واژه معماری درزبان عربی ازریشه«عمر» به معنای عمران ، آبادی و آبادانی و « معمار» بسیار آباد کننده است . در زبان فارسی برابرهای گوناگونی برای آن آمده است مانند « والادگر» ، « رازیگر» ، «بانی گر» و«مهراز» . مهراز واژه ای است که از دو بخش « مه » یعنی بزرگ و « راز » یعنی سازنده درست شده است این واژه برابر مهندس معمار به تعبیر امروزي است.
معماری چیست ؟ این سوال برای اغلب افراد همیشه به وجود می آید که به واقع معماری چیست ؟ معماری علم هست یا هنر ؟ حوزه نفوذ معماری تا به کجاست ؟ جایگاه رشته معماری در علم ساختمان کجاست ؟ و سوالاتی از این قبیل که ذهن هر فرد حتی خود معماران را گاهی اوقات مشغول می کند .
امروزه واژه «معماری» در دو معنای وابسته بكار می رود .
1) معماری به عنوان فرآیند ساماندهی فضا كه اسم معنا شمرده شده است و به یك فعالیت آفرینشگر ( خلاقانه ) آدمی توجه دارد و بر پایۀ علمی – تجربی ، هنر و فناوری ساخت، پدید می آید . این برداشت بیشتر از سوی معماران صورت می گیرد .
2) معماری به عنوان دستاورد ساماندهی فضا یا اثر معماری كه اسم ذات شمرده شده است و به ساختمانهایی اشاره دارد كه پیش از ساخت آنها این فرایند پیموده شده است . این برداشت بیشتر از سوی باستان شناسان و مورخین معماری بكار می رود .
در این تحقیق به واژه معماری به معنای معمارانه اش پرداخته خواهد شد .
واژه معماری درزبان عربی ازریشه«عمر» به معنای عمران ، آبادی و آبادانی و « معمار» بسیار آباد کننده است . در زبان فارسی برابرهای گوناگونی برای آن آمده است مانند « والادگر» ، « رازیگر» ، «بانی گر» و«مهراز» . مهراز واژه ای است که از دو بخش « مه » یعنی بزرگ و « راز » یعنی سازنده درست شده است این واژه برابر مهندس معمار به تعبیر امروزی است .
در زبان لاتین نیز برای معمار واژه « Architect » که ریشه آن به دو کلمه « Archi » به معنای سر، سرپرست ورئیس و « tecton» به معنای سازنده بر می گردد، که کاملاً همتراز با واژه مهراز می باشد .
ویترویوس معماری را واجد سه ویژگی زیبایی ، استحکام وسودمندی می داند و این سه ویژگی را سه ضلع مثلث معماری می داند .
در دایرة المعارف بریتانیكا معماری علم و هنر ساختمان معرفی شده است. یعنی تركیبی از مسایل تكنیكی ، فنی با مسایل هنری و سلیقه ای و قریحه ای است .
«سرکریستوفر رن» معمار بزرگ انگلیسی در تعریف معماری گفته است، معماری حاصل زیبایی ، استحکام و پایداری و آسایش و آسودگی است .
دایره المعارف معماری با استناد به تعاریف فوق تعریف جامع زیر را ارائه می دهد .
«معماری باید علم و هنری تعریف شود که طراحی ساختمان را توام با کیفیت زیبایی ، هندسی و عاطفی ، نیروی معنوی و روحانی رضایتمندی اندیشمندانه و پیچیدگی، سازه سالم و برنامه ریزی ساده و انواع مختلف ویژگی های هنری از قبیل دوام و ماندگاری مواد و مصالح مطبوع ، رنگ آمیزی خوشایند و دلپذیر و تزئینات وآراستگی و پویایی و تناسبات خوب و مقیاس قابل قبول و بسیاری از تداعی های خاطره آمیز و پیوند با سنت های پیشین به همراه داشته باشد .»
این رشته ، معماری را چگونه تعریف کرده اند ؟ «ویلیام موریس» معتقد است به مجموعه فعالیتهای بشری برروی كره زمین معماری گویند . در این تعریف تنها طبیعت بكر و مخلوقات خداوند از این تعریف به معنای معماری توسط انسان جدا هستند و هر آنچه كه می بینیم یا هر فضایی كه در آن هستیم معماری است.
«هریس» در سال 1975 معماری را علم ساختمان تعریف کرده است، چون از نظر وی در معماری مباحث تکنیکی و فناوری دارای اولویت است.
«گوته» معماری را موسیقی جامد شده وتبلور یافته میداند ، او بیشتر به جنبه های هنری اشاره دارد چون اگر هنر را یک پاره خط در نظر بگیریم یک سر این خط موسیقی است که غیر ماناترین هنر و سر دیگر معماری که ماناترین هنر است.
«میسوندر روهه» معتقد است معماری چیزی جز تمنای زمان برای فضایی زنده، متغیر و جدید نیست؛ درست است كه معماری بر روی حقایق مسلم بنا گردیده است اما زمینه كار اساسی آن تسلط معانی است. معماری ارادۀ زمان است كه به فضا تبدیل شده است. زنده، شاداب و جدید.
«آلوارآلتو» میگوید معماری علم نیست؛ فرایند تركیبی عظیمی است كه هزاران كاركرد معین انسانی را با هم تلفیق میكند وهمان معماری باقی میماند. نسبت معماری ایجادهماهنگی میان جهان مادی و زندگی انسانی است.
«ژاك دریدا» معماری را با فلسفه همراه میداند و میگوید معماری كوششی است برای آنكه پیوند بین خود و فلسفه را استوار سازد و آنرا قابل تصور نماید. «كلوتز» معماری را بوم شناسی می داند و معتقد است که ما باید تمام ساختمانهای جدید را تا حدود زیادی مرتبط با محیط آنان بدانیم.
«ایزنمن» میگوید معماری امروز ما باید منعکس کننده شرایط ذهنی و زیستی ما باشد و آنچه که در معماری امروز ما مورد غفلت قرار گرفته بخشی از زندگی ما است. همانطور که می بینیم هر یک از این افراد تعاریف مختلفی از معماری به فراخور زمان خویش در ذهن داشتند؛ عده ای به جنبه های هنری توجه دارند، گروهی به جنبه های فنی و تعدادی به تلفیق هر دو توجه دارند ودر دورانهای جدید مسایلی مانند فضا ، زمان ، مکان، فلسفه ، انسان ، جامعه ،بوم شناسی، روانشناسی، تکنولوژی و... از دغدغه های اصلی معماران می باشد.