درهم تنیدگی بیش از اندازه ی سیاست با حوزه های مختلف زندگی جمعی در کشور ما این بار دامان هنر را گرفته است؛ هنری که بالندگیش در دور بودن از سیاست معنا می یابد. فضای گفت وگوهای این روزها چه در دنیای واقعی و چه مجازی شاهد ایجاد دوگانه یی سیاسی در مورد یک رقابت تلویزیونی بین 2 هنرمند حوزه ی طنز بود؛ رقابتی بر سر طنازی در برنامه ی تلویزیونی «خندوانه» که در یک سوی آن طنز نویسی زبردست و در سوی دیگر بازیگری خوشچهره و پرطرفدار حاضر شدند. رقابت «امیرمهدی ژوله» طنزپرداز جوان و «امین حیایی» بازیگر نام آشنای کشورمان نمود رقابت دو ژانر (گونه) کمدی است که هر یک طرفداران خاص خود را دارد. در این رقابت ژوله کوشید تا با طنز کلامی خود نگاهی نقادانه به برخی مسایل اجتماعی و فرهنگی داشته باشد و در برابر حیایی نمایشی ترکیبی از ژانر کمدی حرکتی موسوم به «اسلپ استیک» (Slapstick) و کمدی تقلیدی اجرا کرد. هماوردی ژوله و حیایی که قرار شد پیروز آن با رای پیامکی بییندگان مشخص شود، رخدادی هنری بود که بنا به گفته ی این هنرمندان و نیز گردانندگان برنامه ی خندوانه قرار بود لحظه هایی خوش برای مردم بیافریند. با این حال بحث های به وجود آمده پس از این برنامه نشان داد که این رخداد هنری- فرهنگی ابعادی فراتر از انتظار یافته است به طوری که اکنون جنبه های سیاسی آن بر اصل داستان سایه افکنده است. تمایل یکی از این هنرمندان به یک جریان سیاسی و انتشارعکس های او با برخی چهره های سیاسی که موجب انتساب او به آن جریان شد از یک سو و بازی هنرمند دیگر در فیلمی با پیام خاص سیاسی که سبب شد وی در اردوگاه مقابل قرار گیرد از سوی دیگر، موجب شکل گیری یک دوگانه ی سیاسی شد؛ دوگانه یی که پس لرزه های آن هنوز هم ادامه دارد. در ارتباط با این مهم چند نکته لازم به یادآوری است: نخست آنکه هنرمند رسالتی مهم بر دوش دارد. مسوولیت سنگین پیام رسان هنر که فریاد خاموش اما بلند جامعه است، بر عهده ی هنرمندی است که به موجب انسان بودنش، فارغ از تمایل و گرایش های سیاسی نیست. اما پیامبر هنر در ایفای نقش خود باید به رغم تمایل ها و گرایش های سیاسی، مسوولیت های واقعی خود مانند احترام به مخاطب، اشاره به معضلات اجتماعی، نقد مشکلات فرهنگی و حتی سیاسی را بشناسد و آن را به جا آورد. از این رو بد نیست که هنرمند سوگیری و گرایش سیاسی داشته باشد، ولی در نقش و قامت یک هنرمند باید وظایف و مسوولیت های اجتماعی خود را در نظر داشته باشد. دوم آنکه در یک جامعه ی متعادل هر چند حوزه های گوناگون زندگی جمعی با هم پیوند دارند، اما مدیریت، تصمیم سازی و عملکرد هر حوزه مستقل و جدا است.اگرچه سیاست به دلیل ماهیت فراگیری که دارد، جنبه های مختلف زندگی مردم را زیر تاثیر قرار می دهد، اما پیوند زدن همه ی امور جامعه به سیاست که از آن با عنوان سیاست زدگی یاد می شود، می تواند تعادل جامعه را برهم زده و عملکرد سایر حوزه ها را مختل کند. «بی تفاوتی سیاسی» روی دیگر سکه ی سیاست زدگی است که سلامت جامعه را بیش از پیش تهدید می کند. در جامعه های سیاست زده که مردم همه چیز را با عینک سیاسی می بینند، گاهی چنان نسبت به مسایل اجتماعی-سیاسی مهم از خود بی تفاوتی نشان می دهند که موجب تعجب می شوند. در چنین جامعه هایی مردم در جایی که باید در زمینه ی مسایل اجتماعی- سیاسی حساس باشند، حساسیتشان کمتر از میزان انتظار است-مثلا در زمینه ی حقوق شهروندی و پرسشگری در زمینه ی وظایف مسوولان- اما بعضی وقت ها همه چیز را سیاسی می بیینند. حتی بعضی وقت ها تصمیم های مالی، اقتصادی و ... که جنبه ی کارشناسانه و تخصصی دارد رنگ و بوی سیاسی می گیرد . سوم آنکه سیاست زدگی بیش از هرچیز محصول واکنش مردم به کنش های مسوولان جامعه است. وقتی سیاستمداران به بهانه های مختلف در ساحت های گوناگون زندگی شهروندان ورود پیدا می کنند، سیاست به صورت خودکار به همه حوزه ها وارد می شود. اگرچه مدیریت حوزه های مختلف زندگی جمعی از نظر ساختاری بر عهده ی نهادهای مسوول و متفاوت گذاشته شده است، اما سنگینی سایه ی نهادهای سیاسی و امنیتی بر سر آنها موجب غلبه ی نگاه سیاسی می شود. به عنوان نمونه وقتی نحوه ی پوشش یا مدل مو مبنای قضاوت سیاسی قرار می گیرد یا به کنسرت هایی که از نهادهای مسوول مجوز گرفته و انطباقشان با اصول فرهنگی تایید شده، با دید امنیتی و سیاسی نگاه می شود یا در یک رقابت ورزشی جنبه های سیاسی پررنگ تر از فلسفه ورزش می شود، نمی توان انتظار داشت که مردم سیاست زده نشوند. در آخر باید گفت که بسته بودن فضای سیاسی جامعه هم از سویی دیگر به سیاست زدگی دامن می زند. وقتی بستر فعالیت و اظهارنظر در مورد مسایل سیاسی به طور کامل باز نشود و کنش و موضع گیری سیاسی در بستر جوی لایروبی نشده به حرکت درآید، از مجراهای دیگر سر می زند و به حوزه های دیگر تسری می یابد. ایجاد بستر مناسب برای اظهار نظر و کنش فعالان سیاسی از هر جریان و جناح، مانند تعبیه ی سوپاپ اطمینانی آسیب های احتمالی را به حداقل خواهد رساند.