سبد خرید  (خالی) 0 ريال
سبد خرید  (خالی) 0 ريال
سبد خرید  (خالی) 0 ريال
سبد خرید  (خالی) 0 ريال

پیش‌گفتار:
این کتاب بررسی‌ای درباره‌ی هنر معماری می‌باشد. مطالعه‌ای از شکل‌پذیری عناصر اصلی تشکیل‌دهنده‌ی فرم و فضا و اصولی که حاکم بر ساماندهی آنان در محیط ساخته شده‌ی ما می‌باشد. عناصر تشکیل‌دهنده فرم و فضا ابزار حساس معماری هستند. این کتاب به عنصر فرم به عنوان ابزار اصلی طراحی تأکید کرده است و عملیات مربوط به فرم‌های اصلی و سازماندهی فضا و انواع تغییر شکلهای عمومی آنها را طراحی و دسته‌بندی کرده. سپس در حوزه‌ی اختیاران، هر طراح می‌تواند این عناصر را سنجیده و بکار ببرد که به یک سازماندهی مفید، با معنا و منسجم فضا، سازه و پوشش بیانجامد.

قسمت عمده‌ای این بررسی به تصاویر اختصاص داده شده است. تصاویر این کتاب شامل تمامی زمان‌ها و مکان‌ها است که شاید کنار هم قرار گرفتن آنها بتواند خواننده را به جستجوی شباهت‌ها در میان شکلهای ظاهرا بی‌شباهت وادار کند. البته مثالهای معماری که در این کتاب آمده کامل نبوده و لزوما شامل نمونه‌های اصلی نظرات و اصول بحث شده نمی‌باشد. البته گستردگی تصاویر داشته صورت گرفته شده و گزینش آنها بر مبنای مناسبت و روشنی آنها بوده و صرفا برای تصویر نظرات اساسی انجام شده است که این نظرات از حیطه‌ی تاریخی خود فراتر رفته و موجب تعمق و تفکر می‌شود.

برای بالا بردن درک مربوط به هنر معماری، عناصر تشکیل‌دهنده‌ی فرم و فضا و انتظام محیط ساخته شده‌مان اصول و شیوه‌ی ارائه مطالب از صراحت و روشنی برخوردار است.

برای دانلود به ادامه مطلب مراجعه نمائید….

بخش‌های اصلی معماری:
معماری شامل فضا، سازه و پوشش تجربه می‌شود از طریق حرکت در فضا، زمان فراهم می‌شود به وسیله تکنولوژی مطابقت می‌کند با یک برنامه منطبق است با محیط خود.
برنامه‌ی کار می‌تواند شامل این موارد باشد: شرایط، نیازها و خواسته‌های استفاده کننده- موانع و محدودیت‌های قانونی- عوامل اجتماعی فرهنگی و اقتصادی- سوابق تاریخی.
نظام‌ها:
۱- کالبدی: فرم و فضا که شامل پر و خالی و داخلی و خارجی است. سیستم‌ها و سازماندهی‌ها: فضا، سازه، پوشش و تکنولوژی.
۲- احساسی: برداشت احساسی و شناخت عناصر کالبدی توسط تجربه‌ی آنها به طور متوالی در زمان مانند طریق رسیدن و خارج شدن- ورودی و خروجی- حرکت در نظام فضاها- عملکردها، و فعالیتهای داخلی فضاها- کیفیات نور، رنگ، بافت، دیده آگوستیک
۳- نظری: درک روابط نظام‌های یافته یا یافت نشده یک بنا و مطابقت معنایی ایجاد شده توسط آنها. مانند تصورات و الگوها و نشانه‌ها و سمبل‌ها.

 

تحلیلی از روابط متقابل بین عناصر و سیستم‌های یک بنا:
سیستم پوششی: سطوح معرف حجمی چهار گوش که اجزاء برنامه و فضاها را در بر می‌گیرد.
سیتسم سازه: شبکه ستون‌ها نگهدارنده تیرهای افقی و قطعات سقف و کنسل، نمایانگر جهت ورود به بنا.

سیستم فضاسازی: اجراء برنامه و فضاها
فصل ۱
عناصر اصلی:
عناصر اصلی تشکیل دهنده‌ی فرم: نقطه، خط، سطح و حجم.
نقطه به عنوان مولد عمده فرم، مبین مکانی در فضا است. پیدایش تمامی فرم‌های تجسمی از حرکت نقطه آغاز می‌شود…………… نقطه حرکت می‌کند …………….. و خط ایجاد می‌گردد. اگر خط تغییر مکان یابد و سطح را حاصل کند، عنصر دو بعدی خواهیم داشت. در حرکت از صفحه به فضا، از برخورد صفحات، جسم ایجاد می‌شود (سه بعدی) ………. خلاصه اینکه انرژی جنبشی، حرکت نقطه را به خط، خط را به صفحه، و صفحه را به بعد فضائی تبدیل می‌کند.
نقطه:
۱- خط: از امتداد نقطه خط حاصل می‌شود و دارای خواص زیر است: طول، جهت، مکان.
۲- سطح: از امتداد خط حاصل می‌شود و دارای خواص است: طول و عرض، شکل، وجه، جهت و مکان.
۳- حجم: از امتداد سطح حجم حاصل می‌شود دارای خواص زیر است: طول، عرض و عمق، فرم/ فضا، وجه، جهت و مکان

 

نقطه مکانی را در فضا مشخص می‌کند و به عنوان عنصر اصلی در فرهنگ فرم می‌تواند مشخص کننده‌ی:
– دو سر یک خط- تقاطع دو خط- برخورد خطوط در گوشه‌های یک سطح یا حجم- مرکز یک شکل یا یک محیط.

نقطه در مرکز محیط خود دارای تعادل و سکونی است و عناصر اطراف را حول خود سازماندهی می‌کند و محیط را تحت تسلط خود قرار می‌دهد.
وقتی نقطه از مرکز دور می‌شود از سلطه نقطه در محیط کاسته می‌شود و یک کشش بصری بین نقطه و محیط ایجاد می‌شود.

عناصر نقطه‌ای در معماری:
نقطه فاقد بعد است. باید یادآور شویم که یک عنصر ستونی شکل در پلان به صورت یک نقطه دیده می‌شود.

دو نقطه:

دو نقطه مبین خطی است که آن دو را به هم مرتبط می‌سازد.
در نقطه از لحاظ بصری می‌توانند مبین محور عمود بر خط تعریف شده باشند محوری که این دو نقطه نسبت به آن قرینه هستند.
در پلان دو نقطه به عنوان مشخص کننده یک مدخل می‌توانند بکار روند. این دو نقطه مرتفع سطح ورود و مسیر دسترسی عمود بر آن را تعریف می‌کنند.
خط:
از امتداد نقطه خط به وجود می‌آید و فاقد عمق و عرض می‌باشد. خط عنصر مهمی در ترکیب بصری می‌باشد و می‌تواند به اشکال زیر بکار برود:
– اتصال دهنده، رابط، نگهدارنده، محیط کننده یا قطع کننده سایر عناصر بصری.
– تعریف کننده لبه‌ها و شکل دهنده‌ی سطوح.
– تجزیه‌ی کننده‌ی وجود سطح.

خط با اینکه از نظر فلسفی تنها یک بعد دارد ولی به جهت قابل رویت بودن باید تا حدی ضخامت داشته باشد ضخامت خط می‌تواند گاه بر عوامل زیر را به ما نشان دهد.
تکرار عناصر می‌تواند مانند خط دیده شود.
خط عمودی می‌تواند مبین توازن با نیروی جاذبه باشد یا وضعیت انسان را مطرح نماید. خط افقی معرف تعادل، سطح، زمین، افق یا بدن انسان در حالت استراحت باشد. خط مایل انحرافی از خط قائم یا افقی است و این خط در وضعیت نامتعادل خود پویا بوده از نظر بصری حالت فعال دارد.

عناصر نقطه‌ای در معماری:
عناصر خطی عمودی همچون ستون‌ها و تکستونهای هرمی و برجها برای گرامیداشت وقایع مهم و ایجاد نقاط، خصوصی در فضا بکار رفته‌اند. مانند برج زنگ در فنلاند که کلیسای دروکسنیسکا ایماترا است.
عناصر خط عمودی برای معرفی احجام شفاف فضا به کار می‌روند. برای مثال چند مناره فضایی را تعریف می‌کنند که در آن گنبد به طرز باشکوهی قد برافراشته است.
عناصر خطی:
ورودی سرپوشیده با ستونهای زن پیکر و پل سالجیتاتوبل سویس و ویلای سلطنتی کاتسورا ژاپن سه نمونه‌ی عناصر خطی برای معرفی حرکت در فضا، نگهداری سقف بالای سر و شکل‌دهی چهارچوب سه بعدی سازه‌ی فضای معماری به کار رفته‌اند. خط می‌تواند عنصری فرضی باشد تا عینی که حول آن عناصر می‌توانند به طور متقارن آرایش یابند.
ساختمان‌ها می‌توانند شکل خطی به خود بگیرند خصوصا وقتی که از تکرار فضاهایی تشکیل شده باشند که در حول مسیر حرکت سازماندهی شده‌اند.
در مقیاس کوچکتر خطوط عامل تفکیک و تجزیه‌ی لبه‌ها و وجود سطوح و احجام می‌باشند. این خطوط ممکن است حدفاصل یا اتصال مصالح چارچوبهای پنجره یا بازشوهای در و یا شبکه تیرها و ستونهای سازه باشند. چگونگی تأثیر بصری این خطوط بستگی به چیدمان آنها و فاصله‌ی آنها از هم دارد.
از خط به سطح:
دو یا چند خط موازی می‌تواند درک یک سطح را داشته باشد خصوصا زمانی که فاصله‌ی خطوط کم باشد تکرار مجموعه خطوط موازی به درک ما از سطح تعریف شده کمک می‌کند.

ستون قسمت معین و تقویت شده از یک دیوار است که به صورت عمودی از پی تا به بالا ادامه دارد. در واقع یک ردیف ستون چیزی جز دیواری بار و منفصل در چند محل نمی‌باشد.

عناصر خطی معرف سطوح:
ردیف ستونه برای معرفی سطح جلوی محل‌های مشرف به فضاهای باز همگانی است و نمای نسبتا محفوظی است و نمای نیمه شفافی از داخل را نشان می‌دهد که نمایانگر وحدت است و در بعضی موارد این ستون‌ها قابل دخول بوده می‌توانند به منظور ورودی به کار روند.
ستون‌ها علاوه بر اینکه بار سقف را تحمل می‌کنند می‌توانند به تقسیمات فضایی بنا کمک کنند به طوری که لبه‌های تقسیمات فضائی داخلی را نیز تفکیک می‌نمایند.
در مثال متضاد برای فهم بیشتر این موضوع: ستونهائی که لبه‌های داخلی فرم یک بنا را تفکیک می‌نمایند و آنها که لبه‌های فضای خارجی را که به وسیله فرم بنا تعریف می‌شود تجزیه می‌کنند.
– اجزاء خطی که سراسر به طور افقی بالای سر قرار می‌گیرند علاوه بر اینکه نور خورشید و باد را از خود عبور می‌دهند فضای خارجی را به طور ضعیف محصور می‌کنند.
عناصر خطی عمودی و افقی باتفاق می‌توانند معرف حجمی از فضا باشند مانند خانه جورجیا اوکیف، نیومکزیکو.

سطح:
از امتداد خط در غیر از جهت اصلی خود سطح بوجود می‌آید. سطح دارای طول و عرض است ولی فاقد عمق است.
رنگ و بافت بر بار بصری و استحکام آن اثر می‌گذارند. در شکل‌گیری ترکیب بصری، سطح حدود و یا مرزهای حجم را تعریف می‌کند. از آنجا که معماری هنری بصری است و طراحی احجام در آن نقش کلیدی دارد پس سطح به عنوان عنصر کلیدی در دانش طراحی معماری محسوب می‌شود.

خصوصیات هر سطح (اندازه، شکل، رنگ و بافت) همراه با روابط فضائی آنان با یکدیگر در نهایت تعیین کننده‌ی مشخصات هنری فرم تعریف شده و کیفیات فضای محصور شده می‌باشند.

انواع سطوح که در طراحی معماری به کار می‌روند عبارتند از:
۱- سطح سقف: سطح سقف به عنوان بام می‌باشد یعنی محافظ اصلی ساختمان از عوامل طبیعی و به عنوان سرپوش و سرپناه است در معماری.
۲- سطح دیوار: در تعریف و بستن فضا از نظر بصری فعال‌ترین سطوح هستند.
۳- سطح کف: سطح زمین از نظر فیزیکی پایه و از نظر بصری تکیه‌گاه است و فرم‌های ساختمانی را به وجود می‌آورد. سطح کف عملکرد ما را در ساختمان تأمین می‌نماید.

عناصر سطح گونه در معماری:

سطح زمین در نهایت نگهدارنده‌ی تمامی معماری ساختمان است و خواص توپوگرافیک سطح زمین همراه با شرایط آب و هوایی در فرم ساختمانی که در آن زمین احداث می‌شود اثر می‌گذارد. ساختمان می‌تواند بر روی زمین یا بالاتر یا پایین‌تر از آن قرار بگیرد. سطح زمین اگر بالا بیاید بیانگر مکان مقدس یا مهم می‌باشد می‌تواند گود شود که جلوگیری از عوامل نامطلوب کند یا می‌توان را تراشید یا تسطیح کرد تا سکوی مناسبی برای احداث بنا فراهم آید. سطح زمین می‌تواند به صورت پله پله باشد تا به تغییرات توپوگرافی براحتی جوابگو باشد..

فرم، رنگ، شکل و بافت سطح کف تعیین کننده شدت تعریف حدود یک فضا توسط آن سطح و شدت ایجاد یک زمینه‌ی بصری در مقابل سایر عناصر در فضا برای اینکه بتوانند دیده شود می‌باشند. همچنین بافت و وزن مخصوص مصالح کف بر چگونگی عبور بر آن اثر می‌گذارد. می‌توان سطح کف را خاکستری کرد تا دیگر عناصر در فضا بتوانند دیده شوند.

سطح دیوار خارجی همراه با سطح بام نفوذ عوامل طبیعی به فضاهای داخلی را کنترل می‌نمایند و به منزله‌ی سیمای ظاهری یا نمای اصلی بنا محسوب می‌شود می‌تواند به عنوان بخشی از طراحی منفک شود. یکی از کاربردهای مهم سطح عمودی دیوار استفاده از آن به عنوان عنصر نگهدارنده یا دیوار حمال می‌باشد. سطوح دیوارهای داخلی، اطاقها یا فضاهای یک بنا را تعریف می‌کنند و می‌بندند. چگونگی مشخصات بصری آنها بازشوها و ارتباطشان با یکدیگر فضای موجود و ارتباط آن با فضاهای اطراف معین می‌کند.

– به عنوان بخش از طراحی سطح دیوارها می‌توانند با سطح زمین ترکیب شوند مثلا می‌تواند به صورت زمینه‌ی پشتی مات یا خاکستری برای سایر عناصر در فضا عمل کند و از نظر بصری می‌تواند مات بوده یا شفاف باشد تا منشأ تامین دید و نور گردد. – در حالیکه ما با سطح کف و دیوار تماس فیزیکی داریم سطح سقف از ما فاصله‌ی بیشتری دارد و اغلب یک پدیده‌ی کاملا بصری در فضا می‌باشد. سطح سقف می‌تواند به منزله‌ی کف برای طبقه‌ی بالا و سقف برای طبقه‌ی پایین باشد و می‌تواند جلوه‌ی آسمان به خود بگیرد. می‌تواند به طوری تنظیم شود که کیفیت نور و اگوستیک را در درون فضا کنترل نماید.
– با متمایز کردن صفحات عمودی و افقی به وسیله‌ی تغییر مصالح، رنگ، بافت و معرفی دقیق بازشوهای بین آنان و واقع در کنجها می‌توان لبه‌ها را از نظر بصری به نمایش گذاشت و به فرم کلی بنا کیفیت صفحه‌ای دارد.
حجم:
از امتداد سطوح حجم به وجود می‌آید. از نظر فلسفی حجم دارای سه بعد یعنی طول، عرض و عمق می‌باشد.
تمامی احجام قابل درک و تجزیه و شامل قسمت‌های زیر می‌باشند:
۱- نقاط رئوس، مکان تلاقی چند سطح
۲- خطوط یالها، مکان تلاقی دو سطح
۳- سطوح یا وجوح که حدود یا محدوده حجم را تشکیل می‌دهد.

فرم، اولین صفت مشخصه‌ی حجم است، و به وسیله‌ی اشکال و نحوه ارتباط سطوحی که حدود حجم را تعریف می‌کنند معین می‌شود.

حجم به عنوان عنصری سه بعدی در دانش طراحی معماری ، می‌تواند توپر (جسم فضای آنرا اشغال کرده باشد) و یا توخالی (فضای محصور شده توسط سطوح) باشد.
عناصر حجم گونه:
– فرم ساختمان‌ها به صورت اجحامی در فضا

– فرم ساختمان‌ها احجام فضا را تعریف می‌کنند.

فصل دوم
خصوصیات هر سطح، حجم و بطور کلی فرم شامل:
شکل: صفت اصلی مشخص‌کننده‌ی فرم است. شکل نتیجه‌ی ترکیب معین وجوه و یال‌های یک فرم است و وسیله‌ی اصلی تشخیص و شناخت فرم یک شی می‌باشد.
اندازه: ابعاد واقعی فرم، طول و عرض و عمق آن است در حالی که این ابعاد، تناسبات فرم را معین می‌نمایند. مقیاس فرم توسط نسبت اندازه‌های آن به اندازه‌ی سایه فرم‌های موجود در محیط آن تعیین می‌شود.
رنگ: پرده رنگ، شدت و ارزش رنگی بعد یک فرم است، رنگ مشخص‌ترین صنعتی است که یک فرم را از محیطش متمایز می‌نماید. همچنین رنگ، در بار بصری فرم اثر دارد.
بافت: مشخصات وجه یک فرم، بافت وجوه یک فرم است که به قابل احساس بودن آنها و کیفیت انعکاس نورشان اثر دارد.
مکان: محل قرارگیری فرم نسبت به محیط یا محدوده‌ی بصری‌اش می‌باشد.
جهت: وضعیت قرارگیری فرم است نسبت به سطح زمین، نقاط پیرامون یا نسبت به فردی که به فرم نگاه می‌کند.
تعامل بصری: درجه‌ی سختی و پایداری یک فرم است. تعامل بصری یک فرم بستگی به هندسه و جهت قرارگیری‌اش نسبت به سطح زمین و خط دید ما دارد.
در معماری، ما با اشکال زیر سر و کار داریم:
سطوح (کف‌ها، دیوارها، سقف) ب) بازشوها (درها و پنجره‌ها) ج) دوره‌ی مرئی فرم بناها
مهمترین اشکال هندسی عبارتند از:
الف) دایره ب)‌ مثلث ج) مربع
دایره: شکلی است مرکزی و درون‌گرا که ماهیتا متعادل می‌باشد و مرکزیتی برای اطراف و دور و بر خود بوجود می‌آورد. با قرار دادن دایره در مرکزیت، محل کیفیت مرکزیت داشتن آن تشدید می‌شود.
مثلث: شکلی است که تعادل را القا می‌کند. مثلث هنگامی که به یک ضلعش تکیه دارد شکل کاملا متعادلی است و وقتی بطور سرازیر به یکی از رئوس خود قرار می‌گیرد منجر به افتادن به یک طرف شود.
مربع: معرف خلوص و منطق است شکلی ایستا و خنثی است و دارای جهت مناسبی نمی‌باشد. تمامی دیگر راست گوشه‌ها را می‌توان تغییر شکل‌هایی از مربع دانست، به عبارت دیگر آنها سرگردانی از اصل مربع‌اند که توسط افزودن به عرض یا ارتفاع آن حاصل می‌شوند.
اجسام افلاطونی
استوانه: استوانه نسبت به محوری که توسط مراکز در وجه دایره‌اش تعریف می‌شود حالت مرکزی دارد و به آسانی می‌تواند در امتداد این محور گسترش یابد. استوانه در صورتی تعادل دارد که به یکی از وجوه دایره‌اش تکیه کرده باشد. کره: فرمی مرکزی و به شدت سخت است. کره همانند دایره که مولد آن است فرمی است که در محیطش حالت خود مرکزی و معمولا تعادل دارد. کره در هر زاویه‌ای دیدی شکل دوار خود را حفظ می‌کند.
مکعب: منشوری است که دارای ۶ وجه مربع تساوی و ۱۲ مایل مساوی می‌باشد. مکعب به لحاظ یکسانی ابعادش، فرمی ایستا و فاقد حرکت یا جهش مشخص است. مکعب جز مواقعی که به یکی از یال‌هایش قرار دارد فرمی متعادل است.
هرم: خواصی مشابه مخروط دارد چون تمامی سطوح آن سطوح‌هایی متساوی است و می‌تواند بر روی هر کدام به حالت تعادل قرار بگیرد در حالی که فرم مخروط فرمی سرم به شمار می‌آید هرم نسبتا تیز و خشن و زاویه‌دار است.
مخروط: از دوران مثلث متساوی‌الاضلاع حول محور خودش (قائمش) بوجود می‌آید، مخروط همانند استوانه در صورتی که به قاعده‌ی دایره خود تکیه داشته باشد دارای تعادل است و هنگامی که محور قائمش کج شود از تعدادل خارج می‌گردد.
فرم‌های منظم و نامنظم
فرم‌های منظم به فرم‌هایی اطلاق می‌شود که اجزاءشان به حالتی هماهنگ و منظم به هم مربوط شده باشند. بطور کلی آنها طبیعتا متعادل و دارای یک یا چند محور متقارن می‌باشد. اجسام افلاطونی مهم‌ترین نمونه‌های فرم‌های منظم هستند.
فرم‌های نامنظم آنهایی هستند که اجزاءشان از نظر کیفیت نامتشابه بوده، با یکدیگر به صورت ناهماهنگ مرتبط شوند بطور کلی نامتقارن‌اند و از فرم‌های منظم پویاترند.
تغییر شکل فرم / تغییرات ابعادی
یک فرم می‌تواند با تغییر یک یا چند تن از ابعادش تغییر پیدا کند ولی هنوز هم هویت خانوادگی خود را داشته باشد. برای مثال، یک مکعب با تغییر ارتفاع طول و عرضش می‌تواند به سایر فرم‌های منشوری تبدیل شود.
تغییرات برشی: با برش قسمتی از حجم یک فرم می‌توان آن را تغییر شکل داد. یک فرم، بسته به درجه‌ی عمل برشش، می‌تواند هویت اولیه‌ی خود را حفظ کند یا به فرمی متعلق به خانواده‌ی دیگری تبدیل شود.
تغییرات الحاقی: یک فرم با الحاق قسمت‌هایی به حجمش می‌تواند تغییر شکل پیدا کند. چگونگی عمل الحاق معین خواهد کرد که هویت فرم اولیه حفظ می‌شود یا تغییر پیدا می‌کند.
فرم‌های مرکزی: لازمه‌ی فرم‌های مرکزی مجدد تفوق بصری فرم منظم هندسی‌ای است که در مرکز قرار دارد، فرمی مانند کره، استوانه یا چند وجهی. این فرم‌ها از خواص خود مرکزی نقطه و دایره بهره‌مندند زیرا حالت مرکزی دارند.
از نظر اینکه آنها ترکیباتی مستقل و در محیط خود منفرد هستند تفوق یک نقطه را در فضا مشخص می‌کنند یا مرکز محدوده‌ای معین را به خود اختصاص می‌دهند، ایده‌آل می‌باشند. وجود آنها می‌تواند نمایانگر محلی مقدس یا شریف و یا زنده نگهدارنده‌ی یاد اشخاص یا وقایع مهم باشد.
فرم‌های خطی
فرم خطی می‌تواند در اثر تغییر تناسبات ابعادی یک فرم یا آرایش مجموعه‌ای از فرم‌ها در یک امتداد خطی حاصل شود. در مورد دوم، مجموعه فرم‌ها می‌توانند تکراری باشند یا نوعا نامشابه بوده ولی توسط عنصری مجزا و شخص همچون دیوار یا سیر حرکتی سازماندهی شوند. فرم خطی می‌تواند به صورت قطعه قطعه و یا منحنی باشد تا با شرایط محل از قبیل شرایط توپوگرافی، دید و گیاهان خود را تطبیق دهد. همچنین می‌تواند مواجهه با فضای خارجی یا معرف بعد یا کناره‌ی آن باشد و یا سطح ورود به فضاهای پشت خود را تعریف نماید. نوع دیگر آن می‌تواند به طریقی بکار رود که فضا را محصور کند.
فرم‌های شعاعی
فرم شعاعی از فرم‌های خطی تشکیل شده که از یک هسته‌ی مرکزی به حالت شعاعی خارج می‌شوند. این فرم جنبه‌های فرم‌های مرکزی و خطی را یکجا در یک ترکیب جمع کرده است. هسته‌های وسط، یا بطور سمبلیک و یا از نظر عملکردی مرکز این سازماندهی محسوب می‌شود. قسمت مرکزی می‌تواند از نظر بصری فرعی غالب باشد و از بقیه منفک شود و یا با بازوهای شعاعی ترکیب شده و در خدمت آنان باشد. بازوهای شعاعی خواصی مشابه فرم‌های خطی دارند و به فرم شعاعی کیفیتی بیرون‌گرا می‌دهند. آنها می‌توانند امتداد یابند خود را با موارد یا خصوصیات مشخص محلشان مرتبط ساخته است پیوند دهند. وجوه طویل آنها می‌توانند در معرض شرایط مطلوب نور، باد، دید یا فضا قرار گیرند.

فرم‌های مجموعه‌ای
در حالی که در سازماندهی مرکزی، انتظام فرم‌ها بر مبنای قوی هندسی استوار است، در ساماندهی مجموعه‌ای، فرم‌ها بر حسب شرایط عملکردی اندازه، شکل یا همجواری، جمع‌بندی می‌شوند. سازماندهی مجموعه‌ای مانند کیفیت درون‌گرایی و نظم هندسی فرم‌های مرکزی است، ولی انعطاف‌پذیری لازم برای شرکت فرم‌هایی با اندازه‌ها، اشکال و جهت‌های مختلف را در ترکیب خود دارا می‌باشد. ضمن در نظرگیری انعطاف‌پذیری سازماندهی‌های مجموعه‌ای، فرم‌ها در آن‌ها می‌توانند به راه‌های زیر سازماندهی شوند:
الف)‌ می‌توانستند به یک فضای اصلی بچسبند یا ضمیمه شوند ب) آنها می‌توانند تنها به حالت همجواری به یکدیگر مربوط شوند. ج) احجام آنها می‌توانند در هم تداخل کنند و به صورت ترکیبی با فرم‌های متنوع درآیند.
عناصری با ابعاد مشخص در درون چهارچوب بصری یک سطح می‌توانند به تشخیص ما از اندازه و مقیاس آن کمک نمایند. بافت وجه یک سطح همراه با رنگ آن به بار بصری مقیاس و کیفیت انعکاس نور آن اثر می‌گذارند.
شکل و تناسب یک سطح در اثر اجرای یک طرح بصری بر روی وجه آن می‌تواند دگرگون یا اغراق شود.
با قرار دادن سی پره چرخی می‌سازیم ولی بهره‌برداری از این چرخ به هیچ وجه بستگی ندارد مگه فضا.
از گل رس ظرف می‌سازیم ولی بهره‌برداری از ظرف به هیچ چیز بستگی ندارد مگه فضا.

لائوتسه

فرم‌های شبکه‌ای
یک شبکه می‌تواند توسط تقاطع دو یا چند مجموعه خطوط موازی با فواصل منظم تعریف شود. شبکه، یک الگوی هندسی را ایجاد می‌کند که متشکل از نقاطی (محل تقاطع خطوط شبکه) یا فواصل منظم و حوزه‌هایی (که توسط خطوط شبکه تعریف می‌شوند) با اشکال منظم است. معمول‌ترین شبکه‌ها بر مبنای هندسه مربع حادث می‌شود. شبکه‌ی مربعی به خاطر تساوی ابعاد و قرینگی دو طرفه‌اش، لزوما خنثی و فاقد سلسله مراتب و جهت است. از آن می‌تواند برای خرد کردن مقیاس یک وجه و تبدیل آن به واحدهای قابل سنجش و نیز ایجاد بافت یکنواخت استفاده کرد.

تلاقی‌های متعارف هندسی
الف) دو فرم ممکن است شخصیت فردی خود را از دست بدهند، با یکدیگر ترکیب شوند و فرم مرکب جدیدی را بوجود آورند.
ب) یکی از فرم‌ها می‌تواند دیگری را بطور کامل در حجم خود جای دهد.
ج) دو فرم ممکن است شخصیت فردی خود را حفظ نمایند و قسمتی از حجم آنان در یکدیگر تداخل کند.
د) دو فرم می‌تواند از هم جدا باشند و توسط قسمت سومی که با هندسه‌ی یکی از فرم‌های اصلی می‌خواند به هم مربوط شوند.
فرم‌هایی که از لحاظ هندسه یا جهت مختلفند به دلایل زیر ممکن است با یکدیگر در یک سازماندهی واحد شرکت جویند:
الف) برای انطباق با شرایط مختلف فضای داخلی و فرم بیرون یا اهمیت دادن به آنها، بیان اهمیت عملکردی یا سمبلیک یک فرم یا فضا در محیطش.
ب) گرداندن یک فضا به سمت خصوصیات خاصی در محل، جدا کردن حجم کاملا تعریف شده‌ای از فضا از فرم ساختمان، تعریف و تفکیک سیستم‌های مختلف ساختمانی یا فنی که در درون فرم بنا وجود دارند.
ج) برای تأکید قرینگی موضعی در فرم ساختمان، انطباق با هندسه متضاد توپوگرافی، زندگی گیاهی، بعدها یا ساختمان‌های مجاور محل.

فهرست مطالب

پیش‌گفتار: ………………………………………………….۱
بخش‌های اصلی معماری: ……………………………………۲
نظام‌ها: ۲
تحلیلی از روابط متقابل بین عناصر و سیستم‌های یک بنا:………. ۲
فصل ۱…………………………………………………… ۳
عناصر اصلی: ……………………………………………..۳
نقطه: ……………………………………………………..۳
عناصر نقطه‌ای در معماری:………………………………. ۴
دو نقطه: …………………………………………………۵
خط: ……………………………………………………….۵
عناصر نقطه‌ای در معماری:……………………………….. ۶
عناصر خطی:…………………………………………… ۶
از خط به سطح: …………………………………………۶
عناصر خطی معرف سطوح: ……………………………….۷
سطح: …………………………………………………….۷
عناصر سطح گونه در معماری: …………………………….۸
حجم: …………………………………………………….۱۱
عناصر حجم گونه: ………………………………………….۱۲
فصل دوم ………………………………………………….۱۳
خصوصیات هر سطح، حجم و بطور کلی فرم شامل: …………….۱۳
اجسام افلاطونی……………………………………………. ۱۴
فرم‌های منظم و نامنظم ………………………………………..۱۴
تغییر شکل فرم / تغییرات ابعادی…………………………….. ۱۴
فرم‌های خطی………………………………………………. ۱۵
فرم‌های شعاعی ………………………………………….۱۵
فرم‌های مجموعه‌ای …………………………………………..۱۶
فرم‌های شبکه‌ای ………………………………………….۱۷
تلاقی‌های متعارف هندس…………………………………..ی ۱۷
دوایر و چهار گوشه‌ها ……………………………………….۱۸
تفکیک فرم ………………………………………………….۱۸
لبه‌ها و کنج‌ها ………………………………………………..۱۸
تفکیک وجه …………………………………………………..۱۹
فصل ۳: …………………………………………………..۲۰
فرم و فضا: وحدت اضماء: ………………………………………۲۰
فرم و فضا: …………………………………………………..۲۰
تعریف فضا به وسیله‌ی عناصر افقی:………………………….. ۲۱
سطح کف فرو رفته: ……………………………………………۲۲
سطح فرو رفته:………………………………………………. ۲۲
سطوح بالای سر:…………………………………………… ۲۲
تعریف فضا به وسیله‌ی عناصر عمودی:…………………………. ۲۳
عناصر خطی عمودی: …………………………………………۲۳
ستون‌های در فضا: ……………………………………………۲۳
سطح عمودی منفرد: …………………………………………..۲۴
سطوح عمودی ………………………………………………۲۵
سطوح L شکل ……………………………………………….۲۶
سطوح عمودی موازی …………………………………………..۲۷
سطوح موازی ………………………………………………..۲۸
ترکیب سطوح به شکل……………………………………….. U 29
سطوح U شکل …………………………………………………۳۰
۴ سطح: محصور کردن ……………………………………..۳۱
خصوصیات فضای معماری ………………………………..۳۳
بازشوها در فاض ـ عناصر تعریف کننده فضا …………………….۳۴
درجه بسته بودن …………………………………………..۳۴
دید…………………………………………………………… ۳۶
بازشوها: انواع اصلی ……………………………………….۳۸
درون سطوح ……………………………………………….۳۸
در کنج‌ها ………………………………………………….۳۸
بین سطوح…………………………………………………… ۳۸

ارتباط با ما

 آدرس دفتر: تهران ، میدان توحید ، خیابان توحید ، خیابان اردبیل، پلاک 10 ، طبقه اول ، واحد 1
تلفن ثابت : 66561696-021
تلفن همراه : ۰۹۱۲۱۰۴۲۷۰۵
پست الکترونیکی: info[a]artimandec.ir

logo-samandehi