سبد خرید  (خالی) 0 ريال
سبد خرید  (خالی) 0 ريال
سبد خرید  (خالی) 0 ريال
سبد خرید  (خالی) 0 ريال

خبر ها و مقالات

اخبار شرکت

The our most popular Football

به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، امروزه یکی از مشکلات و معضلات بزرگ کاربران تلفن همراه و دارندگان سیم کارت های دائمی و اعتباری ارسال گسترده و پی در پی پیامک های تبلیغاتی از طرف برخی اپراتورهای تلفن همراه است که موجب نارضایتی برخی مشترکان شده است.

 
این پیامک های تبلیغاتی اغلب محتوای اقتصادی، فرهنگی و تفریحی دارند و پیام تبلیغ محصولات و خدمات برخی شرکت ها و سازمان ها را در طول شبانه روز برای کاربران به همراه می‌آورند.
 
**ارساب پیامک های تبلیغاتی راهی برای سود بیشتر
 
بیشتر پیامک هایی تبلیغاتی که به گوشی کاربران تلفن همراه ارسال می‌شود بدون در نظر گرفتن صحت و درستی آنها به گوشی های همراه ارسال شده و بیشتر آنها مضمون غیر واقعی و دروغین دارند که فقط با هدف کسب درآمد بیشتر و سودبالاتر توسط شرکت های مخابراتی ارسال می شود.
 
شاید شما تاکنون تجربه ارسال پیامک های تبلیغاتی را که روزانه با حجم زیاد به گوشی تلفن همراهتان می رسند را داشته اید که اغلب پیامک هایی در جهت شرکت در مسابقه، جملات پندآموز، تبلیغ کالا هستند و با ارسال کد مشخصی از شما تقاضا می شود تا در این مسابقه و یا در خرید یک کار اشتراک بگیرید.
 
حال با توجه به ارسال حجم زیادی از پیامک های تبلیغاتی بسیاری از دارندگان سیم کارت های دائمی و اعتباری بدون اینکه این پیامک ها را بخوانند، انها را حذف می کنند و یا به  ارسال کدی مبنی بر قطع این پیامک ها اقدام می‌کنند.
 
**سلب آسایش با ارسال پیامک های تبلیغاتی
 
متأسفانه ارسال حجم انبوهی از پیامک های تبلیغاتی در تلفن های همراه چیزی جز ایجاد مزاحمت و سلب آسایش دارندگان تلفن همراه و نیز تحمیل هزینه های گزاف را برای صاحبان تبلیغات و کالاها به همراه ندارند.
 
البته دراین بین نباید تبلیغاتی را که به صورت همیشگی علاوه بر تبلیغات خاص کالاها و یا خدمات شرکت های تولیدی و غیره  برای کاربران تلفن های همراه ارسال می‌شود و توسط اپراتورهای شرکت های مخابراتی برای درآمدزدایی بیشتر ارسال می شود را نادیده گرفت.
 
شرکت های مخابراتی و اپراتورهای آنها برای کسب سود بیشتر خود به ارسال پیامک های تبلیغاتی در قالب آواهای انتظار و بسته های مختلف و معرفی خدمات دیگر خود می‌پردازند و موجب دریافت مبالغ بیشتری از مشتریان خود می‌شوند.
 
با این تفاسیر تبلیغ اپراتورهای تلفن همراه نیز مزید علتی شده است تا بسیاری از دارندگان سیم کارت های دائمی و اعتباری نسبت به ارسال پیامک های تبلیغاتی به آنها شاکی باشند هرچند که شرکت مخابراتی و اپراتورهای آنها امکانی را برای محدود کردن دریافت این پیامک ها فراهم کرده است اما این کار نیز جوابگو نیست.
 
حال با توجه به مشکل پیامک های ارسالی به کاربران تلفن همراه مخابرات باید به فکر چاره‌ای باشد تا بتواند ارسال این قبیل پیام ها را کنترل کند.
 
**لزوم تفکیک پیامک ها برحسب دلخواه و حق انتخاب کاربران
 
باید مخابرات برای مشترکان تلفن همراه حق انتخاب بگذارد تا آنها بتوانند فقط تبلیغاتی را که خواستارش هستند را دریافت کنند و بتوانند به تفکیک و دلخواه خود از تبلیغ محصول و خدمتی خاص اطلاع یابند.
 
سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی در رابطه با امکان تفکیک پیامک ها برچسب نوع محصول و دلخواه مشترکان اعلام کرد: توجه به سیستم های فعلی مخابراتی و شبکه های مویرگی تولید کننده محتوا و با در نظر گرفتن امکانات فنی این سیستم ها، انتخاب دریافت پیامک های تبلیغاتی به تفکیک محصول و به دلخواه مشترکان امکان پذیر نیست.
 
البته باید شرکت های مخابراتی نظارت دقیقی را بر محتوای پیامک های تبلیغاتی ارسالی خود داشته باشند تا از ایجاد هرگونه مزاحمت و مشکلی برای دارندگان تلفن همراه ممانعت به عمل آورد و نیز از حقوق مشترکان خود حمایت های لازم را عمل آورد.
 
باتوجه به اعلام سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی و باتوجه به مصوبه شورای عالی فضای مجازی در جلسه 21 مورخ 1/11/93 با موضوع در سیاست های ساماندهی خدمات پیامکی خدمات پیامکی ارزش افزوده و پیامک انبوه در شبکه ارتباطی، هرگونه فعالیت برای ارائه خدمات محتوای پیامکی نبوه و ارزش افزوده در چارچوب قوانین و مقررات با اخذ مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی امکان پذیر است و ارائه کنندکان خدمات ارتباطی ملزم به فراهم کردن امکان فعالسازی و یا غیر فعال کردن دریافت پیامک های انبوه هستند.

 برجام و مذاکرات هسته ای، از امور اختلافی بین صاحب نظران و کارشناسان مختلف کشور است و موافقان و مخالفان و منتقدان، هر کدام، از زاویه نگاه خود به نقد و بررسی آن می پردازند. برجام، مساله ای نیست که همه کارشناسان به طور قاطع از آن حمایت کنند و آن را صد در صد مطابق خواست ایران و یا پیروزی صددرصدی ایران بدانند. 

نکته دیگر اینکه درخصوص مذاکرات هسته ای و برجام باید منصفانه قضاوت کرد و با توجه به شرایط و مقتضیات زمانی و با نگاهی جامع و به دور از شعارهای جنجالی و اظهار نظر های مهیج و شتابزده و غیرواقعی، به بررسی همه جوانب آن پرداخت. حقیقت آن است که جمهوری اسلامی با تلاش شبانه روزی مذاکره کنندگان خود، امتیازاتی را داده و امتیازاتی را هم به دست آورده. به عبارت بهتر، نه باید آنرا شکست کامل جمهوری اسلامی در عرصه بین الملل دانست و نه پیروزی قاطع و تاریخی. برجام نهایت تلاش تیم مذاکره کننده ما با قدرت های جهانی بود و طرف ایرانی به بخش هایی از خواسته های به حق ملت ایران رسیدند. پس فتح الفتوح دانستن آن، یک دروغ بزرگ است. 

با این حال، اظهارات گهگاه برخی سیاسیون از جمله شخص رییس جمهور درباره برجام، این سوال را مطرح می کند که آیا این افراد، از جمله شخص آقای روحانی با آن سابقه حضور در عرصه های مدیریتی کشور، حقیقتا از این مساله آگاه نیستند؟ ایشان واقعا برجام را پیروزی شگفت و قاطع ایران بر کشورهای غربی می دانند؟! 

اگرچه پیش از این بارها شاهد اظهار نظرهای مختلف رییس جمهور در خصوص مذاکرات هسته ای، لغو تحریم ها و برجام بوده ایم، اما اظهارات اخیر ایشان در مجمع سالانه بانک مرکزی عجیب تر از همیشه بود. وی در این سخنرانی، برای اثبات پیروزی قاطع ایران بر کشورهای غربی، حتی به ادعاهای مضحک نتانیاهو هم استناد کرده و گفته است: «حتی یک کشور و یک صاحبنظر هم نگفت که ایران در این مذاکرات سرش کلاه رفته است. حتی آن رژیم منفور که علیه ما کار می کند می گوید که ایران سر ۱+۵ را کلاه گذاشته است! حتی کسانی که در آمریکا مخالف این توافق بودند نیز معتقدند ایران در این توافق سر ۱+۵ را کلاه گذاشته است!»  

حال باید از آقای روحانی پرسید که آیا در این مدت، ایشان واقعا حتی یک اظهار نظر کارشناسی هم در نقد برجام و مذاکرات هسته ای ندیده و نشنیده و نخوانده اند؟! حقیقتا حتی یک صاحب نظر هم در این خصوص حرفی نزده است؟ یعنی معیار پیروزی یا شکست ما در مذاکرات، ادعاهای نتانیاهو است که در سال های اخیر با کارتون هایش به مضحکه خاص و عام تبدیل شده است؟!

این اظهارات عجیب آقای روحانی درحالی مطرح می شود که در این مدت، صاحب نظران مختلفی در نقد مذاکرات و برجام، اظهار نظر کرده و به برخی اشتباهات و یا امتیازات و هزینه های سنگین ایران در این مذاکرات اشاره کرده اند. اما متاسفانه آقای روحانی و تیم همراه او، با یک کاسه کردن همه منتقدان و متهم کردن همه آنها، به راحتی از کنار همه انتقادهای به حق صاحب نظران گذشتند و اکنون مدعی پیروزی کامل ایران و حتی کلاه گذاشتن بر سر آمریکا هستند! 

سخنان آقای روحانی درخصوص مذاکرات و این ادعا که همه صاحبنظران این پیروزی قاطع را قبول دارند، در حالی مطرح می شود که رهبر معظم انقلاب در پاسخ به نامه وی درباره برجام، همگان را به پرهیز از غلو درباره سرنوشت مذاکرات دعوت کرده بودند. رهبرانقلاب فرموده بودند: «در تبلیغات توجه شود که در برابر آنچه در این معامله به دست آمده، هزینه‌های سنگینی پرداخت شده است. نوشته‌ها و گفته‌هائی که سعی می‌کنند این حقیقت را نادیده گرفته و خود را ممنون طرف غربی وانمود کنند با افکار عمومی ملت، صادقانه رفتار نمی‌کنند»

آیا هم اکنون رییس جمهور محترم به این تذکر رهبری عمل کرده اند؟ آیا ایشان به هزینه های سنگینی که در مذاکرات از سوی ایران پرداخت شده، اشاره ای کرده و می کنند یا اینکه تنها به پیروزی های ایران اشاره می کنند؟ آن هم با این حجم از غلو که به زعم ایشان حتی یک کشور و یک صاحبنظر هم نگفته که ایران در این مذاکرات سرش کلاه رفته است! آیا این شیوه بیان درخصوص مذاکرات هسته ای، رفتاری صادقانه است؟

البته این تنها بخشی از اظهارات عجیب رییس جمهور درخصوص مذاکرات هسته ای بود. وی مجددا با گره زدن حل مشکلات اقتصادی کشور و مردم به رفع تحریم ها، این نصیحت رهبر انقلاب را نادیده گرفتند که «به همه‌ی مسئولان دولتی تذکر داده شود که حلّ مشکلات اقتصادی کشور در گرو تلاش بی‌وقفه و خردمندانه در همه‌ی بخش‌ها در جهت اقتصاد مقاومتی است و رفع تحریم‌ها به تنهائی برای گشایش در اقتصاد کشور و معیشت مردم کافی نیست»

با این حال، این اظهارات شتابزده، گاهی به ضد خود تبدیل می شوند. اگر به قول آقای روحانی اثرات تحریم ها بر اقتصاد ایران و زندگی جاری مردم، تا این حد بوده که نزدیک بود ما را به پنجاه سال پیش ببرد، پس لابد حالا رفع تحریم ها باید مشکلات ما را حل کند. اما جالب اینکه آقای روحانی گاهی متوجه تبعات ادعاهای خود نیست. مخصوصا وقتی که در برابر انتظار و توقع به حق مردم درخصوص بهبود وضعیت معیشتی و اقتصادی بعد از رفع تحریم ها می گوید: «می‌گویند با برجام، دولت برای ملت رفاه بیاورد، مگر ما برجام را آورده‌ایم؟ ما خادم مردم هستیم، برجام را خدا آورد»

به هرحال این رفتار شتاب زده و غیرصادقانه با سرنوشت برجام، جای نگرانی دارد و مسئولان دولتی حتی در بالاترین رده آن، عمدا یا سهوا دارند واقعیات موجود را نفی می کنند و به نصایح و تذکرات رهبری دراین خصوص نیز توجه کافی ندارند. شکی نیست که دوره این قبیل شعارها و ادعاها تمام می شود و مردم و صاحب نظران کشور، منتظر تغییر و تحول در جامعه هستند. همچنین با گذشت زمان، بسیاری از واقعیات پشت پرده درخصوص هزینه های سنگینی که ایران در مذاکرات پرداخته، افشا می شوند. آن وقت همگان این سوال را از آقای روحانی می پرسند که چگونه ما بر سر آمریکایی ها کلاه گذاشتیم و بازی «برد برد» را سه دو به نفع خودمان تمام کرده ایم؟! 

کاش آقای روحانی اظهاراتش را متناسب با واقعیات موجود بیان می کرد. منصفانه این بود که دولت و رییس جمهور محترم، به همان پنج بند و تذکر رهبر انقلاب در خصوص سرانجام مذاکرات هسته‌ای توجه می کردند و تا این حد به واقعیات سازی روی نمی آوردند!

من کیستم کبوتر بی آشیانه ات محتاج دست های تو و آب و دانه ات ،بامت بلند مثل غزل های کهکشان هفت آسمان نشسته به ایوان خانه ات، از کوچه های باغ های نیشابور رد شدی با کوله باری از غم و غربت به شانه ات ،دل در مدینه عاشق روی تو شد ولی از کوچه های طوس گرفتند نشانه ات ،دست من و نگاه تو ای هشتمین بهار ما را رها نکن به تب عاشقانه ات.

سوال – در مورد ماه مبارک رمضان توضیحاتی بفرمایید.

پاسخ – دعای 44 صحیفه سجادیه در مورد ورود به ماه رمضان است و دعای 45 آن(ع) در مورد خداحافظی با ماه رمضان است. امام در این دعا می فرماید : خدایا مصیبت زده شده ایم، تو مصیبت ما را جبران کن. ما باید این طور با ماه رمضان برخورد بکنیم که وقتی دارد تمام می شود، مثل اینکه ما مصیبت زده شده ایم و خدا خودش باید آنرا جبران کند.

سوال – شما در مورد دزدی و غیبت مسئله را خیلی ساده گرفته اید و کسی به این راحتی از حقش نمی گذرد. شما باید روی کسی که مالش برده شده است و حقش ضایعش ده است بیشتر تاکید بکنید. شما آنرا طوری بیان کنید که ارتکاب آن از طرف دیگران ساده بنظر نیاید. راهمایی بفرمایید.

پاسخ – ما نگران این هستیم که مطالبی که می گوییم چنین برداشت هایی پیش بیاید. ما در مورد حق الله و حق الناس گفته ایم. مشهور فقهاء گفته اند که برای کسی که غیبتش را کرده اید استغفار کنید و طلب رحمت کنید و لازم نیست که به طرف مراجعه کنید مخصوصا اگر امکان شر دیگری باشد. ما نمی خواهیم غیبت را ساده بگیرم .پیامبر فرموند: سه دسته دچار عذاب قبر هستند : کسانی که غیبت کرده اند، کسانی که دروغ گفته اند و کسانی که سخن چینی کرده اند.
این گناهان همه زبانی هستند و گناهان سنگینی هستند. در روایت داریم که اگر غیبت کننده توبه کند آخرین کسی است که وارد بهشت می شود و اگر توبه نکند اولین کسی است که وارد جهنم می شود. پس سنگینی این گناه جای خودش است ولی ما می خواهیم کسی که واقعا توبه کرده است،درها به رویش بسته نباشد. من در مورد دزدی نگفته ام که باید مسئله را ساده گرفت .مال و حرمت مردم خیلی مهم است. اگرکسی مالی از کسی را از بین برده است، باید تصمیم بر جبران آن داشته باشد و باید همیشه نگران باشد و نباید آرامش داشته باشد. اگرکسی درآمدش کم است و مال دیگران را ضایع کرده است، نباید زندگی اش مثل مردم عادی باشد بلکه باید زوائد زندگی را کم کند تا بتواند بدهی اش را بپردازد. و دغدغه ی پرداخت بدهی اش را داشته باشد. در نجف پولی را پیش آیت الله ممقانی آورده بودند که بین طلبه ها تقسیم بکند.ایشان نیمی از پول در این ماه داده بودند و قصد داشتند که نیم دیگر را در ماه آینده بپردازند. ایشان تا صبح خوابش نبرده بود که چرا این پول ها را نگه داشته است و صبح پولها را بین طلبه ها تقسیم کرده بود. ایشان نسبت به یک امانت این قدر حساس بودند. حالا کسی که مال کسی را غصب کرده است و دزدی کرده است می تواند زندگی عادی داشته باشد و مسافرت و میهمانی برود و بگوید که من قصد دارم جبران کنم و اگر نکردم خدا می بخشد ؟ خیر، این طور نیست. ما باید حتما دغدغه داشته باشیم. از طرفی اگر ما این دسته افراد را ناامید کنیم ، باز به راه خودشان که دزدی است ادامه می دهند. ما باب توبه را برای مردم بیان می کنیم و می گوییم که درباب حق الناس و حق الله باید نگران باشند . مثلا کسی که نماز قضا دارد وقتی به زیارت امام رضا (ع) می رود نباید به هشت رکعت نماز متسحبی اکتفا کند و باید نماز قضای بیشتری بخواند. اگر مردم تعداد کمی روزه ی مستحبی می گیرند، کسی که قضای روزه دارد باید روزه ی بیشتری بگیرد .

سوال – 21 سال دارم و از وقتی خودم را شناختم نماز می خواندم و بعد از مدتی نماز را کنار گذشتم .الان مدتی است که توبه کرده ام و نمازمی خوانم ،قضاهای نُه ساله ی نماز را چطور جبران کنم ؟

پاسخ – اگر کسی نمی داند که ده سال قضای نماز دارد یا دوازده سال ، خدا حداقل را می پذیرد . در مسائل عبادی حق الله ، حداقل کفایت می کند .

سوال – من به افراد زیادی بدهکار هستم ولی مقدار بدهکاری ها را نمی دانم و بعضی از آنها را نمی شناسم ،تکلیف من چیست ؟

پاسخ – اگر شما افراد را نمی شناسید باید رد مظالم بدهید ولی اگر آنها را می شناسید باید به سراغ آنها بروید. اگر در حق الناس مبلغ را نمی دانید باید با طرف کنار بیایید و اِلا مبلغ با حداکثر است یعنی احتیاط با حداکثر است . اگر نشانه ای از طرف باشد حتی اگر زحمت هم داشته باشد ،باید طرف را پیدا کند.

سوال – من ده سال پیش ناخواسته باردار بودم و سقط جنین کردم و بعدها فهمیدم که این قتل نفس بوده ام . من توبه کرده ام ولی پول دیه را نداشتم که بپردازم . آیا خدا من را می بخشد ؟

پاسخ – سقط جنینن گناه بزرگی است. در چهار ماهگی که روح دمیده می شود دیه کامل به آن جنین تعلق می گیرد .در سوره اسرا داریم: بچه های تان را با سقط جنین نکشید. ما برای این گناه هیچ بهانه ای را نمی توانیم پیدا کنیم. کسی که ناخواسته باردار می شود و تعدادی بچه دارد، این مجوزی برای سقط جنین نمی شود حتی کسی که از راه حرام باردارشده است مجوزی برای سقط جنین ندارد . اگرکسی این کار را کرده است و توبه کرده است ،این توبه خیلی سنگین است و دیه یک انسان کامل را باید پرداخت کند. دیه بر گردن مباشر است یعنی کسی که مستقیما این کار را انجام می دهد. یعنی اگر پزشک این کار را انجام بدهد مباشر است. و دیه بر گردن پزشک است. البته این چیزی از گناه مادر کم نمی کند. اگر خانم خودش دارویی مصرف کرده مباشر خودش است . حتی اگر تزریقاتی این کار را با علم انجام بدهد، مباشر بحساب می آید. اگر چهار ماه تمام شده باشد، دیه کامل را باید پرداخت کند. علاوه بر دیه ،کفاره ی دیه هم بر گردن طرف است. یعنی هم دیه و هم شصت روز روزه و اطعام شصت نفر فقیر بر گردن طرف است.اگر جنین در چهل روز اول باشد،دیه آن بیست مثال طلا است و اگر در چهل روز دوم باشد چهل مثال طلا و اگر در چهل روز سوم باشد دیه هشتاد مثال طلا است و اگر جنین به استخوان بندی رسیده باشد و گوشت روییده باشد، دیه صد مثقال طلا است و اگر روح در بدن دمیده باشد دیه یک انسان کامل می شود.
اینکار توبه پذیر است .فردی نزد پیامبر آمد و گفت که زنی باعث کشته شدن فرزند خودش شده است . پیامبر فرمود : به خدا سوگند ،اگر او هفتاد پیامبر را به قتل می رساند، توبه می کرد و پشیمان می شد ،خدا توبه ی او را می پذیرفت.

سوال – صفحه ی 41 قرآن کریم را توضیح بفرمایید.

پاسخ – آیه اول این صفحه داستان طالوت و جالوت است. طالوت وقتی با لشکرش حرکت کرد،احساس کرد که لشکرش آمادگی نبرد را ندارد و آنها را امتحان کرد. قرآن می فرماید : لشگر تشنه شدند و به نهر آبی رسیدند و طالوت به آنها گفت که اگرکسی از این آب بنوشد از من نیست و نمی توانید بیشتر از یک مشت آب تناول کنید. این آب حلال بود ولی این برای امتحان بود .فقط 313 نفر آب نخوردند و بقیه آب خوردند. باز این 313 نفر در مقابل آزمونی دیگری قرار گرفتند و دو دسته شدند، عده ای جنگ را ترک کردند و عده ای در برابر دشمن ایستادند و جنگیدند و اینها کسانی بودند که در امتحان اول حتی یک جرعه آب هم ننوشیده بودند یعنی از یک مشت آب حلال هم پرهیز کرده بودند.
اگر کسی در امتحان روزه داری موفق شد ،در امتحانات دیگرهم موفق می شود. و پیام این آیه این است که کسانی می توانند در مقابل دشمنان بیرونی بایستند که در امتحانات موفق بشوند.

سوال – من در ماه شعبان مشروبات الکلی مصرف کرده ام ولی در ماه رمضان روزه گرفته ام. می گویند که نماز من تا چهل روز درست نیست ،پس تکلیف روزه ی من چه می شود ؟

سوال – قطعا خدا توبه ی ایشان را قبول کرده است. اینکه می گویند: نماز شما تا چهل روز درست نیست به این معنا نیست که شما نباید تا چهل روز نماز بخوانید. شراب خواری گناه بزرگی است و مثل بت پرستی می ماند.منظور این است که چهل روز طول می کشد فرد بعد از توبه به نقطه ی اول برسد و نباید در آن تاخیری بیندازد. فرد باید تا چهل روز تلاش کند تا به نمازهای قبل از گناه برسد و از نمازهایش لذت ببرد .آیت الله ملکی تبریزی در سجده ی نماز الله اکبر را گفتند و بعد فوت کردند. پس این حدیث مجوز ترک نماز نیست .

سوال – من کارشناس فرهنگی زندان هستم . زندانیان فوق العاده افسرده و ناامید هستند . من از رحمت خدا زیاد صحبت می کنم و آنها از من می پرسند که واقعا خدا ما را می بخشد و من می گویم که خدا شما را می بخشد. من با توجه به وضعیت آنها این حرفها را می زنم . آیا حرف های من درست است ؟

پاسخ – حرف های این کارشناس صحیح است .روایت داریم کسی را سنگسار می کردند و یکی از اصحاب پیامبر گفت که او را مثل سگ سنگسار کردند. پیامبر ناراحت شدند و فرمودند که او مجازاتش را تحمل کرد و الان در رحمت الهی است.
ما نزدیک به شب قدر هستیم و حتما کسی که توبه کند رحمت الهی شامل او خواهد شد .عده ای هستند که گناهی نکرده اند یعنی مومنینی که پاک هستند و دوران جوانی را با پاکی گذرانده اند. شب قدر بهانه ای برای بازگشت است .در دعای افتتاح داریم :خدایا ندیدم مولایی بر بنده ای پست مثل من صبر کند، من را صدا می زنی و من برمی گردم. خدایا من جوری با تو برخورد می کنم که گویی من بر تو منتی دارم ، باز هم تو مرا صدا می زنی . بندگان گناه کاری که هنوز نیامده اند، بدانند که خدا پیغام داده است که بیایید با من آشتی کنید. خدا مثل پدری که دنبال فرزند فراری اش است دنبال بنده ی گناهکارش می گردد .
حالا می توان گفت کسی که از گناه برگشته است مثل کسی است که اصلا گناه نکرده است ؟ دلخوش نباشید که یک روز توبه می کنید. خیلی ها مهلت توبه کردن پیدا نکردند. ضمانتی برای توبه کردن نیست .فرزندی که از خانه فرار کرده است با فرزندی که همیشه در کنار پدر و مادر بوده است فرق دارد. کسانی که خوب هستند به خوبی خودشان خوشحال باشند و فکر نکنند که ضررکرده اند. پیامبر فرمود : توبه کننده حبیب و دوست خداست . ناامیدی گناه است مخصوص در ماه رمضان که نفس کشیدن هم درآن عبادت است . از امام صادق (ع) سوال کردند که اگر فردی توبه کند و بعد توبه را بشکند آیا خدا باز توبه ی او را می پذیرد ؟ امام فرمود :بله . دوباره سوال کرد که اگر باز توبه را بشکند آیا خدا او را می بخشد ؟ امام با ناراحتی فرمودند : تو فکر می کنی که خدا او را نمی بخشد.
خداوند توفیق بهره وری بیشتر از ماه رمضان و شب قدر را به ما عنایت بفرما.

به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان،بعضی مردها اهل ازدواج نیستند! به همین سادگی. مهم نیست چقدر مهربان و دلسوز باشید، مهم نیست تا چه اندازه از راه و رسم تسخیر قلب آقایان باخبر باشید و مهم نیست چقدر زیبا یا موفق یا تحصیلکرده باشید.

بعضی از مردها میلی به ازدواج ندارند و بعضی‌های‌شان هم به دلایل مختلف تصمیم به ازدواج می‌گیرند اما در میانه راه پشیمان می‌شوند و جا خالی می‌دهند. اگر نمی‌خواهید به دام چنین مردهایی بیفتید و به فرض متعهد کردن‌شان به خود، نمی‌خواهید چند ماه بعد از ازدواج مهر مجردی به پیشانی‌تان بخورد از این گروه مردها فاصله بگیرید.

از عشق قبلی رها نشده؟

بعضی مردها حساب عشق را از ازدواج جدا می‌کنند. آنهایی که از همسرشان جدا شده‌اند یا رابطه شکست‌خورده‌ای را در کارنامه دارند، ممکن است با ساختن یک فرشته خیالی از شریک قبلی‌شان، سند قلب‌شان را هیچ وقت به نام زن دیگری نزنند. تا زمانی که این مرد از گذشته‌اش دل نکند و به جز منطق، احساسش هم به این رابطه مهر تایید نزند، نمی‌توانید از حضورش در کنارتان مطمئن باشید. اگر این مرد خواستار ازدواج با شما باشد، تا زمانی می‌توانید به حضورش اطمینان کنید که ردی از آن زن در زندگی‌تان پیدا نشود. متاسفانه برخی مردها به این عشق‌های خیالی بیش از اندازه وفادارند.

از عشق می‌ترسد؟

مردهایی که مادر خوب و حمایتگری نداشته‌اند، در بزرگسالی از عاشق شدن و اعتماد به زن‌ها می‌ترسند. آنها که همیشه شاهد اختلافات پدر و مادرشان بوده‌اند از تعهد بیزارند و با برخوردن به بحران‌های کوچک و قابل حل تصور می‌کنند رابطه‌شان از دست رفته است. بعضی مردها هم از اینکه تنهایی، پول، برنامه‌ها و خلاصه زندگی‌شان را با کسی به اشتراک بگذارند می‌ترسند و به شریک زندگی‌شان به عنوان یک مهاجم که می‌خواهد خلوت و دارایی‌هایش را از او بگیرد، نگاه می‌کنند.

این مردها به ازدواج به چشم معامله‌ای نگاه می‌کنند که باید برنده آن باشند و با گرفتن امتیازهای بسیار، سند زندگی خود را به نام همسرشان بزنند. اگر چنین مردی در مقابل‌تان است، راه زیادی تا وارد شدن به یک رابطه سرشار از تعهد و اطمینان دارید.

دنبال سیندرلا می‌گردد؟

آقای خواستگار در خانه ده‌ها نفر را زده و بعد از نپسندیدن دخترشان به خواستگاری شما آمده؟ از اینکه چنین فرد سختگیری از شما خوشش آمده خوشحال نباشید، چرا که بعید است رابطه او با شما هم به سرانجام برسد. مردهای کمال‌گرایی که به دنبال یک زن خاص و استنثایی هستند، به دختران یکی پس از دیگری پیشنهاد ازدواج می‌دهند اما با دیدن رفتارهای به ظاهر بی‌اهمیت از این دخترها در جریان رابطه از پیشنهادشان پشیمان می‌شوند و دختر کامل‌تری را جست‌وجو می‌کنند. چنین مردهایی هیچ‌وقت راضی نمی‌شوند و همیشه به دنبال یک گزینه بهتر می‌گردند.

حتی اگر این مرد به ازدواج با شما تن دهد، باز هم نمی‌توانید به عاقبت این زندگی خوش‌بین باشید، چراکه بعد از گذشت چند ماه یا چند سال، ممکن است تصور کند که شما به اندازه کافی کامل، بی‌عیب و نقص نیستید و به دنبال زنی دیگر برای پر کردن خلاهایی که در شما می‌بیند، بگردد.

زیادی پدر است؟

اگر مردی که به انتظار خواستگاری‌اش نشسته‌اید، همسرش را از دست داده و مشغول پرورش فرزندش است مراقب باشید! مردهایی که زیادی پدر هستند و تمام زندگی‌شان را وقف فرزندشان می‌کنند، بعید است برای خواستگاری پا پیش بگذارند و فکر آوردن زن دیگری به خانه‌شان را بکنند. البته همیشه بچه‌ها مانع ازدواج پدرشان نیستند. گاهی مردها از فرزندشان به عنوان سپر استفاده می‌کنند و برای فرار از قبول دوباره مسئولیت، پشت او قایم می‌شوند.

اگر این مرد به شما وعده ازدواج داده اما در رابطه‌تان همیشه نیازها و خواسته‌های فرزندش را مقدم می‌داند، مراقب باشید! رفتار او نشان می‌دهد که شما هرگز به بانوی اول زندگی‌اش تبدیل نمی‌شوید.

زیادی مامانی است؟

ظاهرش می‌گوید مرد شده اما هنوز بدون اطلاع مادرش قدم برنمی‌دارد؟ حتی رنگ لباسش را با راهنمایی مادرش انتخاب می‌کند و مثل یک آژانس تمام‌مدت در خدمت اوست؟ درست است که رابطه مثبت و خوب با مادر به بلوغ مردها کمک می‌کند اما وابستگی شدید و بیمارگونه به هر یک از والدین، بلای زندگی مشترک است. چنین مردی بعید است با شما پای سفره عقد بنشیند چراکه هر تصمیمی را باید از فیلتر عقیده مادرش عبور دهد و اگر این زن میلی به وارد شدن شما به خانواده‌شان نداشته باشد، ازدواجی هم در کار نخواهد بود.

شاید شانس با شما یار باشد و به دل مادرش بنشینید اما باور کنید سایه این زن همیشه بر زندگی‌تان سنگینی خواهد کرد. وابستگی مردها به مادرشان نه‌تنها بعد از ازدواج کمتر نمی‌شود بلکه می‌تواند زندگی را به میدان دعواهای تمام‌نشدنی تبدیل کند.

عشق رفیق است؟

ممکن است در آستانه 40 سالگی باشد اما مثل 25 ساله‌ها رفتار ‌کند، در مهمانی‌های جوان‌ترها شرکت کند، هر شب را با دوستانش بگذراند، در میان رفقایش به ندرت زن و شوهرها دیده ‌شوند و تمام فکر و ذکرش رسیدگی به ظاهر و حاضر شدن در مهمانی‌های مجردی باشد چنین مردی حتی اگر به شما ابراز عشق کند، باز هم بعید است که به عشقش لباس عمل بپوشاند و با شما به خانه بخت برود. این مردها در روابطی محاصره شده‌اند که خیال وارد شدن به دنیای بزرگسال‌ها و قبول مسئولیت‌های یک زندگی جدی را از سرشان بیرون می‌کند.

چنین مردی شاید آرزوی بودن در کنار شما را مطرح کند و با وجود نه شنیدن از زبان شما برای آغاز ارتباط اصرار و تلاش کند اما بعید است که مرد زندگی‌تان شود و از این دنیای رنگارنگ و شلوغ به‌خاطر شما فاصله بگیرد.قبل از خوشحال شدن از پیشنهاد  ازدواجش چشم‌های‌تان را باز کنید.

عاشق مسابقه است؟

برای جلب توجه شما به هر دری می‌زند اما به محض اینکه فاصله‌تان را با او کم می‌کنید، از شما دور می‌شود؟ مراقب باشید این مرد عاشق‌پیشه، تنها به‌خاطر بردن در مسابقه به این رابطه اصرار نکند. بعضی مردها تا زمانی به شما توجه می‌کنند که با بی‌تفاوتی و سردی از کنارشان می‌گذرید. آنها تا زمانی که قلب شما را به تسخیر دربیاورند مهربان و رمانتیک هستند اما به محض اینکه دل‌تان را به دست آوردند، از شما فاصله می‌گیرند و مثل یک بازنده شما را به دنبال خود می‌کشانند.

بودن در کنار چنین مردی به یک بازی تمام‌نشدنی شبیه است. شما نمی‌توانید با خیال راحت به او و احساساتش تکیه کنید. قطعا رابطه‌ای که با چنین سیاستی شروع شود و راه ابراز احساسات را بر شما ببندد، عاقبت خوشی نخواهد داشت.

خودشیفته است؟

رابطه شما با یک مرد خودشیفته تا زمانی آرام و کم‌تنش است که او را تحسین کنید. چنین مردی عاشق صحبت کردن در مورد خودش است. در رابطه با او مدام باید به دنبال تامین علایقش باشید و اغلب برای جلب رضایت شما و توجه به علایق‌تان هیچ فرصتی ندارد. او معمولا با افراد کوچک‌تر از خود یا کسانی که عاشق توانایی‌هایش هستند وارد رابطه می‌شود تا بی‌وقفه ستایش شود. این مرد بویی از عشق نبرده بلکه به دنبال یک طرفدار همیشگی و پر و پا قرص است.

بهتر است به محض دیدن چنین مردی، از او خداحافظی کنید و با بی‌توجهی از کنارش بگذرید. چنین مردی به دنبال ازدواج با شما نیست، چراکه دیر یا زود دستش برای‌تان رو می‌شود و با دیدن بی‌توجهی شما سراغ فرد دیگری می‌رود تا برایش دست بزند و هورا بکشد.

سوال – من در گذشته اشتباهات زیادی مرتکب شده ام اما حالا پیش خودم و خدا توبه کرده ام ولی نگاهها و حرفهای دیگران من را آزار میدهد و مدام من را مورد سرزنش قرار می دهند . لطفا من را راهنمایی بفرمایید . 

پاسخ - در این سوال جواب هم وجود دارد یعنی این اخلاق ، اخلاق خدایی نیست که ایشان می فرمایند که پیش خودم و خدا توبه کرده ام ولی مردم دست از سر من برنمی دارند . من چند تا روایت کوتاه برای شما بخوانم که ببینید گناه تحقیر ، فحاشی و اهانت چقدر بد و زشت است . در کتاب کافی مرحوم شیخ کلینی روایت داریم : هر کس بنده ای از بندگان خدا و ولی از اولیاء خدا را مورد اهانت قرار دهد ، با من اعلام جنگ کرده است . دیگری اینکه کسی که بنده ی مومنم را خوار بشمارد ، اعلام نبرد رسمی با من کرده است . روایت دیگری : اگر کسی مومنی را خوار بشمارد ، خدا روز قیامت او را وارد محشر می کند و انگشت نما میشود و گناهش را همه می دانند . رسول اکرم فرمود : هیچ مسلمانی را تحقیر نکنید . همان کسی که پیش تو خیلی کوچک است ممکن است نزد خدا خیلی بزرگ باشد . امام صادق (ع) فرمود : اگر کسی یک نقطه ضعفی را از مومنی نگه دارد و بخواهد روزی آبروی او را ببرد ، خدا او را از تحت ولایت خودش بیرون می کند و تحت ولایت شیطان در می آید ولی شیطان هم او را قبول نمیکند . کسانی که گناه تحقیر دارند را حتی شیطان نمی پذیرد و می گوید که اگر تو خوب بودی ، خدا تو را نمی راند . یکی از همسران پیامبر بنام سفیه ، پدرش یهودی بوده است . بعد خودش به پیامبر پیشنهاد داد و پیامبر هم قبول کرد . بعضی از همسران پیامبر او را مسخره می کردند و به او یهودی زاده می گفتند . او پیش پیامبر آمد و گله کرد . در سوره حجرات هم به این اشاره شده است . پیامبر به او گفت که اگر این دفعه این را به تو گفتند ، تو هم بگو پدر من هارون است و عمویم موسی است و شوهرم رسول الله است . قرآن می فرماید : القاب زشت و ناروا روی یکدیگر نگذارید . مردی پیش امام سجاد (ع) آمده بود . نام او ابومره بود یعنی پدر تلخی . امام فرمود : دیگر خودت را با این اسم معرفی نکن . فردی پیش رسول خدا آمده بود و نامش عبدالشمس بود و نامش را عبدالوهاب گذاشت و فرمود عبدالشمس یعنی چه ؟ توجه داشته باشید که تمسخر ، تحقیر ، استهزاء ، فحاشی ، سب ، ناسزاگویی و به رخ کشیدن گذشته ی دیگران گناه بزرگی است . خدا در سوره ی زمر می فرماید : ای پیامبر وقتی توبه کننده ای می آید ، او را بپذیر . چرا ما اینطوری هستیم ؟ فردی بیست سال پیش خطایی کرده و تا اسمش می آید ، می گوییم که فلانی را می گویی که فلان کار را کرد . خدا می فرماید : سیئات را به حسنات تبدیل می کنیم . ما افرادی با گذشته ی خراب داشته ایم و پیش پیامبر آمدند و پیامبر آنها را پذیرفت . نکته ی بعدی که من اشاره کنم این است که بعضی از اوقات افرادی بانی حقارت های خانوادگی یا شغلی یا مسائل مربوط به دیگران می شود . مثلا پدری معتاد است . حالا اعتیاد هم یک بیماری است و باید درمان بشود . این آقا دو تا دختر خوب دارد . متدین و مومن و پسر خوب هم دارد . می گویند که چون پدرش معتاد است ، ما از او دختر نمی گیریم . این خوب نیست . بعضی ها بخاطر شغل کسی این حرف را می زنند . من زمانی در مشهد بودم و خانمی برای من نوشته بود که پدر من دو تا همسر دارد و من لیسانس هستم و تمام کمالات را دارم ولی تا خواستگاران می فهمند که پدرم دو تا همسر دارد پس می زنند . بفرض از نظر عرف ما و از نظر خانواده ای که خواستگاری آمدند این گناه باشد ، اولا گناه من چیست ؟ لذا ایشان توبه کرده است و خدا توبه پذیر است . شما دست بردارید . خدا می فرماید : کسی که مومنی را سرزنش کند نمی میرد تا در همین دنیا همان بلا سرش بیاید . طعنه سه جور است . گفتاری ، نوشتاری و رفتاری . گفتاری همین هایی است که بحث کردیم . نوشتاری مقالات نیشدار مثل روزنامه ها که مطالبی را تیتر می کنند و تمام سخنرانی طرف را می زنند و وسط سخنرانی را می گیرند و آنچه خودشان میخواهند می نویسند ، این یک نوع طعنه است . رفتاری هم داستان همان عبس و تولی است که فقیری وارد جلس شد و ثروت خودش را جمع کرد یا چهره در هم می کشد که این طعنه رفتاری است . 

سوال– برادرم مدت سه ماه است که با خانمی عقد کرده است ولی بشدت با هم اختلاف دارند و می خواهد او را طلاق بدهد و ما می گوییم که با هم کنار بیایید ولی میگوید که استخاره هم کرده ام و میخواهم او را طلاق بدهم . شما راهنمایی بفرمایید . 

پاسخ - من خودم در کارهای کلان مثل ازدواج وخانه خریدن کمترین استخاره را در زندگی داشته ام . ما دو تا مطلب مُقدم بر استخاره داریم . مرحله ی سوم سراغ استخاره می آییم . در سفارشات دینی ما ، مرحله ی اول تدبیر اندیشه و تفکر است و این مقدم است . روایت داریم که فکر آینه صافی است . انسان بنشیند فکر کند ، بررسی کند و تدبر کند که این دختر به پسر من می خورد ؟ شغل و تحصیلاتش می خورد ؟ مجموعه قضایا را با تفکر و اندیشه بررسی کند . الان شما می خواهید یک منزل بخرید . پولتان مشخص است . حالا اگر شما دنبال یک منزل یک میلیاردی برویید آیا پولتان می رسد ؟ این مشخص است . یا فرض کنید فردی میداند که با این نمرات فرد ممتازی در کنکور نمی شود ، خوب برای این استخاره کند ؟ اول تدبیر و بعد برنامه ریزی و معنای برنامه ریزی این است که داشته ها را ببینیم ، مطلوب را ببینیم ، بین داشته ها و مطلوب ایجاد ارتباط کنیم و با تفکر و اندیشه به آن هدف برسیم . مرحله ی دوم بحث استشاره است . یعنی مشورت . خدا به پیامبر می فرماید : و شاورهم فی الامر . حضرت علی (ع) می فرماید : بشتابید که گران های مردم را ارزان بدست بیاورید و گران های مردم تجربه است . یک معلم که سی سال در آموزش و پرورش بوده و به دانش آموزان درس داده و شما که تاره می خواهید وارد مدرسه بشوید ، چه اشکالی دارد که یک ربع در کلاس ایشان باشید و تجربه کسب کنید ؟ برای مشکلات پیش مشاوره بروند و حَکَم بگیرند . زمانی پیش می آید که کار من پنجاه پنجاه میشود و به سمت استخاره می روم ولی آقایی که میگوید که عقد کرده است و بعد برای ادامه ی زندگی استخاره کرده است ، چه کسی برای ادامه ی زندگی استخاره می گیرد ؟ ادامه ی زندگی مطلوب و پسندیده است بعبارت دیگر رجحان دارد . شما برای خواندن نماز شب استخاره می گیرد ؟ شما برای انفاق استخاره می گیرید ؟ استخاره برای پنجاه پنجاه است نه برای ادامه زندگی یعنی من الان به یک مرحله ای رسیده ام که با تدبیر و مشورت همه ی راهها را رفتم و به اینجا رسیدم که هیچ کدام از دو راه برای من اولویت ندارد . مثلا من میتوانم دو رشته را همزمان در دو شهر انتخاب کنم مثلا در تهران مهندسی برق و در اصفهان مهندسی عمران . کدامیک از اینها را بروم و مانده ام . استخاره یک راه حل برای این موضوع است . در روایت ما توصیه به استخاره نشده است . این یک راه حل است . ولی سیره ی علما نشان می داده که وقتی مردم می آمدند ، برایشان استخاره می گرفتند . اما موردش همان زمانی است که انسان بین پنجاه ، پنجاه گیر کند . و ِالا ین دختر خانم سنش به پسر شما می خورد ، اخلاقش می خورد ، خانواده اش خوب است و پسر هم دختر را می خواهد و همه ی مقدمات هم فراهم است و بعد بگوییم که استخاره کنیم که ببینیم خوب است یا بد ؟ این اشتباه است . بعضی از افراد برای کارهایی که اتفاق نیفتاده ، استخاره میکنند و این اصلا معنا ندارد . اینکه آیا در کنکور قبول می شویم یا نه ؟ این یک تفعل است و در قرآن تفعل جایز نیست . یا اینکه برای کار غیر شرعی استخاره میکنند که مثلا تقلب بکنم خوب است یا بد است ؟ آیا ربا بگیرم خوب است یا بد است ؟ حضرت علی (ع) در نهج البلاغه به حارث می فرماید : وقتی وارد بازار میشوید استخاره کنید یعنی طلب خیر کنید . امام جواد (ع) فرمود : وقتی می خواهید کار خیری بکنید ، دو رکعت نماز بخوانید مثلا می خواهید دختر شوهر بدهید و همه ی مقدمات آنرا فراهم کرده باشید نه اینکه مثلا تحقیق نکرده باشید و پسر فاسد باشد . پس تحقیق کنید و همه ی راههای آسیب را ببنید و الان که می خواهید شوهر بدهید ، دو رکعت نماز بخوانید و بگویید که خدایا در این ازدواج خیر و برکت قرار بده . این را طلب خیر کردن می گویند . ما در کاسبی هایمان هم میگوییم که خیرش را ببینی . این همان است یعنی بدبینانه به آن قضیه نگاه نکن . 

سوال – شما عامل کمی رزق و روزی را گناه میدانید . ولی وقتی ما به زندگی مان نگاه می کنیم می بینیم که گناه نمی کنیم و یا حداقل از اطرافیان مان کمتر گناه میکنیم . دلیل کمی رزق و روزی ما چیست ؟ و چه فرقی بین ما و آنهایی که گناه میکنند و روزی زیادی دارند چیست ؟ 

پاسخ - گاهی به ما میگویند که شما می گویید : ندادن زکات باعث میشود که باران نبارد ولی در فلان منطقه ترکیه یا اروپا بارش زیاد است و اصلا نمی دانند که زکات چیست ؟ یا اینکه شما می گویید که کسی که مشروب می خورد ، روزی اش کم میشود و یا ربا بگیرد روزی اش کم میشود ولی آنها جز زندگی روزانه شان است . ما نباید همه چیز را باهم مقایسه کنیم . اینکه در روایت داریم که دنیا زندان مومن است و بهشت کافر معنایش همین است . گاهی اوقات انسان کافر یا اسلام را قبول ندارد . ممکن است بسیاری از این محذوراتی که برای مسلمانان است را نداشته باشد . فرض کنید که شما به دانشگاه تهران می روید و ثبت نام می کنید و دانشجو می شوید. و رشته انتخاب می کنی . مقررات شامل شما هم می شود . تاخیر کنی شامل شما میشود و اگر مشروط بشوی ، شامل شما هم می شود . حالا کسی ثبت نام نمیکند ، پس مقررات شامل او نمیشود . کسی که خدا و زکات را قبول ندارد و بعضی مواقع راحت تر از ما هم زندگی می کنند . چون الزاما این طور نیست که ما این قضایا را با هم گره بزنیم . گاهی هوای منطقه مدیترانه ای ست ، گاهی طرف یک درآمد ویژه ای دارد و گاهی خداوند محاکمه این ها را برای برزخ و قیامت می گذارد . قارون با آن همه کفری که داشت ، آن همه هم پول داشت ولی مسلمانان به نان شب شان هم محتاج بودند . پس وقتی مسلمان می شوی یعنی ثبت نام میکنی که من مسلمان شده ام و باید زکات بدهی ، خوب نمی دهی پس باران نمی بارد . شراب می خوری ، رزق تو کم میشود . و برکت از زندگی ات می رود . اگر ثبت نام نکرده باشی فرق میکند . حالا بینندگان نگویند که ما از فردا کافر می شویم . بحث من این است که عقاب اخروی خیلی بیشتر است . این کافر جهنم می رود و عذاب می کشد ولی مومن در دنیا پیامدهای گناهش شامل حالش میشود البته برای کافر هم میشود ولی برای کافر استیصالی است . مثل فرعون که یکباره در رود نیل غرق شد . حالا جواب سوال شما ، یکی از عوامل زیادی روزی تلاش است . کسی که یک شیفت کار میکند با کسی که دو شیفت کار می کند یکی است ؟ خوب معلوم است که دو برابر در می آورد . یکی از عوامل ازدیاد روزی تدبیر و برنامه ریزی است . کسی که اسراف می کند با کسی که قناعت می کند یکی است؟ یکی از عوامل افزایش روزی پس انداز است . فکر اقتصادی دارد و خرید می کند و آن چیز گرانتر میشود و روزی او بیشتر میشود و یکی از عواملی که روزی را کاهش می دهد گناه است که این عزیز فقط همین یک عامل را دیده اند . الان کسی برای فرزندش میلیاردها تومان ارث گذاشته باشد و این فرزند هر چه هم که معصیت بکند ، باز هم ثروت دارد . پس دراینجا نمیتوان این را مطرح کرد . در روایات داریم که از زمینه های کاهش روزی گناه ، دروغ گفتن و خیانت در امانت است . حالا اگر کسی گناه نکرد یعنی در منزل ماند و همه ی اعمال را انجام داد ، آیا روزی را به در خانه برای اومی آورند ؟ دعا کننده بدون عمل مثل تیر انداز بدون تیر است . تلاش و برنامه ریزی و گناه نکردن و مجموعه ی این عوامل را باید با هم دید . اگر یک قسمت را ببینی ، دچار مشکل می شوی .

سوال – ماه صفر نحسی دارد و به چه معناست ؟

پاسخ - ایام و روزها بخودی خود بار ندارند . الان شما در پایان شب جمعه پولی را گم کرده اید و فرد دیگری پولی را پیدا می کند . شما میگویید : عجب پنجشنبه بدی و او میگوید : عجب پنجشنبه ی خوبی . فردی در یک روز ، عروسی دخترش واقع شده است و فردی هم در آن روز برای پسرش تصادفی واقع شده و پسرش را از دست داده است . این حوادث است که به روزها عنوان خوش یومی و بد یومی میدهد . چرا شب قدر از هزار ماه بالاتر است ؟ زیرا شب نزول قرآن است . چرا روز عاشورا برای ما حزن انگیز است ؟ زیرا ابا عبدالله به شهادت رسیده است . کلمه ی نحس در قرآن هم آمده است . عذاب بر آنها وارد شد و برای آنها روزهای نحسی بود . فردی می خواست به منزل امام هادی (ع) برود و شانه اش به جایی خورد و زخم شد . انگشتش هم لای در رفت و زخم شد و لباسش هم پاره شد و عصبانی شد و گفت : عجب روز نحسی و امام فرمود : گناه روزها چیست ؟ نحوست به این معناست که در ماه صفر انسان به خدا بیشتر پناه ببرد . در مفاتیح الجنان آقا شیخ عباس قمی ، در ماه صفر دعایی را آورده که هر کس روزی ده بار این دعا را بخواند ، نحسی ماه صفر شامل او نمی شود و تاکید دارد . یعنی می خواهد بگوید که نحوست ذاتی نیست و شما با یک صدقه ای ، با یک دعایی می توانید این را رفع کنید . پس نحوست ذاتی ایام نیست بلکه بخاطر حوادثی است که بر ایام حادث میشود . در کتاب المیزان بحث زیبایی دراین مورد دارد . نماز اول ماه و صدقه ی اول هر ماه بلایا را از ما دور می کند . 

سوال – در مورد فرق گذاشتن بین فرزندان توضیح بدهید . 

پاسخ - این سوال را زیاد از من می پرسند . البته یک مقدار آن حساسیت است . مثلا فکر می کند که این طور است . البته من فرق گذاشتن بین فرزندان را قبول دارم . الان آقا عروس و داماد دارد و دختر آخری را شوهرمی دهد و همه ی وقتش را معطوف به او میکند . یا داماد آخری پزشک است و داماد اولی کارگر و دیگر او را تحویل نمی گیرد . خانمی میگفت : ما اینقدر مادرم را تحویل میگیریم و از مکه که آمده ، برای او میهمانی گرفته ایم ولی مادرم اصلا به ما توجهی نمیکند و در میهمانی ها ما را دعوت نمی کند . من چکار کنم ؟ گفتم که اگر با لوالدین احسانا است باید باز هم سر بزنی ولی اگر یک طرفه است ، کمی آن را کمتر کن . خانواده هایی که فرزند در خانه دارید حتی در نگاه کردن هم بین فرزندانتان فرق نگذارید و آنهایی که فرزند زیاد دارند در رفت و آمدها دقت کنند که اگر دو دفعه پسر بزرگ می آید ، دو دفعه هم پسر کوچک بیاید . پیامبر در نگاهش هم عدالت داشت . در نگاه و در برخوردتان باید خیلی احتیاط کنید . من در قلبشان را نمی گویم . حالا ما فرزندی را خیلی دوست داریم . اما باقر (ع) می فرماید : ما بعضی از بچه هایمان را بیشتر دوست داریم ولی در رفتارمان بروز نمی دهیم . رسول اکرم در سوغاتی و هدیه دادن بین فرزندانتان عدالت داشته باشید . آقا برای پسر تو خانه ای یک کاپشن می آورد و برای پسر بزرگش یک جوراب از مکه می آورد . پسر ، پسر است . اگر او کاپشن دارد و یا دستش به دهانش می رسد و یا پزشک است . بحث هدیه فرق می کند . این دو فرزند تو هستند و به هردو یک جور نگاه کن . به درآمدهای بالا و پایین آنها کاری نداشته باش . بعضی ها عروسی دارند که از فامیل خودشان است مثلا دخترخاله است . او را بیشتر تحویل می گیرد و می گوید : از خودمان است . یا عروسی دارد که همشهری خودش است ، او را بیشتر تحویل می گیرد ، این طور نباید باشد . عروسی دارد تحصیلات بیشتری دارد . با همه ی اینها نباید در برخورد تبعیض قائل شد . این ها پیامد د ارد و پیامد آن کینه و عداوت حسادت بدبینی میشود . روایتی داریم که وقتی با فرزندانتان صحبت میکنید در نگاه و گوش کردن حرفشان عدالت را رعایت کنید . یکی از دلایلی که باعث شد برادران یوسف او را در چاه بیندازند این بود که پدر او را بیشتر تحویل میگرفت . در قرآن داریم : آنها گفتند که پدر یوسف و برادرش را بیشتر از ما دوست دارد . البته کار یعقوب گناه نبود . دقت کنید که در خانواده ها تبعیض و بی عدالتی نباشد . 

سوال - آیا نماز شب قضا دارد . آیا دستور ساده تری دارد که ما بتوانیم از برکات آن استفاده کنیم ؟ 

پاسخ - آب دریا اگر نتوان کشید ، هم به قدر تشنگی باید کشید . ما یک مطلوب داریم . نماز شب یازده رکعت قبل از نماز صبح . 70 استغفار و 300 تا العفو و 40 نفر مومن را دعا کردن . این مطلوب نماز شب است . البته همه ی این ها پانزده دقیقه بیشتر طول نمی کشد . حالا کسی قبل از نماز صبح بلند شد و حال ندارد ، یازده رکعت نماز شب بخواند ، قنوت معمولی بخواند ، واجب نیست چهل مومن را دعا کند . باز اگر کسی حال یازده رکعت نماز را هم ندارید ، دو رکعت نماز نافله ی شب بخواند . بالاخره اگر سر این سفره پنج رقم غذا بود مطلوب است ولی اگر یک رقم غذا هم بود انسان را سیر می کند و میشود از آن استفاده کرد . قضای نماز شب را هم می توان بجا آورد . در ظهر می توان دو رکعت نماز قضای شب خواند . البته قضای یازده رکعت را هم می توان خواند . حتی ما می توانیم هنگام خوابیدن نماز شب را بخوانیم و بخوابیم . چون معمولا ما زودتر از یازده نمی خوابیم

سوال – پسری 21 ساله و اهل هیئت هستم . به جرات می توانم بگویم که اکثر کارهایم درست است ولی کمی ضعیف النفس هستم . ما در منزل ماهواره داریم . شرایط زندگی ما زیگزاکی شده است گاهی به عرش می رسم ولی با توجه به اراده ی ضعیف خودم با دیدن تصاویر مبتذل به فرش دوخته می شوم . از این وضعیت خسته شده ام . راهنمایی بفرمایید.

پاسخ – ما یک بازی بنام مارپله انجام می دادیم . زندگی های ما مار پله شده است . کلی تلاش می کنیم و از نردبان ها بالا می رویم و جلو می رویم ، اعتکاف ، عمره ، زیارت ، صدقه ، ماه رمضان ، شبهای قدر، هیئت بعد یک دفعه مار هوس ها ، آرزوهای و شیاطین ما را نیش می زند و پرت می شویم . ما باید باور کنیم که زندگی ما یک نظام بهم کلاف شده ی یک پازل است . وقتی ما می گوییم که شعار تبدیل زندگی به بندگی شعار برنامه ی ما است یعنی از تک تک برنامه های مان معیار حق و باطل را راجع به آنها بشناسیم . در پازل وقتی دو قطعه را کنارهم می گذاریم حتی بچه هم می داند که مثلا دو تا قطعه بهم نمی خورد . پازل در هم قرار می گیرد . این عزیز خوب متوجه شده است که ماهواره نگاه کردن او در کنار نماز خواندن و هیئت رفتن با هم جور در نمی آید . همینکه فهمیدم این اولین قدم تبدیل است . حالا چطور می توانم این تبدیل را انجام بدهم ؟ دیروز شهادت امام هادی (ع) بود . امام هادی (ع) برای ما یک هدیه ای گذاشته اند . همه ی کلام امامان نور است ولی هدیه ی ایشان ویژه است . و آن زیارت جامعه ی کبیره است . این زیارت شاخص امامت را توضیح داده است . من چهار کلمه از این زیارت را توضیح می دهم . والحق معکم و منکم و الیکم و فیکم . این عزیز می گوید که من ضعیف النفس هستم .اگر ایشان ضعیف الجثه بودند ، یک مربی می گفت که تمرین کن تا قوی الجثه بشوی . حالا شما ضعیف النفس هستی ، می خواهی قوی النفس بشوی . باید یکی از کارهای مان را این چهار تا سوال را از آن بپرسیم . یکی اینکه آیا این کار را می شود کنار اهل بیت گذاشت ؟ باید در معیت شما قرار بگیرم والحق معکم . مثلا رفیق . آیا شما رفیق بد را می توانی در کنار امام هادی (ع) بگذاری ؟ هر چیزی را که توانستی در کنار اینها بگذاری حق است و اِلا باطل است و بایدآنرا کنار بگذاری . و منکم ، هر چیزی را دیدی که آنها به تو اجازه می دهند ممکن است خوردنی پوشیدنی کار و ... باشد. پس اجازه ارتباط با این پدیده را از شما داشته باشم . اگر اجازه دارم انجام بدهم . آیا اجازه نگاه کردن به ماهواره را دارم ؟ خوب کمی مقاومت کند . تخمگذاری شیطان وقتی بیکاری ماست . خودش را به کارهای دیگر مشغول کند . باید وقت خودش را پر کند تا جلوی ماهواره ننشیند زیرا اجازه ی این کار را ندارد . خودش را مشغول به کارهایی بکند که از اهل بیت مجوز دارد . و الحق الیکم ، کاری که من را به سوی آنها بکشاند. آیا ماهواره من را به آنها نزدیک می کند ؟ و فیکم ، آیا با داشتن این کار من را به جمع خودتان راه می دهید ؟ خیلی ها می خواهند از وادی گناه بیرون بیایند و از این تعارض بیرون بیایند . همه ی کارهای ما با یکدیگر مربوط نمی شوند . باید یکی یکی آنها را اصلاح کنیم . آیا می شود کنار اهل بیت گذاشت؟ آیا ما را به سمت اهل بیت می کشاند ؟ آیا با آن می توانیم به طرف اهل بیت برویم ؟ آخر سال حساب و کتاب من با معلم است . در آخر سال ورقه ی همه ی کارهایی که کردیم به زیر دست امام حسین (ع) و امام علی (ع) است و امام زمان (عج) باید آنرا تصحیح کند .

سوال – پدر من الکل مصرف می کند . من از این کار ایشان خیلی ناراحت هستم ولی من هیچ وقت به ایشان اعتراضی نکردم زیرا ایشان پدر من هستند و یک عمر برای من زحمت کشیده است و من به خودم چنین اجازه ای نمی دهم که چیزی به ایشان بگویم ولی دوست دارم پدرم از این منجلاب نجات پیدا بکند. راهنمایی بفرمایید.

پاسخ – درارتباط فرزندان با والدین سه تا نکته باید رعایت بشود. اینکه گفته اند که نمی توانم با پدرم حرف بزنم کار درستی نیست . اگر پدر ایشان بیماری داشتند ، آیا ایشان را قانع نمی کردند که او را به دکتر ببرند ؟ اگر دکتر دارویی برای پدرشان تجویز کرده بود پدر را قانع نمی کردند که این دارو را بخورد . این آلودگی هم یک بیماری است . اولا با حفظ احترام با نصیحت به سراغ باز کردن آثار گناه بروم . اگر پدر ایشان نابینا بودند و این پدر نابینا به سمت آتش می رفت ، آیا به او نمی گفتند که این کار را نکن ؟ اگر پدرشان بخواهد از پله ای بیفتد ، آیا پدرشان را نمی گرفتند ؟ می تواند با ادب پیش پدرش برود و با داستان و لطایف آثار سوء الکل و بی نمازی را به پدر بگوید. مثل داستان امام حسن (ع) و امام حسین (ع) که وقتی دیدند پیرمرد وضوی اشتباهی می گیرد با بازی به او این را فهماندند بدون اینکه او ناراحت بشود . با گرفتن وضوی درست این را به او فهماندند . این عزیز باید فکر بکند و راه حلی پیدا بکند . بالاترین امداد الهی در طول بشر امداد به فکر بوده است . حسن باقری جثه ی ریزی داشت ولی فکری داشت که قفل فتح خرمشهر را باز کرد . پس یکی ادب و احترام و دیگری تلاش فکری و عملی برای روشن کردن فکر پدر که از این کار اشتباه خودش دست بردارد. دیگر اینکه دعا بکنند . ادعونی استجب لکم و... از این آیه یک کلمه بدست آودره ام . خدا می فرماید : دعا کنید ، اجابت می کنم شما را . بعضی ها می گویند که ما خدا را خواندیم ولی ما را اجابت نکرد . اجابت خدا فقط در دنیا نیست . اجابت خدا با برای خودمان است یا برای نسل مان است یا برای آباء و اجدادمان است یا تخفیف می دهد یا در برزخ یا در قیامت است . پس اجابت خدا منحصر به دنیا نیست . سِر این آیه این است . ان الذین یستکبرون عن عبادتی . در اینجا خدا دعا را تعبیر به عبادت کرده است . دعا یعنی ارتباط با خدا و بعد اجابت آن دعا . اجابت دعا مرحله ی دوم است ولی ما آنرا مرحله ی اول گرفته ایم . نگوییم که حالا که جواب ما را ندادی دیگر دعا نمی کنیم . همین که خدا اجازه داده که با او ارتباط برقرار کنیم خودش حالت بالایی است . خدا اجازه داده که دستت را بالا بیاوری ، نام الله را ببری ، صورتت را روی خاک بگذاری . بعضی ها که طرفدار بازیکنان فوتبال هستند ساعتها می ایستند تا آن بازیکنان از آنجا رد بشوند و آنها را ببینند یا امضایی از آنها بگیرند . پول و پیراهن بازیکن را هم نمی خواهد . فقط می خواهد به او نگاه بکند . بعضی ها که از مشکلاتشان گله می کنند ، من می گویم که کارگردان سخت ترین نقش خودش را به بهترین بازیگر می دهد . خدا هم کارگردان است و چون می دانسته که تو بهترین بازیگر هستی سخت ترین نقش را به تو داده است و هر چه نقش تو سخت تر باشد یا الله تو بیشتر خواهد بود . در این ماه رجب و اولین شب جمعه ماه رجب که لیلة الرغائب است از دعا کردن دریغ نکنید برای خودمان ، پدر و مادرمان ، فرزندان مان ، برزخی های مان ، نسل مان ، برای گرفتاری های شیعیان و مسلمانان و برای فرج آقا و بیمارن و بچه های سمت خدا و ... دعا کنید . امیرالمومنین می فرماید : عاجزترین انسانها کسی است که از دعا مضایقه کند . پس به پدر احترام بگذارد ،با فکر راه هدایت را پیدا کند ، دعا کند . حتی اگر پدر شما بی نماز است و شما را هم می زند ، شما فقط دعا کنید . از دعا کردن خسته نشوید. دعا من را آرام می کند حتی اگر خدا حاجت من را ندهد ، اجازه ی ارتباط را به من داده است . خدا می فرماید که اگر بخواهم کسی را عذاب کنم که احدی را عذاب نکرده ام ارتباط خودم را با او قطع می کنم .

سوال – من یک انسان بی پولی هستم که با تغییر صدا ، شارژ زیادی از پسرها می گیرم . آیا این گناه دارد ؟ اگر بخواهم آنها را پرداخت بکنم خیلی زیاد است .

پاسخ – ایشان که این سوال را کرده می داند که این کار گناه است . می داند پولی که از شارژ می گیرد حرام است و دزدی مدرن است. ایشان تغییر صدا می دهد . عجیب است که انسانها با یک تغییر صدا این قدر فریب می خورند . آنهایی که دنبال مظاهر دنیا هستند چقدر زود گول می خورند . کسانی که منتطر شنیدن یک صدای نازک هستند و این قدر زود گول می خورند چقدر بدبخت هستند . او می داند که کارش اشتباه و غلط است . او با صداقت خطای خودش را می گوید . اولین گام دوری از گناه توجه به باطن گناه است . باطن گناه هم دو تا چیز است . در دنیا اضطراب ، سوءظن ، وسواس ،تشویش خاطر ، ناامیدی ، ناآرامی ، شک و ترس است که به آن جهنم های این دنیا می گوییم . انسان خیلی متوجه جهنم بودن آنها نمی شود . در آخرت جهنم سوزان است . این باطن گناه است . اگر توجه به باطن گناه نداریم و باور نداریم که اینجا ورود ممنوع است ، می توانیم به دوربین های بدن خودمان توجه کنیم . همه ی گناهان باطن ناآرامی دارد و اگر از اینها نمی ترسیم لااقل از این نگاهها خجالت بکشیم . اگر من دارم کار بدی می کنم و کسی من را نگاه کند خجالت می کشم . هشت دسته دوربین ما را نگاه می کنند . دیگر اینکه لحظه ای فکر بکنم که در این کاری که کردم باید حساب پس بدهم . اینکه روایات ما این قدر تاکید به یاد مرگ کرده است سِرش این است که هرکس بداند که با مرگ حسابرسی شروع می شود قبل از مرگ تسویه حساب دنیایی می کند و نمی گوید که این سخت است . زیرا قیمت حسابرسی در آن دنیا قیمتش خیلی بالاست . خیلی گران است . این دوست عزیز جواب را می داند . من راهی قشنگ تر از قرآن و عترت ندارم که به شما بگویم . ماه رجب ماه توبه و استغفار است . در دعای ماه رجب داریم که چقدر خسارت می برند کسانی که به غیر از تو رجوع می برند ، چقدر خسارت می برند کسانی که عرض حال شان را به غیر از تو می گویند ، چقدر بیچاره هستند که به غیر از تو تکیه می کنند . خدایا می شود از صبر شکرگزاران خودت به من بدهی ؟ توصیه می کنم که گناه را با شوخی نگیرید . گناهان خودمان را با گریه بگویید. هیچ کس بیماری سرطان خودش را با خنده به کسی نمی گوید . شیطان در روز قیامت می گوید که چرا من را ملامت می کنید ؟ من که بر شما سلطه نداشتم . با یک چراغ خودتان آمدید .

سوال – سوره ی رعد آیات 35 تا 42 را توضیح بدهید .

پاسخ – چقدر زیبا است که باور کنیم که خدا ما را می بخشد. یکی از القائات شیطان در توبه این است که انسان خدا را کنار بگذارد . می گوید : ببین فلانی را ناراحت کردی و تو را نبخشید خدا هم همین طور است . بزرگی عفو خدا از همه چیز بزرگتر است حتی از همه ی گناهان شما . قرآن می فرماید : از مردم کسانی هستند که حرفهای لغو را خرید و فروش می کنند . برای اینکه مردم را منحرف کنند و خودشان هم نمی فهمند و با مسخره هم جلو می روند . برای آنها عذاب دردناکی است . این عذاب هم عذاب دنیایی و هم آخرتی است . در سوره ی فرقان می فرماید : بدی های شما را به خوبی تبدیل می کنیم . از فرصت رجب ، شعبان و رمضان استفاده کنید . قطعا خدا ما را می بخشد .

سوال – من پسری 18 ساله هستم . بیست روز دیگر کنکور دارم . اما چون خدا را ندارم خیلی تنها هستم . من نمی توانم سمت خدا بروم زیرا خیلی گناه کرده ام . خدا را دست کم گرفته ام وجلوی خدا گناه می کردم و با نامحرم ها ارتباط داشتم و... با این سن کم به اندازه ی یزید گناه کرده ام . یک روز نماز می خوانم و صد روز نمی خوانم . خیلی دلم می خواهد که به طرف خدا بروم ولی نمی دانم چکار کنم . فکر می کنم که خدا به من می گوید : حالا که به من نیاز داری به طرف من آمدی . و می ترسم که من را رد کند . در این چند هفته ی آخر وقتی می خواهم درسم را شروع کنم به نیت خدمت یکی از شهدا یا امامان درسم را شروع می کنم . می خواهم بدانم درس خواندن من برای آنها ارزشی دارد ؟ می خواهم بدانم که درس خواندن من باعث بندگی من می شود یا خیر ؟

پاسخ – بچه ای با پدرو مادرش دعوا کرده بود و فحش داده بود و بی ادبی زیادی کرده بود و از خانه فرار کرده بود و خجالت می کشید که به خانه بیاید . روزی کسی به او خبر داد که پدر و مادر تو برای دیدن تو شب و روز گریه می کنند و نذز می کنند . بچه گفت که من فکر می کردم که من با کارهایی که کرده ام آنها از من متنفر هستم . تو پاره ی تن آنها هستی . بالاخره به خانه شان رفت و خجالت زده خودش را روی پای مادر انداخت و با اشک های مادرش مواجه شد واز آنها معذرت خواهی کرد .پدر و مادر مهربانتر هستند یا خدا ؟ در حدیث قدسی داریم که اگر بنده ی من بداند که وقتی او توبه می کند من چقدر خوشحال می شوم از شدت شوق می میرد . من از مادری که بچه ی گمشده اش را پیدا می کند بیشتر خوشحال می شوم . شیطان دارداین جوان را ناامید می کند . چیزهای قشنگی در این جوان وجود دارد ، او دارد با خدا حرف می زند ، سوال می کند ولی شیطان توانسته شاه راه اصلی را از او بگیرد . و او را ناامید کند . خدا از توبه ی توخوشحال می شود . در شب این جمعه خدا همه ی دعاهایت را برآورده می کند ولی به فرشته ها می گوید که دست نگه دارید تا من بیشتر شاهد راز و نیاز او با خودم باشم . خدا می فرماید صد بار اگر توبه شکستی باز آی . خدا به موسی گفت که اگر فرعون من را صدا می زد جوابش را می دادم . یزید هم خودش به سمت خدا نرفت و اِلا شاید راهی داشت . نگذاریم شیطان راه رفتن به سمت خدا را ببندد . اگر نیت ما در کنکور برای کاسبی ، فخرفروشی ، شهرت ، قدرت، ثروت و.. نباشد و نیت ما فقط بندگی و خدمت باشد حتی اگر مصلحت نباشد که در کنکور هم قبول بشوم ، خدا راه بندگی و خدمت را طور دیگری برای من باز می کند . اگر من کوتاهی نکرده باشم می گویم حتما خدا راهی دیگری برای من گذاشته است . همه ی مراحل زندگی ما کنکور است .

سوال – فرق توصیه و معرفی و پارتی بازی چیست ؟ اینکه من چند تا پیراهن آستین کوتاه دارم یا اینکه آستین کوتاه می پوشم یا نه به کجای خلقت برمی خورد که در اولین سوال از گزینش اداری از من مطرح می شود . بعد از یکسال معطلی در صف گزینش برای انجام یک دوره طرح سه ساله که نه مزایایی دارد نه بیمه نه قرارداد رسمی ، به من می گویند که بودجه نداریم و تا دوسال آینده جذب نیرو نداریم . بعد از کلی تحقیقات معلوم شده کسری نیرو را از محل دیگری بدون آزمون تامین کرده اند . کجای این کار شباهت به عدالت دارد ؟ بعد برنامه پخش می کنید که چرا جوانها از دین زده می شوند . این هم یکی از دلایل دین زدگی جوانهاست . شما این پیامک من را نمی خوانید و به کارشناس برنامه هم نشان نمی دهید . من با این مقدار ایمان کمی که دارم حاضرم گرسنگی بکشم ولی حق کسی را ضایع نکنم یا جای حق و ناحق را عوض نمی کنم . و حرفی را می زنم که خودم اولین نفر هستم که به آن عمل می کنم . راهنمایی بفرمایید .

پاسخ – مواظب باشیم که این قشنگی دین ما کار ما را به عُجب و غرور نکشاند . ایشان بدبینی کردند و قضاوت کرده اند که شما نامه من را نمی خوانید . دوستان بر اساس موضوعات برنامه تا جایی که بتوانند پیامک ها را گزینش می کنند . اگر هر کسی که ایمیل یا پیامک می زند نیتش خالص باشد ، آن خدایی که محبت موسی را در دل فرعون انداخت حتما محبت پیامک شما را در دل دوستان می اندازد البته نه ما فرعون هستیم و نه شما موسی هستید . اگر من در ادارهای باشم و بخواهم برای همه راه اندازی بکنم نه پارتی بازی زیرا پارتی راه اندازی نیست . یک وقت کسی به من مراجعه کرده و من روال قانونی این کار را می دانم . برای این آقا که همشهری من است روال قانونی آنرا سریعتر می روم . این کار هیچ اشکالی ندارد . ما امیدوار هستیم که تمام کسانی که در سیستم اداری ما هستند این سرعت عمل را برای همه بکار ببرند . در اینجا حق کسی ضایع نمی شود. خودم امضاها را می گیرم و روال قانونی را طی می کنم . یک وقت از من توصیه می خواهند و من می نویسم اگر طبق قانون است به او کمک کنید . اما یک وقت توصیه ی من باعث می شود حق یک نفر ضایع بشود . حق هم به تشخیص من و شما نیست . حق خودش شاخص هایی دارد ولی این عزیز راحت قضاوت کرده که چون از من نگرفتند از کس دیگری گرفته اند . ممکن است که در فکرشان باشد که از خانواده ی ایثارگران نیرو گرفته اند . فکر کنید که یک جوانی هفده سال است که پدر نداشته است و این را تحمل کرده است . مادرش هم برای او پدر بوده است . آیا ما مملکت را مدیون پدر آنها نیستیم ؟ اگر شما جای نطام باشید با شرایط فرد دیگری ، کدام یک از آنها را انتخاب می کنید ؟ آن فردی که از پدر و همه ی امکانات برخوردار است یا آنفردی که هفده سال پدر نداشته و پسری می گفت که مادرم هر شب این روضه را می خواند که بچه ها بخوابید این خانه بابا ندارد . من نمی خواهم حق را معنا بکنم . حق را بادی کارشناس معنی بکند . ولی حق را ناحق کنیم این اشتباه است و من این را قبول دارم .اگر از آستین کوتاه پیراهنش بپرسند و از نماز جمعه رفتن و خواند دعای کمیل او بپرسند ، اینها معیار گزینش ما نیست. معیار گزینش ما در دین سه چیز است . آیا تخصص این کار را دار یا خیر ؟ دیگر تعهد داری یا خیر ؟ دیگر این که عرضه ی این کار را داری یا خیر ؟ ملاک اینهاست . اینکه من به نماز جمعه رفته ام یا نه ، آستین کوتاه می پوشم یا نه ربطی به گزینش ندارد . جوانان این را به حساب دین نگذارند . مسلما همه جا این جوری نیست .ممکن است چهار جا این جوری برخورد کنند. به گزینشی ها هم می گویم که با اعمال بعضی سلیقه های شخصی مان اسلام و نظام اسلامی را خوار نکنیم و توهین نکنیم . حدیث قدسی داریم که خدا ذلیل می کند کسی را که خوار می کند . آستین کوتاه و بلند یا ریش گذاشتن مسئله ی شخصی خودش است . من می توانم در اداره بگویم که باید لباس فرم پوشید . ولی اگر این برای گزینش اتفاق بیفتد نفاق درست می شود . گفتند که دوتا دو تا چند تا می شود . طرف گفت : این بستگی به نظر جابعالی دارد و هرچه شما بفرمایید . این خیلی بد است . گزینشی های ما نباید کاری بکنند که روحیه ی نفاق ایجاد بشود . ما دوست نداریم که مردم مُلوَن بازی در بیاورند . با این کارها اسلام را خوار نکنیم . سفارش امام هم همین بود . ما ملاک های گزینش را امتیاز بندی می کنیم و همه بدانند که امتیاز جانبازان و ایثارگران از همه بیشتراست . زیرا ما مدیون آنها هستیم . خیلی زا آزاده ها و خانواده ی شهدای ما هنوزخانه ندارند . یکی عمر و جانش را و یک عزیزش را گذاشته است . این مملکت را دشمن می خواست یک هفته ای بگیرد و آنها جلویش را گرفتند ، پس مملکت مال آنهاست و ما مستاجر آنها هستیم و اینها باید از ما اجاره بگیرند . هر عقل سالمی این را می فهمند . دیدهای ما را هم اصلاح کنیم .

سوال – در مورد شب لیلة الرغائب توضیحاتی بفرمایید.

پاسخ – لیلة الرغائب یکی از با فضیلت ترین شبهای سال است . و اولین شب جمعه ی ماه رجب است . نماز ، دعا و نیایش دارد. دعا رابطه ی با خداست و فرع آن اجابت خواسته مان است . اولین خواسته ی ما این است که به ما نگاه بکند و در را به روی ما باز بکند. خدا وقتی در را به روی ما باز می کند که خودخواه نباشیم . یعنی وقتی دعا می کنم فقط برای خودم دعا نکنم . خیلی ها می گویند که شرایط از ما بدتر وجود ندارد . من می گویم که شرایط بدتر از شما هم وجود دارد . اگر در شب آرزوها دعا کردی که خدایا همه ی آنهایی که از من مشکل دارتر هستند مشکل شان را برطرف بکن و به طفیل آنها مشکل من را هم برطرف کن . بچه ای مشکلش این است که پدرش برایش موبایل ، دوچرخه و کامپیوتر نخریده است و بچه افسرده شده است ، این یک مشکل است .یک دختر یا پسر بزرگ هم می گوید که من هنوز یک خوشی در خانه ندیده ام . ما پیرو فاطمه ی زهرا هستیم .ایشان با تمام مشکلاتی که داشتند اول همسایه را دعا می کردند . اگر می خواهیم خدا به ما نگاه کند خودخواه نباشیم . پس اول برای دیگران دعا کنیم و بعد برای خودمان دعا کنیم . دیگر اینکه اول برای معنویات مان دعا کنیم و بعد برای مادیات مان دعا کنیم . اول برای آخرت مان دعا کنیم و بعد برای دنیای مان دعا کنیم . بعد برای فرج آقا، رهبر ،مسلمانان یمن و .. دعا کنیم .برای مشکل دار ها دعا کنیم و بعد صلوت بفرستیم و صدقه بدهیم .اشک هم بریزیم و روضه ی امام حسین (ع) هم بخوانیم زیرا شب زیارتی امام حسین (ع) است . امیدواریم به آبروی امام رضا (ع) خداوند دعای احدی را رد نکند .

ارتباط با ما

 آدرس دفتر: تهران ، میدان توحید ، خیابان توحید ، خیابان اردبیل، پلاک 10 ، طبقه اول ، واحد 1
تلفن ثابت : 66561696-021
تلفن همراه : ۰۹۱۲۱۰۴۲۷۰۵
پست الکترونیکی: info[a]artimandec.ir

logo-samandehi