شمال آفریقا را می توان یکی از مهم ترین زیرمجموعه های منطقه یی در خاورمیانه به شمار آورد که نه تنها از معادلات سیاسی، امنیتی، اجتماعی و اقتصادی مجموعه ی بزرگ تر خاورمیانه تاثیر می پذیرد، بلکه تاثیرات تعیین کننده یی نیز بر این معادلات می گذارد. این منطقه در برگیرنده ی کشورهای مصر، سودان، تونس، الجزایر، لیبی مراکش است که پیوندهای جغرافیایی و سیاسی-امنیتی گسترده یی با یکدیگر و با باقی کشورهای واقع در خاورمیانه دارند و همین امر منجر به جداشدن این بخش از آفریقا از باقی قاره ی سیاه و پیوستگی آن با خاورمیانه شده است. منطقه ی شمال آفریقا هر چند از نظر جغرافیایی از منطقه ی خاورمیانه جدا افتاده و جزیی از قاره ی آفریقا به شمار می آید، اما وجود دین اسلام، مساله ی فلسطین و عربیت پیوندهای نزدیکی میان این منطقه و خاورمیانه ایجاد کرده و باعث شده است از کل این مجموعه با عنوان منطقه ی «خاورمیانه و شمال آفریقا» نام برده شود. به همین دلیل، وقتی صحبت از تحولات سیاسی-اجتماعی در خاورمیانه می شود یک پای این تحولات به منطقه ی شمال آفریقا می رسد. بر پایه ی وجود چنین پیوندهایی بود که شروع خیزش های مردمی در تونس در اواخر سال 2010 میلادی (1389 خورشیدی) به سرایت دومینوار آن به دیگر کشورهای عربی منجر شد و به دلیل وجود همین پیوندهاست که در شرایط کنونی، شمال آفریقا به یکی از کانون های اصلی جذب نیروهای تازه به داعش تبدیل شده است. از سوی دیگر، از نظر جغرافیایی نیز پیوندهای منطقه یی میان شمال آفریقا و خاورمیانه برقرار است و شمال آفریقا به عنوان یکی از مهم ترین دروازه های ورود به اروپا به شمار می آید. در این راستا باید گفت که ارتباط با دریای مدیترانه از دیرباز توجه امپراتوری های خاورمیانه را به سوی شمال آفریقا معطوف کرده است. گسترش دریای نوردی در حوزه ی مدیترانه نیز ارتباطات فرهنگی و تمدنی بین منطقه ی خاورمیانه و شمال آفریقا را باعث شده است. ایجاد کانال سوئز و اتصال دریای سرخ و دریای عرب بر اهمیت شمال آفریقا به عنوان نزدیک ترین راه ارتباطی خاورمیانه و اروپا افزوده و به نزدیکی بیش از پیش ارتباطات این 2 منطقه منجر شده است. در سال های پس از خیزش های عربی نیز هرچند به دلیل دخالت های خارجی و رشد گروه های جدایی طلب و گسترش گروه های تروریستی، کشورهایی مانند لیبی دچار نوعی بی ثباتی فراگیر شده اند، اما این منطقه همچنان اهمیت خود را در معادلات منطقه حفظ کرده و همچنان از این توان برخوردار است که نقش مهمی در تحولات خاورمیانه ایفا کند. تلاش های تونس برای حل سیاسی مساله ی سوریه بهترین مثال در این زمینه است. با چنین توضیحی از پیوندهای سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی که بین خاورمیانه و شمال آفریقا برقرار است، تقویت ارتباط با کشورهای واقع در این منطقه و بهره برداری از ظرفیت های آن ها می تواند به گسترش ثبات در خاورمیانه و تقویت همکاری های منطقه و غلبه بر بحران تروریسم کمک کند. در این راستا سفر این هفته ی «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه ی ایران به کشورهای تونس و الجزایر می تواند زمینه ی تازه یی برای گسترش همکاری های منطقه ای در فضای پسا توافق هسته یی ایجاد کند. در شرایط کنونی یکی از مهم ترین موضوعاتی که امنیت ایران و کشورهای واقع در شمال آفریقا را به یکدیگر پیوند داده، مساله ی داعش و تروریسم تکفیری است. بسیاری از نیروهای خارجی که برای پیوستن به داعش وارد عراق و سوریه می شوند از کشور تونس هستند و این کشور در صدر صادرکنندگان نیرو به داعش قرار دارد. در این میان، به دلیل نبود حکومت مرکزی و بی ثباتی های سیاسی و امنیتی، داعش کشور لیبی را به مهم ترین پایگاه آموزش و تمرین نیروهای خود تبدیل کرده است. این گروه کنترل شهر ساحلی «سرت» را در اختیار گرفته است و تلاش دارد شهرهای «مصراته» و «الحراوه» را نیز در کنترل خود بگیرد. در الجزایر نیز گروه موسوم به «جندالخلافه» که از گروه های وابسته به القاعده است، پشتیبانی خود از داعش را اعلام کرده است. تقویت همکاری های منطقه یی میان کشورهای 2 منطقه نقش بسیار مهمی در مهار تروریسم تکفیری دارد. در این راستا تلاش برای ایجاد هماهنگی میان دولت ها از اهمیت بالایی برخوردار است که جمهوری اسلامی ایران به دلیل پیشینه یی که در مبارزه با تروریسم دارد و به دلیل رویکرد تعاملی اش نسبت به کشورهای منطقه می تواند نقش مهمی در این زمینه بر عهده بگیرد. از سوی دیگر و به عنوان تکمیل کننده ی تلاش ها برای افزایش همکاری های منطقه یی و در تلاش برای بازگشت ثبات به منطقه، ایران و کشورهای شمال آفریقا و به ویژه تونس می توانند در امور صنعت گردشگری نیز ارتباطات خود را گسترش دهند و نه تنها با یکدیگر به تبادل نظر و تجربه بپردازند، بلکه می توانند به اعزام متقابل گردشگر به کشورهای یکدیگر بپردازند. این روند نه تنها به نزدیکی دیدگاه های کشورهای منطقه به یکدیگر کمک می کند، بلکه موجب هم پیوندی هر چه بیشتر اقتصادی میان آن ها می شود؛ امری که اراده ی این کشورها را برای حفظ ثبات و امنیت در منطقه ی خاورمیانه و شمال آفریقا تقویت می کند. در این زمینه پیشینه ی تاریخی-تمدنی میان ایران و شمال آفریقا می تواند بسیار کمک کننده باشد. ایران، شمال آفریقا و به ویژه تونس از پیشینه ی تاریخی-فرهنگی طولانی مدتی برخوردارند. این پیشینه ی تاریخی-تمدنی می تواند زمینه ی مناسبی برای تقویت گفت و گوهای فرهنگی ایجاد کند. ایران و تونس چه در مقطع پیش از اسلام و چه در سال های پس از اسلام ارتباطات فرهنگی و اقتصادی بسیاری با یکدیگر داشته اند. در این زمینه «عثمان الکعاک» مورخ و نویسنده ی تونسی، در کتاب «روابط تاریخی تونس و ایران» به اهمیت ویژه ی ایران در تاریخ و تمدن تونس اشاره می کند و معتقد است ایرانیان نقش برجسته یی در شکوفایی تمدنی در شمال آفریقا داشته اند. مساله ی دیگری که به عنوان نقاط اشتراک بین ایران و کشورهای شمال آفریقا و به ویژه کشور الجزایر به شمار می آید، مساله ی نفت، بازارهای جهانی، حفظ قیمت مناسب و سهمیه ی کشورها در اوپک است. در شرایطی که به دلیل سیاست های عربستان قیمت نفت به بشکه یی زیر 50 دلار رسیده است، همکاری ایران و الجزایر می تواند روند کاهش قیمت نفت را کنترل کند و سازمان کشورهای صادرکننده ی نفت (اوپک) را به جایگاه پیشین خود در تولید و فروش نفت برگرداند. بنابراین در یک جمع بندی کلی باید گفت، هم پیوندی های بسیاری میان خاورمیانه و شمال آفریقا وجود دارد که چه در طول تاریخ و چه در شرایط کنونی باعث شده است معادلات سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی میان این 2 منطقه به یکدیگر وابسته باشد؛ به گونه یی که ایجاد ثبات و امنیت و رشد اقتصادی در خاورمیانه و شمال آفریقا در گروی همکاری همه ی کشورهای واقع در این حوزه ی جغرافیایی است. تلاش های ایران در تقویت همکاری های منطقه یی می تواند گامی مهم در این زمینه باشد.