منظور از این خاستگاه ورود به جنبشهایی است که شروع سبکهای هنری و در تبادر با معماری صورت گرفته اند از هنر انتزاعی گرفته تا جنبش دی استیل
انتزاع و هنر انتزاعی:
انتزاع نوعی نشات گرفته شده از پیرامون موجود که از ذهن و خیال به بیرون اتقال می یابد حال چه ابراز احساس چه اثر نقاشی یا هنری است که .مفهوم اصلی هنر انتزاع هنری است که از وضع موجود و حتی طبیعی نشات گرفته و به شکل یا فرمی در خیال می رسد.

شکل گیری هنر انتزاعی (Absttract art) را می توان در اوایل قرن بیستم میلادی دنبال کرد زیرا بی شک از مهمترین خواستگاه های مهم در هنر مدرن است.که مسلما دستاوردی است که اهمیت آن در حد انقلاب صنعتی است.در واقع هنر انتزاعی به روشنی عصری نو در قلمروی زیبایی شناسی را نوید می دهد.

برای دانلود و توضیحات بیشتر به ادامه مطلب مراجعه نمائید…

بخشی از مطالب:
سیر تدریجی نقاشی از این به بعد با وساطت هنرمند همراه بود. هنرمند بیش از آنکه منتقل کننده جهان پیرامون بر روی بوم باشد،به به عنوان واسطه صاحب نظر در بیان احساس و دیدگاه، پا به میدان هنر گذارد.و آنچه در ذهن خود می اندیشید بیان می کرد.اما پدیده بیرونی منشا این احساسات بود و این درست همان مفهوم انتزاع است.اما هنوز ارتباط ظاهری آثار او با جهان پیرامون گسسته نشده بود.در اصل این هنر انتزاع بود که در آغاز رهایی یکباره از کالبد رسمی را به ارمغان آورد.اگر تغییر از شیوه ای به شیوه ای دیگر را حرکتی تدریجی بنامیم هنر انتزاعی جهشی به ماورای این حرکت است و جنبشی است از بطن مادی و تولدی است در معنویت مجدد در هنر

نمونه ای از نقاشی های رئالیسم:

اکسپرسیونیسم(Exprssionism):
اکسپرسیونیسم عبارت است از شیوه ای که در آن برای بیان بهتر حالتهای درونی از اغراق در رنگها و شکلها استفاده می شود، به عبارت دیگر اکسپرسیونیسم شیوه ای است عاری از طبیعت گرایی که قصد به نمایش در آوردن حالات عاطفی و هر چه روشنتر نمودن این حالات دارد.اکسپرسیونیسم ناشی از یک واکنش دو جانبه بود.یکی روانشناختی و دیگری فرهنگی
هواداران اولیه این جنبش عبارت بودند از: ونسان وان گوک هلندی ، جیمز آنسور بلژیکی و ادوارد مونش نروژی .نسل دوم اکسپرسیونیستها عبارت بودند از:پابلو پیکاسویاسپانیولی(پیش از اینکه به کوبیسم بگرود)، ژرژ رنوی فرانسوی(که از فوویسم به اکسپرسیونیسم رسید)

معماری اکسپرسیونیسمی نیز همچون اشعار اکسپرسیونیسمی ملهم از اثر فردریش نیچه،(چنین گفت زرتشت)بود که در سال ۱۸۸۳-۸۵ نوشته شده و مملو از استعارات معمارانه است.نفی بورژوها(یا امتیازهایی که برای شهر نشینی مرفه قائل می شدند)، نفی از تاریخ و نفی وضعیت موجود و اعتقاد به اصالت فرد،تقدس ادراکات حسی،انتظار ظهور انسان جدید و بالاخره آفرینش و خلاقیت به عنوان تظاهر الهامات متعالی،همه موضوعاتی بودند که مبانی فلسفی این جنبش را بوجود آوردند.
معماری اکپرسیونیستی از منابع بسیار گوناگونی الهام گرفته است