- رنگ
در واقعیت رنگ وجود ندارد؛ از نظر علم فیزیک چیزی وجود دارد که دارای جسم و یا ماده باشد و بتوان به آن شکل داد و آن را لمس کرد. شیء رنگی را می توان لمس کرد و یا به آن شکل داد؛ اما این خود آن شیء است که موجودیت خارجی دارد نه رنگ آن. رنگ تنها ظاهر دارد، چیزی که به صورت لحظه ای دیده می شود.
رنگ بازتابی از نور است که به شکل های متفاوتی در می آید و این بازتاب مجموعۀ وسیعی را شامل می شود. اگر یک ناحیۀ باریک از طول موج های نور مرئی توسط ماده جذب شود رنگ به وجود می آید.
- تاریخچه
نقاشیهای پیدا شده در غارها که توسط رنگ های به دست آمده از اُخرا، و اکسیدهای هماتیت و مگنتیت کشیده شدهاند به ۴۰۰۰۰ سال قبل و به دوران انسان های هموساپینس باز میگردد.
مصری ها رنگ هایشان را با مادهای صمغ مانند، ترکیب میکردند و هریک را به صورت جداگانه بر روی سطح اعمال میکردند بدون اینکه ذرهای با هم مخلوط گردند. آنها از ۶ رنگ استفاده میکردند: سفید، سیاه، قرمز، آبی، زرد و سبز.
از تاریخ پیدایش رنگ صنعتی و پدید آورندگان آن، اطلاع درستی در دست نیست اما یکی از روایات پیرامون این موضوع، حاکی از آن است که شخصی آمریکایی به نام «Du Pont» که در زمینه ساخت ساچمه و باروت فعالیت داشته، روزی پس از شکار و به قصد رفع خستگی، قنداق تفنگ خود را زیر سر گذاشته و می خوابد. پس از بیداری، با دیدن قنداق تفنگ که در اثر برخورد با سبزه ها به رنگ سبز در آمده، فکر تولید رنگ در ذهن او جرقه می زند، فکری که با آتش گرفتن انبار باروت او و انصراف از ادامه شغل قبلی، به مرحله عمل در آمده و به این ترتیب نام «دوپونت» به عنوان اولین تولید کننده رنگ صنعتی در جهان به ثبت می رسد.
قبل از تولید رنگ صنعتی، تمامی رنگ ها از گیاهان و پودرهای صنعتی به دست می آمدند مثلاً از گیاهانی مثل: روناس، حنا، گل سفید، لاجورد، بزرک و .... استاد کاران نقاش، رنگ مورد نیاز خود را در پای کار به صورت دستی و با فرمول های سنتی تهیه می کردند، اما رفته رفته استفاده از مواد معدنی در ساخت رنگ ها متداول شده و بعدها نیز استفاده از پیگمنت های آلی، رواج یافت. در حال حاضر، رنگ هایی که بیشتر در کشورهای جهان سوم و در حال توسعه استفاده می شوند، در کشورهای پیشرفته از چرخه استفاده خارج شده اند زیرا در آنها، اکسید سرب که سرطان زاییش ثابت شده، به کار فته است.
- دید کلی
از رنگ برای محافظت، نگهداری، دکوراسیون یا جهت اضافه کردن هرگونه قابلیت بر روی یک سطح که توسط رنگدانه پوشانده میگردد، استفاده میشود.
مثال کاربردی دیگری در این زمینه، برای تشخیص دادن علامات صنعتی یا هشدارها، یا علامت گذاری لولهها در صنعت یا در زمینه، کاربردهای نظامی میباشد. رنگ را برای هر جسمی میتوان استفاده کرد، برای مثال در هنر، پوشش های صنعتی، علامات جادهای یا در لنگرگاهها جهت جلوگیری از خوردگی توسط آب ها.
از رنگ همچنین همراه با مخلوط کردن لعاب، برای پوشش های پیشرفته و صیقلی سازی سطوح نیز میتوان استفاده کرد.
ترکیبات
رنگدانه:
دانههای جامد ریزی هستند که در رنگ جهت توزیع رنگ، زبری، غلظت رنگ و... با یکدیگر متحد میگردند.
رنگدانهها به دو دسته طبیعی و شیمیایی تقسیم بندی میگردند.رنگدانههای طبیعی شامل خاک رس، کلسیم کربنات، سیلیکا، تالک و میکا میباشد. رنگدانههای شیمیایی حاوی مولکول های مهندسی یعنی خاک رس تکلیس شده، رسوبهای شیمیایی کلسیم کربنات و سیلیکاهای مصنوعی میباشد.
- هر رنگ دارای سه صفت یا سه بعد بصری مسقلاً تغییرپذیر است: فام، درخشندگی و اشباع
1- فام
صفتی از رنگ است که جایگاه آن را در سلسلۀ رنگی (از قرمز تا بنفش) – معادل با نور طول موج های مختلف در طیف مرئی مشخص می کند. گفته می شود که تقریباً 150 فام متفاوت را می توان تشخیص داد، ولی همۀ اینها به طور مساوی در طیف مرئی توزیع نشده اند. زیرا چشم ما برای تفکیک فام ها در طول موج های بلندتر توانایی بیشتری دارد. بلندترین طول موج ها در منطقۀ قرمز و کوتاه ترین طول موج ها در منطقۀ بنفش هستند. فام را می توان مشخص کنندۀ اسم عام رنگ ها تعریف کرد.
2- درخشندگی (والوور)
دومین صفت رنگ است و درجۀ نسبی تیرگی و روشنی آن را مشخص می کند (غالباً نقاشان اصطلاح رنگسایه را نیز در همین معنا به کار می برند). معمولاً درخشندگی رنگ های فام دار را در قیاس با رنگ های بدون فام می سنجند. در چرخۀ رنگ، زرد بیشترین درخشندگی (معادل خاکستری روشن نزدیک به سفید) و بنفش کمترین درخشندگی (معادل خاکستری تیرۀ نزدیک به سیاه) را دارد. در سلسلۀ رنگی، هر فام نسبت به دیگری میزان تیرگی یا روشنی ذاتی اش را می نمایاند. معکوس کردن این ترتیب طبیعی، ناسازگاری رنگی به بار می آورد (مثلاً اگر بنفش روشن در کنار سبز زیتونی قرار گیرد)، نوعی تکان بصری ایجاد می کند.
3- اشباع (پرمایگیفام)
سومین صفت رنگ است و میزان خلوص فام آن را مشخص می کند (گاه واژۀ شدت را در این مورد به کار می برند). فام های چرخۀ رنگ صددرصد خالص اند ولی در طبیعت به ندرت می توان فام خالصی یافت. همچنین، کمتر رنگریزه ای حد اشباع فام مربوطه در چرخۀ رنگ را داراست.
اگر فام ها به هم آمیخته شوند، رنگ های شکسته به دست می آیند. اختلاط فام های خالص با یکدیگر یا با رنگ های بیفام، باعث تغییر در پرمایگی و درخشندگی شان می گردد. به طور کلی، هر فام قابلیت ایجاد رنگ های متنوعی را در حوزۀ خود دارد که به آن تلوّن (واریاسیون) می گویند (مثلاً انواع صورتی، اخرایی و قهوه ای)، تلوّن در فام قرمز هستند.
- گام رنگها
تمام پدیدههای طبیعت از امواج یا ارتعاشات ساخته شدهاند. صوت هم مانند نور و حرارت پدیده ایست برخاسته از ارتعاشاتی میان ۳۲ درجه تا ۷۳۰۰۰ درجه. همین طور است امواج حرارتی(که عالمان فیزیک به آن ارتعاشات حرارتی گفتهاند) این ارتعاشات ۱۳۴ تریلیون تخمین زده شدهاست. همچنین است ارتعاشات نوری که از ۴۸۳ تریلیون آغاز میشود و به ۷۰۸ تریلیون ختم میگردد.
اعداد ذیل درجات ارتعاشات هفت رنگ رنگین کمان را که به گام رنگها موسوم است نشان میدهد.
۱-قرمز: ۴۸۳ تریلیون موج یا ارتعاش در ثانیه
۲-نارنجی: ۵۱۳ تریلیون موج یا ارتعاش در ثانیه
۳-زرد: ۵۴۳ تریلیون موج یا ارتعاش در ثانیه
۴- سبز : ۵۷۹ تریلیون موج یا ارتعاش در ثانیه
۵- آبی: ۶۳۰ تریلیون موج یا ارتعاش در ثانیه
۶-نیلی : ۶۶۹ تریلیون موج یا ارتعاش در ثانیه
۷-بنفش: ۷۰۸ تریلیون موج یا ارتعاش در ثانیه
جان داشتن و تفکر موسیقایی، تحرک و پیوستگی لحن برگزیده شده به منظور تجسم اندیشه، همآهنگی اختیار شده برای تقویت و القاء اندیشه، و وزنهای گونه گون، سازنده رنگ در یک اثر موسیقی هستند. رنگ، به موسیقی سهمی عطا میکند که موسیقی دان به وسیله آن قادر خواهد شد صحنهای، یا فضایی را که مورد نظرش است تجسم بدهد.
- دسته بندی رنگ ها
- دمای رنگ
رنگ ها دارای مشخصهای به نام سردی یا گرمی هستند. رنگی که ما میبینیم حاصل طول موج نور منعکس شده از رنگ است. طیف های قابل دیدن بین فروسرخ (در انتهای طرف گرم) و فرابنفش(در انتهای طرف سرد) قرار دارند.
- رنگهای گرم
رنگ های گرم نیمه قرمز چرخه رنگ ها به عنوان رنگ های گرم شناخته میشوند که شامل زرد- سبز و قرمز-بنفش میباشد.
- نقاط قوت: این رنگ ها القاء کننده گرمی و راحتی هستند.
نقاط ضعف: رنگهای گرم زیادی در تصویر باعث تضعیف برجستگی که باید در تصویر وجود داشته باشد میشود.
نکته: بنفش نقشی دوگانه دارد در کنار رنگهای گرم خاصیت گرمی ودر کنار رنگ های سرد خصلت سرد دارد.
به طور کلی میتوان رنگهای اصلی را :
«زرد = متناسب با شکل مثلث
قرمز = متناسب با شکل مربع
آبی = متناسب با شکل دایره»
دانست و در کنار آن سه رنگ دیگر «نارنجی - سبز - بنفش»
را در گروه رنگ های مکمل طبقه بندی کرد.
- رنگهای سرد
نیمه آبی چرخه رنگ به عنوان رنگهای سرد شناخته شده که شامل آبی - سبز و آبی - بنفش میباشد.
• نقاط قوت: این رنگ ها آرام و راحت هستند. این رنگ ها ممکن است به صورت غیرصمیمی و بی تکلف و ساده دیده شوند و برای انتخاب به عنوان پس زمینه مناسب هستند.
• نقاط ضعف: این رنگ ها احساس منفعلانه داشته و ممکن است برای تصاویر گرافیکی قوی مناسب نباشند.
- رنگ های خنثی
رنگ های خنثی، رنگ هایی هستندکه از میزان زیادی سفید برخوردار بوده ولی به هیچ یک از رنگ های اولیه و ثانویه متمایل نیستند. با این تعریف رنگ های کم مایه مانند صورتی کم رنگ یا آبی آسمانی جزء رنگ های خنثی محسوب نمی شوند ولی رنگ کرم یکی و رنگ خاکستری روشن که از مشکی نشأت گرفته جز رنگ های ختثی به حساب می آیند.
رنگ های خنثی در بسیاری از مواد طبیعی مانند سنگ ها، خاک، زمین، چوب، حصیر، شن و امثال این ها و یا در برخی از موارد مصنوعی مانند فلز، شیشه، سیمان و غیره دیده می شوند.رنگ های خنثی در دنیای دکوراسیون از اهمیت بسیاری برخوردار بوده و کاربردی هستند. خنثی بودن آنها به این معناست که می توانید به راحتی در کنار هر رنگ دیگری بدون احتمال وجود از دست رفتن زیبایی های هر یک، ترکیبی مناسب در فضا ایجاد کرد. با توجه به آنکه این رنگ ها نیز آرام بخش و ملایم هستند. با پوشش دیوار به یکی از آنها می توان پس زمینه خوبی برای نصب تابلو، نوارهای چاپی و کاغذی ،پرده ها به طور کلی دیوارکوب ها فراهم آورد.
اگر فضا به قدری از لوازم دکوراسیون پر شده باشد که احساس آرامش را بر هم ریزند، یکی از راه های ایجاد تعادل در محیط با حفظ همان وسائل، رنگ آمیزی سطوح اصلی یا تعویض پوشش های ثانویه مانند رومبلی، پرده و غیره به یکی از رنگ های خنثی است.
هنگامی که قصد دارید قسمتی از فضا مانند یک دیوار، در، پنجره و یا حتی خرده ریزهایی مانند دستگیره، چوب پرده و به طور کلی هر وسیله ای که در محیط وجود دارد به محض ورود بیننده به داخل، نظر او را جلب نکند. آنها را به یکی از رنگ های خنثی رنگ آمیزی کرده و یا رنگ خنثی را در انتخاب آنها درنظر بگیرید.
از این خاصیت رنگ های خنثی برای رفع عیوب معماری و شکستگی ها و فرورفتگی ها می توان بهره زیادی کسب کرد. به عنوان مثال با رنگ آمیزی بخشی از فضاکه دارای مشکل ساختاری است و شما نمی خواهید فوری مورد توجه بیننده قرار بگیرید، توسط یکی از رنگ های خنثی به راحتی می توانید آن را در نظر اول بپوشانید. به کارگیری رنگ های خنثی در محیط نیز با اهداف گوناگون دکوراسیونی صورت می گیرد.
نصب تابلوئی به رنگ زرد، با خاصیت گرم در فضایی که اغلب پوشش ها و لوازم دکوراسیونی آن از رنگ های خنثی انتخاب شده است، می تواند دارای دو هدف باشد:
1- جلب نظر بیننده به طرف اثر هنری تابلو که در اینجا با نورپردازی این تأکید را بیشترکرده است.
2- تغییر فضای یکنواختی با عنصری با رنگ آمیزی گرمتر و انرژی دارتر.
رنگ های خنثی در پرده های مختلف از روشن تا تیره وجود دارند و به لحاظ سبک جزء ترکیبات رنگی مورد استفاده در سبک کلاسیک هستند.
به عنوان نمونه اگر طراح داخلی به لزوم جلوه دادن فرورفتگی در کنار پنجره و پله تأکید داشت به طور قطع یک و یا ترکیبی از چند رنگ گرم را در کنار رنگ های ملایم و خنثی به کار می برد تا به این ترتیب نظر هر بیننده در حال عبور از آن محیط را به خود جلب کند. ولی اکنون با انتخاب اغلب پوشش های محیط به رنگ های خنثی مقصودی برعکس داشته و ممکن است هنگامی که فردی از پایین به بالا آمده و یا از پله ها به طبقه پایین می رود حتی این فضا را نادیده بگذرد.
- رنگ سفید
سفید سمبل خلوص، بی گناهی، پاکی، آرامش و صلح است.
رنگ سفید، القاء کننده آرامش، صفا و آسایش است. سفید به همراه خلوصش، یکی از کاربردی ترین رنگ ها در طراحی دکوراسیونی یک فضا است زیرا که با همه رنگ ها قابل ترکیب است. ( منظور از ترکیب در این مباحث، کنار هم قرارگیری رنگ ها در یک کمپوزسیون رنگی درفضا است).
به کارگیری رنگ سفید در فضا به خصوص برای پوشش های اصلی، آن مکان را روشن تر و بزرگتر جلوه می دهد. بنابراین برای فضاهای کوچک و کم نور انتخاب ایده آلی است. سفید خالص هنگامی که با نور طبیعی نور پردازی می شود، یک رنگ گرم را ایجاد می کند ولی در زیر نورهای مصنوعی به نظر سرد می رسد. در نتیجه با اضافه کردن نورهای زرد، قرمز و قهوه ای در کنار نور مصنوعی مانند فلورسنت و یا افزودن لوازمی به یک و یا چند رنگ یاد شده در محیط تغییر می کند. این رنگ ها از کیفیت سفید نمی کاهند بلکه آن را گرم تر می کنند. رنگ سفید برای فضاهایی با عناصر معماری قدیمی و یا جهت ایجاد هماهنگی بین سبک های کاملاً مجزای معماری بسیار ایده آل است.
برای حفظ آرامش فضایی با سطوح سفید می توان از لوازمی با رنگ های خنثی و بافت های طبیعی مانند چوب استفاده نمود و برای ایجاد تضادهای ظریف و زیبا، تعدادی رنگ های دراماتیک نیز به این ترکیب افزود.
- تأثیرات حاصل از رنگ ها
رنگ ها در دو بستر اصلی در محیط حضور می یابند:
1- پوشش های اصلی فضاها شامل دیوارها، کف ها، سقف ها و درها.
2- لوازم دکوراسیون شامل مبلمان،پرده ها، فرش و غیره.
در مقام مقایسه این دو قالب با هم، به لحاظ نقش دکوراسیونی شان در محیط، پوشش های فضا از اهمیت بیشتری برخوردار می باشند چون نسبت به لوازم دکوراسیونی ثابت تر بوده و به گونه ای نقش پس زمینه را برای آن لوازم اجرا می کنند.
در میان این پوشش ها، دیوارها به جهت وسعت حضورشان در فضا، جایگاه ویژه ای داشته و میزان تأثیر گذاریشان بر دیگر لوازم دکوراسیونی بسیارچشمگیرتر است. گذشته از موضوع تأثیر بر روی دیگر لوازم محیط، دیوارها و رنگ انتخابشان در تغییر وسعت و نور فضا نیز بسیار مؤثراست.
این تأثیرات مختلف قدرت وسیع مفهومی و بیان حالت کنتراست سرد و گرم را نشان می دهد و از آن می توان برای ایجاد اثرات تصویری فوق العاده زیبا استفاده کرد. مناظری که فاصلۀ اشیاء در آن زیاد است؛ همیشه از لحاظ رنگ سردتر به نطر می رسند. زیرا که در عمق هوا قرار دارند. پس کنتراست سرد و گرم وسیلۀ مهمی است که اثرات پرسپکتیو و حجمی را نشان می دهد.
شکل ها نیز دارای حصوصیت گویا و معنی دار نظام زیباشناختی خود هستند. در طراحی، این کیفیت های معنی دار شکل و رنگ می بایست با یکدیگر مطابقت داده شوند. یعنی شکل و رنگ در معنی دار بودن و مفهوم خود یکدیگر را تأیید و اثبات نمایند.