سبد خرید  (خالی) 0 ريال
سبد خرید  (خالی) 0 ريال
سبد خرید  (خالی) 0 ريال
سبد خرید  (خالی) 0 ريال

خبر ها و مقالات

اخبار شرکت

The our most popular Football

در فضای پسابرجام، فصل جدیدی در روابط ایران و اتحادیه اروپا گشوده شده است؛ یک هفته پس از سفر هلگا اشمید، معاون مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به ایران و آغاز نخستین دور گفت‌وگوهای سیاسی سطح بالا میان ایران و اتحادیه اروپا، روز گذشته محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه راهی بروکسل شد، تا گفت‌وگوهای ایران و اتحادیه اروپا را تداوم بخشد. گفت‌وگوهای منطقه‌ای با مقامات اروپا از جمله اهداف سفر ظریف به بروکسل است؛ همچنان‌که وزیر امور خارجه در بدو ورود به بروکسل درباره اوضاع منطقه به خبرنگاران گفت: «مردم سوریه نیاز به قیم ندارند و خودشان تصمیم‌گیری خواهند کرد.» او تاکید کرد که بحث لشکرکشی به سوریه بیشتر «شعار تبلیغاتی» است. وزیر امور خارجه در پاسخ به ادعاهای اخیر برخی کشورها برای لشکرکشی به سوریه گفت: «واضح است که این حرف‌ها بیشتر شعار تبلیغاتی است. امکانات و توانمندی‌های کشورها کاملا مشخص است و با این بلوف‌های تبلیغاتی مشکلی برای آنها حل نمی‌شود. اما حتی ادعاهایی که مطرح می‌شود می‌تواند باعث تشنج و خطر بیشتر در منطقه شود.»

فشار بر عربستان

در عین حال وزیر امور خارجه با اشاره به موضوع سوریه و ضرورت ایجاد یک جبهه هماهنگ برای مبارزه با داعش و سایر گروه‌های افراطی، تاکید کرد: «ما در جلسه مونیخ توانستیم درباره ضرورت آتش‌بس همه‌جانبه و توقف عملیات از سوی همه طرف‌ها و کمک‌رسانی انسانی به یک تفاهم برسیم.» ظریف ادامه داد: «اینها مواضعی است که جمهوری اسلامی ایران از ماه‌ها قبل، از جمله در مذاکرات وین بر آنها تاکید داشته و متاسفانه رژیم سعودی مخالفت می‌کرده است اما اکنون این رژیم تحت فشار بین‌المللی است که جنگ‌طلبی و سیاست توهم‌آلود خود را مبنی بر اینکه باید با راه‌حل نظامی به نتیجه برسد کنار بگذارد.» رئیس دستگاه دیپلماسی افزود: «ما یقین داریم که چاره‌ای جز این نخواهد داشت. پیگیری این موضوع نیز از جمله مواردی است که در برنامه کاری ما خواهد بود.»

 

پیچیده‌تر شدن بحران سوریه

همزمان حسین جابری انصاری، سخنگوی وزارت امور خارجه در نشست هفتگی خود با خبرنگاران، بحران سوریه را پیچیده و چند‌لایه برشمرد و گفت: «هر گونه اقدامی بدون هماهنگی با دولت سوریه و احترام به حاکمیت ملی آن کشور، تنها به پیچیده‌تر شدن بحران در مسیر اقدامات تروریستی منجر خواهد شد.» به گزارش «ایرنا» جابری‌انصاری افزود: «ایران معتقد است که بحران سوریه به دلیل مداخله‌های گسترده منطقه‌ای و بین‌المللی به بحران پیچیده و چند‌لایه تبدیل شده است.» سخنگوی وزارت امور خارجه اضافه کرد: «ادامه این سیاست‌ها به تشدید بحران و پیچیده‌تر شدن این موضوع و خارج شدن بیشتر سوریه از کنترل منجر خواهد شد و نتایج وخیم منطقه‌ای و بین‌المللی به لحاظ ثبات منطقه‌ای را به دنبال خواهد داشت و امیدواریم همه کشورها قبل از هرگونه اقدام، این مسائل را مورد توجه قرار دهند.» او درخصوص آخرین وضعیت فهرست گروه‌های معارض و گروه‌های تروریستی در سوریه نیز گفت: «طبیعی است چون مفهوم محوری در نشست‌های وین موضوع گفت‌وگو بین دولت و گروه‌های مسالمت‌جوی معارض است، تعیین اینکه کدام گروه‌ها تروریستی و کدام، گروه‌های سیاسی مسالمت‌جو هستند، محوری‌ترین موضوع نشست‌های وین است و این مساله در ادامه روند گفت‌وگوها تاثیر اساسی خواهد داشت.»

 

عربستان توان حمله به سوریه را ندارد

از سوی دیگر به گزارش «ایسنا» حجت‌الاسلام و المسلمین علی سعیدی، نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در نشست خبری درباره‌ مذاکرات صلح سوریه گفت: «‌مخالفان دولت اسد می‌دانند با این شیوه نبرد به زودی حلب آزاد می‌شود و زمینه اخراج آشوبگران فراهم می‌شود. اکنون معادلات به نفع سوریه و رژیم اسد است و آمریکا هم به این مساله پی برده است؛ آنها از موفقیت مهاجمان ناامید شده‌اند و دنبال راه دیگری هستند.» سعیدی افزود: «مذاکرات اخیر سوریه و نوع رفتار ترکیه و عربستان نشان می‌دهد که آنها از ادامه نبرد نگرانند. ورود نظامی عربستان به سوریه هم یک شعار بیش نیست زیرا اگر عربستان توان داشت در یمن اقدامی انجام می‌داد.» همچنین سردار مسعود جزایری، معاون رئیس ستادکل نیروهای مسلح، شنبه شب در برنامه «من طهران» شبکه خبری العالم در پاسخ به این پرسش که «در صورت اعزام نیرو از سوی عربستان به سوریه، آیا ایران نیز مشاوران نظامی بیشتری به این کشور اعزام خواهد کرد و آیا احتمال برخورد نظامی مستقیم میان عربستان و ایران در سوریه وجود دارد؟»، گفت: «قطعا ما اجازه نخواهیم داد وضع سوریه مطابق آنچه کشورهای شرور به‌دنبال پیاده‌سازی سیاست‌های خود هستند، پیش برود و در وقت لازم تصمیمات مقتضی را خواهیم گرفت.» همزمان امیر فرزاد اسماعیلی فرمانده قرارگاه پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران گفته بود: «هر جا دولت سوریه از ایران در زمینه پدافندی درخواست کمک‌ کند، تمام‌قد به آنان کمک می‌کنیم.» در عین حال سرلشکر سیدحسن فیروزآبادی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح پیشتر در واکنش به تصمیم عربستان برای ورود ۱۵۰ هزار نیرو به سوریه گفته بود که عربستان ابتدا اثبات کند چنین نیروهایی وجود دارد، بعدا این صداهای گنده را از خود دربیاورد.

رایزنی با مقامات اروپایی

همچنین ظریف در اولین روز سفرش به بروکسل با یانوش لواندوفسکی، رئیس هیات روابط با ایران در پارلمان اروپایی دیدار و گفت‌و گو کرد. به گزارش «ایسنا» وزیر امور خارجه در این دیدار با بیان اینکه روابط خوبی بین مجلس ایران و پارلمان اروپا وجود دارد، بر تداوم گفت‌وگوها بین ایران و اتحادیه اروپا تاکید کرد. او به موضوع مهاجرت به‌عنوان موضوعات مشترک بین ایران و اروپا اشاره کرد و افزود: «ایران میزبان حدود 3 میلیون افغانی است. ایران و اروپا می‌توانند همکاری خوبی در این زمینه داشته باشند.» ظریف با ابراز نگرانی از بحران انسانی در یمن خواستار توجه به موضوع یمن شد و گفت آمار تلفات در یمن بالاتر از تلفات در سوریه است. ظریف مجددا بر حل بحران سوریه از طریق سیاسی تاکید کرد و افزود: «حل بحران سوریه راه‌حل نظامی ندارد.» در این دیدار رئیس هیأت روابط با ایران در پارلمان اروپا نیز گفت که اکنون زمان بسیار هیجان‌انگیزی است چون در روابط ایران و اروپا گشایشی پدید آمده است. او ادامه داد: «از طرف هیات اروپایی می‌توانم بگویم که منتظر عمیق‌تر شدن روابط هستیم.» در عین حال وزیر امور خارجه در ادامه برنامه‌های سفرش به بروکسل با شارل میشل، نخست‌وزیر بلژیک دیدار و گفت‌وگو کرد. این دیدار در کاخ نخست‌وزیری بلژیک برگزار شد. طبق آنچه از پیش اعلام شده، رایزنی با تعدادی از مقامات اتحادیه اروپا از جمله فدریکا موگرینی، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و همچنین رئیس شورای اروپا و رئیس پارلمان اروپا از دیگر برنامه‌های رئیس دستگاه دیپلماسی ایران در جریان سفر به بلژیک است.

گفت‌وگوهای برجامی

به گفته ظریف، علاوه بر بحث‌های دوجانبه هنوز ضرورت دارد در مورد نکات مربوط به اجرای دقیق برجام با مقامات اتحادیه اروپا که خانم موگرینی مسوولیت هماهنگی کمیسیون مشترک را دارد، بحث‌هایی صورت گیرد. او با اشاره به برجام گفت: «کارها در مورد اجرای برجام به خوبی پیش می‌رود. مخصوصا با اجرایی شدن سوئیفت در پایان هفته گذشته یک قدم مهم برداشته شد و یک روند چند هفته‌ای پایان یافت.» وزیر امور خارجه تاکید کرد: «در سایر زمینه‌ها هم با توجه به اینکه تحریم‌های غیرقانونی ایالات‌متحده سال‌ها ادامه داشته، برداشته شدن آنها و عملیاتی شدن رفع تحریم‌ها نکته‌ای است که مسوولان اتحادیه اروپا، کشورهای اروپایی و ایران در آن دارای منافع مشترک هستند که این موضوعات را ما با جدیت پیگیری کرده‌ایم و باز هم نیاز به هماهنگی داریم که انجام خواهیم داد.»

محسن پیرهادی عضو شورای اسلامی شهر تهران همزمان با ایام گرامیداشت سالروز پیروزی انقلاب اسلامی و برگزاری سومین نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال، در یادداشتی به بررسی تحول رسانه‌ها و تأثیر آن بر روند حرکت انقلاب پرداخته است.

متن این یادداشت به شرح زیر است؛

۱- در فیلم ماندگار «فهرست آرزوها» (THE BUCKET LIST)، جک نیکلسون در دیالوگی با مورگان فری من یک مفهوم کاملا دینی را بیان می‌کند و می‌گوید: «یک روز میاد که تمام  زندگیت از جلو چشمات میگذره، پس کاری کن که ارزش دیدن داشته باشه.» اکنون در سومین نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال انقلاب اسلامی، برترین نکته‌ای که مورد توجه فعالین این عرصه است، پاسخگویی در محضر عدل الهی است. اکنون به هر کلمه‌ای که رسانه او به مخاطب می‌دهد، روزی باید پاسخگو باشد. البته قوانین الهی به گونه ای است که در برخی موارد در همین دنیا جزای کار خیر و شر خود را می‌بینیم. در این میان آبروی مومن که از حرمت کعبه والاتر و ارزشمندتر است بیش از همه مورد توجه رسانه های انقلاب قرار دارد.

۲- گاهی رسانه‌های انقلاب، به دلیل محتوای خوب و مثبت، در استفاده از ادبیات فاخر، دچار غفلت می شوند. توجه نماییم که ادبیات فاخرو بی نیش و کنایه می تواند بیشتر مورد اقبال و پذیرش مخاطب قرار گیرد.

۳- انصاف به همدلی مخاطب با رسانه‌های انقلاب کمک می کند. اگر دولتی را می‌پسندیم در کمال انصاف و شجاعانه نسبت به فساد، کم کاری، بی توجهی به ارزشهای انقلابی و... آن متذکر باشیم تا اگر روزی دولتی روی کار آمد و مورد پسند ما نبود و همین تخلفات را مرتکب شد مخاطب به دلیل انصاف رسانه، بیشتر انتقاد را بپذیرد. لذا تمرین کنیم که در دایره انقلاب اسلامی، قبیله گرایی، رفیق بازی و باندی عمل کردن جایی ندارد چه اینکه موجب پس زدن مخاطب می‌شود.

۴- سومین نمایشگاه رسانه های دیجیتال انقلاب اسلامی فرصت مغتنمی است. نفس برگزاری این نمایشگاه دیدار، همدلی و هم افزایی جوانان پرشور و نشاط انقلابی را موجب خواهد شد. در کنار این همراهی ها، ضروری می نماید دغدغه های انقلابی را دائما در خود تقویت کنیم. ولایت پذیری، استکبارستیزی، فسادستیزی، عدالت خواهی، تحول خواهی و... را هر روز تقویت کنیم.

۵- آموزش حرفه ای و یادگیری روش های رسانه، فضای مجازی و شبکه های اجتماعی را به طور پیوسته دنبال و یاد بگیریم. رسانه های نوین و دانش استفاده از آن را جدی بگیریم. جوان انقلابی مومن، نباید خود را از فن آوری(تکنولوژی) های نوین محروم کند. اگر با رشد بسیار سریع فن آوری های ارتباطی یک لحظه غفلت کنیم به اندازه یک فرم رسانه ای عقب می مانیم. قبلا روزنامه بود و در مراتب بعدی به سایت و شبکه های اجتماعی و اکنون شبکه های مبتنی بر تلفن همراه رسیدیم. بی تردید چشمی بر هم بزنیم فرمی جدید از رسانه را شاهد خواهیم بود و لذا نباید جوان انقلابی از اینها کناره بگیرد. شاید جوان انقلابی اگر قدری در این عرصه فعالانه تر برخورد نماید فرم و محتوای رسانه آینده را او بتواند عرضه نماید.

۶- خلاقیت و نوآوری و پرهیز از تکرار در فعالیت رسانه ای را در دستور کار همیشگی خود بدانیم. از خود سوال کنیم برنامه جدیدمان برای رسانه در تراز انقلاب چیست؟ توانایی برادران و همکاران خود را شناسایی، بررسی و به کار بگیریم. بدانیم در جریان فرهنگی و رسانه ای نیروهای انقلاب چه اتفاقی در حال وقوع است و چه افراد دیگری وجود دارند؟ این افراد چه توانایی دارند و چه کمکی می توانند به ما و رسانه های انقلاب داشته باشند؟ گاهی مسوول یک سایت از حضور یک کاریکاتوریست و یک طراح پوستر در جریان نیروهای ارزشی، مطلع نیست. مسوول سایت می تواند با شناسایی نیروهای فرهنگی انقلاب در زمینه های مختلف مثلا یک اینفوگرافیست خوب، پیام انقلاب را در قالبی نو و جدید به مخاطب ارایه نماید.

۷- در این میان نبایستی نقش مدیران رسانه های بزرگ و متولیان بالاسری رسانه‌های انقلاب را نادیده گرفت. تربیت فعالان رسانه‌ای در تراز انقلاب اسلامی باید اولویت اول مدیران ارشد باشد که اگر این اتفاق نیفتد رسانه های انقلاب با بحران جدی مواجه می‌شود. باید نیروهای جوان و مومن را به کار گرفت و با تربیت عملی آنها و نه صرفا آکادمیک، فعال رسانه‌ای در تراز انقلاب اسلامی را در انتهای کار شاهد باشیم.

با اینکه «تقی» خیلی پراکنده کار بود اما ذوقش برای رسیدن به حرم مولا بالا بود. دوربین کاروان بر گردن او بود اما ذوق زایدالوصف او، باعث شد تا در کربلا او را نیابیم و در حرم او را ببینیم. پس از اربعین هم ما را در تهران رها کرد و رفت تا مدافع حرم باشد و آتش درونش در ارادت به خاندان مکرم پیامبر(ص) را با شهادتش فرو نشاند.

در موکب «علی‌بن‌موسی‌الرضا‌(ع)» هم بود مستندسازی می‌کرد تا قطره‌ای از دریای عشق خادمین و زائران را در قاب تصویر بیاورد.

نمی‌دانم آن همه خاطره و روایت از «شهید تقی ارغوانی» را چگونه در خاطرم مرور کنم؛ خاطراتی را که هر لحظه‌ای غم از عالم را به دلیل فقدانش بر دلم می‌نشاند. «تقی» معاون عملیات یکی از حوزه‌های بسیج شهرداری و در موکب مستندساز جمع بود.

حدود ساعت 2 بامداد بود. لوله آب ترکید و آب داشت به محل اسکان زوار نزدیک می‌شد. صحنه مطلوبی نبود. نیمه‌شب هم بود، اگر کاری نمی‌کردیم در هوای سرد شب‌های جاده نجف- کربلا، مرد و زن، کودک و جوان آواره می‌شدند. بچه‌های عملیات دست به کار شدند. تقی مثل همیشه دست به ابزار بود. ابزارش همان دوربین بود. با کوچک‌ترین صدا خودش را کنار بچه‌ها می‌رساند. اول با دوربینش عکس و فیلم از کار بچه‌ها تهیه کرد و بعد به آنان پیوست و مشکل را حل کردند. عذرخواهی کردیم که بیدارش کرده بودیم؛ «شهید تقی ارغوانی» لبخندی زد و گفت: «عکاسی در موکب، وظیفه است و شب و روز هم نداره. می‌خوام زحمت خادم‌ها رو به قاب تصویر بنشانم.»

ماجرای خطرکردن او برای تصویر کامل از موکب با بستن دو نردبان هم از جمله شجاعت‌ها و پراکنده کاری‌هایی بود که در جای دیگر آن را روایت خواهم کرد.

تردید ندارم «تقی» ما در پیاده روی ام در اربعین، مجوز حضور در میان مدافعین حرم را گرفته بود. مجوزی که او باید چند هفته بعد به عراق و سوریه می‌رفت تا از مرزهای ارضی و اعتقادی ما پاسداری کند. گویی برایش خاک و سرزمین به این مرزهای جغرافیایی نبود، برای او مرز انسانیت بود، آنگاه که می‌دیدی همان محبتی را به مردم و کودکان هم وطنمان داشت، همان را نثار مردم و کودکان عراقی و سوری می‌کرد که به چشمان خود آن را دیدم و بعد تا پای جان مایه گذاشت.  برخلاف مردم کرمانشاه، کردستان و سایر استان‌های غربی که شجاعانه و دلیرانه از کشور جان و مال خود را گذاشته‌اند که سند روشن آن هشت سال دفاع مقدس است اما خانواده‌ای را می‌شناسم که بعد از شنیدن نام «داعش» منزل خود را در یکی از این استان‌ها فروختند و به استانی در مرکز کشور کوچ کردند.  کاش آن خانواده «شهید تقی ارغوانی»، «شهید همدانی» و... را قبل از کوچ می‌دیدند تا این شهیدان برایشان بگویند که شما در خانه و شهر خود بمانید که ما در عراق و سوریه می‌جنگیم تا در ایران، تهران، کرمانشاه و... آب در دل شما تکان نخورد.

* عضو هیئت رئیسه شورای شهر و مسئول سازمان بسیج شهرداری

داریوش سجادی همکار سابق نشریات اصلاح‌طلب نوشت: روحانی در مراسم افتتاح 138 پروژه استانی در تهران در بخشی از اظهاراتش در خصوص مبارزه با فساد گفت «باید با فساد مبارزه کنیم تا در کشور فسادی نباشد و پیشرفت واقعی و دلخواه ایجاد شود. وقتی تولیدی صورت می‌گیرد یک دستگاه فاسدی که نام آن را نمی‌برم می‌آیند و می‌توانند کالا را قاچاق کنند و اجازه نمی‌دهند بخش خصوصی رشد کند».

هر چند اظهارات روحانی خلق الساعه نیست و آذر ماه سال گذشته نیز در همایش مبارزه با فساد بر همین روال اما به شکلی شفاف‌تر گفت «اگر اطلاعات، تفنگ، پول، روزنامه، خبرگزاری و دیگر مظاهر قدرت در یک نهاد جمع شود، ابوذر و سلمان هم باشد، فاسد می‌شود».

آقای روحانی در موقعیتی به طعنه و تلویح سپاه را متهم به فساد و قاچاق می‌کنند که «همین رئیس جمهور» در «همین دی ماه گذشته» و در خلال مراسم افتتاح فازهای 15 و 16 میدان گازی پارس جنوبی در مقام تقدیر از نقش «همین سپاه» فرمودند «این که کار این دو فاز مهم را قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) به عهده گرفت و آن را به اتمام رساند، علاوه بر کار ارزشمند این قرارگاه، به معنای هماهنگی و همکاری بین دولت و نهادهای این کشور از جمله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است... از قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا(ص) بسیار متشکرم؛ از ابتدا به این قرارگاه گفتم چند ابرپروژه را مد نظر قرار بدهند تا به نام قرارگاه ثبت شود.

به هرحال همان‌هایی که در دوران جنگ برای استقلال کشور خون و جان دادند و فداکاری کردند امروز هم برای آبادانی کشور در تلاشند». آقای رئیس جمهور خوب است تکلیف را روشن کنند!

سجادی خاطرنشان کرد: این کمال بی‌اخلاقی است که وقتی به سپاه به منظور تقویت و حراست از امنیت کشور و درخشیدن سرداران دیپلماسی در مذاکرات 5+1 به پشتوانه سپاه و سلحشورهای سپاه در منطقه نیازمندیم شورمندانه فخر سردار سلیمانی و نیروهای تحت امر ایشان را به جهان بفروشیم و بابت امنیت ایران از جوار مدیریت شایسته سپاه به خود ببالیم و هم زمان هر کجا که در برخورد با فساد عاجز و ناتوان می‌شویم عجز خود را با قرار دادن انگشت اتهام به سپاه پاسداران استتار کنیم!؟

وزنامه «کیهان» در ستون «یادداشت روز» خود نوشت:

در روزهای منتهی به انتخابات مهم و تعیین‌کننده هفتم اسفند ماه، هر جریان و گرایش سیاسی می‌کوشد با اقناع افکار عمومی، آراء مردم را به سوی خود جلب کند. هرچند بکار‌گیری روش‌های تبلیغاتی و عملیات روانی می‌تواند سهم موثری در اقبال یا ادبار مردم داشته باشد، اما تردیدی نیست که هیچ‌چیز به اندازه کارنامه عملکرد جریانات سیاسی در جلب نظر مردم موثر نخواهد بود.

 اول بهمن ماه جاری بود که رئیس‌جمهور محترم در همایش استانداران،  فرمانداران،  معاونان و مدیران کل سیاسی و انتخابات سراسر کشور،  مکنونات قلبی خود را اینگونه بر زبان آورد: «به‌عنوان دولت اعتدال دلمان می‌خواهد معتدلان بروند مجلس و این آرزوی ماست.» قانون این موضوع را روشن کرده که یک مقام ارشد اجرایی  قانونا حق ندارد کار سیاسی،  جناحی و حزبی انجام دهد و آنچه «دلش می‌خواهد » را از کرسی ریاست به زبان بیاورد. اما نقش‌آفرینی‌های آشکار و پنهان عوامل مختلف دولت در این زمینه موضوع این نوشتار نیست و به اتکاء اسناد و معتبر در آینده به آن خواهیم پرداخت. آنچه دراین نوشتار به آن پرداخته خواهد شد، این است که دولت اعتدال در سی ماه گذشته  قصد انجام چه  کاری داشته که با وجود مجلس کنونی ممکن نبوده و اکنون نیازمند مجلسی همسو است!؟  آیا اساسا قصد انجام کاری را داشته‌اند  که مانعی بر سر راه باشد؟  و خلاصه مردم به چه امیدی به جریانی که سی ماه گذشته علیرغم در اختیار داشتن قوه مجریه و همسویی تام و تمام قوه مقننه، نقاط روشن چندانی از خود به یادگار نگذاشته، برای قوه مقننه اعتماد کنند!؟  پاسخ این سوال‌ها ، نیازمند شفاف شدن نکاتی همچون نقش مجلس نهم، برنامه داشتن یا نداشتن دولت یازدهم و ...است که می‌خوانید.

1- گویند: «ابوالعینا بر سفره‌ای بنشست. فالوده‌ای برایش نهادند. مگر کمی شیرین بود. گفت: این فالوده را پیش از آن که به زنبور عسل وحی شود ساخته‌اند!» این شاید بهترین و مختصرترین وصف مجلس نهم در نسبت با دولت یازدهم باشد که قرن‌ها قبل بر زبان عبید زاکانی جاری شده است. نمی‌توان انکار کرد که مجلس نهم،  برای تحکیم وفاق ملی و همراهی با دولت، هیچ راه نرفته‌ای را باقی نگذاشت و هیچ کاری را از قلم نینداخت. این میزان از همراهی، تعجب و حیرت حامیان اصلاح‌طلب دولت را هم بر انگیخت و تا مدت‌ها به آن به دیده تردید می‌نگریستند. به عنوان نمونه در جریان رای اعتماد به وزرا،   رای بی‌سابقه  نمایندگان به وزیر اقتصاد یا اعتماد آنها به وزیری که تنها رای آوردنش زیان 54 هزار میلیارد تومانی برای  ملت به ارمغان آورد  یا رای دادن به وزرایی با بیش از هزار میلیارد تومان ثروت و یا سابقه همراهی با فتنه و ... همه و همه حمایت‌هایی بود که بسیاری از دولتمردان ، خواب آن را هم نمی‌دیدند! فارغ از اینکه نمایندگان مردم، برای تعطیل مسکن مهر، محکومیت ایران در کرسنت، تعطیل و به قهقرا رفتن تولید و کشاورزی و چندین و چند یادگار نامبارک این دوره سی ماهه، وکالتی از مردم داشتند یا نه  و جوابی برای خدا، این اتفاقی است که افتاد و نمی‌توان از کنار آن به سادگی گذشت. این مهمترین سند همراهی تمام‌عیار و تمام‌قد مجلس با دولت است.

2- جز آنچه گفته شد، در طول سی ماه گذشته، بودجه‌های پیشنهادی دولت با حداقل تغییرات تصویب و ابلاغ شد. و در کنار آن، هر لایحه دولتی بلافاصله و با موافقت نمایندگان تصویب شد و دست دولت از این جهت هم کاملا باز بود. مصداق تام و تمام تصویب آنچه مد نظر دولت بوده را شاید بتوان در تصویب تاریخی برجام تنها در عرض 20 دقیقه سراغ گرفت که بی‌شک، نمونه‌ای بی‌نظیر و فراموش نشدنی است چه از حیث سرعت و چه از حیث دقت!  همین یک نمونه کافی است تا هر ناظر منصفی به همراهی تمام‌قد و بی‌چون و چرای مجلس نهم با دولت یازدهم اذعان کند.

3- اما حال که چنین است چرا اتفاق خاصی در هیچ موضوعی نیفتاده و بعد از سی ماه، نه تحولی در جایی ایجاد  شده و نه اتفاقی در موضوعی افتاده!؟ بلکه برعکس، روز به روز رکود شدید‌تر و بیکاری بیشتر شده است.

موضع دولت در برابر مجلس کنونی از دو حال خارج نیست؛ یا دولت وضعیت فعلی را به لحاظ مقررات و قوانین کافی و بدون عیب و نقص می‌بیند یا مقررات کنونی را نارسا و ناکافی می‌داند. اگر دولت قبول دارد که همه مقررات و قوانین، بلا اشکال است و زمینه‌ساز یک دوره خدمتگزاری برای رفع مشکلات کشور، دیگر چرا آرزوی روی کار آمدن مجلس اعتدالی را دارد!؟  مگر نیاز به قانونی دارد که در اختیارش نیست!؟  اما ممکن است دولت مدعی شود که  معضل مقررات و قانون دارد و موانع یا خلأهای قانونی، دستش را برای ارائه خدمت به مردم بسته است و به خاطر همین است که از ته دل آرزو دارد یک مجلس اعتدالی و همسو با دولت تشکیل شود. اگر چنین است و دولت چنین ادعایی دارد،  نشان بدهد در طول دوره دولت یازدهم، کدام لایحه راهگشا را به مجلس داده که با مخالفت نمایندگان مردم، به در بسته خورده است!؟ اساسا دولت اعلام کند چند لایحه به مجلس داده و کدامیک نتوانسته از فیلتر نمایندگان ملت عبور کند؟  مراجعه به اسناد و مصوبات مجلس شورای اسلامی نشان می‌دهد  که تعداد کل لوایح دولت آنقدر ناچیز است که اساسا نمی‌توان تصور کرد که دولت دغدغه لوایحش را دارد!  شاید اشاره به آخرین لایحه دولت یازدهم، کمی به روشن شدن این موضوع کمک کند؛ اردیبهشت امسال ، اکبر ترکان(همان که در توهینی به مردم کشورمان،  ایران و ایرانی را متخصص آبگوشت بزباش و قرمه سبزی معرفی کرده بود) از تصویب طرحی در دولت برای دایر کردن 40 منطقه آزاد جدید خبر داد! اندکی بعد یعنی در آذر ماه،  ایجاد 5 منطقه آزاد و 80 منطقه ویژه جدید در مجلس شورای اسلامی  مورد بررسی قرار گرفت!  و خلاصه چیزی نمانده بود که با همت عالی دولت یازدهم و برخی نمایندگان ملت(! )کل کشور آزاد شود!  اما به دلیل مغایرت آشکار این پیشنهاد با برنامه پنجم توسعه ، موضوع رای نیاورد. این رای قانونی مجلس، با اعتراض دولتمردان مواجه شد و اندکی بعد خبر رسید، برادر یکی از مقامات عالی اجرایی اقدام به خرید اراضی یکی از مناطق آزاد پیشنهادی نموده است چون ظاهرا با خبر است که در سال آینده و با پایان برنامه پنجم، رویای ایجاد مناطق آزاد جدید تحقق یافته و ایشان از امروز برای آن روز خیز برداشته است!

4- تا اینجای کار معلوم شد که اولا مجلس نهم نهایت همراهی را با دولت یازدهم داشته است و ثانیا دولت لایحه‌ای نداشته که به مجلس ارائه بدهد! در اینجا پرسشی که به ذهن متبادر می‌شود این است که در این شرایط خاص و پر مشکل اقتصادی،  چرا دولت لایحه‌ای نداشته است!؟  پاسخ این پرسش چندان پیچیده و سخت نیست.اینگونه به نظر می‌رسد که در دولت،  برنامه و طرحی برای ایجاد رونق در اقتصاد و معیشت مردم یا رفع مهمترین مشکلات آنها وجود ندارد که انتظار داشته باشیم آن طرح نهایی شده و به مجلس برود. از اموری مثل توسعه مناطق آزاد - که به شرح فوق، ثروتمند شدن برخی نورچشمی‌ها با بهره‌گیری از رانت اطلاعاتی و گرفتار شدن مردم آن مناطق را در پی دارد- که بگذریم، خوب است دولتمردان، فهرستی دقیق از ایده‌ها و طرح‌های خود برای رفع مشکلات مردم ارائه بدهند. مثلا بگویند برای خروج از رکود یا برای اشتغال‌ میلیون‌ها بیکار چه برنامه ملموس و اجرایی دارند؟  برای بحران خشکسالی چه فکری دارند!؟  برای مناطق مستضعف و محرومی که فقر و بیکاری  روز به روز تعداد ساکنین آن را کم و کمتر می‌کند، چه فکری دارند!؟ مثلا بگویند در این سی ماه برای سیستان و بلوچستان محروم چه کرده‌اند و قصد چه کاری جز منطقه آزاد در آنجا دارند!؟ جوانان لرستانی چه وقت و براساس کدام زیرساخت به شغل آبرومند و درخور شأنشان دست پیدا می‌کنند، صنایع و کارگاه‌های پی در پی تعطیل شده، کی و با کدام تدبیر بازگشایی می‌شوند و نان گرمی به سفره فقرا می‌رسد؟ و.... می‌بینیم که پاسخ دادن به این پرسش‌ها بسیار سخت است، زیرا نیازمند تیمی هم دل، متخصص، منسجم و چالاک است و متاسفانه دولت یازدهم از فقدان همه این عوامل رنج می‌برد و رنج آن البته بر گرده مردم تحمیل می‌شود نه دولتمردان! زیرا آمار و ارقام  نشان می‌دهد هزینه‌های جاری دولت در نیمه اول امسال نسبت به نیمه اول سال 1392 بیش از 46 درصد بیشتر شده و از 51 هزار میلیارد تومان به 75 هزار میلیارد تومان افزایش یافته است و یعنی در عرض 2 سال،  مخارج جاری دولت 24 هزار میلیارد تومان بیشتر شده است. این یعنی مردم به تنهایی مشغول تحمل سختی‌ها هستند  و دولت درگیر جشن  برجام و...!

شاید اگر دولتمردان برای یکی از پرسش‌های فوق، پاسخی عملیاتی و طرحی اجرایی داشتند- نه شعارهای شیرین و رای جمع کن و نه گزارش‌هایی که فقط کاغذ را تزئین می‌کند و مردم را نا امید- می‌شد باور کرد که دولت در مسیر فعالیت‌های خود، به مجلس و قوه قانون‌گذاری احتیاج دارد! اما آنچه در حال حاضر به نظر می‌رسد، آن است که دولت اساسا لایحه‌ای ندارد که به مجلس احتیاج باشد!

 براساس آنچه به اختصار گفته شد، باید پرسید دولت اعتدال و اصلاحات- که تلاش برای مرزبندی و تفکیک بین آنها راه به جایی نخواهد برد- با کدام کارنامه موفق،  اکنون سودای بهارستان را در سر دارد!؟  امروز چه چیزی در بهارستان ندارد که می‌خواهد ورود مستقیم‌تری داشته باشد؟ وکیل‌الدوله کردن کسانی که قرار بود نماینده مردم باشند، با کدام هدف صورت می‌گیرد و مردم چه تاوانی را برای آن خواهند داد؟ تردیدی نیست که همه ظرفیت‌های دولت یازدهم در همین سی ماه به منصه ظهور رسیده و گسترده‌تر کردن بساط این نوع تفکر از پاستور تا بهارستان،  خسرانی بزرگ و جبران‌ناپذیر برای مردم در پی خواهد داشت.

انتشار تصاویر گریه‌ی سربازان آمریکایی، احساسات آمریکایی دوستان کشورمان را جریحه دار کرد و گریه کنان که  « اینها سرباز هستند و نباید گریه سرباز را در می‌آوردید! گناهی مادرشان به بینه چه می‌شود  » هجمه‌های سازماندهی شده‌ای علیه فرماندهان و قهرمان ملی کشورمان شروع کردند. چند نکته قابل تأمل است:

1. اینکه عده‌ای به شدت از کلمه‌ی «ملوان» استفاده می‌کنند و از واژه «تفنگدار» که واژه صحیح است استعمال نمی‌کنند نشان می‌دهد جای دارد تذکری عمده در این زمینه داده شود. تفنگداران دریایی آمریکا بخش شکست ناپذیر ارتش آمریکا هستند که مدال‌های افتخارشان در سراسر جهان بر سینه‌ی کشته شدگان جنگ‌های آمریکا نصب شده است. بی‌گناهانی به دست آنان کشته شدند که تاریخ شرمسار از نام بردنشان است. تفنگداران آموزش دیده تا دندان مجهز با یک ملوان زبل متفاوت است و کسانی که این چنین سعی بر تقلیل دستگیری دارند، موضوع دیگری را دنبال می‌کنند. 

2. بسیاری این اقدام را یک حرکت غیر انسانی و غیر شایسته می‌دانند. باید گفت:

اول: اینها سرباز وظیفه و امریه نیستند. اینها انسان‌های آدم کش و مزدوران ارتش آمریکا هستند که هزاران و میلیون‌ها مایل از سرزمینشان برای فشار به مردم منطقه و اساساً برای حمله به ایران اسلامی (در صورت قدرت) وارد خلیج فارس شدند و گندگی و اراده شان نشان دهنده‌ی ابرقدرتی‌شان است. اینها نه تنها سرباز نیستند مزدوران حقوق بگیر و نظامیان آموزش دیده ارتش آمریکا هستند. 

دوم: آمریکایی‌های جنایت طلب سال‌هاست با هالیوود و بازی‌هایشان ایرانی‌ها را قربانی می‌کنند و نشان می‌دهد مردم ایران مردمی ضعیف و سربازان آمریکایی قادرند ظرف یک ساعت با یک بمب (!!!!!) کشورمان را بگیرند!!!! دستگیری و نمایش این افتضاح چنان بر ارتش آمریکا سنگین بود که واکنش پنتاگون را در پی داشت. چگونه می‌توان تصور کرد وقتی آمریکایی‌ها زیاده گویی می‌کنند و مردم ایران عزیزمان که آغاز کننده  هیچ جنگی نبودند، تندرو، افراطی و ضد انسان معرفی نمایند و ارتششان را نجات بخش دنیا باز تعریف نمایند. انتشار این تصویر نشان داد بر خلاف این موضوع سربازان سپاه اسلام یک لحظه از ابهت پوشالی دشمن نترسیدند و تاریخ این جلادان را فراموش نمی‌کنند. 

سوم: روزگاری بود کاپیتولاسیون در کشورمان تصویب شد. روزگاری که امام راحل «انالله و انا الیه راجعون» سر داد و یک ایرانی (حتی شاهش) از یک سگ آمریکایی پست‌تر شد. هنوز 5 دهه از این ماجرا نگذشته است که به قدرت و عزت جمهوری اسلامی ایران تفنگداران تا دندان مسلح آمریکایی مجبور به زانو زدن در برابر یک پاسدار جوان سپاه اسلام شدند.  این آن چیزی است که بعضی‌ها می‌خواهند فراموش کنند.

چهار: اقدام انتشار تصاویر یک اقدام عملیات روانی و خنثی سازی ابهت پوشالی آمریکاست. مردم ما به تعبیر رهبری آمریکایی ها را در همه جهان تحقیر کردند. به طوری که نگارنده امروز شخصاً از یک عاشق انقلاب اسلامی شنید، به یمن انقلاب اسلامی ایران، ماهم دیگر قادر خواهیم بود شیطان بزرگ را نابود کنیم. کی و کجا جهان این چنین نسبت به آمریکا قدرت ابراز و انزجار داشت و می‌توانست نهاد قدرت آمریکا را نقد کند. 

بیشتر از آنکه تصور کرد این حرکت یک حرکت ضد انسانی است که اساساً نیست. یک حرکت انقلابی در نابودی ابهت آمریکایی است. سربازان شجاع انقلاب نشان دادند لحظه‌ای حتی اگر نوک کشتیشان به آب‌های ایران وارد شوند سجیل و خلیج فارس‌هاست که کشتی‌هایشان را هدف قرار می‌دهد. فرقی نمی‌کند ارتشی باشد یا سپاه، همه عاشقانه مبارزه با آمریکایی هارا آرزو دارند و با این آرزو خدمت می‌کنند.

کسانی که می‌خواهند آمریکایی هارا تطهیر کنند بیشتر دنبال تطهیر کاپیتولاسیون هستند. سرنوشت کاپیتولاسیون طلبان در تاریخ منفور است و مردم قدرت تشخیص دارند. 

از سوی دیگر این حرکت یک حرکت انقلابی و اسلامی است و اینها متجاوزانی بودند که با رأفت اسلامی محاکمه نشدند. البته کسانی که مطلع هستند می‌دانند اگر سربازان سپاهی و ارتشی نبودند چه آتشی غرب بر مناطق جنوبی می‌ریخت تا این چند نفر را نجات دهند. فرزندان رئیس‌علی دلواری این بار به دشمن نشان دادند لحظه‌ای کوتاه نخواهند آمد.

کمی بیندیشیم!!! چه کسانی می‌خواهند قدرت ایران را کم و ابهت آمریکا را در راکی و فرانکی نگه دارند.

ارتباط با ما

 آدرس دفتر: تهران ، میدان توحید ، خیابان توحید ، خیابان اردبیل، پلاک 10 ، طبقه اول ، واحد 1
تلفن ثابت : 66561696-021
تلفن همراه : ۰۹۱۲۱۰۴۲۷۰۵
پست الکترونیکی: info[a]artimandec.ir

logo-samandehi