چهار سال، فرصتی است که قانون اساسی در اختیار نمایندگان مجلس شورای اسلامی قرار داده است تا ضمن عمل به مسوولیت قانونگذاری در خانه ملت، نظارت بر عملکرد مسوولان اجرایی و دیگر وظایف نمایندگی، وعده های خود به موکلانشان را جامه عمل بپوشانند.
افزون بر عملکرد نمایندگان مجلس در انجام وظایف نمایندگی و عمل به وعده های انتخاباتی، موضع گیری ها، گفتار و کردار نمایندگان نیز مبنایی برای قضاوت موکلان قرار می گیرد و با محک انتخابگران عیار آن سنجیده می شود.
طی دوره های گذشته متاسفانه شاهد برخی بداخلاقی ها بودیم که فضای خانه ملت را زیر تاثیر خود قرار داد. همچنین، معدودی از منتخبان مردم در معرض آسیب های ترجیح منافع فردی و جناحی بر مصالح ملی قرار گرفتند و از بایسته های حفظ جایگاه و شان نمایندگی ملت دور شدند.
در مجلس پیشین روزهایی پیش آمد که صحن مجلس به عرصه گروکشی های جناحی و رونمایی از پرونده های ساختگی علیه برخی چهره های سیاسی و غیرسیاسی یا صحنه جدال نمایندگان با مسوولان دولتی بدل شد که خود منتخب اکثریت مردم بود. نتیجه این رخدادها، ایجاد بن بست هایی بود که گاه خود را در استیضاح سیاسی وزیران یا کندی در تصویب طرح ها و بسته های پیشنهادی دولت نشان داد. این در حالی بود که معطوف شدن توان هماوردی به همکاری می توانست به حل بسیاری از چالش های کشور بیانجامد. به عبارتی، کیفیت کنش سیاسی معدودی از نمایندگان به حدی رسید که نه برازنده خانه ملت بود و نه شایسته مقام نمایندگی.
نتیجه انتخابات هفتم اسفندماه و حذف برخی چهره هایی که حرمت ردای نمایندگی را نگه نداشتند اما درس بزرگی است برای وکیلانی که با مجوز مردم بر کرسی سبز مجلس دهم تکیه خواهند زد؛ درسی که می گوید نماینده واقعی ما باشید، چه در امر سیاسی چه در اخلاق سیاسی.
در خصوص بایسته های رعایت اصول و اخلاق نمایندگی چند نکته لازم به یادآوری است.
1- در میان کارکردهای قانونگذاری و نظارتی نمایندگی مجلس، نباید کارکردهای فرهنگی آن را از نظر دور داشت. نمایندگان مردم در مجلس باید اسوه فرهنگ اسلامی و اخلاق انسانی باشند و با الگوآفرینی، کیفیت رفتار سیاسی و اجتماعی شهروندان را ارتقا دهند. مردم از نمایندگان خود انتظار دارند با همدلی، تعامل و همفکری با مسوولان همسو و غیرهمسو و پرهیز از جنجال غیرسازنده در مورد مهمترین و حساس ترین مسایل جامعه، تصمیمی بهینه بگیرند. استفاده از بیانی پیراسته و کنشی شایسته که برازنده ردای نمایندگی باشد، کمترین خواسته ای است که مردم طی چهار سال آینده از منتخبان خود انتظار دارند چرا که سیمای مسوولان نظام از سویی نشان دهنده ویژگی های ملت و از سویی دیگر نشان دهنده ویژگی های نظام اسلامی است.
2- تقلیل مصالح و منافع ملی به مسایل و منافع جناحی، گروهی و حتی شخصی یکی از مهمترین مسایلی بود که طی سال های گذشته به تنش های درون مجلس نهم دامن زد. اگرچه بسیاری از منتخبان ملت در مجلس گرایش ها و نگاه سیاسی خاص خود را دارند اما زمانی که به خانه ملت راه می یابند باید منافع ملی را مبنای تصمیم گیری و عملکرد خود قرار دهند. اگر وفاداری و تعهد به منافع ملی وجه مشترک بینش و کنش نمایندگان قرار گیرد، همدلی حاصل از آن می تواند مسیر پیش روی حل مشکلات کشور را هموار کند.
3- مردمی که در انتخابات ریاست جمهوری 2 سال پیش به ادبیات و گفتمان سیاسی فاخر، پیراسته و غیرتنش زا رای دادند پیامدهای آن را در فضای سیاسی کشور دیدند و در انتخابات هفتم اسفندماه نیز با رویکردی مشابه پای صندوق های رای حاضر شدند و چینش نمایندگان خود را با صافی اراده شان پالایش کردند. یکی از پیام های انتخابات مجلس دهم این بود که نمایندگان باید گفتار و کرداری را برای خود انتخاب کنند که شایسته ملت ایران و مسوولان جمهوری اسلامی ایران باشد.
4- اکنون زمان پسابرجام است و بهره برداری از دستاوردهای برنامه جامع اقدام مشترک، کم اهمیت تر از دست یابی به این توافق تاریخی و مهم نیست. در این میان، همدلی و همزبانی دولت و ملت پیش نیاز بهره برداری از فرصت پیش رو است؛ همدلی و همزبانی که خود برپایه احترام متقابل منتخبان مردم در نهادهای قانونگذاری و اجرایی و نیز اشتراک نظر در پیمایش مسیر توسعه، پیشرفت و اعتلای کشور امکانپذیر می شود. نمی توان بدون نهادینه کردن اخلاق، احترام و تعامل سازنده میان گروه ها و شخصیت های سیاسی به ویژه میان نمایندگان ملت در نهاد قانونگذاری ثمره برجام را دید. افزون بر این، دستورکارهای مشخص مسوولان نظام در پیگیری اهداف کلان کشور در سند چشم انداز 20 ساله و سیاست های کلی در زمینه اقتصاد مقاومتی، محیط زیست، سلامت عمومی و ... ضرورت های یاد شده را برجسته تر می نماید.
نتیجه و چکیده ی سخن این که مردم ناظر و داور عملکرد مسوولان نظام به ویژه منتخبانشان در نهاد قانونگذاری و اجرایی هستند. نتیجه انتخابات اخیر نشان داد ناهمخوانی کنش برخی نمایندگان با جایگاه و مقام وکالت مجلس چندان دوام نخواهد آورد. نگاه تیزبین و نظاره گر جامعه، کنش منتخبان را زیر نظر خواهد داشت و در نهایت مردم هستند که در مورد تداوم حضور یا حذف نمایندگانی که اراده و خواست آنها را نمایندگی نمی کنند، تصمیم گیری خواهد کرد. باید به این تصمیم اعتماد کرد و درس های حاصل از آن را چراغ راه آینده قرار داد.