرد که تنها یک دهانه ی عریض و وسیع داشته باشد . انسان با واژه ی اشتیاق که همان اعتبار روانی می باشد و با ابزار و وسایل که اعتبار فیزیکی است ؛ موفق به خلق شکل ها ( فرم ها ) شد.
از همین طریق است که به عنوان مثال اهرم مصر ساخته شد و یا یونانی ها موفق به درک و خلق اولین ستون ها شدند و همانا اولین مرحله ی هنر ، همین است : (( گذشتن از سکوت و نور .))
هنر معماری
کارهای معماری لوین کان ، از طریق پنج اصل ثابت قابل تشخیص است : ۱- احساس ترکیب در کل بنا. ۲- استفاده از مواد و مصالح ساختمانی متناسب با طبیعت آنها . ۳- احساس فضای معماری به عنوان هدف اصلی . ۴- اهمیت نور به منزله ی بخشی از طرح . ۵- تناسب ها و ارتباط های معمارانه .

۱-احساس ترکیب در کل بنا
در زمینه ی فلسفی ، بیشتر روی کرد لوین کان به موضوع وحدت و یکدست بودن شکل نهایی کار معماری است .
فرضیه ی او در مورد ترکیب بخش های مختلف ساختمان با نظریه و تعریف زیبایی ((سان تو ماس دا کویین))منطبق می شود و کان به طور آشکار ، نظریه ی سان توماس را نقل می کند که در آن زیبایی به چهار عامل مشروط می شود : تمامیت ، همگنی ، تقارن و منحصر به فرد بودن . از نظر لویی کان تمامیت در معماری از طریق خودکفایی به دست می آید و همگنی در آن است که نتوان قسمتی از چیزی را بدون درهم ریختن کل آن از آن جدا کرد . به عبارت دیگر ، اگر بخشی از طرحی را جدا کنیم ، تمام طرح به هم خواهد ریخت. تقارن ، در ارتباط بین قسمتهای مختلف است و در پایان ، حالت انحصاری وضعیتی است که یک شی ء مانند شی ء دیگری نباشد و آن شی ء دارای حالت منحصر به فرد باشد.
ایجاد تفاوت برای مشخص کردن فضاهای خدماتی و فضاهای اصلی یک طرح معماری ، بر آن دلالت دارد که لویی کان سعی مستمر بر روشن سازی مقصد کلیه ی اجزای طرح –که در ترکیب کلی آن وارد می شوند- دارد. مخصوصا در مورد حمام های بنای مرکز گرد همایی یهودیان ترنتون ( شکل های ۱و۲و۳ ) و علاوه بر همه ، در بنای اصلی پروژه ی آن مرکز ، ( شکل ۴ ) تفاوت بین قسمتهای مختلف بنا مشخص است.
در طرح خانه ی آدلر تشخیص فضاهای متنوع آسانتر است. ( شکل ۵) همچنین ساختمان آزمایشگاه های دانشگاه ریچارد – که فضاهای آن دارای تفاوت های واضحی می باشد – مثال بهتری است.( شکل ۶ ) ترکیب و آمیختگی سازه ها ی باربر بنا با فضاهای متنوع آن در طرح نمایشگاه هنر دانشگاه یال به اجرا در آمده و به واقعیت رسیده است. ( شکل ۷) ولی تنها بعد از پروژه ی ترنتون بود که کان کاملا متقاعد شد که امکان اجرای چنین طرح هایی به خوبی وجود دارد. در ساختمان انستیتو سالک ( شکل ۸) اسکلت بنا به گونه ای متفاوت از یک عضو ساده ی باربر تغییر شکل یافت. در این مثال سازه ها نقاط ثابتی را تشکیل می دهند که از تفکر اصلی قضای معماری قابل تفکیک بوده و در هم آمیخته شده اند.
لویی کان عقیده ی خود در باره ی ارزش های ثابت و شکل دهنده ی ترکیب کلی معماری را در مورد شبکه ی خیابان ها و معابر شهر فیلادلفیا نیز بر حسب درجه بندی حجم عبور و مرور به کار برده است. ( شکل ۹ ) او در این طرح ترافیکی ، خطوط اصلی ارتباطات را احیا کرده و بدین ترتیب جبته های زشت بهره برداری از خیابان ها را به ابعاد جدید حرکت و ارتباط تبدیل کرده است و سادگی و مناسبت های داخلی بین قسمت های مختلف بخش فدیمی شهر را نیز بازیابی نموده است .
در طرح کلی شهر داکا ( شکل ۱۰) ارزش های ظاهری و سمبولیک سازه ها از طریق ایجاد ترکیب و جانمایی خاص خود، دارای نقش بسیار مهمی شده است. در این طرح ، شهرک مجلس و مجموعه موسسه های فرهنگی در مقابل یکدیگر واقع شده و بدین طریق اولین آداب و رسوم زندگی اجتماعی انسا یاد آوری می شود.
کان در طرح مرکز هنری فورت واین( شکل ۱۱) با انجام پژوهش ها و بررسی های مهم و با ارزش ، در ترکیب کل بنا ، در اطراف حیاط ورودی فضاهایی را قرار می دهد. ( شکل ۱۲) و در کل بنا موفق می شود حالت شک و تردید و بلا تکلیفی که در الحاق قسمت های جدا از هم و نامناسب ظاهر شده است را بر طرف سازد. زمانی که ترکیب معماری مورد بحث قرار می گیرد لازم است عقاید لویی کان را در یک زمینه ی تاریخی قرار دهیم.
از ابتدای قرن حاضر ، در مدرسه ی معماری هنرهای زیبای پاریس ( بوزار ) یکی از موضوعات مهم و قابل توجه ، مساله ی ترکیب در سنت های معماری بوده است. لویی کان از نوشته های پرفسور معروف آن مدرسه ی معماری یعنی (( ژولی گادت )) اطلاع کامل را به دست آورد . همانطور که کارهای یکی از شاگردان خوب آن مرکز یعنی (( تونی گارنیه )) را نیز شناسایی کرده بود . ولی علاوه بر همه ی اینها ، لویی کان تحت نفوذ شدید افکار پروقسور (( آگوست چویسی )) قرار داشت . این شخص هم زمان با گارنیه بودولی موضع گیری اش کاملا در نقطه ی مقابل او قرار داشت. البته نفوذ آگوست چویسی در افکار لویی کان به خاطر ایده های مکتوب او نبود ( چرا که کان به زبان فرانسوی آشنا نبود و اساسا علاقه ی زیادی به خواندن متون و مطالب نداشت ) بلکه از طریق نقشه ها و تصویرهای کتاب تاریخ معماری او بود که برای کان آموختگی تعیین کننده ای حاصل شد. ( شکل ۱۳ و ۱۴ و ۱۵ ) کان عملا منابع دیگری را برای او فراهم کرد تا روش های دانشگاهی سنتی فرانسوی را با عقاید پیشرفته ی قرن بیستم هماهنگ سازد . او برای نیل به این هدف روش خود ر بر فصل مشترک آن دو پایه ریزی کرد که عبارت بود از نظم در طراحی . در این روش ، دو عامل مهم معماری یعنی زیبایی و ایستایی در هم آمیخته می شوند.

۲- استفاده از مواد و مصالح ساختمانی ، متناسب با طبیعت آنها
دومین مشخصه ی کارهای لویی کان را می توان در ارتباط بین هنرهای دستی و مصالح ساختمانی تعریف کرد. دیوارهای انستیتو سالک که از طریق قالب بندی با بتون مسلح ساخته شده از نمونه های بارز و زنده ی نماسازی به طریق هنرمندانه است. آزمایشگاه های ریچاردز( شکل ۶) شاید اولین بنایی باشد که در آن بتون پیش فشرده بکار رفته و هر عضو بتونی ، در مجموعه ی ترکیب ساختمان جزء مکمل فلم داد می شود.
کارهایی که لویی کان در هندوستان اجرا کرد موقعیت استفاده از آجر را برای او فراهم کرد. آجر نه تنها از جمله مصالح ساختمانی است که بیش ترین استفاده از آن در ساختمان می شود؛ بلکه از بهترین و مناسب ترین آنها نیز می باشد. آجر در دست های لویی کان زندگی جدیدی پیدا می کند . او با ترکیب آجر و سیمان روش بی سابقه ای را خلق می کند که ضمن کسب استحکام بیش تر ، ارزش های آن نیز به خوبی حفظ می گردد . ( شکل ۱۶)
لویی کان بر اساس یافته هایش که از طریق تجربه های مثبت او در هندوستان و انتقال آنها به آمریکا حاصل شد ساختمانهایی مانند کتابخانه ی اکستر و تاتر فورت وین ( شکل ۱۸) و بعد از مدتی کنیسه ی هوروا در اورشلیم (شکل ۱۹) را طراحی و اجرا کرد. این بناها عمدتا هر کدام ار دو قسمت تشکیل شده که هر قسمت در دیگری ادغام شده است. قسمتی که بیش تر شامل بخش های داخلی و مرکزی ساختمان می شود و باید بار زیاد ی را متحمل شود ، از بتون مسلح ساخته شده و قسمت های دیگر که ابعاد کوچکتر و فضای محدودتری را داراست برای حفاظت از شرایط خارجی ، با آجر ساخته شده است.
تمام کوشش و همت لویی کان دارای این خصلت ویژه است که او در اجرای ساختمان ، تفکر سنتی و کاربرد عاقلانه ی مصالح را به طور کامل و بدون عیب درهم می آمیزد.

۳-احساس فضای معماری به عنوان هدف اصلی
احساس فضا که لویی کان بر آن تاکید داشت بدین شکل مطرح می شود که یک پلان از مجموع فضاهای تشکیل شده است ( شکل ۲۰ ) واحد فضا ، یک اتاق است که اغلب ، وجود آن نسبت به شکل پلان دارای حالت مستقل می باشد. ولی برای کان این واحد فضایی خصلت انتزاعی ندارد بلکه امری واقعی در رابطه با ابعاد وجودی انسان است که در آن فعالیت هایی که انجام می شود کاملا احساس می شود . در این اتاق ، صدا ، نور و یا حتا ارتباط بسیار ظریفی که در فعالیت های انسانها وجود دارد نیز به طور دقیق قابل دریافت می باشد. به طور کلی برای لویی کان اتاقی که در آن دو انسان دارای تفاهم و هم زیستی باشند با اتاق دیگری که چندین نفر در آن ، فقط اجتماع می کنند متفاوت است. تفاوت موجود در این قضیه را می توان به سادگی همچون تفاوت یک عمل اتفاقی با یک کار متداوم طولانی دانست.

۴- اهمیت نور به منزله ی بخشی از طرح
نور طبیعی ، هویت یک اتاق را تعیین می کند و طرح و نقشه ی ساختمانی ، نور را در قسمتهای مخصوص به خود پراکنده می کند. کان در اسکیس معبد یونانی پارتنون ( شکل ۲۱) اجزای ضخیم و توپر ، مانند دیوارها و ستون ها را با رنگ سیاه مشخص کرده است. در بنای معبد، اینها از جمله اجزای لازم و کافی به حساب می آیند. این صرفه جویی طبیعی در اجزای مهم بنا ، یکی از نگرانی ها و اشتغالات فکری کان ، از ابتدای کارش بوده است ؛ گرچه او هیچ گاه آن را به این روشنی بیان نکرده است. وی در کارهای اولیه اش شعی کرده تا یک توزیع منطقی در قسمت های پر و خالی نماها به وجود آورد. به طوری که باز کردن یک سوراخ در دیوار برای برای ایجاد یک پنجره را کاری خودسرانه قلمداد می کند . بدین ترتیب نمای خانه ی ویس ( شکل ۲۲) از ترکیب پانل های متحرک عمودی درست شده که هر زمان می توان طبق شرایط مورد نظر جهت آنها را تغییر داد. در حالی که در خانه ی فلیشر ( شکل ۲۳) شکل ظاهری گشودگی در دیوار، از نحوه ی تابش نور حکایت می کند ؛ اما در ساختمان کنسول گری لوآندا ( شکل ۲۴) یک انتخاب جدید برای مساله ی نور به کار رفته است ؛ یک دیوار شیک در جلوی سطح پنجره قرار می گیرد و بدین ترتیب شدت نور و انعکاس تابش آن را ملایم می سازد.
در بنای کنیسه ی یهودیان فیلادلفیا ( شکل ۲۵) یک راه حل بسیار جالب و بی سابقه به کار رفته است ؛ در جلوی پنجره ها اتاقکی ساخته شده که نقوذ نور را به اندازه ی مورد نیاز به داخل فضا کنترل می کند. ولی بهترین و موفقیت آمیز ترین روش به اجرا در آمده ، ترکیب بین قسمتهای پر و خالی در ساختمان آزمایشگاه های پژوهش های پزشکی ریچارد است . در این ساختمان ، طرح کلی بنا از یک سری فضاهای مربع شکل که در اطراف آنها ستون هایی قرار دارد تشکیل شده تا نور را به داخل برج های بخش های خدماتی و یا بخش های مربوط به آن هدایت کند.
کان ، در طرح جدید بازسازی یک ساختمان – که خیابان های شهری در چهار طرف آن قرار دارد – شیوه ی جدیدی را ابداع می کند که در آن یک ردیف مکان هایی که هر کدام دارای کاربری مخصوص به خود می باشند، پیش بینی می شود . عبارت (( مکان یابی )) در این طرح ، شاید تعبیر صحیحی نباشد ؛ ولی بیش تر فضاهایی منظور است که کاربرهای متفاوت به آنها اختصاص داده می شود و ایجاد تمایز بین آنها ، تقسیم نور و پیش بینی مقدار آن با دقت و مطالعه ی کافی انجام می شود به هر صورت معماری ، همچون عضوی که فعالیت های انسانی را سامان دهی می کند تعریف شده است. این عضو عبارت است از مکانی که انسان ها در آن ، به خوبی آموزش می بینند ؛ با یکدیگر دیدار کرده و روش های زندگی کردن را متظاهر و آشکار می سازند . لویی کان موفق می شود با پرهیز از مستقل کردن اسکلت باربر دیوارهای جدا کننده در ساختمان ، فن آوری در معماری را متحول سازد.

– ۵تناسب ها و ارتباط های معمارانه
عامل دیگری که موجب تداوم منطقی ترکیب معماری می شود رابطه و تناسب بین اجزا و فرمهای ساختمان است ؛ چه از لحاظ مواد و مصالح ساختمانی و چه از جنبه ی اشکال و ابعاد آن ، این عامل همواره برای معماران و طراحان ساختمان ایجاد نگرانی کرده است. آنان برای کشف راه حل های این مساله ، گاهی موضوع را در محورهای گسترش خطی و زمانی در نماهای فضایی و حالت های هندسی آن مطرح کرده اند. چنان که در طرح ویلای آدریانا ، امپراتور روم در شمال شهر رم ( شکل ۲۶) یا در ساختمان صومعه ی لاتورت که لوکور بوزیه آن را طراحی کرده است ( شکل ۲۷) کان در این مقوله ، رابطه ها و تناسب های معماری را در کاربرد سازه های باربر آن عنوان می کند . او واحد تناسب یا مِدول را فاصله ی موجود بین دو ستون و یا دو عضو باربر می داند.
در خانه های آدلر ( شکل ۵) و دِوُره ، اتاق ها نسبت به محورها جابه جا شده در برج ریچارد و یا ساختمان جمعیت میل گریک ( شکل ۲۸ ) ، اتاق ها حالت دورانی و گریز از مرکز را دارا می باشند ولی در ساختمان بر این ماور ( شکل ۲۹ ) مساله ی ارتباط بین قسمت های مختلف با مهارت و روشی مبتکرانه ، حل شده است. شه قسمت مربع شکل ، از ناحیه ی گوشه ها با یگدیگر متصل شده و بدین ترتیب امکان آن به وجود آمده که کان با نهایت توانایی معمارانه اش ، مشکل پیوند کلی بنا را حل نماید. عوامل مشترک در کارهای لویی کان ، این باور را در ذهن انسان بوجود می آورند که این کارها ، شواهد انکار ناپذیری از کیفیت های خوب معماری بوده و ارزش های آنها با گذشت زمان بیش تر مشخص می شوند. به هر حال کار او تاریخی نیست. بدان معنا که او گسترش را با مفاهیم معماری مدرن انجام نمی دهد و البته این بدین معناست که او به راه حل های ساده معماری منطقی که از طریق آموزش تاریخی به دست آمده متمایل شده است. شاید بتوانیم کارهای او را کارهای بدون زمانی بنامیم که در تضاد و تقابل با نیازهای امروزین قرار ندارند. زیرا اگرچه با گذشت زمان ابزارها و نشانه ها تغییر می کنند ، ولی در معماری کمیت هایی وجود دارد که عمدتا به تاریخ و گذشت زمان وابسته نیستند . همچنان که خودکان گفته است : (( تا زمانی که پولی (poullee) ( شکل ۳۰) وجود دارد، معماری نیز وجود خواهد داشت .)
بخش دوم:

مطالعات روانشناسی
مقدمه:
روان شناسی عبارت است از مطالعه و شناخت علمی چگونگی و چرایی ابعاد مختلف رفتار موجود زنده، به ویژه انسان. در این تعریف بیشترین توجه به رفتار و جنبه های مختلف آن است. به دیگر سخن، به یک معنا می توان روان شناسی را رفتار شناسی نامید، چرا که موضوع اصلی روان شناسی به عنوان یک علم رفتاری ، مطالعه فعالیت ها و واکنش های حیوان وانسان در شرایط و موقیعت های مختلف است.
و اما منظور از ” رفتار” آن دسته از حالت ها، عادت ها، فعالیت ها، کنش ها و واکنش های نسبتاً پایداری است که از انسان سر می زند و همواره قابل مشاهده، اندازه گیری ، ارزیابی و پیش بینی است.
با توجه به تعریفی که در بالا آمد پیداست که روانشناسی از جمله علومی است که برای افرادی که با اشخاص گوناگونی در تعامل هستند می تواند مفید واقع شود در این راستا بر آن شدیم مطالبی را تا حد امکان مورد استفاده جمع آوری کرده و در اختیار همراهان قرار دهیم امید است مجموعه گردآوری شده مورد پسند و مفید واقع شود. ابتدا به سراغ نظریه های روانشناسی می رویم که روی هم رفته تاریخچه ای هم از روانشناسی به حساب می آید و بعد به مقوله ی یادگیری پرداخته پس از آن به روانشناسی شخصیت می پردازیم.
نظریه های روانشناسی:
نظریه‌ها این امکان را برای ما مهیا می‌سازند تا چارچوبی برای درک، تبیین و پیش‌بینی پدیده‌هایی که اطراف ما می‌گذرند، در اختیار داشته باشیم. آن‌ها حاصل یافته‌های نظام‌مند وعلمی دانشمندانی هستند که حاصل یک عمر تجربیات و آزمایشات خود را برای ما مهیا ساخته‌اند. بدون نظریه‌ها، جهان اجزای تکه تکه و جدایی است که انسجامی در ذهن ما ندارد.
در روانشناسی نظریه‌ها در طول تاریخ تغییرات زیادی کردند. آن‌ها ابتدا بسیار وسیع و بالطبع پیچیده بودند. آن‌ها حوزه‌های زیادی را می‌پوشانند. از این نظریه‌ها به عنوان کلان‌نظریه‌ها یاد می‌شود. نظام روانکاوی فروید و یونگ، مکاتب گشتالت و پیاژه و … از این دست نظریه‌ها هستند. اما امروزه نظریه‌ها بسیار خردتر شده‌اند. آن‌ها تخصصی‌ و حیطه معین و محدودی را در برمی‌گیرند. همچنین امروزه نظریه‌ها علمی‌تر هستند. یعنی بر پایه‌ی استنادهای آماری و پژوهش‌های منظم به دست آمده‌اند. انتقادی که به نظریه‌های اوایل و یا برخی نظریه‌های اواسط قرن بیستم گرفته می‌شود، این است که بر اساس استناد‌های علمی و تکرارپذیر ارائه نشده‌اند.
نظریه‌ها بر اساس برخی ویژگی‌ها مثلا ایجاز، اعتبار، ارزش اکتشافی، کاربرد گسترده و مانند آن با یکدیگر تفاوت دارند.

ارتباط با ما

 آدرس دفتر: تهران ، میدان توحید ، خیابان توحید ، خیابان اردبیل، پلاک 10 ، طبقه اول ، واحد 1
تلفن ثابت : 66561696-021
تلفن همراه : ۰۹۱۲۱۰۴۲۷۰۵
پست الکترونیکی: info[a]artimandec.ir

logo-samandehi