افکارخبر،30سال خودش یک عمر است، عمری که مطابق قانون کار کشورمان باید صرف شود تا فردی بتواند با پرداخت 23 درصد از حقوقش به سازمان تأمین اجتماعی بازنشسته شود و مستمری دریافت کند. حالا و در آستانه تدوین برنامه ششم توسعه زمزمههایی درباره افزایش سن و سنوات بازنشستگی به گوش میرسد؛ زمزمه هایی که میگوید حال و روز مالی سازمان تأمین اجتماعی خوب نیست و صندوق بازنشستگی این سازمان به رغم حقوق ۳۱ میلیونی مدیرانش در بحران مالی قرار دارد!
برنامه ششم توسعه با وجود آنکه در کشاکش تصویب و چکشخواری است اما به نظر میرسد یکی از جنجالیترین برنامههای توسعهای را پیش رو داشته باشیم. تبصره ۲۴ این برنامه برای کنترل و کاهش مشکلات صندوقهای بازنشستگی دولت تدابیری اندیشیده است. افزایش تدریجی سن و سابقه خدمت لازم برای مشمولان تمام صندوقهای بازنشستگی و تأمین اجتماعی از سال اول برنامه هر سال به میزان شش ماه، به حداقل سن و سابقه خدمت جهت احراز بازنشستگی یکی از این تدابیر است، یعنی اگر سن بازنشستگی در حال حاضر ۶۰ سال میباشد، در سال اول برنامه(۹۵)، این سن به ۶۰ سال و شش ماه افزایش پیدا میکند. تکلیف دیگر برنامهای دولت این است که بازنشستگی پیش از موعد را بعد از تصویب این قانون ممنوع کند. همچنین حداکثر سنوات ارفاقی مشاغل سخت و زیانآور برای مشمولان صندوقهای بازنشستگی کشوری و لشکری به مدت سه سال و صندوق تأمین اجتماعی به مدت پنج سال تعیین میشود. صندوق بازنشستگی سازمان تأمین اجتماعی در حالی مدعی بحران مالی است که سید احسان خاندوزی، عضو هیئتعلمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی گفته است: بررسی فیش حقوقی مجموعه مدیران یک صندوق بازنشستگی که در شرف ورشکستگی است، نشان میدهد که حقوق پایه مدیران این صندوق بازنشستگی 19 میلیون و 300 هزار تومان است که با جمع مزایا حقوق مدیران این صندوق بازنشستگی 31 میلیون و 400 هزار تومان میشود.
23 درصد از حقوق کارگران
سازمان تأمین اجتماعی کشور حدود 50/8 درصد از جمعیت کشور (40 میلیون نفر) را زیر پوشش خدمات خود قرار داده است، ضمن آنکه حدود 5 میلیون نفر مستمریبگیر و حدود 35 میلیون نفر (13 میلیون بیمه شده اصلی) نیز بیمه شده این سازمان هستند. این بدین معناست که این سازمان هر ماه پیش از آنکه خود کارگران حقوقشان را دریافت کنند، 23 درصد از حقوق 13 میلیون بیمه شده اصلی را به عنوان حق بیمه کم میکند. بر این اساس بخش مهی از درآمد سازمان تأمین اجتماعی میزان ثابتی است که همه ماهه از فیش حقوقی بیمهشدگان آن کسر میشود. سازمان تأمین اجتماعی به جز این درآمد ثابت، شرکتهای هلدینگ بسیاری را در زیرمجموعه خود دارد و اصولاً در تمام دنیا ساز و کار بیمهها بر مبنای سرمایهگذاری حق بیمههای دریافتی از سوی بیمهشدگان است و سرمایه اصلی سازمان تأمین اجتماعی نیز باید از طریق مدیریت مالی و چنین گردشهایی تأمین شود. این در حالی است که محمد حسن زدا، معاون فنی و درآمد سازمان تأمین اجتماعی مدعی است:«در حال حاضر تأمین اجتماعی از لحاظ درآمد و سرمایه دچار بحران است به طوری که اگر بخواهیم به همین روند ادامه دهیم شاید در سالهای آینده توانایی پرداخت حقوق و مستمری بازنشستگان را نداشته باشیم، به همین دلیل آیا بهتر نیست که فرد دو سال بیشتر کار کند اما مشکلی از بابت دریافت حقوق نداشته باشد.»
به گفته معاون فنی و درآمد سازمان تأمین اجتماعی، اگر همین الان بیمه شدهای بخواهد براساس تعداد سالهای سابقه خود پول حق بیمه را از تأمین اجتماعی بگیرد ما توانایی پرداخت آن را نیز نداریم. به همین دلیل در وضعیت خوبی به سر نمیبریم. این ادعا در حالی مطرح میشود که ذخایر این سازمان ماه به ماه از محل 23 درصد حق بیمهای که از حقوق کارگران کسر میشود در حال شارژ شدن است اما این فقط بخشی از درآمدهای سازمان تأمین اجتماعی است. از سوی دیگر اگرچه بنا به اظهارات سید تقی نوربخش، رئیس سازمان تأمین اجتماعی پرداخت مستمری مستمریبگیران تأمین اجتماعی یک روز هم جابهجا نشده اما اگر به سراغ مستمریبگیران بروید متوجه خواهید شد بازنشستگان سازمان تأمین اجتماعی یا مستمری بگیران آنها در ماههای اخیر هر ماه حقوقشان را در یک زمان متفاوت دریافت میکنند. همین مسئله هم موجب میشود این افراد که اغلب هم سن و سال دارند، ناگزیر باشند چند بار به بانک مراجعه کنند زیرا یک ماه روز اول و در ماه دیگر روز پنجم حقوقشان پرداخت میشود. هر روز تأخیر در پرداخت 3 هزار میلیارد تومان مستمری و بیمه بیکاری در این سازمان میتواند سود زیادی را راهی خزانه سازمان تأمین اجتماعی کند.
شستا منبع تمام نشدنی درآمد تأمین اجتماعی
شرکت سرمایهگذاری تأمین اجتماعی (شستا) نیز یکی از منابع درآمد سازمان تأمین اجتماعی است که در زمینه سرمایهگذاری و مشارکت در فعالیتهای اقتصادی و بازرگانی اعم از فعالیت تولیدی، بازرگانی، خدماتی (مالی، مدیریتی و…) و تأسیس و مبادلات سهام انواع شرکتها فعالیت میکند و در حال حاضر، ۱۰ درصد ارزش بورس اوراق بهادار تهران، متعلق به شستا میباشد. شستا یک شرکت سرمایهگذاری مادر (هلدینگ) است که مجموعهای با بیش از ۱۷۰ شرکت و مؤسسه را اداره میکند. مجموع داراییهای این شرکت سرمایهگذاری در سال ۱۳۹۱ بالغ بر ۳۹ هزار میلیارد تومان و سود سالانه آن نزدیک به 3هزار میلیارد تومان بوده است.
به طور نمونه شرکت سرمایه گذاری دارویی تأمین (TPICO) یکی از زیرمجموعههای شرکت سرمایهگذاری تأمین اجتماعی (شستا) است. این شرکت با تولید بیش از 70 درصد مواد اولیه دارویی، 30 درصد محصولات نهایی و فرآوردههای دارویی و توزیع بیش از 40 درصد محصولات این صنعت، به عنوان بزرگترین هلدینگ دارویی کشور و یکی از بزرگترین گروههای دارویی منطقه خاورمیانه شناخته میشود و با صادرات به بیش از 50 کشور در پنج قاره جهان، مقام اول صادرات دارو در ایران را کسب کرده است.
ماجرای اختلاس هزار میلیاردی
سال 89 بود که یکی از اعضای کمیسیون اجتماعی مجلس از تخلف یکهزار میلیارد تومانی در 150 شرکت زیرمجموعه سازمان بازنشستگی و شستا خبر داد و گفت: اگر هیئت رئیسه مجلس از ادامه کار جلوگیری نمیکرد میتوانستیم بیش از 3 هزار میلیارد تومان اسناد و مدارک تخلف در این شرکتها را اثبات کنیم. حرفهای سلیمان جعفرزاده پنج سال قبل درباره تخلفات سازمان تأمین اجتماعی شنیدنی بود. به گفته وی تأمین اجتماعی حیاط خلوت دولتها بوده است. رئیس کمیته تحقیق و تفحص از شرکتهای شستا و سازمان بازنشستگی از مدیری میگفت که کارخانهای را بیش از 300 میلیارد تومان اضافه بر قیمتش خریداری کرده و به عنوان تشویق از پاداشهای450 میلیون تومانی تا یکهزار سکه به برخی افراد و کارکنان هدیه داده است. مجلس هشتم اما موفق نشد این تفحص را به سرانجام برساند. بنا به تأکید جعفرزاده فشارهای سیاسی از سوی بسیاری از چهرهها و حتی هیئت رئیسه مجلس مانع به سرانجام رسیدن این ماجرا شد. سال 92 هم یک بار دیگر تفحص از تأمین اجتماعی مطرح شد اما این بار هم ماجرا به نتیجه نرسید. هرچند پرونده سعید مرتضوی رئیس سابق این سازمان هنوز باز است.
سهم کارگران از تأمین اجتماعی
بر اساس آنچه ذکر شده به نظر میرسد بحران مالی صندوق بازنشستگی تأمین اجتماعی با تمام مشکلاتی که در پیش رو دارد و حتی اثبات اختلاس هزار میلیاردی در این سازمان در سالهای گذشته با عنایت به درآمد این سازمان بیشتر به یک شوخی میماند. جمعیت کارگر تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی به عنوان یکی از ضعیفترین اقشار جامعه 23 درصد از درآمد خود را برای این در اختیار این سازمان میگذارند تا بعد از عمری تلاش وقتی قرار است در سنین حدود 60 سالگی یعنی سنی که مطابق تعاریف سازمان جهانی بهداشت سن پیری به شمار میرود به آب باریکهای دل خوش کنند. این در حالی است که با پسانداز ماهانه همین 23 درصد از حقوقشان هم میتوانستند بعد از 30 سال از سود شبکه بانکی کشور چیزی معادل همین حقوق بازنشستگی را دریافت کنند. افزایش سن و سنوات بازنشستگی اما پشت کردن به قشری است که صادقانه پیش از آنکه خودشان از حقوقشان منتفع شوند، سازمان تأمین اجتماعی سهمش را از ماحصل تلاش آنها برداشته؛ قشری که بنا به تأکید بنیانگذار انقلاب وارثان حقیقی انقلابند.