به کاربرد اتاق نشیمن توجه کنید و پیشبینی کنید که باید چه فضایی داشته باشد تا هم کاربردی باشد و هم زیبا. یکی از حساسترین قسمتها در مراحل اولیه تغییر دکور منزل این است که مراحل مختلف کار را یادداشت کنید و نکات مهم را فهرستوار مقابل نظر داشته باشید تا در نهایت، موردی از قلم نیفتد. پاسخ به سوالات زیر ممکن است مسیر درست را به شما نشان دهد:
چه افرادی از اتاق نشیمن استفاده میکنند؟ آیا افراد خانواده در این اتاق مطالعه میکنند یا سرگرمی خاصی انجام میدهند؟ آیا در این اتاق به میز و صندلی یا نورپردازی خاصی احتیاج دارید؟ آیا در این اتاق تلویزیون تماشا میکنید؟ مبلمان باید در جای خاصی قرار بگیرد؟ نور چگونه و از چه سمت باید به تلویزیون بتابد؟ مبلها و صندلیها در کجای اتاق باید قرار بگیرند؟ ممکن است وسایل صوتی خاصی داشته باشید که بخواهید در این اتاق قرار بگیرد، اگر این چنین است باید ببینید آیا جای کافی برای تلویزیون و وسایل صوتی وجود دارد یا نه؟
آیا گرمای اتاق مناسب است؟ از رادیاتور شوفاژ استفاده میکنید یا آتش بخاری گازی؟ ممکن است تمایل داشته باشید به منظور ایجاد کانون توجهی در اتاق از شومینه استفاده کنید. آیا نورپردازی کافی است؟ در نظر بگیرید آیا هنگامی که دیگــران تلویزیون تماشا میکننـد یا بازی میکننــد، کسی تمایل به مطــالعه کردن دارد؟ ممکن است در جاهای مختـلف اتاق احتیاج به انواع متفاوت نورپردازی داشته باشید. آیا در اتاق نشیمن کتابخانه دارید؟ شاید برای کتابها به جای بیشتری نیاز دارید. این موضــوع را در نظــر بگــیرید که دوست دارید کتابهایتان را کجا قرار بدهید.
آیا میخواهید در دید باشد یا دور از دید؟ آیا از اتاق نشیمن به عنوان اتاق غذاخوری هم استفاده میشود؟ به ایجاد یک فضای خاص ناهارخوری فکر کنید. این فضا میتواند پوشش کف و نورپردازی متفاوت داشته باشد و با یک پرده یا پارتیشن از اتاق نشیمن جدا شود.
بستگی دارد به این که بودجه شما برای عملی کردن این کار چقدر است. * در نظر گرفتن بودجه: اساسیترین بخش در یادداشتبرداری اولیه، مربوط به همین قسمت بودجه بندی و برآورد هزینههاست:
▪ بهتر است قبل از اینکه خرید را شروع کنید، ۱۰درصد بودجه را به هزینههای پیشبینی نشده اختصاص دهید. با توجه به سلیقهتان هزینهها را اولویتبندی کنید.
▪ ممکن است اگر بخواهید پارکت چوبی گرانقیمتی انتخاب کنید ،مجبور باشید در هزینه نورپردازی و کاغذ دیواری صرفهجویی کنید. نگاه دیگری به یادداشتهایتان بیندازید و تصمیم بگیرید کدامیک از تغییرات برایتان از اهمیت بیشتری برخوردار است.
▪ هنگامی که شروع به خرید اسباب و اثاثیه میکنید، ابتدا نگاهی به قیمت هر شیء بیندازید و قبل از اینکه پولی بپردازید قیمتها را محاسبه کنید. با این روش میتوانید مطمئن شوید که مطابق بودجهتان خرج میکنید.
▪ برآمدن از عهده مشکلات ساختمانی کاملترین خانهها هم کمبودهایی دارند.
وسیلهای که مورد علاقه یک نفر است، شاید مورد نفرت دیگری باشد. شاید قادر به تغییر ساختمان اتاق نشیمن نباشید، اما با تاکید بر مواردی خاص و بیرون بردن وسایل اضافی، میتوانید در فضای اتاق دگرگونی ایجاد کنید.
در ذیل چند مشکل رایج و راهحلهایی برای آنها ذکر شده است:
▪ سقف :موقعی که به رنگآمیزی سقف میرسیم، گویا افراد علاقه خود را به دکوراسیون منزل از دست میدهند. بعضی افراد، وقت زیادی صرف تصمیمگیری در مورد دیوار، پوشش کف اتاق و اثاثیه میکنند، اما سقف را به سادگی دو غاب سفید میزنند.
شاید این کار هم مناسب باشد؛ ولی رنگ زدن سقف به شما کمک میکند آنچه را واقعا میخواهید اجرا کنید. به ترتیبی که ذکر خواهیم کرد. *کوتاهتر جلوه دادن سقف اتاق نشیمن باید فضایی دنج و راحت باشد.
اگر اتاق نشیمن شما نسبتا سرد و غیردوستانه به نظر میرسد، شاید علت آن بلند بودن سقف باشد. سعی کنید به طریقی عمل کنید که سقف کوتاهتر به نظر آید و حس کنید به شما نزدیکتر شده است. برای این منظور، رنگ سقف را تیرهتر و گرمتر از رنگ دیوارها انتخاب کنید.
اگر احساس میکنید فضای اتاق خالی است، از کاغذ دیواریهای طرحدار استفاده کنید.
▪ بلندتر جلوه دادن سقف :خانههای مدرن که سقف کوتاهی دارند، معمولا با مشکلی خلاف مشکل بالا مواجهاند.
در این مورد، بحث بر سر استفاده از رنگ سفید برای دورتر جلوه دادن سقف است. رنگ سفید برای سقف رنگی غیرجذاب است؛ در این صورت کمی ماجراجویی کنید.
میتوانید به جای سفید خالص، از رنگی که روشنتر از دیوار باشد، برای سقف استفاده کنید تا سقف اتاقتان دورتر به نظر برسد.
حتی میتوانید برای دستیابی به تاثیری که میخواهید، از طرحهای مختلف استفاده کنید؛ نوارهای نقاشی شده عمودی از جنس پارچه که به دیوار میچسبند، یا کاغذ دیواریهایی با راههای عمودی پهن و باریک که هم نمایی امروزی دارند، هم ارتفاع دیوار را بیشتر نشان میدهند و در نتیجه سقف نشیمن بلندتر به نظر میآید.
▪ بزرگتر نشان دادن اتاق نشیمن: بیشتر افراد فکر میکنند که فضای کافی ندارند و اتاقشان بسیار کوچک است؛ اما شما میتوانید چشم را فریب دهید و از راه کم و زیاد کردن فاصله اسباب و اثاثیه اتاقکاری کنید که همه اتاق را بزرگتر از اندازه واقعیاش تصور کنند.
اگر میخواهید اثاثیه بخرید، سعی کنید اشیای کوچک را انتخاب کنید؛ مثلا کاناپه راحتی کوچک دو نفره، صندلی کوتاه و میز عسلی کوتاه؛ تا به این ترتیب فضای ظاهری اتاق زیاد اشغال نشود.
با ایجاد سایه روشنهای رنگی، و تابلوهای عریضی که به اتاق میآویزید، بر عرض اتاق تاکید کنید؛ برای نمونه، فرش یا موکتی کاملا به اندازه اتاق تهیه کنید تا حرکت چشم را به گوشهها هدایت کند. برای دکور از نور رنگی و طرحهای کوچک روی دیوار استفاده کنید.
▪ عریضتر کردن اتاق نشیمن: اگر اتاق نشیمنتان به گونهای است که دو اتاق با هم تلفیق شده و اتاق نشیمن را به وجود آوردهاند، ممکن است اتاقتان ظاهر یک تونل را پیدا کرده باشد، بهخصوص اگر فقط دو پنجره در دو سر انتهایی اتاق نشیمن وجود داشته باشد.
در چنین حالتی، برای عریض نشان دادن اتاق باید فکری کنید؛ به این ترتیب که در دو بخش انتهای اتاق رنگهای گرم به کار ببرید، بهویژه برای پردهها، زیرا هنگامی که پردهها بسته هستند، محیط اتاق را جمع و جور و گرم تر نشان میدهند. از همه مهمتر اینکه، از قرار دادن اثاثیه کنار دیوار خودداری کنید.
سعی کنید با قرار دادن دو مبل راحتی روبهروی یکدیگر و استفاده از میزهای کوچک، تنگی محیط را بشکنید و فضایی جذاب ایجاد کنید.
خبر ها و مقالات
اخبار شرکت
The our most popular Football
اولین عنصري که در بدو امر باید مدنظر قرار گیرد عملکرد و نحوه استفاده از فضاي داخلی است. یک چهار دیواري میتواند به عنوان اطاق خواب، نشیمن، اطاق بچه، آشپزخانه، سالن ورزش، فروشگاه یا اداره و....براي فعالیت مشخص مورد استفاده قرار گیرد.ضروري است با استفاده از عواملی چون نورپردازي و چیدن مبلمان تقسیم گردد تا عملکرد هر یک دقیقآ مشخص شود.
افراد در طراحی داخلی
نیازهاي یک خانواده پر جمعیت با احتیاجات فردي مجرد یکسان نیست. وجود اطفال خردسال قهرآ نوع خاصی تزئین را دیکته میکند خصوصیات روانی افراد خانواده و زمانی را که با هم یا جدا از هم در منزل صرف میکنند نیز از عواملی مهم در آرایش خانه بشمار میرود لذا منظور داشتن سلیقه کلیه اعضاي خانواده ضروري است.
در نظر گرفتن آسایش ساکنان خانه بیش از زیبائی در دکوراسیون واجد اهمیت است. اطاق زیبا اما غیر قابل استفاده تدریجا به جایگاه ارواح بدل میگردد !محل کار، زندگی یا استراحت چنانچه شرایط مناسب و راحتی فراهم ننماید داراي فضاي سنگین و کسالت بار شده افراد را از خود گریزان خواهد نمود نقش عمده معماري و تزئین داخلی در حقییقت ایجاد محیطی مناسب براي زیستن و فعالیت هاي انسانی است.
منظره اطاق، میزان نور طبیعی و خصوصیات معماري ساختمان از دیگر عواملی هستند که قبل از شروع تزئین باید مدنظر قرار گیرند.این عوامل اجزا ثابتی را تشکیل میدهد که تغییر آنها و پس از اتمام کار دیگران امکان پذیر نیست لذا ترکیب بندي را طوري باید انجام داد که از جنبههاي مثبت این ویژگیها حداکثر بهره برده شود.
انجام کار چه در ساختمانی نو و چه تغییر دکور یک ساختمان کهنه باشد باید با در نظر گرفتن شکل فضا و پیاده کردن نقشه آن صورت گیرد. کشیدن نقشه یکی از ضروري ترین اقدامات است.مبلمان یا تغییر رنگ بر روي نقشه امري ساده و بدون خرج است اما ارتکاب هر اشتباه پس از اتمام کار به قیمت صرف هزینه اضافی و دوباره کاري است .نقشه نه تنها فضاي قابل استفاده را پیشاپیش نمایش میدهد بلکه به کمک ان می توان تعداد و اندازه اثاثه مورد نیاز را نیز مشخص کرد.
ضمن کشیدن نقشه مناطقی که از آنجا نور طبیعی به داخل تابیده میشود و نواحی تاریک، همچنین تعداد چراغهاي سقفی و آباژور با تعیین محل دقیق آنها لازم است مشخص گردند محاسبه روشنائی عمومی و نقاطی که احتیاج به نور بیشتري براي مطالعه یا کار دارند واجد اهمیت خاصی است.
سطوح اصلی اتاق شامل سقف و کف ودیوار ها است؛ پردهها روکش مبل و صندلی، سطح درها و پنجره ها نیز سطوح کوچکتر را تشکیل می دهند. رنگ، نقش، بافت در بزرگ یا کوچک جلوه دادن اتاق موثر است نقوش درهم و رنگهاي تند بر سطوح مذکور قدرت جلب توجه بیشتري داشته و فضا را شلوغ و کوچک خواهند کرد.تاقچه ها، رف ها، ارسی ها، هشتی ها، حوض ها و باغچه ها تنها شماري از عناصر کالبدي طراحی داخلی در ایران هستند. روش معماران گذشته ایرانی در به کارگیري این عناصر، در راستاي آن بوده تا از جذابیت فرم کاستهشود و به غناي فضا افزوده گردد. این همان هندسه همراه با تزئینات است. به نظر می رسد طراحی داخلی در ایران، از یک سو در چنبره نوستالژیاي تاقچه ها، رف ها و اُرسی هاي قدیم گرفتار مانده و از سوي دیگر به دکوراسیون و ابعاد دراماتیک و تزئینی فضاها تقلیل یافته است. با تمام اینها، طراحی داخلی فرآیندي است که همزمان می بایست سویه هاي زیباشناختی و عملکردي را سامان دهد. طراحی داخلی یک ساختمان، داستانی است که شخصیت اصلی آن خود انسان است؛ در این بین حضور او در این فضا، چگونگی آن و ویژگی هاي فضایی که انسان در آن قرار می گیرد، می تواند تداعی کننده اصولی باشد که در فوق به آنها اشاره شد.
اهمیت طراحی داخلی
همه انسانها در اعماق درون خود خواستار آرامشند. این امر، براي هر فرد، اگر نه در هیچ جاي دیگر، حداقل در خانه باید محقق شود. در خانه است که میتوان انرژيهاي از دسترفته طی روز را جایگزین کرد. دور هم جمع شدن اعضاي خانواده، گپ زدن و چیزهاي ساده اینچنینی به ما انسانها کمک میکنند تا خستگیهاي روزانه را در جایی بیرون از خانه جا گذاشته و براي فردا آماده شویم. فضاي داخلی خانه میتواند منبع تمامنشدنی نشاط و آرامش باشد به شرطی که بعضی از جزئیات ظریف که بسیار موثر هم هستند رعایت کنیم. گاهی توجه به نکته هاي کوچک، نتایج بزرگی به دنبال دارد. امروزه اهمیت طراحی مناسب فضاي داخلی منزل و محیط کار و تاثیر آن در افزایش بهره وري و ایجاد حس آرامش امریست انکار ناپذیر. هرچند استفاده از میلگرد و رابیتس و متعاقب آن گچ یا سیمان سالهاست در کشور ما رواج دارد اما در طول این مدت نحوه طراحی داخلی بویژه طراحی دکوراسیون سقف دستخوش تغییرات زیادي شده است. سابق بر این طرحها همگی یک چهارچوب خاصی داشتند، استفاده از اشکال منظم، چند ضلعی منظم، دایره یا بیضی ویا تلفیقی از این اشکال بسیار متداول بود اما امروزه طراحان داخلی سعی دارند کمتر از قرینه سازي استفاده نمایند و یا به بیان بهتر سبکهاي کلاسیک رفته رفته جاي خود را به سبکهاي مدرن داده اند. توجه به فضاي داخلی و نحوه و تقسیم بندي پلان ها، نقش مهمی را در ساختار معماري یک بنا بر عهده دارد. طراحی فضایی با انعطاف پذیري بالا و تنوع پذیر از لحاظ چیدمان و آرایش سطوح می تواند کارکرد هاي مختلفی را بپذیرد و این در حالی است که : مخاطب احساس رضایت بیشتري از فضا خواهد داشت.
استفاده از جدا کننده هاي سبک و قابل حمل، شفاف سازي، رنگ بندي هاي متناسب با نیازهاي موجود، تنوع مصالح، توجه به نحوه قرار گیري و تعامل مابین فضاهاي مختلف از جمله ویژگی هایی هستند که در کنار ساختار خاصی که براي یک پلان معماري در نظر گرفته شده است، می تواند بر غناي آن افزوده و حتی قسمتی از مشکلات آن را حل کند. معماري داخلی نقش عمده اي در کیفیت فضاي ساختمان ایفا می کند. نحوه چیدمان و تقسیم بندي فضا، جنس و رنگ پوشش سطوح ( کف، سقف و دیوارها ) ، نور پردازي، مبلـمان و مجموعه عواملموثر دیگر تعیین کننده زیبایی و کار آمدي فضاهاي داخلی هستند. امروزه تاثیر معماري داخلی بر آرامش (مجموعه هنجارهاي عصبی) ، راندمان (در فضاهاي اداري)، اثر بخشی (در فضاهاي تجاري) بسیار بدیهی و لازم به نظر می رسد. از سوي دیگر معماري داخلی به لحاظمعیارهاي روانشناسی اهمیت بسیاری دارد. میزان امنیت، صمیمیت، شور و هیجان و آرامش موجود دریک فضا را می توان با راهکارهاي مناسب تشدید یا تضعیف کرد. باید دانست که هر کدام از انسان ها داراي تعلقات ذهنی و روحی خاصی هستند که پاسخگویی به نیازهاي آنهادر معماري داخلی در اولویت قرار می گیرد مبحث طراحی و دکوراسیون داخلی، اهمیتی خاص یافته و در بسیاري از دانشگاهها و مراکز علمی حتی به عنوان رشته اي مجزا تدریس می شود. الگوهاي و ایده هاي مختلفی اعم از مدرن و کلاسیک، توسط طراحان این رشته به کار گرفته می شود و از محدودیت هاي معماري در زمینه اجرا، معمولا خبري نیست و می توان به ایده هاي بلند پروازانه ایشان تجسم بخشید، چه بسا به گونه اي میان گستره اي، موضوع فعالیت رشته هاي مختلف هنري از مجسمه سازي گرفته تا نقوش برجسته قرار میگیرد. پیشرفت تکنولوژي به سبب تسهیل در یکسري از مسائل تاسیساتی و اجرایی از یک طرف و تنوع و کارآیی بالا در محصولات عرضه شده، زمینه مساعد و کارآمدي را در سطح جامعه به وجود آورده است؛ بهانه اي که پرداختن به مقوله طراحی داخلی را جزء لاینفک فضاهاي معماري بر می شمارد. معماري داخلی و توجه به جزئیات و تزئینات بعد از چندین دهه سکوت و فراموشی،رویکردي دوباره پیدا کرده و جالب تر اینکه سعی می کند نمود هایی از معماري گذشته را در تلفیقی با الگوهاي مدرن بیان کند؛ مساله اي که سال ها است در معماري مورد بحث و جدل قرار گرفته وتاکنون نتیجه اي حاصل نشده است. معماري گذشته ما سرشار است از ظرافت ها و ریزه کاري هایی که هزاران ایده و خلاقیت را در خود نهفته دارد. تزئینات و کاشیکاري هاي داخلی با تناسبات و رنگ بندي خاص خویش در کنار کالبد درونی، فضایی رمزگون را تداعی می کنند و هم اکنون نیز ارزش فضایی خویش را حفظ کرده است یک طراح داخلی مسئول طراحی، دکوراسیون و عملکرد فضاي کارفرماست خواه فضا تجاري باشد یا صنعتی و مسکونی. او همکاري نزدیکی با معماران و کارفرمایان براي تصمیمگیري در مورد ساختار یک فضا، نیاز کاربران آن و بهترین سبک مناسب هر دو مورد دارد. این حرفه ترکیبی از مهندسی و هنر میباشد و مستلزم داشتن ذهنی منحصر به فرد براي بکارگیري مناسب هر دو رشته است .علاوه بر شناسائی رنگ و محصولات ومصالح و مبلمان باید مهارتگفتگو با کارفرما و قبول سفارشات را داشته و روشهاي اجرا و نگهداري عناصر معرفی کنندة فضا را بداند. همچنین باید ساختار فضا را بشناسد. این عامل از دانش مورد نیاز براي طراح او را از دکوراتور متمایز میکند طراح داخلی باید قابلیت برنامهریزي و اجراي پروژه، تصمیمهاي عملکردي را داشته و با پیمانکار و کارفرما همکاري کند و تمام کارها بنا به نظر خود آنها انجام شود. براي این منظور باید بین سلیقۀ خود و کارفرما تعادل برقرار کند و بیشتر سلیقۀ کارفرماي خود را در نظر داشته باشد. این عامل شاید در ابتدا براي کسانی که میخواهند وارد این حرفه شوند ناامید کننده باشد .بخصوص کسانیکه میخواهند قبل از اینکه ساخت یک بنا تمام شود . له لازم است با در نظر طراحی خودشان را شروع کنند. این دو موضوع بیانگر این نکته است که آنها باید در مورد طراحی اولیه و پردازش اطلاعات و زمانبندي کارها مهارت داشته باشند. این اصل موجب تعجب تعداد زیادي از طراحان واقعی میشود که انتظار دارند تأثیرپذیري کمتري از قواعد اجرایی و فنی در مورد پیدایش یک فضاء و حس کلی آن داشته باشد . افراد موفق در این صنعت اظهار می دارند قابلیت متعادل کردن عملکرد با زیبایی، تعیین کنندة موفقیت یک طراح داخلی است. با وجود پیچیدگی کار، آنان که بخوبی از عهدة آن بر میآیند بسیار راضی و خشنودند. انچه که همواره باید مد نظر قرار گیرد آنست که هر فضاي داخلی اعم از محل کار، تفریح یا سکونت، قابلیت زیبا شدن را دارد؛ تنها بایست از اصول و عوامل سازمان بندي صحیح بعلاوه کمی ذوق و سلیقه استفاده کرد تا شرایط مناسب و دلخواه پدید آید. شروع کار در فضاسازي و تزئین باید عاري از جنبه هاي ذهنی و خیال پردازي غیر واقعی باشد. برخورد اول با مساله لازم است با در نظر گرفتن عینیات و امکانات صورت پذیرد. ساختن خانهاي در رویا آسان اما در عمل سخت و دشوار است در این بین همواره هدف ارائه طریقتی است که تخیل نیز مانند سایر عوامل، تحت نظمی منطقی درآید و شکل عنصري سازنده به خود گیرد. به خاطر عوامل متعددي که در شکلگیري یک طرح موقت دخالت دارند اجراي کار نیازمند برنامهاي دقیق و منظم است. پیشرفت قدم به قدم و حساب شده از اتلاف وقت و هزینه می کاهد و در نتیجه حاصل کار را پر ثمر میسازد، لذا در طرح اجرائی عواملی چند لازم است مورد نظر قرار گیرد.
پرده از جایگاه مهمی در دکوراسیون هر فضایی برخوردار است و بخش چشمگیری از سطوح دیوارها را اشغال می کند. برخی پرده را لباس خانه می دانند از این رو دانستن نکته های ظریف اما مهم درباره انتخاب پرده می تواند شما را در تهیه پرده مناسب برای منزلتان یاری دهد.
در هر خانه پنجره های متعددی در ابعاد و به اشکال مختلفی وجود دارند که هر یک باید با پرده ای متناسب با ویژگی های خاص خود پوشانده شوند. هنگامی که قصد دارید پرده ای برای یک پنجره انتخاب کنید باید مدلی را برگزینید که هم به لحاظ زیبایی و هم از نظر کاربردی برای آن پنجره و دکوراسیون اطرافش مناسب باشد. مدل پنجره خود یکی از عوامل متعددی است که در انتخاب پرده باید در نظر داشت. بلندی یا کوتاهی، عریض بودن یا باریکی پنجره، نحوه باز و بسته شدن آن و چگونگی و محل قرار گرفتن آن در دیوار، برخی از اطلاعاتی هستند که تصمیم گیری ما درباره مدل پرده را تحت تأثیر قرار می دهند. مدل انتخابی شما برای پرده باید امکان باز و بسته شدن راحت پنجره ها و درهای شیشه ای را فراهم کند و مدل پرده نباید موجب ایجاد اشکال و مزاحمت در این امر شود. مثلاً برای پنجره هایی که رو به داخل باز می شوند، باید چوب پرده ای بلندتر از عرض پنجره در نظر گرفت تا بتوان هنگام نیاز به باز کردن پنجره، پرده ها را کاملاً به دو طرف پنجره هدایت کرده و جمع کرد. به این ترتیب پنجره آزادانه باز و بسته می شود.
اگر پنجره در فرورفتگی دیوار قرار گرفته باشد می توان پرده را درون این فرورفتگی یا بیرون از آن نصب کرد. اما نصب پرده در داخل فرورفتگی و در نتیجه فاصله بسیار کم آن با پنجره، اگرچه به زیبایی پرده و پنجره می افزاید اما مانع عبور بخش اعظم نور می شود و فضا را تاریک می کند. همچنین در این صورت پرده باید از ابعاد قاب پنجره پیروی کند. در مقابل، نصب پرده در بیرون از قاب فرورفتگی دیوار این امکان را به ما می دهد که پرده را به طور کامل به دوطرف پنجره بکشیم و جمع کنیم و در مواقع لازم از نور بیشتری بهره مند شویم؛ همچنین می توانیم بنا به سلیقه خود و متناسب با دکوراسیون اتاق از پرده های بلند برای پنجره های کوتاه نیز استفاده کنیم. اگر در زیر پنجره رادیاتور شوفاژ نصب شده است بهتر است آن را با پرده، به خصوص پرده ضخیم، بپوشانیم زیرا در زمستان مانع انتشار گرما در محیط اتاق خواهد شد.
در چنین مواردی می توان از یک پرده بلند دوتکه و در صورت تمایل والان از جنس آن استفاده کرد که در دو طرف پنجره جمع می شوند و در قسمت وسط از یک سایبان که در مواقع لازم بسته شده و پنجره را می پوشاند بهره گرفت.
چنانچه بودجه محدودی در اختیار دارید انتخاب مقدار بیشتری پارچه ارزان قیمت بهتر از مقدار کمتری پارچه گران قیمت است. زیرا از پارچه ء بیشتر می توان پرده ای پُرچین تر دوخت و پرده پُرچین تر همواره نمایی زیباتر خواهد داشت.
دوخت پرده های دولایه از پارچه های رنگین، به اتاق هایی که طراحی و دکوراسیون رنگینی دارند زیبایی بیشتری می بخشد. این پرده ها را به صورتی جمع کنید که لایه زیرین نیز دیده شود.
در اتاق هایی که از نور شدید آفتاب برخوردارند در زیر پرده از سایبان استفاده کنید و چنانچه از پرده های رنگین استفاده می کنید یک آستری در زیر پرده نصب کنید تا از رنگ پریده شدن پارچه اصلی پرده بر اثر شدت نور آفتاب جلوگیری کند. این آستری ممکن است به پشت پرده دوخته شود و یا از چوب پرده دیگری در زیر آن آویزان باشد. دوخت آستری به پشت پرده اصلی همچنین موجب سنگین تر شدن پرده و زیباتر شدن نمای ظاهری آن می شود. اما آستری های جدا موجب دیرتر کثیف شدن پرده اصلی می شوند زیرا دوده ای را که از شکاف پنجره به داخل راه می یابد جذب می کنند و مانع رسیدن آن به پرده اصلی می شوند.
اگر به خانه دیگری نقل مکان می کنید و پرده های قبلی شما برای پنجره های خانه جدید کوتاه هستند می توانید با افزودن نوارهایی از پارچه ای به رنگ متناسب به پایین پرده و دوخت والانی از این پارچه ارتفاع آن را به میزان دلخواه برسانید. گزینه دیگر این است که هنگام جابه جایی به منزل جدید، پرده های قبلی خود رابه خریدار خانه تان بفروشید و پرده های خانه جدید را هم از فروشنده بخرید.
همه ی انسانها در اعماق درون خود خواستار آرامش اند. این امر، با توجه به انبوه عوامل استرس زا در بیرون از خانه شامل کوچ و بازار، محیط کار و ...، حداقل می بایست در فضای داخل خانه محقق شود. کارن ویلاتوا که یک معمار داخلی است می گوید: "در طراحی فضا نیرویی وجود دارد که باعث آرامش روح می شود، به همین دلیل سلامت افراد برایم بسیار مهم است. مهم نیست به چه کارید مشغولید و یا چند ساله اید زیرا در پایان روز نیاز به جایی دارید که به آن پناه ببرید". در حقیقت ایجاد فضایی آرام و دور از فشارهای روحی و روانی در محیط خانه باعث می شود تا هم تاثیرات منفی ناشی از آن عوامل استرس زا با آرامش داخل خانه خنثی شود و هم ذخیره ای از انرژی مثبت برای رویارویی با روز پر استرس دیگری فراهم شود. امروزه روانشناسان علوم رفتاری به این نتیجه رسیده اند که دکوراسیون و طراحی داخلی خانه می تواند بسیاری از مشکلات رفتاری افراد را حل کند و به بهبود روحیه آنها کمک نماید. با توجه به مطالبی که در بالا گفته شد، لزوم پرداختن به مسئله ی طراحی داخلی و دکوراسیون کاملاَ مشهود است؛ بر همین اساس نگارنده سعی دارد تا با مطرح کردن مضوعاتی که در طراحی داخلی و دکوراسیون فضای درون خانه و به تبع ایجاد آرامش در ساکنان آن اهمیت دارند و میتوانند فضای داخلی خانه را به یک منبع تمام نشدنی نشاط و آرامش تبدیل کنند، آگاهی هر چند کوچک به خوانندگان این مقاله در رابطه با انتخاب عناصر دکوراسیون بدهد.
به بیان دیگر فضای داخلی می تواند منبع تمام نشدنی نشاط و آرامش باشد به شرط اینکه بعضی از جزئیات ظریف که بسیار موثر هم هستند رعایت شود.
پرسشی که ذهن بسیاری را به خود مشغول ساخته، این است که چگونه می شود این محیط را فراهم کرد تا همه ی اعضای خانوده بتوانند در آن بیشترین لذت را ببرند؟ ما چند پیشنهاد برای شما که به محیط خانه خود اهمیت می دهید داریم، که اگر به آن عمل کنید مطمئناَ خانه ای زیبا و محیطی دلچسب خواهید داشت و می توانید در آن احساس شادی و دلبازی داشته باشید. امیدوارم که این توصیه ها (توصیه های کاربردی) را جدی بگیرید.
عناصر مورد توجه در طراحی داخلی
از جمله مسائلی که در زمینه طراحی داخلی مورد توجه قرار می گیرد نیاز های کاربران با توجه به سن، شخصیت و طبقه اجتماعی و علائق و سلیقه های فردی است. در واقع کار طراح داخلی عینیت دادن به ایده ها و خواسته های فرد در خلق محیط مطابق با نیاز ها و ویژگی های وی است.
نحوه چیدمان:
با قرار دادن لوازم منزل در جایگاه مناسبشان در خانه می توانید موجب تعادل در نیروهای ناپیدای آنها شده، درنتیجه فضایی سالم و سرشار از انرژی مثبت را به خانه مان هدیه بدهیم.
سعی کنید مبل و صندلی ها را از دیوار ها دور کنید و آنها را در زوایای مختلف و مناسب قرار دهید ، به عنوان مثال قرار دادن یک کاناپه بزرگ در اطاق کوچک باعث می شود فضای اطاق شما کوچکتر به نظر برسد.
رنگ دیوار ها:
یکی دیگر از بارزترین محورهای طراحی داخلی مقوله انتخاب رنگ در فضاست. با استفاده از رنگ های مناسب در فضا می توان حتی بعضی از بیماری ها مانند افسردگی، فشارخون و... را درمان کرد به عنوان نمونه استفاده از رنگ آبی تعداد ضربان قلب را کمتر و رنگ قرمز ضربان قلب را شدیدتر می کند. قرار گرفتن در فضایی با رنگ های قرمز و زرد، اشتهای افراد را زیادتر می کند. برخی از رنگ ها بعضی از صفات را القا می کنند. به طور مثال رنگ آبی در کنار سفید، پاکیزگی مضاعف را نشان می دهد. یکی از پیشنهادهای مناسب برای فضاهای خیس منازل مانند سرویس های بهداشتی، استفاده از رنگ های سفید و آبی هستند. نتیجه اینکه، با استفاده از رنگ ها و فرم های مناسب می توان یک فضا را از لحاظ کاربردی مناسب تر کرد.
رنگ کف:
کیفیت لوازم منزل:
یکی از تصورات غالب در اذهان عمومی در خصوص مسئله ی تغییر دکوراسیون منازل و طراحی داخلی، تجملی بودن آن است.بسیاری از مردم این امر را یک هزینه زیادی قلمداد می کنند. طراحی داخلی زمانی یک هزینه اضافی است که کار طراحی دقیق نباشد؛ یعنی تغییر دادن های بی مورد و بی اثر که بر اثر بی دانشی صورت می گیرند. با یک طراحی مانسب می توان در بسیاری از امور صرفه جویی و از برخی هزینه ها جلوگیری کرد.
در پایان مهمترین چیز کیفیت
حال که می دانیم از طریق طراحی مناسب فضای داخلی خانه مان می توانیم گامی در جهت زیباتر زندگی کردن برداریم چرا از آن غفلت کنیم.
علاوه بر این طراحی دکوراسیون و فضای مناسب در درمان برخی بیماری های کودکان نیز کاربرد دارد که از طریق آن می توان کودکان بیش فعال را نرمال و کودکان کم تحرک را پرتحرک کرد.
طراحی صحیح اتاق کودکان می تواند روی رشد و بالندگی و میزان یادگیری کودک تاثیر گذارد. طراحی اتاق کودکان بسیار حساس است و باید با توجه به روحیات و جنسیت کودک طراحی شود.امروزه با پیشرفت در علم طراحی داخلی، از طراحی اتاق کودک،
برای رفع مشکلات استفاده می کنند.به طور مثال طراحی برای کودکان بیش فعال، یا طراحی اتاق برای کودکان کم تمرکز و غیرو که با در نظر گرفتن چیدمان و رنگ آمیزی مناسب، براحتی قابل اجراست.
رضا دولتیار- روان شناس و استادیار دانشگاه- در مورد اثرات درمانی طراحی داخلی می گوید: در برخی مواقع با تغییر چیدمان منازل می توان برخی بیماری ها را درمان کرد. گاهی در مورد بیماران افسرده، از اطرافیان خواسته می شود که در دکوراسیون منزل تغییر و تحول ایجاد کنند تا با استفاده از اثرات درمانی آن بتوان در بهبود وضعیت بیمار حرکت کند. استفاده از رنگ ها و جنس ها هم در این زمینه مؤثر است که هر کدام می توانند القاعات خاصی را داشته باشند. به عنوان مثال، فرفورژه حسی از سختی و سرما و مصنوعی بودن می دهد در حالی که چوب حسی از طبیعت را منتقل می کند.
این موضوع رو باید جدی گرفت که زیبایی و آرامش محسوس در دکوراسیون داخلی یک خانه تاثیر مستقیم روی ریز رفتار های افراد خانواده میذاره. چه توی آشپزخانه باشه و چه درنشیمن یا لتاق خواب. تک تک این فضا ها مورد استفاده زیادی واقع میشن و مهمه که چطور دکوراسیون شده باشن. در این مطلب در مورد اتاق خواب صحبت میکنیم.طراحی داخلی نکات و ریزه کاری هایی داره که موقع طراحی باید دقیق بهشون توجه کرد و ریز نکاتش رو رعایت کرد تا در انتها فضای خوب و قابل قبولی برای افراد استفاده کنندش در بیاد. مثلا اتاق خوابی که برای کودک طراحی میشه با اتاق خوابی که برای والدین و یا زوج جوانی طراحی میشه خیلی متفاوت هستن. در این مقاله نکاتی برای طراحی میپردازیم.
اما جدا از بحث گیاهان گلخانهای، می توانید از طبیعت در هر جنبه از طراحیتان استفادهکنید. فرقی نمیکند که با نگاه اول متوجه شوید یا نه، رنگها و بافتهای طبیعی به خانه حس صمیمانهتری میدهد.مهم این است که از چیزهایی که در طبیعت موجوداست، استفادهکنید. اگر گیاهی وجودندارد میتوانید در طراحیتان از تزئینات چوبی و یا سمبلهایی از آب استفادهکنید.
در پرتره کلاسیک برای گرفتن پرتره های جذاب باید مواردی را مد نظر قرار دهید از جمله نسبت نورپردازی، الگوی نورپردازی، جهت صورت و زاویه دید.
حتی اگر زیاد به پیروی از این اصول و قواعد علاقه ندارید و بیشتر به دنبال شکستن اصول هستید، به شما توصیه می کنم ابتدا کاملا به این صول مسلط شوید و سپس نسبت به شکستن آن ها اقدام کنید.
در این نوشته نگاهی خواهیم انداخت به الگوهای نورپردازی. تعریفی که من از الگوی نورپردازی ارائه می دهم از این قرار است: نحوه ی بازی نور و سایه بر روی صورت به منظور ایجاد اشکالی متفاوت.
به عبارت ساده، این که چه شکلی بر روی صورت ایجاد می شود. چهار الگو و شیوه اصلی و رایج نورپردازی پرتره از این قرار است:
نوپردازی اسپلیت ( دو نیمی)
نورپردازی لوپ
نورپردازی رامبرانت
نورپردازی پروانه ای
علاوه بر این، از دو سبک نورپردازی گسترده یا پهن (boad) و کوتاه (short) نیز می توان در کنار این چهار الگوی اصلی استفاده کرد. در ادامه سعی خواهیم کرد تا هر ک از این الگوها را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار دهیم.
1) نورپردازی اسپلیت (دونیمی)
همان طور که از اسمش پیدا است، نورپردازی اسپلیت، صورت را دقیقا به نیمه مساوی روشن و تاریک (سایه) تقسیم می کند. از این نورپردازی بیشتر برای خلق تصاویر دراماتیک به عنوان مثال عکاسی ا موسیقی دان ها یا هنرمندان استفاده می شود. نورپردازی اسپلیت بیشتر دارای حال و هوایی مردانه است و به همین خاطر بیشتر برای عکاسی از مردان مناسب است تا زنان. با این حال، به خاطر داشته باشید هیچ کدام از این قوانین وحی منزل نبوده و بیشتر حکم یک نقطه شروع یا راهنما را دارند. بنابراین تاز زمانی که کاملا به خم و چم عکاسی پرتره مسلط نشده اید، سعی کنید از این اصول و راهنمایی ها پیروی کنید.
برای ایجاد نورپردازی اسپلیت کافی است منبع نور را با زوایه ی 90 در سمت راست یا چپ سوژه قرار دهید و بهتر است که نور اندکی در پشت سوژه قرار گیرد. محل قرارگیری منبع نور به نوع چهره سوژه شما بستگی دارد. به نحوه تابیدن نور به چهره آنان دقت کنید و سپس نور خود را تنظیم کنید. در شکل صحیح نورپردازی اسپلیت، در سمت تاریک چهره فقط چشم نور می گیرد و مابقی اجزا ر سایه قرار دارند. چنان چه با اندکی چرخاندن صورت، نور بیشتری بر روی گونه بیافتد، شاید بتوان گفت که نورپردازی اسپلیت برای آن چهره چندان مناسب نیست.
نکته: هر یک از الگوهای نورپردازی را می توان بر روی هر جهت صورتی (روبرو، سه رخ یا حتی نیم رخ) ایجاد کرد. فقط به خاطر داشته باشید که برای حفظ الگوی نورپردازی منبع نور شما باید تابع صورت سوژه باشد. اگر سوژه سرش بچرخاند، الگوی نوری نیز تغییر می کند. پس خیلی وقت ها به جای جابجا کردن نورها، می توان با چرخاندن صورت سوژه، الگوی نورپردزای را تنظیم کرد.
نور داخل چشم(Catch Light)
همان طور که می بینید در تصویر بالا در چشم های کودک، انعکاسی از منبع نور واقعی دیده می شود. این انعکاس به صورت نقطه ی سفید کوچکی دیده می شود اما اگر از نزدیک تر نگاه کنیم می توانیم شکل منبع نور را تشخیص دهیم. همان طور که ملاحظه می کنید، منبع نوری که من برای عکاسی از این کودک بکار بردم یک شش ضلعی با مرکز تیره است. در واقع برای ایجاد این جلوه، یک سافت باکس شش ضلعی را بر روی فلاش دوربین قرار دادم. این همان چیزی است که به عنوان "نور داخل چشم" شناخته می شود. بدون این نور، چشمهای سوژه تیره، مرده و بی روح به نظر خواهد رسید. فراموش نکنید که حداقل یکی از چشم های سوژه باید این نور را داشته باشد تا سرزنده به نظر برسد. دقت کنید که این نور علاوه بر این، مردمک و کل چشم را نیز روشن می کند که باعث تشدید حس زنده بودن سوژه می شود.
2) نورپردازی لوپ
نحوه ایجاد الگوی نورپردازی لوپ بدین شرح است که سایه ی کوچکی از بینی سوژه بر روی گونه وی بیافتد. برای ایجاد نورپردازی لوپ، منبع نور باید اندکی بلاتر از سطح چشمان سوژه و با زوایه میان 30 تا 45 درجه نسبت به سوژه قرار گیرد (که این زاویه به صورت فرد بستگی دارد).
همان طور که ملاحظه می کنید در این تصویر، سایه ی محوی از بینی عروس و داماد بر روی سمت چپ صورت آن ها افتاده است. در نورپردازی لوپ، سایه بینی و سایه گونه نباید به یکدیگر برسند. سایه بینی باید کوچک و رو به پائین باشد اما مواظب باشید که بالا بردن بیش از حد منبع نور باعث ایجاد سایه های عجیب و از بین رفتن نور داخل چشم ها و در نتیجه تاریک شدن آن ها می شود. می توان گفت، نورپردازی لوپ رایج ترین و محبوب ترین الگوی نورپردازی پرتره است زیرا که ایجاد آن آسان است و به اکثر چهره ها جلوه خوبی می بخشد.
در شکل بالا پرده تیره حکم انبوه برگ های پشت سر عروس و داماد را دارد. خورشید از فراز درخت ها می تابد اما این دو کاملا در سایه قرار دارند. از یک رفلکتور سفید در سمت چپ دوربین برای منعکس کردن نور خورشید به سمت صورت سوژه ها استفاده شده است. فرقی نمی کند رفلکتور در سایه باشد یا در آفتاب، مهم این است که نور کافی را به چهره ها بتاباند. فقط کافی است با فلکتور بازی کنید، با جابجا کردن رفلکتور، می توانید الگوی نورپردازی را تغییر دهید. برای نورپردازی لوپ، رفلکتور باید نسبت به دوربین زاویه ای 30 تا 45 درجه داشته باشد. هم چنین باید اندکی بالاتر از سطح چشم سوژه ها قرار گیرد تا سایه بینی با زاویه رو به پائین و به سمت گوشه لب تشکیل شود. اشتباهی که اکثر عکاسان تازه کار در هنگام استفاده از رفلکتور مرتکب می شوند این است که رفلکتور را پائین و رو به بالا نگه می دارند. در این حالت نور به پائین بینی سوژه تابیده و جلوه جالبی ایجاد نمی کند.
3) نورپردازی رامبرانت
از آن جا که رامبرانت نقاش نامدار هلندی در نقاشی هایش از این الگوی نور بهره می رفت، این شیوه نورپردازی را رامبرانت نام گذاری کرده اند. مشخصه نورپردازی رامبرانت مثلث نوری است که بر روی گونه تشکیل می شود. برخلاف نورپردازی لوپ که سایه بینی و گونه به هم نمی رسند، در نورپردازی رامبرانت این دو سایه به هم رسیده و مثلث کوچک روشنی را در وسط گونه تشکیل می دهند. در شکل صحیح نورپردازی رامبرانت، چشمی که در قسمتِ تاریک صورت قرار دارد، نور می گیرد یا به اصطلاح دارای همان نور داخل چشمی است زیرا در غیر این صورت چشم مرده و بی روح به نظر خواهد رسید. نورپردای رامبرانت دراماتیک تر است پس به مانند نورپردازی اسپلیت، حسی ابهام آمیز به تصویر می بخشد و باید خیلی دقیق و بجا بکار گرفته شود.
برای ایجاد نورپردازی رامبرانت، سوژه باید اندکی از منبع نور روی برگرداند یا به اصطلاح جهت نگاه سوژه خلاف جهت تابش نور باشد. نور باید از بالای سر سوژه بتابد، به طوری که سایه بینی رو به پائین بر روی گونه بیافتد. هر چهره ای برای نورپردازی رامبرانت مناسب نیست. این نورپردازی برای افرادی که دارای گونه های برجسته اند مناسب بوده و برای افرادی که دارای بینی کوچک یا پهن هستند زیاد توصیه نمی شود. یک بار دیگر یادآوری می کنم که حتما لازم نیست که در هنگام عکاسی پرتره، دقیقا این الگوهای نورپردازی را ایجاد کنید، هر شیوه ای از نورپردازی که چهره را بهتر نشان دهد و حس و حال موردنظر شما را ایجاد کند، شکل صحیحی از نورپردازی است. اگر از نور پنجره های سرتاسری برای عکاسی کردن استفاده می کنید، برای ایجاد این شکل از نورپردازی نیاز است تا قمست پائینی پنجره ها را مسدود کنید.
4) نورپردازی پروانه ای
برای ایجاد این الگوی نورپردازی، منبع نور اصلی باید در بالا و دقیقا پشت دوربین قرار گیرد، در این حالت سایه ی پروانه ای شکلی زیر بینی تشکیل می شود که به همین خاطر نورپردازی پروانه ای نامیده می شود. عکاسان معولا در این حالت، از زیر منبع نور اقدام به عکاسی می کنند. این شیوه نورپردازی که با ایجاد سایه هایی در زیر گونه ها و چانه همراه است، اغلب برای عکاسی گلامور بکار گرفته می شود؛ به علاوه برای عکاسی از افراد مسن نیز مناسب است چون کمتر از نورپردازی جانبی بر چین و چروک ها تاکید می کند.
نورپردازی پروانه ای از طریق قرار دادن منبع نور در پشت دوربین و اندکی بالاتر از سطح چشم یا سر سوژه (که این مساله به فرد بستگی دارد) ایجاد می گردد. گاهی اوقات از یک رفلکتور هم که دقیقا زیر چانه قرار می گیرد، استفاده می شود که حتی ممکن است خود سوژه آن را نگه دارد. این الگوی نورپردازی برای افرادی مناسب است که دارای صورت ترکه ای و گونه های برجسته و تفکیک شده می باشند. ایجاد این الگوی نورپردازی با استفاده از نور پنجره و رفلکتور سخت تر است. اغلب برای این که سایه زیر بینی مشخص و قابل تشخیص باشد، به یک منبع نور سخت تر مانند نور آفتاب یا فلاش نیاز است.
5) نورپردازی گسترده
نورپردازی گسترده الگوی خیلی خاص و مشخصی نبوده بلکه بیشتر سبکی از نورپردازی است. هر کدام از الگوهای لوپ، رامبرانت و اسپلیت می توانند یا گسترده باشند یا کوتاه.
نورپردای گسترده زمانی ایجاد می شود که صورت سوژه اندکی از مرکز به یکی از طرفین چرخیده باشد و آن طرف صورت که رو به دوربین ست در نور باشد. در این حالت ناحیه روشن بزرگتری بر روی صورت ایجاد می گردد و آن قسمت صورت که در تاریکی و سایه قرار دارد، کوچکتر است. از این سبک نورپردازی بیشتر برای پرتره های "مایه روشن" استفاده می شود. این سبک نورپردازی باعث می گردد تا صورت فرد کشیده و پهن تر از حالت واقعی آن به نظر برسد و برای افرادی مناسب است که دارای صورتی تکیده و باریک اند. اکثر مردم دوست دارند ترکه ای تر به نظر برسند و نه پهن یا چاق تر بنابراین این سبک نورپردازی برای کسی که سنگین وزن یا دارای صورت گردی است مناسب نیست.
برای ایجاد نورپردازی گسترده (پهن) جهت صورت باید به خلاف جهت منبع نور باشد. دقت کنید که آن طرف از صورت که رو به دوربین است بیشترین نور را به خود می گیرد و سایه بر روی قسمتی از صورت ایجاد شده که فاصله بیشتری از دوربین دارد. به زبان ساده، نورپردازی گسترده بزرگ ترین بخش صورت که به سمت دوربین است را روشن می سازد.
6) نورپردازی کوتاه
نورپردازی باریک نقطه مقابل نورپردازی پهن است. همان طور که در عکس زیر ملاحظه می کنید، نورپردازی باریک آن طرف صورت که رو به دوربین است (و بزرگ تر به نظر می رسد) را در سایه قرار می دهد. از این سبک اغلب برای نورپردازی "مایه تیره" استفاده می گردد. در این حالت، بخش بزرگتر صورت در سایه قرار گرفته و حالتی تندیس گونه و سه بعدی به صورت می بخشد و صورت را ترکه ای تر از آن چه واقعا هست، نشان می دهد.
در نورپردازی باریک، این بار صورت رو به منبع نور است. دقت کنید که چگونه آن طرف صورت که رو به منبع نور و از دوربین دورتر است، بیشترین نور را به خود می گیرد و سایه ها بر روی بخشی که به دوربین نزدیک تر است تشکیل می شود. به زبان ساده، در نورپردازی کوتاه، بخش بزرگتر صورت در سایه قرار می گیرد.
نتیجه گیری
هر وقت بتوانید هر یک از این الگوهای نورپردازی را تشخیص داده و ایجاد کنید، آن وقت زمان و نحوه کاربرد آن ها را نیز یاد خواهید گرفت. با بررسی صورت سوژه یاد خواهید گرفت که کدام الگوی نورپردازی برای صورت های مختلف مناسب است. نورپردازی فردی که دارای صورت گرد است و می خواهد صورتش ترکه ای تر به نظر برسد، با نوازنده ی گیتار الکتریکی که می خواهد خشن و جدی به نظر برسد، فرق می کند. برای بدل شدن به یک عکاس پرتره حرفه ای، علاوه بر آشنایی با این الگوهای نور، باید شناخت کافی از کیفیت نور، مسیر نور و نسبت نورها نیز داشته باشید.
البته اگر بتوانید منبع نور را جابجا کنید، تغییر الگوی نورپردازی خیلی راحت تر است. با این حال اگر منبع نور اصلی خورشید یا پنجره باشد، انجام این کار خیلی سخت و بعضا ناممکن می شود. بنابراین به جای جابجا کردن منبع نور، باید موقعیت سوژه را نسبت به منبع نور تغییر دهید یا این که موقعیت دوربین یا موقعیت سوژه را عوض کنید. بنابراین اگر نمی توانید خود منبع نور را جابجا کنید، کافی است موقعیت سوژه نسبت به منبع نور را تغییر دهید.