۱ - نور را دریاب: نور عنصری است كه با آن دیدن اشیا ممكن می شود. نور می تواند ریتم خلاقانه ای به یك فضای داخلی ببخشد. بدون نور، نه فرم را احساس می توان كرد، نه رنگ را و نه بافت را. نورپردازی در یك فضای داخلی پیامدهای مهمی در بردارد. چه بسا نورپردازی مناسب یك فضا آن فضا را خوشامد و چشم نواز كند. نورپردازی در كنار ابعاد زیباشناختی، بعد عملكردی هم دارد. نور مناسب در طول شب در یك فضای داخلی می تواند حس محدود بودن یا ابهام و هراس را بر طرف كند. نور مناسب یك اتاق حتی می تواند چهره آدمی را گرم و صمیمی كند. به كمك نورپردازی می توان یك فضای داخلی را به جزایر نورانی متنوعی تبدیل كرد. پس، از باب مثال، غذاخوری باید نور ملایم و گرمی داشته باشد یا بهترین نورها برای حمام، منابع نوری كم ولتاژ هستند.
۲ - فرم را بشناس: فرم، توده فیزیكی یك شیء است كه سه بعدی بوده و وزن دارد. فرم معمولاً به پوسته بیرونی بنا نسبت داده می شود، در حالی كه فضای داخلی هم فرم خاص خود را تشكیل می دهد. معمولاً فرم فضای داخلی تابعی از عوامل مختلف است. دسترسی ها و سیركولاسیون مهمترین این عوامل هستند. هر چند نمود فرم بیشتر در پوسته بیرونی یك بنا است با این حال نمود بیرون و درون می تواند یك شكل نباشد.
۳ - فضا را احساس كن: فضا را محدوده در دسترس كاربران دانسته اند. در طراحی داخلی معمولاً استفاده مؤثر از فضا و ارتباط آن با محیط، مهم است. مسأله ای كه در رابطه با فضا مطرح می شود، رعایت ابعاد انسانی در طراحی داخلی است. از قرن ها پیش رویكرد عمده فیلسوفان و معماران به عنصر فضا، برجسته بوده است. در طی سال های اخیر هم ارتباط بین ابعاد انسانی با فضاهای داخلی به یكی از فاكتورهای مهم طراحی بدل شده كه از آن تحت عنوان ارگونومی یا كار پژوهی در دید كلی و اندام سنجی (Anthropometry) در دید جزئی، یاد می شود. در طراحی داخلی می بایست رابطه درسـت انسان با فضا تعریـف شود و ابعاد بدن انسان ها برای سهولت دسترسی های فضایی مد نظر قرار گیرد.
۴ - بافت را لمس كن: بافـت مشخصـه ای از یك شیء اسـت كه با لمس كـردن یا دیدن به چشـم می آید. بافت می تواند نرم یا خشن، كشیده یا برجسته، زبر یا مخملین و یا ابریشمی باشد. در طراحی داخلی پوسته ها و سطوح فضایی معمولاً بسته به عملكرد هر فضا تغییر می كند. چه بسا طراحی داخلی یك خانه نیازمند سطوحی نرم و منعطف باشد، اما فضای داخلی یك سینما چنین سطوحی را برنتابد.
۵ - شكل را بیازمای: شكل، خط بیرونی یك شیء را تشكیل می دهد. در معماری معمولاً شكل و فرم را با هم اشتباه می گیرند. شكل یا صورت معادله كلمه Shape فرنگی است؛ در حالی كه فرم املای فارسی همان Form است. معمولاً شكل ها یا طبیعی هستند یا غیـرقابل مشاهـده یا هندسی. در تركیب بندی یك فضا شكل اشیـا عامل تعیین كننده ای است. طراحان داخلی به كمك این عامل می توانند تركیبات بصری گوناگونی پدید آورند.
۶ - رنگ را در هم بیامیز: در تعریف رنگ آن را خاصیت بصری فرم دانسته اند. در حقیقت عنصر فرم از طریق رنگ معنا می یابد. رنگ در طراحی داخلی احساس آدمی را تحت تأثیر قرار داده و روی فرم تأكید می كند، ضمن آنكه رنگ، حس مقیاس را هم موجب می شود. كاربرد رنگ هم، از یك فضای داخلی به فضای دیگر فرق می كند و در كاربرد رنگ، توجه به خصلت های روانی آدمیان ضرورت تام دارد.
۷ - حجم را بشناس: حجم عنصر مهم طراحی داخلی است. در معماری سنتی ایران، شاهد فضاهای پر و خالی احجام معماری هستیم. مقرنس ها و گوشواره ها خود بخشی از احجام خالی هستند. در این معماری مسایل حجمی اهمیت زیادی دارد. ما فضای داخلی را به واسطه لایه بیرونی بنا درك می كنیم. این لایه بیرونی در حقیقت همان حجم كلی بناست. در معماری مدرن، معمار به انتزاع و جدایی پوسته یا حجم بنا از درون آن می اندیشد و این جاست كه دیوارها و سقف ها، فضایی تاكیدی ایجاد می كنند و خود را از قید و بندهای فضای داخل رها می كنند. این جا طراحی داخلی به مثابه یك سامان یا روش معمارانه مطرح می شود.