بيشتر خانههاي كوچه يا در حال بازسازي بودند يا بساز و بفروشها به جان خانههاي قديمي افتاده بودند. با راهنمايي عطيه كه بچه به بغل به استقبالمان آمده بود، وارد نشيمن خانه شديم. چيدمان نشيمن به شكلي بود كه بعيد به نظر ميرسید كسي دلش بيايد آنجا بنشيند! دلت ميخواست ساعتها بايستي و از تركيب رنگ آرامشدهنده آن لذت ببري. بعد از گفتوگويي كوتاه درباره طرح كلي چيدمان خانه متوجه شديم اين دفعه حدسمان درباره شخصيت آدمها درست از آب درآمده است. خانم خانه دقيقا به اندازه چيدمان خانه منظم، آرام و دوستداشتني بود.
شايد باورتان نشود و فكر كنيد اين عكس از يك ژورنال دكوراسيون خارجي است اما اينجا همان نشيمن جادويي است. با ديدن چنين نشيمني بعيد است مهماني به اين راحتيها خانه عطيه را ترك كند. شايد تنها چيزي كه باعث شود مهماني در اين نشيمن معذب شود اين باشد كه مثلا قطرهاي از چايي روي مبل بريزد. خانم خانه ميگويد بهشدت اهل جستوجوهاي اينترنتي و خواندن مجلات دكوراسيون است؛ در حدي كه كلا بزرگترين لذت زندگياش را ست كردن وسايل خانه ميداند و براي آن وقت ميگذارد. اين نگاه ژورنالي را ميشود از دكوراسيون خانه عطيه، مخصوصا همين اتاق نشيمن فهميد؛ نشيمني به سبك و سياق اروپايي با چيدماني به رنگ روشن.
هروقت ميخواهيد بين اجزاي دكور خانه نظم ايجاد كنيد، كافي است كوسنها و پردهها را ستكنيد. اين كار معجزه ميكند. عطيه حتي قسمتهايي از پايه مبلها را با دست خودش با پارچهاي كه در رويههاي صندليها، پردهها و كوسنها استفاده شده، ست كرده است. دقت او در اين جزييات است كه نشان ميدهد عطيه چقدر به هماهنگي حتي در جزیيترين اشيا خانهاش توجه داشته است.
تزیين آشپزخانههاي امروزي كار سختي است چون بيشتر آنها جلوي ديد مهمان هستند و مجبوريم چيدماني ساده و هماهنگ با ساير دكور خانه براي آنها در نظر بگيريم؛ از اينها سختتر اینکه هميشه بايد تميز و مرتب باشند. آشپزخانه عطيه به شكلي است كه از شدت برقي كه در آن افتاده فكر ميكنيد تا به حال در آن غذايي پخته نشده است. از نكات بسيار خوب اين آشپزخانه جمع و جور بودنش است. همه وسايل داخل كابينتها جا داده شدهاند و وسيله اضافهای در آن به چشم نميخورد. خوبي ديگر اين آشپزخانه حد فاصلي است كه بين نشيمن خصوصي و پذيرايي ايجاد كرده است.
نقطه مقابل اتاق نشيمن، اتاق پذيرايي است. وقتي وارد اين اتاق ميشويد انگار در خانه ديگري به رویتان باز شده است. اينجا از وسايل تماماسپرت امروزي خبري نيست. اين طرف خانه چيدمان كلاسيك حرف اول را ميزند. عطيه ميگويد همه مبلهاي اين بخش خانه قديمي هستند و با قيمتي بسيار بهصرفه فقط رويههايشان را براي خانه جديد عوض كرده است.
اين صندوقچه در نگاه اول بسيار گرانقيمت به نظر ميرسد. از قيمت آنكه سوال ميكنيم، عطيه با خنده توضيح ميدهد اين صندوق درواقع يخدان قديمي مادربزرگش بوده و او با يك رويهكوبي ساده مخملي و چسباندن چند مهره برنزي از آن يك صندوقچه شگفتانگيز برای دكور خانهاش ساخته است.
هر كسي نداند فكر ميكند عطيه براي تعداد زياد لوسترهاي خانهاش حسابي دست به جيب شده اما او براي چيدمان خانهاش تا جايي كه توانسته با حساب و كتاب خرج كرده است؛ مثلا به جاي اينكه براي لوسترهاي خانه كلي پول خرج كند، خودش سرپيچ و ديگر اجزاي لوستر را با يكسري حباب خریده و آنها را به همين شكل زيبايي که ميبينيد سر هم کرده است.
عطيه مادر خوشسليقهاي است كه دوست ندارد اتاق فرزندش از همان ابتدا پر از اسباببازيهاي مختلف باشد؛ «اگر فرزندم از همان ابتدا صاحب همهچيز باشد، ديگر به اندازه كافي از آنها لذت نخواهد برد. بايد كمكم برايش خريد و خوشحالش كرد.»
در نگاه اول فكر كرديم اين كابينت از آن گرانقيمتهاي خيابان شيراز است در صورتي كه اين هم از آن پازلهايي است كه عطيه خودش آن را سر هم كرده است. به اين شكل كه اول كابينت چوبي را از يك سمساري خريده، بعد هماندازه آن سنگ برشخورده سفارش داده و بعد رنگ قهوهاي تيرهاي به آن زده و در آخر مهرههاي برنزي روی آن كوبيده است.
عطيه معتقد است زيبايي پذيرايي خانهاش مديون تعداد زياد آباژورهايي است كه در آن وجود دارد. خيلي از آنها را هم مثل اين دو آباژور را نخريده است. اينها دو گلدان قديمي هستند كه داخلشان لامپ، سرپيچ و حباب گذاشته شده است. او اين دو گلدان را به همين راحتي به يك آباژور تغيير داده است.